اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

جوانی

جوانی

 سال‌ها گذشت و باگذشت زمان، بلال نیز بزرگ می‌شد و جای پدر را در خدمت أمیّه مهتر قوی و نیرومند و سخت‌گیر خود می‌گرفت.

 بلال همیشه چون سایه همراه أمیه بود، أمیّه امر می‌کرد و بلال در انجام آن تنبلی و سهل‌انگاری نمی‌نمود و با زرنگی و حسن انجام خدمت رضایت خاطر أمیه را به‏دست آورده بدین‌جهت بر سائر بردگان امتیاز و برتری داشت و براین برتری بلال بر سایر بردگان، می‏بایست آواز شیرین و دلچسب او را که به مجلس طَرَب أمیّه صفا می‌بخشید، اضافه کرد که تمامی سَکَنۀ مکّه مکّرمه از آواز ملایم و لطیف و صوت زکی و إمتیاز ویژه بلال آگاه و از صدای دلنشین او در مجلس عیش و شادی استفاده می‌کردند و لذت می‏بردند و اگر بلال در این محافل آواز نمی‌خواند، جشن و شادی آنان لطفی نداشت.

 هر چند با گذشت زمان، بلال غم فقدان پدر خویش را فراموش می‏نمود، اما او هرگز نمی‏توانست، اندوه ناشی از بردگی و عبودیت و عدم حَرّیت خود را فراموش نماید بنابراین، بعضی اوقات در خلوت می‌نشست و در فکری عمیق فرو می‌رفت و برحال زار خود زارزار می‌گریست و از فاصله طبقاتی موجود جامعه انسانی آزرده خاطر می‌شد و رنج می‌برد. از طرفی دیگر عادت امیه این بود که با هرقافله تجاری، نماینده‏ای به شام بفرستد.

 وقتی بلال با آن صفات برجسته‌اش به سنّ جوانی رسید‏، بر این اساس که مورداعتماد أمیّه بود، او را به نمایندگی از طرف خود برای تجارت به شام فرستاد و بلال با رفت و برگشت، سودهایی کلان و کالای زیاد تقدیم أمیّه سنگدل بی‌رحم می‌نمود. به این دلیل با گذشت روزها محبّت أمیه به بلال به سبب امانت‌داری توأم با صفات عالیه انسانی بیشتر می‌شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد