ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
(5)- (خطبه – 105) وصف دین اسلام
(1)الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى شَرَعَ الْإِسْلامَ، فَسَهَّلَ شَرائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ، وَأَعَزَّ أَرْکانَهُ عَلى مَنْ غالَبَهُ، (2)فَجَعَلَهُ أَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ، وَسِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ، وَبُرْهاناً لِمَنْ تَکَلَّمَ بِهِ، وَشاهِداً لِمَنْ خاصَمَ بِهِ، وَنُوراً لِمَنِ اسْتَضاءَ بِهِ، وَفَهْماً لِمَنْ عَقَلَ، وَلُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ، وَایةً لِمَنْ تَوَسَّمَ، وَتَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ، وَعِبْرةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَنَجاةً لِمَنْ صَدَّقَ، وَثِقَةً لِمَنْ تَوَکَّلَ، وَراحَةً لِمَنْ فَوَّضَ وَجُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ، (3)فَهُوَ أَبْلَجُ الْمَناهِجِ، وَأَوْضَحُ الْوَلائِجِ، مُشْرِفُ الْمَنارِ، مُشْرِقُ الْجَوادِّ، مُضِىءُ الْمَصابِیحِ، کَرِیمُ الْمِضْمارِ، رَفِیعُ الْغایَةِ، (4)جامِعُ الْحَلْبَةِ، مُتَنافَسُ السُّبْقَةِ، شَرِیفُ الْفُرْسانِ، التَّصْدِیْقُ مِنْهاجُهُ، وَالصّالِحاتُ مَنارُهُ، وَالْمَوْتُ غایَتُهُ، وَالدُّنْیا مِضْمارُهُ، وَالْقِیامَةُ حَلْبَتُهُ، وَالْجَنَّةُ سُبْقَتُهُ.
[(1)سپاس خدایی را سزاوار است که (حقایق)اسلام را(بر همهی خردمندان) واضح و آشکار نموده است، برای کسی که در آن وارد گردد(مسلمان شود) راههای سرچشمهی آن را آسان گردانید، ارکان و پایههای آن را محکم و استوار نمود، تا کسی نتواند بر آن غلبه و فزونی یابد(و آن را از بین ببرد)، (2)پس آن را (محل) امن (از قتل و غارت و دزدی و مانند آنها در دنیا و آسودگی از عذاب آخرت) قرار داد، برای کسی که خود را به آن متصل کرد(به دستور آن رفتار نمود)؛ و (نشانه ی)صلح و آشتی قرار داد برای کسی که در آن داخل گشت؛ برهان و دلیل(باشد) برای کسی که به وسیلهی آن سخن گفت؛ شاهد و گواه(باشد) برای کسی که با گویندهی آن دشمنی کرد؛ نور و روشنی(هادی و راهنما باشد) برای کسی که از آن روشنی طلبید؛ فهم(و درک حقایق باشد) برای کسی که تدبّر کرد؛ عقل و خرد برای کسی که(در مخلوقات) تفکر و اندیشه نمود؛ نشانهی(رستگاری باشد) برای کسی که به فراست راه حق را جست؛ بینایی برای کسی که تصمیم گرفت(تا به خطا و اشتباه، کاری انجام ندهد)؛ عبرت و آگاهی (باشد) برای کسی که پند پذیرفت؛ نجات و رهایی(از عذاب باشد) برای کسی که تصدیق و اعتراف نمود(به درستی آن؛ وثوق و اطمینان (باشد) برای کسی که توکل داشت (و به خدا)اعتماد کرد؛ آسایش (باشد)برای کسی که (کارش را به پروردگار)تفویض نمود؛ سپر (باشد) برای کسی که(در سختیها) شکیبا بود؛ (3)پس اسلام روشنترین راهها و آشکارترین مذاهب است، منارهی آن(راستی و درستی آن) در بلندی (هویدا)است، راههای آن درخشان (و نمایان)است؛ چراغهایش روشنیدهنده است، در میدان مسابقه پیش رونده است، پایان آن(به قرب خداوند نزدیک و) بلند است، (4)گرد آورندهی اسبان مسابقه است (تا سواران آنها برای تقرب به درگاه الهی از یک دیگر پیشی گیرند)، جایزهای که برای مسابقه تعیین شده به قدری نفیس و نیکو است که همه به آن رغبت دارند، اسب دوانهای آن شریف و بزرگوار هستند، راه آن تصدیق(به خدا و رسول) و نشانهی آن اعمال صالحه و پایان آن مرگ است؛ و میدان ریاضت و تربیت آن دنیا است؛ محل دواندن اسبهای آن قیامت است؛ و بهشت جایزه و پاداش آن میباشد.]