که شامل موضوعات زیر میباشد:
1- فضیلت توحید
2- فضیلت ایمان
3- فضیلت عبادات که شامل فضایل ذیل میباشد:
1- فضیلت وضو
2- فضیلت اذان
3- فضیلت نماز
4- فضیلت زکات
5- فضیلت روزه
6- فضیلت حج و عمره
7- فضیلت جهاد
8- فضیلت ذکر
9- فضیلت دعا
4- فضیلت معاملات
5- فضیلت معاشرت
6- فضیلت اخلاق
7- فضیلت قرآن کریم
8- فضیلت رسول الله ج
9- فضیلت اصحاب پیامبر ج
بعضی از آیات و احادیث صحیح که سبب اشتیاق و حرص بر زیاد انجام دادن و رقابت در عمل صالح و لذت بردن از آن میشود در این باب وارد شده است که با عمل به آن قرب الهی حاصل میشود.
ذکر هر عمل با تبیین فضلیت آن باعث ایجاد شوق برای انجام آن عمل و نشاط در روح و بدن و دور کردن عجز و کسالت و تحریک اعضای بدن برای عبادت و اطاعت میشود.
الله متعال میفرماید: ﴿وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنۡهَا مِن ثَمَرَةٖ رِّزۡقٗا قَالُواْ هَٰذَا ٱلَّذِی رُزِقۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَأُتُواْ بِهِۦ مُتَشَٰبِهٗاۖ وَلَهُمۡ فِیهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞۖ وَهُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ٢٥﴾ [البقرة: 25].
«[ای پیامبر،] به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، مژده بده که باغهایی [از بهشت] برایشان [در پیش] است که از زیر [درختان] آن جویبارها جاری است. هر زمان که میوهای از آن به اینان داده شود، میگویند: «این همان است که پیش از این [در دنیا] روزیِ ما شده بود؛ در حالی که شبیهِ آن به آنان داده شده بود [نه خودِ آن]؛ و [در آنجا] همسرانی پاک دارند و در آن جاودانه خواهند ماند».
و الله متعال میفرماید: ﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٩٧﴾ [النحل: 97].
«هر کس - مرد یا زن - که کار نیک کند و مؤمن باشد، قطعاً او را [در دنیا] به زندگانی پاک و پسندیدهای زنده میداریم و [در آخرت نیز] بر اساس نیکوترین [طاعت و] کارى که مىکردند، به آنان پاداش میدهیم».
الله متعال میفرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ حُنَفَآءَ وَیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُواْ ٱلزَّکَوٰةَۚ وَذَٰلِکَ دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِ٥﴾ [البینة: 5].
«و آنان فرمان نیافتند جز اینکه الله را عبادت کنند در حالی که دین خود را برای او خالص گردانند [و از شرک و عبادت معبودان باطل،] به توحید روی آورند؛ و نماز برپا دارند و زکات بپردازند؛ و این است آیین راستین و مستقیم».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠ نَحۡنُ أَوۡلِیَآؤُکُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَشۡتَهِیٓ أَنفُسُکُمۡ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِیمٖ٣٢﴾ [فصلت: 30-32].
«[اما] کسانى که گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس [از عبادت و بندگى غیر او سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پایداری کردند، [هنگام فرا رسیدن مرگشان] فرشتگان بر آنان فرود مىآیند، [و مىگویند:] «نترسید و اندوه نداشته باشید؛ و شما را بشارت باد بر بهشتی که [در قبال ایمان و اعمال صالحتان] به آن وعده داده میشدید! ما در زندگى دنیا و آخرت دوستدار شماییم، و در بهشت هرچه دلتان بخواهد و درخواست کنید، در اختیار شماست. به عنوان پذیرایى از جانب آمرزگارى مهربان».
و الله متعال میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن کَانَ یَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡیَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا یُشۡرِکۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا١١٠﴾ [الکهف: 110].
«[ای پیامبر،] بگو: «من فقط بشری [عادی] همچون شما هستم. به من وحی میشود که تنها معبودتان، اللهِ یکتاست؛ پس هر کس به دیدارِ پروردگارش [در آخرت] امید دارد، باید کار شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادتِ پروردگارش شریک نسازد».
عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ، وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْیَا یُصِیبُهَا أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ».[1]
عمر بن خطاب س میگوید شنیدم که رسول الله ج فرمود: «همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد، هرکس نتیجه نیت خود را درمییابد، پس هرکس که هجرت او به سوی الله و رسول است، ثواب هجرت به سوی الله و رسولش را درمییابد و کسیکه هجرتش به سوی دنیا باشد به آن میرسد و یا اگر هجرتش برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او به سوی چیزی است که برای رسیدن به آن هجرت نموده است».
ابوهریره س میگوید که پیامبر ج فرمود: «إِنَّ اللَّهَ لاَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَرِکُمْ وَأَمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِکُمْ وَأَعْمَالِکُمْ».[2]
«الله به چهرهها و مالهای شما نگاه نمىکند بلکه دلها و اعمال شما را نگاه مىکند».
فضیلت کسیکه اراده انجام عمل نیکی را کند:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عبَّاسِ ب عَنْ رَسُولِ اللهِ ج، فِیْمَا یَرْوِی عَنْ رَبِّهِ، تَبَارَکَ وَتَعَالَى قَالَ: «إِنَّ اللهَ کَتَبَ الْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ ثُمَّ بَیَّنَ ذَلِکَ: فَمَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ یعْمَلْهَا کَتبَهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى عِنْدَهُ حَسَنَةً کَامِلَةً وَإِنْ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ إِلَى سَبْعِمَائِةِ ضِعْفٍ إِلَى أَضْعَافٍ کَثِیْرَةٍ، وَإِنْ هَمَّ بِسَیِّئَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ حَسَنَةً کامِلَةً، وَإِنْ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ سَیِّئَةً وَاحِدَةً».[3]
عبدالله بن عباس ب از پیامبر ج روایت میکند که الله متعال میفرماید: «همانا الله نیکیها و بدیها را نوشته است و سپس این را بیان کرد که: هرکس اراده انجام عمل نیکی را بکند، ولی آن را انجام ندهد، الله تبارک و تعالی برای او نزد خود، یک نیکی کامل ثبت میکند. و اگر کسی قصد انجام عمل نیکی را نماید و به آن عمل کند، الله نزد خود، ده تا هفت صد نیکی و بیشتر، برایش مینویسد. و هرکس قصد انجام عمل بدی را بکند، ولی آن را انجام ندهد، الله نزد خود، یک نیکی کامل برایش ثبت میکند. و اگر قصد انجام عمل بدی را نماید و انجامش دهد، الله برایش یک بدی، ثبت مینماید».
الله متعال میفرماید: ﴿وَأَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَکَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِینَ٨٤﴾ [الأنبیاء: 83-84].
«و ایوب را [یاد کن] آنگاه که پروردگارش را [چنین] ندا داد: «رنج [و بیماری] به من رسیده است و تو مهربانترینِ مهربانانی». ما [دعای] او را اجابت کردیم و رنجی را که به او رسیده بود برطرف ساختیم و خانوادهاش و [نیز تعدادی] همانندشان را به همراه آنان به وی بازگرداندیم [تا] رحمتی از جانب ما و پندی برای عبادتکنندگان باشد».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَیۡهِ فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ٨٧﴾ [الأنبیاء: 87].
«و [یاد کن از] ذوالنون [= یونس] آنگاه که خشمگین [از میان قومش] رفت و چنین پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نمیگیریم [و به خاطر این کار مجازاتش نمیکنیم]؛ [وقتی ماهی او را بلعید] در تاریکیها ندا داد که: «[پروردگارا،] هیچ معبودی [بهحق] جز تو نیست. تو منزّهی. بیتردید، من از ستمکاران بودهام».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ٢ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٤﴾ [الأنفال: 2-4].
«بیتردید، مؤمنان فقط کسانی هستند که وقتی الله یاد میشود، دلهایشان هراسان میگردد و هرگاه آیاتش بر آنان خوانده میشود، بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکل میکنند. همان کسانی که نماز برپا میدارند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق میکنند. آنان هستند که به راستی مؤمنند. براى آنان نزد پروردگارشان، درجاتی [والا] و آمرزش و روزىِ نیکو خواهد بود».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠ نَحۡنُ أَوۡلِیَآؤُکُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَشۡتَهِیٓ أَنفُسُکُمۡ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِیمٖ٣٢﴾ [فصلت: 30-32].
«[اما] کسانى که گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس [از عبادت و بندگى غیر او سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پایداری کردند، [هنگام فرا رسیدن مرگشان] فرشتگان بر آنان فرود مىآیند، [و مىگویند:] «نترسید و اندوه نداشته باشید؛ و شما را بشارت باد بر بهشتی که [در قبال ایمان و اعمال صالحتان] به آن وعده داده میشدید! ما در زندگى دنیا و آخرت دوستدار شماییم، و در بهشت هرچه دلتان بخواهد و درخواست کنید، در اختیار شماست. به عنوان پذیرایى از جانب آمرزگارى مهربان».
عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، وأَنَّ مُحمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وأَنَّ عِیسىَ عَبْدُاللَّهِ وَرَسُولُهُ، وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ، وأَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَالنَّارَ حَقٌّ، أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ عَلَى مَا کَانَ مِنَ الْعَمَلِ».[4]
و از عباده بن صامت س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «کسیکه شهادت دهد که: جز الله معبودی نیست و او تنها و بیشریک است و محمد ج بنده و فرستاده اوست، و «عیسی» بنده و رسول او و کلمهی اوست که به «مریم» القا کرد و روحی از جانب الله است، و بهشت و دوزخ حق و راست است، هر عملی که داشته باشد، او را به بهشت داخل خواهد کرد».
ابوهریره س میگوید: عرض کردم: ای رسول الله! چه کسانی روز قیامت برای شفاعت شما سعادت بیشتری دارند؟ رسول الله ج فرمود: «ای ابوهریره! چون حرص و علاقه تو را نسبت به حدیث دیدم، میدانستم که کسی قبل از تو، این سؤال را از من نخواهد پرسید». و فرمود:
«أَسْعَدُ النَّاسِ بِشَفَاعَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ، مَنْ قَالَ: لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ خَالِصًا مِنْ قَلْبِهِ، أَوْ نَفْسِهِ».[5]
«کسانی روز قیامت برای شفاعت من سعادت بیشتری دارند که با اخلاص و از صمیم قلب، لا إله إلا الله بگویند».
الله متعال میفرماید: ﴿سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّکُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا کَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ٢١﴾ [الحدید: 21].
«[ای مردم،] براى رسیدن به آمرزشِ پروردگارتان و بهشتى که پهنۀ آن، همچون پهنۀ آسمان و زمین است، از یکدیگر پیشی بگیرید. [این بهشت،] براى کسانى آماده شده است که به الله و پیامبرانش ایمان آوردهاند. این [پاداش، ناشی از] فضل الهی است؛ آن را به هر کس که بخواهد [و شایسته بداند] عطا مىکند که الله فضل و بخشش بىحد دارد».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَا وَمَسَٰکِنَ طَیِّبَةٗ فِی جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ أَکۡبَرُۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ٧٢﴾ [التوبة: 72].
«الله به مردان و زنان مؤمن، باغهایی [از بهشت] وعده داده است که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و [نیز] خانههای پاکیزهای در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است]؛ و رضایت الله [از همۀ اینها] برتر است. این همان [رستگاری و] کامیابیِ بزرگ است».
و الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مََٔابٖ٢٩﴾ [الرعد: 28-29].
«[همان] کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد الله آرام میگیرد. بدانید که دلها با یاد الله آرام میگیرد. کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، خوشا بر آنان! و سرانجامی نیک دارند».
و الله متعال میفرماید:﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ کَانَتۡ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡفِرۡدَوۡسِ نُزُلًا١٠٧ خَٰلِدِینَ فِیهَا لَا یَبۡغُونَ عَنۡهَا حِوَلٗا١٠٨﴾ [الکهف: 107-108].
«بیتردید، کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای [بهشت] برین منزلگاهشان خواهد بود. جاودانه در آن خواهند ماند و هرگز از آنجا به جای دیگری گرایش ندارند».
و الله متعال میفرماید: ﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٩٧﴾ [النحل: 97].
«هر کس - مرد یا زن - که کار نیک کند و مؤمن باشد، قطعاً او را [در دنیا] به زندگانی پاک و پسندیدهای زنده میداریم و [در آخرت نیز] بر اساس نیکوترین [طاعت و] کارى که مىکردند، به آنان پاداش میدهیم».
و الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢﴾ [الأنعام: 82].
«کسانی که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به [هیچ] شرکی نیالودهاند، آنانند که امن [و آرامش] دارند و رهیافتگانند».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا یُؤۡمِنُ بَِٔایَٰتِنَا ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُواْ بِهَا خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ۩١٥ تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ یَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٧﴾ [السجدة: 15-17].
«و اگر آن دو [مشرک باشند و] تلاش کنند تو کسی [یا چیزی] را شریک من قرار دهی که نسبت به آن دانشی نداری، پس از آن دو اطاعت نکن و در دنیا با آنان به شایستگی [و نیکویی] رفتار کن و از راه کسی پیروی کن که [موحدانه] به سوی من بازآمده است؛ آنگاه بازگشتتان به سوی من است و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میکنم. [لقمان گفت:] «پسرم، اگر [عمل نیک یا بد] همسنگِ دانۀ خردل باشد و درون تختهسنگی یا در [گوشهای از] آسمانها یا در زمین [نهفته] باشد، الله آن را [روز قیامت به حساب] میآورد. بیتردید، الله باریکبینِ آگاه است. پسرم، نماز برپا دار و [مردم را] به نیکی فرمان بده و از ناپسند بازدار و بر آنچه [که از سختیهای این کار] به تو میرسد، شکیبا باش. بیتردید، این از [جمله کارهایی است که نیازمند ارادۀ قوی و] عزم استوار است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج سُئِلَ: أَیُّ الْعَمَلِ أَفْضَلُ؟ فَقَالَ: «إِیمَانٌ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ». قِیلَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: «الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ». قِیلَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: «حَجٌّ مَبْرُورٌ»[6].
از ابوهریره س روایت است که میگوید: از رسول الله ج سؤال شد: کدام عمل، بهتر است؟ فرمود: ایمان به الله و رسولش. پرسیدند: سپس چه کاری؟ فرمود: «جهاد در راه الله». سؤال شد: بعد از آن، چه کاری؟ فرمود: «حج مقبول».
عَنْ عُثْمَانَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ مَاتَ وَهُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، دَخَلَ الْجَنَّةَ».[7]
عثمان س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس در حالی بمیرد که معتقد باشد که جز الله معبودی وجود ندارد، وارد بهشت خواهد شد».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِینَ وَیُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِینَ﴾ [البقرة: 222]
«به راستی که الله توبهکنندگان را دوست دارد و پاکیزگان را [نیز] دوست دارد».
و الله متعال میفرماید: ﴿مَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیَجۡعَلَ عَلَیۡکُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمۡ وَلِیُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ﴾ [المائدة: 6].
«الله نمیخواهد که بر شما مشقتی بیندازد، بلکه میخواهد شما را پاکیزه کند، و نعمت خود را بر شما کامل گرداند تا شکر گزارید».
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ خَرَجَتْ خَطَایَاهُ مِنْ جَسَدِهِ، حَتَّى تَخْرُجَ مِنْ تَحْتِ أَظْفَارِهِ».[8]
از عثمان بن عفان س روایت است که رسول الله ج فرمود: «هرکس وضو بگیرد و آن را کامل و نیکو بگرداند، گناهانش از بدن وی، حتی از زیر ناخنهایش بیرون میریزد».
فضیلت شروع کردن از سمت راست و در وضو و جز آن
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: کَانَ النَّبِیُّ ج یُعْجِبُهُ التَّیَمُّنُ فِی تَنَعُّلِهِ، وَتَرَجُّلِهِ، وَطُهُورِهِ، وَفِی شَأْنِهِ کُلِّهِ.[9]
عایشه ل میفرماید: «پیامبر ج در پوشیدن کفش، شانهکردن موها، وضو گرفتن و همۀ کارهایش، شروع کردن از سمت راست را میپسندید».
عَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ س أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَتَوَضَّأُ فَیُحْسِنُ الْوُضُوءَ ثُمَّ یَقُومُ فَیُصَلِّى رَکْعَتَیْنِ، فَیُقْبِلُ عَلَیْهِمَا بِقَلْبِهِ وَوَجْهِهِ إِلاَّ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».[10]
عقبه بن عامر س از پیامبر ج شنید که میفرمود: «هر مسلمانی که خوب وضو بگیرد و دو رکعت نماز با دل و جان (خشوع و خضوع) به جا آورد، بهشت برای وی واجب میگردد».
اما آن نعمتهاى بىبها و جاودانى جنت آنچنان بزرگ و گوارایند که کسى آن را ندیده و نشنیده است. از الله تعالى میخواهیم که همۀ نمازگزاران را از آن بانصیب بگرداند.
وَعَنْ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «ما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ یتوضَّأُ فَیُبْلِغُ أَو فَیُسْبِغُ الوُضُوءَ ثُمَّ قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، وأَشْهَدُ أَنَّ مُحمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، إِلاَّ فُتِحَت لَهُ أَبْوابُ الجنَّةِ الثَّمَانِیَةُ یَدْخُلُ مِنْ أَیِّها شاءَ».[11]
از عمر بن خطاب س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هر کدام از شما وضو بگیرد و آن را به صورت کامل (و شرعی) بگیرد و سپس بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، وأَشْهَدُ أَنَّ مُحمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ»: گواهی میدهم که جز الله معبودی به حق نیست و تنها و بیشریک است و گواهی میدهم که محمد ج بنده و فرستادهی الله است، درهای هشتگانهی بهشت برای او گشوده میشود که از هر دری که بخواهد، داخل آن گردد».
وَعَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ أَبِی صَعْصَعَةَ أَنَّ أَبَا سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ لَهُ: إِنِّی أَرَاکَ تُحِبُّ الغَنَمَ وَالبَادِیَةَ، فَإِذَا کُنْتَ فِی غَنَمِکَ، أَوْ بَادِیَتِکَ، فَأَذَّنْتَ بِالصَّلاَةِ فَارْفَعْ صَوْتَکَ بِالنِّدَاءِ، فَإِنَّهُ: «لاَ یَسْمَعُ مَدَى صَوْتِ المُؤَذِّنِ، جِنٌّ وَلاَ إِنْسٌ وَلاَ شَیْءٌ، إِلَّا شَهِدَ لَهُ یَوْمَ القِیَامَةِ»، قَالَ أَبُو سَعِیدٍ: سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ج».[12]
از «عبدالله بن عبدالرحمن بن ابی صعصعه» روایت شده است که ابوسعید خدری س به او گفت: من میبینم که تو گوسفند و بیابان را دوست داری، پس هر وقت میان گوسفندان و بادیهات بودی و برای دعوت به نماز اذان گفتی، صدایت را بلندتر کن، زیرا هیچ جن و انس و چیز دیگری صوت مؤذن را نمیشنود مگر آن که در روز قیامت برای او شهادت میدهد؛ ابوسعید س میگوید: این را از پیامبر ج شنیدهام».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی النِّدَاءِ وَالصَّفِّ الأَوَّلِ، ثمَّ لَمْ یَجِدُوا إِلا أَنْ یَسْتَهِمُوا عَلَیْهِ لاسْتَهَمُوا، وَلَوْ یَعْلَمُونَ مَا فِی التَّهْجِیرِ لاسْتَبَقُوا إِلَیْهِ، وَلَوْ یَعْلَمُونَ مَا فِی الْعَتَمَةِ وَالصُّبْحِ لأَتَوْهُمَا وَلَوْ حَبْوًا».[13]
ابوهریره س میگوید که رسول الله ج فرمود: «اگر مردم از پاداش اذان و صف اول نماز، آگاه میبودند برای دستیابی به آن، چارهای جز قرعهکشی نداشتند و حتما قرعهکشی میکردند. همچنین، اگر ثواب اول وقت را میدانستند، برای رسیدن به آن، از یکدیگر سبقت میگرفتند. و اگر از پاداش نماز عشا و صبح (با جماعت) مطلع میبودند، با خزیدن هم که شده، در آنها شرکت میکردند».
عَنْ مُعَاوِیَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الْمُؤَذِّنُونَ أَطْوَلُ النَّاسِ أَعْنَاقًا یَوْمَ الْقِیَامَةِ»[14].
معاویه س میگوید که رسول الله ج فرمود: «گردنِ مؤذنها در روز رستاخیز از گردنِ همه مردم بلندتر است».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمرِو بْنِ العَاصِ ب أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِذا سَمِعْتُمُ النِّداءَ فَقُولُوا مِثْلَ ما یَقُولُ، ثُمَّ صَلُّوا عَلَیَّ، فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى علَیَّ صَلاَةً صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ بِهَا عَشْراً، ثُمَّ سَلُوا اللَّهَ لِیْ الْوَسِیْلَةَ، فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِیْ الِجَنَّةِ لاَ تَنْبَغِی إِلاَّ لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّه وَأَرْجُو أَنْ أَکُونَ أَنَا هُوَ، فَمَنْ سَأَلَ لِیَ الْوَسِیلَةَ حَلَّتْ لَهُ الشَّفَاعَةُ».[15]
از عبدالله بن عمرو بن عاص ب روایت شده است که وی از پیامبر ج شنید که میفرمود: «وقتی اذان را از مؤذن شنیدید، هرچه میگوید، مثل آن را تکرار کنید و سپس بر من صلوات بفرستید؛ زیرا هرکس بر من درودی بفرستد، الله به سبب آن ده مرتبه بر او درود میفرستد، سپس از الله برای من «وسیله» را مسألت کنید که آن منزلتی بزرگ است در بهشت و تنها سزاوار یکی از بندگان الله است و من امیدوارم که آن بنده من باشم و هرکس از الله برای من وسیله خواست، شفاعت من برای او واجب خواهد شد».
عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یَسْمَعُ الْمُؤَذِّنَ: أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولاً وَبِالإِسْلاَمِ دِینًا. غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ».[16]
سعد بن ابیوقاص از رسول الله ج میکند که فرمود: «هرکس هنگام شنیدن صدای اذان بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولاً وَبِالإِسْلاَمِ دِینًا». گناهانش بخشوده میشود». یعنی موقع شنیدن «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ»؛ و همچنین موقع شنیدن «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ» بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولاً وَبِالإِسْلاَمِ دِینًا». گناهش آمرزیده میشود.
وَعَنْ جَابِرٍ س أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یَسْمَعُ النِّدَاءَ: اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ آتِ مُحَمَّدًا الوَسِیلَةَ وَالفَضِیلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِی وَعَدْتَهُ، حَلَّتْ لَهُ شَفَاعَتِی یَوْمَ القِیَامَةِ».[17]
جابر س میگوید: رسول الله ج فرمود: «کسیکه هنگام شنیدن اذان بگوید: «اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ آتِ مُحَمَّدًا الوَسِیلَةَ وَالفَضِیلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِی وَعَدْتَهُ». «یا الله! ای پروردگار این دعوت کامل و نماز بر پا شده، وسیله و فضیلت را به محمد عطا فرما و در روز قیامت او را به مقام محمود و ستودهای که به او وعده دادهای مبعوث فرما».
فضیلت رفتن به سوی نماز و نماز جماعت در مسجد
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «صَلاَةُ الْجَمِیعِ تَزِیدُ عَلَى صَلاَتِهِ فِی بَیْتِهِ وَصَلاَتِهِ فِی سُوقِهِ خَمْسًا وَعِشْرِینَ دَرَجَةً، فَإِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ، وَأَتَى الْمَسْجِدَ لاَ یُرِیدُ إِلاَّ الصَّلاَةَ، لَمْ یَخْطُ خَطْوَةً إِلاَّ رَفَعَهُ اللهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ عَنْهُ خَطِیئَةً حَتَّى یَدْخُلَ الْمَسْجِدَ، وَإِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ کَانَ فِی صَلاَةٍ مَا کَانَتْ تَحْبِسُهُ، وَتُصَلِّی عَلَیْهِ الْمَلاَئِکَةُ مَا دَامَ فِی مَجْلِسِهِ الَّذِی یُصَلِّی فیهِ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ، مَا لَمْ یُحْدِثْ فِیهِ».[18]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «نماز جماعت بر نمازِ خانه و بازار، بیست و پنج درجه، برتری دارد. هریک از شما که به خوبى وضو بگیرد و به مسجد بیاید و هدفى جز نماز نداشته باشد، هیچ قدمى بر نمىدارد مگر اینکه الله ثواب و ترفیع درجهاى را برایش در نظر مىگیرد و گناهى از گناهانش را مىبخشاید تا به مسجد مىرسد. وقتى به مسجد رسید تمام مدتى که به خاطر نماز در مسجد باقى مانده باشد (ثواب) نماز برایش حساب مىشود، و تا از جایى که در آن نماز خوانده است خارج نشود فرشتگان برایش دعا مىکنند و مىگویند: یا الله! او را ببخشاى و به او رحم کن، و تا وقتى وضویش باطل نشود این دعا ادامه دارد».
از ابن عمر ب روایت کردهاند که پیامبر ج فرموده است: «صَلَاةُ الْجَمَاعَةِ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاةِ الْفَذِّ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ دَرَجَةً».[19]
«نماز جماعت بیست وهفت درجه از نماز تنهایی برتر و ارزشمندتر است».
