اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

علّت اول: متفاوت بودن میزان توانایی‌های عقلی و فهمی انسان‌ها

علّت اول: متفاوت بودن میزان توانایی‌های عقلی و فهمی انسان‌ها

از جمله معجزات خداوند در آفرینش آدمیان، اینست که در میان میلیاردها انسان، دو نفر را نمی‌یابی که از هر حیث مشابه همدیگر باشند، حتی اختلاف آدمیان از لحاظ قدرت عقل و درک و فهم و بینش بسیار بیشتر از تفاوت آن‌ها در شکل ظاهریشان می‌باشد. همچنین رشد عقلانی آدمی بسیار بیشتر از رشد جسمانی اوست، زیرا فرق میان عقل آدمی در بزرگسالی و کودکی به مراتب بیشتر از فرق میان جسم آدمی در بزرگسالی و کودکی است و این درست عکس دیگر مخلوقات است؛ زیرا جسم در آن‌ها رشد یافته اما قوای ادراک و فهمشان تغییر محسوسی نمی‌یابد؛ حتی هنگامی که آدمی تصمیم به آموزش بعضی از مهارت‌های محدود و مشخص به حیوانات می‌گیرد، نیازمند صرف تلاش و کوشش بسیاری است. این کجا و ابداعاتی که عقل انسان‌ها در زمینۀ علوم و ادبیات و فرهنگ، مدنیت و شهر نشینی و تئوری‌های نظری، و ساخت کارخانه‌ها و آسمان‌خراش‌ها و سدها، همچنین تولید ابزار آلات و ادوات ارائه داده است، کجا؟!

عقل‌ها و دست آوردهایشان و تاثیراتی را که از خود به جای می‌گذارند، تفاوت‌های فاحش و بزرگ با هم دارند، هیچ گاه دو عقل را نمی‌یابی که در همۀ موارد و مسائل و قضایا مطابق هم باشند.

شکی نیست که عقل‌ها مناط تکلیف هستند. به وسیلۀ عقل، وحی دریافت و فهم شده و به واسطۀ آن، خداوند مورد پرستش قرار می‌گیرد، لذا هرگاه که عقل از دست رود، تکلیف نیز از میان رفته و چیزی بر او نوشته نمی‌شود.[1]

تفاوت عقل‌ها در فهم نصوص شرعی و تطبیق آن بر رخدادهای جدید، از مهمترین علل اختلاف است.

هرگاه آدمی نهایت سعی و تلاش خویش را جهت دست‌یابی به حق به کار ببرد، دیگر جای هیچ گونه سرزنشی بر او نیست، پیامبر ص می‌‌فرماید: «وقتی که حاکم و قاضی در قضاوت و حکم خود تلاش و کوشش نمایند و در این قضاوت به درستی و حق حکم کنند، دو ثواب و اجر دارند (یکی ثواب تلاش و زحمتی که کشیده‌اند و دیگری ثواب تشخیص حق و حکم به آن) و اگر بعد از تلاش و زحمت به خطا و اشتباه حکم نمایند، تنها یک اجر دارند (که اجر تلاش و زحمت است)».[2] در همین زمینه خداوند می‌فرماید:

﴿لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا [البقرة: 286].

«خداوند به هیچ کس جز به اندازۀ توانائیش تکلیف نمی‌کند».

اسلام آئینی واقعی است و پیروانش را در فضایی از خیال پردازی و آرمان گرایی و اوهام رها نمی‌کند تا هر گونه بخواهند زندگی کنند. اگر توان و قدرت آدمی همین میزان است، خداوند نسبت به صداقت او در طلب حق، علم و آگاهی دارد، و هرگاه در کارهایش به حق حکم کند، دو پاداش به او تعلق می‌گیرد، پاداشی به خاطر تشخیص درستش و اجرای به خاطر تلاش شخص، مادام که قدرت و امکاناتش به همین اندازه باشد.

رفع این علّت امکان پذیر نیست، زیرا نمی‌توان همۀ انسان‌ها را از لحاظ عقلی همچون یک نسخۀ همانند در نظر گرفت، پس ناگزیر باید با این علت تقدیر شده، کنار آمده و با آن زیست و وجودش را انکار نکرد. این علّت به سرشت تکوین آدمی باز می‌گردد و اینکه بر او تکلیف شده که شرع را در حد توان خود دریافته و به تطبیق آن اقدام کرده باشد.



[1]- پیامبر ص فرموده است: «از سه کس قلم تکلیف برداشته شده است: کسی که به خواب رفته است تا اینکه بیدار گردد و از کودک تا اینکه به سن احتلام برسد و از دیوانه تا عاقل گردد و عقلش برگردد». مسند احمد، (6/100)، و سنن ابو داود (2/72)، و سنن نسائی (6/156)، و سنن ابن ماجه (1/658)، و سنن دارمی (1/171) و صحیح ابن حبان (1/178)، و سنن بیهقی (6/84)، ومستدرک حاکم (2/59)، حاکم گوید: مطابق شرط مسلم صحیح است اما وی آن را [در صحیح خود] روایت نکرده. و ذهبی با حاکم در این گفتار موافقت نموده، و سیوطی این حدیث را صحیح دانسته است.

[2]- اللؤلؤ والمرجان، ج2، ص333، ترجمه ابو بکر حسن زاده.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد