اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

مبحث سوم: توصیف مکّه و کعبه در کتاب‎های آسمانی پیشین

مبحث سوم:
توصیف مکّه و کعبه در کتاب
های آسمانی پیشین

بدون تردید کتاب‌های پیشین و در دسترس اهل کتاب، صراحتا از مکّۀ مکرّمه و کعبۀ مشرّفه نام برده‌ و آن دو را توصیف کرده‌اند، به گونه‌ای که تردیدی در صداقت نبوّت محمّد ج و اینکه از مکّه مبعوث گشتند، باقی نگذاشته‌اند و نیز مردم را به گرامیداشت کعبه و حجّ بیت الله فرا خوانده‌اند، و سایر ویژگی‌هایی که در این کتاب‌ها بیان شده است.

اگر اهل کتاب در مورد آیات روشن قرآن کریم مجادله کنند و آنها را انکار نمایند، هرگز نمی‌توانند آنچه در کتاب‌های مقدّسشان دربارۀ مکّه و کعبه وارد شده است را ردّ و انکار کنند.

در ادامه، برخی از صفات بیت الله و مکّه بیان می‌گردد.

بیشتر این صفات با عین عبارات اهل کتاب و برخی با آوردن مفهوم آنها بازگو می‌شود و پس از آن، برخی از بشارت‌ها بیان خواهد شد.

گفتار اول: صفات مکّه و کعبه در کتاب مقدّس

در کتاب مقدّس، ویژگی‌های فراوانی برای مکّه و کعبه بیان شده است؛ از جمله:

1.     اورشلیم جدید و اورشلیم دوران مسیح و نجات‌یافته و موعود؛

2.     صحرا یا کوه‌های فاران که اسماعیل و مادرش إ در آنجا زندگی کردند و الله تعالی برایشان چشمۀ آبی را به وجود آورد؛

3.     شهری که ابراهیم ÷ با شوق و اشتیاق به آن می‌نگریست؛

4.     ساکنانش بنوقیدار؛ از نسل سیّدنا اسماعیل هستند؛

5.     شهر امانتدار صادق و رئیس خلایق؛

6.     مجسّمه [بتی] در آن نیست؛

7.     مجسّمۀ سلیمان ÷ با آن همه بزرگی، در برابر خانۀ جدید، هیچ است؛

8.     خانۀ جدید به شکل مکعب [و چهار گوش] است؛

9.     در آنجا، سنگی شریف وجود دارد؛

10. همچون عروس، با تاج و زیورآلات آراسته می‌گردد؛

11. هیچ کس نمی‌تواند به آن ضرری برساند و ترس نزدیک به آن نمی‌شود؛

12. در کنار کعبه، آب حیات [زمزم] به صورت مجّانی جریان دارد و مایۀ شفاست؛

13. درهایش شبانه‌روز باز است و هرگز بسته نمی‌شود؛

14. هر سواره [و جنبنده‌ای] در آنجا به زانو و سجده می‌افتد؛

15. در آنجا راهی به نام راه مقدّس وجود دارد که فرد نجس از آن عبور نمی‌کند؛

16. شیء نجس واردش نمی‌شود؛

17. فرزندانش بیشتر از فرزندان قدس هستند؛

18. گنجایش ساکنان و داعیانش را ندارد [افراد زیادی در این مکان ساکن می‌شوند]؛

19. فرشتگان در روبرویش سجده نموده و گرد و غبارش را پاک می‌کنند؛

20. کوه‌ها و تپّه‌ها از بین می‌روند، امّا احسان و نعمت الهی از آنجا برداشته نمی‌شود؛

21. ثروت دریا و امّت‌ها به این مکان می‌رود؛

22. مردم از راه‌های دور آمده و در آنجا جمع می‌شوند؛

23. این سرزمین گنجایش شتر و گوسفندانی که از غرب و شرق -سبأ، مدین، فاران و قیدار- می‌آید را ندارد و مردان مأرب خادمانش هستند؛

24. کوهی مبارک [عرفات] دارد که مردم به سویش می‌روند تا الله متعال را در آنجا عبادت کنند؛

25. تمامی مردم در کنار آن خانه، از لحاظ آزادی و برای تقرّب به الله متعال با یکدیگر یکسانند؛

26. نام الله بر پیشانی اهلش نوشته شده است -علامت آنان بر اثر سجده، در چهره‌هایشان مشخّص است-؛

27. مردم در اطراف خانه، از ادرار و مدفوع‌کردن منع شده‌اند؛

28. سر مرد در آنجا لخت است و زن سرش را می‌پوشد و مردان محلّ بستن ازار [شکم] تا دو ران خویش را می‌پوشند و موهای سرشان را کوتاه می‌کنند [احرام و بیرون‌شدن از احرام].

برخی از ویژگی‌های مکّه که مفسّرانِ تورات را دربارۀ این شهر حیرت‌زده کرده است، بیان گردید، زیرا آنان نمی‌خواهند حقیقت را بپذیرند. این ویژگی‌ها همچون خورشید روشن است، امّا مفسّران تورات آنها را نادیده می‌گیرند و به تفسیرهای متناقضی روی می‌آورند؛ گاهی اوقات، گمان می‌کنند که این صفات دربارۀ شهری آسمانی بیان شده و در برخی موارد، ادّعا دارند که مراد از آن، اورشلیم خیالی بوده و گاهی اوقات، گمان می‌کنند که اورشلیم کامل مسیحیّت در دورۀ طلایی آنان خواهد بود.

این افراد نمی‌دانند که با آوردن توضیحات مذکور، علیه خودشان گواهی داده‌اند که أورشلیم، آن قدس معروف نیست و ساکنانش بنی‌اسرائیل نیستند.

این گونه صبح برای فرد بینا روشن گشت و سپاس معبودی که حقیقت را آشکار ساخت.

هر کس از روشنفکران غربی که در این باره تردید نماید، باید به پخش زندۀ نماز تراویح و مراسم حج از طریق ماهواره بنگرد و ویژگی‌هایی که خوانده را با آنچه می‌بیند، مقایسه کند تا بداند که چرا الله متعال دانشمندان ملّتش را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید:

﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لِمَ تَلۡبِسُونَ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَکۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ [آل‌عمران: 71]

«ای اهل کتاب! چرا حق را به باطل می‌آمیزید و حق را کتمان می‌کنید درحالی که خودتان می‌دانید؟!»

و نیز سخن مسیح ÷ را به یاد آورد که به زنی سامری وقتی پرسید کدام‌یک از دو قبلۀ بنی‌اسرائیل بهتر است، گفت: «ای زن! بدان زمانی خواهد آمد که پروردگار نه در این کوه سامره و نه در اورشلیم، بلکه در جایی دیگر پرستش خواهد شد.» [1]

بر این اساس، امانتداری علمی و آزادی تحقیق باعث می‌شود که انسان عاقل دوباره به تمامی بشارت‌ها و اخبار دقّت نماید و به همۀ تفسیرها شک کند و در این حالت، به آسانی، قبلۀ امّت مختار و وعده‌داده‌شده به نصرت الهی را خواهد شناخت. ما مسلمانان امیدواریم که این قوم راه‌حل‌های موجود را برای حلّ رموز و اسرار بشارت‌ها و اخبار به کار گیرند تا الله متعال هرکس را که بخواهد، هدایت گرداند.[2]

در گفتار بعدی، برخی از بشارت‌هایی که مطالب قبلی را تأکید و تأیید می‌نماید، بیان می‌گردد.

گفتار دوم: بشارت کتابهای پیشین دربارۀ مکّه و کعبه

در گفتار قبلی، بعضی از صفات موجود در کتاب‌های آسمانی قبلی در مورد مکّه و کعبه بیان گردید و در این گفتار، متن برخی از آن بشارت‌ها آورده خواهد شد؛ بشارت‌هایی که اوصاف مذکور را تأیید و تأکید نموده و حتّی برای افرادی که از کم‌ترین بصیرت و عقل برخوردار باشند، دلیل و حجّت خواهد بود.

1.     أشعیای نبی در توصیف مکّه می‌گوید: «به اطرافت نگاه کن که خوشحال و شادمان خواهی شد وقتی ذخایر دریا به سویت می‌آید و گروه‌هایی از مردم برای حج نزد تو خواهند آمد، به گونه‌ای که مرکب‌هایشان تمام سرزمینت را در بر خواهند گرفت و سرزمینت گنجایش چیزهایی که در کنارت جمع می‌شوند را ندارد. قوچ‌های مدین به سوی تو آورده می‌شود و ساکنان سبأ[3] نزدت می‌آیند و گوسفندان فاران به طرف تو رانده می‌شوند و مردان مأرب[4] برایت خدمت می‌کنند.»[5]

شیخ الإسلام ابن تیمیّه / بشارت مزبور را چنین توضیح می‌دهد: «تمامی این ویژگی‌ها در مکّه واقع شد؛ ذخایر و معادن بحرین به آنجا برده شد، گروه‌هایی از مردم در آنجا حج می‌کنند، گوسفندان فاران – به عنوان قربانی و هدیه- به سمت مکّه رانده شد. فاران صحرایی وسیع است که مکّه در میان آن قرار دارد. سرزمین مکّه گنجایش مرکب‌هایی که مردم و اموالشان را با خود می‌آورند، ندارد. و اهل سبأ؛ یعنی ساکنان یمن نیز به آنجا آمدند.»[6]

2.     أشعیای نبی ÷ دربارۀ مکّه چنین می‌آورد: «ای نازا! برو و خوشحالی کن و تسبیح بگو و شاد باش که آبستن نمی‌شوی، زیرا ساکنان تو بیشتر از افراد من هستند.»[7]

شیخ الإسلام ابن تیمیّه می‌گوید: «مراد از اهلش، بیت المقدّس و هدف از ناز، مکّه – الله تعالی او را گرامی بدارد- است، چون پیش از پیامبرمان ج، پیامبر دیگری در آنجا مبعوث نگشت.

امکان ندارد که مراد از نازا، بیت المقدّس باشد، چون خانه و قبلۀ پیامبران و معدن وحی بود و همواره پیامبری از آنجا برانگیخته می‌شد.»[8]

3.     أشعیاء درحالی که هدفش مکّه بود، چنین گفت: «من تو را با دستانم ساختم و به زودی فرزندانت به سرعت نزدت خواهند آمد و کسی که قصد ایجاد ترس و وحشت در تو را داشته باشد، از آنجا اخراج می‌گردد. پس به اطرافت نگاه کن که به زودی آنان خواهند آمد و در کنارت جمع خواهند شد. سپس مسمّی به نام من می‌شوی و من حّی و زنده‌ام و از این رو، با حلی و زیورآلات پوشانده خواهی شد و همچون عروس، با اکلیل[9] [تاج] مزیّن خواهی گشت و خرابات[10] [مواضع] تو گنجایش ساکنان و داعیان فراوانت را نخواهند داشت. کسی نمی‌تواند در تو ایجاد ترس و وحشت کند. فرزندانت آن قدر زیاد خواهند شد که می‌گویی چه کسی می‌تواند این همه انسان را روزی ‌دهد درحالی که من تنها هستم. آنان رقوب[11] [شخصی بی‌فرزند] را می‌بینند، پس ای پروردگارم! چه کسی ضمانت این افراد را می‌کند؟!»[12]

ابن تیمیّه / می‌گوید: «سخن أشعیاء ÷ دربارۀ کعبه بسیار روشن است؛ الله متعال این خانه را با زیور و پارچه‌های دیبای فاخر پوشانده و خلفا و پادشاهان را مسؤول خدمت به آن قرار داده و در سرزمین مکّه نیز افراد زیادی از حاجیان و ساکنان را مستقر کرده است.

همچنین هرکس که قصد ایجاد وحشت و تخریب در مکّه را داشته باشد، از آنجا اخراج می‌گردد و هرگز موّفق به این کار نمی‌شود و مکّه همواره گرامی و محترم باقی می‌ماند و کسی نمی‌تواند آن را خوار و خراب سازد و زمانی که اصحاب فیل چنین قصدی کردند، الله ﻷ آن عذاب مشهور را بر آنان نازل کرد و این سرزمین از زمان ابراهیم خلیل ÷ آباد و محلّ اجرای مراسم حج بوده است.

بر خلاف بیت المَقدَس که چندین بار تخریب و خالی از سکنه شد و دشمن بر آن و ساکنانش مسلّط گشت.

بشارت به اینکه کسی نمی‌تواند در آنجا ایجاد رعب و وحشت کند، دربارۀ کعبه و نه بیت المقدّس است، چنانکه الله تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَن یُرِدۡ فِیهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ [الحج: 25]

«و کسی‌ که از روی ستم در آنجا کجروی [و انحراف از حق را] بخواهد، از عذاب دردناک به او می‌چشانیم.»

وی در ادامه چنین می‌آورد: «زیادی فرزندانش؛ یعنی کسانی که به حج می‌روند و در هنگام نماز، به سمت آن روی می‌آورند، چندین برابر ساکنان بیت المَقدَس هستند.»[13]

4.     أشعیاء ÷ در کتاب خود دربارۀ حرم می‌گوید: «گرگ و شتر در آنجا باهم می‌چرند [و زندگی می‌کنند].»[14]

طبیب القلوب؛ ابن قیّم / در توضیح این بشارت می‌گوید" «مژدۀ مذکور اشاره به امنیّت [حرم مکّی] دارد که الله متعال از میان تمامی سرزمین‌ها، به این سرزمین چنین امنیّتی بخشید و به همین سبب، آن را شهر امن [البلد الأمین] نامید و فرمود:

﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا حَرَمًا ءَامِنٗا وَیُتَخَطَّفُ ٱلنَّاسُ مِنۡ حَوۡلِهِمۡۚ [العنکبوت: 67]

«آیا ندیدند که همانا ما حرم امنی [برایشان] قرار دادیم، درحالی ‌که مردم از اطرافشان ربوده می‌شوند؟!»

و درحالی که نعمت‌هایش را بر ساکنان آنجا بر می‌شمارد، می‌فرماید:

﴿إِۦلَٰفِهِمۡ رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ وَٱلصَّیۡفِ٢ فَلۡیَعۡبُدُواْ رَبَّ هَٰذَا ٱلۡبَیۡتِ٣ ٱلَّذِیٓ أَطۡعَمَهُم مِّن جُوعٖ وَءَامَنَهُم مِّنۡ خَوۡفِۢ [قریش: 2- 4]

«[همان] الفتشان در سفر‌های [تجاری] زمستانی [به یمن] و تابستانی [به شام]. پس باید پروردگار این خانۀ [کعبه] را پرستش کنند. همان [پروردگاری] که آنان را از گرسنگی [نجات و] طعام داد، و از ترس و خوف، اِیمنشان داشت.»[15]

مختصری از آنچه در کتاب‌های آسمانی پیشین دربارۀ مکّه و حرم و کعبه آمده است، بیان گردید.


 



[1]- یوحنّا 4: 21.

[2]- نک: یوم الغضب؛ قراءة تفسیریّة لنبوآت التّوراة عن نهایة دولة إسرائیل، سفر الحوالی، صص 51- 54؛ نمونه‌های موجود در مبحث پیشین و نیز در گفتار پیش رو را بررسی کن.

[3]- سبأ: نام سرزمینی در یمن.

[4]- خادمان کعبه و فرزندان مأرب بن اسماعیل ÷.

[5]- نک: الجواب الصّحیح، ج 5، ص 255؛ و نیز سفر أشعیاء، إصحاح 60: 4- 7؛ عهد قدیم، ص 840.

[6]- الجواب الصّحیح، ج 5، ص 256؛ نک: هدایة الحیاری، ص 155.

[7]- الجواب الصّحیح، ج 5، ص 259؛ همچنین نگاه کنید به ترجمۀ کنونی این بشارت در سفر أشعیاء، إصحاح 54: 1- 3؛ عهد قدیم: ص 835.

[8]- الجواب الصّحیح، ج 5، ص 259؛ نک: هدایة الحیاری، ص 156.

[9]- همچون دستاری که مزیّن با جواهر است و تاج را نیز اکلیل گویند؛ نک: مختار الصّحاح، ص 577.

[10]- خرابات به معنای مواضع و مکان‌هاست؛ نک: مختار الصّحاح، ص 171.

[11]- رقوب یعنی کسی که فرزندی ندارد؛ نک: المصباح المنیر، ص 234.

[12]- الجواب الصّحیح، ج 5، ص 263.

[13]- همان، صص 263- 265.

[14]- هدایة الحیاری، ص 157؛ نک: إصحاح 61 از سفر أشعیاء.

[15]- هدایة الحیاری، ص 157.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد