ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
الله أ ابلیس را که عامل اصلی تمامی فسادهای موجود در دنیا؛ فساد در ادیان، اعتقادات، تمایلات نفسی و شبههها و نیز سبب بدبختی و معصیت بندگان است را براساس حکمت و دلایل بزرگی آفرید؛ از جمله:
1- برای اینکه بندگان بدانند که الله متعال میتواند اشیا و مخلوقات متضاد و مخالف هم را بیافریند
پروردگار جهان ابلیس را که خبیثترین مخلوق و عامل هر نوع فسادی به شمار میرود را آفرید و در برابر او، جبرئیل ÷ که برترین و پاکیزهترین مخلوقات و عامل هر خیری است را خلق کرد. بلندمرتبه است معبودی که این و آن را آفرید. قدرت الهی در آفرینش شب و روز، گرما و سرما، آب و آتش، بیماری و درمان، مرگ و زندگی و خوب و زشت آشکار و نمودار است. شیء ضد، متضادّ خود را به زیبایی روشن میسازد و این بزرگترین دلیل بر کمال قدرت، عزّت، پادشاهی و سلطان الهی است، زیرا امور متضاد را آفرید و برخی را در برابر بعضی دیگر قرار داد و آنها را بر یکدیگر مسلّط ساخت و همه را تحت تصرّف، تدبیر و حکمت خویش گردانید و خالیبودن هستی از برخی آنها، منجر به تعطیل و نبود حکمت و کمال تصرّف و تدبیر الهی میگردد.[1]
2- به قصد اینکه الله ﻷ مراتب عبودیّت را برای دوستانش کامل کند
یعنی با مبارزه علیه ابلیس و لشکریانش و خشمگینساختن او بهوسیلۀ اطاعت و پرستش الله متعال و پناهبردن به الله تعالی از شرّ شیطان و درخواست اینکه آنان را از ابلیس و نیرنگش محافظت نماید و در نتیجه، به مصالح دنیوی و اخروی که تنها از این طریق حاصل میشود، برسند.
ناگفته نماند که محبّت، توبه و بازگشت، توکّل، صبر، رضایت و امثال آن از محبوبترین و بهترین انواع عبادت برای الله ـ به شمار میرود و این موارد با تلاش، فداکاری و ترجیح محبّت الله تعالی بر هرچیز دیگری به دست میآید. بنابراین آفرینش ابلیس، دلیل و فلسفۀ وجود این امور است.[2]
3- تحقّق ابتلا و آزمایش مخلوقات
ابلیس آفریده شد تا معیاری برای آزمایش مخلوقات باشد و خبیث و طیّب از هم جدا و تشخیص داده شوند. الله ـ نوع بشر را از زمین خلق نمود درحالی که مواد پاک و ناپاک در آن وجود دارد و از این رو، باید که این مواد در وجودشان نمایان و پدیدار گردد.[3]
4- ظهور آثار و نتایج و متعلّقات اسماء الله
رافع، خافض، معز، مذل، حَکَم و عدل از اسامی الهی به شمار میروند[4] و این نامها مقتضی متعلّقاتی هستند که احکام و مفاهیمشان در آنها آشکار میگردد. بنابراین آفرینش ابلیس دلیلی بر بروز آثار این اسامی بوده و اگر تمامی مخلوقات مطیع و مؤمن بودند، نتایج و آثار نامهای مذکور آشکار نمیگردید.
5- بیرونکشیدن خیر و شرّی که در سرشت انسانهاست
طبیعت بشری مشتمل بر خیر و شر و پاکی و ناپاکی است و این موارد همچون پنهانبودن آتش در چخماغ و ماشۀ تفنگ، در وجود آدمی مخفی است. بنابراین آفرینش شیطان باعث بروز و خروج آنچه در سرشت انسانهای بد و ناپاک است و فرستادن پیامبران † سبب خروج آنچه در طبیعت انسانهای خوب است، میشود. بر این اساس، بهترینِ حاکمان و پادشاهان خیرِ پنهان در این افراد را آشکار و خارج میسازد تا نتایج آن را مرتّب و محقّق نماید و نیز شرّ مخفی در آن افراد را روشن میسازد تا پیامدهایش را ثابت و مرتّب کند و حکمت الهی دربارۀ هردو گروه آشکار گردد و حکمش جاری شود و آنچه برای الله ﻷ براساس علم ازلی او معلوم بوده است، پدیدار گردد.[5]
6- ظهور بسیاری از نشانهها و آفرینش شگفتانگیز الهی
بدون تردید بر اثر وقوع کفر و شر بوسیلۀ افراد کافر و ظالم، بسیاری از نشانهها و عجایب خلقت آشکار میگردد؛ مانند طوفان، باد، هلاکت قوم ثمود و قوم لوط، سردشدن آتش برای ابراهیم ÷ به گونهای که وی را صحیح و سالم نگه داشت، نشانههایی که توسّط موسی ÷ اجرا گردید و ...؛ اگر الله متعال کفر کافران و انکار منکران را مقدّر نمیکرد، هرگز چنین نشانههای درخشانی محقّق نمیشد که مردم نسل به نسل و تا ابد آنها را نقل کنند.
اینکه الله ـ ابلیس را تا روز قیامت مهلت داد، باعث گرامیداشت وی نمیشود، بلکه نوعی اهانت بوده تا گناهانش را زیاد کند و در نتیجه، عقوبت و عذابش بسیار گردد و علاوه بر این، چنانکه قبلاً بیان گردید، الله أ او را معیار تشخیص فرد پاک و ناپاک قرار داد و تا روز قیامت که مخلوقات باشند میطلبد که شیطان نیز باقی بماند، والله أعلم.[6]
[1]- نک: مدارج السّالکین، ج 2، صص 190- 191.
[2]- نک: الحکمة والتّعلیل فی أفعال العباد، ص 205.
[3]- همان، ص 205؛ عالم الجنّ والشّیاطین، عمر أشقر، ص 190.
[4]- نک: مدارج السّالکین، ج 2، ص 191؛ عالم الجنّ والشّیاطین، ص 191.
[5]- نک: شفاء العلیل، صص 494- 495؛ مدارج السّالکین، ج 2، صص 192- 193.
[6]- نک: مدارج السّالکین، ج 2، ص 193.