ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
داستان بشر با آفرینش آدم ÷ و فرمان الله متعال به فرشتگان برای سجده به سیّدنا آدم و تکبّر و انکار ابلیس و راندن وی و فرستادنش به زمین و سکونتدادن آدم و همسرش إ و نیرنگ شیطان برای گمراهنمودن او با خوردن از آن درخت و سقوط وی به زمین و ایجاد دشمنی میان ابلیس و فرزندان آدم ÷ از یک سو و میان سیّدنا آدم و فرزندانش از سویی دیگر، شروع شد.
داستان بشر این گونه شروع شد و آدم ÷ و فرزندانش ده قرن بر اطاعت از الله تعالی و توحید زندگی کردند، ولی پس از آن، شرک به وجود آمد و غیرالله به همراه الله متعال مورد پرستش قرار گرفت و در نتیجه، الله ﻷ نخستین رسولش؛ یعنی نوح ÷ را فرستاد تا مردم را به عبادت الهی و ترک شرک فرا خواند. سپس پیامبران و رسولانی پیدرپی آمدند تا اینکه الله تعالی سیّدنا محمّد ج را برگزید تا خاتم پیامبران و رسولان † باشد و رسالت ایشان، آخرین رسالت و کتاب نازلشده بر سیّدنا محمّد ج؛ یعنی قرآن کریم نیز آخرین پیام الهی برای بشر باشد.
أ. مفهوم لغوی اسلام: واژۀ «اسلام» از نظر لغوی، دارای مفاهیم زیادی است که میتوان تمامی آنها را در معانی فرمانبرداری، تسلیمشدن، اطاعت، اخلاص، اظهار فروتنی و قبول، خلاصه کرد.[1]
ب. اسلام عام: تسلیمشدن بنده و تواضع وی در برابر الله متعال و پایبندی به آنچه پیامبری از پیامبران الهی آورده و ابراز و بیان آن.
ت. اسلام خاص: یعنی تسلیمشدن و فرمانبرداری از الله متعال و پایبندی به آنچه پیامبرمان؛ محمّد ج آورده است.[2]
أ. مفهوم لغوی فطرت: یعنی الله متعال مخلوقات را به گونهای آفرید که فطرتا وی را میشناسند.
ب. و در اصطلاح شرع، فطرت همان اسلام بوده و مفهوم خلقت مردم بر دین اسلام یعنی اینکه الله أ آنان را برازنده و شایستۀ احکام این دین آفرید و آموزههایش را متناسب با آفرینش و سرشتشان گرداند.
ت. توصیف اسلام به فطرت الهی، یعنی اینکه اصل اعتقاد در آن، جاری بر مقتضای فطرت عقلی است و منافاتی با آن ندارد.
أ. بِرّ و نیکی از الفاظ مهمّ شرعی است که در بسیاری از آیات قرآن و احادیث نبوی بیان شده است.
ب. این واژه دارای مفاهیمی جامع و نتایجی عمیق بوده و شامل هر نوع خیر و فلاحی میشود.
ت. یکی از بهترین تعاریف گفتهشده در مورد بِرّ، سخن شیخ عبدالرّحمان سعدی / بوده که میگوید: «بِرّ اصطلاحی جامع و شامل عقاید ایمانی، اعمال دل، افعال جوارح و اعضا و تمامی دستورات و ترک محرّمات و ممنوعات است.»[3]
ث. از دیگر معانی بِر، صله و احسان، طاعت، تقوا و اخلاق نیکوست.
أ. اخلاق از دیدگاه اسلام، ارزش و جایگاه والایی دارد.
ب. اخلاق جمع خُلق و خُلُقُ بوده و خلق حالتی نفسانی است که انسان در آن حالت، کارهایش را بدون تفکّر و اختیار انجام میدهد.
ت. خلق در برخی افراد، غریزی و ذاتی است، امّا در بعضی دیگر، فقط با ریاضت و تلاش حاصل میشود.[4]
ث. حُسن خلق یعنی آراستهشدن با فضایل و مکارم؛ مانند خوشرویی، نرمی، سخن نیکو، داشتن دلی پاک و دوری از آنچه ضدّ فضایل و مکارم است.
ج. بهترین اخلاق نیک این است که با هر کس از تو بریده و قهر کرده، ارتباط برقرار کنی و به کسی که تو را [از آموزش و منفعت و مال] محروم نموده، بخشش نمایی و کسی را که [خون یا مال و آبروی] تو را ضایع و تباه کرده، عفو کنی.
ح. خُلق عظیمی که الله تعالی محمّد ج را با آن توصیف نموده، همان دین مشتمل بر تمامی دستورات الهی است.
خ. اخلاق واقعی و حقیقی، اقدام به فرمانبرداری و انجام آنچه الله متعال دوست دارد، از روی میل و با دلی گشاده است،[5] که شامل دینداری، بردباری، عدالت، صبر بر سختیها، تواضع، زهد، بخشندگی، حیا، شجاعت و امثال آن میشود.
د. شریعت اسلام دلایلی بیان نمود که نشان میدهد اخلاق نیک، فضایلی بزرگ دارد و باعث ایجاد خیر و سعادت دنیا و آخرت میگردد؛ حُسن خُلق فرمانبرداری از دستورات الهی و پیروی از رسول الله ج است، باعث بالارفتن درجات و مقامها، ورود به بهشت، نزدیکی به مجلس رسول الله ج در آخرت، دسترسی و رسیدن به محبّت الهی، آسایش خاطر، خوشی زندگی و آسانشدن کارها میشود.
ذ. متون شرعی دلالت دارند که تغییر سرشت و اخلاق امری ممکن و قابل دسترس بوده و دشوار و محال نیست، در صورتی که انسان برای رسیدن به همّت و اخلاقی والا، اسباب موجود را به کار گیرد.
ر. در متون فراوانی، اسباب رسیدن به اخلاقی نمونه و برتر بیان شده است، اگر آدمی ار آنها استفاده نماید و بر این کار مشتاق باشد.