الله سبحانه وتعالى، همان معبود ماست که او را میپرستیم و همو پروردگار و آفریدگار ماست.
«لا إله إلا الله» یعنی معبود بر حقی جز الله نیست.
إله همان معبودی است که عبادت میشود، نه به معنای پروردگار یا خالق.
﴿ءَالِهَةٞ﴾ به معنای معبودهایی است که به جای الله پرستیده میشوند، نه به معنای پروردگاران یا آفریدگاران.
بنابراین کسی که میگوید: لا إله إلا الله و غیر الله را میپرستد؛ یعنی غیر الله را همراه الله میخواند یا برای غیر الله همراه الله قربانی میکند، معنای لا إله إلا الله را نمیداند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ یَعۡکُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡۚ قَالُواْ یَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا کَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّکُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ١٣٨ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٞ مَّا هُمۡ فِیهِ وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٣٩ قَالَ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِیکُمۡ إِلَٰهٗا﴾ [الأعراف: 138-140]. «وما بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم، آنگاه بر گروهی گذشتند که اطراف بتهای خود با تواضع و فروتنی گرد آمده بودند. گفتند: «ای موسی! برای ما (نیز) معبودی قرار ده، همانگونه که آنها معبودهایی دارند». (موسی) گفت: «حقا، شما گروهی نادان و جاهل هستید (و عظمت الله را نمیدانید). بیگمان اینها عاقبت کارشان نابودی است و آنچه انجام میدادند (نیز) باطل است». (سپس) گفت: «آیا غیر از الله، معبودی برای شما بجویم؟! در حالیکه او شما را بر جهانیان (= مردم عصرتان) برتری داد».
قوم موسى از او خواستند که معبودی برایشان قرار دهد تا او را عبادت کنند؛ چنانکه گروهی که بنیاسرائیل به آنان رسیدند، معبودهایی داشتند که آنان را میپرستیدند.
الله متعال میفرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّیٓ أَرَىٰکَ وَقَوۡمَکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ٧٤﴾ [الأنعام: 74]. «و (بیاد آور) هنگامی را که ابراهیم به پدرش آزر گفت: «آیا بتها را به پرستش میگیری؟! من تو و قوم تو را در گمراهی آشکار میبینم».
هدهد سلیمان وقتی قومی را دید که به جای الله، خورشید را میپرستیدند، کارشان را نپسندید و گفت چرا الله را نمیپرستند که فقط او سزاوار عبادت است و معبود بر حقی جز او نیست:
الله به نقل از هدهد میفرماید: ﴿أَلَّاۤ یَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِی یُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَیَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ٢٥ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِیمِ۩٢٦﴾ [النمل: 25-26]. «چرا برای الله سجده نمیکنند که آنچه را در آسمانها و زمین پنهان است بیرون میآورد، و آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار میکنید (همه را) میداند. الله که جز او معبودی نیست، پروردگار عرش عظیم است».
فرعون خودش را معبودی قرار داد تا مردم او را بپرستند و از موسی خواست که او را بپرستد یا زندانی خواهد شد:
الله سخن فرعون را اینگونه بازگو میفرماید: ﴿قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَیۡرِی لَأَجۡعَلَنَّکَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِینَ٢٩﴾ [الشعراء: 29]. (فرعون) گفت: «اگر معبودی جز من برگزینی، البته تو را از زندانیان قرار خواهم داد».
تمام رسولان الله به قومشان خبر دادند که معبود بر حقی جز الله نیست، پس او را بپرستید و غیر او را رها کنید:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢٥﴾ [الأنبیاء: 25]. «و (ما) پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی کردیم که: معبودی جز من نیست، پس تنها مرا عبادت کنید».
نوح ÷ پیام مذکور را اینگونه به قومش بیان کرد:
﴿لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَکُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسۡرٗا٢٣﴾ [نوح: 23]. «معبودان خود را رها نکنید. و (بخصوص) «ود» و «سواع» و «یغوث» و «یعوق» و «نسر» را رها نکنید».
ود، سواع، یعوق، یغوث و نسر، مردان صالحی بودند و قوم نوح آنان را میپرستیدند تا آنان را به خدا نزدیک کنند.
الله نمیپذیرد که غیر او در عبادت با او شریک شود. الله فقط دین خالص را میپذیرد:
الله متعال میفرماید: ﴿فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ٢ أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلۡخَالِصُ﴾ [الزمر: 2-3]. «پس الله را پرستش کن و دین را برای او خالص گردان. آگاه باشید که دین خالص از آن الله است».
هود به قومش گفت:
الله متعال میفرماید: ﴿وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُ﴾ [الأعراف: 65]. «و به (سوی قوم) عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! الله را پرستش کنید که جز او معبودی (راستین) برای شما نیست».
﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِنَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَحۡدَهُۥ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ٧٠﴾ [الأعراف: 70]. گفتند: «آیا به (نزد) ما آمدهای که تنها الله را عبادت کنیم، و آنچه را نیاکانمان میپرستیدند، رها کنیم؟! پس اگر از راستگویان هستی، آنچه را (از عذاب الهی) به ما وعده میدهی، بیاور».
وقتی محمد ج این پیام را به قومش ابلاغ کرد، آنان چنین پاسخ دادند:
﴿أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٌ عُجَابٞ٥﴾ [ص: 5]. «آیا (همۀ) معبودان را یک معبود قرار داده است؟ بیگمان این چیزی عجیبی است».
تمام معبودهایی که به جای الله عبادت میشوند، فقط در زمین مورد پرستش و عبادت قرار میگیرند، اما الله ـ تنها معبودی است که در آسمان و زمین عبادت میشود:
الله متعال میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی فِی ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٞ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٞۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡعَلِیمُ٨٤﴾ [الزخرف: 84]. «و او کسی است که در آسمان معبود است، و در زمین (نیز) معبود است، و او حکیم داناست».
نصاری میگویند همراه الله، معبودان دیگری هستند؛ الله بسیار بلندمرتبهتر است از آنچه آنان میگویند و معبود بر حقی جز الله به تنهایی وجود ندارد:
الله متعال میفرماید: ﴿لَّقَدۡ کَفَرَ ٱلَّذِینَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ ثَالِثُ ثَلَٰثَةٖۘ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّآ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾ [المائدة: 73]. «آنها که گفتند: «الله سومین (اقنوم) ثلاثه است» به یقین کافر شدند، معبودی (به حق) جز معبود یگانه نیست».
﴿وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ یَٰعِیسَى ٱبۡنَ مَرۡیَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَٰهَیۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾ [المائدة: 116]. «و (بیاد بیاور) که الله میفرماید: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را به عنوان دو معبود به جای الله انتخاب کنید؟».
عیسی گفت: ﴿سُبۡحَٰنَکَ مَا یَکُونُ لِیٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَیۡسَ لِی بِحَقٍّ﴾ [المائدة: 116]. «(عیسی) گوید: «تو منزهی! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست بگویم!».
﴿مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِی بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمۡ [المائدة: 117]. «من چیزی جز آنچه مرا به آن فرمان دادی به آنها نگفتم (به آنها گفتم:) الله را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست».
الله به بندگانش فرمان داده که دو معبود را برای عبادت برنگزینند، بلکه واجب است دلها و اعضا فقط بهسوی الله روی آورند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَقَالَ ٱللَّهُ لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَإِیَّٰیَ فَٱرۡهَبُونِ٥١﴾ [النحل: 51]. «و الله فرمود: دو معبود را نگیرید، فقط او معبود یگانه است، پس (تنها) از من بترسید».
حتى عبادات قلبی مانند بیم و رغبت و محبت هم باید فقط برای الله انجام شود.
پسران یعقوب ÷، آن چیزی را میپرستند که پدرشان إبراهیم ÷ و پسرانش میپرستیدند:
الله متعال میفرماید: ﴿أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ یَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِیۖ قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَکَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِکَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَإِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ١٣٣﴾ [البقرة: 133]. «آیا هنگامیکه مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟ آنگاه که به فرزندان خود گفت: «پس از من چه چیز را میپرستید؟» گفتند: معبود تو، و معبود پدرانت؛ ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، الله یکتا را، میپرستیم، و ما تسلیم او هستیم».
آنان میدانستند که فقط الله، معبود پدرشان و پدران او تا ابراهیم است. ابراهیم کسی است که اینگونه به درگاه پروردگارش دست به دعا برداشت:
﴿وَٱجۡنُبۡنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ﴾ [إبراهیم: 35]. «و مرا و فرزندانم را از آنکه بتها را پرستش کنیم دور بدار».