فضیلت کسیکه صبح و شام به مسجد میرود:
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ غَدَا إِلَى الْمَسْجِدِ وَرَاحَ أَعَدَّ اللهُ لَهُ نُزُلَهُ مِنَ الْجَنَّةِ کُلَّمَا غَدَا أَوْ رَاحَ».[20]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «هرکس به مسجد رفت و آمد کند، الله برای هر رفت و برگشت او، ضیافتی در بهشت تدارک میبیند».
فضیلت آمدن به نماز با وقار و آرامش
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «إِذَا ثُوِّبَ لِلصَّلَاةِ فَلَا تَأْتُوهَا وَأَنْتُمْ تَسْعَوْنَ، وَأْتُوهَا وَعَلَیْکُمُ السَّکِینَةُ، فَمَا أَدْرَکْتُمْ فَصَلُّوا، وَمَا فَاتَکُمْ فَأَتِمُّوا فَإِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا کَانَ یَعْمِدُ إِلَى الصَّلَاةِ فَهُوَ فِی صَلَاةٍ».[21]
از ابوهریره س روایت شده است از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «وقتی نماز برپا میشود، با عجله و شتاب به نماز نیایید؛ بلکه با راه رفتنِ عادی به نماز بیایید و سکون و آرامش را رعایت کنید. هرچه از نماز را - با جماعت- دریافتید، بخوانید و آن چه را از دست دادید، کامل نمایید».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «إِذَا قَالَ أَحَدُکُمْ آمِینَ، وَقَالَتِ الْمَلائِکَةُ فِی السَّمَاءِ: آمِینَ، فَوَافَقَتْ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».[22]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «اگر آمین گفتن یکی از شما، با آمین گفتن فرشتگان در آسمان همزمان باشد، گناهان گذشتهاش بخشیده میشود».
عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِیَّ ج: أَیُّ الْعَمَلِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ؟ قَالَ: «الصَّلاةُ عَلَى وَقْتِهَا». قَالَ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: «ثُمَّ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ». قَالَ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: «الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ». قَالَ: حَدَّثنِی بِهِنَّ، وَلَوِ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِی».[23]
عبدالله بن مسعود س میگوید: از پیامبر ج پرسیدم: چه عملى نزد الله از سایر اعمال محبوبتر است؟ پیامبر ج فرمود: «خواندن نماز در وقت خودش». گفتم: پس از آن چه عملى بهتر است؟ فرمود: «نیکى و خدمت در حق پدر و مادر»، گفتم: پس از آن چه عملى بهتر است؟ فرمود: «جهاد در راه الله». ابن مسعود میگوید: پیامبر این جوابها را به من داد، اگر سؤال بیشترى مىکردم باز جواب بیشترى مىداد».
عَنْ أَبِی مُوسَى س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى الْبَرْدَیْنِ دَخَلَ الْجَنَّةَ».[24]
ابوموسی س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس نمازهای صبح و عصر را بخواند به بهشت میرود».
عَنْ أَبِی بَصْرَةَ الْغِفَارِیِّ س قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ ج الْعَصْرَ بِالْمُخَمَّصِ، فَقَالَ: «إِنَّ هَذِهِ الصَّلاَةَ عُرِضَتْ عَلَى مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَضَیَّعُوهَا، فَمَنْ حَافَظَ عَلَیْهَا کَانَ لَهُ أَجْرُهُ مَرَّتَیْنِ، وَلاَ صَلاَةَ بَعْدَهَا حَتَّى یَطْلُعَ الشَّاهِدُ».[25]
ابوبَصره غِفاری س میگوید: رسول الله ج در مُخَمَّص -اسم مکانی است- نماز عصر را برای ما برگزار نمود؛ سپس فرمود: «این نماز به امتهای گذشته عرضه شد؛ اما آنها آن را ضایع کردند؛ پس هرکس بر آن مداومت نماید، دوبار اجر میگیرد و بعد از آن، نمازی نیست تا اینکه ستاره طلوع نماید».
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ س قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى العِشَاءَ فی جَمَاعَةٍ، فَکَأَنَّمَا قَامَ نِصْفَ اللَّیْلِ وَمَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فی جَمَاعَةٍ، فَکَأَنَّمَا صَلَّى اللَّیْلَ کُلَّهُ».[26]
از عثمان بن عفان س میگوید از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هرکس نماز عشا را با جماعت بخواند، مانند این است که نصفی از شب به عبادت پرداخته باشد و هرکس نماز صبح را با جماعت انجام دهد، مانند این است که تمام شب، عبادت کرده باشد».
فضیلت انتظار نماز پس از خواندن نماز
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «أَلاَ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَا یَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطَایَا وَیَرْفَعُ بِهِ الدَّرَجَاتِ»؟ قَالُوا: بَلَى، یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَکَارِهِ، وَکَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ، وَانْتِظَارُ الصَّلاَةِ بَعْدَ الصَّلاَةِ، فَذَلِکُمُ الرِّبَاطُ».[27]
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «آیا شما را به آن چه که الله به وسیله آن، گناهان را میبخشد و رفع درجات عنایت میفرماید، راهنمایی نکنم»؟ صحابه عرض کردند: بله، ای رسول الله! پیامبر ج فرمود: «کامل نمودن وضو در سختیها (سرما، گرما، بیماری و غیره)، راه رفتن زیاد به سوی مساجد، و بعد از هر نماز، منتظر ماندن برای نماز بعدی؛ چنین اعمالی، مانند جهاد در راه الله ارزشمند و پرفضیلت است».
فضیلت نشستن در جای نماز پس از نماز صبح
عَنْ سِمَاکِ بْنِ حَرْبٍ س قَالَ: قُلْتُ لِجَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ س: أَکُنْتَ تُجَالِسُ رَسُولَ اللهِ ج؟ قَالَ: نَعَمْ کَثِیرًا، «کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مُصَلَّاهُ الَّذِی یُصَلِّی فِیهِ الصُّبْحَ، أَوِ الْغَدَاةَ، حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ قَامَ».[28]
سِماک بن حربمیگوید: به جابر بن سمره س گفتم: آیا تو با رسول الله ج نشست و برخاست مینمودی؟ وی گفت: بله، بسیار. «رسول اکرم ج از جایی که نماز صبح را در آن میخواند تا طلوع آفتاب بر نمیخاست. و هنگامی که خورشید طلوع میکرد، بلند میشد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «خَیْرُ یَوْمٍ طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ یَوْمُ الْجُمُعَةِ فِیهِ خُلِقَ آدَمُ وَفِیهِ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ وَفِیهِ أُخْرِجَ مِنْهَا وَلَا تَقُومُ السَّاعَةُ إِلَّا فِی یَوْمِ الْجُمُعَةَ».[29]
از ابوهریره س روایت است که پیامبر ج فرمود: «بهترین روزی که خورشید در آن طلوع کرده، روز جمعه است، در این روز آدم خلقت شد و در این روز به بهشت آورده شد و در همین روز او را از بهشت بیرون کردند و قیامت به پا نمیشود مگر در روز جمعه».
فضیلت کسیکه غسل کند و به خطبه جمعه گوش فرا دهد و نماز بخواند:
وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَة س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنِ اغْتَسَلَ ثُمَّ أَتَى الْجُمْعَةَ فَصَلَّى مَا قُدِّرَ لَهُ ثُمّ أَنْصَتَ حَتَّى یَفْرُغَ الإِمَامُ مِنْ خُطْبَتِهِ ثُمَّ یُصَلِّی مَعَهُ: غُفِرَ لَهُ مَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجُمْعَةِ الأُخْرَى وَفَضْلُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ»[30].
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «کسیکه غسل کند؛ و به نماز جمعه بیاید، و هرچه برایش مقدر باشد نماز بخواند و تا پایان خطبه امام، سکوت نماید و به همراه امام نماز بخواند، تمام گناهانش از جمعه قبل تا این جمعه و سه روز دیگر، بخشیده خواهند شد».
فضیلت ساعتی در روز جمعه که پس از عصر است
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج ذَکَرَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ: «فِیهِ سَاعَةٌ لا یُوَافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی، یَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَى شَیْئًا إِلاَّ أَعْطَاهُ إِیَّاهُ». وَأَشَارَ بِیَدِهِ یُقَلِّلُهَا.[31]
ابوهریره س میگوید: روزی رسول الله ج در مورد روز جمعه، سخن گفت و فرمود: «در روز جمعه، لحظهای وجود دارد که اگر بنده مومن، در آن لحظه نماز بخواند و دعا کند، الله متعال دعایش را مستجاب خواهد کرد». و با حرکات دست، کوتاهی آن لحظه را نشان داد.
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا یُؤۡمِنُ بَِٔایَٰتِنَا ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُواْ بِهَا خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ۩١٥ تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ یَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٧﴾ [السجدة: 15-17].
«فقط کسانی به آیات ما ایمان میآورند که چون به آنها پند داده شوند، به سجده میافتند و پروردگارشان را به پاکی میستایند و تکبر نمیورزند. [در دل شب،] از بسترها برمیخیزند و پروردگارشان را با بیم و امید [به نیایش] میخوانند و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند. هیچ کس نمیداند به [پاس] آنچه [این مؤمنان در دنیا] انجام میدهند، چه [بسیار مایۀ] روشنی چشمها برایشان نهفته است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَفْضَلُ الصیَّامِ بعْدَ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ المُحَرَّمُ، وَأَفْضَلُ الصَّلاةِ بعدَ الفَرِیضَةِ صَلاةُ اللَّیْل».[32]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «برترین و پر اجرترین روزه بعد از روزهی رمضان، روزهی ماه محرم، و برترین و پر اجرترین نماز بعد از نماز فریضه، نماز شب است».
عَنْ جَابِرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ خَافَ أَنْ لَا یَقُومَ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ فَلْیُوتِرْ أَوَّلَهُ، وَمَنْ طَمِعَ أَنْ یَقُومَ آخِرَهُ فَلْیُوتِرْ آخِرَ اللَّیْلِ، فَإِنَّ صَلَاةَ آخِرِ اللَّیْلِ مَشْهُودَةٌ، وَذَلِکَ أَفْضَلُ».[33]
از جابر س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هرکس بیم آن دارد که در آخر شب بیدار نشود، اول شب نماز وتر را بخواند و کسیکه امید دارد در آخر شب بیدار شود، نماز وتر را آخر شب بخواند؛ زیرا نمازِ پایانِ شب با حضور فرشتگان است و این بهتر میباشد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «یَنْزِلُ رَبُّنَا تَبَارَکَ وَتَعَالَى کُلَّ لَیْلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا، حِینَ یَبْقَى ثُلُثُ اللَّیْلِ الآخِرِ، یَقولُ مَنْ یَدْعُونِی فَأَسْتَجِیبَ لَهُ، مَنْ یَسْأَلُنِی فَأُعْطِیَهُ، مَنْ یَسْتَغْفِرُنِی فَأَغْفِرَ لَهُ».[34]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «پروردگارمان هر شب پس از گذشتن دوسوم شب، به آسمان دنیا فرود میآید و میفرماید: آیا کسی هست که مرا بخواند تا او را اجابت کنم؟ آیا کسی هست که از من بخواهد تا به او بدهم؟ آیا کسی هست که از من درخواست آمرزش کند تا او را بیامرزم».
عَنْ جَابِرٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ فِی اللَّیْلِ لَسَاعَةً لَا یُوَافِقُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ، یَسْأَلُ اللهَ خَیْرًا مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، إِلَّا أَعْطَاهُ إِیَّاهُ، وَذَلِکَ کُلَّ لَیْلَةٍ».[35]
از جابر س روایت شده است که گفت: از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «در شب، لحظهای است که اگر بنده مسلمانی آن را دریابد و در آن، امرِ نیکی از امور دنیا و آخرت را از الله متعال درخواست کند، الله خواستهاش را برآورده میسازد؛ و این لحظه در همه شبها وجود دارد».
عَنْ أُمِّ المُؤمِنِینَ أُمِّ حَبِیبَةَ رَمْلَةَ بِنْتِ أَبی سُفْیَانَ ب قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ مُسْلِمٍ یُصَلِّی لِلَّهِ کُلَّ یَوْمٍ ثِنْتَیْ عَشْرَةَ رَکْعَةً تَطَوُّعًا، غَیْرَ فَرِیضَةٍ، إِلَّا بَنَى اللهُ لَهُ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ، أَوْ إِلَّا بُنِیَ لَهُ بَیْتٌ فِی الْجَنَّةِ».[36]
از ام المؤمنین ام حبیبه رمله بنت ابیسفیان ل روایت شده که از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «هر بنده مسلمانی که روزانه، علاوه بر نمازهای فرض، دوازده رکعت نماز نفل برای خوشنودی الله بخواند، الله برایش خانهای در بهشت میسازد». یا فرمود: «خانهای در بهشت برایش ساخته میشود».
عَنْ عَائِشَةَ ل عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «رَکْعَتَا الْفَجْرِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا».[37]
عایشه صدیقه ل روایت میکند که نبی ج فرمود: «دو رکعت (سنت) فجر از دنیا و آن چه که در آن است، بهتر میباشد».
فضیلت نماز ضحی (چاشت) و بهترین وقت آن
عَنْ أَبِی ذَرٍّ س عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ قَالَ: «یُصْبِحُ عَلَى کُلِّ سُلَامَى مِنْ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ، فَکُلُّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَکْبِیرَةٍ صَدَقَةٌ، وَأَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ، وَنَهْیٌ عَنِ الْمُنْکَرِ صَدَقَةٌ، وَیُجْزِئُ مِنْ ذَلِکَ رَکْعَتَانِ یَرْکَعُهُمَا مِنَ الضُّحَى».[38]
از ابوذر س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هر صبح (هر روز) در برابر هر مفصل انسان، یک صدقه لازم است؛ هر سبحان الله گفتن، یک صدقه است؛ هر الحمدلله گفتن، یک صدقه است؛ هر لااله الاالله گفتن، یک صدقه است؛ هر الله اکبر گفتن، یک صدقه است؛ هر امر به معروف، صدقه است؛ هر نهی از منکر، صدقه است؛ و به جای همه اینها، خواندن دو رکعت نماز ضحی (چاشت) کافی است».
عَنْ زَیْدِ بْنَ أَرْقَمَ س رَأَى قَوْمًا یُصَلُّونَ مِنَ الضُّحَى، فَقَالَ: أَمَا لَقَدْ عَلِمُوا أَنَّ الصَّلَاةَ فِی غَیْرِ هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلُ، إِنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «صَلَاةُ الْأَوَّابِینَ حِینَ تَرْمَضُ الْفِصَالُ».[39]
از زید بن ارقم س روایت شده که: وی عدهای از مردم را دید که در ابتدای روز نماز چاشت میخواندند؛ گفت: کاش میدانستند که نمازِ (چاشت) در وقتی دیگر، بهتر میباشد؛ رسول الله ج فرموده است: «نماز توبه کنندگان، زمانی است که پای بچه شترها از شدت گرما بسوزد».
عَنْ رَبِیعَةَ بْنِ مَالِکٍ الأَسْلَمِیِّ س قَالَ: قَالَ لِی النَّبِیُّ ج: «سَلْ» فَقُلتُ: أَسْأَلُکَ مُرَافَقَتَکَ فِی الْجَنَّةِ فَقَالَ: «أَوْ غَیْرَ ذَلِکَ». فَقُلْتُ: هُوَ ذَاکَ قَالَ: «فَأَعِنِّی عَلَى نَفْسِکَ بِکَثْرَةِ السُّجُودِ».[40]
ربیع بن کعب اسلمی س میگوید: پیامبر ج به من گفت: «هر چه دوست داری از من بخواه». گفتم: میخواهم در بهشت با تو باشم. فرمود: «به جز این چیزی دیگر نمیخواهی؟» گفتم: همین را میخواهم. فرمود: «پس برای این کار با من با سجود بسیار کمک کن».
عَنْ ثَوْبَانَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «عَلَیْکَ بِکَثْرَةِ السُّجُودِ لِلَّهِ، فَإِنَّکَ لَا تَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً، إِلَّا رَفَعَکَ اللهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ عَنْکَ بِهَا خَطِیئَةً».[41]
ثوبان س از پیامبر ج روایت کرده است که فرمود: «زیاد سجده کردن را جدی بگیر! زیرا هر سجدهای که برای الله انجام میدهی، الله یک درجه مقام تو را بالا میبرد و یک گناه تو را پاک میکند».
فضیلت ادای نمازهای نافله در منزل
عَنْ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ س أَنَّ النَّبیَّ ج قَالَ: «... صَلُّوا أَیُّهَا النَّاسُ فِی بُیُوتِکُمْ، فَإِنَّ أَفْضَلَ الصَّلاَةِ صَلاَةُ المَرْءِ فِی بَیْتِهِ إِلَّا المَکْتُوبَةَ».[42]
از زید بن ثابت س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «ای مردم! در منزل خود نماز بخوانید؛ زیرا بهترین و بالاترین نماز، نماز شخص در منزل خود اوست به جز نمازهای فرض (که باید با جماعت و در مسجد خوانده شوند)».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ اللَّهَ قَالَ: مَنْ عَادَى لِی وَلِیًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ، وَمَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ، وَمَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ، وَیَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا، وَإِنْ سَأَلَنِی لأُعْطِیَنَّهُ، وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِی لَأُعِیذَنَّهُ، وَمَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَیْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِی عَنْ نَفْسِ الْمُؤْمِنِ، یَکْرَهُ الْمَوْتَ، وَأَنَا أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ».[43]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «الله متعال میفرماید: هرکس با دوستان من دشمنی نماید، با او اعلام جنگ میکنم؛ و محبوبترین چیز نزد من که بندهام به وسیله آن به من تقرب و نزدیکی میجوید، اعمالی است که بر او فرض کردهام. و بندهام همواره با انجام دادن نوافل، به من نزدیک میشود تا آن که او را دوست میدارم و آنگاه که او را دوست بدارم، گوش او میشوم که با آن میشنود؛ و چشم او میگردم که با آن میبیند؛ و دست و پایش میشوم که با آنها میگیرد و راه میرود. و اگر از من چیزی بخواهد، به او عطا میکنم و اگر به من پناه جوید، به او پناه میدهم و در هر کاری که میخواهم انجام دهم، به اندازهی قبض روح مؤمنی که مرگ را نمیپسندد و من هم آزارش را نمیپسندم، متردد نمیشوم».
فضیلت پس از پایان نمازههای فرض
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاَةٍ ثَلاَثاً وثَلاَثِیْنَ، وَحَمِدَ اللَّهَ ثَلاثاً وثَلاَثِینَ، وَکَبَّرَ اللَّهَ ثَلاثاً وَثَلاَثِینَ وَقَالَ تَمَامَ الْمِائَةِ: لاَ إلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، غُفِرَتْ خَطَایَاهُ وَإنْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ البَحْرِ».[44]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هرکس بعد از هر نماز، 33 بار سبحان الله، 33 بار الحمدلله و 33 بار الله اکبر بگوید و در صدمین بار بگوید: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ: هیچ معبودی جز الله نیست که تنها و بیشریک است، پادشاهی و سپاس و ستایش سزاوار او و از آن اوست و او بر هر چیزی و هرکاری تواناست، گناهانش آمرزیده میشود؛ اگرچه مانند کف دریا، فراوان باشد».
فضیلت نماز جنازه و همراهی کردن آن
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنِ اتَّبَعَ جَنَازَةَ مُسْلِمٍ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا وَکَانَ مَعَهُ حَتَّى یُصَلَّى عَلَیْهَا وَیَفْرُغَ مِنْ دَفْنِهَا، فَإِنَّه یَرْجِعُ مِنَ الأَجْرِ بِقِیرَاطَیْنِ، کُلُّ قِیرَاطٍ مِثْلُ أُحُدٍ، وَمَنْ صَلَّى عَلَیْهَا ثُمَّ رَجَعَ قَبْلَ أَنْ تُدْفَنَ فَإِنَّهُ یَرْجِعُ بِقِیرَاطٍ».[45]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «هرکس از روی ایمان و به نیت پاداش، در تشییع جنازه مسلمانی شرکت کند و تا پایان نماز جنازه و خاکسپاریِ وی حاضر باشد، با دو قیراط پاداش باز میگردد که هر قیراط، مانندِ کوهِ احد است و هرکس بر جنازهای نماز بخواند و پیش از خاکسپاریِ وی باز گردد، با یک قیراط باز میگردد».
فضیلت کسیکه بر او جمع زیادی نماز بخوانند
عَنْ عَائِشَةَ ل عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا مِنْ مَیِّتٍ تُصَلِّی عَلَیْهِ أُمَّةٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ یَبْلُغُونَ مِائَةً، کُلُّهُمْ یَشْفَعُونَ لَهُ، إِلَّا شُفِّعُوا فِیهِ».[46]
از عایشه ل روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هر جنازهای که گروهی از مسلمانان، بر آن نماز بخوانند و تعدادشان به صد نفر برسد و همگی برایش شفاعت کنند، شفاعت آنان در حق او پذیرفته میشود».
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ رَجُلٍ مُسْلِمٍ یَمُوتُ، فَیَقُومُ عَلَى جَنَازَتِهِ أَرْبَعُونَ رَجُلًا، لَا یُشْرِکُونَ بِاللهِ شَیْئًا، إِلَّا شَفَّعَهُمُ اللهُ فِیهِ».[47]
از ابن عباس ب روایت شده است که از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هر مسلمانی بمیرد و چهل نفر مسلمانی که به الله شرک نورزیده باشند، بر جنازهاش نماز بخوانند، الله شفاعت (دعای) آنها را در حق او قبول خواهد نمود».
فضیلت کسیکه عزیزش بمیرد و نزد الله متعال به امید پاداش صبر کند
عَنْ أبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَا لِعَبْدِی المُؤْمِنِ عِنْدِی جَزَاءٌ إِذَا قَبضْتُ صَفِیَّهُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا ثُمَّ احْتَسَبَهُ إِلاَّ الجَنَّة».[48]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «الله میفرماید: هرگاه یکی از عزیزانِ بندهی مؤمنم را در دنیا از او میگیرم و او به امید اجر و ثواب، صبر میکند، نزد من پاداشی جز بهشت ندارد».
فضیلت نماز در مسجد مکه (مسجدالحرام) و مدینه (مسجد النبی)
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «صَلاَةٌ فِی مَسْجِدِی هَذَا خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ صَلاَةٍ فِیمَا سِوَاهُ، إِلاَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ».[49]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «نماز خواندن در مسجد من، هزار بار بهتر از نماز خواندن در سایر مساجد است به جز مسجد الحرام».
عَنْ جَابِرٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِی أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ صَلَاةٍ فِیمَا سِوَاهُ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَصَلَاةٌ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَفْضَلُ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ صَلَاةٍ فِیمَا سِوَاهُ».[50]
از جابر س روایت است که پیامبر ج فرمود: «یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) بهتر از هزار نماز در مساجد دیگر است به جز مسجد الحرام که یک نماز در آن بهتر از صد هزار نماز در غیر آن میباشد».
فضیلت نماز در بیت المقدس
عَنْ أَبِی ذَرٍّ س قَالَ: تَذَاکَرْنَا وَنَحْنُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ج أَیُّهُمَا أَفْضَلُ: مَسْجِدُ رَسُولِ اللَّهِ ج أَوْ مَسْجِدُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِی هَذَا أَفْضَلُ مِنْ أَرْبَعِ صَلَوَاتٍ فِیهِ، وَلَنِعْمَ الْمُصَلَّى، وَلَیُوشِکَنَّ أَنْ لَا یَکُونَ لِلرَّجُلِ مِثْلُ شَطَنِ فَرَسِهِ مِنَ الْأَرْضِ حَیْثُ یَرَى مِنْهُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الدُّنْیَا جَمِیعًا - أَوْ قَالَ: خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا».[51]
از ابوذر س روایت است که گفت: نزد پیامبر ج در مورد مسجدالنبی و مسجدالاقصی بحث و گفتگو میکردیم که کدام یک از آنها بافضیلتتر است، مسجد پیامبر یا مسجد بیت المقدس؟ پیامبر ج فرمود: «یک نماز در مسجد من چهار برابر نماز در بیت المقدس است و چه مُصَلّای نیکی است! چیزی نمانده که برای فردی به اندازه جای بستن اسبش به زمین جایی نباشد تا از آن بتواند بیت المقدس را ببیند و چنین چیزی برایش از تمام دنیا بهتر است. -و در روایت دیگر- از دنیا و آنچه در آن است بهتر است».
عَنْ سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ تَطَهَّرَ فِى بَیْتِهِ ثُمَّ أَتَى مَسْجِدَ قُبَاءٍ فَصَلَّى فِیهِ صَلاَةً کَانَ لَهُ کَأَجْرِ عُمْرَةٍ».[52]
سَهل بن حُنَیف س میگوید که رسول الله ج فرمود: «هرکس در خانۀ خود وضو بگیرد، سپس به مسجد قبا رفته و نماز بخواند، برای او مانند اجر عمره است».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٢٧٧﴾ [البقرة: 277].
«کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند و نماز برپا داشتهاند و زکات پرداختهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان [محفوظ] است؛ نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَیۡتُم مِّن رِّبٗا لِّیَرۡبُوَاْ فِیٓ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ فَلَا یَرۡبُواْ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَآ ءَاتَیۡتُم مِّن زَکَوٰةٖ تُرِیدُونَ وَجۡهَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُضۡعِفُونَ٣٩﴾ [الروم: 39].
«آنچه از اموال [خود، که به قصد] ربا به مردم میدهید تا [با پس گرفتنِ آن به میزان بیشتری بر اموالتان] افزوده گردد، نزد الله افزایش نمییابد و[لی] آنچه برای خشنودی الله [به عنوان] زکات میپردازید، [برکت و افزایش مییابد] و [کسانی که چنین میکنند] اینانند که پاداششان [نزد الله] چند برابر میگردد».
و الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٢٧٤﴾ [البقرة: 274].
«کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان [محفوظ] است؛ نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند».
و الله متعال میفرماید: ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَکَ سَکَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ١٠٣﴾ [التوبة: 103].
« از اموال آنان [= توبهکاران] صدقه [و زکات] بگیر، تا به وسیله آن، آنان را [از گناه] پاک گردانی و درجاتشان را بالا ببری؛ و برایشان دعا کن [چرا که] یقیناً دعای تو آرامشی برای آنان است؛ و الله شنوای داناست».
عَنْ أَبی هُرَیرَة س أَنَّ أَعْرَابِیًّا أَتَى النَّبِیَّ ج فَقَالَ: دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا عَمِلْتُهُ دَخَلْتُ الجَنَّةَ، قَالَ: «تَعْبُدُ اللَّهَ لاَ تُشْرِکُ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمُ الصَّلاَةَ المَکْتُوبَةَ، وَتُؤَدِّی الزَّکَاةَ المَفْرُوضَةَ، وَتَصُومُ رَمَضَانَ» قَالَ: وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لاَ أَزِیدُ عَلَى هَذَا، فَلَمَّا وَلَّى، قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ، فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذَا».[53]
از ابوهریره س روایت شده است که: یک صحرانشین نزد پیامبر ج آمد و گفت: مرا به عملی راهنمایی کن که اگر آن را انجام دهم، وارد بهشت شوم؛ فرمود: «الله را عبادت کن و هیچ چیز و هیچ کس را شریکش مساز و نماز را برپا دار و زکات فرض را بده و ماه رمضان را روزه بگیر». بادیهنشین گفت: سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، بر این نمیافزایم. و چون بازگشت، رسول الله ج فرمود: «هرکس دوست دارد به مردی بهشتی بنگرد، به این شخص نگاه کند».
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا کَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِۖ وَلَا تَیَمَّمُواْ ٱلۡخَبِیثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِیهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِیهِۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ٢٦٧ ٱلشَّیۡطَٰنُ یَعِدُکُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ یَعِدُکُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٞ٢٦٨﴾ [البقرة: 267-268].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما برآوردهایم، انفاق کنید؛ و به سراغ [مالِ] ناپاک نروید که از آن انفاق نمایید؛ در حالی که خودتان حاضر به پذیرفتنش نیستید، مگر با چشمپوشى [و بیمیلی] نسبت به آن؛ [پس چگونه چیزی را که برای خود نمیپسندید، برای الله روا میدارید؟] و بدانید که الله بىنیازِ ستوده است. شیطان، شما را [به هنگام انفاق میترساند و] وعدۀ تهیدستی میدهد و شما را به زشتیها [= ارتکاب گناه] امر میکند؛ ولی الله از جانب خود به شما وعدۀ آمرزش و افزونی [نعمت] میدهد و الله گشایشگرِ داناست».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ تَصَدَّقَ بِعَدْلِ تَمْرَةٍ مِنْ کَسْبٍ طَیِّبٍ، وَلاَ یَصْعَدُ إِلَى اللهِ إِلاَّ الطَّیِّبُ، فَإِنَّ اللهَ یَتَقَبَّلُهَا بِیَمِینِهِ، ثُمَّ یُرَبِّیهَا لِصَاحِبِهَا کمَا یُرَبِّی أَحَدُکُمْ فَلُوَّهُ، حَتَّى تَکُونَ مِثْلَ الْجَبَلِ».[54]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «هرکس به اندازه یک خرما از مال حلال صدقه دهد،- و الله فقط صدقهای را قبول میکند که از مال حلال باشد- الله متعال، آن را به دست راست خویش میگیرد و آن را برای صاحبش چنان پرورش میدهد که مثل کوه، بزرگ میشود؛ همانطور که شما، کره اسب خود را پرورش میدهید».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إذَا دَخَلَ رَمَضَانُ فُتِـحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ، وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ، وَسُلْسِلَتِ الشَّیَاطِینُ»، وفی لفظ: «فُتِـحَتْ أَبْوَابُ الجَنَّةِ».[55]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «وقتی ماه رمضان فرا میرسد، درهای آسمان، گشوده میشوند و درهای دوزخ، بسته میگردد و شیاطین به زنجیر کشیده میشوند» و در روایتی دیگر آمده: «درهای بهشت گشوده میشوند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «قَالَ اللهُ: کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَـهُ إلَّا الصِّیَامَ فَإنَّهُ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِـهِ، وَالصِّیَامُ جُنَّةٌ، وَإذَا کَانَ یَوْمُ صَوْمِ أَحَدِکُمْ، فَلا یَرْفُثْ وَلا یَصْخَبْ، فَإنْ سَابَّهُ أَحَدٌ أَوْ قَاتَلَـهُ فَلْیَـقُلْ إنِّی امْرُؤٌ صَائِمٌ، وَالَّذِی نَفْسُ مُـحَـمَّدٍ بِیَدِهِ لَـخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ الله مِنْ رِیحِ المسْکِ، لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ یَفْرَحُهُـمَا: إذَا أَفْطَرَ فَرِحَ، وَإذَا لَقِیَ رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ».[56]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «الله مىفرماید: هر عملی که فرزند آدم، انجام دهد، برای خودش میباشد، جز روزه که مخصوص من است و من خودم پاداش آن را خواهم داد. روزه سپری (در برابر آتش جهنم) است. پس هرگاه یکی از شما روزه بود، ناسزا نگوید و سر و صدا راه نیندازد. اگر کسی با او درگیر شد یا ناسزا گفت، در جوابش بگوید: من روزه هستم. سوگند به ذاتی که جان محمد در دست اوست، بوی دهان روزهدار نزد الله از بوی مشک، خوشبوتر است. روزهدار دو بار، خوشحال میشود: یکی هنگامیکه افطار میکند. و دیگری زمانیکه با پروردگارش ملاقات مینماید از روزهاش شادمان میشود».
عَنْ سَهْلٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «فِی الجَنَّةِ ثَمَانِیَةُ أَبْوَابٍ، فِیهَا بَابٌ یُسَمَّى الرَّیَّانَ لا یَدْخُلُـهُ إلا الصَّائِمُونَ».[57]
از سهل س روایت است که پیامبر ج فرمود: «بهشت هشت دروازه دارد. در آن دری وجود دارد که الریان نامیده میشود و جز روزهداران از آن داخل نمیگردند».
فضیلت کسیکه رمضان را از روی ایمان و به نیت ثواب، کامل و مداوم روزه بگیرد
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ صَام رَمَضَانَ إیمَاناً وَاحْتِسَاباً غُفِرَ لَـهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِـهِ».[58]
«هرکس ماه رمضان را از روی ایمان و برای کسب اجر و ثواب روزه بگیرد، گناهان گذشتهاش بخشیده میشود».
فضیلت کسیکه در رمضان از روی ایمان و به نیت ثواب قیام کند
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ قَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».[59]
ابوهریره س از پیامبر ج روایت میکند: «هرکس از روی ایمان و امید به پاداشِ الهی- شبهای- رمضان را قیام کند، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود».
فضیلت کسیکه شب قدر را از روی ایمان و به نیت ثواب قیام کند
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ قَامَ لَیْلَةَ القَدْرِ إیمَاناً وَاحْتِسَاباً غُفِرَ لَـهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِـهِ».[60]
«کسیکه شب قدر را از روی ایمان و به امید اجر و پاداش الهی، به عبادت سپری کند، گناهان گذشتهاش بخشیده میشود».
فضیلت کسیکه رمضان و به دنبال آن شش روز از شوال را روزه بگیرد
عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیِّ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ ثُمَّ أَتْبَعَهُ سِتًّا مِنْ شَوَّالٍ، کَانَ کَصِیَامِ الدَّهْرِ».[61]
ابو ایوب انصاری میگوید از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «هرکس ماه رمضان را روزه بگیرد و سپس شش روز از ماه شوال را نیز روزه بدارد، گویا همه سال را روزه گرفته است».
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَمْرو ب قَالَ: أُخْبِرَ رَسُولُ اللهِ ج أَنِّی أَقُولُ، وَاللهِ لَأَصُومَنَّ النَّهَارَ وَلَأَقُومَنَّ اللَّیْلَ مَا عِشْتُ؛ فَقُلْتُ لَهُ: قَدْ قُلْتُهُ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی قَالَ: «فَإِنَّکَ لَا تَسْتَطِیعُ ذَلِکَ، فَصُمْ وَأَفْطِرْ، وَقُمْ وَنَمْ، وَصُمْ مِنَ الشَّهْرِ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ، فَإِنَّ الْحَسَنَةَ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا، وَذَلِکَ مِثْلُ صِیَامِ الدَّهْرِ» قُلْتُ: إِنِّی أُطِیقُ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِکَ قَالَ: «فَصُمْ یَوْمًا وَأَفْطِرْ یَوْمَیْنِ» قُلْتُ: إِنِّی أُطِیقُ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِکَ قَالَ: «فَصُمْ یَوْمًا وَأَفْطِرْ یَوْمًا، فَذَلِکَ صِیَامُ دَاوُدَ ÷، وَهُوَ أَفْضَلُ الصِّیَامُ» فَقُلْتُ: إِنِّی أُطِیقُ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِکَ فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «لَا أَفْضَلَ مِنْ ذَلِکَ».[62]
عبدالله بن عمرو ب میگوید: پیامبر ج اطلاع یافت که من گفتهام: «به الله سوگند که در تمام عمر خویش هر روز، روزه میگیرم و تمام شبها، به نماز و عبادت میپردازم. عرض کردم: ای رسول الله! پدر و مادرم فدایت؛ بله، چنین گفتهام. فرمود: «تو توانش را نداری؛ هم روزه بگیر و هم بخور، بخشی از شب بخواب و پاسی از شب برخیز (و عبادت کن) و هر ماه، سه روز روزه بگیر که پاداش کار نیک، ده برابر است و این سه روز در ماه، مانند تمام عمر است». گفتم: تواناییام، بیش از این است. فرمود: «یک روز، روزه بگیر و دو روز فاصله بینداز». گفتم: طاقت و توان من، بیش از این است. فرمود: «یک روز در میان روزه بگیر که این، روزه داود ج و برترین روزه است». گفتم: بیش از این، توانایی دارم. فرمود: «روزهای بهتر از این وجود ندارد».
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ قَالَ: «مَا العَمَلُ فِی أَیَّامٍ أَفْضَلَ مِنْهَا فِی هَذِهِ؟» قَالُوا: وَلاَ الجِهَادُ؟ قَالَ: «وَلاَ الجِهَادُ، إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ یُخَاطِرُ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ، فَلَمْ یَرْجِعْ بِشَیْءٍ».[63]
از ابن عباس ب روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هیچ عملی در ایام سال، بهتر از انجام آن، در این ایام (دهه اول ذیحجه) نیست». پرسیدند: حتی جهاد؟ فرمود: «جهاد نیز با اعمال نیک این روزها، برابری نمیکند. مگر کسیکه با جان و مال خود در راه الله بیرون شود و هیچ چیز را برنگرداند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَنْ حَجَّ لِلَّهِ، فَلَمْ یَرْفُثْ، وَلَمْ یَفْسُقْ، رَجَعَ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».[64]
ابوهریره س میگوید: شنیدم که رسول الله ج میفرمود: «هرکس برای (رضای) الله حج نماید و از مقاربت جنسی و مقدمات آن، (در زمان حج) پرهیز نماید و مرتکب معصیت نشود, چنان از گناه پاک میشود که گویی تازه از مادر، متولد شده است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج سُئِلَ: أَیُّ الأَعْمَالِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: «إِیمَانٌ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ» قِیلَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: «جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» قِیلَ: ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: «حَجٌّ مَبْرُورٌ».[65]
ابوهریره س میگوید: از پیامبر ج سؤال شد: برترینِ اعمال چیست؟ فرمود: «ایمان به الله و رسولش»؛ پرسیدند: سپس چه کاری؟ فرمود: «جهاد در راه الله»؛ گفته شد: سپس چه عملی؟ فرمود: «حجّ کامل و مقبول».
عَنْ عَائِشَةَ، ل قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، نَرَى الجِهَادَ أَفْضَلَ العَمَلِ، أَفَلاَ نُجَاهِدُ؟ قَالَ: «لاَ، لَکِنَّ أَفْضَلَ الجِهَادِ حَجٌّ مَبْرُورٌ»[66]
از عایشه ل روایت شده است که گفت: گفتم: ای رسول الله! ما (زنان) جهاد را بزرگترین عمل خیر میدانیم، آیا جهاد نکنیم؟ فرمود: «بزرگترین جهاد (برای زنان)، حج مقبول است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ کَفَّارَةٌ لِمَا بَیْنَهُمَا، وَالْحَجُّ الْمَبْرُورُ لَیْسَ لَهُ جَزَاءٌ إِلاَّ الْجَنَّةُ».[67]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «انجام مناسک عمره موجب محو شدن گناههاى صغیرهاى مىشود که در بین این عمره و عمره قبلى انجام گرفته است، و حجى که مورد قبول الله قرار گیرد، پاداشى جز بهشت ندارد». «حج مبرور: حجى است که ریا و گناه و شهرت طلبى و جنگ و بدگویى آن را آلوده نکند».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ أَنفُسَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَۚ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیَقۡتُلُونَ وَیُقۡتَلُونَۖ وَعۡدًا عَلَیۡهِ حَقّٗا فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِیلِ وَٱلۡقُرۡءَانِۚ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ مِنَ ٱللَّهِۚ فَٱسۡتَبۡشِرُواْ بِبَیۡعِکُمُ ٱلَّذِی بَایَعۡتُم بِهِۦۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ١١١﴾ [التوبة: 111].
«بیتردید، الله از مؤمنان، جانها و اموالشان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد، خریده است؛ همان کسانى که در راه الله مىجنگند و [کافران را] مىکُشند و [یا خود به دست آنها] کشته مىشوند. [این پاداش،] به عنوان وعدهای راست و درست در تورات و انجیل و قرآن بر عهدۀ اوست؛ و کیست که از الله به پیمان خویش وفادارتر است؟ پس [ای مؤمنان،] به معاملهاى که با او کردهاید شادمان باشید؛ و این همان [رستگاری و] کامیابى بزرگ است».
أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَغَدْوَةٌ فِی سَبِیلِ اللهِ أَوْ رَوْحَةٌ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا»[68].
انس بن مالک س میگوید: پیامبر ج فرمود: «یک بامداد یا شامگاه در راه الله بیرون آمدن (و جهاد کردن)، از دنیا و هر چه در آن است، بهتر میباشد».
عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الأَنْصَارِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «غَدْوَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، أَوْ رَوْحَةٌ خَیْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ»[69].
ابو ایوب انصاری س میگوید: رسول الله ج فرمود: «یک صبح تا ظهر یا یک ظهر تا شب جهاد در راه الله بهتر از هر چیزی است که خورشید بر آن طلوع و غروب کرده است.»
فضیلت خروج برای جهاد در راه الله سپس مردن یا کشته شدن
الله متعال میفرماید: ﴿وَمَن یُهَاجِرۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یَجِدۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا کَثِیرٗا وَسَعَةٗۚ وَمَن یَخۡرُجۡ مِنۢ بَیۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ یُدۡرِکۡهُ ٱلۡمَوۡتُ فَقَدۡ وَقَعَ أَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۗ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا١٠٠﴾ [النساء: 100].
«و هر کس در راه الله هجرت کند، در زمین سرپناه بسیار و گشایش[ی در مصالح دین و دنیا] مییابد و کسی که به قصد هجرت به سوی الله و پیامبرش از خانهاش خارج شود و آنگاه مرگش فرا رسد، قطعاً پاداش او بر [عهدۀ] الله است و الله آمرزندۀ مهربان است».
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَئِن قُتِلۡتُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَوۡ مُتُّمۡ لَمَغۡفِرَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَحۡمَةٌ خَیۡرٞ مِّمَّا یَجۡمَعُونَ١٥٧ وَلَئِن مُّتُّمۡ أَوۡ قُتِلۡتُمۡ لَإِلَى ٱللَّهِ تُحۡشَرُونَ١٥٨﴾ [آل عمران: 157-158].
«و اگر در راه الله کشته شوید یا بمیرید، قطعاً آمرزش و رحمت الله بهتر است از آنچه آنان [= دنیادوستان] جمعآوری میکنند. و اگر بمیرید یا [در عرصۀ جهاد] کشته شوید، یقیناً به سوی الله محشور میشوید».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ یُرۡزَقُونَ١٦٩ فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَیَسۡتَبۡشِرُونَ بِٱلَّذِینَ لَمۡ یَلۡحَقُواْ بِهِم مِّنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١٧٠ یَسۡتَبۡشِرُونَ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٧١﴾ [آل عمران: 169-171].
«هرگز کسانی را که در راه الله کشته شدهاند مُرده مپندار؛ بلکه زندهاند [و] نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. آنان به آنچه الله از فضل خود برایشان داده است شادمانند و براى [سرانجامِ نیک] کسانى که [راه] آنان را پى گرفتهاند و [هنوز] به آنان نپیوستهاند شادى مىکنند؛ چرا که [هیچ یک از] اینان ترس و اندوهى نخواهند داشت. [همچنین] به نعمت و فضل الله شادمانند و اینکه [میبینند] الله پاداش مؤمنان را تباه نمیکند».
و الله متعال میفرماید: ﴿فَلۡیُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ یَشۡرُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا بِٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَن یُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیُقۡتَلۡ أَوۡ یَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا٧٤﴾ [النساء: 74].
«پس کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند، باید در راه الله پیکار کنند؛ و به هر کسی که در راه الله پیکار کند - خواه کشته شود یا پیروز گردد - به زودی پاداش بزرگی خواهیم داد».
عَنْ أَبِی قَتَادَةَ س عَنْ رَسُولِ اللهِ ج، أَنَّهُ قَامَ فِیهِمْ فَذَکَرَ لَهُمْ أَنَّ الْجِهَادَ فِی سَبِیلِ اللهِ، وَالْإِیمَانَ بِاللهِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، فَقَامَ رَجُلٌ، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ، أَرَأَیْتَ إِنْ قُتِلْتُ فِی سَبِیلِ اللهِ، تُکَفَّرُ عَنِّی خَطَایَایَ؟ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ ج: «نَعَمْ، إِنْ قُتِلْتَ فِی سَبِیلِ اللهِ، وَأَنْتَ صَابِرٌ مُحْتَسِبٌ، مُقْبِلٌ غَیْرُ مُدْبِرٍ»، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «کَیْفَ قُلْتَ؟» قَالَ: أَرَأَیْتَ إِنْ قُتِلْتُ فِی سَبِیلِ اللهِ أَتُکَفَّرُ عَنِّی خَطَایَایَ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «نَعَمْ، وَأَنْتَ صَابِرٌ مُحْتَسِبٌ، مُقْبِلٌ غَیْرُ مُدْبِرٍ، إِلَّا الدَّیْنَ، فَإِنَّ جِبْرِیلَ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ لِی ذَلِکَ».[70]
از ابوقتاده س روایت شده است که گفت: پیامبر ج در بین یارانش به خطبه ایستاد و به ایشان یادآوری فرمود که: «جهاد در راه الله و ایمان به الله، بزرگترین و برترین اعمال است». مردی برخاست و گفت: ای رسول الله! آیا اگر من در راه الله کشته شوم، گناهانم پاک میشوند؟ پیامبر ج فرمود: «بله، اگر در راه الله کشته شوی و صابر و منتظر اجر باشی و (خالصانه برای رضای الله) به جهاد بروی و فرار نکنی (گناهانت بخشیده میشود)»، سپس فرمود: «چه چیزی گفتی؟» گفت: اگر در راه الله کشته شوم، خطاهایم پاک و آمرزیده میشود؟ پیامبر ج فرمود: «بله، در صورتی که صابر و خالصانه برای رضای الله به جهاد بروی و فرار نکنی، همهی گناهانت، جز قرض (و حقوق مردم) بخشیده خواهد شد؛ که اکنون جبرئیل به من چنین گفت».
فضیلت کسیکه اراده جهاد کند ولی مریض باشد یا عذری داشته باشد
عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: رَجَعْنَا مِنْ غَزْوَةِ تَبُوکَ مَعَ النَّبِیِّ ج «فَقَالَ: إِنَّ أَقْوَامًا بِالْمَدِینَةِ خَلْفَنَا مَا سَلَکْنَا شِعْبًا وَلَا وَادِیًا إِلَّا وَهُمْ مَعَنَا فِیهِ حَبَسَهُمْ الْعُذْرُ».[71]
انس س روایت میکند که ما از جنگ تبوک با پیامبر ج برگشتیم، رسول الله ج فرمود: همانا در مدینه منوره کسانی را ترک نمودیم که هیچ دره و رودخانهای را طی نکردیم مگر اینکه آنها با ما بودند، آنها را عذر باز داشته بود».
فضیلت کسیکه مجاهدی را در راه الله تجهیز کند
عَنْ زَیْدِ بْنِ خَالِدٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ جَهَّزَ غَازِیًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَقَدْ غَزَا، وَمَنْ خَلَفَ غَازِیًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِخَیْرٍ فَقَدْ غَزَا».[72]
زید بن خالد س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «هرکس مجاهدی را در راه الله، مجهز کند (ساز و برگ نظامیاش را فراهم سازد) همانا جهاد کرده است. و هرکس که خانوادۀ مجاهدی را به نحو شایسته، سرپرستی نماید، او نیز جهاد کرده است».
فضیلت بخشش نفس و جان در راه الله متعال
﴿مَا کَانَ لِأَهۡلِ ٱلۡمَدِینَةِ وَمَنۡ حَوۡلَهُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ أَن یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ ٱللَّهِ وَلَا یَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ عَن نَّفۡسِهِۦۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ لَا یُصِیبُهُمۡ ظَمَأٞ وَلَا نَصَبٞ وَلَا مَخۡمَصَةٞ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا یَطَُٔونَ مَوۡطِئٗا یَغِیظُ ٱلۡکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّیۡلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٢٠ وَلَا یُنفِقُونَ نَفَقَةٗ صَغِیرَةٗ وَلَا کَبِیرَةٗ وَلَا یَقۡطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمۡ لِیَجۡزِیَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٢١﴾ [التوبة: 120-121].
«سزاوار نیست که اهل مدینه و اعراب [بادیهنشینِ] پیرامونِ آنان، از [همراهى با] رسول الله بازمانند و حفظ جان خویش را بر او مقدّم شمارند؛ زیرا در راه الله هیچ تشنگى و رنج و گرسنگیای به آنان نمىرسد و در هیچ مکانى که کافران را به خشم مىآورد قدم نمىگذارند و از جانب دشمن هیچ [شکست و] ضربهای نمیخورند، مگر اینکه به [پاداشِ] آن، کاری شایسته برایشان ثبت مىشود. به راستی که الله پاداش نیکوکاران را ضایع نمىگردانَد. و هیچ مال کوچک یا بزرگی را [در راه الله] انفاق نمیکنند و [در راه جهاد] از هیچ سرزمینی نمیگذرند مگر اینکه [پاداش آن] برایشان ثبت میشود تا الله بر اساس نیکوترین [طاعت و] کردارشان به آنان پاداش دهد».
عَنْ أبِی عَبْسٍ س أنَّهُ قَالَ، وَهُوَ ذَاهِبٌ إِلَى الْجُمُعَةِ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَنِ اغْبَرَّتْ قَدَمَاهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ»[73].
ابوعَبس س در حالی که برای نماز جمعه میرفت، گفت: از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «هرکس که قدمهایش در راه الله غبارآلود شود، آتش دوزخ بر او حرام خواهد شد».
الله متعال میفرماید: ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ یُضَٰعِفُ لِمَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٌ٢٦١﴾ [البقرة: 261].
«مَثَل [اجر و ثواب] کسانی که اموال خود را در راه الله انفاق میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه میرویانَد که در هر خوشه یکصد دانه است؛ و الله برای هر کس بخواهد [پاداش او را] چند برابر میکند و الله گشایشگرِ داناست».
عَنْ أَبِی مَسْعُودٍ، س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ بِنَاقَةٍ مَخْطُومَةٍ، فَقَالَ: هَذِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَکَ بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ سَبْعُ مِائَةِ نَاقَةٍ کُلُّهَا مَخْطُومَةٌ».[74]
از ابومسعود س روایت شده است که گفت: مردی شتری مهار شده آورد و گفت: این (وقف جهاد) در راه الله باشد، پیامبر ج فرمود: «در روز قیامت در برابر این شتر، هفتصد شتر که همه مهار شدهاند، به تو عطا میشود».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَیَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ یُضِلُّ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَنۡ أَنَابَ٢٧ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨﴾ [الرعد: 27-28].
«و کسانی که کفر ورزیدند میگویند: «چرا نشانهای از [سوی] پروردگارش بر او نازل نشده است؟» بگو: «بیتردید، الله هر کس را که بخواهد گمراه میکند؛ و هر کس را که توبه نماید به سوی خویش هدایت میکند». [همان] کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد الله آرام میگیرد. بدانید که دلها با یاد الله آرام میگیرد».
و الله متعال میفرماید: ﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ١٥٢﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرگزاری مرا به جای آورید و از من ناسپاسی نکنید».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی، وَأَنَا مَعَهُ إِذَا ذَکَرَنِی، فَإِنْ ذَکَرَنِی فِی نَفْسِهِ، ذَکَرْتُهُ فِی نَفْسِی، وَإِنْ ذَکَرَنِی فِی مَلَإٍ، ذَکَرْتُهُ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْهُمْ، وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ بِشِبْرٍ تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ ذِرَاعًا، وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ ذِرَاعًا تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ بَاعًا، وَإِنْ أَتَانِی یَمْشِی، أَتَیْتُهُ هَرْوَلَةً».[75]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «الله متعال میفرماید: من مطابق گمانی که بندهام نسبت به من دارد، رفتار میکنم و هرگاه مرا یاد کند، با او خواهم بود؛ اگر مرا در تنهایی یاد کند، من نیز او را پیش خود یاد میکنم و اگر مرا در جمعی یاد نماید، او را در جمعی بهتر از آنان یاد میکنم و اگر یک وجب به من نزدیک شود، یک ذراع به او نزدیک میشوم و اگر یک ذراع به من نزدیک شود، یک باع (فاصله دو دستِ باز) به او نزدیک میشوم و اگر قدم زنان به سوی من بیاید، من دوان دوان به سویش میروم».
عَنْ أَبِی مُوسَى س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَثَلُ الَّذِی یَذْکُرُ رَبَّهُ، وَالَّذِی لا یَذْکُرُ رَبَّهُ؛ مَثَلُ الْحَیِّ وَالْمَیِّتِ».[76]
ابوموسی اشعری س میگوید: نبی ج فرمود: «مثال کسیکه پروردگارش را ذکر میکند و کسیکه پروردگارش را ذکر نمیکند، مانند شخص زنده و مرده است».
فضیلت دوام یاد الله در امور آخرت
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا٤١ وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا٤٢ هُوَ ٱلَّذِی یُصَلِّی عَلَیۡکُمۡ وَمَلَٰٓئِکَتُهُۥ لِیُخۡرِجَکُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَکَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَحِیمٗا٤٣ تَحِیَّتُهُمۡ یَوۡمَ یَلۡقَوۡنَهُۥ سَلَٰمٞۚ وَأَعَدَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا کَرِیمٗا٤٤﴾ [الأحزاب: 41-44].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، الله را بسیار یاد کنید و بامداد و شامگاه او را به پاکی بستایید. اوست که بر شما درود [و رحمت] میفرستد و فرشتگانش [نیز دعایتان میکنند] تا شما را از تاریکیها به سوی نور بیرون آورد و [الله] همواره نسبت به مؤمنان مهربان است. روزی که با او دیدار میکنند، درودشان «سلام» است و [الله] پاداشی ارجمند برایشان فراهم ساخته است».
عَنْ حَنْظَلَةَ الْأُسَیِّدِیِّ س قَالَ: - وَکَانَ مِنْ کُتَّابِ رَسُولِ اللهِ ج - قَالَ: لَقِیَنِی أَبُو بَکْرٍ، فَقَالَ: کَیْفَ أَنْتَ؟ یَا حَنْظَلَةُ قَالَ: قُلْتُ: نَافَقَ حَنْظَلَةُ، قَالَ: سُبْحَانَ اللهِ مَا تَقُولُ؟ قَالَ: قُلْتُ: نَکُونُ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ ج، یُذَکِّرُنَا بِالنَّارِ وَالْجَنَّةِ، حَتَّى کَأَنَّا رَأْیُ عَیْنٍ، فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللهِ ج، عَافَسْنَا الْأَزْوَاجَ وَالْأَوْلَادَ وَالضَّیْعَاتِ، فَنَسِینَا کَثِیرًا، قَالَ أَبُو بَکْرٍ: فَوَاللهِ إِنَّا لَنَلْقَى مِثْلَ هَذَا، فَانْطَلَقْتُ أَنَا وَأَبُو بَکْرٍ، حَتَّى دَخَلْنَا عَلَى رَسُولِ اللهِ ج، قُلْتُ: نَافَقَ حَنْظَلَةُ، یَا رَسُولَ اللهِ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج «وَمَا ذَاکَ؟» قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ نَکُونُ عِنْدَکَ، تُذَکِّرُنَا بِالنَّارِ وَالْجَنَّةِ، حَتَّى کَأَنَّا رَأْیُ عَیْنٍ، فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِکَ، عَافَسْنَا الْأَزْوَاجَ وَالْأَوْلَادَ وَالضَّیْعَاتِ، نَسِینَا کَثِیرًا فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنْ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى مَا تَکُونُونَ عِنْدِی، وَفِی الذِّکْرِ، لَصَافَحَتْکُمُ الْمَلَائِکَةُ عَلَى فُرُشِکُمْ وَفِی طُرُقِکُمْ، وَلَکِنْ یَا حَنْظَلَةُ سَاعَةً وَسَاعَةً» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.[77]
از حنظله اسیدی که از کاتبان پیامبر ج بود روایت شده است که گفت: ابوبکر س با من ملاقات کرد و فرمود: ای حنظله! حالت چطور است؟ من جواب دادم: حنظله منافق شده است. گفت: سبحان الله! چه میگویی؟ گفتم: هنگامی که ما نزد رسول الله ج هستیم و پیامبر ج از دوزخ و بهشت صحبت مینماید، گویا آنها را با چشم سر، مشاهده میکنیم. اما هنگامیکه از نزد رسول الله ج بیرون میرویم، به کارهای همسران، فرزندان و سایر امور زندگی میپردازیم و بسیاری از سخنان پیامبر را فراموش میکنیم. ابوبکر س گفت: سوگند به الله متعال که این حالت به ما هم دست میدهد. آنگاه من و او نزد رسول الله ج رفتیم و من گفتم: ای رسول الله! حنظله دچار نفاق شده است. رسول الله ج فرمود: "موضوع چیست"؟ گفتم: ای رسول الله! هنگامیکه نزد شما هستیم و شما دوزخ و بهشت را برای ما یادآوری مینمایید، گویا آنها را با چشم سر، مشاهده میکنیم. اما هنگامیکه از نزد شما بیرون میرویم، به کارهای همسران، فرزندان و سایر امور زندگی میپردازیم و بسیاری از سخنان شما را فراموش میکنیم. رسول الله ج فرمود: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، اگر همیشه، همان حالتی را داشته باشید که نزد من دارید و به یاد الله متعال باشید، فرشتگان در خانهها و سرِ راههایتان با شما مصافحه خواهند کرد؛ ولی ای حنظله! هر لحظه، برای یک کار است». و این جمله را سه بار، تکرار نمود.
الله متعال میفرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ١٨٦﴾ [البقرة: 186].
«و [ای پیامبر،] چون بندگانم دربارۀ من از تو بپرسند [به آنان] بگو که من نزدیکم و دعای دعاکننده را - هنگامی که مرا بخوانَد - اجابت میکنم؛ پس [آنان فقط] باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند؛ باشد که راه یابند».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ٦٠﴾ [غافر: 60].
«و پروردگارتان فرمود: «مرا به دعا بخوانید، تا [دعای] شما را اجابت کنم. کسانی که از عبادت من سرکشی میکنند، به زودی با خواری به جهنم وارد میشوند».
و الله تعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا یُؤۡمِنُ بَِٔایَٰتِنَا ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُواْ بِهَا خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ۩١٥ تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ یَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٧﴾ [السجدة: 15-17].
«فقط کسانی به آیات ما ایمان میآورند که چون به آنها پند داده شوند، به سجده میافتند و پروردگارشان را به پاکی میستایند و تکبر نمیورزند. [در دل شب،] از بسترها برمیخیزند و پروردگارشان را با بیم و امید [به نیایش] میخوانند و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند. هیچ کس نمیداند به [پاس] آنچه [این مؤمنان در دنیا] انجام میدهند، چه [بسیار مایۀ] روشنی چشمها برایشان نهفته است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی وَأَنَا مَعَهُ إِذَا دَعَانِی».[78]
از ابوهریره س روایت شده است که گفت: پیامبر ج فرمود: «الله متعال میفرماید: من مطابق گمانی که بندهام نسبت به من دارد، رفتار میکنم و هرگاه مرا یاد کند، با او خواهم بود».
فضیلت دعا برای آمرزش گناهان و استقامت و پیروزی بر دشمنان
الله متعال میفرماید: ﴿وَمَا کَانَ قَوۡلَهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسۡرَافَنَا فِیٓ أَمۡرِنَا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ١٤٧ فََٔاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡیَا وَحُسۡنَ ثَوَابِ ٱلۡأٓخِرَةِۗ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٤٨﴾ [آل عمران: 147-148].
«و سخنشان تنها این بود که: «پروردگارا، گناهانمان را بیامرز و از زیادهرویِ ما در کارمان [درگذر] و گامهایمان را استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان». پس الله، پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد؛ و الله نیکوکاران را دوست دارد».
عَنْ طَارِقِ بْنِ أَشْیَمَ س قَالَ: کَانَ الرَّجُلُ إِذَا أَسْلَمَ، عَلَّمَهُ النَّبِیُّ ج الصَّلَاةَ، ثُمَّ أَمَرَهُ أَنْ یَدْعُوَ بِهَؤُلَاءِ الْکَلِمَاتِ: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی، وَارْحَمْنِی، وَاهْدِنِی، وَعَافِنِی وَارْزُقْنِی».[79]
از طارق بن اشیم س روایت شده است که گفت: وقتی مردی مسلمان میشد، پیامبر ج نماز را به او میآموخت و سپس به او امر میفرمود که با این کلمات دعا کند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی، وَارْحَمْنِی، وَاهْدِنِی، وَعَافِنِی وَارْزُقْنِی»: یا الله! مرا بیامرز و به من رحم کن و هدایتم فرما و سلامتم بدار و روزیام بده».
الله متعال میفرماید: ﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ٣٣ وَلَا تَسۡتَوِی ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّیِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ٣٤ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٖ٣٥﴾ [فصلت: 33-35].
«کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوى الله دعوت کند و به شایستگى عمل مینماید و میگوید: «تسلیم [اوامر الهی] هستم؟» [هرگز] نیکی و بدی یکسان نیست. همواره به شیوهاى که بهتر است، پاسخ بده که در آن صورت، کسى که بین تو و او دشمنى وجود دارد، گویی دوستى مهربان است. تنها شکیبایان و کسانی که بهرۀ بزرگی [از ایمان و اخلاق] دارند، به چنین مقامى مىرسند».
عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ س سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ یَوْمَ خَیْبَرَ: «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ رَجُلًا یَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى یَدَیْهِ» فَقَامُوا یَرْجُونَ لِذَلِکَ أَیُّهُمْ یُعْطَى، فَغَدَوْا وَکُلُّهُمْ یَرْجُو أَنْ یُعْطَى، فَقَالَ: «أَیْنَ عَلِیٌّ؟» فَقِیلَ: یَشْتَکِی عَیْنَیْهِ، فَأَمَرَ، فَدُعِیَ لَهُ، فَبَصَقَ فِی عَیْنَیْهِ، فَبَرَأَ مَکَانَهُ حَتَّى کَأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ بِهِ شَیْءٌ، فَقَالَ: نُقَاتِلُهُمْ حَتَّى یَکُونُوا مِثْلَنَا؟ فَقَالَ: «عَلَى رِسْلِکَ، حَتَّى تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ، ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَى الإِسْلاَمِ، وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا یَجِبُ عَلَیْهِمْ، فَوَاللَّهِ لَأَنْ یُهْدَى بِکَ رَجُلٌ وَاحِدٌ خَیْرٌ لَکَ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ».[80]
سهل بن سعد س میگوید: از پیامبر ج شنیدم که در روز خیبر مىفرمود: «پرچم را به کسى مىدهم که الله خیبر را به دست او فتح خواهد کرد»، اصحاب بلند شدند، هرکس آرزو داشت که پیامبر ج پرچم را به او بدهد. منتظر بودند که پرچم را به چه کسى خواهد داد؟ شب را به روز رسانیدند، هرکس آرزو داشت که پرچم را به او بدهد، پیامبر ج فرمود: «على کجا است؟» گفتند: چشمش درد مىکند، دستور داد على را صدا بزنند. پیامبر ج بر چشمانش، آب دهان مالید. بلافاصله بهبود یافت طوریکه گویا هرگز بیمار نبوده است. آنگاه از پیامبر ج پرسید: با آنان بجنگم تا مسلمان شوند؟ پیامبر ج فرمود: «با تأنی، نزد آنان برو تا به آنجا برسی. سپس آنها را به اسلام دعوت کن و از دستورات خدا باخبر ساز. سوگند به الله، اگر یکی از آنان به وسیله تو هدایت شود، برایت از شتران سرخ رنگ، بهتر است». (یادآوری میشود که شتران سرخ رنگ، در آن زمان، نزد اعراب از ارزش بسیار بالایی برخوردار بودند)
فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
الله متعال میفرماید: ﴿وَلۡتَکُن مِّنکُمۡ أُمَّةٞ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَیۡرِ وَیَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٤﴾ [آل عمران: 104].
«و [ای مؤمنان،] باید گروهی از شما باشند که [مردم را] به خوبی[ها که عقل و دین میپسندد] دعوت کنند و به [کارهای] شایسته دستور دهند و از [امور] ناپسند بازدارند؛ و آنانند که رستگارند».
و الله متعال میفرماید: ﴿کُنتُمۡ خَیۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡکِتَٰبِ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَکۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ١١٠﴾ [آل عمران: 110].
«[ای امت محمد،] شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید: به کار نیک فرمان میدهید و از کارِ ناپسند بازمیدارید و به الله ایمان دارید؛ و اگر اهل کتاب [نیز] ایمان میآوردند، قطعاً برایشان بهتر بود؛ برخی از آنان مؤمنند و[لی] بیشتر آنان [فاسق و] نافرمانند».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْریِّ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ رَأَى مِنْکُم مُنْکراً فَلْیغیِّرْهُ بِیَدهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبقَلبهِ وَذَلَکَ أَضْعَفُ الإِیمانِ».[81]
از ابوسعید خدری س روایت شده است که از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هرکس از شما کار زشت و ناپسندی دید، آن را به دست خویش تغییر دهد و اگر نتوانست، پس با زبان خود از آن منع کند و اگر این را هم نتوانست، پس به قلب خویش آن را بد بداند و این ضعیفترین درجه ایمان است».
عَنْ أَبِی رُقیَّةَ تَمِیمِ بنِ أَوْسٍ الدَّارِیِّ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «الدِّینُ النَّصِیحَةُ» قُلْنَا: لِمَنْ؟ قَالَ «للَّه وَلِکِتَابِهِ ولِرسُولِهِ وَلأَئمَّةِ المُسْلِمِینَ وَعَامَّتِهِمْ».[82]
از تمیم بن اوسِ داری س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «دین، نصیحت و خیرخواهی است»، گفتیم: برای چه کسی؟ فرمود: «برای الله و کتابش و پیامبرش و پیشوایان مسلمان و عموم آنها».
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلۡعَصۡرِ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِی خُسۡرٍ٢ إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ٣﴾ [العصر: 1-3]. «سوگند به عصر که انسان در زیان است. مگر مؤمنان نیکوکاری که یکدیگر را به حق سفارش نمودهاند و به شکیبایی توصیه کردهاند».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَیُطِیعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ سَیَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ٧١﴾ [التوبة: 71].
«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند؛ [مردم را] به نیکی فرمان میدهند و از ناپسند بازمیدارند و نماز میگزارند و زکات میپردازند و از الله و پیامبرش اطاعت مینمایند. اینانند که الله آنان را مورد رحمت قرار خواهد داد. بیتردید، الله شکستناپذیرِ حکیم است».
فضیلت کسیکه در اسلام روش نیکی پایه گذاری کند
عَنْ جَرِیرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ سَنَّ فِى الإِسْلاَمِ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا بَعْدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَىْءٌ وَمَنْ سَنَّ فِى الإِسْلاَمِ سُنَّةً سَیِّئَةً کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَىْءٌ».[83]
جریر بن عبدالله س میگوید: رسول الله ج میفرماید: «هرکس در اسلام روش خوبی را پایهگذاری کند، پاداش این کار و پاداش کسانیکه به آن عمل میکنند، به او نیز میرسد بدون آنکه چیزی از پاداششان کاسته شود و هرکس روش بدی را پایه گذاری کند، گناه این کار و گناه کسانیکه به آن عمل میکنند، به او نیز میرسد بدون آنکه چیزی از گناهشان کاسته شود».
الله متعال میفرماید: ﴿لَّا خَیۡرَ فِی کَثِیرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَیۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا١١٤﴾ [النساء: 114].
«در بسیاری از رازگوییهای آنان [= مردم] خیری نیست، مگر [در گفتارِ] کسى که به [دادنِ] صدقهای یا کاری پسندیده یا سازشى میان مردم فرمان دهد؛ و هر کس برای رضایت الله چنین کند، به زودی پاداش بزرگی به وی خواهیم داد».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَیۡنَ أَخَوَیۡکُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ١٠﴾ [الحجرات: 10].
«البته مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس میان برادران خویش آشتى برقرار کنید و از الله پروا کنید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید».
عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِأَفْضَلَ مِنْ دَرَجَةِ الصِّیَامِ وَالصَّلَاةِ وَالصَّدَقَةِ قَالُوا: بَلَى یَا رسول الله قَالَ: إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ وَفَسَادُ ذَاتِ الْبَیْنِ الْحَالِقَةُ لَا أَقُولُ تَحْلِقُ الشَّعَرَ وَلَکِنْ تَحْلِقُ الدِّینَ».[84]
از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمود: «آیا شما را با خبر نسازم از کاری که پاداش آن از نماز، روزه، زکات بیشتر است؟ صحابه گفتند: آری ای رسول الله! فرمود: صلح و آشتی دادن در میان مردم است، زیرا اختلاف و عداوت تیغی تراشنده است. نمیگویم موها را میتراشد بلکه دین را میتراشد و نابود میکند».
فضیلت کمک در کارهای نیک و پروای از الله متعال
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُحِلُّواْ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَلَا ٱلۡهَدۡیَ وَلَا ٱلۡقَلَٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّینَ ٱلۡبَیۡتَ ٱلۡحَرَامَ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّهِمۡ وَرِضۡوَٰنٗاۚ وَإِذَا حَلَلۡتُمۡ فَٱصۡطَادُواْۚ وَلَا یَجۡرِمَنَّکُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ أَن صَدُّوکُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ أَن تَعۡتَدُواْۘ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٢﴾ [المائدة: 2].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، [حرمت] شعایر الهی و ماه حرام [را نگه دارید] و [همچنین حرمتِ] قربانى بىنشان و قربانیهای قلادهدار و راهیان بیت الحرام که فضل و رضایتِ پروردگارشان را مىطلبند؛ و چون از احرام خارج شدید، [میتوانید آزادانه] به شکار بپردازید؛ و [مبادا] دشمنی گروهی که شما را از مسجد الحرام بازداشتند، شما را به تعدّی و تجاوز وادار کند؛ و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [چرا که] بیتردید، الله سختکیفر است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٧٤﴾ [الأنفال: 74].
«و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه الله جهاد کردند و کسانی که [این مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان مؤمنان حقیقی هستند. برای آنان [در بهشت] آمرزش و روزیِ شایستهای خواهد بود».
عَنْ أَبِی مُوسَى س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْیَانِ، یَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا». وَشَبَّکَ أَصَابِعَهُ.[85]
از ابوموسی اشعری س روایت است که رسول الله ج فرمود: «مومنان برای یکدیگر مانند اجزای یک ساختمان هستند که باعث تقویت و استحکام یکدیگر میشوند». و (برای نشان دادن حالت آن،) انگشتانش را در هم فرو برد».
الله متعال میفرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُکَّعٗا سُجَّدٗا یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِیمَاهُمۡ فِی وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمۡ فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِی ٱلۡإِنجِیلِ کَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ یُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ ٱلۡکُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمَۢا٢٩﴾ [الفتح: 29].
«محمد رسول الله و [صحابۀ مؤمن و فداکارش، همان] کسانی که همواره با او هستند، در برابر کافران [ستیزهجو]، محکم و سختگیرند و با یکدیگر مهربان؛ آنان را در حال رکوع و سجده میبینی که پیوسته فضل و رضایت الله را مىجویند؛ نشان [ایمان و پرهیزگاری] آنان در چهرههایشان از اثر سجده و عبادت هویداست؛ این وصف آنان در تورات است؛ و توصیفشان در انجیل [نیز] همچون گیاهی است که جوانهاش را برمیآورد و آن را نیرو میبخشد تا محکم گردد و بر ساقههایش استوار بایستد؛ چنان که موجب شگفتى کشاورزان شود؛ در نتیجه، الله با [تقویت و پیشرفتِ] مؤمنان، کافران را به خشم میآورد. الله به مؤمنان نیکوکار [= صحابه و پیروانشان] وعدۀ آمرزش و پاداشى بزرگ داده است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ الدُّنْیَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَمَنْ یَسَّرَ عَلَى مُعْسِرٍ یَسَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِى الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ، وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ فِى الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ، وَاللَّهُ فِى عَوْنِ الْعَبْدِ مَا کَانَ الْعَبْدُ فِى عَوْنِ أَخِیهِ، وَمَنْ سَلَکَ طَرِیقًا یَلْتَمِسُ فِیهِ عِلْمًا سَهَّلَ اللَّهُ لَهُ بِهِ طَرِیقًا إِلَى الْجَنَّةِ. وَمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِى بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَیَتَدَارَسُونَهُ بَیْنَهُمْ إِلاَّ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکِینَةُ، وَغَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَةُ، وَحَفَّتْهُمُ الْمَلاَئِکَةُ، وَذَکَرَهُمُ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ، وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ».[86]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هرکس مشکلی از مشکلات و تنگناهای دنیوی مسلمانی را حل نماید، الله، مشکلی از مشکلات قیامتِ او را رفع میکند. و هرکس بر تنگدستی آسان بگیرد، الله در دنیا و آخرت بر او آسان میگیرد. و هرکس (عیبِ) مسلمانی را بپوشاند، الله در دنیا و آخرت، (عیوب و گناهان) او را میپوشاند. و الله، یار و یاور بنده است تا زمانیکه بنده، یاورِ برادرِ خویش باشد. و هرکس راهی برای جستجوی علم بپیماید، الله به پاس این عملش، راهی برای او به سوی بهشت هموار میسازد. و هرگاه عدهای در یکی از خانههای الله (مساجد) جمع شوند تا کتاب الله را تلاوت کنند و به تعلیم و آموزش آن به یکدیگر بپردازند، آرامش بر آنها نازل میشود و رحمت الهی، آنها را دربرمیگیرد و فرشتگان پیرامونِ آنها جمع میشوند و الله، آنان را پیشِ کسانیکه نزد او هستند، یاد میکند. کسیکه در انجام کارهای نیک، درنگ یا کوتاهی نماید، نسب او، هیچ فایدهای برایش ندارد و به دادش نمیرسد».
عَنْ ثَوْبَانَ س عَنْ رَسُولِ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ عَادَ مَرِیضًا لَمْ یَزَلْ فِی خُرْفَةِ الْجَنَّةِ»، قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَمَا خُرْفَةُ الْجَنَّةِ؟ قَالَ: «جَنَاهَا».[87]
ثوبان س از رسول الله ج روایت میکند که فرمود: «هنگامیکه مسلمان از برادرِ مسلمانش عیادت میکند، تا زمانیکه باز میگردد، در "خُرفهی بهشت" است». سؤال شد: خُرفهی بهشت چیست؟ فرمود: «چیدنِ میوههای بهشتی».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُصَّدِّقِینَ وَٱلۡمُصَّدِّقَٰتِ وَأَقۡرَضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا یُضَٰعَفُ لَهُمۡ وَلَهُمۡ أَجۡرٞ کَرِیمٞ١٨﴾ [الحدید: 18].
«بىگمان، مردان و زنانى که انفاق مىکنند و به الله قرضی نیکو مىدهند، ثوابشان دو چندان میگردد و [در آخرت،] پاداشى فاخر [و نیک] خواهند داشت».
و الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٢٧٤﴾ [البقرة: 274].
«کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان [محفوظ] است؛ نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند».
فضیلت جوانمردی و آسانگیری در خرید و فروش و در طلب حق خویش
عَنْ جَابِرِ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «رَحِمَ اللَّهُ رَجُلاً سَمْحًا إِذَا بَاعَ وَإِذَا اشْتَرَى وَإِذَا اقْتَضَى».[88]
از جابر س روایت است که رسول الله ج فرمود: «الله بر بندهای رحم میکند که هنگام خرید و فروش و طلب حق خود، آسانگیر باشد».
فضیلت جهاد و هجرت و نصرت در راه الله ﻷ
الله متعال میفرماید: ﴿لَّا یَسۡتَوِی ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ غَیۡرُ أُوْلِی ٱلضَّرَرِ وَٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِینَ دَرَجَةٗۚ وَکُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَفَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِینَ أَجۡرًا عَظِیمٗا٩٥ دَرَجَٰتٖ مِّنۡهُ وَمَغۡفِرَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمًا٩٦﴾ [النساء: 95-96].
«آن مؤمنان [خانهنشینی] که بدون هیچ بیماری و رنجی از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه الله با مال و جان خود جهاد کردند [هرگز] یکسان نیستند. الله کسانی را که با مال و جانشان جهاد کردند بر خانهنشینان به مرتبهای [بزرگ] برتری بخشیده است و الله به هر یک [مجاهدان یا خانهنشینانِ معذور] وعدۀ نیکو داده است و[لی] الله مجاهدان را بر خانهنشینان با پاداشی بزرگ برتری داده است. [پاداشی که] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتى از [پیشگاه] او [نصیبشان مىگردد] و الله آمرزندۀ مهربان است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٧٤﴾ [الأنفال: 74]
«و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه الله جهاد کردند و کسانی که [این مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان مؤمنان حقیقی هستند. برای آنان [در بهشت] آمرزش و روزیِ شایستهای خواهد بود».
و الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ٢٠ یُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِیهَا نَعِیمٞ مُّقِیمٌ٢١ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ٢٢﴾ [التوبة: 20-22].
«کسانى که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه الله با اموال و جانهای خویش جهاد کردند، نزد الله مقام برتری دارند؛ و اینان همان رستگارانند. پروردگارشان آنان را از جانب خویش به رحمت و خشنودى و باغهایی [در بهشت] مژده مىدهد که در آنها نعمتهایی پایدار دارند. همواره در آن جاودانند. به راستی که پاداش بزرگ [فقط] نزد الله است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ١٠٠﴾ [التوبة: 100].
«و پیشگامان نخستین - از مهاجران و انصار- و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردند، الله از آنان راضی گشت و آنان [نیز] از او راضی شدند؛ و باغهایی [در بهشت] برایشان مهیّا کرده است که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند. این همان [رستگاری و] کامیابی بزرگ است».
فضیلت ملاقات کردن یکدیگر به خاطر الله متعال
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج: «أَنَّ رَجُلًا زَارَ أَخًا لَهُ فِی قَرْیَةٍ أُخْرَى، فَأَرْصَدَ اللهُ عَلَى مَدْرَجَتِهِ مَلَکًا. قَالَ: أَیْنَ تُرِیدُ؟ قَالَ: أُرِیدُ أَخًا لِی فِی هَذِهِ الْقَرْیَةِ، قَالَ: هَلْ لَکَ عَلَیْهِ مِنْ نِعْمَةٍ تَرُبُّهَا؟ قَالَ: لَا، غَیْرَ أَنِّی أَحْبَبْتُهُ فِی اللهِ ﻷ قَالَ: فَإِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکَ بِأَنَّ اللهَ قَدْ أَحَبَّکَ کَمَا أَحْبَبْتَهُ فِیهِ».[89]
از ابوهریره س از پیامبر ج روایت شده است که فرمود: «مردی به دیدنِ برادرش در دهی دیگر رفت. الله متعال، فرشتهای را بر سرِ راهش قرار داد؛ وقتی آن مرد به فرشته رسید، فرشته از او پرسید: کجا میروی؟ پاسخ داد: میخواهم به دیدن برادر دینیام در این روستا بروم. سؤال کرد: آیا با او کاری داری که برای انجام آن، نزدش میروی؟ جواب داد: خیر؛ فقط او را به خاطر الله متعال دوست دارم. فرشته گفت: من فرستاده الله به سوی تو هستم تا به تو خبر دهم که الله تو را دوست دارد؛ همانگونه که تو آن شخص را به خاطر الله دوست داری».
عَن مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى: وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَحَابِّینَ فِیَّ وَالْمُتَجَالِسِینَ فِیَّ وَالْمُتَزَاوِرِینَ فِیَّ».[90]
از معاذ بن جبل س روایت است که از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «الله میفرماید: محبت و دوستی من برای کسانی واجب است که به خاطر من یکدیگر را دوست میدارند و با یکدیگر همنشینی میکنند و با یکدیگر ملاقات و دیدار مینمایند».
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ٧٥﴾ [الأنفال: 75].
«و کسانی که پس از آنان ایمان آوردند و هجرت نمودند و به همراه شما [مؤمنان] جهاد کردند، آنان [نیز] از شما هستند؛ و در [حکمِ] کتابِ الله، خویشاوندان [در میراث،] نسبت به یکدیگر سزاوارترند. به راستی که الله به همه چیز داناست».
عَنْ أبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُبْسَطَ لَهُ فِی رِزْقِهِ، وَیُنْسَأَ لَهُ فِی أَثَرِهِ، فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ».[91]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «کسیکه میخواهد روزیاش، زیاد و عمرش طولانی شود، پس صله رحم یا ارتباطش با خویشانش را رعایت کند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِنَّ الرَّحِمَ شَجْنَةٌ مِنَ الرَّحْمَنِ، فَقَالَ اللَّهُ: مَنْ وَصَلَکِ وَصَلْتُهُ، وَمَنْ قَطَعَکِ قَطَعْتُهُ».[92]
ابوهریره س میگوید: نبی ج فرمود: «رَحِم از رحمان گرفته شده است. لذا الله متعال خطاب به رَحِم میفرماید: هر کس، تو را وصل کند (حق خویشاوندی را به جای آورد) او را به خود، وصل خواهم کرد. و هرکس تو را قطع کند (حق خویشاوندی را به جای نیاورد) با او قطع رابطه خواهم نمود».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَیْسَ الْوَاصِلُ بِالْمُکَافِئِ، وَلَکِنِ الْوَاصِلُ الَّذِی إِذَا قُطِعَتْ رَحِمُهُ وَصَلَهَا».[93]
عبدالله بن عمرو ب میگوید: نبی ج فرمود: «وصل کنندۀ واقعی پیوند خویشاوندی، کسی نیست که به خاطر جبران رابطهای که خویشاوندانش با او دارند, صله رَحِمی کند؛ بلکه کسی است که اگر دیگران با او قطع رابطه کنند، او رابطه برقرار نماید».
الله متعال میفرماید: ﴿وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِیَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ إِمَّا یَبۡلُغَنَّ عِندَکَ ٱلۡکِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا کَرِیمٗا٢٣ وَٱخۡفِضۡ لَهُمَا جَنَاحَ ٱلذُّلِّ مِنَ ٱلرَّحۡمَةِ وَقُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرٗا٢٤ رَّبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمۡۚ إِن تَکُونُواْ صَٰلِحِینَ فَإِنَّهُۥ کَانَ لِلۡأَوَّٰبِینَ غَفُورٗا٢٥﴾ [الإسراء: 23-25]
«و پروردگارت چنین فرمان داده است که: «جز او را عبادت نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها در کنارِ تو به سن پیری رسیدند، حتی کمترین اهانتی به ایشان نکن و بر سرشان فریاد نزن و به نیکی [و مهربانی] با آنان سخن بگو. و از روی مهربانی، در برابرشان فروتن باش و بگو: «پروردگارا، همان گونه که [بر من رحمت آوردند و] مرا در کودکی پرورش دادند، [تو نیز] به آنان رحمت آور». پروردگارِ شما، به آنچه در دلهایتان است آگاهتر است. اگر شایسته باشید، یقیناً او در حقِ توبهکاران آمرزنده است».
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِیَّ ج: أَیُّ العَمَلِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ؟ قَالَ: «الصَّلاَةُ عَلَى وَقْتِهَا»، قَالَ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: «ثُمَّ بِرُّ الوَالِدَیْنِ» قَالَ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: «الجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» قَالَ: حَدَّثَنِی بِهِنَّ، وَلَوِ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِی».[94]
ابن مسعود س میگوید از پیامبر ج پرسیدم: کدام عمل، نزد الله پسندیدهتر است؟ فرمود: «نمازی که در وقت خودش، خوانده شود». عرض کردم: بعد از آن؟ فرمود: «نیکی به پدر و مادر». عرض کردم: بعد از آن؟ فرمود: «جهاد در راه الله». ابنمسعود س میگوید: پیامبر ج همین سه مطلب را به من گفت. اگر بیشتر میپرسیدم، جواب بیشتری میداد.
فضیلت نیکی و خوشرفتاری با پدر و مادر
أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ الله ج فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بِحُسْنِ صَحَابَتِی؟ قَالَ: «أُمُّکَ» قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: «ثُمَّ أُمُّکَ» قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: «ثُمَّ أُمُّکَ» قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: «ثُمَّ أَبُوکَ».[95]
ابوهریره س میگوید: مردی نزد رسول الله ج آمد و گفت: اى رسول الله! چه کسی بیش از دیگران، سزاوار این است که با او خوشرفتار باشم؟ فرمود: «مادرت». دوباره پرسید: سپس چه کسی؟ فرمود: «مادرت». باز سؤال کرد: سپس چه کسی؟ فرمود: «مادرت». گفت: آنگاه چه کسی؟ فرمود: «پدرت».
فضیلت صله رحم با دوستان پدر و مادر
عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ مِنْ أَبَرِّ الْبِرِّ صِلَةَ الرَّجُلِ أَهْلَ وُدِّ أَبِیهِ بَعْدَ أَنْ یُوَلِّیَ».[96]
عبدالله بن عمر ب روایت میکند که شنیدم که رسول الله ج میفرمود: «بهترین نیکی آن است که یک شخص، بعد از مرگ پدرش، با خانواده دوستان پدرش، نیکی کند».
فضیلت معاشرت نیکو با فرزندان و تربیت آنها
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: جَاءَتْنِی امْرَأَةٌ مَعَهَا ابْنَتَانِ تَسْأَلُنِی، فَلَمْ تَجِدْ عِنْدِی غَیْرَ تَمْرَةٍ وَاحِدَةٍ، فَأَعْطَیْتُهَا فَقَسَمَتْهَا بَیْنَ ابْنَتَیْهَا، ثُمَّ قَامَتْ فَخَرَجَتْ، فَدَخَلَ النَّبِیُّ ج فَحَدَّثْتُهُ، فَقَالَ: «مَنْ یَلِی مِنْ هَذِهِ البَنَاتِ شَیْئًا، فَأَحْسَنَ إِلَیْهِنَّ، کُنَّ لَهُ سِتْرًا مِنَ النَّارِ»[97].
عایشه ل میگوید: روزی زنی با دو دخترش به خانه من آمد و چیزی خواست. در آن لحظه، به جز یک دانه خرما، چیز دیگری در خانه نبود. آن را به او دادم. آن زن، دانۀ خرما را میان دو دخترش تقسیم کرد و خودش چیزی نخورد. سپس، برخاست و رفت. وقتی که رسول الله ج تشریف آورد، ماجرا را برایش تعریف کردم. رسول الله ج فرمود: «هرکس به خاطر (سرپرستی از) چند دختر، آزمایش شود و به آنها نیکی کند، برایش سپری در برابر آتش دوزخ خواهند بود».
عَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَیْدٍ ب قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَأْخُذُنِی فَیُقْعِدُنِی عَلَى فَخِذِهِ، وَیُقْعِدُ الْحَسَنَ عَلَى فَخِذِهِ الأُخْرَى، ثُمَّ یَضُمُّهُمَا، ثُمَّ یَقُولُ: «اللَّهُمَّ ارْحَمْهُمَا».[98]
اسامه بن زید ب میگوید: رسول الله ج مرا بر میداشت و بر روی زانویش مینشاند و حسن را روی زانوی دیگرش مینهاد. سپس ما را به یکدیگر میچسباند و میفرمود: «یا الله! بر اینها رحم کن».
فضیلت کسیکه یتیمی را سرپرستی کند
عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَنَا وَکَافِلُ الیَتِیمِ فِی الجَنَّةِ هَکَذَا» وأَشَار بِالسَّبَّابَةِ وَالْوُسْطَى، وفَرَّجَ بَیْنَهُمَا».[99]
از سهل بن سعد س روایت شده است که رسول الله ج اندکی میان انگشت اشاره و میانهاش، فاصله انداخت و فرمود: «من و سرپرستِ یتیم در بهشت، اینگونه خواهیم بود».
فضیلت همکاری با بیوه زنان و مساکین
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «سَتَکُون فِتَنٌ الْقَاعِدُ فِیهَا خَیْرٌ مِنَ الْقَائِمِ، وَالْقَائِمُ فِیهَا خَیْرٌ مِنَ الْمَاشِی، وَالْمَاشِی فِیهَا خَیْرٌ مِنَ السَّاعِی، وَمَنْ یُشْرِفْ لَهَا تَسْتَشْرِفْهُ، وَمَنْ وَجَدَ مَلْجَأً أَوْ مَعَاذًا فَلْیَعُذْ بِهِ».[100]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «به زودی فتنههایی رخ خواهد داد که در آنها فرد نشسته از فرد ایستاده، بهتر است و فرد ایستاده از کسیکه راه میرود، بهتر است و شخصی که راه میرود از کسیکه میدود، بهتر است. (هرکس دخالت کمتری در فتنهها داشته باشد، بهتر است). و هرکس که به سراغ فتنه برود، او را هلاک خواهد کرد. هرکس پناهگاهی یافت، باید به آن پناه ببرد».
عَنْ أَنَسٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ عَالَ جَارِیَتَیْنِ حَتَّى تَبْلُغَا جَاءَ یَومَ القِیَامَةِ أَنَا وَهُو کَهَاتَیْنِ» وَضَمَّ أَصَابِعَهُ. [101]
از انس س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هرکس، دو دختر را سرپرستی کند تا آن که به سن بلوغ برسند، روز قیامت در حالی (به میدان حشر) میآید که من و او، مانند این دو خواهیم بود» و انگشتانش (سبابه و میانه) را کنارِ هم قرار داد.
الله متعال میفرماید: ﴿وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَیۡدِیکُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُکَةِ وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٩٥﴾ [البقرة: 195].
«و در راه الله انفاق کنید و [با فرار از میدان جهاد و ترک انفاق،] خود را با دست خویشتن به هلاکت نیفکنید؛ و نیکی کنید [که] به راستی الله نیکوکاران را دوست دارد».
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡجَارِ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا٣٦﴾ [النساء: 36].
«و الله را عبادت کنید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر نیکی کنید و [نیز] به خویشاوندان و یتیمان و تهیدستان و همسایۀ خویشاوند و همسایۀ غیرخویشاوند و همنشین و [مسافرِ] درراهمانده و [کنیزان و] بردگانی که مالک آنها هستید [نیکی کنید و بدانید که] یقیناً الله کسی را که متکبر و فخرفروش باشد دوست ندارد».
عَن عَائِشَةَ ل عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا زَالَ جِبْرِیْلُ یُوصِیْنِی بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنتُ أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُ».[102]
از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمود: «جبرئیل، آنقدر درباره همسایه سفارش کرد که گمان کردم همسایه را وارثِ همسایه قرار خواهد داد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «وَاللَّهِ لاَ یُؤْمِنُ، وَاللَّهِ لاَ یُؤْمِنُ، وَاللَّهِ لاَ یُؤْمِنُ» قِیلَ: وَمَنْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «الَّذِی لاَ یَأْمَنُ جَارُهُ بَوَایِقَهُ».[103]
از ابوهریره س روایت شده است که رسول الله ج فرمود: «سوگند به الله مؤمن شمرده نمیشود، سوگند به الله مؤمن شمرده نمیشود، سوگند به الله مؤمن شمرده نمیشود». گفته شد چه کسى ای رسول الله ج؟ فرمود: «کسىکه همسایهاش از شر و اذیت او در امان نباشد».
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س عَنِ النَّبِیِّ قَالَ: «لاَ یُؤمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یُحِبَّ لِأَخِیهِ - أَوْ قَالَ لِجِارِهِ - مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ»[104].
«ایمان هیچیک از شما کامل نمیگردد مگر اینکه آنچه برای خود دوست میدارد، برای برادرش - یا همسایهاش - دوست بدارد».
الله متعال میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِکَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ١٥٩﴾ [آل عمران: 159].
«[ای پیامبر،] به [سببِ] رحمت الهی است که تو با آنان [= اصحاب،] نرمخو [و مهربان] شدی؛ و اگر تندخو و سنگدل بودی، قطعاً از اطرافت پراکنده میشدند؛ پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم [بر انجام کاری] گرفتی، بر الله توکل کن؛ [چرا که] بیتردید، الله توکلکنندگان را دوست دارد».
عَنْ جَرِیرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لاَ یَرْحَمُ اللَّهُ مَنْ لاَ یَرْحَمُ النَّاسَ».[105]
از جریر بن عبدالله س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هرکس به مردم رحم نکند، الله به او رحم نخواهد کرد».
فضیلت نیکی کردن با نزدیکان مشرک زمانی که به مسلمانان اذیت و آزار نرسانند
الله متعال میفرماید: ﴿لَّا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ لَمۡ یُقَٰتِلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَلَمۡ یُخۡرِجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَیۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ٨﴾ [الممتحنة: 8].
«الله شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در [امر] دین، با شما نجنگیدهاند و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، نهی نمیکند. بیگمان، الله عدالتپیشگان را دوست دارد».
عَنْ أَسْمَاءَ بَنْتِ أبِی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ ب قَالَتْ: قَدِمَتْ عَلَیَّ أُمِّی وَهِیَ مُشْرِکَةٌ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ج، فَاسْتَفْتَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج، قُلْتُ: وَهِیَ رَاغِبَةٌ، أَفَأَصِلُ أُمِّی؟ قَالَ: «نَعَمْ صِلِی أُمَّکِ».[106]
از اسماء دختر ابوبکر صدیق ب روایت شده است که گفت: مادرم، در حالی که مشرک بود، در حیات پیامبر ج نزدم آمد؛ از پیامبر ج سؤال کردم: مادرم نزدِ من آمده است و از من انتظار (نیکی و هدیه) دارد؛ آیا با او ارتباط بگیرم (و به او نیکی کنم)؟ فرمود: «بله؛ با مادرت ارتباط بگیر».
فضیلت مومنان در مهربانی و عطوفت به یکدیگر
عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «تَرَى الْمُؤْمِنِینَ فِی تَرَاحُمِهِمْ، وَتَوَادِّهِمْ، وَتَعَاطُفِهِمْ، کَمَثَلِ الْجَسَدِ، إِذَا اشْتَکَى عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى».[107]
نعمان بن بشیر س میگوید: رسول الله ج فرمود: «مؤمنان در شفقت، دوستی و مهربانی با یکدیگر مانند اعضای یک پیکرند که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اعضا بیقرار میگردند و تب میکنند».
فضیلت معاشرت نیکو با زنان و فرزندان و خادمان
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِکُمۡ وَأَوۡلَٰدِکُمۡ عَدُوّٗا لَّکُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡۚ وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ١٤ إِنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ١٥ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ وَٱسۡمَعُواْ وَأَطِیعُواْ وَأَنفِقُواْ خَیۡرٗا لِّأَنفُسِکُمۡۗ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٦﴾ [التغابن:14-16].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، به راستی که [بعضی] از همسرانتان و فرزندانتان دشمنان شما هستند [چون شما را از یاد الله و جهاد در راه او تعالی بازمیدارند، و منصرف میکنند]؛ پس از آنها بر حذر باشید؛ و اگر عفو کنید و [از لغزشهایشان] چشم بپوشید و ببخشید، بیگمان، الله آمرزندۀ مهربان است. جز این نیست که اموال و فرزندانتان وسیلۀ آزمایش [و ارزیابی شما] هستند [که شما را بر کسب حرام، و ترک طاعت الله وامیدارند]؛ و الله است که پاداش بزرگ نزد اوست. تا آنجا که میتوانید، از الله پروا کنید و [حق را] بشنوید و فرمان برید و انفاق کنید که برای خود شما بهتر است؛ و کسانی که از بُخل و حرصِ نفس خویش در امان بمانند، آنانند که رستگارند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «اسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَیْراً، فإِنَّ المَرْأَةَ خُلِقَتْ مِنْ ضِلَعٍ، وَإِنَّ أَعْوَجَ مَا فِی الضِّلَعِ أَعْلاَهُ، فَإِنْ ذَهَبْتَ تُقِیمُهُ کَسَرْتَهُ، وإِنْ تَرَکْتَهُ، لَمْ یَزَلْ أَعْوَجَ، فَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ»[108].
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «به وصیت من درباره خوشرفتاری با زنان توجه کنید؛ زیرا زن، از دنده پهلو آفریده شده و کجترین بخش دنده، قسمتِ بالای آن است. اگر بخواهی راستش کنی، میشکند و اگر رهایش نمایی، همچنان کج باقی میماند؛ پس سفارشم را درباره زنان رعایت کنید».
عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: خَدَمْتُ النَّبِیَّ ج عَشْرَ سِنِینَ فَمَا قَالَ لِی أُفٍّ، وَلا لِمَ صَنَعْتَ؟، وَلاَ أَلاَّ صَنَعْتَ[109].
انس س میگوید: ده سال در خدمت پیامبر ج بودم. هرگز به من، اُف یا چرا چنین کردی و یا چرا چنان نکردی، نگفت.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، الإِمَامُ رَاعٍ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِی أَهْلِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَالْمَرْأَةُ رَاعِیَةٌ فِی بَیْتِ زَوْجِهَا وَمَسْئُولَةٌ عَنْ رَعِیَّتِهَا، وَالْخَادِمُ رَاعٍ فِی مَالِ سَیِّدِهِ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ».[110]
عبدالله بن عمر ب میگوید: رسول الله ج فرمود: «همه شما، مسئولید و هر یک از شما درباره زیردستانش بازخواست میشود؛ رهبر یا حاکم، مسئول رعیت است و مرد، مسئول خانوادهاش میباشد و درباره خانوادهاش بازخواست میشود؛ و زن، درباره خانه شوهرش و فرزندان خود مسئول است و خدمتکار، درباره اموالِ آقای خود و مسئولیتی که به او سپرده شده است، مسئولیت دارد».
عَنْ مَعْقِلِ بْنِ یَسَارٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْتَرْعِیهِ اللَّهُ رَعِیَّةً، یَمُوتُ یَومَ یَمُوتُ وهُوَ غَاشٌ لِرَعِیَّتِهِ، إلاَّ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ».[111]
از مَعقِل بن یسار س روایت شده است که فرمود: از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هر بندهای که الله، گروهی را تحت سرپرستی او قرار داده، اگر در حالی بمیرد که به زیردستانش خیانت کرده است، الله متعال بهشت را بر او حرام میگرداند».
فضیلت معاشرت نیکو با مسلمان و برآوردن نیازش و دور کردن مشکلش و پوشاندن لغزش و گناهش
الله متعال میفرماید: ﴿۞وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّکُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِینَ١٣٣ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡکَٰظِمِینَ ٱلۡغَیۡظَ وَٱلۡعَافِینَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٣٤﴾ [آل عمران: 133-134].
«و به سوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی بشتابید که گسترۀ آن [به اندازۀ] آسمانها و زمین است [و] برای پرهیزگاران مهیا شده است. آن کسانی که در [هنگام] توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرومیبرند و از مردم درمیگذرند؛ و الله نیکوکاران را دوست دارد».
عَنْ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «المُسْلِمُ أَخُو المُسْلِمِ لاَ یَظْلِمُهُ وَلاَ یُسْلِمُهُ، وَمَنْ کَانَ فِی حَاجَةِ أَخِیهِ کَانَ اللَّهُ فِی حَاجَتِهِ، وَمَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ کُرْبَةً، فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ کُرْبَةً مِنْ کُرُبَاتِ یَوْمِ القِیَامَةِ، وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ یَوْمَ القِیَامَةِ».[112]
از ابن عمر ب روایت شده است که پبامبر ج فرمود: «مسلمان، برادرِ مسلمان است؛ به او ظلم نمیکند و او را تسلیمِ (ظالم) نمیگرداند. کسیکه در جهت برطرف کردن نیازِ برادرش بکوشد، الله نیاز او را برآورده میسازد؛ و هرکس مشکلی از مسلمانی را حل کند، الله در برابرِ آن، مشکلی از مشکلات قیامتِ او را رفع میکند. و هرکس، (عیبِ) مسلمانی را بپوشاند، الله در قیامت (عیوب و گناهان) او را میپوشاند».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ س قَالَ: بَیْنَمَا نَحْنُ فِی سَفَرٍ مَعَ النَّبِیِّ ج إِذْ جَاءَ رَجُلٌ عَلَى رَاحِلَةٍ لَهُ، قَالَ: فَجَعَلَ یَصْرِفُ بَصَرَهُ یَمِینًا وَشِمَالًا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ کَانَ مَعَهُ فَضْلُ ظَهْرٍ، فَلْیَعُدْ بِهِ عَلَى مَنْ لَا ظَهْرَ لَهُ، وَمَنْ کَانَ لَهُ فَضْلٌ مِنْ زَادٍ، فَلْیَعُدْ بِهِ عَلَى مَنْ لَا زَادَ لَهُ»، قَالَ: فَذَکَرَ مِنْ أَصْنَافِ الْمَالِ مَا ذَکَرَ حَتَّى رَأَیْنَا أَنَّهُ لَا حَقَّ لِأَحَدٍ مِنَّا فِی فَضْلٍ.[113]
از ابوسعید خدری س روایت شده است که گفت: در سفری با پیامبر ج همراه بودیم؛ در این میان، مردی که بر شترش سوار بود، آمد و به چپ و راست نگاه میکرد. پیامبر ج از نگاهش دریافت که محتاج است و- فرمود: «هرکس سواریِ اضافهای دارد، آن را به کسی بدهد که مرکبی ندارد؛ و هرکس، آذوقه (توشه) اضافی دارد، آن را به کسی بدهد که بیتوشه است». و انواع مالها را ذکر کرد؛ در نتیجه اینگونه برداشت کردیم که هیچ یک از ما حقّی در اموال مازاد بر نیازش ندارد.
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَسۡتَوِی ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّیِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ٣٤ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٖ٣٥﴾ [فصلت: 34-35].
«[هرگز] نیکی و بدی یکسان نیست. همواره به شیوهاى که بهتر است، پاسخ بده که در آن صورت، کسى که بین تو و او دشمنى وجود دارد، گویی دوستى مهربان است. تنها شکیبایان و کسانی که بهرۀ بزرگی [از ایمان و اخلاق] دارند، به چنین مقامى مىرسند».
و الله متعال در تعریف و تمجید رسول الله میفرماید: ﴿وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ٤﴾ [القلم: 4]
«و یقیناً تو اخلاقِ بسیار نیکو و والایی داری».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب قَالَ: لَمْ یَکُنِ النَّبِیُّ ج فَاحِشًا، وَلا مُتَفَحِّشًا، وَکَانَ یَقُولُ: «إِنَّ مِنْ خِیَارِکُمْ أَحْسَنَکُمْ أَخْلاقًا».[114]
عبد الله بن عمرو ب میگوید: پیامبر ج در ذات و در رفتارش بداخلاق نبود و میفرمود: «بهترین شما، کسانی هستند که خوش اخلاقترند».
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قِیلَ لَکُمۡ تَفَسَّحُواْ فِی ٱلۡمَجَٰلِسِ فَٱفۡسَحُواْ یَفۡسَحِ ٱللَّهُ لَکُمۡۖ وَإِذَا قِیلَ ٱنشُزُواْ فَٱنشُزُواْ یَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡ وَٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٞ١١﴾ [المجادلة: 11].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که به شما گفته شود: «در مجالس جا باز کنید»، [جا] باز کنید [که با این کار،] الله برای شما گشایش میآورد؛ و هنگامی که گفته شود: «برخیزید» برخیزید. الله مقام [و درجاتِ] کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم داده شدهاند بالا میبرد؛ و الله به آنچه میکنید آگاه است».
و الله متعال میفرماید: ﴿مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤۡتِیَهُ ٱللَّهُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُواْ عِبَادٗا لِّی مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن کُونُواْ رَبَّٰنِیِّۧنَ بِمَا کُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡکِتَٰبَ وَبِمَا کُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ٧٩﴾ [آل عمران: 79].
«برای هیچ بشری سزاوار نیست که الله به او کتاب و حُکم [= دانش و فهم] و پیامبری دهد، سپس او به مردم بگوید: «به جای الله، بندگان من باشید». بلکه [سزاوار است که پیامبران به مردم بگویند:] «به خاطر آنکه کتاب [تورات] را آموزش میدادید و از آنجا که [عقاید و احکام آن را به دیگران] درس میدادید، [فقیهان و دانشمندان] الهی باشید».
عَنْ مُعَاوِیَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَیْرًا یُفَقِّهْهُ فِی الدِّینِ، وَإِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ وَاللَّهُ یُعْطِی، وَلَنْ تَزَالَ هَذِهِ الأُمَّةُ قَائِمَةً عَلَى أَمْرِ اللَّهِ لا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ حَتَّى یَأْتِیَ أَمْرُ اللَّهِ».[115]
معاویه س میگوید: از پیامبر ج شنیدم که فرمود: «هرکس که الله در حق او ارادۀ خیر نماید، به وی فهم دین، نصیب خواهد کرد. من (رسول الله) تقسیم کننده (علوم و معارف شریعت) هستم. اما عطا کنندۀ اصلی، الله است. و این امت همچنان بر دین الله استوار خواهد ماند و مخالفت مخالفان به آنها ضرری نخواهد رساند تا اینکه قیامت فرا رسد».
الله متعال میفرماید: ﴿قُلۡ یَٰعِبَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡۚ لِلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَیۡرِ حِسَابٖ١٠﴾ [الزمر: 10].
«[ای پیامبر،] بگو: «ای بندگان باایمانِ من، از پروردگارتان پروا کنید. افرادى که نیکویى مىکنند، [علاوه بر آخرت، در این دنیا نیز] پاداش نیکو دارند. زمین الله گسترده است [پس اگر براى حفظ عقیدۀ خود دچار مشکل شدید، هجرت کنید]. قطعاً پاداش پایداران، کامل و بىدریغ عطا خواهد شد».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٥ ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ١٥٦ أُوْلَٰٓئِکَ عَلَیۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١٥٧﴾ [البقرة: 155-157].
«و قطعاً شما را با چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی [= قحطی] و زیان مالی [= نابودی یا دشواریِ کسبِ آن] و جانی [= مرگ و میر یا شهادت] و زیان محصولات [کشاورزی] میآزماییم؛ و [ای پیامبر،] شکیبایان را [به آنچه در دنیا و آخرت برایشان فراهم میآید] بشارت بده؛ همان کسانی که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد [از روی رضایت و تسلیم] میگویند: «به راستی که ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمیگردیم». اینها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان برایشان است و همینان هدایتیافتگانند».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س: إِنَّ نَاسًا مِنَ الأَنْصَارِ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ ج، فَأَعْطَاهُمْ، ثُمَّ سَأَلُوهُ فَأَعْطَاهُمْ، ثُمَّ سَأَلُوهُ فَأَعْطَاهُمْ، حَتَّى نَفِدَ مَا عِنْدَهُ، فَقَالَ: «مَا یَکُونُ عِنْدِی مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ أَدَّخِرَهُ عَنْکُمْ، وَمَنْ یَسْتَعْفِفْ یُعِفَّهُ اللَّهُ، وَمَنْ یَسْتَغْنِ یُغْنِهِ اللَّهُ، وَمَنْ یَتَصَبَّرْ یُصَبِّرْهُ اللَّهُ، وَمَا أُعْطِیَ أَحَدٌ عَطَاءً خَیْرًا وَأَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ».[116]
ابوسعید خدری س میگوید: برخی از انصار، از رسول الله ج چیزی درخواست کردند. رسول الله ج خواستۀ آنها را بر آورده نمود. دوباره از او درخواست کردند. رسول الله ج به آنها، آنچه را خواسته بودند، عطا فرمود تا اینکه مالی که نزد رسول الله ج بود، تمام شد. آنگاه رسول الله ج فرمود: «آنچه نزد من باشد، من آن را ذخیره نمیکنم. ولی هرکس از خواستن اجتناب کند، الله او را از خواستن، بینیاز میسازد. و هرکس اظهار بینیازی کند، الله او را بینیاز میسازد. و هرکس صبر را پیشه سازد، الله به او صبر، نصیب خواهد کرد. و نعمتی بهتر و فراختر از صبر، به هیچکس عنایت نشده است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لَیْسَ الشَّدِیدُ بِالصُّرَعَةِ، إِنَّمَا الشَّدِیدُ الَّذِی یَمْلِکُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ».[117]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «پهلوان کسی نیست که رقیب (همآوردش) را به زمین بزند؛ پهلوان کسی است که هنگام خشم، خودش را کنترل نماید».
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ: إِذَا ابْتَلَیْتُ عَبْدِی بِحَبِیبَتَیْهِ فَصَبَرَ، عَوَّضْتُهُ مِنْهُمَا الجَنَّةَ. یُرِیدُ: عَیْنَیْهِ».[118]
از انس بن مالک س روایت شده است که گفت: از پیامبر ج شنیدم که فرمود: «الله متعال میفرماید: هرگاه بندهام را با گرفتن دو محبوبش، مورد آزمایش قرار دهم، و او [در این آزمایش] صبر کرد، در پاداش آن دو [و صبر بر از دست دادنشان]، بهشت را نصیبش میکنم»؛ منظور از دو محبوبش، دو چشمش میباشد.
عَنْ أبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا یَزَالُ الْبَلَاءُ بِالْمُؤْمِنِ وَالْمُؤمِنَةِ فِی نَفْسِهِ وَولَدِهِ وَمَالِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ تَعَالَى وَمَا عَلَیْهِ خَطِیئَةٌ».[119]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «بلا و مصیبت، همواره بر نفس و مال و فرزند انسان مؤمن (مرد یا زن) است، تا وقتی که (به سبب این بلاها، در وقت مرگ)، در حالی که هیچ خطا و گناهی ندارد، الله متعال را ملاقات میکند».
الله متعال میفرماید: ﴿قَالَ ٱللَّهُ هَٰذَا یَوۡمُ یَنفَعُ ٱلصَّٰدِقِینَ صِدۡقُهُمۡۚ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ١١٩﴾ [المائدة: 119].
«الله میفرماید: امروز روزی است که راستیِ راستگویان به آنان سود میبخشد. آنان باغهایی [در بهشت] دارند که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است و تا ابد جاودانه در آن میمانند. الله از [اعمال] آنان راضی است و آنان [نیز] از [پاداشِ] او راضی هستند. این همان رستگاری بزرگ است».
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج «عَلَیْکُمْ بِالصِّدْقِ، فَإِنَّ الصِّدْقَ یَهْدِی إِلَى الْبِرِّ، وَإِنَّ الْبِرَّ یَهْدِی إِلَى الْجَنَّةِ، وَمَا یَزَالُ الرَّجُلُ یَصْدُقُ وَیَتَحَرَّى الصِّدْقَ حَتَّى یُکْتَبَ عِنْدَ اللهِ صِدِّیقًا، وَإِیَّاکُمْ وَالْکَذِبَ، فَإِنَّ الْکَذِبَ یَهْدِی إِلَى الْفُجُورِ، وَإِنَّ الْفُجُورَ یَهْدِی إِلَى النَّارِ، وَمَا یَزَالُ الرَّجُلُ یَکْذِبُ وَیَتَحَرَّى الْکَذِبَ حَتَّى یُکْتَبَ عِنْدَ اللهِ کَذَّابًا».[120]
از ابن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمود: «راست بگویید، همانا صدق و راستی، انسان را به سوی نیکی رهنمون میشود؛ و نیکی، انسان را به بهشت میرساند. و شخص، پیوسته راست میگوید تا این که نزد الله، به عنوان صدیق و راستگو نوشته میشود. و از دروغ پرهیز کنید، بیگمان کذب و دروغ، انسان را به فسق و فجور میکشاند و فسق و فجور، انسان را به جهنم میرساند. و شخص، همواره دروغ میگوید تا این که نزد الله، به عنوان کذاب و دروغگو نوشته میشود».
الله متعال میفرماید: ﴿فَقُلۡتُ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ إِنَّهُۥ کَانَ غَفَّارٗا١٠ یُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡکُم مِّدۡرَارٗا١١ وَیُمۡدِدۡکُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِینَ وَیَجۡعَل لَّکُمۡ جَنَّٰتٖ وَیَجۡعَل لَّکُمۡ أَنۡهَٰرٗا١٢﴾ [نوح: 10-12].
«گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بخواهید [که] بیگمان، او بسیار آمرزنده است. تا از آسمان [باران] پیاپی بر شما بفرستد. و شما را با اموال و فرزندانِ بسیار یاری کند، به شما باغهای [سرسبز] بدهد و جویبارها[ی جاری] برایتان قرار دهد».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَیَٰقَوۡمِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَیۡهِ یُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡکُم مِّدۡرَارٗا وَیَزِدۡکُمۡ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِکُمۡ وَلَا تَتَوَلَّوۡاْ مُجۡرِمِینَ٥٢﴾ [هود: 52].
«و ای قوم من، از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید [و توبه کنید] تا [باران] آسمان را پیاپی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گنهکارانه [از حق] روی نگردانید».
عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «اللهُ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ أَحَدِکُمْ، سَقَطَ عَلَى بَعِیرِهِ، وَقَدْ أَضَلَّهُ فِی أَرْضٍ فَلاَةٍ».[121]
انس س میگوید: پیامبر ج فرمود: «شادمانی الله از توبه بندهاش، بیشتر از شادی یکی از شماست که شتر گم شدهاش را در بیابان مییابد».
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ٢٩﴾ [الأنفال: 29].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از الله پروا کنید، براى شما [نیروى] تشخیص [حق و باطل] قرار مىدهد و گناهانتان را از شما مىزداید و شما را مىآمرزد؛ و الله داراى بخشش بزرگ است».
و الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰکُم مِّن ذَکَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰکُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَکۡرَمَکُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٞ١٣﴾ [الحجرات: 13].
«ای مردم، ما شما را از [آمیزش] مرد و زنى آفریدیم و به تیرهها و قبیلههای مختلف تقسیم کردیم تا یکدیگر را بازشناسید. بیتردید، بزرگوارترین شما نزد الله پرهیزگارترینِ شماست؛ و الله [به آنچه میکنید] دانا و آگاه است».
و الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَءَامِنُواْ بِرَسُولِهِۦ یُؤۡتِکُمۡ کِفۡلَیۡنِ مِن رَّحۡمَتِهِۦ وَیَجۡعَل لَّکُمۡ نُورٗا تَمۡشُونَ بِهِۦ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٢٨﴾ [الحدید: 28].
«اى مؤمنان، از الله پروا کنید و به پیامبرش [خالصانه] ایمان بیاورید تا الله از رحمت خویش، بهرۀ دوچندان به شما عطا نماید و نوری برایتان پدید آورَد که در پرتوی آن گام بردارید و شما را ببخشاید. به راستی که الله آمرزندۀ مهربان است».
الله متعال میفرماید:﴿ٱلَّذِینَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَکُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِیمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَکِیلُ١٧٣ فَٱنقَلَبُواْ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ یَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ وَٱتَّبَعُواْ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَظِیمٍ١٧٤﴾ [آل عمران: 173-174].
«همان کسانی که برخی [از مشرکان] به آنان گفتند: «مردم [مکه] برای [جنگ با] شما گِرد آمدهاند؛ پس از آنها بترسید» و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: «الله برای [محافظت از] ما بس است و [او] بهترین [مراقب و] کارساز است». پس به نعمت و فضل الله [از حمراء الاسد به مدینه] بازگشتند در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود و همچنان در پیِ [کسبِ] رضایتِ الله بودند؛ و الله فضل و بخشش بزرگی دارد».
و الله متعال میفرماید: ﴿فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمۡسِکُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ فَارِقُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٖ وَأَشۡهِدُواْ ذَوَیۡ عَدۡلٖ مِّنکُمۡ وَأَقِیمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَ لِلَّهِۚ ذَٰلِکُمۡ یُوعَظُ بِهِۦ مَن کَانَ یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ وَمَن یَتَّقِ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَیَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَحۡتَسِبُۚ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِکُلِّ شَیۡءٖ قَدۡرٗا٣﴾ [الطلاق: 2-3].
«و هنگامی که [آنها را طلاق دادید و] عدهشان به سر رسید، آنان را به طرز شایستهای نگه دارید یا به طرز شایستهای از آنها جدا شوید؛ و دو مرد عادل از خودتان را گواه بگیرید و شهادت را برای الله برپا دارید. این [حکمی است] که هر کس به الله و روز قیامت ایمان دارد، به آن پند و اندرز داده میشود؛ و هر کس که از الله بترسد، راه نجاتی برای او قرار میدهد و او را از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد؛ و هر کس بر الله توکل کند، او تعالی برایش کافی است. بیگمان، الله فرمان خود را به انجام میرسانَد. مسلّماً الله برای هر چیزی اندازهای قرار داده است».
عَنْ شَدَّادِ بْنِ أَوْسٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «سَیِّدُ الاسْتِغْفَارِ أَنْ تَقُولَ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی، فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ». قَالَ: «وَمَنْ قَالَهَا مِنَ النَّهَارِ مُوقِنًا بِهَا، فَمَاتَ مِنْ یَوْمِهِ قَبْلَ أَنْ یُمْسِیَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَمَنْ قَالَهَا مِنَ اللَّیْلِ وَهُوَ مُوقِنٌ بِهَا، فَمَاتَ قَبْلَ أَنْ یُصْبِحَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ».[122]
شداد بن اوس س میگوید: نبی ج فرمود: «بهترین استغفار، این است که بگویی: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی، فَاغْفِرْ لِی فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ»: یا الله! تو پروردگار من هستی؛ هیچ معبود برحقی به جز تو وجود ندارد؛ تو مرا آفریدهای و من بنده تو هستم و در حد توانم بر عهد و پیمانی که با تو بستهام، پایبندم و به نویدی که دادهای، یقین دارم. از شرّ اعمال خویش به تو پناه میآورم و به نعمتهایی که به من دادهای، اعتراف میکنم و به گناهان خویش اقرار دارم؛ پس مرا بیامرز که کسی جز تو گناهان را نمیآمرزد» و فرمود: «هرکس در روز با یقین، این دعا را بخواند و در همان روز، قبل از اینکه شب شود بمیرد، از بهشتیان به شمار میرود. همچنین هرکس در شب، با یقین این دعا را بخواند و قبل از اینکه صبح شود بمیرد، از بهشتیان به شمار میرود».
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ جَٰهَدُواْ فِینَا لَنَهۡدِیَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ٦٩﴾ [العنکبوت: 69].
«کسانی که در راه [خشنودیِ] ما میکوشند، قطعاً آنان را به راههای خویش هدایت میکنیم و بیتردید، الله با نیکوکاران است».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ لَمۡ یَرۡتَابُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ١٥﴾ [الحجرات: 15].
«مؤمنان [حقیقی] کسانى هستند که به الله و پیامبرش ایمان آوردهاند و [لحظهای در ایمانشان] تردید نکردند و با مال و جانشان در راه الله به مبارزه برخاستند؛ اینانند که [در اعتقاد و عمل] صداقت دارند».
عَنْ الْمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ س قَالَ: إِنْ کَانَ النَّبِیُّ ج لَیَقُومُ لِیُصَلِّیَ حَتَّى تَرِمُ قَدَمَاهُ، أَوْ سَاقَاهُ. فَیُقَالُ لَهُ، فَیَقُولُ: «أَفَلا أَکُونُ عَبْدًا شَکُورًا».[123]
مغیره بن شعبه س میگوید: رسول الله ج شبها به قدری به نماز میایستاد که پاها و ساقهای مبارکش، ورم میکرد. به او میگفتند: چرا خودت را این همه به زحمت میاندازی؟ (در حالی که الله گناهان اول و آخرت را بخشیده است) در جواب میفرمود: «آیا بندهای شکرگزار نباشم؟».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ٢ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٤﴾ [الأنفال: 2-4].
«بیتردید، مؤمنان فقط کسانی هستند که وقتی الله یاد میشود، دلهایشان هراسان میگردد و هرگاه آیاتش بر آنان خوانده میشود، بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکل میکنند. همان کسانی که نماز برپا میدارند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق میکنند. آنان هستند که به راستی مؤمنند. براى آنان نزد پروردگارشان، درجاتی [والا] و آمرزش و روزىِ نیکو خواهد بود».
و الله متعال میفرماید: ﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ یَحۡیَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ یُسَٰرِعُونَ فِی ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ٩٠﴾ [الأنبیاء: 90].
«دعایش را اجابت کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را [که نازا بود] برایش شایسته [و آمادۀ بارداری] نمودیم. آنان همواره در کارهای خیر میشتافتند و در حال بیم و امید ما را میخواندند و پیوسته برای ما [فرمانبردار و] فروتن بودند».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا یُؤۡمِنُ بَِٔایَٰتِنَا ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُواْ بِهَا خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ۩١٥ تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ یَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٧﴾ [السجدة: 15-17].
«فقط کسانی به آیات ما ایمان میآورند که چون به آنها پند داده شوند، به سجده میافتند و پروردگارشان را به پاکی میستایند و تکبر نمیورزند. [در دل شب،] از بسترها برمیخیزند و پروردگارشان را با بیم و امید [به نیایش] میخوانند و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند. هیچ کس نمیداند به [پاس] آنچه [این مؤمنان در دنیا] انجام میدهند، چه [بسیار مایۀ] روشنی چشمها برایشان نهفته است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَلِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ٤٦﴾ [الرحمن: 46]
«هر کس از ایستادن در پیشگاهِ پروردگارش [براى حساب] مىترسد، دو باغ [در بهشت] دارد».
الله متعال میفرماید: ﴿قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٥٣﴾ [الزمر: 53].
«[ای پیامبر،] به بندگانم که [در ارتکاب به شرک و گناه] زیادهروی کردهاند، بگو: «از رحمت الهی مأیوس نباشید؛ زیرا[اگر توبه کنید،] الله همۀ گناهانتان را میبخشد. به راستی که او تعالی بسیار آمرزنده و مهربان است».
عَنْ أبِی هُرَیْرةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ لَمْ تُذنِبُوا، لَذَهَبَ اللَّهُ بِکُمْ، وَجَاءَ بِقَومٍ یُذْنِبُونَ، فَیَسْتَغْفِرُونَ اللَّه تَعَالَى، فَیَغْفِرُ لَهُمْ».[124]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، اگر گناه نمیکردید، الله شما را از میان برمیداشت و کسانی را به جای شما میآورد که گناه کنند و از الله متعال، آمرزش بخواهند و او نیز آنها را بیامرزد».
الله متعال میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِکَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ١٥٩﴾ [آل عمران: 159].
«[ای پیامبر،] به [سببِ] رحمت الهی است که تو با آنان [= اصحاب،] نرمخو [و مهربان] شدی؛ و اگر تندخو و سنگدل بودی، قطعاً از اطرافت پراکنده میشدند؛ پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم [بر انجام کاری] گرفتی، بر الله توکل کن؛ [چرا که] بیتردید، الله توکلکنندگان را دوست دارد».
و الله متعال میفرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُکَّعٗا سُجَّدٗا یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِیمَاهُمۡ فِی وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمۡ فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِی ٱلۡإِنجِیلِ کَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ یُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ ٱلۡکُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمَۢا٢٩﴾ [الفتح: 29].
«محمد رسول الله و [صحابۀ مؤمن و فداکارش، همان] کسانی که همواره با او هستند، در برابر کافران [ستیزهجو]، محکم و سختگیرند و با یکدیگر مهربان؛ آنان را در حال رکوع و سجده میبینی که پیوسته فضل و رضایت الله را مىجویند؛ نشان [ایمان و پرهیزگاری] آنان در چهرههایشان از اثر سجده و عبادت هویداست؛ این وصف آنان در تورات است؛ و توصیفشان در انجیل [نیز] همچون گیاهی است که جوانهاش را برمیآورد و آن را نیرو میبخشد تا محکم گردد و بر ساقههایش استوار بایستد؛ چنان که موجب شگفتى کشاورزان شود؛ در نتیجه، الله با [تقویت و پیشرفتِ] مؤمنان، کافران را به خشم میآورد. الله به مؤمنان نیکوکار [= صحابه و پیروانشان] وعدۀ آمرزش و پاداشى بزرگ داده است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَبَّلَ رَسُولُ اللَّهِ ج الحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَعِنْدَهُ الأَقْرَعُ بْنُ حَابِسٍ التَّمِیمِیُّ جَالِسًا، فَقَالَ الأَقْرَعُ: إِنَّ لِی عَشَرَةً مِنَ الوَلَدِ مَا قَبَّلْتُ مِنْهُمْ أَحَدًا، فَنَظَرَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ ج ثُمَّ قَالَ: «مَنْ لَا یَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ».[125]
از ابوهریره س روایت شده که گفت: پیامبر ج حسن بن علی ب را بوسید، اقرع بن حابس س که نزد پیامبر ج بود، گفت: من، ده فرزند دارم و هیچیک از آنها را نبوسیدهام. رسول الله ج به او نگاه کرد و فرمود: «کسی که رحم نکند، مورد رحمت قرار نمیگیرد».
فضیلت وسعت رحمت الله
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱکۡتُبۡ لَنَا فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗ وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَیۡکَۚ قَالَ عَذَابِیٓ أُصِیبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُۖ وَرَحۡمَتِی وَسِعَتۡ کُلَّ شَیۡءٖۚ فَسَأَکۡتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱلَّذِینَ هُم بَِٔایَٰتِنَا یُؤۡمِنُونَ١٥٦﴾ [الأعراف: 156].
« و در این دنیا و در سرای آخرت، نیکی برایمان مقرر فرما [که] بیتردید، ما به سوی تو بازگشتیم». [الله] فرمود: «عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و رحمتم همه چیز را فراگرفته است؛ پس آن را برای کسانی مقرر خواهم داشت که پروا پیشه میکنند و زکات میدهند و [همچنین برای] کسانی که به آیات ما ایمان میآورند ».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَمَّا قَضَى اللهُ الْخَلْقَ، کَتَبَ فِی کَتَابِهِ، فَهُوَ عِنْدَهُ، فَوْقَ الْعَرْشِ، إِنَّ رَحْمَتِی غَلَبَتْ غَضَبِی».[126]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «هنگامیکه خداوند مخلوقات را آفرید، در کتابش (لوح محفوظ) که نزد او و بالای عرش قرار دارد، نوشت: همانا رحمتم بر خشمم، غلبه دارد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ للَّهِ تَعَالى مائَةَ رَحْمَةٍ أَنْزَلَ مِنْهَا رَحْمَةً وَاحِدَةً بَیْنَ الجِنِّ والإِنْسِ وَالبَهَائمِ وَالهَوامِّ، فَبهَا یَتَعاطَفُونَ، وبها یَتَراحَمُونَ، وَبها تَعْطِفُ الوَحْشُ عَلى وَلَدهَا، وَأَخَّرَ اللَّهُ تَعالى تِسْعاً وتِسْعِینَ رَحْمَةً یَرْحَمُ بها عِبَادهُ یَوْمَ القِیَامَةِ».[127]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «الله متعال، صد رحمت دارد که یک رحمتِ آن را میان انسانها، جنها، جانوران و حشرات نازل کرده است و با این یک رحمت است که آفریدههای الهی به یکدیگر مهربانی و رحم میکنند و به همین خاطر است که جانوران وحشی به فرزندان خود، رحم مینمایند. و الله متعال، نود و نُه بخش دیگر رحمت را نگه داشته است و روز قیامت، با آن بر بندگان خود، رحم میفرماید».
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَا یَأۡتَلِ أُوْلُواْ ٱلۡفَضۡلِ مِنکُمۡ وَٱلسَّعَةِ أَن یُؤۡتُوٓاْ أُوْلِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینَ وَٱلۡمُهَٰجِرِینَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ وَلۡیَعۡفُواْ وَلۡیَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٌ٢٢﴾ [النور: 22].
«افرادی از شما که برتری [ایمانی] و وسعت [مالی] دارند، نباید سوگند یاد کنند که به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران در راه الله [که مرتکب گناه شدهاند] چیزی ندهند. آنان باید عفو کنند و [از گناه دیگران] چشم بپوشند. آیا دوست ندارید که الله [نیز] شما را ببخشد؟ و الله آمرزندۀ مهربان است».
