ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پس از خلق آدم ÷، یک پیام اصلی در طول تاریخ بشری بر دوش انسان نهاده شد و در راستای یادآوری انسان نسبت به این پیام و بازگشت آنها به راه راست، خداوند یکتا انبیا و رسولان را فرستاد؛ پیامبرانی همچون آدم و نوح و إبراهیم و موسى و عیسى و محمد ‡ را برای تبلیغ این پیام فرستاد. اما این پیام آن بود که:
معبود بر حق تنها یکی است، پس او را عبادت کنید.
معبود بر حق یکی است و او خالق و معبود حقیقی است.
تمام پیامبران از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (‡) برای تبلیغ این پیام فرستاده شدند که الله یکتاست، تنها او را عبادت کنید.
خداوند متعال پیامبران اولوالعزم و نیز پیامبرانی که آنها را میشناسم و پیامبرانی که نمیشناسیم، برای ادای اموری مهم به سوی انسانها فرستاد از جمله:
1- دریافت وحی الهی و ابلاغ آن به اقوام و پیروانشان؛
2- آموختن توحید و اخلاص در عبادت برای الله متعال به انسانها؛
3- ارئه الگویی نیکو در قول و عمل؛ تا اینکه مردم در مسیرشان به سوی خداوند به آنها اقتدا کنند؛
4- راهنمایی پیرانشان به سوی تقوای الهی و اطاعت از او و پیروی از احکامش؛
5- آموزش احکام دین و مکارم اخلاقی به پیروانشان؛
6- هدایت سرکشان و مشرکان بت پرست و...
7- ابلاغ پیام معاد به انسانها و اینکه پس از مرگ دوباره برانگیخته میشوند و در برابر اعمال و کردارشان در روز قیامت محاسبه میشوند؛ پس کسی که به خداوند یکتا ایمان آورده و عمل صالح انجام داده، پاداش وی بهشت است و و کسی که به خداوند شرک ورزیده و راه نافرمانی و سرکشی در پیش گرفته، جایگاه او آتش و دوزخ است.
این انبیا و رسولان را خداوند یکتا خلق کرده و به سوی مردم فرستاده است. تمام هستی با همه ممخلوقات آن در مورد وجود خداوند خالق سخن میگویند و به وحدانیت و یگانگی او گواهی میدهند؛ بنابراین الله خالق هستی و موجوداتی چون انسان و چهارپایان و حشرات و جانوران و... است. و بلکه او خالق مرگ و زندگی نابود شدنی و زندگی ابدی است.
کتابهای مقدس نزد یهود و نصاری و مسلمانان همگی به وجود الله و توحید او گواهی میدهند.
هرکس که در جستجوی حقیقت باشد چون با اخلاص و تامل به مفهوم اله در کتاب مقدس و قرآن کریم بپردازد میتواند صفاتی را که مخصوص خداوند است و هیچکس در آنها با او شریک نیست، مشاهده نموده و مشخص کند. اما برخی از این صفات:
1- اله و معبود بر حق خالق است و مخلوق نیست؛
2- اله و معبود بر حق یکتاست و شریکی ندارد و متعدد نیست و نه پدر بوده و نه فرزند؛
3- الله از تصورات مخلوقات پاک و منزه است و دیدگان در این دنیا او را نمیبینند؛
4- الله ازلی است و هرگز نمیمیرد و نابود نمیشود و در هیچیک از مخلوقاتش تجسیم نمییابد؛
5- الله صمد و بینیاز و قائم به ذات خویش است؛ از مخلوقاتش بینیاز است و به آنها نیازی ندارد؛ نه پدری دارد و نه مادری و نه همسر و فرزندی؛ و نیازی به خوراکی یا نوشیدنی یا کمک کسی ندارد. اما مخلوقاتی که الله آنها را خلق کرده است به او نیاز دارند.
6- الله متعال در صفات جلال و کمال و جمال یکتاست و شریکی ندارد و بلکه هیچیک از مخلوقاتش با او در این صفات مشابهت هم ندارند چراکه چیزی شبیه و مثل و مانند او نیست.
ما میتوانیم هریک از این معیار و مقیاسها و صفات را (و البته دیگر صفاتی که خداوند متعال در آنها یکتاست) در راستای بطلان و تکذیب و رد هر خداگونهای دروغین به کار بریم.
