ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این واژه از نظر لغوی به معنای رجوع و بازگشت و پشیمانی است.
توبه از جانب الله بر بنده و از طرف بنده بهسوی الله تعالی صورت میگیرد. اگر از جانب الله ـ باشد، با حرف جر «علی» متعدّی میشود و اگر از طرف بنده بهسوی الله متعال باشد، با حرف جر «إلی» متعدّی میگردد.
الله تعالی میفرماید:
﴿إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٖ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا﴾ [النّساء: 17]
«[پذیرش] توبه از سوی الله تعالی فقط برای کسانی است که از روی جهالت و نادانی کار بدی انجام میدهند، سپس بهزودی توبه میکنند؛ این افراد هستند که الله توبۀشان را میپذیرد و الله ﻷ دانای حکیم است.»
﴿وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ [النّور: 31]
«و ای مؤمنان! همگی به سوی الله توبه کنید تا رستگار شوید.»
﴿وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَإِنَّهُۥ یَتُوبُ إِلَى ٱللَّهِ مَتَابٗا﴾ [الفرقان: 71]
«و کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بدون تردید او چنانکه باید به سوی الله رجوع میکند.»[1]
میتوان در تعریف توبه گفت که: یعنی ترک گناه با آگاهی از بدی و زشتی آن و پشیمانی بر انجامش و تصمیم قطعی به انجامندادن دوبارۀ آن در صورت توان و جبران اعمالی که امکان جبران آنها وجود دارد و ادای فرائضی که ضایع شده است؛ به صورت مخلصانه، امید به پاداش و ترس از عذاب الهی و به شرط اینکه توبه پیش از فرارسیدن مرگ و طلوع خورشید از سمت مغرب باشد.[2]
تعریف فوق جامع شروط توبه است.
تعریفاتی مختصر و کوتاهتر از این تعریف نیز وجود دارد؛ امام ابن قیّم / میگوید: «حقیقت توبه همان پشیمانی از گناهان گذشته و دستکشیدن از آن گناهان در زمان حال و تصمیم بر انجامندادنش در آینده است.»[3]
وی در جایی دیگر میگوید: «توبۀ واقعی یعنی بازگشت به سوی الله تعالی با انجام واجبات و ترک ممنوعات. بنابراین توبه یعنی بازگشت از امر ناپسند به سوی عمل مورد پسند و به عبارتی دیگر، بازگشت به شیء محبوب، یک بخش آن و رجوع از امر ناپسند بخش دیگرش است.»[4]
گناهان صغیره و کبیره نیاز به توبه دارند و باید که فرد توبهکننده نسبت به آنچه از آن توبه و رجوع میکند، شناخت داشته باشد، هرچند این شناخت کلّی و اجمالی باشد.
غزالی / میگوید: «بدان که توبه به معنای ترک گناه بوده و ترک یک چیز فقط پس از شناخت آن ممکن است.
از آنجا که توبه واجب است، شناخت اسباب رسیدن به توبه نیز حتمی و لازم بوده و از این رو، شناخت گناهان نیز واجب به شمار میرود و گناه یعنی هرآنچه انجام یا ترکش مخالف با فرمان الهی است.
برای توضیح این مطلب نیاز است که تمامی تکلیفها و مسؤولیّتها از اول تا آخر بیان گردد، امّا هدف ما این نیست، بلکه به روابط میان انواع آنها اشاره میکنیم و الله تعالی با رحمت خویش ما را به حقیقت رهنمون میسازد.»[5]
وی در ادامه اقسام گناهان را یادآور میشود.[6]
ابن قیّم / در کتاب «مدارج السّالکین» فصلی را با عنوان «اقسام گناهانی که نیاز به توبه دارد»، به این موضوع اختصاص داده است.
سپس میگوید: «زمانی بنده مستحقّ نام و لقب "تائب" است که از این گناهان رها شود.
یعنی همان 12 نوعی که قرآن کریم آنها را حرام اعلام کرده است:
کفر، شرک، نفاق، فسوق و نافرمانی، عصیان، گناه و جرم، تجاوز، فحشا، منکر، ستم، بدون علم سخنی بر الله تعالی گفتن، پیروی از راهی غیر از راه مسلمانان.
12 مورد فوق اصل و محور محرّمات بوده و تمامی جهانیان غیر از پیروان رسولان † مرتکب همین امور میشوند.
گاهی اوقات، فردی بیشتر موارد مذکور یا تعداد اندکی از آنها و یا یکی از این گناهان را آگاهانه یا ناآگاهانه انجام میدهد.
توبۀ نصوح و واقعی یعنی رهایی و نجات از این گناهان و دوری از دچارشدن به آنها و کسی میتواند از گناهان مذکور نجات یابد که آنها را بشناسد.»[7]
[1]- معجم مقاییس اللّغة، ابن فارس، ج 1، ص 357؛ لسان العرب، ابن منظور، ج 1، ص 233.
[2]- نک: مدارج السّالکین، ابن قیّم، ج 1، صص 113- 199؛ فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ج 11، ص 106.
[3]- مدارج السّالکین، ج 1، ص 199.
[4]- همان، ص 313.
[5]- إحیاء علوم الدّین، ج 4، ص 16.
[6]- همان، صص 16- 22.
[7]- مدارج السّالکین، ج 1، ص 344.