ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مبحث اول:
مفهوم ایمان به الله تعالی و نتایج و دلایل آن
1- مفهوم ایمان به الله متعال و موارد آن
ایمان به الله ﻷ یعنی باور قطعی و یقینی به وجود الله تعالی و به اینکه او پروردگار و صاحب هر چیز، آفریدگار یگانه، تدبیرکنندۀ تمام هستی و تنها معبود شایستۀ عبادت و بیهمتاست و هر معبودی غیر از اللهU، باطل بوده و عبادتش نیز نادرست و بیفایده است. همچنین ایمان به اینکه الله متعال متّصف به صفات کمال و جلال و منزّه از هر نقص و عیبی است.[1]
با توجّه به مطالب مطرحشده، ایمان به الله ـ مشتمل بر موارد چهارگانۀ زیر است:
1. ایمان به وجود الله تعالی: اعتقاد به اینکه الله متعال وجودی کامل دارد و ازلی و ابدی است.
2. ایمان به ربوبیّت اللهU: باور به اینکه الله در افعال خویش یگانه است و در آفرینش، پادشاهی، تدبیر و سایر صفات ربوبیّت، شریکی ندارد.
3. ایمان به اسماء و صفات الهی: اعتقاد به اینکه الله متعال دارای اسمایی نیکو و صفاتی والاست، با ردّ اعتقاد به تمثیل، تعطیل و تأویل و تکییف.
4. ایمان به الوهیّت الله تعالی: باور به اینکه افعال بندگان فقط مختصّ الله ـ و برای کسب رضایت اوست و جایز نیست که عبادتی برای غیرالله صورت گیرد.[2]
ایمان به الله ﻷ دارای نتایجی بزرگ و مهم بوده و خیر دنیا و آخرت را برای افراد و جامعه به دنبال دارد. از نتایج آن، حصول امنیّت کامل، هدایت تام، جانشینی در زمین و تمکین و عزّت بندگان واقعی را میتوان نام برد.
از دیگر نتایج ایمان به الله، خوشی زندگی، رسیدن به خوبیها، نزول برکات، راهیابی به سمت تمامی خوبیها، حفاظت از زیان و رستگاری با دوستی، کمک و تأیید الهی است.
همچنین ارتقای درجات، بخشش گناهان، ورود به بهشت و نجات از آتش دوزخ.
به طور خلاصه، همۀ خیر دنیا و آخرت از نتایج ایمان به الله تعالی است.
و هلاکت و نقصان، نتیجۀ نبود یا ضعف ایمان است.[3]
ادلّۀ فراوانی دلالت بر یگانگی الله ﻷ دارند و گواهی الله تعالی برای خودش کافی است که میفرماید:
﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ﴾ [آلعمران: 18]
«الله گواهی داده که معبودی [بر حق] جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش [نیز بر این مطلب گواهی میدهند] درحالی که [الله متعال در جهان هستی] قیام به عدالت دارد، معبودی [بر حق] جز او نیست، که توانمند حکیم است.»
فطرت، شریعت، عقل و حسّ و واقع نیز دلالت بر یگانگی الله متعال در آفرینش و روزیدادن و اینکه تنها او شایستۀ عبادت است، میکنند.
تمامی این دلایل، بیانگر وجود الله ـ بوده و بر انواع سهگانۀ توحید دلالت دارند؛ یعنی توحید ربوبیّت، توحید الوهیّت و توحید اسماء و صفات که لازم و ملزوم یکدیگرند و کسی که در یکی از آنها دچار شرک شود، در بقیّه نیز مشرک میگردد.
به عنوان نمونه، اگر فردی غیرالله را برای کاری که تنها الله تعالی توان انجامش دارد، فرا خواند، این عملش عبادتی است که متوجّه غیرالله شده و شرک در توحید الوهیّت به شمار میرود.
درخواست چنین فردی نشان میدهد که وی اعتقاد دارد غیرالله به همراه الله تعالی در انجام این کار شریک و صاحب اختیار است و توان انجام آن را دارد که این عمل، شرک در توحید ربوبیّت محسوب میشود.
علاوه بر این، وی اعتقاد داشته که غیرالله درخواستش را میشنود و به همین علّت وی را فرا خوانده است و این عمل، شرک در توحید اسماء و صفات به شمار میرود، چون فکر میکند که فرد خواندهشده، تمامی صداها و شنیدنیها را میشنود و نزدیکی یا دوری مانع از شنیدنش نمیشود. بنابراین دانستیم که شرک در توحید الوهیّت، متضمّن شرک در توحید ربوبیّت و اسماء و صفات است.[4]
در مباحث بعدی، دلایل توحید با بررسی دلیل عقلی و حسّی به طور گسترده بیان خواهد شد.
قبلا در مبحث: اسلام دین فطرت است و اینکه بنا بر قول صحیح، مراد از فطرت مذکور در قرآن، دین اسلام است، مطالبی دربارۀ فطرت بیان گردید.
دلالت شریعت نیز بر توحید و ایمان به الله تعالی روشن و مشخّص است. آنچه پیامبران † آوردهاند و در کتابهای آسمانی بیان شده است، به طور قطع بیانگر یگانگی الله متعال هستند. تمامی کتابهای آسمانی دلالت بر این موضوع دارند؛ احکامی که متضمّن مصالح دنیوی و اخروی بندگان است؛ مانند نماز، زکات، حج و ... و نیز اخبار هستی و امور غیب که واقعیّت و تجربه گواه بر صداقت آنهاست؛ تمامی این موارد نشان میدهند که امور مذکور، از جانب پروردگاری حکیم و دانا و شایستۀ عبادت و بیهمتاست.[5]
در این زمینه، دلایل بیشماری وجود دارد که برخی از آنها در لابلای بسیاری از مطالب این بخش، بیان خواهد شد.
[1]- نک: أعلام السّنّة المنشورة لاعتقاد الطّائفة النّاجیّة المنصورة، حافظ حکمی، ص 50.
[2]- نک: رسائل فی العقیدة الإسلامیّة، صص 11- 17.
[3]- تیسیر اللّطیف المنّان فی خلاصة تفسیر القرآن، ابن سعدی، صص 130- 134.
[4]- نک: أعلام السّنّة المنشورة، ص 77، شمارۀ سؤال: 73.
[5]- نک: رسائل فی العقیدة، صص 11- 12.