ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
(7)- (خطبه- 18) ذم علما به دلیل اختلافاتشان
(1)تَرِدُ عَلى أَحَدِهِمُ الْقَضِیَّةُ فِى حُکْمٍ مِنَ الْأَحْکامِ فَیَحْکُمُ فِیها بِرَأْیِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِیَّةُ بِعَیْنِها عَلى غَیْرِهِ فَیَحْکُمُ فِیها بِخِلافِهِ، ثُمَّ یَجْتَمِعُ الْقُضاةُ بِذلِکَ عِنْدَ إِمامِهِمُ الَّذِى اسْتَقْضاهُمْ فَیُصَوِّبُ اراءَهُمْ جَمِیعاً، وَإِلهُهُمْ واحِدٌ، وَنَبِیُّهُمْ واحِدٌ، وَکِتابُهُمْ واحِدٌ، (2)أَفَأَمَرَهُمُ اللَّهُ تَعالى بِالْإِخْتِلافِ فَأَطاعُوهُ؟ أَمْ نَهاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ؟ (3)أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ دِیناً ناقِصاً فَاسْتَعانَ بِهِمْ عَلى إِتْمامِهِ؟ أَمْ کانُوْا شُرَکاءَ لَهُ. فَلَهُمْ أَنْ یَقُولُوْا وَعَلَیْهِ اَنْ یَرْضى؟ (4)أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ دِیناً تامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ ج عَنْ تَبْلِیغِهِ وَأَدائِهِ؟ وَاللَّهُ سُبْحانَهُ یَقُولُ: ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِن شَىْءٍ، وَقالَ: فِیهِ تِبْیانُ کُلِّ شَىْءٍ، (5)وَذَکَرَ أَنَّ الْکِتابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً، وَأَنَّهُ لَا اخْتِلافَ فِیهِ، فَقالَ سُبْحانَهُ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً، (6)وَإِنَّ الْقُرانَ ظاهِرُهُ أَنِیقٌ، وَباطِنُهُ عِمِیقٌ، لا تَفْنى عَجائِبُهُ، وَلا تَنْقَضِى غَرائِبُهُ، وَلا تُکْشَفُ الظُّلُماتُ إِلَّا بِهِ.
[(1)مسألهای از احکام دین، از یکی از علما پرسیده میشود، او به رای خود راجع به آن فتوی میدهد، همان مسأله از قاضی دیگری سوأل میشود، فتوای او بر خلاف قاضی اوّلی است، آنگاه ایشان با حکمهای خلاف یکدیگر نزد پیشوایی که آنها را قاضی قرار داده گرد میآیند، قاضی برتر رأی همهی آنان را درست میداند، در صورتی که خدای ایشان یکی و پیغمبر آنها یکی و کتابشان یکی است؟! (2)آیا(نعوذبالله) خدای سبحان ایشان را امر فرموده است که مخالف یکدیگر(در جواب مسأله) فتوا بدهند، (و)آنان(تصوّر کردهاند) فرمان الله را پیروی کردهاند؟، یا اینکه آنان را از اختلاف نهی نموده و آنها معصیت و نافرمانی کردهاند، (3)یا اینکه(نعوذ بالله) خدای متعال دین ناقصی فرستاده و برای اتمام آن از ایشان کمک و یاری خواسته است؟، یا اینکه خود را شریک خدا میدانند و حکم میدهند، (و)الله هم راضی است؟، (4)یا اینکه خدا دین کاملی فرستاده (و)رسول خدا ج در تبلیغ و رساندن آن کوتاهی کرده است؟، حال آنکه خدای متعال میفرماید: هیچ چیزی را در قرآن فروگزار نکردهایم؛ و نیز فرموده است: در آن هر چیزی بیان شده است؛ (5) و ذکر فرموده: بعضی از قرآن بعض دیگرش را تصدیق میکند و اختلافی در آن نیست؛ خدای سبحان فرموده: این قرآن اگر از جانب غیر خداوند بود، هر آینه در آن اختلاف بسیاری مییافتند، (6) ظاهر قرآن کریم شگفتآور و نیکو، باطن آن ژرف و بیپایان است، عجائب و غرائب آن پایانی ندارد، تاریکیها رفع نمیگردد، مگر به وسیلهی آن.]