ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- مفهوم لغوی و اصطلاحی روزه و وجوب آن
این واژه در لغت به معنای خودداری و ترک است، چنانکه گفته میشود: از خوراک، نوشیدنی، ازدواج و سخن خودداری کرد، یا آن را ترک نمود.[1]
یعنی خودداری فردی مشخّص از اشیائی مخصوص در زمانی معیّن به همراه نیّت.[2]
بنا بر قولی: روزه یعنی پرهیز از مبطلات روزه، از طلوع فجر تا غروب خورشید به همراه نیّت.[3]
ج- مقصد از روزۀ ماه مبارک رمضان
عبادت برای الله تعالی با خودداری از مبطلاتِ روزه در روزهای ماه رمضان.[4]
مبطلات روزه: خوردن، نوشیدن، همبستری و آنچه در حکم آنها باشد.
روزه در ماه شعبان سال دوم هجری فرض گردید و به اجماع مسلمانان، پیامبر ج در 9 ماه رمضان روزه گرفتند.
روزۀ ماه مبارک رمضان، یکی از ارکان و فرایض مهمّ اسلام به شمار میرود که دلایلی از قرآن کریم، سنّت نبوی و اجماع بیانگر آن است. الله ﻷ میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ﴾ [البقرة: 183]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما فرض شده، چنانچه بر کسانی که پیش از شما بودند، فرض شده بود؛ تا پرهیزگار شوید.»
رسول الله ج فرمودند که اسلام بر پنج رکن بنا شده و زکات را یکی از آنها دانستند.[5]
مسلمانان توافق دارند که هرکس وجوب زکات را انکار کند، کافر میگردد.[6]
روزۀ ماه مبارک رمضان، فضیلتهای بزرگی دارد؛ از جمله اینکه:
1. باعث بخشش گناهان گذشته میشود: در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده که پیامبر ج فرمودند: «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»[7]؛ «هرکس ماه رمضان را از روی ایمان و امید به پاداش [الهی] روزه بدارد، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود.»
2. یکی از بزرگترین اسباب آراستهشدن به تقوای الهی است: تقوا حکمت و نتیجۀ اصلی و کامل روزه است. الله ﻷ میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ﴾ [البقرة: 183]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما فرض شده، چنانچه بر افرادی که پیش از شما بودند، فرض شده بود؛ تا پرهیزگار شوید.»
شیخ عبدالرّحمان سعدی / در تفسیر آیۀ فوق میگوید: «بدون تردید روزه از بزرگترین عوامل تقواست، زیرا باعث پیروی از امر و نهی الله متعال میشود. به عنوان مثال، فرد روزهدار، برای نزدیکشدن به اللهI، آنچه بر وی حرام است؛ از خوردن، نوشیدن، همبستری و امثال آن را ترک میکند با وجود اینکه دلش تمایل به انجام آنها داشته و این فرد با ترک موارد مذکور، امید به پاداش الهی دارد که این اعمال، بخشی از تقواست.
همچنین انسان روزهدار به نفسش میفهماند که الله تعالی همواره مراقب است و با وجود قدرت بر انجام آنچه دلش میخواهد، آن را ترک میکند، چون میداند که الله أ همیشه آگاه است.
روزه راههای نفوذ شیطان را تنگ کرده و میبندد. ابلیس همچون خون در بدن آدمی جاری است و بر اثر روزه، نفوذ و تأثیرش ضعیف شده و گناهان کمتر میگردد.
و نیز عباداتِ انسان روزهدار -در اغلب موارد- بیشتر میشود و عبادات از ویژگیهای تقواست.
همچنین وقتی که فرد ثروتمند گرسنگی را احساس کند، باعث میشود با فقیران و بینوایان همدردی نماید و این نیز از خصلتهای تقواست.»[8]
3. روزه با عث حفاظت و نجات از آتش دوزخ میشود: در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده که رسول الله ج فرمودند: «الصِّیَامُ جُنَّةٌ»[9]؛ «روزه سپر [نجات از آتش دوزخ] است.»
ابن عربی / میگوید: «روزه سپر نجات از دوزخ است، زیرا به معنای پرهیز از تمایلات نفسانی بوده و آتش دوزخ نیز احاطهشده با این تمایلات است. در نتیجه، وقتی که انسان در دنیا، خودش را از تمایلات نفسانی باز دارد، این کار باعث نجات وی از آتش دوزخ در آخرت میشود.»[10]
4. بوی دهان روزهدار، در نزد الله تعالی، خوشبوتر از بوی مشک است: ابوهریره س نقل نموده که پیامبر ج فرمودند: «ولَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ»[11]؛ «بدون تردید بوی دهان روزهدار، در نزد الله متعال، خوشبوتر از بوی مشک است.»
خلوف یعنی تغییر بوی دهان انسان بر اثر روزه.
5. الله ﻷ روزه را به خودش اختصاص داده و فقط او پاداش روزه را میدهد [یا خودش پاداش روزه میشود]: در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده که رسول الله ج فرمودند: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ: الْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْعِمِائَةِ ضِعْفٍ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: إِلَّا الصَّوْمَ؛ فَإِنَّهُ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، إنَّهُ تَرَکَ شَهْوَتـَهُ وَطَعَامـَهُ وَشَرَابـَهُ مِنْ أَجْلِی»[12]؛ «تمامی اعمال انسان برایش دهبرابر تا هفتصد برابر نیکی [و پاداش] دارد -الله متعال میفرماید:- مگر روزه که برای من است و من به سبب آن پاداش میدهم [و بنا بر قولی: من پاداش روزهام]، زیرا فردِ روزهدار، تمایلات، خوراک و نوشیدنیاش را برای [کسب رضایت] من ترک کرده است.»
دلیلش این است که روزه رازی در میان بنده و پروردگارش به شمار میرود و فقط الله ﻷ از آن آگاه است.
3- برخی از اسرار و حکمتهای روزه
1. روزه درسی مفید برای کنترل نفس، تسلّط بر خواهشات و حفاظت کامل نفس از انگیزهها و اسباب بیهودگی و پوچی است.
2. روزه باعث میشود که اشخاص بیشتر متوجّه امانتداری باشند و اخلاص در عمل را افزایش داده و سبب میگردد که تنها هدف اعمال، رضایت الهی باشد.
این فضیلتی بزرگ بوده و باعث میشود که صفت زشت چاپلوسی و ریا و نفاق ریشهکن گردد.
3. روزه اخلاق پسندیده و اعمال نیک را در میان افراد پرورش میدهد و آنان را برای نیکی به پدر و مادر، صلۀ رحم و نیکی به خانواده و همسایگان تشویق میکند.
4. روزه سبب دستیابی به صحّتی عمومی و کامل میشود؛ به عبارتی دیگر، در روزهداری، سلامتی جسمی و ظاهری، سلامتی روحی و معنوی و سلامتی فکری و ذهنی وجود دارد.
سلامتی جسمی از این لحاظ که روزه موادّ انباشتهشده در بدن را از بین میبرد؛ بهویژه بدنهایی که در ناز و نعمت و حریص و پُرخور و کمکار و کمتحرّکند. پزشکان میگویند: روزه رطوبتهای ضروری را نگه داشته و رودهها را از فسادی که پُرخوری آن را به وجود میآورد، پاک ساخته و باعث کاهش چربیهایی میشود که بر قلب ضرر دارند. بنابراین روزهداری همچون لاغرنمودن اسب است که باعث میشود برای تاخت و تاز، قوی گردد.
در مورد صحّت معنوی نیز قبلا بیان شد که روزه یکی از بزرگترین عوامل سلامتی دلها و پاکی جانهاست.
سلامتی فکری نتیجۀ روزۀ صحیح است که باعث تفکّر خوب، دیدگاه سالم و تدبّر در امر و نهی و حکمت الهی میشود.
از این طریق، فکر روزهدار صحیح میگردد، با نور و هدایت پروردگارش، راه مییابد، به ندای آفریدگارش پاسخ میدهد و عبادتش را به جای میآورد و بر اثر روزه، شخصیتی جدید و فکری روشن میگیرد و از اوصاف حیوانی سالم میگردد و چندین درجه در نردبان سعادت و برتری بالا میرود.
موارد مطرحشده، نمونههایی کلّی و مختصر و تنها اشاراتی از برخی دلایل، نتایج و اسرار روزه بود.[13]
[1]- نک: لسان العرب، ج 12، ص 350.
[2]- توضیح الأحکام، ج 3، ص 439.
[3]- فقه السّنّة، سیّد سابق، ج 1، ص 381.
[4]- رسائل فی العقیدة، ص 10.
[5]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: 8؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 16.
[6]- توضیح الأحکام، ج 1، ص 439.
[7]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: 38؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 760.
[8]- تیسیر الکریم الرّحمن فی تفسیر کلام المنّان «تفسیر السّعدی»، ص 86.
[9]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: 1795؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 1151.
[10]- فتح الباری، ابن حجر، ج 4، ص 1041.
[11]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: 5583؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 1151.
[12]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: 7054؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 1151.
[13]- نک: رمضان دروس وعبر تربیة وأسرار، محمّد حمد، صص 249- 258.