اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

(29)- (خطبه‌ی- 234) ا ندرز به مردم و این‌که پس از شناخت باید تعصّب داشت

(29)- (خطبه‌ی- 234) ا ندرز به مردم و این‌که پس از شناخت باید تعصّب داشت

(33)فَاللَّهَ اللَّهَ فِى عاجِلِ الْبَغْىِ، وَاجِلِ وَخامَةِ الظُّلْمِ، وَسُوءِ عاقِبَةِ الْکِبْرِ، فَانها مَصِیدَةُ إِبْلِیسَ الْعُظْمى، وَمَکِیدَتُهُ الْکُبْرى، الَّتِى ‏تُساوِرُ ‏قُلُوبَ‏ الرِّجالِ مُساوَرَةَ السُّمُومِ الْقاتِلَةِ، فَما ‏تُکْدِى‏ أَبَداً، وَلا ‏تُشْوِى‏ أَحَداً، لا عالِماً لِعِلْمِهِ، وَلا مُقِلّاً فِى ‏طِمْرِهِ‏، (34)وَعَنْ ذلِکَ ما حَرَسَ اللَّهُ عِبادَهُ الْمُؤُمِنِینَ بِالصَّلَواتِ وَالزَّکَواتِ، وَمُجاهَدَةِ الصِّیامِ فِى الْأَیَّامِ المَفْرُوضاتِ، تَسْکِیناً ‏لِأَطْرافِهِمْ‏، وَتَخْشِیعاً لِأَبْصارِهِمْ، وَتَذْلِیلًا لِنُفُوسِهِمْ، وَتَخْفِیضاً لِّقُلُوبِهِمْ، وَإِذْهاباً لِلْخُیَلاءِ عَنْهُمْ، لِما فِى ذلِکَ مِنْ تَعْفِیرِ ‏‏عَتائِقِ‏‏ ‏الْوُجُوهِ‏ بِالتُّرابِ تَواضُعاً، وَ‏الْتِصاقِ‏ کَرائِمِ الْجَوارِحِ بِالْأَرْضِ تَصاغُراً، وَلُحُوقِ الْبُطُونِ ‏بِالْمُتُونِ‏ مِنَ الصِّیامِ تَذَلُّلًا، مَعَ ما فِى الزَّکاةِ مِنْ صَرْفِ ثَمَراتِ الْأَرْضِ وَغَیْرِ ذلِکَ إِلى أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَالْفَقْرِ. (35)انْظُرُوا إِلى ما فِى هذِهِ ‏الْأَفْعالِ‏ مِنْ ‏قَمْعِ‏ ‏نَواجِمِ‏ الْفَخْرِ، وَ‏قَدْعِ‏ طَوالِعِ الْکِبْرِ. (36)وَلَقَدْ نَظَرْتُ فَما وَجَدْتُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ یَتَعَصَّبُ لِشَىْ‏ءٍ مِنَ الْأَشْیاءِ إِلَّا عَنْ عِلَّةٍ تَحْتَمِلُ تَمْویَةَ الْجُهَلاءِ، أَوْ حُجَّةٍ ‏تَلِیطُ بِعُقُولِ السُّفَهاءِ، غَیْرَکُمْ، فَإِنَّکُمْ تَتَعَصَّبُونَ لِأَمْرٍ ‏ما یُعْرَفُ لَهُ سَبَبٌ وَلا عِلَّةٌ. (37)أَمّا إِبْلِیسُ فَتَعَصَّبَ عَلى ادَمَ لِأَصْلِهِ، وَطَعَنَ عَلَیْهِ فِى خِلْقَتِهِ، فَقالَ: أَنَا نارِىٌّ وَأَنْتَ طِینِىٌّ. وَأَمَّا الْأَغْنِیاءُ مِنْ ‏مُتْرَفَةِ الْأُمَمِ، فَتَعَصَّبُواْ ‏لِاثارِ ‏مَواقِعِ‏ ‏النِّعَمِ‏، ‏فَقالُوا: ‏(نَحْنُ‏ ‏أَکْثَرُ ‏أَمْوالًا ‏وَ ‏أَوْلاداً ‏وَ ‏ما ‏نَحْنُ‏ ‏بِمُعَذَّبِینَ‏)، (38)فَإِنْ کانَ لابُدَّ مِنَ ‏الْعَصَبِیَّةِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکارِمِ الْخِصالِ، وَمَحامِدِ الْأَفْعالِ، وَمَحاسِنِ الْأُمُورِ الَّتِى تَفاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَداءُ وَالنُّجَداءُ مِنْ بُیُوتاتِ الْعَرَبِ وَ‏یَعاسِیبِ‏ الْقَبائِلِ ‏بِالْأَخْلاقِ‏ ‏الرَّغِیبَةِ، وَ‏الْأَحْلامِ‏ الْعَظِیمَةِ، وَالْأَخْطارِ الْجَلِیلَةِ، وَالاثارِ الْمَحْمُودَةِ. (39)فَتَعَصَّبُوا لِخِلالِ الْحَمْدِ: مِنَ الْحِفْظِ ‏لِلْجِوارِ، وَالْوَفاءِ ‏بِالذِّمامِ‏، وَالطَّاعَةِ لِلْبِرِّ، وَالْمَعْصِیَةِ لِلْکِبْرِ، وَالْأَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَالْکَفِّ عَنِ الْبَغْىِ، وَالْإِعْظامِ لِلْقَتْلِ، وَالْاِنْصافِ لِلْخَلْق، وَالْکَظْمِ لِلْغَیْظِ، وَاجْتِنابِ الْفَسادِ فِى الْأَرْضِ.

[(33) زنهار زنهار شما را به خدا از تعجیل عقوبت و کیفر سرکشی و ستم برحذر باشید و از سرانجام وخیم ظلم و سوء عاقبت تکبر و خودپسندی که کمین گاه بزرگ ابلیس و مرکز کید و نیرنگ اوست بهراسید، کید و نیرنگی که با قلب‌های مردان همچون زهرهای کشنده می‌آمیزد و هرگز از تاثیر فرو نمی‌ماند. و کسی از هلاکتش جان به در نمی‌برد؛ هیچکس، نه عالم و دانشمند به خاطر علم و دانشش و نه فقیر به خاطر لباس کهنه‌اش. (34) و خداوند به خاطر حفظ بندگانش از این امور یعنی ظلم و ستم و کید شیطان، با نماز زکات و مجاهده در گرفتن روزه واجب آنان را حراست فرموده است، تا اعضاء و جوارحشان آرام و چشم‌هایشان خاشع و غرائز و تمایلات سرکششان خوار و ذلیل و قلب‌های آن‌ها خاضع گردد و تکبر از آن‌ها رخت بربندد. به علاوه سائیدن پیشانی که بهترین جاهای صورت است به خاک، موجب تواضع و گذاردن اعضای پر ارزش بدن بر زمین؛ دلیل کوچکی و چسبیدن شکم به پشت [در اثر روزه] مایه فروتنی است؛ و پرداخت زکاه موجب صرف ثمرات زمین و غیر آن‌ها به نیازمندان و مستمندان می‌شود [همه این‌ها حراست و حفظ بندگان را از کیدهای شیطان و سایر ناهنجاری‌ها بهمراه دارد].

(35)به آثار این افعال [نماز و روزه و زکات و سجده] بنگرید که چگونه شاخه‌های درخت تفاخر را درهم می‌شکنند و از جوانه زدن کبر و خودپسندی جلوگیری می‌کنند. (36) من در اعمال و کردار جهانیان نظر افکندم هیچکس را نیافتم که درباره چیزی تعصب به خرج دهد، جز اینکه علتی داشته که حقیقت را بر جاهلان مشتبه ساخته، یا در عقل و اندیشه سفیهان نفوذ نموده. جز شما که تعصب درباره چیزی می‌ورزید که نه سببی دارد و نه علتی. (37)اما ابلیس در برابر آدم÷ به خاطر اصل و اساس خود تعصب ورزید و آفرینش آدم را مورد طعن قرار داد و گفت: من از آتشم و تو از خاک. و اما ثروتمندان عیاش ملت‌ها تعصبشان به واسطه زر و زیور و دارائی آن‌ها است، چنانکه می‌گفتند: ثروت و فرزندان ما از همه بیشتر است و هرگز مجازات نمی‌شویم. (38) و اگر قرار است تعصبی در کار باشد، باید به خاطر اخلاق پسندیده افعال نیک و کارهای خوب باشد، همان افعال و اموری که افراد با شخصیت و شجاعان خاندان عرب و سران قبائل در آن‌ها بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ یعنی اخلاق پسندیده و اندیشه‌های بزرگ ومقام‌های بلند و آثار ستوده [در این‌ها تعصب بخرج دهید]. (39) پس برای خصلت‌های ستوده تعصب نمایید، خصلت‌هایی مانند: نگاه داشتن حق همسایه، وفای به عهد و پیمان، فرمانبری نیکوکاران، و نافرمانی گردن کشان، فرا گرفتن احسان و دست کشیدن از ستم، بزرگ دانستن گناه قتل نفس و انصاف، دادگری برای مردم، فرو نشاندن خشم و دوری جستن از تباه کاری در زمین.]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد