اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

چه کسی را عبادت کنیم؟

چه کسی را عبادت کنیم؟

﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٦٢ [الأنعام:162].

ترجمه: بگو: «در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى خدا، پروردگار جهانیان است».

﴿إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِیمٞ٥١ [آل عمران: 51].

ترجمه: «در حقیقت، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید [که‏] راه راست این است».

برای آنکه عصا زنان در کوچه پس کوچه‌های عمر، در پی «جوانی گمشده» مان نگردیم امروز قدر جوانی را بدانیم، هر کسی بی‌هدف زندگی کند هرچه پیش می‌رود از هدف اصلی دورتر می‌شود. «هدف شناسی» به عمر ما برکت می‌دهد و به حرکت ما «جهت» می‌بخشد.

سازندگان تاریخ

سازندگان تاریخ

﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ٦٩ [النمل: 69].

ترجمه: «بگو: در زمین بگردید و بنگرید فرجام گنه‏پیشگان چگونه بوده است».

در «محراب پاکی» پیشوای پاکان باشید. بگذارید از زبان و رفتار شما «خوبی» بجوشد و به خانه‌ی دل‌های دیگران جاری شود. بعضی ساخت تاریخ‌اند، بعضی سازنده تاریخ. شما از کدام گروه هستید؟

با عمل‌های خود دعوتگر مردم باشید.

مقدمه

مقدمه

الحمد لِله الذی بعث إلینا أشرفَ الرٌّسُلِ داعیاً إلى اقوَمِ السُّبُلِ وجَعَل أصحاباً له وُزَرَاءَه فی عَهدِه وخلفاءَهُ مِن بعدِه لِتَتم النعمة وتَعُمُّ الرّحمة وَأشهدُ أنَّ لا إله إلا الله وحدَه وأشهدُ أنَّ محمداً عبدهُ ونبیُّه الذی لانبیَّ بَعدَهُ صلى الله وسلَّمَ علیه وعلى آله وصحبه أجمعین.

تشنگی دل و جان ما را معارف اسلام سیراب می‌کند.

گنجینه پایان ناپذیر آیات قرآن از سرمایه‌های عظیم و ماندگاری است که به لطف الله متعال برای هدایت گری و روشن کردن زندگی ما نازل شده است. از دوران نزول قرآن کریم قرن‌ها می‌گذرد اما ما هنوز توفیق بهره بردن از آن را داریم.

سخنان قرآن آنچنان عمیق، زیبا، کاربردی و فصیح است که چشم دل را مبهوت می‌سازد. زیرا منبع نزول آن، ناظر به همه ادوار و به تناسب همه مخاطبان و دردها و نیازها، راه حل و درمان ارائه فرموده است. از این رو کلمات قرآن دلنشین و روح پرور و مایه عبرت و سرمشق زندگی است.

باری، آنچه پیش رو دارید، قطره‌ای از اقیانوس بیکران منبع هستی است؛ مرواریدهای بر گرفته از کلمات کلام وحی است که با ترجمه و توضیحی مختصر، تقدیم می‌شود؛ دسته گلی است معطر، از بوستان با طراوت و همیشه سرسبز و خوشبوی معارف الهی.

سعی شده است آیاتی برگزیده شود که بیشتر حالت کاربردی و نقش آفرینی در رفتار روز مره و صحنه‌های زندگیمان داشته باشد، با توضیحاتی روان و خودمانی، که بیشتر و بهتر بتواند با مخاطبان و خوانندگان، رابطه بر قرار سازد.

با شد که فروغ کلام وحی، زوایای تاریک زندگی و دلمان را روشن سازد و در سایه رهنمودهای حضرتش، «راه» را روشنتر ببینیم و «هدفِ» زندگی را از یاد نبریم....ان شاء الله العزیز.

پیشاپیش از خوانندگان عزیز و گرامی تقاضا می‌شود هرگونه کمی و کاستی را به بزرگواری خویش بر ما ببخشایند و ما را از راهنمایی‌های استادانه خویش محروم نسازند و انتقادهای سازنده خویش را برای ما ایمیل کنند.

 Aminrigi61@yahoo.com

در پایان از همه خوانندگان عزیز التماس دعا دارم.

