اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

مبحث سوم: ویژگی‎های اسلوب اعجازآور قرآنی

مبحث سوم:
ویژگی
های اسلوب اعجازآور قرآنی

بلاغت سخن

بدون تردید اسلوب قرآن کریم دارای ویژگی‌های مهم و اعجازآوری از لحاظ بلاغت و بیان جذّاب خود است.

بلاغت سخن یعنی اینکه یک سخن دارای الفاظی فصیح و نظمی محکم و استوار باشد و دلالتی منظّم و کافی بر معنا کند.

فصاحت الفاظ

یعنی تلفّظ و جریان کلمات بر زبان و شنیدن آنها با گوش آسان و سبک باشد و برای ذوق و سلیقۀ انسان آشنا و مورد پسند بوده و علاوه بر این، متناسب با شیوۀ سخن قوم عرب یا براساس زبان آنان باشد.

استواری نظم

هر کلمه‌ای در محلّ مناسب خود به کار رود و این کلماتِ متناسب به درستی با یکدیگر ترکیب شوند، به گونه‌ای که نتوانی بر روی یک واژه دست بگذاری و بگویی: ای کاش این کلمه بر فلان واژه مقدّم یا مؤخّر از آن می‌بود!

نظم دلالت

یعنی همین که واژه‌ای به گوش انسان رسد، معنایش به دل و فکر انسان خطور کند.

رسیدن فوری یا تاخیری معنا به قلب، بستگی به هوش و فهم شنونده و نیز ظهور و شهرت و دقّت و غرابت معنا دارد.

نظم و استواری دلالت سخن، با بیان معانی به شیوه‌هایی که ماندگارتر و دلچسب‌تر است، صورت می‌گیرد؛ همچون تشبیه، ضرب المثل، انواع استعاره و کنایه‌‌ها با قرائنی که هدف متکلّم را به فهم شنوندگان نزدیک می‌سازد.

دلالت کافی بر معنا

یعنی اینکه لفظ و عبارت، معانی مورد نظر متکلّم را کاملا به مخاطبان انتقال دهد، به گونه‌ای که کلمات و اسلوب عبارت همچون آینه‌ای صاف باشد و تمامی معانی را به تو نشان دهد و هیچ چیزی را از ذهن و فکرت پنهان نکند.

هدف از معانی کاملِ یک عبارت، معانی مورد نظر انسان سخنور علاوه بر معانی اصلی مدّ نظر هر متکلّمی است. این معانی در علم بیان با عنوان «مستتبعات التّراکیب» مورد بررسی قرار می‌گیرد.

نویسندگان و شاعران بلیغ در این موارد که مربوط به بیان زیبا و جذّاب است، رقابت می‌کنند و بر این اساس، رتبه‌بندی می‌شوند؛ برخی از سخن‌ها در پایین‌ترین درجه و برخی در بالاترین رتبه قرار می‌گیرند. همواره به این درجات متفاوت می‌نگری تا به سخنی می‌رسی که فصاحت کلمات و استواری نظم و استحکام دلالت و معانی زیبا و کاملش تو را شگفت‌زده می‌کند![1]

ویژگی‌‌های بلاغت و بیان زیبای قرآن

پس از آوردن مقدّمه‌ای دربارۀ مفهوم بلاغت و بیان زیبا و جذّاب، بخشی از ویژگی‌های بلاغت قرآنی و بیان جذّاب و اعجازآور آن مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1- فصاحت مفردات قرآن

تمامی کلمات این کتاب جاوید متناسب بوده و در محلّ خود قرار گرفته و کاملا برای گوش، آشنا و روان است.

2- استواری نظم قرآن

کتاب آسمانی مسلمانان از این لحاظ، در اوج قرار دارد و به نهایت رسیده است. هیچ فرد آگاه به قوانین و شروط سخنوری و آشنا به سخن بلیغان، نمی‌تواند به عبارتی از جملات قرآن اشاره نماید و بگوید که ای کاش در این محل قرار نمی‌گرفت، یا اینکه به واژه‌ای اشاره نماید و بگوید: اگر فلان کلمه جایگزین واژۀ مذکور شود، این جمله منسجم‌تر و زیباتر می‌شود.[2]

3- استحکام دلالت واژگان و عبارات قرآن و حاضرساختن معانی در ذهن

در این کتاب، تشبیهاتی جذّاب، مَثَل‌هایی زیبا، استعاراتی شگفت‌انگیز و نو، مجازهایی لطیف، کنایه‌هایی بی‌نظیر و تعریض و اشاراتی متناسب با موقعیّت می‌بینی که از سخن صریح نیز زیباتر و جذّاب‌ترند.

4- رساندن معانی کامل

که با توجّه به موقعیّت، به طور صریح یا با اشاره بیان گشته‌اند. به آیه‌ای نگاه می‌کنی و معنای اصلی آن را به دقّت بررسی می‌نمایی و درحالی این آیه را تمام می‌کنی که فواید بسیاری را به دست آورده‌ای؛ مثلا حکمی را صادر نموده، دلیلی بیان کرده، موعظه و پندی ارائه داده یا حکمتی را روشن ساخته و امثال این موارد که بوسیلۀ آنها، راه هدایت آشکار می‌گردد و امور زندگی سامان می‌گیرد و افراد به بالاترین مراتب رستگاری در دنیا و آخرت می‌رسند.

