ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بنابر فرمودهی پیامبر ج مهمانی و ولیمه در عروسی، سنّتی مؤکّد است. پیامبر ج به حضرت عبدالرحمن بن عوف فرمود: «اَولم وَلَو بِشَاةٍ» «حتماً ولیمه بده حتی اگر گوسفندی باشد».[1]
از حضرت انسس روایت شده است که گفت: «مَا أَوْلَمَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ نِسَائِهِ مَا أَوْلَمَ عَلَى زَیْنَبَ، أَوْلَمَ بِشَاةٍ».[2]
ترجمه: «پیامبر در عروسی هیچ کدام از همسرانش به اندازه زینب (همسرش) ولیمه نداد که در آن گوسفندی را ولیمه داد».
و نیز درود و سلام خدا بر پیامبر باد که میفرمودند: «إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلْعُرْسِ مِنْ وَلِیمَةٍ».[3]
ترجمه: «حتماً در عروسی ولیمه دادن لازم است».
برخی اوقات نیز پیامبر ج برای بعضی از همسرانش دو مُد «نصف صاع» جو به عنوان ولیمه دادهاند.[4]
اما ولیمه دادن بستگی به عوف و عادت و توانایی مادی مردم هر منطقه دارد.
بر دعوت شدگان به ولیمه لازم است که به خاطر خوشحالی و شادی صاحب عروسی، دعوت را اجابت کنند.
پیامبر ج میفرماید: «إِذَا دُعِیَ أَحَدُکُمْ إِلَى الْوَلِیمَةِ فَلْیَأْتِهَا». «اگر کسی از شما به ولیمهای دعوت شد، پس در آن شرکت کنید».[5]
و نیز میفرماید: «مَنْ تَرَکَ الدَّعْوَةَ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَرَسُولَهُ». «کسی که دعوت (برادر مومن خویش) را (بدون عذر) نپذیرد، همانا که نافرمانی خدا و رسولش را کرده است».[6]
همچنین پیامبر اکرم ج میفرماید: «لَوْ دُعِیتُ إِلَى کُدَاعٍ لَأَجَبْتُ، وَلَوْ أُهْدِیَ إِلَیَّ ذِرَاعٌ، لَقَبِلْتُ».[7] «اگر من برای (خوردن) پاچه حیوان دعوت شوم، اجابت میکنم و اگر زرهای به من اهدا شود، قبول میکنم».
مستحب است که کسانی که «برای عروسی» دعوت میشوند، از فقراء باشند، البته بدون هیچگونه نامشروعیتی. پیامبر ج میفرماید: «شَرُّ الطَّعَامِ طَعَامُ الوَلِیمَةِ، یُدْعَى لَهَا الأَغْنِیَاءُ وَیُتْرَکُ الفُقَرَاءُ».[8] «بدترین طعام، طعام ولیمهای است که ثروتمندان دعوت شوند و از فقرا دعوت به عمل نیاید».
بر اساس فرموده پیامبر ج اصل در ولیمه، دعوت از انسانهای صالح است. پیامبرج که میفرمایند: «لَا تَصْاحَبْ إِلَّا مُؤْمِنًا، وَلَا یَأْکُلْ طَعَامَکَ إِلَّا تَقِیٌّ».[9]
«تنها با انسانهای مومن دوستی کن و طعامت را فقط انسان متّقی و پرهیزگار بخورند».
عروسی فقراء مشارکت و به آنها کمک نمایند.
حضرت انس س در داستان ازدواج پیامبر ج با صفیه گفت: تا زمانیکه پیامبر در راه بود، امّ سلیم، صفیه دخترش را برای پیامبر آماده کرد و شب دخترش را به منزل پیامبر ج برد. پیامبر در صبح فرمود: هرکس چیزی نزدش هست آن را بیاورد.
حضرت انسس گفت: سفره یا پارچه چرمی را پهن کردند و مردی کشک آورد و آن را روی سفره گذاشت. مردی دیگر با روغن و شخصی دیگر با خرما آمد. و از اینها حلوایی «به مام حیس» درست کردند و آن را گذاشتند تا از آن بخورند و از آبی که در کنارشان بود، مینوشیدند و این ولیمه و ضیافت پیامبر ج بود.[10]
مستحب است کسی که بر سر سفره ولیمه مینشیند به داماد بگوید: «بَارَکَ اللهُ لَکَ، وَبَارَکَ عَلَیْکَ، وَجَمَعَ بَیْنَکُمَا فِی خَیْرٍ».[11]
«خداوند این ازدواج را برای تو و بر تو مبارک گرداند و شما دو نفر را با نیکی و خیر پیوند دهد».
پیامبر ج از تبریک گفتن «به خاطر عروسی» به روش جاهلیت نهی فرمودهاند. از حسن بن عقیل بن ابی طالب روایت شده است که او با زنی ازدواج کرد. گروهی بر آنها گذشتند و گفتند: با خوشی و خرمی و آرامش «عمل ازدواج را انجام دهید» پس حسن به آنها گفت این کار را نکنید؛ چرا که رسول الله از آن نهی فرمودهاند.[12]
مستحب است که در دعا برای عروس و داماد از دعاهای مأثور استفاده شود: «عَلَى الخَیْرِ وَالبَرَکَةِ وَعَلَى خَیْرِ طَائِرٍ».[13] «عروسی شما پر خیر و برکت بادا و برترین نیکیها عایدتان بادا».
«اللَّهُمَّ بَارِکْ فِیهِمَا، وَبَارِکْ لَهُمَا فِی بِنَائِهِمَا».[14] «پروردگارا! «زندگی» این دو نفر را پربرکت گردان و بنای «زندگیشان» را مبارک نما».
[1]- به روایت امام احمد (3/165، 190، 205، 271). [مؤلف]
در صحیح بخاری (5167) نیز آمده است. [مصحح]
[2]- به روایت امام بخاری (9/233) و امام مسلم (1428) رقم (90 و 91) در النکاح. [مؤلف]
[3]- به روایت امام احمد (5/359). [مؤلف]
آلبانی در صحیح الجامع (2419) میگوید: صحیح است. [مصحح]
[4]- به روایت امام بخاری (9/238) و امام احمد (6/113). [مؤلف]
[5]- به روایت امام بخاری (9/240) و امام مسلم (1429). [مؤلف]
[6]- به روایت امام بخاری (9/240) و امام مسلم (1429). [مؤلف]
[7]- به روایت امام بخاری (9/245) در النکاح. [مؤلف]
[8]- به روایت امام بخاری (9/244) و امام مسلم (1432). [مؤلف]
[9]- به روایت ابوداود (4832) در الأدب. ترمذی (2395) در الزهد. [مؤلف]
آلبانی در صحیح الجامع (7341) میگوید: حسن است. [مصحح]
[10]- به روایت امام بخاری (1/480) در الصلاة و امام مسلم (1365) در النکاح. [مؤلف]
[11]- به روایت ابوداود (2130) و ترمذی (1091) و ابن ماجه (1905) در النکاح. [مؤلف]
آلبانی در تخریج مشکاة المصابیح (2379) میگوید: اسناد آن صحیح است. [مصحح]
[12]- به روایت ابن ماجه (1906) و نسائی (6/128) و دارمی (2/134) و امام احمد (1/201، 3/451). [مؤلف]
[13]- به روایت امام بخاری (9/222) و امام مسلم (1422) در النکاح. [مؤلف]
[14]- هیثمی در مجمع الزوائد (9/209) طبرانی و بزار روایت کردهاند. [مؤلف]
آلبانی در آداب الزفاف (101) میگوید: حسن است. [مصحح]