مبحث سوم:
دلالت حس و واقع بر ایمان به الله ﻷ
حسّ و تجربه به روشنی بیانگر یگانگی الله تعالی است.
در این زمینه، دلایل حسّی فراوانی وجود دارد؛ از جمله:
مراد از آن، پذیرش دعای مظلومان و مصیبتدیدگان و ... است که الله متعال را فرا میخوانند و درخواستشان اجابت شده و به هدف خویش میرسند.
نمونههای بیشماری از این قبیل وجود دارد؛ فرقی نمیکند که مربوط به پیامبران † یا دیگران باشد.
به عنوان مثال، الله ـ دربارۀ نوح ÷ میفرماید:
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ﴾ [القمر: 10-12]
«پس او پروردگارش را خواند [و عرض کرد]: من مغلوب شدهام، پس یاریم فرما [و از آنان انتقام بگیر]. آنگاه درهای آسمان را با آبی [فراوان و] فروریزنده گشودیم. و از زمین چشمههایی جوشاندیم [و جاری ساختیم]، سپس این [دو] آب [آسمان و زمین] برای امری که مقدّر شده بود، باهم درآمیختند.»
در مورد یونس ÷ میفرماید:
﴿فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ [الأنبیاء:87]
«پس [وقتی در شکم ماهی فرو رفت] در تاریکیها ندا داد که: [پروردگارا!] هیچ معبودی بر حق جز تو نیست، تو منزّهی! قطعاً من از ستمکاران بودم.»
بنابراین الله تعالی درخواستش را پاسخ گفت و او را از شکم ماهی نجات داد.
و دربارۀ ایّوب ÷ فرمود:
﴿وَٱذۡکُرۡ عَبۡدَنَآ أَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلشَّیۡطَٰنُ بِنُصۡبٖ وَعَذَابٍ٤١ ٱرۡکُضۡ بِرِجۡلِکَۖ هَٰذَا مُغۡتَسَلُۢ بَارِدٞ وَشَرَابٞ٤٢ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾ [ص: 41-43]
«و به یاد آور بندۀ ما ایّوب را وقتی پروردگارش را ندا داد که: همانا شیطان به من رنج و عذاب رسانده است. [به او فرمان دادیم:] پای خود را بر زمین بکوب، [چشمهای میجوشد] این [چشمۀ آبی] خنک برای شستشو و آشامیدنی است. و خانوادهاش و همانند آنان را همراهشان به او بخشیدیم، که رحمتی از سوی ما و اندرزی برای خردمندان باشد.»
در صحیح بخاری از قول انس س چنین روایت شده است:
«فردی بادیهنشین در روز جمعه و درحالی که پیامبر ج خطبه میخواندند،
وارد مسجد شد و گفت: ای رسول الله! اموال تباه شد و
خانواده گرسنه ماند، پس برای ما دعا کن. پیامبر ج دستانشان را بالا
برده و دعا نمودند. بلافاصله ابر همچون کوهها بالا آمد و هنوز
رسول الله ج از منبر پایین نیامده بودند که دیدم باران بر موهای ریششان میریخت.
در جمعۀ بعدی، همان بادیهنشین یا فرد دیگری بلند شد و گفت: ای رسول الله! ساختمانها خراب شد و اموال غرق گشت، پس برای ما دعا کن. پیامبر ج دستانشان را بلند کرده و فرمودند: پروردگارا! در اطراف ما و نه بر ما [باران ببارد]. و به هر طرفی که اشاره میکردند، ابرها پراکنده و دور میشد.[1]
هنوز هم اجابت دعای درخواستکنندگان در صورتی که شروط دعا را رعایت نمایند، مشاهده میشود و بسا اوقات، شنیدهایم که مردم برای نماز استسقاء -طلب باران- رفتهاند و پیش از بیرونآمدن از مسجد، برایشان باران باریده است. بنابراین اجابت دعا دلیلی قاطع بر یگانگی الله أ است.
این موضوع دلیلی حسّی و روشن است، زیرا رسولان † کاملترین افراد بشر بوده و پیامهای الهی را به مردم رساندهاند و الله تعالی آنان را از میان مخلوقات برگزیده و با نشانههایی واضح تأیید و یاری نموده و این افراد را پیروز و بر دشمنانشان غالب گردانیده است.