او کسی است که معبودان باطل را که به جای الله پرستش میشدند درهم شکست:
الله متعال میفرماید: ﴿إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ٨٥ أَئِفۡکًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِیدُونَ٨٦﴾ [الصافات: 85-86]. «چون به پدر و قومش گفت: «چه چیزی را میپرستید؟! آیا به جای الله، معبودهای دروغین میخواهید؟!».
﴿فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡکُلُونَ٩١ مَا لَکُمۡ لَا تَنطِقُونَ٩٢ فَرَاغَ عَلَیۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡیَمِینِ٩٣﴾ [الصافات: 91-93]. «آنگاه پنهانی نزد معبودانشان رفت و گفت: «آیا (چیزی) نمیخورید؟ شما را چه شده است که سخن نمیگویید». پس به سوی آنان روی آورد (و) ضربۀ محکم (با دست راست) بر آنها زد (و بجز بُت بزرگ همه بتها را درهم شکست)».
لا إله إلا الله همان کلمۀ حقی است که الله به پیامبرانش فرمان داد اهل کتاب و سایر مشرکان را بهسوی آن فراخوانند:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡقَصَصُ ٱلۡحَقُّۚ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٦٢ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِٱلۡمُفۡسِدِینَ٦٣ قُلۡ یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ کَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِکَ بِهِۦ شَیۡٔٗا﴾ [آل عمران: 62-64]. «حقا که این همان داستان حق و واقعی (مسیح) است، و معبودی جز الله نیست، و بیگمان الله است که توانمند حکیم است. پس اگر روی گردانند (بدان که) الله به (حال) تباهکاران آگاه است. بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است، که جز الله را نپرستیم، و چیزی را شریک او نسازیم».
مشرکان در برابر کلمۀ توحید تکبر ورزیدند و نسبت به معبودان خویش تعصب به خرج دادند:
الله متعال میفرماید: ﴿فَإِنَّهُمۡ یَوۡمَئِذٖ فِی ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِکُونَ٣٣ إِنَّا کَذَٰلِکَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِینَ٣٤ إِنَّهُمۡ کَانُوٓاْ إِذَا قِیلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ یَسۡتَکۡبِرُونَ٣٥ وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ٣٦﴾ [الصافات: 33-36]. «پس مسلماً در آن روز همۀ آنها (= پیروان و سردمداران) در عذاب شریک خواهند بود. بیشک ما با مجرمان این گونه رفتار میکنیم! آنها (در دنیا چنان) بودند که چون به آنها گفته میشد: «معبودی (به حق) جز الله نیست» سر کشی (و تکبر) میکردند. و میگفتند: «آیا ما معبودانمان را به خاطر (سخن) شاعری دیوانه رها کنیم؟!».
عبادت الله با اعمال قلبی و اعمال جوارح محقق میشود
عبادت الله با اعمال قلبی و اعمال جوارح، سبب محبت و خشنودی الله و ورود به بهشت او تعالی و نجات از عذابش است:
1- عبادت کردن الله با قلب، عبارت است از اینکه قلب از محبت و بزرگداشت و شکوه پروردگار سرشار شود و مؤمن آنگونه که از خدا میترسد از هیچکس نترسد و هیچکس را همانند الله دوست نداشته باشد، به الله امیدوار باشد، در برابر او فروتنی کند، بر او توکل نماید، بهسوی او بازگردد و قلب خویش را دلبستۀ او تعالی کند.
الله متعال میفرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا یُحِبُّونَهُمۡ کَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ﴾ [البقرة: 165]. «و از مردم کسانی هستند غیر از الله همتایانی را انتخاب میکنند، و آنها را مانند دوست داشتن الله دوست میدارند، و کسانیکه ایمان آورد هاند الله را بیشتر دوست میدارند».
﴿ٱلَّذِینَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَکُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِیمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَکِیلُ١٧٣ فَٱنقَلَبُواْ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ یَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ وَٱتَّبَعُواْ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَظِیمٍ١٧٤ إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ یُخَوِّفُ أَوۡلِیَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ١٧٥﴾ [آل عمران: 173-175]. «کسانیکه مردم به آنان گفتند: «مردم (= مشرکان مکه) برای (جنگ با) شما گرد آمدهاند، پس از آنها بترسید». (این سخن) بر ایمانشان افزوده و گفتند: «الله ما را بس است، و بهترین حامی است». پس به نعمت و فضل الله (از میدان جنگ) بازگشتند، هیچ آسیبی به آنان نرسید، و خشنودی الله را پیروی کردند، و الله دارای فضل و بخشش بزرگی است. (در حقیقت) این شیطان است که دوستانش را میترساند، پس اگر ایمان دارید از آنها نترسید، و از من بترسید».
