ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اسلام دین علم و حقیقت و بلکه دشمن جهل و خرافه است و قرآن کریم و سنّت نبوی براساس علم صحیح هستند. در ادامه، برخی از نمونههای توافق میان اسلام و علم بیان میگردد.
1- دین اسلام کسب دانش را نوعی تکلیف و واجب دانسته است
پیامبر ج میفرمایند: «طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسلِمٍ»[1]؛ «کسب دانش بر هر مسلمانی [مرد و زن] واجب است.»
بدون تردید مردم از لحاظ فهم و استعداد با یکدیگر تفاوت دارند و دانستن برخی از علوم بر بعضی از آنان واجب است، امّا علمی که بر همه لازم و حتمی به شمار میرود، آن است که انسان بتواند دین خود و آنچه الله ﻷ بر وی لازم گردانیده است را بشناسد.
2- نخستین عبارت نازلشده از قرآن کریم، دستور به کسب دانش داد
روشن است که سورۀ «علق» اولین سورۀ نازلشده بر پیامبر ج بوده و نخستین آیهاش، این است:
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلَّذِی خَلَقَ﴾ [العلق: 1]
«[ای پیامبر!] بخوان به نام پروردگارت که [هستی را] آفرید.»
آیۀ فوق اشاره داشت که امّت محمّد ج به دنبال خواندن و نوشتن و دانش خواهند بود.[2]
3- الله ـ علم و عالمان را ستوده است
الله متعال میفرماید:
﴿۞أَفَمَن یَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ ٱلۡحَقُّ کَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾ [الرّعد: 19]
«آیا کسی که میداند آنچه از [طرف] پروردگارت بر تو نازل شده حق است، مانند کسی است که او نابیناست؟! تنها خردمندان پند میگیرند.»
بنگر که چگونه الله متعال نادانی را همچون کوری دانست؟!
همچنین میفرماید:
﴿یَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡ وَٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖۚ﴾ [المجادلة: 11]
«الله تعالی مقام [و درجات] کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم داده شدهاند، بالا میبرد.»
ابن عبّاس ب میگوید: «عالمان 100 درجه برتر از سایر مؤمنان هستند و در میان هردو درجه، صد سال فاصله است.»[3]
بدون تردید نخستین علمِ مورد نظر متون شریعت، علم شرعی است، امّا مفهوم علم شامل تمامی علوم نافع میشود. علم نافعی که قرآن و سنّت بیانگر آن است؛ یعنی هر دانشی که نتایج مفیدی داشته باشد و انسان را به اهدافی والا برساند. بنابراین هر علمی که اعمال را تزکیه نماید، روح و روان را برتر و والا گرداند و به راه راست هدایت کند، علم نافع به شمار میرود؛ فرقی نمیکند که مربوط به دنیا یا آخرت باشد، چون شرافت دین برای شرافت دنیا لازم بوده و سعادت معاش همراه سعادت معاد است.
دین کامل اسلام مردم را دستور به فراگیری تمامی علوم نافع داده است؛ همچون علم توحید و اصول دین، فقه و احکام، علوم عربی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، پزشکی و سایر علومی که سبب پایداری امّت اسلام و اصلاح افراد و جوامع میشود.[4]
4- سازگاری اسلام با حقایق علمی
این حقایق صحّت قرآن و سنّت را تأیید میکنند. با وجود گستردگی علوم تجربی و علوم معاصر، هیچ علم صحیحی یافت نمیشود که آنچه قرآن و سنّت آورده است را نقض و رد نماید، هرچند این حقایق توسّط پیامبر ما؛ محمّد أمّی ج آورده شده است.[5]
بنابراین علم صحیح منافاتی با نقل صحیح ندارد، بلکه کاملاً با آن موافق است، همانگونه که امکان ندارد عبارات صریح قرآن مخالف واقعیّت باشد. اگر ظاهراً به نظر رسد که قرآن کریم مخالف با واقعیّت است؛ یا آن واقعیّت تنها یک ادّعاست و حقیقت ندارد و یا اینکه قرآن کریم در معارضه و مخالفت خود، صریح نیست، چون هم عبارات صریح قرآن و هم حقیقت واقع قطعی هستند و امکان تعارض میان دو شیء قطعی هرگز وجود ندارد.[6]
عالمان در گذشته و اکنون، این مطلب را بیان نمودهاند و شیخ الإسلام ابن تیمیّه / کتاب مهمّ خود «درء تعارض العقل والنّقل» را بر همین قاعده نگاشت.
و حتّی بسیاری از نویسندگان غربی این حقیقت را صراحتاً بیان کردهاند؛ از جمله نویسندۀ فرانسوی «موریس بوکای» در کتاب «التّوراة والإنجیل والقرآن والعلم».
وی در این کتاب بیان نموده تورات و انجیلی که امروزه موجود است و تحریف شدهاند، با حقایق علمی تعارض و منافات دارند و همزمان این نویسنده نمونههایی میآورد که نشان از برتری قرآن کریم و نیز تقدّم آن بر علم معاصر دارد.
همچنین از این طریق، اثبات نموده که قرآن کریم هرگز منافاتی با حقایق علمی ندارد، بلکه کاملاً موافق و سازگار با آنهاست.[7]
5- توافق و هماهنگی دلایل حسّی، علمی و تجربی بر صداقت مسائل و احکام دین اسلام
حتّی مسائلی که کاملاً غیرمحسوس بوده و در دورانهای گذشته، به شدّت انکار شدهاند.
به عنوان مثال، پیامبر ج فرمودند: «إِذَا شَرِبَ الْکَلْبُ فِی إِنَاءِ أَحَدِکُمْ، فَلْیَغْسِلْهُ سَبْعاً أُولَاهُنَّ بِالتُّرَابِ»[8]؛ «هر گاه سگ از ظرف کسی از شما نوشید، باید که آن را هفت مرتبه بشوید [و] مرحلۀ اول با خاک [تمیز گردد].»
در علم پزشکی ثابت شده که میکروبهای زهرآگینی در آب دهان سگ وجود دارد که تنها با آب از بین نمیرود و پژوهشهای علمی معاصر روشن ساخته که هیچ مادّهای مانند خاک نمیتواند این نجاست را پاک کند.
همچنین بیان شده که نوشیدن سگ از ظرف انسان باعث بیماریهای خطرناکی میشود و معمولا در بدن سگ، کرمهای متفاوتی وجود دارد؛ از جمله کرمی میکروسکوپی و بسیار کوچک. و زمانی که سگ از ظرف انسان بنوشد یا آدمی بدن سگ را با دست یا لباسش لمس نماید، تخمهای این کرم به وی منتقل میشوند و با خوردن و نوشیدن او، به معدهاش رسیده و با پارهکردن دیوارۀ آن، به عروق خونی و سپس به اعضای اصلی انسان میرسند و به کبد و مغز صدمه وارد میکنند و در نتیجه، انسان دچار سردرد شدید، استفراغ متوالی، بیهوشی، تشنّج، سستی و ضعف اعضا و بیماری قلبی میشود و بسا اوقات، قلب را تکّهتکّه نموده و انسان فوراً میمیرد.[9]
و حتّی به اثبات رسیده که تمامی نژادهای سگ مبتلا به این کرم میکروسکوپی میشوند و از این رو، باید که از اسباب و وسایل مربوط به خوردن و نوشیدن انسان، دور باشند.[10]
در بخش دوم فصل حاضر، مطالب و نمونههای بیشتری در این زمینه بیان خواهد شد.
6- علوم تجربی اسلام را تأیید نموده و تأکید بر صحّت مسائل آن دارد
مانند بارورشدن درختان که زمان زیادی از کشف آن نمیگذرد، امّا قرآنی که بیش از 14 قرن است بر پیامبر أمّی ج نازل شده، این مطلب را بیان کرده است:
﴿وَأَرۡسَلۡنَا ٱلرِّیَٰحَ لَوَٰقِحَ﴾ [الحجر: 22]
«و ما بادها را بارورکنندۀ [ابرها و گیاهان] فرستادیم.»
و نیز آیات:
﴿وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ﴾ [ق: 7]
«و از هر نوع [گیاه] خوشمنظر در آن رویاندیم.»
﴿وَمِن کُلِّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَا زَوۡجَیۡنِ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ﴾ [الذّاریات: 49]
«و از هرچیز جفت آفریدیم، شاید شما پند گیرید.»
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ کُلَّهَا﴾ [یس: 36]
«منزّه است ذاتی که همۀ جفتها را آفرید.»
پیش از اینکه علوم تجربی برای ما اثبات نماید، پروردگار جهانیان فرمود که هر گیاهی، جنس نر و ماده دارد.
برخی از اروپاییها وقتی دیدند که قرآن کریم دریا را به طور شفّاف و دقیق توصیف نموده است درحالی که پیامبر ج هرگز وارد دریا نشدند، دین اسلام را پذیرفتند. به عنوان مثال، در قرآن کریم میخوانیم:
﴿أَوۡ کَظُلُمَٰتٖ فِی بَحۡرٖ لُّجِّیّٖ یَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ إِذَآ أَخۡرَجَ یَدَهُۥ لَمۡ یَکَدۡ یَرَىٰهَاۗ ﴾ [النّور: 40]
«یا [اعمالشان] همچون تاریکیهایی بوده در دریایی پهناور که موج آن را پوشانده و بر فرازش موج دیگری است، [و] بر بالای آن ابری [تاریک] قرار دارد؛ تاریکیهایی است یکی بر فراز دیگری، [به گونهای که] هرگاه دست خود را بیرون آورد، ممکن نیست آن را ببیند.»[11]
نمونهها و مطالبی آورده شد که نشان میداد اسلام دین علم است و إن شاء الله در مباحث پیش رو، موارد بیشتری بیان خواهد شد.
[1]- ابن ماجه، شمارۀ حدیث: 224.
[2]- نک: تفسیر التّحریر والتّنویر، ج 30، صص 433- 434.
[3]- نک: تذکرة السّامع والمتکلّم، ابن جماعه، ص 27.
[4]- نک: الدّین الصّحیح یحلّ جمیع المشاکل، ابن سعدی، ص 20؛ الدّلائل القرآنیّة فی أنّ العلوم النّافعة داخلة فی الدّین الإسلامی، ابن سعدی، ص 6؛ ومضات فکر، محمّد طاهر بن عاشور، ص 134.
[5]- نک: الأدلّة والقواطع والبراهین، عبدالرّحمان بن سعدی، ص 350.
[6]- نک: مجموعة فتاوی فضیلة الشّیخ محمّد بن عثیمین، ج 3، ص 77.
[7]- نک: التّوراة والإنجیل والقرآن والعلم، موریس بوکای، ترجمه: حسن خالد.
[8]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: 279.
[9]- نک: تیسیر العلّام شرح عمدة الأحکام، عبدالله بسّام، ج 1، ص 34؛ تعریف عام بدین الإسلام؛ با عنوان: رسائل السّلام ورسل الإسلام، یوسف دجوی، صص 38- 39.
[10]- نک: توضیح الأحکام، ج 1، ص 137.
[11]- نک: تعریف عام بدین الإسلام، صص 41- 46.