انسان در برابر پیامبران †، چارهای جز تصدیق آنان ندارد، چون ادّعای نبوّت از بزرگترین ادّعاهاست و فقط صادقترین یا دروغگوترین مردم چنین ادّعایی میکند، امّا پیامبران الهی قطعاً راستگوترین انسانها هستند، چرا که ظهور معجزهها بر دستانشان، تأییدات الهی، خواری دشمنان و خصلتهای پسندیده و صفات ستودۀ آنان، نشان از صداقتشان دارد و در نتیجه، میدانیم که این افراد از جانب الله ﻷ مبعوث گشتهاند و الله متعال، حق بوده و عبادتش نیز حقیقت دارد.[2]
بدون تردید الله ـ انسان را به زیباترین شکل و در بهترین قالب آفرید، چنانکه میفرماید:
﴿وَصَوَّرَکُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَکُمۡ﴾ [التّغابن: 3]
«و شما را [در رحم مادرانتان] شکل و صورت بخشید، سپس شکل و صورتتان را نیکو [و زیبا] گرداند.»
﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِیٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِیمٖ﴾ [التّین: 4]
«یقیناً ما انسان را در بهترین صورت [و هیئت] آفریدیم.»
اگر انسان با دقّت به خود و عجایب خلقت الهی و به ظاهر و کمال آفرینش خویش و به اینکه متمایز از سایر حیوانات است، بنگرد، قطعاً خواهد دانست که در پسِ این امور، آفریدگاری حکیم وجود دارد و خواهد فهمید که این آفریدگار، در تدبیر و ادارۀ انسان، یگانه و بیهمتاست.[3]
شیخ عبدالرّحمان سعدی در توضیح این معنا و در تفسیر آیۀ: ﴿وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا﴾ [الشّمس: 7] میگوید: «در هر حال، نفس علامتی بزرگ از نشانههای الهی به شمار میرود که شایسته است با آن سوگند خورده شود، زیرا در نهایتِ لطافت و ظرافت، سبکی، بسیار سریع از لحاظ تحرّک و تغییر و تاثّر و دارای واکنشها و احساسات روحی و ذاتی؛ همچون همّت، اراده، قصد و محبّت است.
اگر این ویژگیها را نمیداشت، مجسّمهای بیفایده بود. برابری و درستی نفس بدین شکل، نشانهای از علامات بزرگ الهی به شمار میرود.
هدف این است که نفس انسان، یکی از بزرگترین دلایل برای اثبات وجود الله بیهمتا بوده و در نتیجه، تنها او شایستۀ پرستش است.»[4]
این موضوع، یکی دیگر از نمونههای حسّی برای اثبات یگانگی الله أ به شمار میرود. الله تعالی تمامی حیوانات- ناطق، چهارپاـ، پرندگان، خزندگان، زبانآوران و بیزبانان را به سوی آنچه باعث اصلاح زندگی و حالتشان میشود، رهنمون ساخته است.
آیۀ زیر شامل مخلوقات عجیب و غریبی که تنها الله ﻷ از آنها باخبر است، میشود:
﴿رَبُّنَا ٱلَّذِیٓ أَعۡطَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ﴾ [طه: 50]
«پروردگار ما ذاتی است که آفرینش هر چیزی را به او ارزانی داشته، سپس [آنها را] هدایت کرده است.»
چه ذاتی انسان را در زمان تولّد، برای مکیدن سینۀ مادرش راهنمایی میکند؟ و چه ذاتی وی را آگاه به شیرخوردن نموده است؟ آن هم به کاری سخت که مستلزم فشارهایی پیدرپی توسّط ماهیچههای صورت، زبان و گردن و نیز نیازمند حرکاتی پیوسته بهوسیلۀ فکّ پایین و تنفّس با بینی است. تمامی این کارها به درستی و بدون علم یا تجربۀ قبلی صورت میگیرد، پس چه ذاتی این امور را به وی الهام نموده است؟ قطعاً الله تعالی او را راهنمایی میکند:
﴿رَبُّنَا ٱلَّذِیٓ أَعۡطَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ﴾ [طه: 50]
«پروردگار ما ذاتی است که آفرینش هر چیزی را به او ارزانی داشته، سپس [آنها را] هدایت کرده است.»
علاوه بر این، رهنمونشدن انسان پس از بلوغ و بزرگی، به تلاش برای دستیابی به مصالح خویش؛ مانند سیر و سفر در زمین، نمونهای از هدایت کامل و عام الهی برای مخلوقات است.
راهیابی پرندگان، حیوانات وحشی و چهارپایان نیز به روشنی صورت میگیرد و الله متعال آنها را به انجام کارهایی عجیب که از عهدۀ انسان برنمیآید، رهنمون ساخته است.
