ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- هرگاه شخصی سوگند خورد کاری را فردا انجام دهد، اما آن را قبل از رسیدنِ فردا انجام داد، در این صورت اگر قصد او از این سوگند این باشد که حداکثر تا فردا آن را انجام دهد، سوگندش شکسته نمیشود، ولی اگر قصد او این باشد که آن را طول دهد و به تأخیر بیندازد، به این معنی بگوید: به خدا سوگند آن را فردا انجام میدهم، منظور به تأخیرانداختن آن باشد، پس در چنین حالتی اگر پیش از فرا رسیدن فردا آن را انجام دهد سوگند شکسته میشود.
2- هرگاه شخصی برای کالای خود قیمت مشخصی تعیین نمود و سوگند خورد که کمتر از آن نفروشد، امّا آن را به قیمت کمتر از آن فروخت، سوگندش شکسته میشود، ولی اگر آن را بیشتر از آن قیمت تعیینشده فروخت سوگندش شکسته نمیشود.
3- هرگاه شخصی سوگند خورَد لباسی را که به دست همسرش تهیه و فراهم شده است نپوشد، سپس آن را فروخت و با بهای آن لباس دیگری خرید و پوشید، سوگندش شکسته میشود.
4- هرگاه شخصی سوگند خورد که در این عید به بستر همسرش نرود، اگر قبل از برگزاری نماز عید به بستر او رفت سوگندش شکسته میشود، ولی اگر بعد از برگزاری نماز عید به بسترِ او رفت سوگندش شکسته نمیشود، امّا اگر سوگند خورد و گفت: در روزهای عید به بستر همسرش نمیرود، در این صورت، در هر روزی که به عنوان عید به حساب آید به بستر او برود، سوگندش را میشکند.
5- اگر شخصی برای همسرش سوگند یاد کرد و به او گفت: نباید این کودک یا غیرکودک را ترک کنی که بیرون برود، سپس کودک فرار کرد و بیرون رفت، یا هنگامی که همسرش به انجام کار ضروری پرداخت کودک خارج شد، بنابراین اگر آن مرد قصد و نیتش این باشد که آن کودک خارج نشود، سوگندش شکسته میشود، ولی اگر قصد او این باشد که او را ترک نکند خارج شود، در این صورت سوگندش شکسته نمیشود.
6- اگر شخصی برای والی و حاکم خود سوگند خورد: هرگاه در محل خدمتش کار منکر و ناپسندی را دید آن را به اطلاع او برساند، پس اگر امرِ منکری را دید و امکان رساندن آن را به اطلاع والی داشت، امّا آن را تا پایان خدمتش به اطلاع او نرساند، بنابر قول اصح سوگندش شکسته میشود؛ هرچند آن را بعد از پایانیافتن خدمتش به اطلاع او رسانده است.
7- اگر شخصی سوگند یاد کند و بگوید: از این خانه خارج میشودم یا به طور حتم از آن کوچ میکنم و یا سکونت نمیکنم، بعد از اینکه سوگند خورد، مدت زمان کافی برای خارجشدن برایش امکانپذیر بود، اما خارج نشد سوگندش شکسته میشود، ولی اگر به خاطر نقل و جابهجاکردن اثاثِ خانهاش در آنجا ماند، میان اهل علم اختلاف است، بنابر قول صحیح در این حالت و موقعیت سوگندش شکسته نمیشود.
8- هرگاه شخصی سوگند یاد کند و بگوید: داخل این خانه نمیشوم، سپس داخل آن شد سوگندش شکسته میشود، امّا اگر بدون اجازه و خواست او وادار به داخلشدن به آن گردید، در حالی که این امکان را داشت که از واردشدن به آن امتناع و خودداری ورزد امّا چنین نکرد، در این صورت بنابر قول صحیح سوگندش شکسته میشود، ولی اگر امکان امتناع و خودداری از داخلشدن به آن را نداشت، سوگندش شکسته نمیشود. همچنین اگر به وسیلۀ زدن و تهدید نمودن مجبور به داخلشدن به آن گردید، باز سوگندش شکسته نمیشود.
9- هرگاه فردی سوگند یاد کند و بگوید: به خدا سوگند داخل این خانۀ فلان کس نمیشوم، سپس صاحبش خانۀ خود را فروخت و یا به صورت فضای باز، یا به مسجد و یا به حمام و امثال آن درآمد و آن شخص واردِ آن شد، در این صورت دو قول وجود دارد، بنابر قول صحیح سوگندش شکسته نمیشود.
10- هرگاه شخصی سوگند خورد و گفت: از گوشت این برّه نمیخورم، سپس آن برّه بزرگ شد و به صورت قوچ و گوسفند نرّی درآمد، یا سوگند خورد و گفت: از این رطب نمیخورم، بعد به صورت تمر درآمد و یا گفت: از این شیر نمینوشم، سپس به صورت پنیر درآمد و یا اینکه گفت: از این گندم نمیخورم بعد تبدیل به آرد، یا نان و یا ساقۀ گیاه درآمد، در حالی که به هنگام سوگند یادکردنش قصد و سببی برای سوگند خوردنش وجود نداشت، پس اگر اقدام به خوردن هرکدام از اقلام فوق کند، سوگندش شکسته میشود، به خاطر اینکه اگرچه تغییر و تبدیلهایی در آنها ایجاد شده است، امّا ذات و ماهیت هریک از آنها باقی مانده است و عوض نشده است.
11- اگر شخصی سوگند بخورد و بگوید: این پیراهن را نمیپوشم، پس اگر آن را به صورت رداء، یا عمامه ویا به شکل شلوار بپوشد بنابر قول صحیح سوگندش شکسته میشود، چون عین ماهیت شیء موردِ سوگند باقی مانده و از بین نرفته است.
12- هرگاه شخصی سوگند خورد: فلان کار را انجام ندهد، امّا از روی نسیان و فراموشکاری آن را انجام داد، دربارۀ حکم آن نزد اهل علم دو قول موجود میباشد که قول اصح آن است که سوگندش شکسته نمیشود، به استناد روایات و دلایل موجود دربارۀ عدم مؤاخذه شدن بر انجام عملی به صورت فراموشی و اشتباه، همچنین بر اثر اکراه و اجبار.