اکنون بگذارید به بحث خودمان پیرامون آن یک پیام بازگردیم و به برخی از نصوص وارده در کتاب مقدس و قرآن کریم در مورد وحدانیت خداوند متعال اشاره کنیم اما قبل از اینکه وارد این مطلب شویم دوست دارم در مسالهای تامل کنیم:
گاهی برخی از نصاری با تعجب میپرسند: واضح و روشن است که الله یکی است و ما نیز به خداوند یکتا ایمان داریم پس مشکل کجاست؟
اما حقیقت این است که در خلال مطالعات و پژوهشهای فشردهای که در مورد نصرانیت داشتم و نیز گفتگوهای زیادی که با نصاری داشتم، دریافتم که الله نزد آنها (چنانکه برخی از آنها چنین تصوری دارند) متضمن مفهوم ذیل است:
1- الله پدر
2- الله پسر
3- الله روح القدس
منطق درست و عقل سالم هر پژوهشگری را وامیدارد که در این موضوع سوالاتی را از نصاری بپرسد:
· معنای اینکه میگویید الله یکتاست چیست درحالیکه به سه اله و معبود اشاره میکنید؟
· آیا الله یکتا در سه اله حلول کرده یا اینکه سه اله در یک اله حلول کردهاند؟
علاوه بر این و مطابق اعتقاد برخی از نصاری، هریک از این سه اله وظایف و اختیارات و کینونات متفاوتی را دارا هستند و صورتهای مختلفی دارند:
1- الله پدر خالق است.
2- الله پسر (المخلص) نجات دهنده است.
3- الله روح القدس مشاور است. (المعزز)
این گمان که مسیح ÷ پسر خداست یا اینکه او خداست یا جزئی از خداست، به کلی با نصوص تورات و انجیل در تناقض است چراکه هریک از این کتابهای آسمانی تصریح کردهاند که خداوند در دنیا دیده نمیشود:
«إنکم لم تسمعوا صوته قط ولم تروا وجهه»: «شما هرگز صدای او را نمیشنوید و صورتش را نمیبینید.» (انجیل یوحنا 37:5)
«لم یره أحد قط ولا یستطیع أحد رؤیته»: «هرگز کسی او را ندیده است و هیچکس نمیتواند او را ببیند»ز (نامه اول به تیموثاوس 16:6)
«لا أحد یرانی ویبقى حیا».: «هیچکس مرا نمیبیند درحالیکه زنده بماند.» (الخروج 20:33).
بنابراین نصوص و نصوص دیگری که مجال ذکر آنها نیست، با کمال صدق و رعایت امانت میپرسیم چگونه میتوانیم بین کسانی که میگویند عیسی همان الله است و بین نصوص کتاب مقدسی که تاکید دارند هیچکس الله را ندیده و صدای او را نشنیده، تطبیق دهیم و این دو مطلب را با هم جمع کنیم؟
· آیا یهود در آن وقت و خانواده عیسی و پیروانش عیسی مسیح (الله پسر چنانکه برخی بر این اعتقادند) او را ندیدند و صدایش را نشنیدند؟
· چگونه تورات و انجیل بیان میکنند هیچکس الله را ندیده و صدای او را نشنیده است اما کسانی را مییابیم که معتقدند عیسی که او را دیدند و صدایش را شنیدند همان الله یا پسر الله است؟ آیا در این میان سرّ پنهانی در مورد حقیقت الله است؟
بنابراین حقیقت چیست؟ لطفا نص گذشته را بارها بخوان و اندکی در آن تامل کن. |
اکنون به حقیقت الله در کتاب مقدس و قرآن کریم میپردازیم؛ امیدوارم دیدگاه و نظرات شما را پس از تدبر در آیات و نصوص و خواندن این کتابچه کوچک با نگاه نقد و درک درست و منصفانه، دریافت کنم.
طبق ترتیب و رعایت موضوعات اکنون دلایل را بدون هرگونه حاشیه و تعلیقی ذکر میکنیم به این امید که با تامل و دقت و درک درست و به دور از هرگونه تصور یا پیش فرضی در آنها تدبر شود.