سه کتاب مذکور، بزرگترین کتابهای آسمانی به شمار میروند.
قرآن، آخرین، خاتم، طولانیترین و جامعترین کتابهای آسمانی و حاکم بر آنهاست.
در مبحث منابع قانونگذاری اسلام، مطالبی دربارۀ قرآن کریم بیان شد.
در ادامه نیز سخنانی در این زمینه مطرح خواهد گشت؛ یعنی در مبحث اعجاز قرآن، در فصل هشتم که مربوط به دلایل حقّانیّت اسلام است.
این واژه کلمهای عبری به معنای شریعت یا قانون و یا هدایت است.[1]
در اصل و از دیدگاه مسلمانان، تورات اسمی برای کتاب نازلشده بر موسی ÷ است.
تورات کتابی مهم و مشتمل بر نور و هدایت بوده، چنانکه الله ﻷ میفرماید:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَا ٱلتَّوۡرَىٰةَ فِیهَا هُدٗى وَنُورٞۚ یَحۡکُمُ بِهَا ٱلنَّبِیُّونَ ٱلَّذِینَ أَسۡلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَٱلرَّبَّٰنِیُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ بِمَا ٱسۡتُحۡفِظُواْ مِن کِتَٰبِ ٱللَّهِ وَکَانُواْ عَلَیۡهِ شُهَدَآءَۚ﴾ [المائدة: 44]
«ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور است، پیامبرانی که [در برابر فرمان الله] تسلیم بودند، براساس آن برای یهود حکم میکردند و [همچنین] اللهپرستان و دانشمندان، که حفاظت و پاسداری کتاب الله به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند، [بر اساس این حکم میکردند].»
﴿ثُمَّ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ یُؤۡمِنُونَ﴾ [الأنعام: 154]
«سپس به موسی کتاب [آسمانی] دادیم تا [نعمت خود را] بر کسی که نیکوکار بوده، تمام [و کامل] کنیم و همه چیز را به تفصیل بیان کردیم و [آن را] مایۀ هدایت و رحمت [قرار دادیم]؛ شاید به دیدار پروردگارشان ایمان بیاورند.»
در بسیاری از مواقع، الله تعالی قرآن و تورات را با یکدیگر بیان میکند، زیرا بهترین کتابهایی هستند که آنها را بر مخلوقات نازل کرده است.
مطالب فوق، خلاصهای از حقیقت توراتِ نازلشده بر موسی ÷ بود.[2]
تورات امروزی از دیدگاه یهودیان، آیینی مکتوب بوده که گمان میکنند سیّدنا موسی آن را با دست خویش نوشته است.
آنان این نوشته را «بنتاتوک» منسوب به «بنتا» مینامند؛ واژهای یونانی که مراد از آن، پنج سفر با عناوین زیر است:
أ- سفر تکوین: این بخش دربارۀ آفرینش جهان، ظهور انسان، طوفان نوح و تولّد ابراهیم تا وفات یوسف † سخن میگوید؛
ب- سفر خروج: در مورد زندگی بنیاسرائیل در مصر؛ از زمان وفات یوسف ÷ تا هنگام خروجشان از مصر و رفتن به سرزمین کنعان، همراه موسی و یوشع بن نون و اتّفاقاتی که پس از خروج، برایشان رخ داد؛
ج- سفر لاویین: منسوب به لاوی بن یعقوب. در این سفر، سخن از طهارت و نجاست، تقدیم قربانیها، نذر و گرامیداشت هارون و فرزندانش است؛
د- سفر عدد: قبایل بنیاسرائیل را از زمان یعقوب ÷ و افراد و چهارپایانشان را برمیشمارد؛
هـ- سفر تثنیه: مراد از آن، تکرار شریعت و اعادۀ اوامر و نواهی بر آنان است؛
این بخش، با وفات موسی ÷ به پایان میرسد.[3]
گاهی اوقات، مسیحیان نام تورات را بر تمامی اسفار عهد قدیم اطلاق میکنند.[4]
کتابهای ملحق به تورات، براساس نسخۀ پروتستان 34 سفر میشود و از این رو، مجموع آنها با تورات، 39 سفر است که از دیدگاه مسیحیان، عهد قدیم نامیده میشود و میتوان آنها را به پنج بخش زیر تقسیم کرد:
1. اسفار پنجگانۀ منسوب به موسی ÷؛
2. اسفار تاریخی که 13 تاست: 1. یشوع؛ 2. قضات؛ 3. راعوث؛ 4. صموئیل اول؛ 5. صموئیل دوم؛ 6. ملوک اول؛ 7. ملوک دوم؛ 8. اخبار ایّام اول؛ 9. اخبار ایّام دوم؛ 10. عزرا؛ 11. نحمیا؛ 12. إستیر؛ 13. یونان – یونس ÷-.
اسفار مذکور دربارۀ داستان بنیاسرائیل پس از موسی ÷ تا بعد از بازگشت از اسارت بابلی به فلسطین و بازسازی هیکل پس از تخریب آن است، غیر از دو سفر اخبار ایّام اول و دوم که دوبارۀ داستان بنیاسرائیل را شروع نموده و به طور مختصر از فرزندان آدم سخن میگوید تا سال اول پادشاهی حاکم فارس؛ یعنی کورش.
سفر یونان – یونس ÷– نیز در مورد داستان وی با اهل نینواست؛[5] کسانی که سیّدنا یونس به سویشان فرستاده شد.
3. اسفار پیامبران که 15 سفر میشود: 1. أشعیا؛ 2. إرمیا؛ 3. حزقیال؛ 4. دانیال؛ 5. هوشع؛ 6. یوثیل؛ 7. عاموس؛ 8. عوبدیا؛ 9. میخا؛ 10. ناحوم؛ 11. حبقوق؛ 12. صفنیا؛ 13. حجی؛ 14. زکریّا؛ 15. ملاخی.[6]
در این اسفار، بیشتر خوابها و پیشگوییها و خبر از آیندۀ احوال بنیاسرائیل و رفتار مردم با آنان بیان شده و نیز تهدیداتی به بنیاسرائیل و وعدههایی برای بازگشت و پیروزی در آنها وجود دارد.
کسانی که این اسفار منسوب به آنان است؛ از افرادی هستند که در زمان اسارت و پس از آن، در بابل بودند.
4. اسفار حکمت و شعر – اسفار ادبی- که پنج تا میشود: 1. ایّوب؛ 2. أمثال؛ 3. جامعه؛ 4. نشید الإنشاد؛ 5. مراثی إرمیا.
5. سفر ابتهالات و دعاها: همان سفر مزامیر و اناشید منسوب به داود ÷.[7]
اسفار مذکور نسخۀ عبریِ مورد اعتماد یهودیان و مسیحیان پروتستان است.
امّا مسیحیان کاتولیک و ارتدودکس بر نسخۀ یونانی تکیه دارند که هفت سفر از نسخۀ عبری بیشتر است: سفر طوبیا؛ یهودیت؛ حکمت؛ یشوع بن سیراخ؛ باروخ؛ مکابیین اول و مکابیین دوم.[8]
یکی از منابع یهودی که هدف از آن، آموزش دیانت و آداب یهود است.
این منبع از دو بخش تشکیل شده است:
أ- متن: این بخش «مشناة» به معنای شناخت یا شریعت مکرّر است؛
ب- شرح: این قسمت، «جمار» یعنی إکمال نامیده میشود.
تلمود قانون یا شریعتی شفاهی بود که پیشوایان مذهبی فریسیّون آن را نسل به نسل، به طور پنهانی انتقال میدادند.
سپس آن را در قرن اول و دوم پس از میلاد، تدوین کردند و نام «مشناة» را بر وی اطلاق نمودند، چون میترسیدند که از بین برود.
سپس این «مشناة» را شرح دادند و آن را «جمار» نامیدند.
شروح مذکور، در دورهای طولانی نگاشته شد؛ یعنی از قرن دوم پس از میلاد تا اواخر قرن ششم بعد از میلاد.
پیشوایان مذهبی بابل و فلسطین به افزایش شرح ادامه دادند و سپس متن – مشناة - و شرح – جمار-، تلمود نام گرفت.
تعلیقها و شروح پیشوایان بابل، «تلمود بابل» نامیده شد.
و شروح پیشوایان مذهبی فلسطین، «تلمود فلسطین» نام گرفت.
یهودیان فرنسیون تلمود را مقدّس و مهم میدانند، امّا فرقههای دیگر آن را قبول ندارند.[9]
تلمود تأثیر فراوانی بر روح و روان یهودیان دارد.
هر عاقل با انصافی -چه رسد به اینکه مسلمان و مؤمن باشد- میداند توراتی که الله تعالی آن را بر موسی ÷ نازل کرد خالی و مبرّا از بیشترین مطالبی که اکنون در کتابهای یهودیان است، میباشد و دلایل متعدّدی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله:
أ- نابودی، نسخ، تحریف و تخریبی که علیه تورات صورت گرفت: این کتاب، هفت مرتبه دچار تغییر و تحریف شد؛ یعنی از زمان سلیمان ÷ -سال 945 پیش از میلاد- تا هفتمین تحریف و تغییری که در سال 613 م انجام شد. و این مطلب بیانگر نابودی و بیسندی آن است.
ب- دارابودن عقایدی باطل که کمترین ارتباطی با آنچه پیامبران † آوردند، ندارد.
ج- در برخی موارد، الله متعال را ناقص و شبیه به مخلوقات معرّفی نموده است؛ مثلا چنین میآید: «الله تعالی یک شب کامل با یعقوب ÷ کشتی گرفت و یعقوب بر وی پیروز شد.»
همچنین میگویند: «الله ﻷ وقتی گناهان بشر را دید، از آفرینش آنان پشیمان شد و آن قدر گریست که مبتلا به درد چشم شد و فرشتگان به عیادتش رفتند.»
الله أ از آنچه این ظالمان میگویند، بسیار مبرّا و پاک است.
د- مشتمل بر دشنام و نکوهش پیامبران است؛ مثلا میگویند: «پیامبر الهی؛ هارون گوسالهای ساخت و به همراه بنیاسرائیل، آن را پرستش کرد.»
و نیز آمده است که: «لوط آن قدر شراب نوشید تا مست شد، سپس به سمت دو دخترش رفت و با آنها؛ یکی پس از دیگری، زنا کرد.»
و میگویند: «سلیمان ÷ در آخر عمر، مرتد شد و بتها را پرستید و عبادتگاههایی برایشان ساخت.» و سایر رسواییهایی که پیامبران † از آنها مبرّا هستند.
هـ- دارابودن اشتباهات و امور محال و متناقض.[10]
و- نبرد میان تورات و حقایق علم معاصر، اشتباهات علمی موجود در تورات را اثبات نمود.
از میان کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است، دو کتاب «أصل الإنسان» و «التّوراة والإنجیل والقرآن والعلم» از دانشمند فرانسوی «موریس بوکای» را میتوان نام برد. وی در این دو کتاب، علاوه بر بیان اشتباهات علمی موجود در تورات و انجیل، اثبات نموده که قرآن کریم با علم معاصر و حقایق آن هیچ گونه منافاتی ندارد و حتّی دلایلی آورده که قرآن در این زمینه 1400 سال جلوتر از علم است.[11]
کلمهای یونانی به معنای خبر خوش و بشارت است.[12]
از دیدگاه مسلمانان، انجیل کتابی گرامی است که الله تعالی آن را بر عیسی ÷ نازل کرد تا تکمیل و تأییدی برای تورات و موافق آن در بیشتر امور شرعی باشد. انجیل به راه راست هدایت میکند، حقّ را از باطل جدا میسازد و به پرستش معبود یگانه فرا میخواند.
انجیلی که بر عیسی ÷ نازل شد، همین است.
پس از بالابردن سیّدنا عیسی به آسمان، انجیل دچار تحریف گشت و در آن تغییر و افزایش و کاهش روی داد.[13]
کتاب مقدّس موجود در نزد مسیحیان، شامل تورات، کتابهای ملحق به آن، انجیلها و نامههای پیامبران † میشود.
تورات و کتابهای ملحق به آن، عهد قدیم و انجیلها و رسائل پیامبران، عهد جدید نامیده میشود.
مسیحیان هم عهد قدیم و هم عهد جدید را مقدّس میدانند و تمامی آنها را در یک کتاب با عنوان «کتاب مقدّس» جمعآوری میکنند.
مسیحیان احکام عهد قدیم را منسوخ میدانند و به هیچیک از قوانینش عمل نمیکنند و پولس عمل به آن را لغو نمود، امّا عهد قدیم را مقدّس میدانند و معارف دینیشان را از آن میگیرند؛ مانند علوم مربوط به آفرینش آسمانها و زمین، آفرینش آدم و قصص پیامبران †. همچنین بسیاری از دعاهای نمازشان را از عهد قدیم میگیرند؛ به ویژه مزامیر که مشتمل بر دعاها و مناجات بسیاری است.[14]
بر این اساس، عهد جدید مشتمل بر انجیلها و نامههای متّصل به آنهاست و به ترتیب شامل این موارد است: دعوت مسیح و تاریخ آن، بخشی از دعوت و تاریخ مسیحیان نخستین و تعدادی از نامههای دینی که ترتیب آنها از این قرار است: 1. انجیل متّی؛ 2. انجیل مَرقَص؛ 3. انجیل لوقا؛ 4. انجیل یوحنا؛ 5. اعمال رسولان؛ 6. نامۀ پولس به رومیها؛ 7. نامۀ اول پولس به قرنتیان؛ 8. نامۀ دوم پولس به قرنتیان؛ 9. نامۀ پولس به غلاطیان؛ 10. نامۀ پولس به افسسیان؛ 11. نامۀ پولس به فیلپیان؛ 12. نامۀ پولس به کولسیان؛ 13. نامۀ اول پولس به تسالونیکیان؛ 14. نامۀ دوم پولس به تسالونیکیان؛ 15. نامۀ اول پولس به تیموتائوس؛ 16. نامۀ دوم پولس به تیموتائوس؛ 17. نامۀ پولس به تیطس؛ 18. نامۀ پولس به فلیمون؛ 19. نامه به عبرانیان؛ 20. نامۀ یعقوب؛ 21. نامۀ اول پطرس؛ 22. نامۀ دوم پطرس؛ 23. نامۀ اول یوحنا؛ 24. نامۀ دوم یوحنا؛ 25. نامۀ سوم یوحنا؛ 26. نامۀ یهودا؛ 27. مکاشفۀ یوحنا.[15]
3) انجیلهای معتبر از دیدگاه مسیحیان
أ- انجیل متّی: یکی از 12 شاگرد خصوصی مسیح که انجیل را به زبان عبری یا سریانی نوشت.
و آخرین نسخهای که پیدا شد، به زبان یونانی بود، و در مورد اینکه چه کسی انجیل را تدوین و ترجمه نموده است، اختلاف وجود دارد.[16]
ب- انجیل مَرقَص: نویسندۀ این انجیل، یوحنا ملقّب به مرقص است. وی از 12 شاگرد خصوصی و بسیار نزدیک به عیسی ÷؛ یعنی از حواریّون نبود.
وی از نظر اصالت، یهودی بود و خانوادهاش هنگام ظهور مسیح، در اورشلیم سکونت داشتند. او از نخستین افرادی به شمار میرود که دعوت عیسی ÷ را پاسخ گفتند و مسیح آنان را از میان 70 نفری که به باورشان، پس از بالارفتن عیسی ÷ به آسمان، روح القدس بر آنان نازل شد، برگزید.[17]
وی مردی بسیار فعّال و مؤثّر برای انتشار مسیحیّت در انطاکیّه، شمال آفریقا، مصر و روم بود و در حدود سال 62 م کشته شد.[18]
ج- انجیل لوقا: میگویند که لوقا در انطاکیّه متولّد شد و پزشکی خواند و در کارش موفّق بود و در سفرها و کارهای پولس، همراه وی بود.[19]
د- انجیل یوحنا: یکی از حواریّون که عیسی ÷ وی را دوست داشت و برخی میگویند: او شخصیّتی ناشناخته بود که پیش از تاریخ مسیحیّت، به تنهایی قائل به تثلیث و خدابودن مسیح گشت.[20]
4) منابعی در معرّفی انجیلهای امروزی
بسیاری از دانشمندان مسلمان در گذشته و اکنون و نیز عالمانی از مسیحیّت که دین اسلام را پذیرفتند یا دانشمندانی که از قید و بند تقلید رها شدند، منابع زیادی را برای معرّفی انجیلهای موجود در دست مسیحیان نگاشته و انتقادات بسیاری را متوجّه آنها ساختهاند؛ همچون شیخ الإسلام ابن تیمیّه / در کتاب «الجواب الصّحیح لمن بدّل دین المسیح» و ابن قیّم / در کتاب «هدایة الحیاری فی أجوبة الیهود والنّصاری».
از عالمان معاصر نیز شیخ رحمة الله هندی با کتاب «إظهار الحق» و شیخ محمّد ابوزهره با کتاب «محاضرات فی النّصرانیّة» و از میان مسیحیانی که مسلمان شدند، شیخ زیاده بن یحیی راسی در کتاب «البحث الصّریح فی أیِّما هو الدّین الصّحیح» و شیخ ابراهیم خلیل احمد در کتاب «محاضرات فی مقارنة الأدیان» را میتوان نام برد.
در ادامه، مطالبی مختصر از برخی منابع که به معرّفی انجیلهای موجود در دست مسیحیان پرداختهاند، بیان میگردد.
أ- مسیحیان نخستین – چنانکه پولس در نامههای خود آورده است- معتقد بودند که الله ﻷ کتابی را با نام انجیل، بر مسیح نازل کرد و عیسی ÷ مردم را فرا خواند تا به آن ایمان آوردند.
امّا مسیحیان چیزی از سرانجام و عاقبت این کتاب نمیدانستند.
ب- انجیلهایی که اکنون در دسترس مسیحیان است را عیسی ÷ دیکته نکرد و بر وی نازل نگشته، بلکه پس از او نوشته شده است.
ج- مطالبی که در این انجیلها وجود دارد، بر اثر دستکاری و تغییر و تحریف نسخهنویسان به وجود آمده است.
د- انجیلهای امروزی مشتمل بر مطالب متناقض و متضادّ بسیاری است که شیخ رحمة الله هندی در آخر کتاب خویش «إظهار الحق»، بیش از 100 مورد اختلاف را در میان این انجیلها برشمرده است.[21]
هـ- مسیحیان به طور دقیق نمیدانند که از چه زمانی، انجیلهای مذکور، مقدّس شدهاند.
امّا معتقدند که از قرن 4 میلادی این کتابها به تدریج مقدّس گشت.
و- کتاب مسیحیان سند ندارد و از منبع و خاستگاه واقعی آن آگاه نیستند. بنابراین به نظر میرسد که این کتابها را منسوب به افرادی یافتند و آنها را به همان اشخاص نسبت دادند و بدون دلیل، گمان کردند که صحیح هستند.
این مطلب نمیتواند بشر را به طور شایسته و کامل قانع سازد و بپذیرند که این کتابها به دنبال دوری از خشم الهی و رسیدن به رضایت اوست.
ز- در انجیلهای موجود، الله ﻷ دارای نقص و عیب معرّفی شده و سخنان ناپسندی به پیامبران † نسبت داده شده است.
ح- مشتمل بر عقایدی باطل و مخالف با روایت و درایت هستند.
ط- با حقایق علمی منافات دارند، چنانکه تعدادی از دانشمندان این مطلب را اثبات نمودهاند؛ مانند موریس بوکای که قبلا در این باره مطالبی بیان شد.[22]
ی- انجیلهای موجود -صرف نظر از اینکه تحریف شدهاند- خالی از هر نوع اندیشهای معیّن در حوزۀ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی هستند.[23]
بهطور خلاصه، انجیلهای امروزی، انجیلی که بر عیسی ÷ نازل شد، نیست، بلکه مخلوطی از آیینها و بتپرستی هند، یونان و مصر قدیم است.
همچنین تصویری از آنچه پولس شائول ساخت؛ همان فردی که دین مسیحیّت را تغییر داد.
هدف ما این نیست که انجیلهای مذکور، هیچ مطلب واقعی و درست و نیز هیچیک از سخنان مسیح ÷ را ندارند و از نظر نقد علمی، چنین مطلبی ثابت نیست، بسیاری از حقایق و سخنان مسیح در قرآن کریم نیز وجود دارد و نیازی نیست که برای دسترسی به آنها، به انجیلهای مذکور مراجعه کنیم.[24]
5) آیا پس از نزول قرآن، پیروی از تورات و انجیل جایز است؟
با توجّه به مطالب قبلی و نیز به فرض صحّت این کتابها، آنها برای امّتی خاص و دورهای معیّن بوده و بهوسیلۀ قرآن کریم منسوخ شدهاند و به همین سبب، کسی نمیتواند از آنها پیروی نماید.
بر این اساس، بطلان و ناجایزبودن عمل به آنها روشن میگردد مگر مطالبی که قرآن آنها را تأیید نموده و نیز از این طریق، گمراهی یهودیان و مسیحیان و بطلان ادّعاهایشان مشخّص میشود. چگونه پیروی از آنها جایز باشد درحالی که پیامبر ج فرمودند: «وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ! لَا یَسْمَعُ بِی أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الأُمَّةِ یَهُودِیٌّ وَلَا نَصْرَانِیٌّ، ثُمَّ یَمُوتُ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ، إِلَّا کَانَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ»[25]؛ «قسم به ذاتی که جان محمّد ج در دست اوست، هر فردی از این امّت [تمام انسانها از زمان بعثت پیامبر ج تا آخرین انسانی که از دنیا برود]؛ خواه یهودی باشد یا نصرانی، از [پیام و آیین] من بشنود [و باخبر شود]، سپس درحالی بمیرد که به آنچه با آن فرستاده شدم، ایمان نیاورده باشد، قطعاً از دوزخیان خواهد بود.»
