ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هنگامی که قصد داشتم در مورد محمد [ ج]، مطلبی بنویسم در ابتدا تردید داشتم، چون مسلمان نیستم و نوشتن در مورد چنین دینی، کار بسیار دقیقی است؛ آن هم باتوجه به اینکه افراد زیادی وجود دارند که به ادیان مختلف، مؤمناند و حتی در میان پیروان یک دین هم اختلافاتی وجود دارد.
با اینکه ممکن است ادعا شود، مذهب امری فردی است، ولی نمیتوان انکار کرد که دامنهاش تمام جهان دیده و نادیده را دربر میگیرد. دین، قلبها، جانها و ذهنهای ما را، هم در سطح خود آگاه و هم در سطح ناخود آگاه، تحت تأثیر قرار میدهد. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که اعتقاد محکمی به این موضوع داشته باشیم که: گذشته، حال و آینده، با ریسمانی ظریف و ابریشمی به یک دیگر متصل شدهاند؛ دراین حالت، مرکز ثقل ریسمان دائماً تحت فشار شدید است و از این نقطهنظر، هرچه کمتر در مورد سایر مذاهب گفته شود، بهتر است.