ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در خلال نگاه کردن خواستگار به خانم مورد نظر، مظاهر حسن و جمال و وقاحت و زشتی ظاهری زن هویدا میگردد. اما دیگر صفات و خصوصیات مخطوبه، مکتوم باقی میماند و برای بررسی و هویدا شدن آنها، باید یکی از نزدیکان یا آشنایان «باید زن باشد» مورد اطمینان را به نزد مخطوبه فرستاد تا به بررسی طبع و سرشت او بپردازد و از سلامت باطنی او اطمینان حاصل کند.
از رسول خدا ج روایت شده است که امّ سلیم را به نزد زنی فرستاد و فرمود: «انظُری إلى عرقوبِها وشُمِّی معاطفِها» و در روایتی نیز آمده است: «وشمی عوارضها».[1]
«به زیر زانویش بنگر و دهانش را بوکن».
کسی که به توصیف زن میپردازد، لازم است که تیزبین و راستگو باشد و در توصیف و ثنای او افراط و یا به خاطر حسادت نسبت به وی تفریط نکند و از ظاهر و باطن زن به خوبی آگاهی داشته باشد.
برای ایجاد تفاهم بین زن و مرد و نزدیک شدن آن دو به همدیگر، بیشتر زنی دارای صلاحیت و لیاقت را به امر مهم خواستگاری میگمارند و برخی از فردی که واسطهی خواستگاری قرار میگیرد به دلیل دروغگویی به فریب و نیرنگ دو طرف خواستگاری میپردازد، به عنوان مثال، ابوزید کلابی میگوید: یکی از مردان طایفهی ما به بصره رفت و با زنی در آنجا ازدواج کرد، اما وقتی که به اتاق وارد شد و پردهها را کشید؛ درها بسته شد. اعرابی ناراحت شد و تمام شب را در آن اتاقک به سر برد و هنگام صبح که ارادهی خروج کرد، «عدهای» از این کار او ممانعت ورزیدند و به او گفتند: مناسب نیست تا 7 روز از خانه خارج شوی.
از اصمعی نقل شده است که مردی در مدینه با زنی ازدواج کرد «که او را ندیده بود» واسطهها به او گفتند: زنی خوش اندام و زیبا و جوان است و با همین فریبکاری پیرزنی را به ازدواج او درآوردند، اما هنگامی که نزدیک آن زن رفت، کفشهای خود را درآورد به طوری که مردم فکر میکردند میخواهد زن را کتک بزند: اما او زن را به آنها واگذار کرد گفت: ای بار خدایا لبیک، لبیک، این زن گاوی فربه است که مردم او را ساکت کردند و او را به آرامش دعوت نمودند. بنابراین لازم و ضروری است که در سخنان خواستگار، نهایت کنجکاوی و تفحص صورت گیرد و از «راستی و درستی آن» در توصیف زنان اطمینان حاصل شود.
[1]- به روایت امام احمد (3/231)، حاکم (2/166) و بیهقی (7/87). [مؤلف]
شعیب الأرنؤوط در تعلیق خود بر مسند احمد دربارۀ این روایت میگوید: حدیث حسن است و اسناد آن حسن است. [مصحح]