اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

پیش درآمد

پیش درآمد

در اوضاع و احوال امت قرآن اندیشیدم؛ پس دریافتم که آن‌ها در برابر کتاب الله به سه گروه تقسیم می‌شوند:

الف گروهی که از کتاب الله رویگردان هستند و آن‌ها همان کسانی هستند که رسول الله ج در قیامت از آن‌ها شکایت می‌کند ﴿وَقَالَ ٱلرَّسُولُ یَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِی ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا ٣٠ [الفرقان: 30] «و رسول [به شکوه] مى‏گوید: پروردگارا! بی‌گمان قوم من این قرآن را رها کردند». که در این نوشته کاری با آن‌ها نداریم.

ب گروهی که کتاب الله ـ متعال ـ را تلاوت می‌کنند؛ ولی بزرگی و عظمت آن را احساس نکرده، حقیقتش را درک نکرده‌اند،‌ در برابر علم و چیرگی‌اش توقف نکرده و نمی‌دانند که معجزه بودنش چطور و در کجای آن نهفته است؛ که این نوشته را به خاطر آن‌ها نوشته‌ام.

جــ - گروهی که به کتاب‌های تفسیر مراجعه ‌کرده و هدفشان فهم کتاب الله است ولی احساس می‌شود که هنوز از تفکر درست و شایسته در این کتاب با عظمت دور هستند که برای این امر نوشته‌ای را به نام «المراحل الثمان لطالب فهم القرآن» را نوشته‌ام.

در حالی که در این زمینه به تفکر می‌پرداختم، گفتار شیوای یک عرب جاهلی که یکی از سران لج‌باز و مخالف اسلام بود مرا به شگفت آورد ـ همانگونه که گذشتگانمان را به شگفت آورده بود ـ وی قرآن مجید را این‌گونه وصف کرده است: «به خدا سوگند اندکی پیش از محمد سخنی را شنیدم که سخن انسان و جن نبود، همانا که دارای شیرینی بود، قطعا زیبا بود، بالایش پربار و پایینش گوارا است، براستی که چیره می‌شود و چیزی بر آن چیره نخواهد شد».

و هنگامی که سخن شیوای شخصی غیر عرب! فرانسوی!! فیلسوف!!! بی‌دین!!!! یعنی جوزف ارنست (Joseph Ernest) را خواندم، به خدا سوگند که شگفتی‌ام از آن‌ها برطرف شده و از خودمان تعجب کردم. گوش کن که چه می‌گوید:

«در کتابخانه‌ام هزاران کتاب سیاسی و اجتماعی و ادبی و غیره وجود دارد که بیش از یک بار آن‌ها را نخوانده‌ام و بیشتر آن‌ها فقط دکوری هستند؛ اما در این بین کتابی وجود دارد که خواندنش همیشه مونسم بوده است و آن کتاب مسلمانان قرآن است، هرگاه احساس خستگی و فشار کرده و می‌خواهم که دروازه‌های مفاهیم و کمالات به رویم گشوده شود قرآن می‌خوانم، ولی با زیاد خواندن آن احساس خستگی و ملالت نمی‌کنم. اگر کسی بخواهد به کتابی که از آسمان فرود آمده باور داشته باشد قطعا آن کتاب قرآن است نه چیزی دیگری، چرا که کتاب‌های دیگر ویژگی‌های قرآن را ندارند».

آیا این همان گفتار ولید بن مغیره نیست؟

چه سبب شده که ولید و جوزف هر دو بگویند که قرآن: «چیره می‌شود و چیزی بر آن چیره نخواهد شد»؟

همانا پاسخ، سخن الله متعال است که فرموده: ﴿وَإِنَّهُۥ فِیٓ أُمِّ ٱلۡکِتَٰبِ لَدَیۡنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ [الزخرف: ٤] «و این کتاب که والا و حکمت آموز است، در لوح محفوظ نزد ما ثبت شده است [و دستخوش تغییر نخواهد شد]».

