ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به رفتار ابولهب استدلال میکنند که چون کنیز وی ثویبه اسلمی بشارت ولادت پیامبر ج را به او داد، وی را آزاد کرد؛ و به همین دلیل از عذاب ابولهب کاسته شد و تخفیف گرفت؛ و میگویند: اگر این پاسخ کسی باشد که قرآن او را نکوهش کرده و به سبب شادمانیاش از میلاد پیامبر عذابش تخفیف یافته، پس در مورد مومن موحدی که به مناسبت میلاد پیامبر شادی میکند چه انتظاری میرود؟!
پاسخ:
چه زشت و قبیح است استدلال به عمل کافری در جاهلیت که از ولادت پسر برادرش در دورانی اظهار شادی میکند که مردم از ولادت پسر شادمان شده و به دنیا آمدن دختران را ننگ و عار میدانستند و آنها را زنده به گور میکردند؛ آیا ابولهب از این جهت خوشحال شد که او پیامبر خداست؟! و آیا میدانست که او در میان آنها مبعوث خواهد شد؟! و در مورد او این آیه نازل میشود: ﴿تَبَّتۡ یَدَآ أَبِی لَهَبٖ وَتَبَّ١﴾ [المسد: 1] «بریده باد هر دو دست اَبولَهَب و هلاک باد!»؟!
در پاسخ به این شبهه نیز همان مطلب گذشته را تکرار میکنیم که: نزاع مذکور بر سر فضل شادی به خاطر رسول الله ج و دوست داشتن و احترام گذاشتن به ایشان نیست، بلکه نزاع در مشروعیت مواردی است که آنها را مصداق محبت و دوست داشتن پیامبر میدانند و با ارتکاب آنها با راه و روش پیامبر مخالفت میورزند.