﴿أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِکَافٍ عَبۡدَهُ﴾ [الزمر: 36]. «آیا الله برای بندهاش کافی نیست؟!».
﴿إِنَّهُمۡ کَانُواْ یُسَٰرِعُونَ فِی ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ﴾ [الأنبیاء: 90]. «بیگمان آنها همواره در کارهای خیر میشتافتند، و در حال بیم و امید ما را میخواندند، و پیوسته برای ما (خاشع و) فروتن بودند».
﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَکَّلُوٓاْ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ﴾ [المائدة: 23]. «و بر الله توکل کنید؛ اگر ایمان دارید».
﴿وَأَنِیبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّکُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُ﴾ [الزمر: 54]. «و به سوی پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید».
2- عبادت الله با جوارح، مانند اینکه ذکر الله را به جا آوریم، کتابش را تلاوت کنیم، فقط او را بخوانیم، فقط از او طلب یاری کنیم، برای او نماز بگزاریم و روزه بگیریم، پیرامون خانۀ گرامی او طواف کنیم، و برای بزرگداشت او و با اسم او تبارک و تعالی قربانی کنیم:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّآ أَعۡطَیۡنَٰکَ ٱلۡکَوۡثَرَ١ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾ [الکوثر: 1-2]. «(ای پیامبر) به راستی که ما به تو کوثر عطا کردیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن».
نماز و قربانی از جمله عبادات جوارح هستند که فقط برای الله انجام میشوند.
الله
سبحانه بیان فرموده که فقط آفریدگار،
سزاوار عبادت است
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُمۡ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ٢١﴾ [البقرة: 21]. «ای مردم، پروردگار خود را پرستش کنید، آن کسیکه شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزگار شوید».
﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلَّیۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُۚ لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِی خَلَقَهُنَّ إِن کُنتُمۡ إِیَّاهُ تَعۡبُدُونَ٣٧﴾ [فصلت: 37]. «و از نشانههای او، شب و روز، و خورشید و ماه است، برای خورشید و برای ماه سجده نکنید، و برای الله که آنها را آفریده است، سجده کنید، اگر تنها او را میپرستید».
الله همان ذاتی است که ما و نیاکان ما را آفرید و گوش و چشم و دل برایمان قرار داد؛ از اینرو، باید با دلها و اعضای خویش از او شکرگزاری کنیم:
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَکُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَیۡٔٗا وَجَعَلَ لَکُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ٧٨﴾ [النحل: 78]. «و الله شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد، در حالیکه هیچ چیز نمیدانستید، و برای شما گوش و دیدگان و دلها پدید آورد، شاید سپاس گزارید».
شکرگزاری از الله با عبادت او به تنهایی و بدون عبادت دیگران، توسط قلبها و جوارح ما محقق میشود:
الله متعال میفرماید: ﴿ٱعۡمَلُوٓاْ ءَالَ دَاوُۥدَ شُکۡرٗاۚ وَقَلِیلٞ مِّنۡ عِبَادِیَ ٱلشَّکُورُ﴾ [سبأ: 13]. «ای آل داوود! سپاس (این همه نعمت را) به جا آوردید، و اندکی از بندگان من سپاسگزارند».
﴿لَئِنۡ أَشۡرَکۡتَ لَیَحۡبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٦٥ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ٦٦﴾ [الزمر: 65-66]. «و به راستی که به تو و به کسانیکه پیش از تو بودند، وحی شد که اگر شرک آوری، یقیناً اعمالت (تباه و) نابود میشود، و از زیانکاران خواهی بود. بلکه تنها الله را پرستش کن، و از شکر گزاران باش».
﴿إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ کَانَ أُمَّةٗ قَانِتٗا لِّلَّهِ حَنِیفٗا وَلَمۡ یَکُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ١٢٠ شَاکِرٗا لِّأَنۡعُمِهِ﴾ [النحل: 120-121]. «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی بود، فرمانبردار الله، حنیف (= خالی از انحراف) بود و (هرگز) از مشرکان نبود. شکر گزار نعمتهای الله بود».
الله متعال میفرماید: ﴿تَبَٰرَکَ ٱلَّذِی بِیَدِهِ ٱلۡمُلۡکُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ١ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَیَوٰةَ لِیَبۡلُوَکُمۡ أَیُّکُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا﴾ [الملک: 1-2]. «پر برکت و بزرگوار است کسیکه فرمانروایی جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست. (همان) کسیکه مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکو کارتر است، و او پیروزمند بخشنده است».
الله سبحانه بیان میفرماید که شیطان دشمنی است که پیروانش را فرامیخواند تا از ساکنان آتش سوزان جهنم باشند:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لَکُمۡ عَدُوّٞ فَٱتَّخِذُوهُ عَدُوًّاۚ إِنَّمَا یَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِیَکُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِیرِ٦﴾ [فاطر: 6]. «مسلما شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید، او فقط پیروانش را دعوت میکند تا (همه) از اهل آتش سوزان (جهنم) باشند».
الله سبحانه در هریک از ما، نفسی قرار داد که هم پذیرندۀ خیر است و هم پذیرندۀ شر:
الله متعال میفرماید: ﴿وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَکَّىٰهَا٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا١٠﴾ [الشمس: 7-10]. «و سوگند به جان (انسان) و آنکه آن را (آفرید و) نیکو گردانید. سپس بدیها و پرهیزگاریهایش را (به او) الهام کرد. محققاً هرکس که نفس خود را تزکیه (و پاک) کرد، رستگار شد. و یقیناً هرکس که آن را (با گناه) آلوده ساخت، نا امید (و زیانکار) شد».
﴿إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّیٓ﴾ [یوسف: 53]. «بیشک نفس (اماره، انسان) پیوسته به بدی فرمان میدهد، مگر آنچه را پروردگام رحم کند».
راه را برای ما مشخص فرمود و انتخاب راه خیر یا راه شر را به خودمان واگذار کرد:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِیهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِیعَۢا بَصِیرًا٢ إِنَّا هَدَیۡنَٰهُ ٱلسَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرٗا وَإِمَّا کَفُورًا٣﴾ [الإنسان: 2-3]. «به راستی ما انسان را از نطفة مختلطی آفریدیم، او را میآزماییم، پس او را شنوای بینا قرار دادیم. همانا ما راه را به او نشان دادیم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس».
﴿وَٱعۡبُدۡ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأۡتِیَکَ ٱلۡیَقِینُ٩٩﴾ [الحجر: 99]. «و پروردگارت را عبادت کن تا هنگامیکه یقین (= مرگ) به سراغت آید».
منظور همان مرگ است که به طور قطع هر نفسی را دربر میگیرد.
الله متعال میفرماید: ﴿کُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ﴾ [آل عمران: 185]. «هر کس چشنده (طعم) مرگ است».
﴿أَیۡنَمَا تَکُونُواْ یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ﴾ [النساء: 78]. «هر کجا باشید، مرگ شما را در مییابد».
بنابراین، زندگی دنیا، زمان عمل است. مؤمن با غنیمتشمردن این فرصت، تا زمان مرگ پروردگارش را عبادت میکند. اما زندگی از دیدگاه کافر و منافق، فرصت لهو و لعب است:
الله متعال میفرماید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ٩٩ لَعَلِّیٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِیمَا تَرَکۡتُ﴾ [المؤمنون: 99-100]. (کافران پیوسته به راه و روش خود ادامه میدهند) تا زمانیکه مرگ یکی از آنها فرا رسد، گوید: «پروردگارا! مرا (به دنیا) باز گردان. باشد که در آنچه (در دنیا) ترک (و کوتاهی) کردهام، کار شایستة انجام دهم».
الله سبحانه، در مورد کافران میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَهۡوٗا وَلَعِبٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا﴾ [الأعراف: 51]. «آنان که دین خود را سرگرمی و بازیچه گرفتند، و زندگی دنیا آنها را فریفت».
انسان به سبب ایمان به الله و تقوای او با انجام اعمال صالح و ترک گناهان و منکرات، یکی از دوستان الله میشود و مورد محبت الله قرار میگیرد:
الله متعال میفرماید: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٦٢ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ٦٣﴾ [یونس: 62-63]. «آگاه باشید! همانا دوستان الله، نه ترسی بر آنهاست، و نه آنها غمگین میشوند. (همان) کسانیکه ایمان آوردند، و پرهیزگاری میکردند».
هر گاه بنده در زمرۀ دوستان الله درآمد، مؤمنان باید او را به خاطر محبت الله دوست داشته باشند نه اینکه او را مانند الله دوست داشته باشند یا مانند الله او را بخوانند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا یُحِبُّونَهُمۡ کَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ﴾ [البقرة: 165]. «و از مردم کسانی هستند غیر از الله همتایانی را انتخاب میکنند، و آنها را مانند دوست داشتن الله دوست میدارند، و کسانیکه ایمان آورد هاند الله را بیشتر دوست میدارند».
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٩٤﴾ [الأعراف: 194]. «بیگمان آنهایی را که غیر از الله میخوانید، بندگانی همچون شما هستند، پس آنها را بخوانید، اگر راست میگویید (و آنها الله هستند)، پس باید (دعای) شما را اجابت کنند!».
محبت و بزرگداشت و عبادتی را که مشرکان برای اولیاء روا میدارند، باید فقط به الله اختصاص دهند که شایستۀ تمام این امور است؛ زیرا الله صفاتی دارد که در معبودان کفار وجود ندارد:
الله متعال میفرماید: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِیُّ وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٩﴾ [الشورى: 9]. «آیا آنها جز او دوستانی (برای خود) بر گزیدهاند؟ در حالیکه الله فقط کارساز (و دوست حقیقی) است، و اوست که مردگان را زنده میکند، و اوست که بر هر چیزی تواناست».
﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا یَخۡلُقُونَ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ وَلَا یَمۡلِکُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا یَمۡلِکُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَیَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا٣﴾ [الفرقان: 3]. «و (مشرکان) به جای او معبودانی (برای خود) بر گزیدند که چیزی نمیآفرینند، و خودشان مخلوقند، و مالک زیان و سود خود نیستند، و (نیز) مالک مرگ و حیات و برانگیختن نیستند».
الله تمام آنچه را که مردم به جای الله آنها را دوست دارند و شفیعان یا اولیاء مینامند نفی کرده و نیاز مردم به آفریدگارشان را ثابت کرده است:
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُ١٥﴾ [فاطر: 15]. «ای مردم! شما (همگی) به الله نیازمندید، و (تنها) الله است که بینیاز ستوده است».
بنابراین تمام مردم، چه صالح و چه فاسق، نیازمند الله هستند.
الله متعال میفرماید: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ مَا لَکُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَلِیّٖ وَلَا شَفِیعٍۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ٤﴾ [السجدة: 4]. «الله کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت، شما را جز او هیچ کار ساز و شفیعی نیست، آیا پند نمیگیرید؟!».
وسیلۀ مشروع برای دستیابی به خشنودی الله و رسیدن به بهشت
مؤمن برای رسیدن به الله و کسب خشنودیاش و ورود به بهشت او، به هیچ یک از مخلوقات الله متوسل نمیشود، بلکه فقط وسیلۀ مشروع را جستجو میکند:
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَیۡهِ ٱلۡوَسِیلَةَ وَجَٰهِدُواْ فِی سَبِیلِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٣٥﴾ [المائدة: 35]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از خدا بترسید، و به سوی او تقرب جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید».
وسیلۀ نزدیکی به الله و بهشت او، تمام اعمال صالح است. الله سبحانه جهاد در راه خویش را از جمله اعمال صالح بیان فرموده است؛ زیرا در جهاد، قلب با الله صادق است به این دلیل که احتمال مرگ در آن بسیار و ذکر الله و عمل جوارح زیاد است.
الله متعال میفرماید: ﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ [النحل: 32]. «به خاطر آنچه که میکردید به بهشت وارد شوید».
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَعُیُونٍ١٥ ءَاخِذِینَ مَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَبۡلَ ذَٰلِکَ مُحۡسِنِینَ١٦ کَانُواْ قَلِیلٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِ مَا یَهۡجَعُونَ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ١٨ وَفِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ١٩﴾ [الذاریات: 15-19]. «(در روز قیامت) مسلماً پرهیزگاران در باغها و چشمهسارها (ی بهشت) هستند. آنچه پروردگارشان به آنها عطا فرموده، دریافت کردهاند، بیگمان آنها پیش از این (در دنیا) نیکوکار بودند. آنها بخش اندکی از شب را میخوابیدند (و به نماز و نیایش مشغول بودند). و در سحر گاهان آمرزش طلب میکردند. و در اموالشان برای سائل و (تنگدست) محروم (بهره و) حقی بود».
ایمان به الله و یگانهدانستن او در عبادت و اعمال صالح، وسیلۀ ورود به بهشت است. اما سبب دخول جهنم، انکار و گناهان هستند:
الله متعال میفرماید: ﴿مَا سَلَکَکُمۡ فِی سَقَرَ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَکُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّینَ٤٣ وَلَمۡ نَکُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡکِینَ٤٤ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِینَ٤٥ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ٤٦ حَتَّىٰٓ أَتَىٰنَا ٱلۡیَقِینُ٤٧﴾ [المدثر: 42-47]. «چه چیز شما را به «سقر» (دوزخ) درآورد؟ گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم. و بینوا (یان) را طعام نمیدادیم. و پیوسته همراه یاوهگویان (و اهل باطل) همصدا میشدیم. ﴿45﴾ و همواره روز جزا را تکذیب میکردیم. ﴿46﴾ تا زمانی که مرگ به سراغمان آمد».
﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱرۡکَعُواْ لَا یَرۡکَعُونَ٤٨ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ٤٩﴾ [المرسلات: 48-49]. «و هنگامیکه به آنها گفته شود: (نماز بگزارید و) رکوع کنید، (نماز نمیگزارند و) رکوع نمیکنند. در آن روز (قیامت) وای بر تکذیبکنندگان!».
مؤمن در دعای خویش به اسامی یا مقام پیامبران و صالحان متوسل نمیشود، بلکه الله سبحانه را فقط با أسماء نیکوتر و صفات برترش میخواند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا﴾ [الأعراف: 180]. «و برای خدا، نامهای نیک است، پس به آن (نامها) او را بخوانید».
بنابراین بگو: «یا رحمن ارحـمنی یا رزاق ارزقنی. رب أسألک بأسمـائک الحسنى وصفاتک العلى أن تدخلنی الجنة وتجیرنی من النار». (ای رحمان به من رحم کن، ای رزاق به من رزق و روزی عطا بفرما. پروردگارا به أسماء نیکوترت و صفات برترت درخواست دارم که مرا به بهشت وارد کنی و از آتش جنهم محافظت بفرمایی).
﴿رَبِّ هَبۡ لِی مِن لَّدُنکَ ذُرِّیَّةٗ طَیِّبَةًۖ إِنَّکَ سَمِیعُ ٱلدُّعَآءِ﴾ [آل عمران: 38]. «پروردگارا! از طرف خود فرزند پاکیزهای به من عطا کن، به درستی تو شنونده دعایی».
به همین ترتیب، دعاهای پیامبران علیهم السلام، اظهار نیاز بهسوی الله به اسماء نیکوتر و صفات برتر او بوده است نه بهسوی بندگانش.
یونس ÷ که داناترین فرد به الله بود، در اندوه شدید از طریق بزرگترین و دوستداشتنیترین امر نزد الله، به او تعالی متوسل شد:
الله متعال میفرماید: ﴿فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ [الأنبیاء: 87]. «پس (وقتی که در شکم ماهی فرو رفت) در تاریکیها ندا داد که: «(پروردگارا!) هیچ معبودی بر حق جز تو نیست، تو منزهی! بیگمان من از ستمکاران بودم».
الله سبحانه درمورد خویشتن میفرماید که فقط او شایستۀ پرستیدهشدن است و انسانها و جنیان را فقط برای پرستش خویش آفرید:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّنِیٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِی وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ١٤﴾ [طه: 14]. «یقیناً من «الله» هستم، هیچ معبودی (به حق) جز من نیست، پس مرا پرستش کن، و نماز را برای یاد من بر پا دار».
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ٥٦﴾ [الذاریات: 56]. «و من جن و انس را نیافریدهام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند».
هرکس دیگران را همراه الله بخواند، الله او را به خاطر کار منکرش مورد محاسبه قرار خواهد داد، در حالی که هیچ دلیلی از جانب پروردگارش نه در کتاب الله و نه سنت رسولش ندارد؛ بنابراین چنین شخصی هرگز رستگار نخواهد شد و هرگز نجات نخواهد یافت؛ زیرا الله در کتاب خویش آشکارا فرموده که راضی نمیشود دیگران همراه او به فریاد خوانده شوند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَمَن یَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلۡکَٰفِرُونَ١١٧﴾ [المؤمنون: 117]. «و هر کس که با الله معبود دیگری را بخواند، مسلماً هیچ دلیلی بر (حقانیت) آن نخواهد داشت، جز این نیست که حسابش نزد پروردگارش خواهد بود، یقیناً کافران رستگار نمیشوند».