اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

فرجام سخن

فرجام سخن

ای رحمت عالمین، رحمت از تست

عصیان از ما، چنان که عصمت از تست

لطفی بکن و روی مگردان از ما

چون پشتی عاصیان امت از تست([1])

اینک پس از سپری‌شدن سده‌ها، گوهر درج نبوت و اختر برج فتوت، حبیب خاص رب العالمین، حضرت محمد امین ج، دیگر در نظر غربیان، بتی که «ماهومت»([2]) می‌نامیدند؛ نیست. دیگر آن شخص نیست که بخاطر ضدیت و دشمنی با حضرت مسیح در جهنم زندانی است. اکنون نمی‌گویند: که کاردینالی بود که چون به مقام پاپی نرسید، آموزه‌هایی بنیان نهاد تا به اهداف خود – که کشورگشایی و سلطنت بود- برسد.

آنان هم‌اکنون اعتراف می‌کنند که محمد ج مصلحی بزرگ، نابغه‌ی تاریخ، فرمانروای دادگستر، انسانی به تمام معنی و پیشوایی بزرگوار بود([3])، هرگز گامی به سوی باطل برنداشت، شور آفرید و طرحی نو در عالم انداخت، از انسان‌هایی راهزن، دزد، بدکار و... مردمانی تربیت کرد که امانتدار، پارسا و معتمد بودند و جانی تازه در کالبد مرده‌ی انسانیت دمید.

امروز دانشمندانی غربی از کارها و نوشته‌های مغرضانه‌ی نیاکان خود بر ضد اسلام، محمد ج و قرآن شرمگین‌اند که روح آزادگی خود را به بهای ناچیز فروخته و موجبات سرافکندگی آیندگان خود را فراهم ساخته‌اند.

محمد ج کشتی نجات انسانیت از گرداب‌های مرگبار فساد اخلاق و عقیده و چشمه‌سار زلالی بود که تشنگان وادی توحید و یکتاپرستی از آن نوشیدند و عطش خویش را فرو نشاندند.

در این عصر پرفتنه و آشوب که بنابه گفته‌ی برنارد شاو بیش از هر زمان دیگر به رهنمودهای پیامبر نیاز داریم، لازم است که تمامی نویسندگان، علما، اندیشمندان و مؤسسات اسلامی، چه در جهان اسلام و چه در فراسوی مرزهای آن، در معرفی هرچه بیشتر و بهتر پیامبر بکوشند، غبار از سیمای درخشانش بزدایند و عامه‌ی مسلمانان را با منطق و واقع‌گرایی قانع کنند که سیره و اخلاق آن حضرت بهترین سرمشق و الگوی ایده‌آل برای به سامان‌رساندن زندگی فردی، اجتماعی و... آنان است و خشنودی و رضایت پروردگار نیز در همین نفهته است.

صد هزاران آفرین ذوالجلال

 

بر روان پاک آن نیکو خصال([4])

«درودی بر او باد که سَفَره کرام از شرح آن قصور نماینده و برره‌ی ([5]) عظام از حمل آن فتور، گزیده‌ای را که ایجاد ممکنات به سبب محبت او بود و ابداع موجودات بوسیله‌ی مودت او.

ای مهر تو واسطه جهان را

 

عشق تو وسیله انس و جان را

نعمت تو چه گفت ایزد پاک

 

لولاک لما خلقت الافلاک([6])

بل تحیتی که نسیم سحری را به لطایف جان بخشد و گلبرگ طری([7]) را به نظافت روان، نثار روضه‌ی سیدی که گل سیراب، نشانه‌ی عرق رخسار او بود و سنبل پرتاب نمونه‌ای از گیسوی مشکبار او؛ غنچه‌ی جمال و گلغونه‌ی([8]) «انا خیرالبشر»([9]) دیده و نرگس نظر او سرمۀ «مازاغ البصر»([10]) کشیده، چنان که در وصف آن است:

ای رخ خوب تو از گل طبقی

 

گل ز شرم رخ خوبت عرقی

از سر زلف تو سنبل تاری

 

به ز سنبل سر زلف آری([11])

گشت، سراوان، 12/10/1385 خورشیدی

امیر عبدالستار حسین‌بُر




[1]- مختارنامه عطار، 20.

[2]- Mahomet ماهوم و ماهون نیز نوشته‌اند.

[3]- با الهام از سخنان نویسندۀ بزرگ روسی تولستوی.

[4]- اسرارالشهود، 7.

[5]- نیکوکاران.

[6]- اگر تو نمی‌بودی کاینات را نمی‌آفریدم.

[7]- تازه و نو.

[8]- گلغونه: گلگونه، رنگی است که زنان بر رو مالند و در یکی از کتب طبیه به نظر آمده که گلگونه دوای مرکب است، از سیند و رو سفیده و شحم حنظل و روغن یاسمین که برای جلا و صفای رنگ رو بر چهره مالند و بعد از نیم ساعتی به آب گرم بشویند. (غیاث اللغات، 741)

[9]- من بهترین مردمان هستم.

[10]- دیدۀ او خیره نشد.

[11]- روضه خلد، 3.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد