اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

مبحث ششم: اعجاز غیبی

مبحث ششم:
اعجاز غیبی

1- مفهوم اعجاز غیبی

یکی دیگر از انواع اعجاز قرآن که عالمان از آن نام برده‌اند، اخبار غیبی است؛ یعنی آنچه از محمّد ج غایب بوده و در حضور ایشان صورت نگرفته است. بر این اساس، اخبار مربوط به ابتدای پیدایش هستی و تمامی اتّفاقات مهم شکل‌گرفته از زمان آفرینش آدم ÷ تا بعثت پیامبر ج، از امور غیب به شمار می‌روند.

همچنین حوادثی که در زمان پیامبر ج اتّفاق می‌افتاد و از دید ایشان غایب بود، امّا از طریق وحی آگاه می‌شدند؛ مانند اینکه الله متعال پیامبر ج را از مکر و نیرنگ یهود و منافقان باخبر ساخت.

و نیز شامل اخبار آیندۀ هستی و موجودات می‌شود.[1]

بنابراین اعجاز غیبی شامل امور غیب گذشته، زمان حاضر و آینده است.

در برخی از فصول تحقیق حاضر، مطالبی دربارۀ اخبار غیبی بیان شد؛ مانند خبر از شرایط و احوال امّت‌های پیشین و اخبار موجود در زمان پیامبر ج و خبر از آینده؛ همچون نشانه‌ها و شرایط قیامت و امثال آن.

2- اهداف خبر از امور غیبی گذشته

با بررسی قصّه‌های قرآنی و اخبار امّت‌های پیشین، در می‌یابیم که هدف اصلی این نوع از اخبار غیب، اثبات صداقت پیامبر ج است. در بسیاری مواضع، قرآن کریم با اشاره به مطابقت آنچه بیان نموده با آنچه در کتاب‌های پیشین آمده، موضوع مذکور را اثبات می‌نماید، چنانکه در آیۀ زیر می‌خوانیم:

﴿وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ [یونس: 37]

«و چنان نیست که این قرآن از جانب غیر الله متعال [و] به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق [کنندۀ] آنچه پیش از آن است، بوده و توضیحى از آن کتاب است که تردیدى در آن نیست [و] از پروردگار جهانیان است.»

خبر از امور غیبی گذشته، اهدافی فرعی نیز دارد؛ مانند:

أ- تثبیت قلب پیامبر ج

اطمینان‌دادن به ایشان که یقین کنند روش پیامبران و رسولان پیشین را در پیش گرفته‌اند و بدانند که سرزنش و دشمنی و سرکشی مشرکان، یکی از قوانین الهی در تمامی اقوام و ملّت‌هاست، چنانکه الله أ می‌فرماید:

﴿وَکُلّٗا نَّقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَکَۚ وَجَآءَکَ فِی هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةٞ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ [هود: 120]

«و ما هریک از اخبار پیامبران را بر تو بازگو کردیم تا بوسیلۀ آن، دلت را استوار گردانیم. و در این [قرآن] برای تو حقیقت، و برای مؤمنان موعظه و تذکّری آمده است.»

ب- تربیّت و تهذیب امّت

بوسیلۀ درس و پندهایی که در قصّه‌های پیشینیان مطرح می‌شود؛ همچون اخلاص و توکّل در قصّۀ ابراهیم، نیکی و وفاداری و اطاعت در قصّۀ اسماعیل و صبر و تحمّل در ماجرای ایّوب † .

ت- توسعه و رشد احساسات شریف و باارزش

چنانکه الله تعالی در قصّۀ یوسف ÷ می‌فرماید:

﴿لَقَدۡ کَانَ فِی قَصَصِهِمۡ عِبۡرَةٞ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِۗ مَا کَانَ حَدِیثٗا یُفۡتَرَىٰ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ کُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ [یوسف: 111]

«یقیناً در داستانهایشان عبرتی برای خردمندان است. این [قرآن] سخنی نبود که [به دروغ] بافته شود، بلکه تصدیق‌کنندۀ کتاب‌هایی است که پیش از آن بوده و بیان‌کننده [و شرح] هرچیز و هدایت و رحمت برای گروهی است که ایمان می‌آورند.»

و نیز می‌فرماید:

﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَرۡیَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِیشَتَهَاۖ فَتِلۡکَ مَسَٰکِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡکَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِیلٗاۖ وَکُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِینَ [القصص: 58]

«و چه بسیار قریه‌ها [و آبادی‌ها] یی را که بر اثر فزونی نعمت، مست و مغرور شده بودند، هلاک کردیم! پس این خانه‌های [ویران شدۀ] آنان است، که بعد از این افراد فقط [افراد] اندکی در آنها سکونت کردند و ما وارثشان بودیم.»

ث- آشکارساختن نوعی از اعجاز بیانی قرآن کریم

گاهی اوقات، یک قصّه چندین بار تکرار می‌گردد و در هر مرتبه، مسائل و امور جدیدی احساس می‌شود و اصل ماجرا حفظ گشته بدون اینکه تناقضی در وقایع و اتّفاقاتش روی داده باشد و این مطالب با اسلوبی اعجازآور که در توان بشر نیست، بیان می‌گردد.[2]

3- اهداف خبر از امور غیبی حال حاضر

اهداف اساسی این امر، تأیید دعوت اسلام و حمایت و تداوم آن با دلیل و حجّت و تربیّت و تهذیب امّت است.

