ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پس از گذشت شش سال، هنگامی که امیرخان بنا بر بعضی مصالح و احوال نامناسب و بیوفایی تعدادی از دوستان و بستگان ناگزیر شد، تا با انگلیسیها مصالحه بکند، حضرت سید آقا شدیداً مخالفت کردند. اما علیرغم مخالفت حضرت سید آقا امیرخان با انگلیسیها از در صلح وارد شد و سرپرستی حکومت تونک را پذیرفت. سید آقا از ایشان مأیوس شد و به دهلی تشریف بردند.
در این نوبت، مردم به سوی ایشان توجه و مراجعهی عجیب و عظیمی داشتند. در دوران اقامتشان در دهلی از خانوادهی شاه ولی الله دو فرد ممتاز و عالم ربانی جناب مولانا عبدالحی و مولانا محمد اسماعیل به دست ایشان بیعت کردند، با بیعت این دو فرد نامدار عام و خاص، مردم دهلی، علماء و مشایخ آنجا به سوی ایشان هجوم آوردند روز به روز محبوبیت و معروفیت ایشان رشد بیشتری میکرد ایشان جهت تبلیغ و اصلاح مردم سفرهایی را آغاز کردند قبل از همه چیز از همه اولتر به شهرهای مردپرور، مظفرنگر، و سهارنپور، و بخشهای تاریخی آن، در مراکز علماء و امراء مسلمان، همچنین در مناطق، گره، مکتیشه، دو آبه، رامپور، بریلی، و شاه جهان پور، کردند. در این مناطق صدها خانواده و افراد بیعت کردند و از شرک و بدعت توبه کردند. حتی علماء و مشایخ منطقه در زمرهی مریدان ایشان شامل شدند، در شهر سهارنپور حاج عبدالرحیم که خود ایشان، یکی از مشایخ بزرگ معاصر و شیخ هزارن مرید بودهاند به دست حضرت سید آقا بیعت نمودند و مریدان خودشان را وادار به بیعت کردند، این سفر سیدآقا شبیه به باران رحمت بود که از هرجا رد میشدند سرسبزی، شادابی بهار و برکت به جای میگذاشتند. همهی بینندگان در این مورد متفق القول هستند که ایشان در هر محلی که کمترین توقف فرمودهاند در آن محل مساجد رونق گرفتند. ذکر خدا و رسول، تازگی در ایمان، عشق به اتباع سنت، علاقه به اسلام و دین، تنفر به شرک و بدعت، به وجود آمد و ریشهی تمام بدعات و خرافات کنده شد.
در این سفر، از اول تا آخر مولانا محمد اسماعیل و مولانا عبدالحی، هم رکاب ایشان بودند در اثر موعظههای این بزرگواران دگرگونی و اصلاح عظیمی به وجود آمد.