علّامه ابن قیّم / در کتاب «شفاء العلیل»، موارد عجیبی از این قبیل را آورده است.
تمامی موارد فوق، از بزرگترین دلایل بر وجود آفریدگار سبحان، آفرینش استوار، تدبیر عجیب و حکمت لطیف اوست، زیرا معارف عجیب، ترفندهای نهفته، تدبیر زیبا و نتایج مطلوبی که الله متعال در آنها قرار داده، به گونهای است که دهانها را به تسبیح وا میدارد و دلها را پر از معرفت الهی و شناخت حکمت و قدرت او میکند و هر عاقلی میداند که الله ﻷ آنها را بیهوده نیافریده و بیفایده رها نکرده است، بلکه دارای حکمتی آشکار و نشانهای روشن و برهانی قاطع است و دلالت دارد که الله ـ پروردگار و صاحب هر چیزی است و تنها او دارای صفات کمال است و بر هر چیز، توانا و داناست.[5]
هر فردی -عالم، جاهل، مؤمن و کافر- جهان هستی را مشاهده میکند و اگر آدمی با چشم بصیرت و تدبّر بنگرد، قطعاً بزرگی ذاتی که آن را آفریده، درک خواهد کرد و این کار باعث میشود که تنها او را عبادت نماید.
شیخ عبدالرّحمان سعدی در تفسیر آیۀ: ﴿سَنُرِیهِمۡ ءَایَٰتِنَا فِی ٱلۡأٓفَاقِ وَفِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ﴾ [فصّلت: 53]؛ «به زودی نشانههای خود را در آفاق و در نفس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برایشان روشن گردد که او حق است.» چنین میآورد: «بدون تردید الله أ این کار را انجام داده است. الله متعال نشانههایی را به بندگانش نشان داده که دلالت بر حقبودن او دارند، امّا کسی را که بخواهد، توفیق ایمان میدهد و هرکس را که بخواهد، خوار میگرداند.»[6]
همچنین میگوید: «اگر فرد عاقل، در آفرینش مخلوقات تفکّر نماید و فکرش مشغول موجودات شگفتآور گردد، میداند که آنها توسّط حق و برای حق آفریده شدهاند و دفترهای نشانهها و کتابهای دلایل و علاماتی بر تمامی آنچه الله متعال از خود و یگانگیاش خبر داده و نیز دلایلی بر آنچه پیامبران † از روز قیامت گفتهاند، است. همچنین خواهد دانست که آنها تحت فرمان و مسخّرِ الله ﻷ هستند و هرگز نافرمانی پروردگارشان را نمیکنند و چارهای جز این ندارند. پس بدان که تمامی موجودات آسمانی و زمینی محتاج الله تعالی هستند و او آنها را پابرجا و استوار گردانده و ذات پروردگار از تمامی مخلوقات بینیاز بوده و تنها او معبود بر حق است و معبودی غیر از وی نیست.»[7]
علّامه عبدالرّحمان سعدی در جایی دیگر میآورد: «الله ـ از آینده خبر داده و میفرماید که نشانهها و دلایلی را از آفاق و انفس، به بندگانش نشان خواهد داد که دلالت دارند قرآن، رسول و آنچه آورده است، حقیقت دارد.»[8]
در هر دورهای، الله تعالی بندگانش را از امور بزرگی در این جهان پهناور آگاه میکند.
در دوران اخیر، اکتشافات، اختراعات و حقایق علمی متعدّدی آشکار شده و پژوهشگران همواره رازی از اسرار این جهان بزرگ را کشف کرده و با حیرت و شرمندگی، اعتراف به ناتوانی خویش نموده و یقین دارند که جهانهای ناشناختۀ دیگری نیز وجود دارد که هنوز کشف نشده است.
به طور خلاصه، آنچه در جهان هستی وجود دارد، به طور قطع دلالت بر وجود مدبِّری حکیم، پروردگاری علیم و مستحقّ عبادت دارد، امّا:
إِذَا لَمْ یَکُنْ
لِلْمَرْءِ عَیْنٌ صَحِیحَةٌ |
|
فَلاَ غَرْوَ أَنْ یَرْتَابَ وَالصُّبْحُ مُسْفِرٌ |
«اگر فردی چشم سالمی نداشته باشد، عجیب نیست درحالی که صبح روشن است، او [در وجود روز] تردید نماید.»
الله متعال تمامی موجودات -انسانها، جنّیان، فرشتگان، جانداران، غیر جانداران، گیاهان و سایر موجودات- را برای عبادت خویش آفرید و آنها را بر توحید و اعتراف به الوهیّت پروردگار و اقرار به نیاز و تواضع و خشوع خلق کرد.