5- تناسب زیبایی بیان قرآن بدون هیچ نوع اختلاف و تناقض

فرد سخنوری را می‌بینی که سخنانی زیبا ارائه می‌دهد و معانی جذّابی بیان می‌کند، امّا وقتی سخنش طولانی شود و موارد متعدّدی را بر زبان آورد، تفاوت آشکاری در شیوایی و فصاحت سخنانش دیده می‌شود، به گونه‌ای که می‌توانی ضعف و سستی عباراتش را بیان نمایی و با نقدی صحیح، اشتباهات بیشتری را از جملات پایانی وی بیرون آوری.

امّا قرآن کریم با وجود طولانی‌بودن زمان نزول و فراوانی سوره‌هایش، بازهم تمامی واژگان و عباراتش، زیبا و متناسب بیان شده است، چنانکه الله أ می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِیثِ کِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا [الزّمر: 23]

«الله تعالی بهترین سخن را نازل کرده است؛ کتابی که [آیاتش] متشابه [همانند یکدیگر] است.»

همچنین می‌فرماید:

﴿وَلَوۡ کَانَ مِنۡ عِندِ غَیۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ ٱخۡتِلَٰفٗا کَثِیرٗا [النّساء: 82]

«و اگر از سوی غیر الله بود، قطعاً اختلاف بسیاری در آن می‌یافتند.»

انسان بلیغ فنون متعدّدی از کلام را بررسی می‌نماید و در برخی از آنها متبحّر می‌گردد، امّا در برخی دیگر ضعیف است.

ولی قرآن کریم در فنون بسیاری؛ مانند موعظه، اقامۀ دلیل، تشریع احکام، وصف، وعد و وعید، قصص، انذار و سایر مواردی که مربوط به هدایت عمومی است، وارد شده و تمامی این امور را با الفاظی زیبا و اسالیبی بدیع بیان نموده است.[3]

6- بیان سخن به اندازۀ نیاز و حقیقت

مشخّص است که قرآن کریم حقایقی را بیان نموده و از این طریق، شریعتی گسترده را تاسیس کرده است. قرآن در این زمینه همچون شیوۀ سخنوران را در آوردن مدح، رثا، تبریک، غزل و توصیف صحنه‌ها و ... را پیش نگرفته است؛ شیوۀ کسانی که مهار افکارشان را رها نموده و به خیال‌پردازی پرداخته و در این زمینه، بسیار زیاده‌روی کرده‌اند.

قرآن کریم معانی و مفاهیمی که مقتضی صداقت در گفتار و بیان سخن به اندازۀ لازم و واقعیّت است را نقل می‌کند و می‌بینی که کاملا برخوردار از فصاحت و بلاغت است.[4]

7- خالی‌بودن قرآن از ظاهرسازی و تکلّف

در شعر، خطبه و یا نامۀ برخی از سخنوران، نوعی تکلّف و ظاهرسازی یافت می‌شود و برخی سخنانشان خوب، برخی متوسّط و برخی بی‌ارزش است و تکلّف در آنها احساس می‌گردد.

چنین ویژگی و صفتی بر سخن منظوم و منثور آنان برای بیان معنا با کلامی موزون یا غیرموزون دیده می‌شود.

امّا قرآن کریم در اوج زیبایی بیان قرار دارد و فرد آگاه به بلاغت و ناقد در این زمینه، نمی‌تواند واژه‌ای بی‌ارزش و غیربلیغ پیدا کند، بلکه روح بلاغت در تمامی آیات و سوره‌هایش احساس می‌شود و هرگز متکلّفانه نیست؛ فرقی نمی‌کند که در ترسیم و بیان معانی یا نظم و ترتیب الفاظ و عبارات باشد.[5]

8- تکرار قصّه‌ها با بهترین نوع بیان

یکی دیگر از مظاهر و نشانه‌های بلاغت قرآن، بیان قصّه‌ها به بهترین شکل ممکن و آوردن آنها در سوره‌های متفاوت براساس اقتضای حال و مقام است، به گونه‌ای که اگر حکایت و نقل آنها در مواضع متعدّد مقایسه شود، در درجه و مرتبۀ واحدی از بلاغت قرار دارند و باهم یکسانند.

ولی انسان بلیغ گاهی اوقات داستانی را با عباراتی جذّاب و زیبا نقل می‌کند و سپس در جایی دیگر، آن را با الفاظ و اسلوبی پایین‌تر و بی‌ارزش بیان می‌نماید.[6]

9- استفادۀ قرآن از روش تقسیم و بخش‌بخش‌کردن

شیوه‌ای جدید در زبان عربی که در فصل‌فصل کردن و دسته‌دسته‌نمودن مطالب کاربرد دارد.[7]

برخی از شاخصه‌های اعجاز بیانی قرآن کریم ارائه گردید.


 



[1]- نک: إعجاز القرآن، صص 50- 51 و 65؛ بلاغة القرآن، محمّد خضر حسین، صص 7- 8.

[2]- نک: همان، صص 260- 265؛ همان، ص 98.

[3]- نک: إعجاز القرآن، صص 66- 70 و 265؛ بلاغة القرآن، صص 9- 10.

[4]- نک: همان، ص 76؛ همان، ص 10.

[5]- نک: بلاغة القرآن، ص 11؛ تفسیر التّحریر والتّنویر، ج 1، صص 64- 65.

[6]- نک: إعجاز القرآن، صص 82- 83؛ بلاغة القرآن، صص 10- 11.

[7]- نک: تفسیر التّحریر والتّنویر، ج 1، ص 120.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد