ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
14-1. مفهوم اجتماع و زندگی اجتماعی در اسلام
أ. جامعۀ بشری: یعنی مجموعهای از مردم که از چندین فرد تشکیل شده است.[1]
ب. جامعۀ اسلامی: سکونت و اجتماع گروهی از مسلمانان در سرزمین خودشان بر اساس رابطۀ اسلامی که امورشان در پرتو قوانین و احکام اسلام است و سرپرست و حاکم آنان ادارۀ امورشان را بر عهده دارد.[2]
ت. امّت اسلامی: گروههایی از مردم که اعتقاد اسلام آنان را با یکدیگر جمع نموده است و صرفنظر از هر نوع اعتبار و معیار دیگری.
أ. مفهوم اصطلاحی جار: یعنی فردی که نوعی همسایگی شرعی با تو دارد؛ فرقی نمیکند که مسلمان یا کافر، نیک یا بد، دوست یا دشمن، نیکوکار یا بدکار، مفید یا مضر، خویشاوند یا بیگانه و شهری یا روستایی باشد.
همسایگی مراتبی دارد که برخی از آنها بالاتر از برخی دیگر بوده و بر اساس نزدیکی، خویشاوندی، دیانت، تقوا و سایر صفات همسایه، تغییر میکند و بر اساس شرایطش، مستحقّ حقوقی است.[3]
ب. مفهوم همسایه و همسایگی – در اسلام- منحصر بر همسایگی از لحاظ مسکن نمیشود، بلکه عامتر از این بوده و همسایگی در محلّ تجارت، بازار، مزرعه، مدرسه و مکان درس و سفر نیز وجود دارد.
ت. بدون تردید اسلام در مورد همسایه توصیه نموده و جایگاهش را بلند گردانیده است. از دیدگاه دین اسلام، همسایه حرمت و حقوق فراوانی دارد که قوانین اخلاقی و احکام بشری از آنها آگاه نیستند.
از دیدگاه اسلام، حقوق همسایه آن قدر مهم بوده که الله تعالی این مطلب را در کنار عبادت و توحید خویش و نیکی به والدین و یتیمان و خویشاوندان بیان فرموده است.
ث. حقوق همسایه به طور جزئی، بسیار زیاد است، امّا حقوق اصلی وی بر چهار نوع بوده و از این قرار است: خودداری از آزار و اذیّت همسایه، حمایت از وی، نیکی به او و تحمّل آزار و اذیّت همسایه.
أ. صلۀ رحم کنایه از نیکی به خویشاوندان نسبی و سببی و مهربانی و نرمی با آنان و توجّه به شرایطشان است، هر چند آنان دوری و بدی کنند. و قطع صلۀ رحم یعنی عکس و خلاف موارد فوق.[4]
ب. صلۀ رحم از چندین طریق شکل میگیرد، که برخی از آنها در اصل و شرح این کتاب، بیان شده است.
ت. شریعت اسلام فضایل صلۀ رحم را بیان نموده و متون فراوانی از قرآن و سنّت در این زمینه نقل شده است.
14-4. کرامت انسان و معیار عدالت و کرامت در اسلام
أ. بدون تردید دین اسلام آدمی را بسیار گرامی داشته و هیچ یک از نظامهای دنیوی چنین کرامتی برای انسان قائل نشدهاند. دلایلی از قرآن و سنّت بیانگر و گواه بر این مطلبند.
آیۀ زیر در این زمینه کافی است که الله ﻷ میفرماید:
﴿۞وَلَقَدۡ کَرَّمۡنَا بَنِیٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ کَثِیرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِیلٗا﴾ [الإسراء: 70]
«و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکبها] حمل کردیم و از انواع [روزیهای] پاکیزه به آنان روزی دادیم و قطعا آدمیان را بر بسیاری از موجوداتی که آفریدهایم، برتری بخشیدیم.»
این از فضل و احسان بیشمار الله تعالی است که آدمی را با تمامی انواع اکرام، گرامی داشته است؛ یعنی با علم، تشخیص، عقل، چهره، فرستادن پیامبران †، نازلکردن کتابهای آسمانی و تصرّف و تسلّط انسان بر آنچه در زمین است.[5]
ب. عدالت یعنی دادن حق به صاحبش، به گونهای که بتواند خود یا نمایندۀ وی آن را بگیرد و نیز به معنای تعیین حق از لحاظ قولی و عملی برای اوست.
عدالت اصل جامع تمامی حقوق به شمار میرود و همۀ ادیان الهی و انسانهای حکیم بر خوببودن عدالت توافق دارند و بزرگان امّتها با ادّعای رعایت عدالت، افتخار میکردند.
ت. عدالت از دیدگاه اسلام، ارزش فراوانی دارد و یکی از اصول نظام اجتماعی آن به شمار میرود.
متون فراوانی از قرآن و سنّت بیانگر فضیلت عدالت بوده و جزئیّاتش را شرح داده و مردم را از ضدّ آن؛ یعنی ستم و پیروی از تمایلات نفسانی بر حذر داشتهاند.
برای آگاهی از جزئیّات عدالت باید به دلایل شرعی رجوع کنیم، زیرا عدالت اصطلاحی کلّی و جامع است.
ث. در ادامه، برخی از سخنان و مطالب شرعی دربارۀ عدالت بیان میگردد:
- الله ﻷ فرمانی قطعی برای اجر ای عدالت صادر نموده است؛
- الله متعال هنگام فرمان به اجرای عدالت، مردم را از مخالفت با آن بر حذر داشته است؛
- تنوّع فرمان به عدالت و عمومیّت آن؛
- برحذرداشتن از سستی در اجرای عدالت؛
- دین اسلام احکام امور و اعمال را بیان نموده است؛
- تعیین قاضیان در دین اسلام؛
- فرمان به عدالت شامل تمامی افراد امّت میشود.
ج. اکرام بر پایۀ عدالت و دادن حقّ هر مستحقّی بدون کم و کاستی و ستم است. بنابراین طائفهگرایی و نژادپرستی جایی در اسلام ندارد و از دیدگاه این دین، نژاد و جنس و رنگ و محلّ سکونت هیچ فضیلتی ندارد و معیار برتری و اکرام قرار نمیگیرند.
بلکه معیار اصلی تقوا و کمالاتی است که انسان را متمایز و مشخّص میسازد.
14-5. اصول اخلاقی و نقش آن در ساخت جامعه
أ. جامعه زمانی سر و سامان میگیرد که بیشتر افرادش مکارم اخلاقی را رعایت نمایند و این موضوع در بیشتر تصرّفات و امورشان جاری باشد، چون معیار مکارم اخلاق تزکیۀ نفس انسانی و خوگرفتن و عادت عقل بر فهم فضایل و تشخیص آنها از رذیلتها و تمرین آن بر فراگیری فضایل و دوری از رذایل است.
ب. یکی از بزرگترین و مهمترین پایههای دعوت اسلام برای مکارم و تهذیب اخلاق، توجّه آن به تربیّت و کمال نفس و عادتدادنش بر پیروی از هدایت و ارشادی است که عقل سلیم بر حقیقت و اصلاح و فایدۀ آن گواهی میدهد.
ت. بررسی دستورات و ممنوعات اسلام، باعث میشود که به خوبیها و ارزش دین اسلام پی ببری و بدانی که این آیین، دین سعادت و رستگاری است و آدابی دقیق و لطیف و رفتاری نیک و زیبا در حوزۀ امور فردی، خانوادگی، همسایگی، مسلمانی و امور مربوط به تمامی مردم را به انسان آموخته که باعث خوشی زندگی و سرور و شادی وی میشود.
وضعیّت بد برخی از مسلمانان تو را به شک نیندازد و نفریبد، زیرا این حالت نتیجۀ تمایلات خودشان و نه برخاسته از طبیعت دینشان است.
ث. محاسن دین اسلام به طور واضح از طریق دقّت در اوامر و نواهی آن روشن میگردد، که بسیاری از این اوامر و نواهی، در مبحث مرتبط به این موضوع در اصل تحقیق پیش رو آورده شده است.
ج. در آنجا، فضایل مهم و اصول اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است؛ مانند صبر، عفّت و پاکدامنی، عزّت نفس، سخاوت، شجاعت و وفا.