ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هیچ رابطهای میان صواب و شهرت رأی وجود ندارد
حق و صواب با نظرات مشهور میان امت، سازگاری و ملازمتی ندارد و خطا و اشتباه با غریب و نامانوس همخوانی ندارد. بنابراین از نظر عالمان محقق، صواب و خطا، تابع شهرت و غرابت نخواهند بود. چه بسیار احکام مشهوری که هرگاه مورد نقد و بررسی قرار گیرند، دلایل آنها سست و بیبنیان میشود و نیروی خود را از دست خواهند داد، و چه بسا احکامی غریب و مورد انکار قرار گرفته که خورشید آسا دلایل آن نمایان گردند و در پرتو انوار ادله، روشن و مورد قبول خاص و عام گردند.
بنابراین بر هر فرد مسلمانی که در تحقیق و تفحص احکام دینی خود باشد واجب است که در رابطه با شناسایی حق و واقعیت، معیار سنجش او دلایل و براهین قوی و محکم باشد، نه شهرت نظر و گویندگان فراوان آن و وجود آن نظریه در کتابهای فراوان.
اگر مقیاس برای شناسایی حق در موضوع مورد نظر، این باشد که اغلب مردم از آن پیروی میکنند و بیشتر مردم بدان معتقدند، در آن صورت اسلام در میان ادیان و مذاهب گمراه دنیا، باطل میبود؛ زیرا هر کدام از ادیان و مذاهب گمراه صدها میلیون پیرو و معتقد دارد.
در صورتی که خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَآ أَکۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِینَ١٠٣﴾ [یوسف: 103].
«و بیشتر مردم اگرچه (بر ایمانشان) حرص ورزی، مؤمن نخواهند بود».
﴿وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ﴾ [الأنعام: 116].
«و اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه الله گمراه میکنند».
﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یُؤۡمِنُونَ١﴾ [الرعد: 1]
«ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند».
﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٣٧﴾ [الأنعام: 37]
«ولی بیشتر آنها نمیدانند».
﴿لَا یَعۡقِلُونَ١٠٣﴾ [المائدة: 103]
«نمیاندیشند».
﴿لَا یَشۡکُرُونَ٣٨﴾ [یوسف: 38]
«سپاسگزاری نمیکنند».
بعضی از آرا و نظریات عبدالله بن مسعود را مییابیم که مخالف نظر جمهور عصر خود بوده است. یارانش میگفتند: چرا تابع نظر جمع نیستی؟ در جواب میگفت:
«الجَمَاعَةُ مَا وَافَقَ الَحَقّ، وَإِن کُنْتَ وَحْدَکَ»[1].
«جماعت آن است که تابع حق باشد، اگرچه یک نفر باشد»
ابن مسعود به مردم به صورت جدی در مورد عصر و زمانی که سنجشها و معیارها منحل میگردد هشدار داده است: که مبادا مردم با باطل انس و الفت گیرند و حق از نظر آنها غریب باشد. منکر را معروف و معروف را منکر شمارند. و سپس میگوید: «وای به حال روزی که فتنهها شما را دربرگیرد: چنان فتنهای که کودک را پیر و پیران را سالخورده سازد، درآن روز مردم را مییابی که عادات و فرهنگ خود را به عنوان سنت سنیه گرفتهاند که اگر بخواهی آن را تغییر دهی پیروان آن فرهنگ و عادات به شدت بر تو میتازند و میگویند: مردم بیایید که این شخص میخواهد، سنت و فرهنگ ما را تغییر دهد، آیا این کار قبیحی نیست»؟![2]
دلیل این که غرابت و ناآشنایی با حکمی، دلیل خطا و اشتباه آن حکم نیست، این است که عمل به بعضی آیات محکم و آشنایی با حکم آنها در قرآن کریم حتی در عهد اصحاب متروک مانده بود به نحوی که حکم آن آیات از نظر مردم غریب به حساب میآمد. خداوند دراینباره میفرماید:
﴿وَإِذَا حَضَرَ ٱلۡقِسۡمَةَ أُوْلُواْ ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینُ فَٱرۡزُقُوهُم مِّنۡهُ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا٨﴾ [النساء: 8].
«و هرگاه خویشاوندان و یتیمان و مستمندان بر تقسیم (میراث) حاضر شدند، (چیزی) از آن (اموال) به آنان بدهید، و با آنها به طور شایسته و نیک سخن بگویید».
و چون به آن عمل نمیشد بعضی از علما پنداشتهاند که حکم این آیه منسوخ است.
نمونهی دیگر از ترک عمل به بعضی از آیات، این آیه است که میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لِیَسۡتَٔۡذِنکُمُ ٱلَّذِینَ مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡ...﴾ [النور: 58]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! باید بردگان شما از شما اجازه بگیرند...».
ابن عباس گفته است: «شیطان بعضی از مردمان را به وسوسه انداخت و آنها را از عمل به آن باز داشت».
1- لالکائی درشرح اصول اعتقاد اهل السنة والجماعة. ابوشامه شهاب الدین عبد الرحمن بن إسماعیل در الباعث على إنکار الحوادث والبدع (ص: 22). و ابن القیم در إعلام الموقعین 3/ 397 و إغاثة اللهفان (1/70) و آلبانی در مشکاة 1/ 61 آن را صحیح گفته است.
1- حاکم در المستدرک على الصحیحین: 8570 - حَدَّثَنَا أَبُو الطَّیِّبِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْحِیرِیُّ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ، ثَنَا یَعْلَى بْنُ عُبَیْدٍ، ثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ شَقِیقٍ أَبِی وَائِلٍ، قَالَ: قَالَ عَبْدُ اللَّهِ: " کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا لَبِسَتْکُمْ فِتْنَةٌ یَهْرَمُ فِیهَا الْکَبِیرُ، وَیَرْبُو فِیهَا الصَّغِیرُ، وَیَتَّخِذُهَا النَّاسُ سُنَّةً فَإِذَا غُیِّرَتْ، قَالُوا: غُیِّرَتِ السُّنَّةُ؟ " قِیلٌ: مَتَى ذَلِکَ یَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ؟ قَالَ: «إِذَا کَثُرَتْ قُرَّاؤُکُمْ، وَقَلَّتْ فُقَهَاؤُکُمْ، وَکَثُرَتْ أَمْوَالُکُمْ، وَقَلَّتْ أُمَنَاؤُکُمْ، وَالْتُمِسَتِ الدُّنْیَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ» (مصحح)