اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

2- مرد و زن بهشتی از دیدگاه احادیث نبوی

2- مرد و زن بهشتی از دیدگاه احادیث نبوی

رسول الله می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ زُمْرَةٍ یَدْخُلُونَ الجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ القَمَرِ لَیْلَةَ البَدْرِ، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ عَلَى أَشَدِّ کَوْکَبٍ دُرِّیٍّ فِی السَّمَاءِ إِضَاءَةً، لاَ یَبُولُونَ وَلاَ یَتَغَوَّطُونَ، وَلاَ یَتْفِلُونَ وَلاَ یَمْتَخِطُونَ، أَمْشَاطُهُمُ الذَّهَبُ، وَرَشْحُهُمُ المِسْکُ، وَمَجَامِرُهُمْ الأَلُوَّةُ الأَنْجُوجُ، عُودُ الطِّیبِ وَأَزْوَاجُهُمُ الحُورُ العِینُ، عَلَى خَلْقِ رَجُلٍ وَاحِدٍ، عَلَى صُورَةِ أَبِیهِمْ آدَمَ، سِتُّونَ ذِرَاعًا فِی السَّمَاءِ».[1]

ترجمه: «چهره‌ی اولین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، همانند ماه شب چهارده است. دنبال کسانی‌اند که به مانند پرنورترین ستاره آسمانی درخشش دارند، (بر اثر نوشیدن) ادرار پیدا نمی‌کنند و مجبور به دفع مواد نمی‌شوند، تف نمی‌اندازند و آب بینی و مخاط ندارند، شانه‌های آن‌ها از طلا و عرق آن‌ها مشک است. و آتش دان‌هایشان از عود هندی است، همسرانشان حور عین‌اند؛ همه بر یک شیوه خلق شده‌اند؛ همه بر شیوه‌ی پدرشان آدم‌اند، 60 ذرع در آسمان».

و نیز می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ زُمْرَةٍ تَدْخُلُ الْجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ، وَالَّتِی تَلِیهَا عَلَى أَضْوَإِ کَوْکَبٍ دُرِّیٍّ فِی السَّمَاءِ، لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ زَوْجَتَانِ اثْنَتَانِ، یُرَى مُخُّ سُوقِهِمَا مِنْ وَرَاءِ اللَّحْمِ، وَمَا فِی الْجَنَّةِ أَعْزَبُ».[2]

ترجمه: «اولین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، صورتی همانند ماه شب چهارده دارند و دسته دوم همانند درخشان‌ترین ستاره‌ی آسمان‌اند؛ هرکدام از آن‌ها دو همسر دارند که مغز ساق‌هایشان از پشت گوشت پدیدار است و در بهشت مجّرد وجود ندارد».

در جائی دیگر پیامبر ج می‌فرماید: «لَوْ أَنَّ امْرَأَةً مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ اطَّلَعَتْ مِنَ السَّمَاءِ لَسَدَّ ضَوْؤُهَا ضَوْءَ الشَّمْسِ وَلَوَجَدَ رِیحَهَا مَنْ بَیْنَ الْخَافِقَیْنِ وَلَنَصِیفُهَا خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا».[3]

ترجمه: «اگر یکی از زنان بهشتی روی زمین آید، ما بین زمین و آسمان را روشن کرده و پر از بوی خوش می‌کند و تاجی که بر سر دارد، از دنیا و هر آنچه در دنیا است، بهتر است».

همچنین می‌فرماید: «إِنَّ للعبد لِلْمُؤْمِنِ فِی الْجَنَّةِ لَخَیْمَةً مِنْ لُؤْلُؤَةٍ مُجَوَّفَةٍ، طُولُهَا سِتُّونَ مِیلًا، للعبد الْمُؤْمِنِ فِیهَا أَهْلُونَ، یَطُوفُ عَلَیْهِمِ لَایَرَى بَعْضُهُمْ بَعْضًا».[4]

ترجمه: «برای بنده‌ی مؤمن در بهشت خیمه‌ای از لؤلؤ میان تهی که طول آن 60 میل است، وجود دارد و همچنین برای هر کدام خادمانی هست که بعضی از آن‌ها بعضی دیگر را نمی‌بیننند».

و نیز از پیامبر ج چنین روایت شده است: «إِنَّ الْمَرْأَةَ مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ لَیُرَى بَیَاضُ سَاقِهَا مِنْ وَرَاءِ سَبْعِینَ حُلَّةً حَتَّى یُرَى مُخُّهَا، وَذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ: ﴿کَأَنَّهُنَّ ٱلۡیَاقُوتُ وَٱلۡمَرۡجَانُ٥٨ [الرحمن: 58]. فَأَمَّا الیَاقُوتُ فَإِنَّهُ حَجَرٌ لَوْ أَدْخَلْتَ فِیهِ سِلْکًا ثُمَّ اسْتَصْفَیْتَهُ لَأُرِیتَهُ مِنْ وَرَائِهِ».[5]

ترجمه: «به راستی که سفیدی ساق پا و حتی استخوان زن بهشتی از پشت هفتاد پرده دیده‌ می‌شود. به همین خاطر است که خداوند متعال می‌فرماید: مانند یاقوت و مرجان هستند. یاقوت سنگی است که اگر نخی در میان آن بگذاری از پشت دیده می‌شود».

در جایی دیگر می‌فرماید: «إِنَّ أَزْوَاجَ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَیُغَنِّینَ أَزْوَاجَهُنَّ بِأَحْسَنِ أَصْوَاتٍ سَمِعَهَا أَحَدٌ قَطُّ، إِنَّ مِمَّا یُغَنِّینَ بِهِ: نَحْنُ الْخَیْرَاتُ الْحِسَانُ، أَزْوَاجُ قَوْمٍ کِرَامٍ، یَنْظُرْنَ بَقَرَةِ أَعْیَانٍ، وَإِنَّ مِمَّا یُغَنِّینَ: نَحْنُ الْخَالِدَاتُ فَلَا یَمُتْنَهْ، نَحْنُ الْآمِنَاتُ فَلَا یَخَفْنَهْ، نَحْنُ الْمُقِیمَاتُ فَلَا یَطْعَنَّهْ».[6] ترجمه: «زنان بهشتی برای شوهرانشان با صدایی که هیچ کسی نشنیده است، آواز می‌خوانند و از آنچه می‌خوانند این است: زیبا رویان نیکو سرشت، همسر مردان صالحیم. ما زنان جاویدی هستیم که هرگز نخواهند مرد و امن شدگانی که هرگز نمی‌ترسیم و ماندگارانی پایدار هستیم».

روزی پیامبر ج نزد عایشهل تشریف بردند. نزد عایشه پیرزنی بود، پیامبر فرمود: «این پیرزن کیست؟ حضرت عایشه گفت: یکی از خاله‌های من است، پیامبر ج (به شوخی) فرمود: «پیرها وارد بهشت نمی‌شوند». پیر زن با شنیدن این گفته بسیار غمناک و اندوهگین شد. آنگاه پیامبر ج فرمود: «إِنَّ اللَّهَ یُنْشِئُهُنَّ خَلْقًا غَیْرَ خَلْقِهِنَّ». سپس فرمود: «یُحْشَرُونَ حُفَاةً عُرَاةً غُلْفًا». «فَأَوَّلُ مَنْ یُکْسَى إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ».[7]

«خداوند خلقت آنان را تغییر می‌دهد (و آنان را به جوانی برمی‌گرداند). روز قیامت لخت و پابرهنه و غیر مختون حشر می‌گرداند... و اولین کسی که پوشیده می‌گردد، ابراهیم خلیل الله است».

از انس پسر مالک روایت شده که پیامبر ج در مورد ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥ فرمود: «عَجَائِزُکُنَّ فِی الدُّنْیَا عُمْشًا رُمْصًا».[8]

ترجمه: «پیر زنان شمایند که در دنیا چشم‌هایشان را از دست داده‌اند و آب از آن جاری می‌گشت».

سلمه بن یزید می‌گوید: از پیامبر ج درباره آیه‌ی: ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥ [الواقعة: 35]. شنیدم که می‌فرماید: «یَعْنِی الْبَنَاتَ الأَبْکَارَ اللاتِی کُنَّ فِی الدُّنْیَا».[9] «یعنی دوشیزگان باکره‌ی دنیای شمایند».

انس پسر ملک از رسول الله ج روایت می‌کند که فرمود: «یُعْطَى الْمُؤْمِنُ فِی الجَنَّةِ قُوَّةَ کَذَا وَکَذَا مِنَ النساء». و گفته شد: «یا رسول الله أیُطیُق ذلک؟» «به هر مؤمنی در بهشت زنان بسیاری داده خواهد شد؟ گفتند: ای رسول خدا! آیا توانایی این کار را دارند؟ فرمود: «یعطی قوة مائة»، «قدرت و توانایی صد نفر به هرکدام داده خواهد شد».[10]

از ابن عباس چنین روایت شده است که گفته شد: ای رسول خدا! آیا همانطور که با زنان خود در دنیا همبستر می‌شویم می‌توانیم با زنانمان در بهشت همبستری کنیم؟ فرمود: «وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ، إِنَّ الرَّجُلَ لَیُفْضِی فِی الْغَدَاةِ الْوَاحِدَةِ إِلَى مِائَةِ عَذْرَاءَ».[11]

ترجمه: «سوگند به کسی که روح محمد در دست او است، هر مردی در هر بامداد با صد همسرش نزدیکی خواهد کرد».

از ابی امامه باهلی روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «مَا مِنْ أَحَدٍ یُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ، إِلَّا زَوَّجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ثِنْتَیْنِ وَسَبْعِینَ زَوْجَةً، ثِنْتَیْنِ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ، وَسَبْعِینَ مِنْ مِیرَاثِهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ، مَا مِنْهُنَّ وَاحِدَةٌ إِلَّا وَلَهَا قُبُلٌ شَهِیٌّ، وَلَهُ ذَکَرٌ لَا یَنْثَنِی».[12]

ترجمه: «هر مردی که خداوند او را داخل بهشت می‌گرداند، به او هفتاد و دو همسر داده می‌شود، دو همسر از حور عین و هفتاد از سهم خودش. هرکدام از زنان شرمگاه بسیار لذت بخش و هرکدام از مردان قوه‌ی باه بسیار قوی دارند».

از ابی امامه روایت شده است که مردی از رسول الله پرسید: آیا اهل بهشت مجامعت می‌کنند؟ فرمود: «دِحَامًا دِحَامًا لَا مَنِیَّ وَلَا مَنِیَّةَ».[13]

ترجمه: «بسیار و قوی، بسیار و قوی، نه انزال صورت می‌گیرد و نه مرگ وجود دارد».



[1]- به روایت بخاری (6/362) احادیث انبیاء باب: «خلق آدم وذریته»، و مسلم (2834) شماره (15) در الجنة وصفة نعیمها وأهلها ، باب: «أول زمرة تدخل الجنة». [مؤلف]

[2]- به روایت مسلم (2824) شماره (14) و احمد (32/23، 247، 507) و بغدادی در تاریخش (9/87) و عبدالرزاق در المصنف (20879) و ابن مبارک در زوائد الزهد (1585). [مؤلف]

[3]- به روایت احمد (3/264) و ابویعلی در مسندش (3775). [مؤلف]

آلبانی در صحیح الترغیب (3767) می‌گوید: صحیح است. [مصحح]

[4]- به روایت بخاری (6/318) در بدء الخلق و (8/624) در تفسیر و مسلم (2838) در الجنة وصفة نعیمها وأهلها ، باب: «فی صفة خیام الجنة».

[5]- به روایت ترمذی (2533) در صفت اهل بهشت. [مؤلف]

آلبانی در ضعیف الجامع (1776) می‌گوید ضعیف است. [مصحح]

[6]- به روایت ابونعیم در (صفه الجنه رقم 430). [مؤلف]

آلبانی در صحیح الجامع (1561) می‌گوید: صحیح است. [مصحح]

[7]- به روایت ابن جریر طبری در تفسیرش (16/429). [مؤلف]

[8]- به روایت ترمذی (3296) در تفسیر القرآن، باب: ومن سورة الواقعه، و ذکر کرده که این حدیث غریب است. [مؤلف]

آلبانی در السلسلة الضعیفة (3204) می‌گوید: ضعیف است. [مصحح]

[9]- به روایت ابن جریر در تفسیرش (107 – 27/106). [مؤلف]

البعث والنشور، بیهقی، ح (336). در اسناد آن جابر جعفی است که اکثر علمای حدیث، وی را رافضی کذاب و متروک و ضعیف می‌دانند. [مصحح]

[10]- به روایت ترمذی (2536) در صفات بهشت، باب: «ما جاء فی صعة جماع اهل الجنه»، و گفته: این حدیث صحیح و غریب است و طیالسی در مسندش (ص 269) هیتمی هم در موارد الظمأن (ص 655) و در کشف الأستار (4/198) آن را ذکر کرده است. [مؤلف]

آلبانی در صحیح ترمذی (2536) می‌گوید: حسن صحیح است. [مصحح]

[11]- به روایت طبرانی به همان شیوه که در مجمع الزوائد (10/417) آمده است، ابن حجر نیز در المطالب العالیة (4/402) ذکر کرده و هیثمی هم در کشف الأستار (2/198) آورده است. [مؤلف]

سیوطی در البدور السافرة (451) می‌گوید: اسناد آن صحیح است. [مصحح]

[12]- به روایت ابن ماجه (4337) در الزهد، باب: صفة الجنة. [مؤلف]

آلبانی در السلسلة الضعیفة (4473) می‌گوید: بسیار ضعیف است. [مصحح]

[13]- ابن حجر در المطالب العالیة (4/401) و ابویعلی همانطور که در کنز العمال (14/484) آمده است، روایت کرده‌اند. [مؤلف]

ذهبی در میزان الإعتدال (1/645) می‌گوید: در سند آن خالد بن زید وجود دارد که بیش از یک نفر او را تضعیف کرده‌اند. [مصحح]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد