اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

مبحث دوم: اصول اعتقادی اقتصاد اسلامی و اهداف و ویژگی‎های آن

مبحث دوم:
اصول اعتقادی اقتصاد اسلامی و اهداف و ویژگی
های آن

گفتار اول: اصول اعتقادی اقتصاد اسلامی

هر یک از نظام‌های اقتصادی، اصول و قوانین فکری خود را دارند که آن را قبول داشته و در تشکیل سازمانها و سیاست‌های اقتصادی‌ خود از آنها استفاده می‌کنند.

نظام سرمایه‌داری و سوسیالیستی براساس قانون فکری واحدی؛ یعنی همان مادّی‌گرایی یا تقدیس مال هستند، امّا نظام اقتصادی اسلام از نظر راه و روش با آنها تفاوت دارد، زیرا اصول فکری‌اش بر پایۀ قاعده‌ای بزرگ‌تر و مهم‌تر و بلکه براساس اصل تمامی جوانب زندگی؛ یعنی قاعدۀ ایمان است.

ایمان محور اصلی و ستون اول هریک از جوانب و فرصت‌های اقتصاد اسلامی به شمار می‌رود. اقتصاد اسلامی در اصل و حقیقت خود، فرع و شاخه‌ای از فروع عقیدۀ ایمان بوده و نقش آن، حمایت از این اعتقاد و گسترده‌ساختن ریشه‌ها و انتشار نور آن است و نمونه‌هایی عملی برای اجرایش به وجود می‌آورد و اهدافش را در زندگی واقعی برآورده می‌سازد.

به همین سبب، می‌بینیم که الله ـ در قرآن کریم، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و این خطاب در سایر احکام شرعی؛ از جمله احکام معاملات صورت گرفته است.

الله تعالی در آیات مربوط به ربا می‌فرماید:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓاْ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ [البقرة:278]

«ای کسانی‌ که ایمان آورده‌اید! از الله بترسید و آنچه از [مطالبات] ربا باقی مانده است را رها کنید اگر مؤمن هستید.»

الله متعال بندگان مؤمن خویش را مورد خطاب قرار داده و از آنان می‌خواهد که اگر واقعاً ایمان دارند، تقوای الهی را با ترک ربا رعایت کنند. در آخر نیز دوباره فرمان به رعایت تقوا داده و آنان را از عقوبت و کیفرش در جهان آخرت، برحذر می‌دارد:

﴿وَٱتَّقُواْ یَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِیهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ [البقرة: 281]

«و از روزی بترسید که در آن [روز] به سوی الله بازگردانده می‌شوید، سپس به هرکس [پاداش] آنچه انجام داده، تمام و کامل داده می‌شود و به آنان ستم نخواهد شد.»

یعنی این پایبندی و التزام در اصل، التزامی اعتقادی - ایمانی است.

زمانی که فرد مسلمان پایبند به اوامر و نواهی؛ همچون پرداخت زکات، بخشش صدقات، ترک ربا و خیانت و ... باشد، قطعاً ایمان دارد، چون این امور از جانب الله تعالی بوده و او یقین دارد که اعمال مذکور در دنیا و آخرت، به سودش است.

ارتباط اقتصاد اسلامی به اعتقاد، در رابطۀ مستقیم آن با ارکان ایمان؛ بهویژه ایمان به الله و روز آخرت و ایمان به خیر و شرِّ تقدیر روشن می‌گردد.[1]

چون این فرد ایمان دارد الله تعالی در هر کاری که او انجام می‌دهد یا ترک می‌کند، آگاه است و یقین دارد که دنیا مزرعۀ آخرت بوده و در قیامت، به سبب هر عملی که انجام داده، پاداش یا کیفر داده می‌شود و می‌داند که فقط همان روزی و رزقی که الله ـ برایش مقدّر نموده است، به وی می‌رسد.

به همین سبب، از اسباب مشروع استفاده می‌کند و نهایت تلاش خویش را برای کسب روزی به کار می‌گیرد و به آنچه الله متعال برایش مقدّر نموده، راضی است و بر اثر زیان و ضرری که پس از به کارگیری وسایل به وی رسد، ناراحت و پریشان نمی‌شود.

گفتار دوم: اهداف اقتصاد اسلامی

نظام اقتصادی اسلام به دنبال تحقّق اهداف زیر است:

1- تحقّق شرایط مناسب و امکانات کافی زندگی

اسلام در نظام اقتصادی خود به دنبال تکمیل سطحی مناسب از زندگی برای هر انسانی است و به همین سبب، امور معیّنی؛ مانند زکات را واجب گردانیده تا در تحقّق زندگی مناسب برای کسانی که توان حمایت از خویش ندارند، سهیم باشد.

در تاریخ اسلام، نمونه‌های بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد دولت اسلامی بر فقیران و نیازمندان؛ حتّی افراد غیرمسلمان انفاق نموده است. سیّدنا عمر س به کارگزاران و مأموران زکات می‌گفت: «اگر به آنان ببخشید، بی‌نیاز می‌شوند.»[2]

در اقتصاد اسلامی، فقط زکات وسیلۀ تأمین زندگی مردم نیست، بلکه دخالت مردم در بازار کار به منظور ایجاد فرصت‌های شغلی و دادن شغل به بیکاران و تعیین مزد عادلانه برای کارگر که بتواند مخارج زندگی‌اش را تأمین نماید و نیز اصلاح و ایجاد منابع اقتصادی براساس نیازهای ضروری و واقعی جامعه باعث رونق سطح زندگی و اقتصادی مردم می‌شود.

تمامی موارد فوق در تحقّق شرایط مناسب و امکانات کافی اقتصاد اسلامی سهیم است.[3]

2- سرمایه‌گذاری بهینه برای تمامی منابع اقتصادی

این نوع سرمایه‌گذاری برای منابع اقتصادی از اهداف مهم و اصلی نظام اقتصاد اسلامی به شمار می‌رود و به کارگیری آنها در نظام مذکور، از چندین طریق صورت می‌گیرد، که مهم‌ترینشان از این قرار است:

أ- استفاده از منابع اقتصادی برای دستیابی به رزق و روزی پاک و دوری از تولید کالاها یا خدمات مضر و حرام؛

ب- توجّه به تولید ضروریّاتی که در حفاظت از مقاصد شریعت تأثیرگزار است؛

ج- حفاظت منابع اقتصادی از تولید کالا و خدماتی که منجر به هزینه‌های زیاد و هنگفت می‌شود.[4]

3- کاهش تفاوت فراوان در توزیع ثروت و درآمد

اسلام مخالف تفاوت زیاد در تقسیم درآمد و ثروت؛ یعنی توزیع غیرعادلانه است؛ توزیعی که یک گروه بخش بزرگی از ثروت را در اختیار گرفته و باعث می‌شود بیشتر مردم توان برآورده‌ساختن نیازهای ابتدایی و ضروری خویش را نداشته باشند.

به همین سبب، فرد ثروتمند طغیان‌گر و ستمکار یا تسلّط گروهی اندک بر سهم و ثروت مردم را نمی‌پذیرد، امّا در نظام‌های اقتصادی بشری این‌گونه نیست.

همچنین فقر ویرانگر و کشنده یا محروم‌شدن کسی از وسایل زندگی را محکوم نموده و به شدّت با این موارد مخالف است و با آنها مبارزه می‌کند. بنابراین در نظام اقتصاد اسلامی، ظلم اجتماعی، بی‌توجّهی به حقّ فقیران و ضعیفان و انباشته‌کردن ثروت، جایی ندارد و بلکه کاهش تفاوت و فاصلۀ درآمد و توزیع ثروت و نزدیک‌ساختن سطح زندگی فقیران به ثروتمندان و منع انباشت ثروت‌های فراوان که منجر به خودخواهی و بداخلاقی می‌شود، از اهداف اسلام در حوزۀ اقتصادی است:

﴿کَیۡ لَا یَکُونَ دُولَةَۢ بَیۡنَ ٱلۡأَغۡنِیَآءِ مِنکُمۡۚ [الحشر: 7]

«تا [این اموال] در میان ثروتمندان شما دست به دست نشود.»

بر این اساس، اسلام انبارکردن اموال، احتکار، ربا، قمار، رشوه، خیانت و تمامی شیوه‌های استثمار و خودخواهی که انسان فقیر قربانی آنها می‌شود را انکار و رد نموده است.

و نیز دین اسلام پرداخت زکات و صدقات واجب را فرض گردانیده و مردم را تشویق به وصایا و اوقاف و صدقات نفلی می‌کند که در نتیجۀ آن، توزیع عادلانۀ درآمد و ثروت در جامعه تحقّق می‌یابد و سطح زندگی و وضعیّت فقیر بهتر می‌شود.[5]

4- تحقّق قدرت مادّی و دفاعی مسلمانان

هدف نظام اقتصادی اسلام فقط بهبود سطح زندگی مردم و مبارزه با فقر و نداری نیست، بلکه هدفی والاتر از این؛ یعنی تحقّق قدرت مادّی و دفاعی مسلمانان را در نظر دارد تا باعث امنیّت و حفاظتشان گردد و دشمنی که همواره به قصد نابودی توان اقتصادی مسلمانان در کمین است را دور سازد و شکست دهد. الله ﻷ می‌فرماید:

﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ [الأنفال: 60]

«و آنچه از نیرو در توان دارید را برای [مقابله با] آنان آماده سازید و [همچنین] از اسبان بسته [ی ورزیده، مهیّا کنید] تا بهوسیلۀ آن دشمن الله و دشمن خود را بترسانید، و [نیز] دشمنان دیگری غیر از آنان را که شما نمی‌شناسید و الله ـ این افراد را می‌شناسد [بترسانید]. و هر چیزی را که در راه الله خرج می‌کنید، [پاداشش] تمام و کمال به شما داده می‌شود و به شما ستم نخواهد شد.»[6]

گفتار سوم: ویژگی‌های اقتصاد اسلامی

اقتصاد اسلامی ویژگی‌های متعدّدی دارد که باعث تمایز آن از سایر نظام‌های اقتصادی شده و مهم‌ترین آنها از این قرار است:

1.     اقتصاد اسلامی متّکی بر پذیرش مالکیّت دوگانه و عام که شامل مالکیّت جمعی، دولتی، بیت‌المال مسلمانان، مالکیّت خصوصی و دیدگاه ویژۀ آن دربارۀ ثروت می‌شود، است؛

2.     در اسلام، فعّالیّت اقتصادی بر پایۀ آزادی مشروط اقتصادی است؛

3.     ثبات اقتصاد اسلامی متّکی بر تعهّد و همبستگی میان تمامی مسلمانان است؛

4.     اقتصاد اسلامی بخشی از شریعت و نظام اسلام به شمار می‌رود؛

5.     فعّالیّت اقتصادی در اسلام، جنبۀ عبادی دارد؛

6.     فعّالیّت اقتصادی اسلام هدفی والا و جامع میان آخرت و دنیا دارد؛

7.     در نظام اسلامی، کنترل اعمال و فعّالیّت‌های اقتصادی، در درجۀ اول و از همه چیز مهم‌تر است؛

8.     اقتصاد اسلامی قائل به کمبود یا فراوانی مطلق نیست، بلکه هر چیزی را به اندازه در نظر می‌گیرد؛

9.     اقتصاد اسلامی باعث ایجاد تعادل میان مصلحت فرد و جامعه می‌شود.[7]


 



[1]- نک: النظام الاقتصادی فی الإسلام، صص 28- 29.

[2]- الأموال، ابوعبید، ص 502.

[3]- نک: النظام الاقتصادی فی الإسلام، صص 74- 75.

[4]- همان، ص 76.

[5]- نک: اِقتصادیّات الغنی فی الإسلام، عمر مرزوقی، ص 60؛ النظام الاقتصادی فی الإسلام، صص 76- 77.

[6]- النظام الاقتصادی فی الإسلام، صص 77- 88.

[7]- نک: النّظام المالی والاقتصادی فی الإسلام، ص 58.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد