اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

احکام عمومی

بخش چهارم:
احکام عمومی

حکم میم ساکنه

اظهار

هرگاه بعد میم ساکنه هر حرفی از حروف هجاء به استثنا باء و میم واقع شود اظهار می‌شود.

مثال:

﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْ___ ﴿فَإِنَّکُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ١٦١ ___ ﴿یَمۡشُونَ

اخفاء با غنه

هرگاه بعد میم ساکنه حرف باء واقع گردد اخفاء باغنه شود.

مثال:

﴿تَعۡرِفُهُم بِسِیمَٰهُمۡ ___ ﴿یَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَ ___ ﴿کُنتُم بِ‍َٔایَٰتِهِۦ ___ ﴿وَلَسۡتُم بِ‍َٔاخِذِیهِ

ادغام

هرگاه بعد میم ساکنه حرف «میم» دیگر بیاید ادغام می‌شود.

﴿عَلَیۡهِم مَّا یَلۡبِسُونَ٩ ___ ﴿إِنَّکُم مَّٰکِثُونَ

حکم راء

تفخیم (درشت)

«را» تفخیم خوانده شود: وقتی که مفتوحه باشد.

مثال:

﴿بِرَبِّکُمۡ___﴿یُسۡرٗا٨٨__ ﴿وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ

و یا مضمومه باشد:

مثال:

﴿بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ ___ ﴿نَصۡرُ ٱللَّهِ

و یا ساکنه باشد:

مثال:

﴿زُرۡتُمُ ٱلۡمَقَابِر ___ ﴿قُرۡءَٰنًا عَرَبِیّٗا

و قبل آن مضموم و یا مفتوح باشد:([1])

مثل:

﴿وَزَرۡعٞ وَنَخِیلٞ ___﴿بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا

ترقیق (نازک)

و «راء» ترقیق خوانده شود: هرگاه مکسور باشد (غالبا) و یا ساکن باشد و قبل آن مکسور:

﴿ٱلۡقَرِین ___﴿بَارِدٞ___﴿لَبِٱلۡمِرۡصَادِ١٤

لفظ جلاله

لام در کلمه «الله» تفخیم (درشت و غلیظ) خوانده می‌شود:

هرگاه ماقبل آن مضموم باشد.

مثال:

﴿نَصۡرُ ٱللَّهِ ___ ﴿رَسُولَ ٱللَّهِ

و یا مفتوح باشد:

مثال:

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١___ ﴿إِنَّ ٱللَّهَ

و ترقیق (نازک) خوانده می‌شود، هرگاه ماقبل لام مکسور باشد.

مثال:

﴿بِٱللَّهِ___ ﴿وَیُنَجِّی ٱللَّهُ___ ﴿مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ

ادغام عمومی

عموماً ادغام می‌باشد: برای هردو حرف از نوع واحد:

مثال:

﴿ٱذۡهَب بِّکِتَٰبِی هَٰذَا___﴿یُوَجِّههُّ___﴿یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ

و برای هردو حرف متجانس در مخرج‌های شان و یا متقارب:([2])

قَد تَّبَیَّنَ ___ ارْکَب مَّعَنَا ___ یَلْهَث ۚ ذَّٰلِکَ

و مثل

﴿وَقُل رَّبِّ أَدۡخِلۡنِی ___ ﴿أَلَمۡ نَخۡلُقکُّم

و این ادغام چیزی است که قاری از جانب خود می‌نماید، زیرا که ادغام بر زبان آسانتر و در نطق بهتر است.

لحن

لحن عبارت از هر نطق و یا تشکیلی است که معنی قرآن کریم([3]) را تغییر دهد و طبعاً این حرام است.

«أنعمتُ علیهم» بدل از «أنعمتَ».

«إن الله هو الرزَّاء» بدل از «الرزَّاق».

«عَیَّ على الصلاة» بدل از «حَیَّ على».

«حَیَّ على الفلاه» بدل از «الفلاح».

قلقله

قلقله (یعنی تکان‌دادن در مخرج در حال سکون):

عبارت است از اهتزاز حرف یا اماله آن (گرداندن) به جانب حرکت مابعدش: و قلقله در این حروف می‌باشد: «قطب جد»

(ق. ط. ب. جـ. د)

هرگاه ساکن واقع شود مثل:

﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ ___﴿یَبۡغُونَکُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ___ ﴿عَتِیدٞ ___ ﴿فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ___ ﴿أَفَتَطۡمَعُونَ

حکم ابتداء، وقف، وصل

ابتداء

عبارت از شروع قرائت ابتداءً و یا بعد از سکوت در اثناء قرائت است.

وقف

همانا قطع نطق یا موقتاً و نهایتاً می‌باشد و البته برای هریک از این دو احکامی است:

ابتداء تام

شروعی است که برای آن علاقه‌ای به ماقبل‌اش لفظا و با معنا نیست مانند ابتداء به قوله تعالی:

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩ [الحجر: 9].

ابتداء حسن یا کافی

شروعی است که برای آن علاقه به ماقبلش در معنی باشد و البته اگر به آن شروع کرده شود مفهوم آن نیکوتر می‌باشد.

مانند فرموده خداوندی:

﴿فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ جَعَلَ ٱلسِّقَایَةَ فِی رَحۡلِ أَخِیهِ([4]).

اما ابتداء قبیح

همان ابتدائی است که مفهوم آیه را از شدت تعلقش به ماقبل آن فاسد می‌سازد و این ناجایز است: مانندی که بگویی: «وما نحن لک بمؤمنین».

و گویی:

﴿وَٱلۡبَغۡیِۚ یَعِظُکُمۡ.

وصل

در وقت انقطاع نَفَس پیوست‌دادن کلام به ماقبلش نیکو است اگر شروع از اینجا (جایی که نفس قطع شده) حسن و خوب نباشد، مانندی که می‌گویی:

مثلاً: ﴿وَیَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ.

و بعداً اضطراراً توقف می‌کنی و باز برگشت می‌کنی و می‌گویی:

﴿وَیَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡبَغۡیِۚ.

وقف تام

آنست که کلام لفظاً و معناً به آن تمام می‌یابد.

مثل: ﴿وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ١٧٧.

وقف حسن

آنست که وقف بر آن نیکو است، لکن احسن وصل به مابعد آنست.

مثل: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ.

و بعداً برگشت می‌کنی و می‌گویی:

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٢.

وقف قبیح

وقف قبیح «وقف بر آن خوب نیست»!

آنست که ایستادن نهایی بر آن از جهت شدت تعلق آن به مابعدش زشت و قبیح می‌باشد و مفهوم با این وقف فاسد می‌شود: مانند وقف بر کلمه:

«الإنس، والصلاة، والمصلین».

در فرموده‌ی خداوند:

﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ.

و لازم است که بگویید: ﴿إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ٥٦.

﴿لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ و لازم است که آیه را کامل نمایید: ﴿وَأَنتُمۡ سُکَٰرَىٰ.

﴿فَوَیۡلٞ لِّلۡمُصَلِّینَ٤ و حتمی است که کامل آیه را با هم بخوانید: ﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ٥.

بناء لازم است وصل در وقت شروع به قرائت میان این کلمات و مابعدشان، خوف از فاسد شدن مفهوم به وقف در آن و شروع به مابعد آن([5]).

اصطلاحات وقف و وصل

دانشمندان و مفسرین گرامی در ترسیم‌کردن کلمات به این مسایل توجه ژرفی نموده‌اند به نحوی که اصطلاحات مشخصی را در اکثر مصاحف وضع نموده‌اند و برای طالب رجوع به این نشانه‌ها جهت استفاده از آن‌ها لازم است. هرچند که برخی علماء در این مورد مبالغه هم کرده‌اند.

غُنَّه

غنه‌کردن تنوین و نون مشدده و ساکنه لازم است.

﴿وَإِن نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُم___ ﴿صَفّٗا صَفّٗا٢٢___ ﴿ءَایَٰتٞ مُّحۡکَمَٰتٌ

چنانکه میم ساکنه مدغم در مثلش در حرف باء غنه می‌شود.

﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ___  ﴿أَم بِهِۦ جِنَّةُۢۗ

نطق صحیح آیات قرآنی

بیرون‌کردن زبان در نطق، شاء، ذال، ظا، واجب است، زبان در نطق جیم (در غیر مبالغه)([6]) تعطیش گردانده شود.

لازم است که بازگشت به زبان بر نطق ضاد شود تا به دال اشتباه نیفتد.

و لازم است که بازگشت به زبان بر نطق صاد شود تا به سین اشتباه نیفتد.

و این موضوعی است که شنیدن و تمرین در آن سودمند است.

و باید در نطق حروف دقت زیاد گردد، تا خدا ناخواسته بر شیوه‌ی امت‌های دیگر نشود که جیم را تلفظ می‌کردند و یا قاف را در نطق به همزه و یا غین بدل می‌نمودند و امثال این...

خوف از تحریف کلمات قرآن از مواضع خود، مثلاً در نطق حروف به شکل زیر (در کلمات) مفهوم به کلی عوض می‌شود:

مثلاً:

مفهوم عوض می‌شود در «اللزین» از «الذین».

مفهوم عوض می‌شود در «الآدر» از «القادر».

مفهوم عوض می‌شود در «الرزَّاء» از «الرزاق».

مفهوم عوض می‌شود در «والسوء» از «السوق».

.. الخ

نباید که فرموده‌ی خداوندی را از نظر دور داشت که قرآن را وصف فرموده است:

﴿قُرۡءَانًا عَرَبِیًّا غَیۡرَ ذِی عِوَجٖ [الزمر: 28].