تمامی موجودات عبادت الله ﻷ را به جای میآورند مگر انسان سرکش و منحرف از شریعت الهی، که با نظام و قانون این جهان محکم و شگفتآور مخالفت میورزد؛ جهانی که فقط بر پرستش الله متعال استوار است.
علاوه بر این، بندگی و عبادت مخلوقات با یکدیگر تفاوت دارد.
یکی از انواع عبادت، بندگی انسانهاست که برترین نوع پرستش به شمار میرود.
و از میان انسانها بهترین عبادت، عبادت و بندگی پیامبران و دعوت و جهاد و سایر اعمالشان است و سپس بندگی پیروان آنان و پیروانِ پیروانشان از همه مهمتر و باارزشتر است.
همچنین بندگی فرشتگان † و جنّیان که کار عجیبی نیست.
آنچه عجیب است، عبادت موجودات بیجان و جاندار بوده که بسیاری از مردم فکر میکنند آنها عقل و درک ندارند و عبادتی انجام نمیدهند!
بدون تردید این جهان پهناور با موجوداتی که در آن است، فرمان آفریدگارشان را به جای آورده و عبادتش را انجام میدهند. در قرآن و سنّت، طاعات بسیاری؛ همچون سجود، تسبیح، نماز، استغفار، تسلیمبودن، ترس و ... برای این موجودات بیان شده است.[9]
الله تعالی دربارۀ سجدۀ موجودات میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ یَسۡجُدُۤ لَهُۥۤ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ وَٱلنُّجُومُ وَٱلۡجِبَالُ وَٱلشَّجَرُ وَٱلدَّوَآبُّ وَکَثِیرٞ مِّنَ ٱلنَّاسِۖ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیۡهِ ٱلۡعَذَابُ﴾ [الحج:18]
«آیا ندیدی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای الله تعالی سجده میکنند، و افراد زیادی [فرمان] عذاب بر آنان تحقّق یافته است.»
لازم نیست که این سجود همچون سجدۀ انسانهای مسلمان باشد، چون سجدۀ هر موجودی متناسب با خودش است.
الله ﻷ در مورد تسبیح موجودات میفرماید:
﴿تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِیهِنَّۚ وَإِن مِّن شَیۡءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰکِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِیحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ حَلِیمًا غَفُورٗا﴾ [الإسراء: 44]
«آسمانهای هفتگانه و زمین و هرآنچه در آنهاست؛ همه تسبیح او میگویند، و هیچ چیز نیست؛ مگر آنکه به ستایش وی تسبیح میگوید، و امّا شما تسبیحشان را نمیفهمید، همانا او بردبار آمرزنده است.»
تمامی موجودات آفریدگارشان را تسبیح میگویند، به گونهای که ما آن را نمیفهمیم و عدمشناخت ما دلیلی بر نبودش نیست. الله متعال برخی از مخلوقاتش؛ مانند داود ÷ را از تسبیح بعضی از موجودات آگاه ساخته است.
الله ـ دربارۀ نماز موجودات میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلطَّیۡرُ صَٰٓفَّٰتٖۖ کُلّٞ قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِیحَهُۥۗ﴾ [النّور: 41]
«آیا ندیدی که همۀ آنچه در آسمانها و زمین است و پرندگان بالگسترده [یا صفبسته]، الله را تسبیح میگویند هریک از آنها نماز و تسبیح خود را میداند.»
بنابراین تمامی موجودات نماز میخوانند و الله متعال را به پاکی میستایند و لازم نیست که ما آن را بفهمیم.
در مورد استغفار موجودات نیز روایتی از ابودرداء س نقل شده که رسول الله ج فرمودند: «وَإِنَّ طَالِبَ الْعِلْمِ یَسْتَغْفِرُ لَهُ مَنْ فِى السَّمَاءِ وَالأَرْضِ حَتَّى الْحِیتَانِ فِى الْمَاءِ»[10]؛ «همانا تمامی آنچه در آسمان و زمین است حتّی ماهیان در آب، برای جویندۀ دانش، طلب آمرزش میکند.»
الله أ در مورد تسلیم و فرمانبرداری موجودات هستی میفرماید:
﴿أَفَغَیۡرَ دِینِ ٱللَّهِ یَبۡغُونَ وَلَهُۥٓ أَسۡلَمَ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَکَرۡهٗا وَإِلَیۡهِ یُرۡجَعُونَ﴾ [آلعمران: 83]
«آیا [کافران] غیر از دین الله را میجویند؟ درحالی که هرآنچه در آسمانها و زمین است؛ خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده و به سوی او بازگردانده میشوند.»