علاوه بر این، پیامبر ج را در آنچه از جانب پروردگارش به مردم می‌رساند، تأیید و تصدیق می‌نماید، چون رسول الله ج علمی به آنچه در غیابشان اتّفاق افتاده یا تصمیم گرفته شده و اجرا گشته، نداشته‌اند تا اینکه قرآن کریم این امور را برایشان روشن ساخته ‌است.[3]

4- اهداف خبر از امور غیبی آینده

هدف اصلی این نوع اخبار، ایجاد و ریشه‌دارکردن ایمان در دل و توکّل صحیح بر الله تعالی است؛ یعنی آفریدگار آسمانها و زمین و ذاتی که کلید امور در اختیارش است و همین که دستور به اجرای کاری دهد، فورا صورت می‌گیرد.

برخی از اهداف فرعی این موضوع عبارت است از: تصدیق پیامبر ج و ایمان و باور به اینکه ایشان از روی هوا و هوس سخن نمی‌گویند و فقط وحی پروردگار را می‌رسانند.[4]

5- چگونگی دلالت اخبار غیبی بر صداقت قرآن کریم

بدون تردید محمّد ج هنگام بیان اخبار پیشین و امور پنهان زمان حاضر یا وعده‌ها و اخبار آینده، بسیار مطمئن و ثابت‌قدم سخن می‌گفتند درحالی که مطّلع از کتاب‌های پیشینیان نبوده و هیچ اختیاری در امور آینده نداشتند و خودشان اعتراف نموده و تأکید داشتند که غیب نمی‌دانند. الله أ می‌فرماید:

﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ [الأعراف: 188]

«بگو: من مالک سود و زیان خویشتن نیستم مگر آنچه را الله بخواهد. و اگر غیب می‌دانستم، خیر [و سود] بسیاری [برای خود] فراهم می‌ساختم و هیج بدی [و زیانی] به من نمی‌رسید، من فقط بیم‌دهنده و بشارت‌دهنده‌ای برای گروهی که ایمان می‌آورند، هستم.»

اگر ایشان متّکی بر اصل و سندی معتبر و قوی نمی‌بودند، هرگز چنین سخن نمی‌گفتند و با آن همه عقل و درایت و تفکّر و آرامش در انجام امور، از روی گمان، مردم را به سوی اسلام و قرآن فرا نمی‌خواندند و الله متعال پیامبر خویش را با رسالت و نبوّت، گرامی نمی‌داشت.

بنابراین قطعاً وحی الهی را بازگو می‌کردند و صداقت و درستی ایشان که موافق با قرآن کریم از ابتدای نزول تا قطع آن با وفات پیامبر ج بود، قابل دقّت و بررسی است.

صداقت و درستی اخبار قرآنی بسیار واضح و آشکار است و هیچ‌کس و حتّی دشمنان اسلام نمی‌توانند آن را انکار کنند؛ آنان علی‌رغم بت‌پرستی و شرک و تکذیبی که داشتند، در باطن خویش معترف به صداقت و حقّانیّت قرآن بودند و حتّی پیامبر ج را نیز انسانی بزرگ و محترم می‌دانستند.

مشرکان عرب بر اثر برخورد و زندگی با پیامبر ج و مؤمنان، این حقیقت را دریافته بودند و حوادث و اتّفاقات هستی، بسیاری از اخبار قرآنی را تأیید نمود.[5]

اهل کتاب نیز با شناخت و بررسی کتاب‌های خویش، به صداقت قرآن در خبردادن از حوادث پیشین پی بردند و همچنین از این طریق که قرآن توطئه‌ها و نقشه‌های آنان را علیه اسلام و مسلمانان، بر ملا می‌ساخت.[6]

اخبار صادقانۀ قرآن دلیلی آشکار و برهانی قطعی بر این است که معجزۀ جاوید اسلام کلام پروردگار جهانیان -ذاتی که به طور یکسان از گذشته و آینده خبر دارد و هیچ چیز بر وی پوشیده نیست- است.

صداقت قرآن کریم برای هر بینا و بابصیرتی که ده‌ها نوع از اخبار قرآنی را دیده که به وقوع پیوسته، آشکار و نمایان است و هنوز هم موارد دیگری از این قبیل در هستی و میان انسانها و حوادث عام جهان صورت می‌گیرد و به وقوع خواهد پیوست.

اخبار غیبی قرآن و تأیید آنها توسّط وقایع و مخالفت‌نکردن با این امور؛ حتّی در موردی جزئی، نشان می‌دهد که قرآن کریم وحی نازل‌شده از جانب آفریدگار زمین و آسمانهاست که بر رسول الله ج نازل شده تا دلیل و علامت صداقت ایشان باشد.[7]




[1]- نک: إعجاز القرآن، صص 62- 65؛ الجواب الصّحیح لمن بدّل دین المسیح، شیخ الإسلام ابن‌تیمیّه، ج 5، صص 319- 324؛ مباحث فی إعجاز القرآن، ص 235؛ الرّسل والرّسالات، ص 174.

[2]- نک: مباحث فی إعجاز القرآن، صص 238- 239؛ الرّسل والرّسالات، صص 174- 178.

[3]- نک: مباحث فی إعجاز القرآن، ص 241؛ الرّسل والرّسالات، صص 174- 178.

[4]- نک: همان، ص 260؛ همان، ص 174.

[5]- نک: همان، ص 261.

[6]- نک: بخش سوم از این فصل.

[7]- نک: الجواب الصّحیح لمن بدّل دین المسیح، ج 5، صص 324- 328؛ مباحث فی إعجاز القرآن، صص 261- 262.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد