ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
***
توضیح موضوع: مراد از «وحی» به سوی مادر حضرت موسی÷، «الهام و القاء بر قلب» است، نه آن وحی اصطلاحی که مخصوص پیامبران است، زیرا رسالت مخصوص مردان است، چنانکه در سورهی یوسف، آیهی 109 میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِم﴾، «و ما پیش از تو پیغمبرانی نفرستادهایم، مگر این که مردانی بودهاند و بدیشان وحی کردهایم».
و قبلاً نیز گفتیم که وحی فقط به پیامبر الهی اختصاص دارد و به کسی غیر از «نبیّ» اگر چه به بلندترین قلّهی تقدس و ولایت رسیده باشد، وحی نمیگردد؛ و برخی اوقات خداوندﻷ، مطالبی را به برخی از بندگان خاصّ خود واضح میکند که به آن «کشف» یا «الهام» گفته میشود.
و کشف و شهود، هیچگاه با دلالت یقینی و باور روشن و مشخص همراه نیست، زیرا غالباً در اثر کوشش و تلاش به انسان دست میدهد و نتیجهی ریاضتهای روحانی، یا تفکرات طولانی است؛ در نتیجه نمیتواند در ژرفای جان انسان جای گیرد و یقین یا شبه یقین به وجود آورد، بلکه همواره در حد یک دریافت درونی و باطنی میماند، و هرگز نمودی از اینکه حقایق را از یک مرجع بالاتر و والاتر گرفته است، به همراه ندارد.
و کشف و شهودِ عارفان، و الهام و اصلان، نوعی دریافت درونی و باطنی است که به درجهی یقین نمیرسد و ذهن انسان را به طرف خودش میکشاند، بدون آنکه انسان بفهمد که مصدر حقیقی این دریافت کجاست؟