و سایر عبادات متنوّعی که در این مبحث نمیگنجد.[11]
از این رو، دانستیم که موجودات نیازمند به الله ـ هستند و «نیاز آنها به پروردگار، صفت ذاتیشان است، همانگونه که بینیازی، ویژگی ذاتی آفریدگار به شمار میرود.»[12]
در نتیجه، فرمانبرداری و نیاز موجودات به الله تعالی، دلیلی روشن بر یگانگی اوست.
7- تفاوت مزّه، رنگ و بوی گیاهان
موارد فوق، دلایلی حسّی بر توحید هستند. آب درحالی که بیرنگ و بیمزّه و بیبو است، از آسمان بر زمین خشک و بیآب و علف میریزد، سپس -به فرمان الهی- در نتیجۀ این باران، گیاهانی متفاوت از لحاظ رنگ، مزّه و بو میرویند؛ برخی شیرین، تعدادی ترش، برخی تلخ، بعضی سبز، تعدادی زرد و برخی دیگر سیاهند.
و حتّی در یک نوع میوه، تفاوتهای عجیبی وجود دارد؛ به عنوان نمونه، برخی از درختان انگور، سایهدار و برخی بیسایه، تعدادی از آنها شیرین و بعضی دیگر ترش و برخی نیز ترش و شیرین هستند. همچنین در رنگهای سبز، قرمز، سیاه و به صورت کشیده و گِرد و سایر اشکال وجود دارند.
خرما نیز اینگونه است؛ نوعی از خرما در حالت خشک و نارس، شیرینتر از حالت رسیده و پخته است یا بالعکس. همچنین در رنگهای سیاه، زرد و در اشکال دراز و گِرد وجود دارند درحالی که از یک آب استفاده میکنند.
چه ذاتی برخی از میوهها و خوردنیها را بر برخی دیگر برتری داده است؟ و چه ذاتی این رنگها و مزّهها را در آنها نهاده است؟
قطعاً الله متعال این امور را انجام داده؛ همان ذاتی که:
﴿قَدَّرَ فَهَدَىٰ٣ وَٱلَّذِیٓ أَخۡرَجَ ٱلۡمَرۡعَىٰ٤ فَجَعَلَهُۥ غُثَآءً أَحۡوَىٰ﴾ [الأعلى: 3-5]
«اندازهگیری کرد، سپس هدایت نمود. و [آن] ذاتی که چراگاه را رویانید، سپس آن را خشک و سیاه گرداند.»
ما تفاوت زبان و لهجۀ ملّتها و انسانها را مشاهده میکنیم، پس چه ذاتی سخنگفتن را به آدمی آموخته است؟ و چه ذاتی تمامی این زبانها و لهجهها را میداند و همۀ آنچه میگویند را در مییابد و بر وی مشتبه نمیگردد؟ قطعاً آن ذات، الله یگانه و بیهمتاست. بنابراین اختلاف زبانها نشانه و دلیلی بزرگ بر یگانگی الله متعال است.[13]
[1]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: 1033.
[2]- نک: دعوة التّوحید، صص 199- 201 و صص 125- 246.
[3]- الشّیخ عبدالرّحمن السّعدی وجهوده فی توضیح العقیدة، عبدالرّزّاق عباد بدر، صص 70- 72.
[4]- همان.
[5]- نک: شفاء العلیل، صص 147- 164.
[6]- الشّیخ عبدالرّحمن السّعدی وجهوده فی توضیح العقیدة، صص 72- 73.
[7]- همان.
[8]- همان.
[9]- عبودیّة الکائنات لربّ العالمین، فرید التّونی، دارالضّیاء، صص 234- 245.
[10]- ابن ماجه، شمارۀ حدیث: 223؛ آلبانی این حدیث را در صحیح الجامع، ج 2، ص 1079، شمارۀ حدیث: 6297 صحیح دانسته است.
[11]- جامع الرّسائل، شیخ الإسلام ابن تیمیّه، تحقیق: محمّد رشاد سالم، ج 1، صص 1- 45.
[12]- مجموع الفتاوی، شیخ الإسلام ابن تیمیّه، ج 2، ص 9.
[13]- برای توضیحات بیشتر، نک: بخش اول از کتاب «مفتاح دار السّعادة» از ابن قیّم /.