ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اما مسؤولیت پاسداری و حفظ دین از تحریف و انحراف، به صفات ویژه و مهارتهای خاصی نیاز دارد، پاسدار دین، باید دارای قدرت روحی و معنوی قوی، اعتقاد راسخ جاودانگی اسلام، توان تمییز بین اسلام و جاهلیت و بین حق و باطل، حدیث شناسی([1]) (و آشنایی با طبیعت نبوی و آگاهی از تاریخ مصلحان و مجددان دین، در عصرهای مختلف)([2]) و بالاتر از همه، دارای غیرت دینی باشد. مسلّم است که این مهارتها برای پیشرفت و گسترش اسلام، چندان ضروری نیستند، به همین دلیل است که حفاظت و پاسداری از دین و پاکسازی آن از بدعات و رسوم باطل، به عهده علمای ربانی آگاه و غیور و جانشینان رسول الله ج سپرده شده است و اکنون فقط علما و فضلای مدارس دینی، این مسؤولیت را بر دوش دارند و در این رابطه پیشگویی هم شده است، آنجا که رسول اکرم ج میفرماید:
«یَحْمِلُ هَذَا الْعِلْمَ مِنْ کُلِّ خَلَفٍ عُدُولُهُ، یَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ، وَانْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ، وَتَأْوِیلَ الْجَاهِلِینَ»([3]) .
«در هرنسل، افراد متقی و عادلی وارث و حامل این علم میگردند که آن را از تحریف افراطیها و دستبرد اهل باطل و توجیه بیمورد جاهلان، حفظ میکنند».
قرآن مجید میفرماید:
﴿وَمَا یَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡیٞ یُوحَىٰ٤﴾ [النجم: 3]
«پیامبر خودسرانه، از روی هوای نفس سخن نمیگوید و قرآن چیزی جز وحی و پیام الهی نیست».
حقاً که یک پیامبر راستین میتواند چنین حقایقی را بر زبان بیاورد، اگر شما همه تاریخ اصلاح و تجدید عظمت دین را کاملاً مطالعه کنید میبینیدکه هرکاریکه در زمینه حفظ و تجدید دین انجام شده است، حتماً در یکی از عناوین یاد شده در حدیث بالا داخل است و این حدیث همهی فعالیتهای اصلاحی را شامل میشود، افسوسکه ما به اعماق و آفاق این حدیث دقت نکرده است و آن را مورد بررسی قرار ندادهایم. زیرا الفاظ نیز دارای عمق و افق (مرز و کرانه) هستند، ژرفا و کرانههای الفاظ نبوی بسیار وسیع است، بجز پیامبر برگزیدهی الهی، کسی دیگر نمیتوانست 1400 سال قبل، چنین مطلبی بر زبان بیاورد که: «یَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ، وَانْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ، وَتَأْوِیلَ الْجَاهِلِینَ».
«دین را از تحریف افراطیها، نسبتهای بیمورد و بدعتهای ناروا و تأویل بیخردان، حفظ مینماید». حقا که همهی تاریخ اصلاح و تجدید، توضیح و تشریح همین حدیث است.