بجا است که یادآور شویم برخی ملت‌ها به نحوی (احتراز از خطاء) مبالغه را پیش گرفته‌اند که نطق کلمات عربی را به کلی مشکل عرض اندام کرده و حتی کتابت آن، مشکل و صعب نمودار شده است: شواهدی زیادی در دست است از آن جمله در صحیفه‌ای که در اروپا توزیع شده بود خواندم. کلمه ذوالحجه را اینطور نوشته Zul–hidhjdhja در حالی که می‌شد که بنویسند zolhijjah این شکل و مسلم که سختگیری و مبالغه‌ی آن عده تاثیر گذاشته است.

تمرینات بخش چهارم

تمرین 1- آیات زیر را توأم با مراعات آنچه که در آن از غنَّه و مَدّ است قرائت نمایید:

﴿إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِکُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ لِیَسُ‍ُٔواْ وُجُوهَکُمۡ وَلِیَدۡخُلُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوۡاْ تَتۡبِیرًا٧ [الإسراء: 7].

﴿مَّن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡعَاجِلَةَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِیهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلۡنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ یَصۡلَىٰهَا مَذۡمُومٗا مَّدۡحُورٗا١٨ [الإسراء: 18].

تمرین 2- تحت مواقع وقف حسن یک خط خفیف و تحت مواضع وقف قبیح دو خط بگذارید.

﴿بَلۡ قَالُواْ مِثۡلَ مَا قَالَ ٱلۡأَوَّلُونَ٨١ قَالُوٓاْ أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ٨٢ لَقَدۡ وُعِدۡنَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا هَٰذَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ٨٣ قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِیهَآ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٤ سَیَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِیمِ٨٦ سَیَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِیَدِهِۦ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیۡءٖ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیۡهِ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٨ سَیَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ٨٩ [المؤمنون: 81-89].

تمرین 3- توأم با بیان حکم لفظ جلاله، این آیات را قرائت نمایید و توجه نمایید که باید حروف از مخارج صحیح‌اش بیرون شوند.

﴿سُنَّةَ ٱللَّهِ فِی ٱلَّذِینَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِیلٗا٦٢.

﴿وَلِلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ١٨٩.

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَیۡنَ یَدَیِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ١.

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ.

﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَثَمُودُ٤٢.

﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ٣٢.

﴿فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۖ إِنِّی لَکُم مِّنۡهُ نَذِیرٞ مُّبِینٞ٥٠ وَلَا تَجۡعَلُواْ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۖ إِنِّی لَکُم مِّنۡهُ نَذِیرٞ مُّبِینٞ٥١.

تمرین 4- جاهای قلقله و احکام راء را در آیات زیر بیان دارید.

﴿فَرَاغَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ فَجَآءَ بِعِجۡلٖ سَمِینٖ٢٦.

﴿فَأَقۡبَلَتِ ٱمۡرَأَتُهُۥ فِی صَرَّةٖ فَصَکَّتۡ وَجۡهَهَا وَقَالَتۡ عَجُوزٌ عَقِیمٞ٢٩.

﴿۞قَالَ فَمَا خَطۡبُکُمۡ أَیُّهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ٣١.

﴿مَآ أُرِیدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِیدُ أَن یُطۡعِمُونِ٥٧.

﴿۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ٩.

تمرین 5- این آیات را در حالی که احکام میمی که در آنست توضیح می‌دهید قرائت نمایید.

﴿عَلَیۡکَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَکَۚ وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ یَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٞ٤٨.

﴿وَقَوۡمَ نُوحٖ مِّن قَبۡلُۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ هُمۡ أَظۡلَمَ وَأَطۡغَىٰ٥٢.

﴿هُوَ أَعۡلَمُ بِکُمۡ إِذۡ أَنشَأَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِی بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡۖ فَلَا تُزَکُّوٓاْ أَنفُسَکُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ٣٢.

﴿وَأَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَکُم مُّسۡتَخۡلَفِینَ فِیهِۖ.

﴿أَیۡنَمَا تَکُونُواْ یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ کُنتُمۡ فِی بُرُوجٖ مُّشَیَّدَةٖۗ.




[1]- تفخیم می‌شود همچنین در یک عده حروفی که قبل آن مکسور است مثل: من کل امرٍ

[2]- مسلما که در ادغام، حرف اولی حرف مایل به دومی بدل می‌گردد.

[3]- و همینطور است حدیث شریف و آذان.

[4]- این آیه‌ی مبارکه پس از فرموده‌ی خداوند تعالی در سوره‌ی یوسف است که می‌فرماید:

      ﴿وَجَآءَ إِخۡوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنکِرُونَ٥٨ [یوسف: 58].

[5]- برخی علماء بر این عقیده‌اند که مطلقا در وقف بر رئوس آیات کراهیت نیست، چنانچه که در مصحف ترسیم شده است، زیرا که رسول خدا بر رئوس آیات وقف فرموده‌اند.

[6]- به این مفهوم که یک طرف زبان میان دندان‌های پیش دهان نهاده شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد