ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دعاء مصدر فعل «دعا» است. ابن منظور میگوید: «دعا الرّجل دعوًا و دعاءًا؛ یعنی او صدا زد. مصدر آن دعوت میشود، و دعوتُ فلانًا؛ یعنی وی را صدا زدم و فرا خواندم.»[1]
این اصطلاح در شریعت، به چندین صورت تعریف شده است:
1. میل و رغبت به الله أ؛[2]
2. خطابی میگوید: «دعا یعنی اینکه بنده از پروردگارش بخواهد که به او توجّه و احسان نماید و فقط از وی درخواست یاری و کمک کند.
در حقیقت، دعا یعنی اظهار نیاز و ضعف و ناتوانی به درگاه پروردگار، که این نشانۀ عبودیّت و احساس خواری و نیاز بشری است و بیانگر ثنای الله متعال و نسبتدادن فضل و کرم به اوست.»[3]
3. ابن قیّم / در تعریف دعا میآورد: «دعا یعنی درخواست آنچه به فرد دعاگو فایده دارد و برطرفکردن آنچه به وی ضرر میرساند.»[4]
4. و بنا بر قولی، یعنی درخواست با تضرّع از الله تعالی و تمایل به خیراتی که در نزد اوست و تقاضا و التماس برای برآوردهساختن مطلوب و نجات از بدی و شیء ناپسند.[5]
دعا دارای فضایلی بزرگ، نتایجی مهم و اسراری بدیع و جذّاب است؛ از جمله:
1) دعا به معنای اطاعت از الله و اجرای فرمان اوست
﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ﴾ [غافر: 60]
«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا [دعای] شما را اجابت کنم.»
﴿وَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۚ﴾ [الأعراف: 29]
«و او را [به دعا و نیایش] بخوانید درحالی که دین [خود] را برایش خالص گردانید.»
انسان دعاکننده فرمانبردار الله ﻷ و اجراکنندۀ دستورات اوست.
2) دعا باعث نجات انسان از کبر و غرور میشود
﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾ [غافر: 60]
«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا [دعای] شما را اجابت کنم. همانا کسانی که از عبادت من سرپیچی میکنند، به زودی با خواری به جهنّم وارد میشوند.»
امام شوکانی / دربارۀ آیۀ فوق میگوید: «این آیه نشان میدهد که دعا عبادت به شمار میرود، چون الله ـ به بندگانش فرمان داد که از او بخواهند، سپس فرمود:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾
«همانا کسانی که از عبادت من سرپیچی میکنند، به زودی با خواری به جهنّم وارد میشوند.»
در نتیجه، دعا عبادت است و دعا نکردن تکبّر به شمار میرود و این بدترین نوعِ کبر است.
چگونه انسان از دعا و درخواست از ذاتی که آفریدگار و رازق اوست و وی را از نیستی به وجود آورده و بلکه آفریدگار، روزیدهنده، زندهکننده، میراننده، پاداشدهنده و مجازاتکنندۀ تمامی جهانیان است، سر باز میزند؟!
بدون تردید این تکبرّ نوعی از دیوانگی و بخشی از کفران و ناسپاسی نعمتهای الهی است.»[6]
آیۀ قبلی بیانگر همین مطلب بود و نیز نعمان بن بشیر س روایت نموده که پیامبر ج فرمودند: «الدُّعاءُ هو العبادةُ»[7]؛ «دعا عین عبادت است.»
4) دعا باارزشترین کار در نزد الله متعال است
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمودند: «لَیْسَ شَیْءٌ أَکْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنَ الدُّعَاءِ»[8]؛ «چیزی باارزشتر از دعا در نزد الله ﻷ وجود ندارد.»
5) الله ﻷ دعا را بسیار دوست دارد
ابن مسعود س به صورت مرفوع روایت میکند که: «سَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ»[9]؛ «از الله تعالی، فضل و احسانش را درخواست کنید، زیرا الله متعال دوست دار که از وی درخواست شود.»
6) دعا باعث گشایش سینه و آسایش فرد میشود
این کار سبب از بینرفتن غم و اندوه و آسانشدن امور میشود.
7) دعا خشم الهی را برطرف میسازد
کسی که از الله متعال درخواست نکند، الله ﻷ بر وی خشم میگیرد، چنانکه رسول الله فرمودند: «مَنْ لَمْ یَسْأَلِ اللَّهَ یَغْضَبْ عَلَیْهِ»[10]؛ «کسی که از الله تعالی نخواهد، الله بر وی خشم میگیرد.»
8) نتیجۀ دعا – بإذن الله تعالی- حتمی و قطعی است
اگر فرد دعاگو شرایط اجابت دعا را رعایت نماید، قطعاً خیر به او میرسد و حتماً به بخش مهم و فراوانی از نتایج دعا دست خواهد یافت.
ابوهریره س روایت میکند که از پیامبر ج چنین شنیدم: «مَا أَحَدٌ یَدْعُو بِدُعَاءٍ إِلَّا آتَاهُ اللَّهُ مَا سَأَلَ، أَوْ کَفَّ عَنْهُ مِنَ السُّوءِ مِثْلَهُ، مَا لَمْ یَدْعُ بِإِثْمٍ، أَوْ بِقَطِیعَةِ رَحِمٍ»[11]؛ «هر کس که دعا کند، قطعاً الله ـ آنچه درخواست نموده را به او میدهد یا اینکه به همان اندازه، بدی از وی دور میسازد تا زمانی که درخواست گناه یا قطع صلۀ رحم نکند.»
حدیث فوق نشان میدهد که دعای فرد مسلمان ضایع و بینتیجه نمیماند، بلکه آنچه بخواهد، زود یا دیر داده میشود و این فضل و احسان الهی است.[12]
ابن حجر / میگوید: «درخواست هر دعاکنندهای اجابت میشود، امّا شیوۀ اجابت متفاوت است؛ گاهی عین آنچه خواسته و گاهی عوض آن به وی داده میشود.»[13]
9) دعا باعث دفع بلا و مصیبت، پیش از رسیدن آن میشود
پیامبر ج فرمودند: «وَلَا یَرُدُّ الْقَدَرَ إِلَّا الدُّعَاءُ»[14]؛ «فقط دعا تقدیر را رد میکند [و تغییر میدهد].»
شوکانی در توضیح حدیث فوق میگوید: «این روایت نشان میدهد که الله ـ به سبب دعا، آنچه بر بنده مقدّر نموده را دور میکند و در این زمینه، احادیث فراوانی نقل شده است.»[15]
و میگوید: «در نتیجه، دعا براساس تقدیر الهی است؛ یعنی چیزی را بر بندهاش مقدّر کرده و آن را مقیّد به دعانکردن وی میکند، امّا اگر دعا نماید، آن تقدیر را بر میدارد.»[16]
10) دعا باعث دورشدن بلا، پس از رسیدن آن میشود
رسول الله ج میفرمایند: «مَنْ فُتِحَ لَهُ مِنْکُمْ بَابُ الدُّعَاءِ فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ، وَمَا سُئِلَ اللَّهُ شَیْئًا یَعْنِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ العَافِیَةَ، إِنَّ الدُّعَاءَ یَنْفَعُ مِمَّا نَزَلَ وَمِمَّا لَمْ یَنْزِلْ، فَعَلَیْکُمْ عِبَادَ اللهِ بِالدُّعَاءِ»[17]؛ «برای هرکس از شما که دروازۀ دعا باز شود، قطعاً برایش درهای رحمت گشوده شده و الله متعال بیش از هر چیزی دوست دارد که از وی درخواست عافیت شود. بدون تردید دعا در آنچه رسیده و نرسیده، فایده دارد، پس ای بندگان الله! بر شما باد که دعا کنید.»
به همین سبب، شایسته است که وقتی انسان شوق و علاقه به دعا دارد، بسیار دعا کند که قطعاً اجابت خواهد شد و نیازش به فضل و رحمت الهی برطرف خواهد گشت، چون بازشدن درهای رحمت بیانگر پذیرش دعاست.[18]
رسول الله ج فرمودند: «لا یُغْنِی حَذَرٌ مِنْ قَدَرٍ، وَالدُّعَاءُ یَنْفَعُ مِمَّا نَزَلَ، وَمِمَّا لَمْ یَنْزِلْ، وَإِنَّ الدُّعَاءَ لَیَلْقَى الْبَلاءَ فَیَعْتَلِجَانِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»[19]؛ «پرهیز و ترس از تقدیر سودی ندارد و دعا در آنچه رسیده و نرسیده، فایده دارد و بدون تردید دعا با بلا روبرو میشود و تا روز قیامت با یکدیگر زد و خورد دارند.»
11) دعا دروازۀ مناجات و لذّتهای آن را برای بنده میگشاید
گاهی اوقات بنده برای مناجات با پروردگار و بیان نیازهایش اقدام میکند و در حالت دعا و درخواست، محبّت و معرفت الهی و خواری و خشوع و اظهار تضرّع و زاری در برابر او در دلش قرار میگیرد، به حدّی که نیازش را فراموش میکند و آنچه برایش حاصل شده، بهتر و محبوبتر از نیازش است و دوست دارد که این حالت ادامه یابد و آن را بیشتر از نیازش میپسندد و این شادی و خوشحالی بیشتر از خوشحالی برآوردهشدن نیازش است اگر در همان حالت بمیرد.[20]
[1]- لسان العرب، ج 14، ص 258.
[2]- همان، ص 257.
[3]- شأن الدّعاء، خطابی، ص 4.
[4]- بدائع الفوائد، ابن قیّم، ج 3، ص 2.
[5]- نک: الدّعاء، عبدالله خضری، ص 10.
[6]- تحفة الذّاکرین، شوکانی، ص 28.
[7]- سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 2969، وی آن را حسن و صحیح میداند؛ سنن ابی داود، شمارۀ حدیث: 1479؛ سنن ابن ماجه، شمارۀ حدیث: 3828؛ آلبانی در صحیح الجامع، شمارۀ حدیث: 3407 این روایت را صحیح دانسته است.
[8]- مسند احمد، ج 2، ص 362؛ بخاری / در الآدب المفرد، شمارۀ حدیث: 712؛ ابن ماجه، شمارۀ حدیث: 3829؛ سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 3370؛ حاکم / در المستدرک، ج 1، ص 490 روایت مذکور را صحیح دانسته و ذهبی با وی موافق است و نیز آلبانی در صحیح الأدب المفرد، شمارۀ حدیث: 549 آن را حسن میداند.
[9]- سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 3571، وی این روایت را ضعیف میداند؛ نک: السّلسلة الضّعیفة، شمارۀ حدیث: 492.
[10]- مسند احمد، ج 2، ص 442؛ سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 3373؛ ابن ماجه، شمارۀ حدیث: 3827؛ حاکم، ج 1، ص 491، وی این روایت را صحیح دانسته و ذهبی با وی موافق بوده و آلبانی در صحیح الأدب المفرد، شمارۀ حدیث: 512 آن را حسن میداند.
[11]- مسند احمد، ج 3، ص 18؛ سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 3381؛ آلبانی / در صحیح الجامع، شمارۀ حدیث: 5678، این روایت را حسن دانسته است.
[12]- نک: تحفة الذّاکرین، ص 33.
[13]- فتح الباری، ج 11، ص 95.
[14]- مسند احمد، ج 5، ص 277؛ ابن ماجه، شمارۀ حدیث: 90؛ سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 139؛ آلبانی / این روایت را در صحیح الجامع، شمارۀ حدیث: 7687 حسن دانسته است؛ السّلسلة الصّحیحة، شمارۀ حدیث: 154.
[15]- تحفة الذّاکرین، ص 29.
[16]- همان، ص 30.
[17]- سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: 3548. ترمذی / میگوید: «این روایت ضعیف بوده و فقط از طریق عبدالرّحمان بن ابی بکر قرشی که در زمینۀ حدیث ضعیف بوده و برخی عالمان وی را از لحاظ حافظه ضعیف دانستهاند، نقل شده است.» آلبانی این روایت را در صحیح الجامع، شمارۀ حدیث: 3409 حسن دانسته و نیز نک: المشکاة، شمارۀ حدیث: 2234.
[18]- نک: تحفة الذّاکرین، ص 28.
[19]- الدّعاء، طبرانی، ج 2، ص 800، شمارۀ حدیث: 33؛ معجم الأوسط، شمارۀ حدیث: 2519؛ حاکم، ج 1، ص 492؛ بزار – و نیز در کشف الأسرار هیثمی-، ج 3، ص 29، شمارۀ حدیث: 2165؛ آلبانی در صحیح الجامع، شمارۀ حدیث: 7739 این روایت را حسن دانسته است.
[20]- نک: مدارج السّالکین، ابن قیّم، ج 2، ص 229.