ولاحول ولاقوة إلا بالله وهو المستعان و علیه التکلان

﴿رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ

محمد ریگی کوته

زاهدان 6 اردیبهشت 1392


حکم تلفیق در میان مذاهب

حکم تلفیق در میان مذاهب

سوال دیگری باقی مانده و آن این‌که: اگر انسانی در یک امر از یک امام و در امر دیگر از امام دیگری تقلید کند حکم آن چیست؟ به این عمل تلفیق گفته می‌شود... بعضی از عالمان آن را جایز شمرده‌اند و بعضی آن را ممنوع دانسته‌اند، ولی نظر ما بر این است که اگر کسی در این تلفیق منظورش پیروی از رخصت‌های مذاهب باشد و پیوسته به دنبال آسان‌ترین حکم و بدون توجه به دلایل شرعی جویای آن‌چه که موافق طبیعت او و آن‌چه که نزد او خوشایند است باشد، چنین تلفیقی جایز نمی‌باشد... در ارتباط با چنین مواردی است که عالمان سلف گفته‌اند:

«مَن تَتَبَّعَ رُخَصَ المَذَاهِب فُسِقَ»[1].

«هر که به دنبال رخصت‌های مذاهب گردد فاسق شده است».

مثال آن مانند این است که اگر مذهب معینی در موضوعی مصلحت کسی را برآورده کند، در آن موضوع از آن مذهب تقلید کند. مانند این‌که شخصی همسایه‌اش ملکی را در همسایگی او بفروش رسانده باشد و آن شخص بخواهد بیع آن ملک را باطل و برای خود دریافت دارد عمل به قول ابوحنیفه/ کند که قایل به شفعه همسایه است و اگر آن مذهب به نفع دشمن او باشد عمل به مذهب مقابل او نماید یعنی قول شافعی/ را که مانع شفعه جوار است، اخذ نماید.

اینجاست که شخص پیرو هوای نفسانی خود است و با این کار می‌خواهد با دین بازی کند و مذاهب را خادم مصالح خود قرار داده است. انسان مسلمان باید همراه حق و واقعیت باشد خواه آن حق به سود یا زیان او باشد. الله متعال منافقان را این‌گونه مورد مذمت قرار می‌دهد و می‌فرماید:

﴿وَیَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ یَتَوَلَّىٰ فَرِیقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِکَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ٤٧ وَإِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِیَحۡکُمَ بَیۡنَهُمۡ إِذَا فَرِیقٞ مِّنۡهُم مُّعۡرِضُونَ٤٨ وَإِن یَکُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ یَأۡتُوٓاْ إِلَیۡهِ مُذۡعِنِینَ٤٩ [النور: 47-49].

«و (منافقان) می‌گویند: به الله و به پیامبر (او) ایمان آوردیم، و اطاعت کردیم. سپس گروهی از آن‌ها بعد از این (ادعا)، روی گردان می‌شوند و اینان (در حقیقت) مؤمن نیستند؛ و هنگامی‌که به سوی الله و پیامبرش فراخوانده شوند تا در میان‌شان داوری کند، ناگهان گروهی از آن‌ها اعراض می‌کنند؛ و اگر حق با آن‌ها باشد، گردن نهاده (با سرعت) به سوی او می‌آیند».

آن‌ها می‌خواهند که حق به جانب آن‌ها باشد نه این‌که همانند مومنان صادق با حق همراه شوند، ولی اگر شخص مسلمان پیرو آن‌چه از نظر او راجح‌تر و در قلب او مطمئن‌تر باشد هیچ اشکالی ندارد، در این‌که لمس زن موجب نقض وضو نمی‌باشد، از ابوحنیفه/ تقلید کند و از این‌که جاری شدن خون باعث نقض وضو نمی‌شود از شافعی/ تقلید کند و از این‌که آب جز با تغییر نجس نمی‌گردد، از مالکیه تقلید کند. در صورتی که با دلیل در این موارد آرامش خاطر حاصل نماید و فتوای ما نیز به همین شیوه است. (این در واقع تبعیت است نه تقلید. بهتر است کلمه تقلید در متن با تبعیت عوض شود. (مصحح))

الله متعال ما را نسبت به تفقه در دین موفق گرداند. «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَیْرًا یُفَقِّهْهُ فِی الدِّینِ»[2] وصلى الله على سیدنا محمد وعلى آله وصحبه وسلم.

پایان



1- امام شاطبی با ذکر این مسئله در کتاب الموافقات 4/134 استفاده از رخصت‌ها را منوط به داشتن دلیل شرعی و دوری از هوا و هوس می‌داند و در این صورت استفاده از رخصت شرعی بلامانع است. (مصحح)

1- «هر کس الله در حق او اراده خیر نماید، به وی فهم دین، نصیب خواهد کرد.» بخاری71) و 3116 و 7312) و مسلم (1037)

اعتماد بر کتاب و سنت

اعتماد بر کتاب و سنت

برادر سوال کننده می‌پرسد: آیا تقلید[1] از غیر امامان چهار مذهب ممکن است؟ و آیا می‌توان بدون این‌که خود را به یکی از مذاهب کنونی مقید نمود، مستقیما به کتاب و سنت مراجعه نماییم؟

در جواب می‌گویم: بله. تقلید به غیر ائمه اربعه جایز است... و کسانی که اهل فقه و نظر باشند و بتوانند احکام اسلامی را از متون اسلامی استنباط نمایند، می‌توانند مستقیما به قرآن و سنت مراجعه نمایند و به اجتهاد و بحث و بررسی بپردازند و از قرآن و سنت احکام اسلامی خود را استخراج نمایند و یا نظریه‌ای را بر دیگری ترجیح دهند. و یا به عالمان اهل ترجیح و عالمان فقه مقارن که به وسیله ادله، به مقارنه و ترجیح بعضی نظریه‌ها اقدام نموده‌اند، امثال ابن دقیق العید، ابن تیمیه، ابن قیم، ابن حجر عسقلانی، صنعانی، شوکانی و... مراجعه نمایند.

باید دانست گفته‌ای که در اعصار رکود و انحطاط فقهی شایع شده که گویا باب اجتهاد مسدود شده است، یک گفته مردود و باطل می‌باشد و هیچ دلیلی بر صحت آن نه از قرآن و نه از سنت و نه از اجماع در دست نداریم. تا آن‌جا که حنابله و دیگران گفته‌اند که: جایز نیست هیچ عصری از اعصار تاریخ، از مجتهد و یا مجتهدانی که مطابق ادله شرعی برای مردم فتوا دهند، خالی باشد. این فضل و موهبتی است که الله متعال به بندگان خود عطا فرموده است. هر کسی که قدرت و توانایی استنباط احکام را داشته باشد، می‌تواند به اجتهاد بپردازد. نمی‌توان امتی و یا نسلی را از این امر اجتهاد باز داشت و یا اجتهاد را در انحصار نسل خاص و یا زمان خاصی قرار داد؛ زیرا چنین امری (اقدام به اجتهاد احکام) در هیچ عصر و مکانی محال نیست و بلکه در عصر کنونی ما، عمل اجتهاد به مراتب آسان‌تر از عصور گذشته می‌باشد؛ به دلیل این‌که وسایل و امکانات عملی که امروزه برای ما میسر گشته مانند، چاپ، تکثیر، تصویر برداری، کامپیوتر و... در اختیار امت‌های گذشته نبوده است....

اما کسانی که از زبان عربی و علوم و فنون مربوط به آن، و از معارف و دانش‌های مربوط به قرآن و سنت، آشنایی ندارند و مواضع و جایگاه اجماع و موارد خلاف را نمی‌شناسند و به اصول فقه، قیاس و قواعد تعارض و تراجیح و سایر ابزار اساسی اجتهاد، آگاهی ندارد، بر آن‌ها واجب است که متخصین فن مراجعه نمایند. این گروه چاره‌ای جز تقلید[2] ندارند و این یک فطرت و سرشت انسانی است که در هر علمی به متخصصین آن مراجعه می‌نماید. همان‌گونه که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٤٣ [النحل: 43]

«پس (ای مردم) اگر نمی‌دانید از عالمان (آگاهانِ) کتاب‌های آسمانی بپرسید».

البته نباید آن‌گونه که بعضی پنداشته‌اند تمام مردم را مکلف به اعمال اجتهاد نمود که چنین چیزی ناممکن و هیچ دلیلی بر آن نیست.



1- همان‌طور گفته شد تقلید مذموم و تبعیت جایز است. (مصحح) 

1- تبعیت. (مصحح)