ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شکلهای حضور جن بر بدن انسان:
1. وسوسه: وسوسه گاهی از نفس انسان و گاهی از شیطان است. الله سبحانه و تعالی در سورهی ق میفرماید: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ١٦﴾ [ق: 16] «و ما انسان را آفریدهایم و میدانیم که نفس او چه وسوسهای به او میکند و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتر هستیم» و در سورهی طه میفرماید: ﴿فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَا یَبْلَى١٢٠﴾ [طه: 120] «پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم آیا تو را به درخت جاودانگی و ملکی که زایل نمیشود راهنمایی کنم؟» و در سورهی ناس میفرماید: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ١ مَلِکِ النَّاسِ٢ إِلَهِ النَّاسِ٣ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ٤ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ٥ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ٦﴾ [الناس: 1-6] «بگو پناه میبرم به پروردگار مردم(1) پادشاه مردم(2) معبود مردم(3) از شر وسوسهگر نهان(4) آن کس که در سینههای مردم وسوسه میکند(5) چه از جن و (چه از) انس». پس نفس، انسان، و جن هر کدام دارای وسوسه هستند. وسوسه ممکن است از داخل یا خارج باشد اما شیطان هنگامی که وارد بدن انسان شود، وسوسهاش بسیار تأثیرگذار است و شخص جن زده را در سرگردانی ذهنی پیوسته قرار میدهد و از او توان تمرکز، تفکر و خشوع در نماز را به خاطر شدت وسوسه میگیرد. شیطان، شخص جن زده را دچار شک و تردید میکند و در تصرفات، سخنان و کارهایش و در سخنان، کارها و تصرفات دیگران دچار تردید مینماید و آن در خلال آنچه است که شیطان به قلبش وسوسه میکند تا آنجا که آن وسوسه را باور میکند و به خود تلقین میکند و به درستی آن معتقد میشود در نتیجه برای دخل و تصرف شیطان از طریق وسوسه، خوار و ذلیل میگردد.
2. حاضر شدن بر بدن انسان: شیطان بر قسمتی از بدن مریض وارد میشود و باعث درد در پشت یا سرش میگردد و شنیدن و دیدن را به طور کامل از دست میدهد و این مرض روزهای بسیاری ادامه مییابد و این مانند فلج همیشگی است که به سبب جن بوجود میآید.
3. حضور کامل: حضور جن در بدن مریض حضور کامل است و بر زبانش سخن میگوید و با بدنش فاصلهای را با سختی یا مشاجره کردن با مردم، یا به حالت فرار میپیماید. در تمام این مدت جن در بدن مریض وجود دارد و مریض چیزی نمیداند تا آنجا که از شیاطین کسانی هستند که تمام مدت حاضر هستند و در ماشین مینشینند و با مریض سفر میکنند و او نمیداند و این مدت حضور جن که به خاطر ضعف ایمانی و بدنی است با قوی شدن دوبارهی انسان متوقف میشود.
4. حضور مشترک: و این شبیه حضور زن و شوهر و حضور کامل است اما مرتبهای از آن پایینتر است و آن این که شیطان بر بدن انسان وارد میشود و ممکن است تمام وجود انسان، از نوک سر تا پاهایش را در برگیرد و انسان هرچیزی را که اطرافش روی میدهد، میفهمد اما با کلامی سخن میگوید و کاری را انجام میدهد بدون اینکه بخواهد آن را انجام دهد بلکه از انواع جن این است که بر زبان انسان سخن میگوید و ممکن نیست که مشخص کند و بداند که چه کسی است که دارد سخن میگوید تا آنجا که خود مریض نیز نمیداند و این نوع حضور را بسیاری از شیاطین در حالات سحر انجام میدهند به خصوص در حالات سحر تفرق و جدایی. در این حالت شیطان حاضر میشود و با دیگری مشاجره میکند تا اینکه جدایی روی میدهد.
5. تماس جن با انسان در رختخواب: خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ١٧٥﴾ [آل عمران: 175] «در واقع این شیطان است که شما را از دوستان خود میترساند پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید».
این نوع دارای نشانههای بسیاری از جمله آشفتگی، بیخوابی، لرزش بدن، کابوسها و اشکال ترسناک (چون مار، سگ، گربه، الاغ، استر، عقرب، عنکبوت، مارمولک، گاو، شتر، میمون، پلنگ، فیل و شبحهای ترسناک) میباشد.
اگر سبب داخل شدن به خاطر عاشق شدن انسان بوده است، برای جن روشن میکنید که کار او حرام است و به دلیل این کار روز قیامت مجازات میشود و از عذاب و عقاب خداوند او را بترسانید.
اگر سبب داخل شدنش به خاطر ظلم و تجاوز بر انسان بوده است برایش روشن گردانید که عاقبت ظالمان بسیار ناگوار است و آنچه خداوند از عقاب و مجازات برای ظالمان در روز قیامت آماده کرده است، روشن گردان. الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا٢٩﴾ [الکهف: 29] «ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را در بر میگیرد و اگر فریادرسی جویند به آبی چون مس گداخته که چهرهها را بریان میکند یاری میشوند وه چه بد شرابی و چه زشت جایگاهی است».
اگر این کار جواب داد و مراد حاصل شده قبل از این که خارج شود، از او عهد بگیرید و این عهد یا مانند آن را پشت سر او تکرار کنید: «از تو عهد میگیرم که از این بدن خارج شوی و دوباره به آن برنگردی و وارد بدن هیچ مسلمان دیگری نشوی و اگر از عهد و پیمانی که با من بستهای، تجاوز کنی و آن را بشکنی، لعنت خدا، ملائکه و همهی مردم بر تو باد».
سپس به او بگو از کجا خارج میشوی؟ اگر گفت از چشم یا از شکمش، بگو: نه بلکه از دهان، بینی یا از انگشتان دست یا پا خارج شو.
بعد از اینکه تأیید کرد که خارج میشود چون جنها دروغ میگویند، دوباره به منظور رقیه بر او قرآن بخوانید اگر با خواندن قرآن متأثر گردید؛ مانند اینکه دچار اضطراب و لرزیدن در قسمتی از بدنش شود بدان که جن از بدنش خارج نشده است و اگر تغییری در او به وجود نیامد بدان که خارج شده است اما از مریض بخواه که بار دیگر به تو مراجعه کند تا از خروجش به طور کامل مطمئن گردی.