و شاطبی/ چه زیبا در الفیۀ مشهورش، کتاب الله ـ متعال ـ را وصف نموده است:

وَإِنَّ کِتَابَ اللهِ أَوْثَق شَافعٍ

 

وَأَغنی غَنَاءٍ وَاهِبًا مُتَفَضِّلا

همانا کتاب الله مطمئن‌ترین شفاعت‌گر و بهترین ثروت، و بخشنده و نکوگر است.

وَخَیرُ جَلیسٍ لَا یُمَلُّ حَدِیثُهُ

 

وَتَرْدَادُهُ یَزْدَادُ فِیهِ تَجَمُّلا

بهترین همنشینی است که از سخنش ملول نشده و تکرار آن بر زیبایی‌اش می‌افزاید.

وَحَیثُ الفَتی یَرتَاعُ فیِ ظُلُمَاتِهِ

 

مِنَ القَبرِ یَلْقَاهُ سَنًّا مُتَهَلِّلا

و آنگاه که جوان در تاریکی قبر در وحشت به سر می‌برد (قرآن) را روشن و درخشان ملاقات می‌کند.

ابن ابی شیبه و بیهقی در شعب ایمان روایت کرده‌اند که ابن مسعود گفت: «آنکه در پی علم است پس قرآن را زیر و رو کند چرا که در آن علم پیشینیان و آیندگان وجود دارد».

شَمِر [بن حَمْدَویَه هروی، متوفای سال 255 هـ] می‌گوید: «زیر و رو کردن قران یعنی خواندن و پرسیدن تفسیر و معانی آن از علما».

جای شگفت است که همگی باور داریم که این قرآن نور است... زندگی است.. هدایت است... جدا کنندۀ حق از باطل است.. تمام اسباب برتری را در خود گرد آورده است... اما هنگامی که به حال و روز امت قرآنی در برابر قرآن بنگری چه می‌بینی؟

نیازی به توضیح بیشتری ندارد.

·        این پرسش‌های مکرر را همانگونه که صاحبانش مطرح کرده‌اند ذکر می‌کنم:

1-   من قرآن می‌خوانم، کتاب‌های تفسیر را مطالعه می‌کنم،‌ ولی آن معنای بزرگی که شما دربارۀ آیات قرآن می‌گویید را درک نمی‌کنم؟

2-   کاملا یقین دارم که قرآن معجزه است ولی نمی‌دانم این معجزه کجاست؟

3-   هنگام خواندن قرآن لذت نمی‌برم.

4-   آیا امکان دارد که قرآن در تمامی امور بر ما حکم کند حتی امور اجتماعی و اقتصادی و امنیتی و سیاسی و رسانه‌ای و غیره؟

5-   خواهری دعوتگر می‌پرسد: مردم را به چیزی دعوت دهیم که برایشان بهتر است یا به چیزی که به آن علاقه دارند؟ آیا به مردم ایمان بیاموزیم یا مهربانی؟

6-   دیگری می‌گوید: مگر هدف ما از فراگرفتن علم توحید یا فقه یا حدیث تفکر در قرآن نیست؟

7-   امت، بسیار در فهم قرآن دچار اختلاف شده،‌ آیا از این امر نگران نیستی؟

8-   چرا قرآن؟ امت، مشکلات مهمتری دارد.. سیاست، مهم‌تر است.. فقه، مهم‌تر است.. دعوت، مهم‌تر است... جهاد، مهم‌تر است... اقتصاد، مهم‌تر است.

·          پاسخ تمام این‌ها یک چیز است:

و آن: عدم فهم شایستۀ قرآنی که از سوی خداوندِ با حکمت و دانا نازل شده است ﴿وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَکِیمٍ عَلِیمٍ [النمل: ٦] «و بی‌تردید تو (این) قرآن را از سوی (پروردگار) حکیم دانا دریافت می‌داری».

بنابراین حتما باید این فهم ـ در حد توانت ـ وجود داشته باشد در غیر اینصورت سوگند به خداوند رحمانی که قرآن را نازل نموده است به هدفت در نیکی و اصلاح در دنیا، و مقام بلند در آخرت نخواهی رسید.

و دلیل‌های آن آشکار است که در آینده ـ به خواست الله ـ‌ خواهد آمد ولی باید تذکر بدهم که فهم شایسته‌ای که باید داشته باشیم دو نوع است:

1.     فهم ذهنی شناختی..

2.     فهم قلبی ایمانی..

هدف و مقصد، فهم دوم است و اولی تنها وسیله است.

حسن بصری/ می‌گوید: علم دو نوع است:

1.     علمی که در قلب است که همان علم سودمند است

2.     علم زبانی که حجت الله بر آفریدگانش است.

بنابراین کاملا هوشیار باش ـ ای دوستدار قرآن ـ، زیرا تفاوت دو گروه در همین است.

اگر بگویی: چگونه می‌توان آن را محقق ساخت؟

پاسخ این است: با پیروی از روش کسانی که الله دربارۀ آن‌ها فرموده: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُکَّعٗا سُجَّدٗا یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِیمَاهُمۡ فِی وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِ [الفتح: ٢٩] «محمّد (ج) رسول خدا است و همراهانش، در برابر کفّارِ [جنگ طلب]، محکم و نیرومند و با یکدیگر مهربانند؛ همواره آنان را در حالت رکوع و سجده می‌بینی، در حالى که افزون بخشى و خشنودى خدا را مى‏جویند؛ نشان [شایستگى] آنان در چهره‌هاشان از اثر سجده پیداست».

و رسول الله ج ـ چنانکه در صحیحین از عمران بن حصین س روایت شده ـ دربارۀ آن‌ها فرموده: «خَیْرُ أُمَّتِی قَرْنِی ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ»[1] «بهترین افراد امت من کسانی هستند که در دوران من زندگی می‌کنند سپس کسانی که پس آن‌ها می‌آیند، سپس کسانی که پس از آن‌ها می‌آیند».

بنابراین هیچ راه فرار و گریزی از پیروی نمودن روش آن‌ها در آموختن و آموزش قرآن وجود ندارد.

اگر بگویی: مگر ما در شیوۀ آموزش یا آموختن قرآن با روش آن‌ها مخالفت کرده‌ایم؟

می‌گویم: بله ـ خداوند من و تو را بیامرزد ـ چنین کاری کرده‌ایم.

گذشتگان ـ رحمهم الله ـ به خاطر فهم بالایشان پیش از اینکه قرآن بیاموزند، ایمان می‌آموختند و علوم کوچک را پیش از بزرگ فرا می‌گرفتند و آن را اجرا می‌کردند پیش از آنکه بر آن بیافزایند.

اگر بپرسی: چگونه راه آن‌ها را در پیش گیریم؟

پاسخ ـ ای دوستدار قرآن ـ این است:

من این مراحل را برای آشکار شدن موضوع دسته بندی کرده‌ام، پس آن‌ها را برگیر، سودش برای تو و زیانش برای نویسنده ولا حول ولا قوة إلا بالله.

·           آن را به سه سطح تقسیم کرده‌ام:

- سطح اول: روش اندیشیدن

- سطح دوم: جزوۀ «أصول فی التفسیر» تألیف علامه ابن عثیمین/.

- سطح سوم: مراحل هشت گانه برای خواستار فهم قرآن.

·           مراحل سطح اول به این صورت است:

مرحلۀ اول: باید یقین کامل داشته باشی که با قرآن زنده و بدون قرآن مرده ای، با قرآن بینا و بدون آن نابینا، با قرآن هدایت یافته و بدون آن گمراه هستی.

مرحله دوم: اصل در خطاب قرآن این است که قلب را هدف قرار داده است.

مرحله سوم: چگونه قرآن بخوانیم؟

مرحله چهارم: از کدام بخش قرآن آغاز کنیم؟

مرحله پنجم: چگونه از کتاب‌های تفسیر استفاده کنیم؟

و اکنون زمان برای رسیدن به هدف، با یاری از آنکه ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ را نازل نمود، آغاز شده است.

***



[1]- صحیح بخاری ح ۳۶۵۰.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد