ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مبحث اول:
ماهیّت و شواهد صداقت قرآن کریم
برخی از زبانشناسان معتقدند که واژۀ «قرآن» مصدر بر وزن فُعلان مانند غُفران، شُکران، رُجحان و گرفتهشده از قرأ، قراءة و قرآناً است.
گروهی دیگر بر این باورند که «قرآن» اسم عَلَم غیرمشتق بوده و از «قرأ» گرفته نشده، امّا نامی برای کتاب الله است؛ مانند سایر کتابهای آسمانی؛ همچون تورات و انجیل.
برخی میگویند: «قرآن» به معنای جمعآوری بوده و علّت نامگذاری قرآن این است که سورهها را جمع نموده و باهم گِرد میآورد.[1]
علما تعریفات زیادی برای قرآن آوردهاند که کاملترین و بهترین آنها، این تعریف است: «قرآن کلام معجز الهی است که بر پیامبر ج نازل شده و به صورت تواتر نقل گشته و به قصد عبادت، تلاوت میشود.»[2]
مراد از «کلام معجز الهی»، این است که سخن انس و جن، فرشتگان، پیامبر یا رسول نیست، بلکه کلام الله ﻷ بوده و آنگونه که شایستۀ اوست، قطعاً سخن گفته است.
با عبارت «نازلشده بر پیامبر ج»، کتابهای نازلشده بر پیامبرانِ پیش از سیّدنا محمّد ج از تعریف مذکور خارج میشود؛ مانند صُحُف ابراهیم، تورات نازلشده بر موسی و انجیل نازلشده بر عیسی †.
و با قید «تواتر»، آنچه گفته میشود قرآن است و به صورت تواتر نقل نگشته، خارج میشود.
با جملۀ «به قصد عبادت، تلاوت میشود»، حدیث قدسی خارج میگردد، چون به منظور عبادت، خوانده نمیشود هرچند منسوب به الله ﻷ است.[3]
الله تعالی بیش از 50 اسم برای قرآن مجید نام میبرد که مشهورترین آنها عبارتند از:
کتاب: زیرا مشتمل بر انواعی از قصّهها، آیات، احکام و اخبار، به شیوههای مخصوصی است.
ذکر: چون شامل مواعظ، تحذیر و اخبار امّتهای پیشین است.
و نیز بدین سبب که دارای شرافت و عزّت برای کسی است که به آن ایمان آورد و آیاتش را تصدیق نماید، زیرا قرآن کریم حقّ و باطل را از هم جدا میسازد.[4]
2- صداقت و جایگاه و حفاظت قرآن از تحریف
قرآن کریم آخرین، طولانیترین و کاملترین کتاب آسمانی و حاکم بر آنهاست.
الله أ میفرماید:
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَمُهَیۡمِنًا عَلَیۡهِۖ﴾ [المائدة: 48]
«و [این] کتاب [قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم درحالی که تصدیقکنندۀ کتابهای پیش از خود بوده و بر آنها شاهد و نگاهبان است.»
﴿وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾ [یونس: 37]
«و [سزاوار] نیست این قرآن، به دروغ [بدون وحی الهی] به الله نسبت داده شود؛ بلکه تصدیقکنندۀ چیزی است که پیش از آن [نازل شده] است و بیان و تفصیل [آن] کتاب است. تردیدی در آن وجود ندارد، از [جانب] پروردگار جهانیان است.»
﴿مَا کَانَ حَدِیثٗا یُفۡتَرَىٰ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ کُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ﴾ [یوسف: 111]
«این [قرآن] سخنی نبود که [به دروغ] بافته شود، بلکه تصدیقکنندۀ کتابهای پیش از خود بوده و بیانکننده [و شرح] هرچیز و هدایت و رحمت برای گروهی است که ایمان میآورند.»
مفسّران در توضیح عبارت: ﴿وَمُهَیۡمِنًا عَلَیۡهِ﴾ میگویند که یعنی نگهبان و گواه بر کتابهای آسمانی پیش از خود و تصدیقکنندۀ آنهاست؛ یعنی مطالب صحیحشان را تصدیق نموده و تحریف و تغییر صورتگرفته در آنها را رد میکند و این موارد را منسوخ یا اثبات و تأیید مینماید.
به همین علّت، تمامی پیروان کتابهای پیشین؛ کسانی که از دینشان برنگشتهاند، قرآن را نیز قبول دارند، چنانکه الله تعالی میفرماید:
﴿ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ یُؤۡمِنُونَ٥٢ وَإِذَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا کُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِینَ﴾ [القصص: 52-53]
«کسانیکه پیش از این [قرآن]، به آنان کتاب [آسمانی] دادهایم، به آن ایمان میآورند. و وقتی [قرآن] بر آنان خوانده شود، میگویند: به آن ایمان آوردیم، بدون تردید این حق از سوی پروردگار ماست، همانا ما پیش از [نزول] آن هم مسلمان بودیم.»
الله متعال از کسی دین و روشی غیر از آنچه در قرآن کریم آمده است را قبول نمیکند.[5]
شیخ عبدالرّحمان بن سعدی / دربارۀ ﴿وَمُهَیۡمِنًا عَلَیۡهِ﴾ میگوید: «یعنی شامل آنچه در کتابهای پیشین بوده، است و علاوه بر آن، مطالب بیشتری در حوزۀ الهیّات و اخلاق روانی دارد. بنابراین قرآن کریم تأییدکنندۀ تمامی حقایق موجود در کتابهای پیشین است و دستور و تشویق به آنها نموده و راههای رسیدن به این حقایق را گسترده ساخته است.
کتابی که خبر گذشتگان و آیندگان در آن وجود دارد؛ کتابی که دارای حکم و حکمت است و هر حکمی از احکام کتابهای پیشین را که تصدیق نموده، مقبول و هرآنچه را رد کرده، مردود و تحریفشده است، زیرا اگر از نزد الله تعالی میبود، قطعاً با آن مخالفت نمیکرد.»[6]
قرآن کریم آخرین رسالت و پیام الهی به بشریّت و بلکه برای تمامی جنّ و انس است، برخلاف کتابهای آسمانی قبلی که برای اقوامی خاص و دورانی معیّن و محدود فرستاده میشد.
علاوه بر این، قرآن محفوظ از زیادت و نقصان و تحریف بوده و الله متعال ضامن حفاظتش شده است:
﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ﴾ [الحجر: 9]
«همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم.»
ذکر همان قرآن است.
مفسّران در تفسیر آیۀ مذکور میگویند: یعنی ما این قرآن را نازل کردیم، ﴿وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ﴾؛ یعنی از هرآنچه شایستۀ قرآن نباشد؛ مانند اشتباه و تغییر، تحریف، زیادت، نقصان و امثال آن حفاظت میکنیم و هیچکس نمیتواند باطلی را بر آن بیفزاید یا حقیقتی را از آن حذف کند.[7]
قرآن مجید تأثیرات فراوانی در دلها دارد. کسی که با تمام وجود به قرآن گوش دهد، قطعاً تأثیرات بزرگی را در جانش خواهد یافت هرچند معانی و دلالتهایش را نفهمد و اگرچه آشنا به زبان عربی نباشد.
این رازی از اسرار قرآن بوده که بیانگر عظمت و شکوه آن است.
قرآن کریم بیشترین تأثیر را در پیشرفت و رستگاری امّتها داشته و دارد. الله تعالی بهوسیلۀ این کتاب، قوم عرب را بزرگانِ حکمت و هدایت و بهترین امّت برای راهنمایی مردم ساخت، پس از اینکه در تاریکیهای جهالت سرگردان و گمراه بودند.
یکی از ویژگیهای قرآن این است که شگفتیهایش پایانی ندارد و با تکرار زیاد، کهنه و تکراری نمیشود، بلکه هر اندازه که انسان قرآن کریم را بیشتر تلاوت نماید، به همان اندازه شیرینی و جذّابیتش بیشتر میگردد.
از دیگر ویژگیهایش این است که الله ﻷ فراگیری و حفظ آن را آسان نموده و به همین سبب، بسیاری از فرزندان مؤمنان قرآن کریم را حفظ میکنند.
همچنین این کتاب آسمانی مشتمل بر عادلترین، بزرگترین، گرامیترین و فراگیرترین احکام است و هیچ مسئلۀ کوچک و بزرگی نیست مگر اینکه به طور اجمال یا تفصیل، به آن پرداخته و هر انسان منصف و عاقلی این مطلب را قبول دارد هرچند که هم مسلمان نباشد.[8]
علاوه بر مطالب فوق، در مبحث بعدی و نیز در مبحث اعجاز قرآن، سخنان بیشتری دربارۀ جایگاه و ارزش قرآن کریم بیان خواهد شد.
[1]- لسان العرب، ابن منظور، ج 1، صص 128- 129؛ البیان فی علوم القرآن، محمّد بن علیّ حسن و سلیمان قرعاوی، ص 3.
[2]- البیان فی علوم القرآن، ص 3.
[3]- همان.
[4]- همان، صص 5- 6.
[5]- نک: أعلام السّنّة المنشورة لاعتقاد الطّائفة النّاجیّة المنصورة، حافظ حکمی، صص 81- 82، شمارۀ سؤال: 80.
[6]- تیسیر الکریم الرّحمن فی تفسیر کلام المنّان، ابن سعدی، ج 1، ص 490.
[7]- نک: زاد المسیر فی علم التّفسیر، ابن جوزی، ج 4، ص 384؛ فتح القدیر، شوکانی، ج 3، ص 139.
[8]- البیان فی علوم القرآن، صص 9- 26.