ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مبحث دوم:
موارد اتّفاقی و اختلافی در میان کتابهای آسمانی
گفتار اول: موارد اتّفاقی در بین کتابهای آسمانی
کتابهای آسمانی در امور متعدّدی باهم هماهنگ هستند؛ از جمله:
منبع تمامی آنها یکی است و از جانب الله تعالی نازل شدهاند؛
مقصد تمامی کتابهای آسمانی یکی بوده و به پرستش الله یگانه و دین اسلام فرامیخوانند. اسلام دین تمامی پیامبران † بوده و بر این اساس، هدف اصلی آنان دعوت به دین اسلام و پرستش الله بیهمتاست؛
این کتابها شامل ایمان به امور غیبی و مسائل اعتقادی؛ مانند ایمان به رسولان، قیامت و رستاخیز و ایمان به روز آخرت و سایر موارد است؛
بنابراین مسائل اعتقادی از اخباری هستند که منسوخ نمیگردند.[1]
کتابهای آسمانی قوانین عمومی را اثبات و تعیین مینماید؛ قوانینی که فراگیری و وجود آنها برای بشر ضروری است؛ مانند قانون پاداش و مجازات، زیرا انسان براساس عمل خویش محاسبه میگردد؛ بر اثر گناهانش، مجازات میشود، ولی به سبب جرم دیگران، مورد مؤاخذه قرار نمیگیرد. همچنین بر اثر تلاش و نیکیهایش، پاداش میگیرد و تلاش دیگران فایدهای برای او ندارد.
از دیگر قواعد عمومی، تشویق به تزکیۀ نفس و بیان اینکه رستگاری حقیقی تنها با تزکیۀ نفس بر اثر فرمانبرداری از الله متعال و پرستش او و ترجیحدادن آخرت بر دنیا حاصل میشود.
همچنین اینکه بندگان صالح [خلافت و جانشینی در] زمین را به ارث میبرند و مستحقّ این مورد هستند و عاقبت نهایی از آنِ تقوا و تقواپیشگان است.
تمامی پیامبران معیار عدالت و برابری را برپا داشتند؛
همۀ رسالتها بر این موضوع موافق بودند؛ فرقی نمیکند که فساد اعتقادی، اخلاقی، انحراف از فطرت سالم، تجاوز بر بشر، کمکردن پیمانه و ترازو یا ... باشد؛
تمامی کتابهای آسمانی مردم را به اخلاق والا فرا خواندند؛ همچون بخشش فرد خطاکار، صبر بر اذیّت، گفتن سخن خوب، نیکی به والدین، وفای به عهد، صلۀ رحم، مهماننوازی، فروتنی، مهربانی به مساکین و سایر اخلاق پسندیده؛
تعداد زیادی از عبادتهایی که انجام میدهیم، پیامبران دیگر و پیروانشان نیز به آنها عمل میکردند؛ مثل نماز، زکات، روزه و حج.[2]
گفتار دوم: موارد اختلافی در بین کتابهای آسمانی
این کتابها از نظر شرایع باهم فرق داشتند، زیرا شریعت عیسی در برخی از امور، با شریعت موسی، و شریعت محمّد ج در تعدادی از موارد، با شریعت موسی و عیسی إ تفاوت دارد.
الله تعالی میفرماید:
﴿لِکُلّٖ جَعَلۡنَا مِنکُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗا﴾ [المائدة: 48]
«ما برای هرکدام از شما، آیین و طریقۀ روشنی قرار دادیم.»
هدف این نیست که ادیان آسمانی، باهم اختلاف کلّی دارند، چون اگر انسان دقّت کند، میبیند که آنها در مسائل اساسی باهم هماهنگ و یکسانند و قبلاً مطالبی در این زمینه بیان گردید. بنابراین اختلافشان در جزئیّات است.
تعداد، ارکان و شروط نمازها، مقادیر زکات، مواضع انجام عبادات و امثال آن، در این ادیان، متفاوت است. گاهی الله أ کاری را در یک شریعت به سبب حکمتی که داشته، حلال گردانده و همان کار را در آیینی دیگر، حرام کرده است؛ آن هم به دلیل حکمتی که تنها خود الله تعالی میداند و لازم نیست که ما از آن آگاه باشیم. اکنون نمونههایی از این قبیل بیان میگردد:
در برخی ادیان، وقتی فرد روزهدار هنگام غروب خورشید افطار مینمود، برایش خوردن، نوشیدن و همبستری تا طلوع فجر جایز بود اگر نمیخوابید، امّا اگر پیش از فجر میخوابید، تمامی این موارد تا غروب روز بعد حرام میگردید، ولی الله ﻷ بر مسلمانان آسان گرفت و موارد مذکور را از غروب خورشید تا طلوع فجر حلال گرداند؛ فرقی نمیکند که فرد بخوابد یا نخوابد. الله متعال میفرماید:
﴿أُحِلَّ لَکُمۡ لَیۡلَةَ ٱلصِّیَامِ ٱلرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَآئِکُمۡۚ هُنَّ لِبَاسٞ لَّکُمۡ وَأَنتُمۡ لِبَاسٞ لَّهُنَّۗ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّکُمۡ کُنتُمۡ تَخۡتَانُونَ أَنفُسَکُمۡ فَتَابَ عَلَیۡکُمۡ وَعَفَا عَنکُمۡۖ فَٱلۡـَٰٔنَ بَٰشِرُوهُنَّ وَٱبۡتَغُواْ مَا کَتَبَ ٱللَّهُ لَکُمۡۚ وَکُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ ٱلۡخَیۡطُ ٱلۡأَبۡیَضُ مِنَ ٱلۡخَیۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ ﴾ [البقرة: 187]
«آمیزش و نزدیکی با همسرانتان در شبِ روزه بر شما حلال گردیده است. زنان لباس شما هستند و شما لباس آنان. الله ـ میدانست که شما به خودتان خیانت میکردید، پس توبۀتان را پذیرفت و شما را بخشید، پس اکنون [در شبهای رمضان میتوانید] با آنان آمیزش کنید و آنچه را الله برای شما مقرّر داشته، طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشتۀ سپید صبح از رشتۀ سیاه [شب] برایتان آشکار شود.»
این کار در آیین بنیاسرائیل، واجب نبود، چنانچه در حدیثی که بخاری و مسلم / روایت نمودهاند، آمده است: «کانَت بنُوإسرائیلَ یَغتَسِلُونَ عرَاةً یَنظُرُ بعضُهُم إلَی بَعضٍ، وکانَ موسی یَغتَسِلُ وَحدَهُ»[3]؛ «بنیاسرائیل در حالت برهنه، غسل میکردند و برخی به برخی دیگر نگاه میانداختند، امّا موسی ÷ به تنهایی غسل مینمود.»
یکی از مواردی که الله تعالی برای آدم ÷ حلال گردانید، ازدواج پسران با دختران وی بود که سپس این موضوع حرام شد.
در شریعت ابراهیم ÷ ازدواج با کنیز در صورت داشتن زن آزاد جایز بود، چنانکه سیّدنا ابراهیم این کار را با هاجر انجام داد و پس از وی، ساره را به ازدواج خود درآورد.
امّا الله ـ چنین کاری را بر بنیاسرائیل حرام گردانید، چنانکه در تورات آمده است.
جمع میان دو خواهر نیز روا بود و یعقوب ÷ دو دختر خالهاش؛ لیّا و راحیل را که خواهر بودند، به ازدواج خویش درآورد، امّا این امر در تورات حرام گردید.
از دیگر اموری که الله ﻷ بر یهودیان حرام گردانید، مواردی که در این آیه از سورۀ «أنعام» آمده است، بود:
﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَایَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِکَ جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ﴾ [الأنعام: 146]
«و بر یهودیان، هر [حیوان] ناخندار را حرام کردیم، و از گاو و گوسفند، پیه آن دو را بر آنان حرام ساختیم مگر آنچه [از پیه و چربی] که بر پشتشان قرار دارد، و یا در لابلای رودهها یا آنچه به استخوان آمیخته است. این را به سبب سرکشی [و ستمی] که میکردند؛ به آنان کیفر دادیم و قطعاً ما راستگوییم.»
سپس عیسی ÷ آمد و برخی از اموری که بر بنیاسرائیل حرام گشته بود را حلال گردانید.
پس از آن، شریعت خاتم و نهایی آمد تا قاعدۀ اصلی، حلالشدن پاکیها و تحریم پلیدیها باشد.
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد شریعت اسلام، این است که برای مردم تا روز قیامت بوده، برخلاف ادیان دیگر که مخصوص قومی خاص و برای دورهای معیّن میآمدند.[4]