[1]- دراسات فی الأدیان الیهودیّة والنّصرانیّة، سعود خلف، ص 74.
[2]- نک: تفسیر التّحریر والتّنویر، ج 3، ص 148.
[3]- نک: مقارنة بین القرآن والتّوراة، محمّد صویانی؛ دراسات فی الأدیان الیهودیّة والنّصرانیّة، صص 74- 75.
[4]- نک: قاموس الکتاب المقدّس، ص 467؛ دراسات فی الأدیان، ص 75.
[5]- نینوا شهری است که یونس ÷ به آنجا فرستاده شد. این شهر در روبروی موصل و بر کرانۀ دجله قرار دارد و پایتخت آشوریان بود؛ نک: معجم البلدان، ج 5، ص 339؛ قاموس الکتاب المقدّس، ص 990؛ دراسات فی الأدیان، ص 76.
[6]- ترتیب فوق، براساس نسخۀ پروتستان است؛ نک: دراسات فی الأدیان، ص 76.
[7]- دکتر سعود خلف پس از بیان این اسفار میگوید: «به نظر میرسد که اهل کتاب کتابشان را تقسیم به اسفار، چندین اصحاح و فقره میکنند. هر سفری شامل چند اصحاح بوده و از این لحاظ، شبیه حزبها و بخشهای قرآن کریم است. هر اصحاحی نیز مشتمل بر چندین فقره است و از این نظر، مانند تقسیم قرآن به سورههاست. فقرات نیز از نظر کوتاهی و بلندی متفاوت بوده و از این لحاظ، شبیه آیات قرآن است. ترتیب مذکور براساس موضوعات است و گر نه، یهودیان آنها را اینگونه تقسیم میکنند:
1. اسفار پنجگانۀ موسی ÷؛
2. پیامبران متقدّم: اسفار یشوع، قضات، صموئیل اول، صموئیل دوم، ملوک اول، ملوک دوم. سپس پیامبران متأخّر: إشعیاء، أرمیا، حزقیال، و 12 پیامبر کوچک: هوشع، یوئیل، عاموس، عویدیا، یونس، میخا، ناحوم، حبقوق، صفنیا، حجای، زکریّا و ملاخی؛
3. کتابها که ویژگی ادبی بر آنها غلبه دارد: مزامیر و اناشید، أمثال، ایّوب، نشید الأناشید، جامعه، راعوث، مراثی، استیر، دانیال، عزرا، نحمیا، اخبار اول و دوم؛ نک: دراسات فی الأدیان، ص 77.
[8]- دراسات فی الأدیان، صص 76- 77.
[9]- نک: الکنز المرصود فی قواعد التّلمود، رو هلنج، ترجمه: یوسف نصرالله، صص 47- 50؛ دراسات فی الأدیان، صص 120- 121.
[10]- نک: البحث الصّریح فی أیِّما هو الدّین الصّحیح، زیاده بن یحیی راسی – یکی از دانشمندان مسیحی که ایمان آورد- صص 239- 309. وی در این تحقیق، 30 نمونه برای اثبات تردید و تناقض در تورات و انجیل آورده است.
[11]- مقارنة التّوراة والقرآن، محمّد صویان، ص 35؛ التّوراة والإنجیل والقرآن والعلم، موریس بوکای، ترجمۀ حسن خالد.
[12]- نک: قاموس الکتاب المقدّس، ص 120؛ دراسات فی الأدیان الیهودیّة والنّصرانیّة، ص 197.
[13]- نک: دراسات فی الأدیان، ص 197.
[14]- همان، ص 195.
[15]- همان، صص 195- 196.
[16]- نک: محاضرات فی النّصرانیّة، ص 40.
[17]- همان، ص 46.
[18]- نک: الموسوعة، ص 501.
[19]- نک: محاضرات فی النّصرانیّة، ص 47.
[20]- نک: الموسوعة، ص 501.
[21]- محاضرات فی النّصرانیّة، محمّد ابوزهره، ص 981.
[22]- نک: مقارنة التّوراة والقرآن، ص 35.
[23]- نک: مقالۀ دکتر محمّد شاهد، مجلّۀ البیان، شمارۀ 22، ص 86.
[24]- برای توضیحات بیشتر، نک: البحث الصّریح، صص 239- 309؛ دراسات فی الأدیان، صص 210- 214.
[25]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 153.