و الله متعال میفرماید: ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِینَ١٩٩﴾ [الأعراف: 199].
«گذشت پیشه کن و به نیکی فرمان بده و از نادانان روی بگردان».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۗ وَإِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِیَةٞۖ فَٱصۡفَحِ ٱلصَّفۡحَ ٱلۡجَمِیلَ٨٥﴾ [الحجر: 85].
«و ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست جز بهحق نیافریدهایم؛ و قیامت قطعاً آمدنی است؛ پس [ای پیامبر، از کافران] به نیکویی گذشت کن».
و الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِکُمۡ وَأَوۡلَٰدِکُمۡ عَدُوّٗا لَّکُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡۚ وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ١٤﴾ [التغابن: 14].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، به راستی که [بعضی] از همسرانتان و فرزندانتان دشمنان شما هستند [چون شما را از یاد الله و جهاد در راه او تعالی بازمیدارند، و منصرف میکنند]؛ پس از آنها بر حذر باشید؛ و اگر عفو کنید و [از لغزشهایشان] چشم بپوشید و ببخشید، بیگمان، الله آمرزندۀ مهربان است».
عَن عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ اللَّهَ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ فِی الأَمْرِ کُلِّهِ».[128]
از عایشه ل روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «الله مهربان و آسانگیر است و نرمی و ملایمت در همه کارها را دوست دارد».
وَعَنْهَا أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «یَا عَائِشَةُ إِنَّ اللهَ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ، وَیُعْطِی عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَى الْعُنْفِ، وَمَا لَا یُعْطِی عَلَى مَا سِوَاهُ».[129]
از عایشه ل روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «الله متعال، مهربان است و نرمی و مهربانی را دوست دارد؛ و بر اثر نرمی و مهربانی چیزهایی عنایت میکند که با خشونت و استفاده از روشهای دیگر، نمیدهد».
عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «إِنَّ الرِّفْقَ لَا یَکُونُ فِی شَیْءٍ إِلَّا زَانَهُ، وَلَا یُنْزَعُ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا شَانَهُ».[130]
از عایشه ل روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «نرمی و لطافت در هر چیزی که باشد، آن را زیبا و آراسته میسازد و از هر چیزی که جدا شود، آن را زشت و معیوب میگرداند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «الْإِیمَانُ بِضْعٌ وَسِتُّونَ شُعْبَةً وَالْحَیَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الْإِیمَانِ».[131]
ابوهریره س گوید: پیامبر ج فرمود: «ایمان شصت و چند بخش دارد و شرم و حیا، بخشی از ایمان به شمار میرود».
عَنْ أبی مسْعُودٍ الأنْصَارِیِّ س قَال: قَالَ النَّبیُّ ج: «إنَّ مِمَّا أدْرَکَ النَّاسُ مِنْ کَلَامِ النُّبُوَّةِ الأُولَى: إذَا لَمْ تَسْتَحِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ».[132]
از ابومسعود انصاری س روایت است که پیامبر ج فرمود: «یکی از سخنانی که مردم از پیامبران گذشته دریافتهاند، این است که: اگر حیا نداری، هر عملی که میخواهی، انجام بده».
به راستی حیا از الله و سپس از بندگان الله است که انسان را از ارتکاب مناهی باز میدارد و هرگاه حیا از وجود شخصی ریشه کن شد، هر کاری را انجام میدهد، زیرا مانعی برای انجام این کارها در وجودش موجود نیست.
فضیلت سکوت و حفاظت زبان جز از امور نیک
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدٗا٧٠ یُصۡلِحۡ لَکُمۡ أَعۡمَٰلَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۗ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِیمًا٧١﴾ [الأحزاب: 70-71].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله پروا کنید و سخنی راست و درست بگویید. [پرهیزگار و راستگو باشید] تا الله کارهایتان را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد و [بدانید] هر کس از [کتاب] الله و [احادیث صحیح] پیامبرش اطاعت کند، یقیناً به کامیابی بزرگی دست یافته است».
عَنْ أَبی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَلَا یُؤْذِ جَارَهُ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَلْیَقُلُ خَیْرًا أَوْ لِیَصْمُتْ».[133]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «کسىکه به الله و روز رستاخیز ایمان دارد نباید همسایهاش را اذیت کند، و کسىکه به الله و روز قیامت ایمان دارد باید نسبت به مهمانش با اکرام و احترام رفتار نماید و کسىکه به الله و روز آخرت ایمان دارد وقتى که سخن مىگوید باید سخنانش خوب و حق باشد وگرنه باید سکوت کند».
عَنْ أَبِی مُوسَى س قَالَ: قَالُوا یَا رَسُولَ اللهِ أَیُّ الإِسْلَامِ أَفْضَلُ قَالَ: مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ».[134]
ابوموسى س میگوید: مردم گفتند: اى رسول الله! اسلام چه کسی (نزد الله) بهتر است؟ فرمود: «اسلام کسیکه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند».
فضیلت استقامت بر اوامر الله متعال
الله متعال میفرماند: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠ نَحۡنُ أَوۡلِیَآؤُکُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَشۡتَهِیٓ أَنفُسُکُمۡ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِیمٖ٣٢﴾ [فصلت: 30-32].
«[اما] کسانى که گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس [از عبادت و بندگى غیر او سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پایداری کردند، [هنگام فرا رسیدن مرگشان] فرشتگان بر آنان فرود مىآیند، [و مىگویند:] «نترسید و اندوه نداشته باشید؛ و شما را بشارت باد بر بهشتی که [در قبال ایمان و اعمال صالحتان] به آن وعده داده میشدید! ما در زندگى دنیا و آخرت دوستدار شماییم، و در بهشت هرچه دلتان بخواهد و درخواست کنید، در اختیار شماست. به عنوان پذیرایى از جانب آمرزگارى مهربان».
عَنْ سُفْیَانَ بْنِ عَبْدِ اللهِ الثَّقَفِیِّ س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، قُلْ لِی فِی الْإِسْلَامِ قَوْلًا لَا أَسْأَلُ عَنْهُ أَحَدًا بَعْدَکَ. قَالَ: «قُلْ: آمَنْتُ بِاللهِ، فَاسْتَقِمْ».[135]
از سفیان بن عبدالله ثقفی س روایت است که گفت: گفتم: ای رسول الله برای من در اسلام سخنی بگو که بعد از تو از کسی نپرسم. فرمود: «بگو به الله ایمان آوردم (آمنت بالله) و سپس استقامت کن و پایدار باش».
عَنْ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ ب قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ الْحَلَالَ بَیِّنٌ، وَإِنَّ الْحَرَامَ بَیِّنٌ، وَبَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ، فَمَنِ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ، وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِی الْحَرَامِ، کَالرَّاعِی یَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى، یُوشِکُ أَنْ یَرْتَعَ فِیهِ، أَلَا وَإِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًى، أَلَا وَإِنَّ حِمَى اللهِ مَحَارِمُهُ، أَلَا وَإِنَّ فِی الْجَسَدِ مُضْغَةً، إِذَا صَلَحَتْ، صَلَحَ الْجَسَدُ کُلُّهُ، وَإِذَا فَسَدَتْ، فَسَدَ الْجَسَدُ کُلُّهُ، أَلَا وَهِیَ الْقَلْبُ».[136]
از نعمان بن بشیر ب روایت شده است که گفت: از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «حلال و حرام، هر دو واضح و مشخّص هستند و در میان حلال و حرام، امور مشتبه و مشکوکی وجود دارند که بسیاری از مردم، آنها را نمیدانند. هرکس از آنها بپرهیزد، دین و آبرویش را حفاظت کرده است و کسیکه در شبهات و کارهای مشکوک بیفتد، به حرام نیز آلوده خواهد شد؛ مانندِ چوپانی که گوسفندانش را در اطراف چراگاهِ قُرُق شدهی سلطان میچراند و هر لحظه امکان دارد وارد منطقه ممنوعه شود؛ آگاه باشید که هر پادشاهی، حریمی دارد و حریمِ الله، محرّماتِ اوست. هان! پاره گوشتی در بدن وجود دارد که صلاح و فساد همه بدن وابسته به آن است. بدانید که آن عضو، قلب است».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی ظِلَٰلٖ وَعُیُونٖ٤١ وَفَوَٰکِهَ مِمَّا یَشۡتَهُونَ٤٢ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٤٣ إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ٤٤﴾ [المرسلات: 41-44].
«به راستی که [در آن روز،] پرهیزگاران در سایهها و [کنار] چشمهها قرار دارند، و میوههایی که میل داشته باشند. [به آنها گفته میشود:] «به پاداش آنچه میکردید، گوارا بخورید و بیاشامید». ما این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم».
و الله متعال میفرماید: ﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١١٢﴾ [البقرة: 112].
«آری، کسی که مخلصانه روی خود را تسلیم الله کند و نیکوکار باشد، پاداشش نزد پروردگارش [محفوظ] است و [چنین کسانی] نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَیۡدِیکُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُکَةِ وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٩٥﴾ [البقرة: 195].
«و در راه الله انفاق کنید و [با فرار از میدان جهاد و ترک انفاق،] خود را با دست خویشتن به هلاکت نیفکنید؛ و نیکی کنید [که] به راستی الله نیکوکاران را دوست دارد».
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلَاوَةَ الإِیمَانِ: أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلا لِلَّهِ، وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ».[137]
از انس س روایت است که نبی ج فرمود: «کسیکه این سه خصلت را داشته باشد، شیرینی ایمان را میچشد. یکی اینکه: الله و رسولش را از همه بیشتر دوست داشته باشد. دوم اینکه: محبتش با هرکس، به خاطر خوشنودی الله باشد. سوم اینکه: برگشتن به سوی کفر، برایش مانند رفتن در آتش، ناگوار باشد».
عَنْ أَنَسٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یُحِبَّ لأَخِیهِ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ».[138]
از انس س روایت است که نبی ج فرمود: «ایمان هیچیک از شما کامل نیست تا آن که برای برادر (مسلمان) خود همان چیزی را بپسندد که برای خود میپسندد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِنَّ اللهَ یَقُولُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: أَیْنَ الْمُتَحَابُّونَ بِجَلَالِی؟ الْیَوْمَ أُظِلُّهُمْ فِی ظِلِّی یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلِّی».[139]
از ابوهریره س روایت شده است که گفت: پیامبر ج فرمود: «الله متعال، روز قیامت میفرماید: کسانیکه به خاطر عظمت من (و در جهت اطاعت از من) با یکدیگر دوستی و محبت داشتهاند، کجا هستند؟ امروز که سایهای جز سایه من وجود ندارد، آنان را در سایه خود جای میدهم».
الله متعال میفرماید: ﴿وَإِذَا سَمِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَى ٱلرَّسُولِ تَرَىٰٓ أَعۡیُنَهُمۡ تَفِیضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ ٱلۡحَقِّۖ یَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱکۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِینَ٨٣ وَمَا لَنَا لَا نُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَمَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡحَقِّ وَنَطۡمَعُ أَن یُدۡخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلصَّٰلِحِینَ٨٤ فَأَثَٰبَهُمُ ٱللَّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِینَ٨٥﴾ [المائدة: 83-85].
«و چون آیاتی را که بر پیامبر نازل شده است میشنوند، مىبینى بر اثر آنچه از حق شناختهاند، چشمانشان اشک میبارد و میگویند: «پروردگارا، ایمان آوردیم؛ پس ما را در زمرۀ [مسلمانان و] گواهان بنویس. چرا به الله و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم؛ حال آنکه امید داریم پروردگارمان ما را با گروه شایستگان [به بهشت] درآورد؟» پس الله به پاس آنچه گفتند، به آنان باغهایی [از بهشت] پاداش داد که از زیر [درختان] آن جویبارها جاری است و جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است جزای نیکوکاران».
عَنْ أَنسٍ، س، قَالَ: بَلَغَ رَسُولَ اللهِ ج عَنْ أَصْحَابِهِ شَیْءٌ فَخَطَبَ فَقَالَ: «عُرِضَتْ عَلَیَّ الْجَنَّةُ وَالنَّارُ، فَلَمْ أَرَ کَالْیَوْمِ فِی الْخَیْرِ وَالشَّرِّ، وَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِکْتُمْ قَلِیلًا وَلَبَکَیْتُمْ کَثِیرًا» قَالَ: فَمَا أَتَى عَلَى أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ ج یَوْمٌ أَشَدُّ مِنْهُ، قَالَ: غَطَّوْا رُءُوسَهُمْ وَلَهُمْ خَنِینٌ.[140]
از انس س روایت است که گفت: خبری درباره اصحاب پیامبر ج به ایشان رسید؛ سخنرانی کرد و فرمود: «بهشت و دوزخ به من نشان داده شد و مانند امروز، خیر و شر را ندیدهام؛ اگر آنچه را که من میدانم، شما میدانستید، کم میخندیدید و زیاد، میگریستید». و هیچ روزی سختتر از آن روز بر یاران پیامبر ج نگذشت؛ آنان، سرهایشان را پوشاندند و صدای گریه آنها بلند شد».
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «عَیْنَانِ لَا تَمَسُّهُمَا النَّارُ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ، وَعَیْنٌ بَاتَتْ تَحْرُسُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ».[141]
از ابن عباس ب روایت شده است که گفت: از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «آتش دوزخ، دو چشم را لمس نمیکند: چشمی که از خوف و خشیت الله بگرید؛ و چشمی که برای نگهبانی در راه الله، بیدار بماند».
الله متعال میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِکَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ١٥٩﴾ [آل عمران: 159].
«[ای پیامبر،] به [سببِ] رحمت الهی است که تو با آنان [= اصحاب،] نرمخو [و مهربان] شدی؛ و اگر تندخو و سنگدل بودی، قطعاً از اطرافت پراکنده میشدند؛ پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم [بر انجام کاری] گرفتی، بر الله توکل کن؛ [چرا که] بیتردید، الله توکلکنندگان را دوست دارد».
و الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡکَٰظِمِینَ ٱلۡغَیۡظَ وَٱلۡعَافِینَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٣٤﴾ [آل عمران: 134].
«آن کسانیکه در [هنگام] توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرومیبرند و از مردم درمیگذرند؛ و الله نیکوکاران را دوست دارد».
عَنْ أَبِی ذَرٍّ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لاَ تَحْقِرَنَّ مِنَ الْمَعْرُوفِ شَیْئًا وَلَوْ أَنْ تَلْقَى أَخَاکَ بِوَجْهٍ طَلْقٍ».[142]
از ابوذر س روایت است که رسول الله ج فرمود: «هیچ کار نیکی را کوچک و ناچیز مپندار؛ حتی این عمل را که با برادرت با گشادهرویی ملاقات کنی».
الله متعال میفرماید: ﴿وَمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا لَهۡوٞ وَلَعِبٞۚ وَإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ لَهِیَ ٱلۡحَیَوَانُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ٦٤﴾ [العنکبوت: 64].
«و این زندگی دنیا [چیزی] جز سرگرمی و بازیچه نیست؛ و بیتردید، سرای آخرت زندگانی [راستین] است. اگر [کافران این حقیقت را] میدانستند [دل به دنیا نبسته بودند]».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ وَلَا تَعۡدُ عَیۡنَاکَ عَنۡهُمۡ تُرِیدُ زِینَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَا تُطِعۡ مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ عَن ذِکۡرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَکَانَ أَمۡرُهُۥ فُرُطٗا٢٨﴾ [الکهف: 28].
«و خود را [بر همنشینی] با کسانی همراه [و شکیبا] گردان که بامداد و شامگاه پروردگارشان را میخوانند [و با آنکه فقیرند، تنها] رضایتِ او را میخواهند؛ و هرگز چشمانت را از آنان برنگردان تا زیورهای دنیا [و همنشینی با اشراف و قدرتمندان] را بخواهی و [همچنین] از کسی پیروی نکن که دلش را از یاد خویش غافل ساختهایم و از هوای نفس خود پیروی کرده و کارش تباه است».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ قُوتاً».[143]
ابوهریره س میگوید که رسول الله ج فرمود: «یا الله! روزیِ خانواده محمد را به اندازه سدّ رَمَق قرار بده».
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: مَا شَبِعَ آلُ مُحَمَّدٍ ج مُنْذُ قَدِمَ المَدِینَةَ مِنْ طَعَامِ البُرِّ ثَلاَثَ لَیَالٍ تِبَاعًا، حَتَّى قُبِضَ.[144]
عائشه ل میگوید: «خانواده محمد ج از زمانی که به مدینه آمدند، سه شب پی در پی از نان گندم سیر نشدند تا اینکه پیامبر ج وفات نمود».
الله متعال میفرماید: ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ یُضَٰعِفُ لِمَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٌ٢٦١ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ثُمَّ لَا یُتۡبِعُونَ مَآ أَنفَقُواْ مَنّٗا وَلَآ أَذٗى لَّهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٢٦٢﴾ [البقرة: 261-262].
«مَثَل [اجر و ثواب] کسانی که اموال خود را در راه الله انفاق میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه میرویانَد که در هر خوشه یکصد دانه است؛ و الله برای هر کس بخواهد [پاداش او را] چند برابر میکند و الله گشایشگرِ داناست. کسانی که اموالشان را در راه الله میبخشند و در پیِ بخشش خود، منّت و آزار روا نمیدارند، پاداش آنان نزد پروردگارشان [محفوظ] است؛ نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَا مِنْ یَوْمٍ یُصْبِحُ الْعِبَادُ فِیهِ، إِلاَّ مَلَکَانِ یَنْزِلانِ، فَیَقُولُ أَحَدُهُمَا: اللَّهُمَّ أَعْطِ مُنْفِقًا خَلَفًا، وَیَقُولُ الآخَرُ: اللَّهُمَّ أَعْطِ مُمْسِکًا تَلَفًا».[145]
ابوهریره س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «هر روز که بندگان شب را به صبح میرسانند، دو فرشته پایین میآیند؛ یکی از آنها میگوید: یا الله! به کسیکه انفاق میکند، عوض بده. و دیگری میگوید: یا الله! به بخیل و کسیکه از انفاق کردن خودداری میکند، ضرر و زیان برسان».
الله متعال میفرماید: ﴿ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَأَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَکُم مُّسۡتَخۡلَفِینَ فِیهِۖ فَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡ وَأَنفَقُواْ لَهُمۡ أَجۡرٞ کَبِیرٞ٧﴾ [الحدید: 7].
«به الله و پیامبرش ایمان آورید و از اموالى که شما را جانشین [و نمایندۀ خود در استفاده از آنها] قرار داده است انفاق کنید؛ زیرا افرادی از شما که ایمان بیاورند و انفاق کنند، پاداش بزرگی [در پیش] دارند».
عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ أَصْبَحَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ صَائِماً؟» قَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. قَالَ: «فَمَنْ تَبِعَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ جَنَازَةً؟» قَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. قَالَ: «فَمَنْ أَطْعَمَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ مِسْکِیناً؟» قَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. قَالَ: «فَمَنْ عَادَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ مَرِیضاً؟» قَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ - ج -: «مَا اجْتَمَعْنَ فِی امْرِئٍ إِلَّا دَخَلَ الْجَنّةَ».[146]
از ابوهریره س روایت شده که رسول الله ج فرمود: «چه کسی از شما امروز روزه است؟» ابوبکر پاسخ داد: من. رسول الله ج فرمود: «چه کسی از شما امروز در تشییع و متابعت جنازهای شرکت داشته است؟» ابوبکر گفت: من. رسول الله ج فرمود: «چه کسی از شما امروز مسکینی را اطعام کرده است؟» ابوبکر گفت: من. رسول الله ج فرمود: «چه کسی از شما امروز مریضی را عیادت کرده است؟» ابوبکر گفت: من. رسول الله ج فرمود: «این صفات و فضایل در کسی جمع نمیشوند مگر اینکه آن شخص مستحق بهشت باشد».
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ س أنَّهُ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَنْ بَنَى مَسْجِدًا لِلَّهِ بَنَى اللهُ لَهُ فِی الْجَنَّةِ مِثْلَهُ».[147]
عثمان س میگوید از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هرکس برای خوشنودی الله مسجدی بنا کند، الله خانهای مانند آن، در بهشت برای وی بنا خواهد کرد».
الله متعال میفرماید: ﴿تِلۡکَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوّٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ٨٣﴾ [القصص: 83].
«این سرای آخرت را [فقط] برای کسانی قرار میدهیم که خواهان گردنکشی و فساد در زمین نیستند؛ و سرانجامِ نیک، از آنِ پرهیزگاران است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَعِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِینَ یَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا٦٣﴾ [الفرقان: 63].
«و بندگان [مؤمن و شایستۀ] رحمان، کسانی هستند که با فروتنی [و متانت] بر زمین راه میروند و هنگامی که جاهلان [با سخنان ناپسند] آنان را مورد خطاب قرار میدهند، [به جای تلافی، با آنان] به نیکی سخن میگویند».
عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَا نَقَصَتْ صَدَقَةٌ مِنْ مَالٍ، وَمَا زَادَ اللهُ عَبْدًا بِعَفْوٍ، إِلَّا عِزًّا، وَمَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ لِلَّهِ إِلَّا رَفَعَهُ اللهُ».[148]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «صدقه هرگز از ثروت انسان نمیکاهد و به یقین الله در برابر گذشت بندهاش، عزت او را زیاد میکند و هرکس به خاطرِ الله تواضع و فروتنی نماید، الله او را بلندمرتبه میگرداند».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِیتَآیِٕ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَیَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡبَغۡیِۚ یَعِظُکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ٩٠﴾ [النحل: 90].
«در حقیقت، الله [شما را] به عدالت و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان مىدهد و از فحشا و زشتکاری و سرکشی نهى مىکند. او شما را پند مىدهد؛ باشد که پند گیرید».
و الله متعال میفرماید: ﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١١٢﴾ [البقرة: 112].
«آری، کسی که مخلصانه روی خود را تسلیم الله کند و نیکوکار باشد، پاداشش نزد پروردگارش [محفوظ] است و [چنین کسانی] نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَکَ لِمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٢١٥﴾ [الشعراء: 215]
«و با مؤمنانی که از تو پیروی کردهاند، مهربان [و فروتن] باش».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْروٍ بْنِ العَاصِ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِنَّ الْمُقْسِطِینَ عِنْدَ اللهِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ، عَنْ یَمِینِ الرَّحْمَنِ، وَکِلْتَا یَدَیْهِ یَمِینٌ، الَّذِینَ یَعْدِلُونَ فِی حُکْمِهِمْ وَأَهْلِیهِمْ وَمَا وَلُوا».[149]
از عبد الله بن عمرو بن العاص ب روایت شده که رسول الله ج فرمود: «همانا دادگران نزد الله متعال بر منابری از نور قرار دارند؛ یعنی کسانیکه در حکمرانی و در میان همسران و خانواده خویش و نیز در مسئولیتی که به آنها داده میشود، عدالت میورزند».
الله متعال میفرماید: ﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِیثِ کِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِیَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ٢٣﴾ [الزمر: 23].
«الله بهترین سخن را به صورت کتابى نازل کرده که [برخی از آیاتش] همانند یکدیگر و [برخی نیز] مکرر است. کسانى که از [مجازات] پروردگارشان بیم دارند، [با شنیدن این آیات،] مو بر تنشان راست میشود و سپس دل و جانشان با یاد الله آرام میگیرد. این هدایتِ الله است که هر کس را بخواهد، به آن راه مینماید؛ و هر کس که الله او را گمراه سازد، هیچ هدایتگری نخواهد داشت».
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ یَهۡدِی لِلَّتِی هِیَ أَقۡوَمُ وَیُبَشِّرُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٱلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا کَبِیرٗا٩ وَأَنَّ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا١٠﴾ [الإسراء: 9-10].
«به راستی که این قرآن به استوارترین راه هدایت مىکند و به مؤمنانى که کارهاى شایسته مىکنند مژده مىدهد که پاداشى بزرگ برایشان [در پیش] است. و براى کسانى که به آخرت ایمان نمىآورند، عذابى دردناک مهیّا کردهایم».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَیَوۡمَ نَبۡعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدًا عَلَیۡهِم مِّنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَجِئۡنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ تِبۡیَٰنٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِینَ٨٩﴾ [النحل: 89].
«و روزی [را یاد کن] که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنان میگماریم [که به کفر و ایمانشان گواهی دهد] و تو را [ای محمد،] بر اینان گواه میگیریم؛ و ما این کتاب [= قرآن] را بر تو نازل کردیم که روشنگرِ همه چیز است و برای مسلمانان، رهنمود و رحمت و بشارت است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ١٥٥﴾ [الأنعام: 155].
«و این [قرآن] که آن را نازل کردیم کتابی پُربرکت است؛ از آن پیروی کنید و پروا نمایید؛ باشد که مورد رحمت [الله] قرار گیرید».
فضیلت قاری قرآن که به آن عمل میکند
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِٱلۡکِتَٰبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِینَ١٧٠﴾ [الأعراف: 170]. «و کسانی که به کتاب [الله] تمسّک میجویند و نماز را برپا میدارند، به یقین [بدانند که] ما پاداش نیکوکاران را تباه نمیکنیم».
أَبِی مُوسى الأَشْعَرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَثَلُ الْمُؤمِنِ الَّذِی یَقْرَأُ الْقُرْآنَ کَمَثَلِ الأُتْرُجَّةِ، رِیحُهَا طَیِّبٌ وَطَعْمُهَا طَیِّبٌ؛ وَمَثَلُ الْمُؤْمِنِ الَّذِی لاَ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ کَمَثَلِ التَّمْرَةِ، لاَ رِیحَ لَهَا وَطَعْمُهَا حُلْوٌ؛ وَمَثَلُ الْمُنَافِقِ الَّذِی یَقْرَأُ الْقُرْآنَ، مَثَلُ الرَّیْحَانَةِ، رِیحُهَا طَیِّبٌ وَطعْمُهَا مُرٌّ؛ وَمَثَلُ الْمُنَافِقِ الَّذِی لاَ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ کَمَثَلِ الْحَنْظَلَةِ، لَیْسَ لَهَا رِیحٌ وَطَعْمُهَا مُرٌّ».[150]
ابوموسى اشعرى س میگوید: پیامبر ج فرمود: «مومنی که قرآن مىخواند مانند دستنبو است که هم بویش خوب و هم مزهاش لذیذ و عالى است، و مومنی که قرآن نمىخواند مانند خرمایى است که بو ندارد امّا طعمش شیرین است، و منافقى که قرآن مىخواند مانند ریحانى است که بوى خوشى دارد ولى مزهاش تلخ است، و منافقى که قرآن نمىخواند مانند حنظلى است که بوى خوشى ندارد و طعمش هم تلخ مىباشد».
«أترجّة: نوعى از خربره کوچک است که خطهاى سبز وسرخ دارد و بویش بسیار مطبوع است که دستنبو نام دارد، و شمام هم به آن گفته مىشود».
فضیلت یادگیری و تعلیم دادن قرآن کریم
الله متعال میفرماید: ﴿مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤۡتِیَهُ ٱللَّهُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُواْ عِبَادٗا لِّی مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن کُونُواْ رَبَّٰنِیِّۧنَ بِمَا کُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡکِتَٰبَ وَبِمَا کُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ٧٩﴾ [آل عمران: 79]
«برای هیچ بشری سزاوار نیست که الله به او کتاب و حُکم [= دانش و فهم] و پیامبری دهد، سپس او به مردم بگوید: «به جای الله، بندگان من باشید». بلکه [سزاوار است که پیامبران به مردم بگویند:] «به خاطر آنکه کتاب را آموزش میدادید و از آنجا که [عقاید و احکام آن را به دیگران] درس میدادید، [فقیهان و دانشمندان] الهی باشید».
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «خَیْرکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآن وَعَلَّمَهُ».[151]
عثمان بن عفان س میگوید: رسول الله ج فرمود: «بهترین شما کسی است که قرآن را فرا گیرد و آن را به دیگران آموزش دهد».
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الْمَاهِرُ بِالْقُرْآنِ مَعَ السَّفَرَةِ الْکِرَامِ الْبَرَرَةِ وَالَّذِى یَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَیَتَتَعْتَعُ فِیهِ وَهُوَ عَلَیْهِ شَاقٌّ لَهُ أَجْرَانِ».[152]
عایشه ل میگوید: رسول الله ج فرمود: «کسیکه در خواندن قرآن، مهارت دارد، (روز قیامت) منزلتی مانند منزلت فرشتگان بزرگوار و نیکوکار خواهد داشت، و کسیکه با لکنت زبان و سختی آن را تلاوت نماید، دو پاداش دارد».
فضیلت جمع شدن برای تلاوت قرآن کریم
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «... وَمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِى بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَیَتَدَارَسُونَهُ بَیْنَهُمْ إِلاَّ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکِینَةُ، وَغَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَةُ، وَحَفَّتْهُمُ الْمَلاَئِکَةُ، وَذَکَرَهُمُ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ، وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ».[153]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «... و هرگاه عدهای در یکی از خانههای الله (مساجد) جمع شوند تا کتاب الله را تلاوت کنند و به تعلیم و آموزش آن به یکدیگر بپردازند، آرامش بر آنها نازل میشود و رحمت الهی، آنها را دربرمیگیرد و فرشتگان پیرامونِ آنها جمع میشوند و الله، آنان را پیشِ کسانیکه نزد او هستند، یاد میکند. کسیکه در انجام کارهای نیک، درنگ یا کوتاهی نماید، نسب او، هیچ فایدهای برایش ندارد و به دادش نمیرسد».
عَنْ أَبِی مُوسَى س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «تَعَاهَدُوا الْقُرْآنَ، فَوَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَهُوَ أَشَدُّ تَفَصِّیًا مِنَ الإِبِلِ فِی عُقُلِهَا».[154]
ابوموسی اشعری س میگوید: نبی ج فرمود: «از قرآن، مواظبت کنید (همواره آن را تلاوت نمایید) سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، قرآن سریعتر از شتری که زانویش بسته باشد، میگریزد».
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن یَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧ ٱلَّذِینَ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨﴾ [الزمر: 17-18].
«بشارت براى کسانى است که از عبادت طاغوت [= معبودان غیر الله] اجتناب ورزیدند و [توبهکنان] به درگاه الهی بازگشتند؛ پس [ای پیامبر،] [بهشت را] به بندگانم بشارت بده. [همان] کسانی که سخن[های مختلف] را میشنوند و از بهترین آن پیروى مىکنند. آنان کسانى هستند که الله هدایتشان کرده و خردمندند».
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: قَالَ لِی النَّبِیُّ ج: «اقْرَأْ عَلَیَّ»، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، آقْرَأُ عَلَیْکَ، وَعَلَیْکَ أُنْزِلَ، قَالَ: «نَعَمْ» فَقَرَأْتُ سُورَةَ النِّسَاءِ حَتَّى أَتَیْتُ إِلَى هَذِهِ الآیَةِ: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41]. قَالَ: «حَسْبُکَ الْآنَ» فَالْتَفَتُّ إِلَیْهِ، فَإِذَا عَیْنَاهُ تَذْرِفَانِ.[155]
از ابن مسعود س روایت شده که گفت: رسول الله ج برایم فرمود: «قرآن را بر من بخوان!» گفتم: ای رسول الله! آیا من بر شما بخوانم در حالیکه بر شما فرو فرستاده شده است؟ فرمود: «بله» و من بر ایشان سوره نساء را خواندم تا اینکه به این آیه رسیدم: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41]. «و [حال و روزِ ناباوران] چگونه باشد آنگاه که از هر امتی شاهدی را [که پیامبر همان امت باشد] به میان آوریم و تو را [نیز ای پیامبر، دربارۀ ابلاغ پیام الهی] بر اینان گواه آوریم؟» فرمود: «حالا بس است» و من به سویش نگریستم؛ دیدم که چشمانش اشکبار است.
گریستن پیامبر ج از روی شفقت بر امتش بوده، زیرا او شاهد حق است و امتش از گناه خالی نیستند.
فضیلت کسیکه قرآن را برپا میدارد
عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَا حَسَدَ إِلَّا فِی اثْنَتَیْنِ: رَجُلٌ آتَاهُ اللهُ الْقُرْآنَ فَهُوَ یَقُومُ بِهِ آنَاءَ اللَّیْلِ، وَآنَاءَ النَّهَارِ، وَرَجُلٌ آتَاهُ اللهُ مَالًا، فَهُوَ یُنْفِقُهُ آنَاءَ اللَّیْلِ، وَآنَاءَ النَّهَارِ»[156].
از ابن عمر ب روایت است که پیامبر ج فرمود: «رشک بردن (غبطه خوردن) فقط در دو مورد، درست است: شخصی که الله به او قرآن (و معارف قرآنی) را یاد داده و او در ساعتهای شب و روز، به آن عمل میکند و نیز شخصی که الله به او مالی داده و او در ساعتهای شب و روز، آن را انفاق میکند».
فضیلت تلاوت قرآن قرآن با صدای زیبا
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَا أَذِنَ اللهُ لِشَیْءٍ مَا أَذِنَ لِنَبِیٍّ یَتَغَنَّى بِالْقُرْآنِ».[157]
از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «الله آنگونه که به صدای خوش و آشکارِ پیامبری در هنگام تلاوت قرآن گوش داده، به چیزِ دیگری گوش نداده است».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ رَافِعِ بْنِ الْمُعَلَّى س قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَلاَ أُعَلِّمُکَ أَعْظَمَ سُورَةٍ فِی القُرْآنِ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ مِنَ المَسْجِدِ»، فَأَخَذَ بِیَدِی، فَلَمَّا أَرَدْنَا أَنْ نَخْرُجَ، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّکَ قُلْتَ: «لَأُعَلِّمَنَّکَ أَعْظَمَ سُورَةٍ مِنَ القُرْآنِ» قَالَ: «الحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمِینَ، هِیَ السَّبْعُ المَثَانِی، وَالقُرْآنُ العَظِیمُ الَّذِی أُوتِیتُهُ».[158]
از ابو سعید رافع بن معلی س روایت شده که گفت: رسول الله ج برایم فرمود: «آیا پیش از آن که از مسجد بیرون بروی، بزرگترین سوره قرآن را به تو نیاموزم؟» و سپس دستم را گرفت؛ هنگامی که میخواستیم از مسجد بیرون برویم، عرض کردم: ای رسول الله! تو گفتی که بزرگترین سوره قرآن را به تو میآموزم؟ فرمود: «﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢﴾ - یعنی همان سوره «حمد» - که دارای هفت آیه میباشد و در هر رکعت نماز تکرار میشود [و شاملِ دو بخش ستایش و دعا میباشد] و همان قرآنِ بزرگی است که به من داده شده است».
ش: «سبع مثانی: یعنی در هر نماز تکرار میشود، یا اینکه شامل ثنای حق و دعا میباشد».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س أَنَّ رَجُلاً سَمِعَ رَجُلاً یَقْرَأُ: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١﴾ [الإخلاص: 1]. یُرَدِّدُهَا. فَلَمَّا أَصْبَحَ جَاءَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فَذَکَرَ ذَلِکَ لَهُ، وَکَأَنَّ الرَّجُلَ یَتَقَالُّهَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنَّهَا لَتَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».[159]
ابو سعید خدری س میگوید: مردی شنید که شخصی، سورۀ اخلاص را میخواند و تکرار میکند. او که گویا آن را کار کم اهمیتی میدانست، هنگام صبح، نزد رسول الله ج آمد و آن را بازگو کرد. پیامبر ج فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، همانا سورۀ اخلاص، برابر با یک سوم قرآن است».
عَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «أَلَمْ تَرَ آیَاتٍ أُنْزِلَتِ اللَّیْلَةَ لَمْ یُرَ مِثْلُهُنَّ قَطُّ؟ ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١﴾ [الفلق: 1] ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ١﴾ [الناس: 1]».[160]
از عقبه بن عامر س روایت است که رسول الله ج فرمود: «آیا میدانید که دیشب آیاتی نازل شده است که مثل آنها دیده نشده است؛ آنها سورههای فلق و ناس هستند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لاَ تَجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ مَقَابِرَ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْفِرُ مِنَ الْبَیْتِ الَّذِى تُقْرَأُ فِیهِ سُورَةُ الْبَقَرَةِ».[161]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «خانههایتان را (مانندِ) قبرستان (که در آن نماز و قرآن خوانده نمیشود) نگردانید؛ بیگمان شیطان از خانهای که در آن سوره "بقره" خوانده میشود، میگریزد».
عَنْ طَلْحَةَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى س: آوْصَى النَّبِیُّ ج؟ فَقَالَ: لاَ، فَقُلْتُ: کَیْفَ کُتِبَ عَلَى النَّاسِ الوَصِیَّةُ أُمِرُوا بِهَا وَلَمْ یُوصِ؟ قَالَ: «أَوْصَى بِکِتَابِ اللَّهِ».[162]
طلحه بن مصرف میگوید: از عبدالله بن ابىاوفى س سؤال کردم: آیا پیامبر ج وصیت کرد؟ گفت: خیر، گفتم: پس چطور وصیت بر مردم واجب است؟ و چطور به مردم دستور داده شده که وصیت کنند، و وصیت نکرده است؟ عبدالله بن ابى اوفى گفت: پیامبر ج وصیت کرد که «مردم به کلام الله عمل کنند».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَتۡلُونَ کِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ یَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ٢٩ لِیُوَفِّیَهُمۡ أُجُورَهُمۡ وَیَزِیدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ غَفُورٞ شَکُورٞ٣٠﴾ [فاطر: 29-30].
«در حقیقت، کسانی که کتاب الله را میخوانند و نماز برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم، پنهان و آشکار انفاق میکنند، به تجارتی [پرسود] امید دارند که هرگز زیان [و کسادی] ندارد. تا [الله] پاداششان را به صورت کامل بدهد و از فضل خویش، بر [ثواب] آنان بیفزاید. بیتردید، او تعالی آمرزندۀ سپاسگزار است».
عَنْ أَبِی أُمَامَةَ الْبَاهِلِىُّ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «اقْرَءُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ یَأْتِى یَوْمَ الْقِیَامَةِ شَفِیعًا لأَصْحَابِهِ اقْرَءُوا الزَّهْرَاوَیْنِ الْبَقَرَةَ وَسُورَةَ آلِ عِمْرَانَ فَإِنَّهُمَا تَأْتِیَانِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَأَنَّهُمَا غَمَامَتَانِ أَوْ کَأَنَّهُمَا غَیَایَتَانِ أَوْ کَأَنَّهُمَا فِرْقَانِ مِنْ طَیْرٍ صَوَافَّ تُحَاجَّانِ عَنْ أَصْحَابِهِمَا اقْرَءُوا سُورَةَ الْبَقَرَةِ فَإِنَّ أَخْذَهَا بَرَکَةٌ وَتَرْکَهَا حَسْرَةٌ وَلاَ تَسْتَطِیعُهَا الْبَطَلَةُ» (قَالَ مُعَاوِیَةُ: بَلَغَنِى أَنَّ الْبَطَلَةَ السَّحَرَةُ).[163]
ابوامامه باهلی س میگوید: شنیدم که رسول الله ج میفرمود: «قرآن بخوانید؛ زیرا قرآن روز قیامت برای صاحبانش، شفاعت میکند. دو سوره نورانی بقره و آل عمران را بخوانید؛ زیرا آن دو روز قیامت به شکل دو ابر یا دو سایبان یا دو گروه پرنده که بال گشودهاند، میآیند و از صاحبانشان، دفاع میکنند. سوره بقره را بخوانید؛ زیرا یاد گرفتن آن برکت است و ترک کردن آن باعث حسرت میشود و ساحران تاب و تحمل آن را ندارند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ أَنْ یَجِدَ فِیهِ ثَلَاثَ خَلِفَاتٍ عِظَامٍ سِمَانٍ؟» قُلْنَا: نَعَمْ، قَالَ: «فَثَلَاثُ آیَاتٍ یَقْرَأُ بِهِنَّ أَحَدُکُمْ فِی صَلَاتِهِ، خَیْرٌ لَهُ مِنْ ثَلَاثِ خَلِفَاتٍ عِظَامٍ سِمَانٍ».[164]
از ابوهریره س روایت شده که پیامبر ج فرمود: «آیا هر یک از شما دوست دارد که هنگام بازگشت به خانه، سه شتر آبستن و بزرگ و چاق داشته باشد؟» ما گفتیم: بله. رسول الله ج فرمود: «سه آیهای را که هر یک از شما در نماز خود میخواند، برایش از سه شتر آبستن و بزرگ و چاق، بهتر است».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْروِ بْنِ العَاصِ ب عَنِ النَّبیِّ ج قَالَ: «یُقَالُ لِصَاحِبِ الْقُرَآنِ: إِقْرأْ وَارْتَقِ وَرَتِّلْ کَمَا کُنْتَ تُرَتِّلُ فِی الدُّنْیَا، فَإنَّ مَنْزِلَکَ عِنْد آخِرِ آیةٍ تَقْرَؤُهَا».[165]
از عبد الله بن عمرو بن عاص ب روایت شده که پیامبر ج فرمود: «به حافظ قرآن (به هنگام ورودش به بهشت) گفته میشود: قرآن بخوان و - از پلههای بهشت - بالا برو و شمرده و با تأنی بخوان؛ همانگونه که در دنیا شمرده و با ترتیل میخوانی. زیرا جایگاه تو، در آخرین آیهای است که میخوانی».
عَنْ وَاثِلَةَ بْنَ الْأَسْقَعِ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى کِنَانَةَ مِنْ وَلَدِ إِسْمَعِیلَ، وَاصْطَفَى قُرَیْشًا مِنْ کِنَانَةَ، وَاصْطَفَى هَاشِمًا مِنْ قُرَیْشٍ، وَاصْطَفَانِی مِنْ بَنِی هَاشِمٍ».[166]
«(الله تعالى) از میان فرزندان اسماعیل، کنانه را برگزید و از کنانه، قریش را برگزید، و از قریش، هاشم را برگزید، و من محمد را از بنیهاشم برگزید».
عَنْ جُبَیرِ بْنِ مُطْعِمٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لِی خَمْسَةُ أَسْمَاءٍ: أَنَا مُحَمَّدٌ، وَأَحْمَدُ، وَأَنَا الْمَاحِی الَّذِی یَمْحُو اللَّهُ بِی الْکُفْرَ، وَأَنَا الْحَاشِرُ الَّذِی یُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى قَدَمِی، وَأَنَا الْعَاقِبُ».[167]
جبیر بن مطعم س میگوید: رسول الله ج فرمود: «من پنج نام دارم: محمد، احمد، ماحی یعنی کسیکه الله به وسیلۀ او کفر را از بین میبرد و حاشر یعنی کسیکه مردم بعد از او حشر میشوند و عاقب (خاتم پیامبران)».
فضیلت پیامبر ج بر دیگر انبیا
الله متعال میفرماید: ﴿مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِکُمۡ وَلَٰکِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِیِّۧنَۗ وَکَانَ ٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٗا٤٠﴾ [الأحزاب: 40].
«محمد هرگز پدر هیچیک از مردان شما [از جمله زید] نیست؛ بلکه رسول الله و خاتم پیامبران است؛ و الله همواره به همه چیز داناست».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «فُضِّلْتُ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ بِسِتٍّ أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ وَنُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَأُحِلَّتْ لِیَ الْغَنَائِمُ وَجُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ طَهُورًا وَمَسْجِدًا وَأُرْسِلْتُ إِلَى الْخَلْقِ کَافَّةً وَخُتِمَ بی النَّبِیُّونَ».[168]
«من در شش چیز بر پیامبران دیگر، برتری دارم: 1- به من کلمات جامع "مختصر از نظر لفظ، و پر بار از نظر معنا" عنایت شده است. 2- با رعب (ترسیدن دشمنان از من) یاری شدهام. 3- غنایم برایم حلال شده است. 4- همه زمین برایم مسجد و پاک قرار گرفته است. 5- به سوی همه مخلوقات فرستاده شدهام. 6- خاتم پیامبران هستم».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «إِنَّ مَثَلِی وَمَثَلَ الأَنْبِیَاءِ مِنْ قَبْلِی کَمَثَلِ رَجُلٍ بَنَى بَیْتًا فَأَحْسَنَهُ وَأَجْمَلَهُ، إِلاَّ مَوْضِعَ لَبِنَةٍ مِنْ زَاوِیَةٍ، فَجَعَلَ النَّاسُ یَطُوفُونَ بِهِ وَیَعْجَبُونَ لَهُ وَیَقُولُونَ: هَلاَّ وُضِعَتْ هَذِهِ اللَّبِنَةُ»؟ قَالَ: «فَأَنَا اللَّبِنَةُ وَأَنَا خَاتِمُ النَّبِیِّینَ».[169]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «مثال من و سایرِ پیامبرانِ قبل از من، مانند مردی است که خانهای زیبا و کامل بسازد مگر اینکه در گوشهای، جای یک خشت را خالی بگذارد. مردم، اطراف آن دور میزنند و با تعجب میگویند: آیا این یک خشت، گذاشته نمیشود»؟ نبی ج فرمود: «من همان یک خشت و خاتم پیامبران هستم».
فضیلت پیامبر ج بر سایر مردم
الله متعال میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِی بَعَثَ فِی ٱلۡأُمِّیِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمۡ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ٢ وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٣ ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ٤﴾ [الجمعة: 2-4].
«و ذاتی است که از میان بیسوادان، پیامبری از میان خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها بخوانَد و آنان را پاک گردانَد و کتاب [= قرآن] و حکمت [= سنت] به آنان بیاموزاند؛ و به راستی که آنان پیش از این[که رسول به سویشان فرستاده شود]، در گمراهیِ آشکاری بودند. و [این پیامبر] به سوی قومی دیگر [نیز] که هنوز به اینان ملحق نشدهاند [و بعدها به دنیا خواهند آمد، مبعوث شده است ]؛ و او تعالی شکستناپذیرِ حکیم است. این فضلِ الله است که آن را به هر کس که بخواهد میبخشد؛ و الله دارای فضل عظیم است».
و الله متعال میفرماید: ﴿لَقَدۡ جَآءَکُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ عَزِیزٌ عَلَیۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِیصٌ عَلَیۡکُم بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَءُوفٞ رَّحِیمٞ١٢٨﴾ [التوبة: 128].
«یقیناً پیامبری از [میان] خود شما به سویتان آمد که رنجدیدنتان بر او [گران و] دشوار است و بر [هدایت] شما سخت اصرار دارد و [نسبت] به مؤمنان، دلسوز [و] مهربان است».
و الله متعال میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدٗا٢٨﴾ [الفتح: 28].
«اوست که پیامبرش را با [کتابِ] هدایت و آیین حق فرستاد تا [حقانیت برتر] آن را بر همۀ ادیان آشکار گردانَد؛ و الله به عنوان گواه کافى است».
فضیلت پیامبر ج بر سایر مخلوقات
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَنَا سَیِّدُ وَلَدِ آدَمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَأَوَّلُ مَنْ یَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَأَوَّلُ مُشَفَّعٍ».[170]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «من روز قیامت سرور فرزندان آدم و اولین کسی هستم که قبرش شکافته میشود و اولین شفاعت کننده و اولین کسی هستم که شفاعتش پذیرفته میشود».
الله متعال میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ١﴾ [الإسراء: 1].
«پاک و منزّه است آن [پروردگاری] که بندهاش [محمد] را شبانگاه از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى - که پیرامونش را برکت دادهایم - سِیر داد تا برخی از نشانههاى [قدرت] خویش را به او بنمایانیم. بیتردید، او همان شنواى بیناست».
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «أُتِیتُ بِالْبُرَاقِ وَهُوَ دَابَّةٌ أَبْیَضُ طَوِیلٌ، فَوْقَ الْحِمَارِ، وَدُونَ الْبَغْلِ، یَضَعُ حَافِرَهُ عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهِ، قَالَ: فَرَکِبْتُهُ حَتَّى أَتَیْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ، قَالَ: فَرَبَطْتُهُ بِالْحَلْقَةِ الَّتِی یَرْبِطُ بِهِ الْأَنْبِیَاءُ، قَالَ: ثُمَّ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ، فَصَلَّیْتُ فِیهِ رَکْعَتَیْنِ، ثُمَّ خَرَجْتُ، فَجَاءَ جِبْرِیلُ ÷ بِإِنَاءٍ مِنْ خَمْرٍ، وَإِنَاءٍ مِنْ لَبَنٍ، فَاخْتَرْتُ اللَّبَنَ، فَقَالَ جِبْرِیلُ ÷: اخْتَرْتَ الْفِطْرَةَ، ثُمَّ عُرِجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ ÷، فَقِیلَ: مَنَ أَنْتَ؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ج، قِیلَ: وَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ؟ قَالَ: لَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ، فَفُتِحَ لَنَا، فَإِذَا أَنَا بِآدَمَ ÷، فَرَحَّبَ بِی، وَدَعَا لِی بِخَیْرٍ، ثُمَّ عَرَجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ الثَّانِیَةِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ ÷، فَقِیلَ: مَنَ أَنْتَ؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ، قِیلَ: وَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ؟ قَالَ: قَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ، فَفَتَحَ لَنَا، فَإِذَا أَنَا بِابْنَیْ الْخَالَةِ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ، وَیَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّاءَ، فَرَحَّبَا بِی، وَدَعَوَا لِی بِخَیْرٍ، ثُمَّ عَرَجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ، فَقِیلَ: مَنَ أَنْتَ؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ج، قِیلَ: وَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ؟ قَالَ: قَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ، فَفَتَحَ لَنَا، فَإِذَا أَنَا بِیُوسُفَ، إِذَا هُوَ قَدِ اُعْطِیَ شَطْرَ الْحُسْنِ، قَالَ: فَرَحَّبَ وَدَعَا لِی بِخَیْرٍ، ثُمَّ عَرَجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ، فَقِیلَ: مَنْ هَذَا؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ج، قِیْلَ: وَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ؟ قَالَ: قَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ، فَفُتِحَ لَنَا فَإِذَا أَنَا بِإِدْرِیسَ، فَرَحَّبَ بِیْ وَدَعَا لِی بِخَیْرٍ، قَالَ اللهُ ﻷ: ﴿وَرَفَعۡنَٰهُ مَکَانًا عَلِیًّا٥٧﴾ [مریم: 57] ثُمَّ عُرِجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ، قِیلَ: مَنْ هَذَا؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ج، قِیلَ: وَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ؟ قَالَ: قَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ، فَفَتَحَ لَنَا، فَإِذَا أَنَا بِهَارُونَ، فَرَحَّبَ بِیْ وَدَعَا لِی بِخَیْرٍ، ثُمَّ عُرِجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ السَّادِسَةِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ، قِیلَ: مَنْ هَذَا؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ج، قِیلَ: وَقَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ؟ قَالَ: قَدْ بُعِثَ إِلَیْهِ، فَفَتَحَ لَنَا، فَإِذَا أَنَا بِمُوسَى، فَرَحَّبَ بِیْ وَدَعَا لِی بِخَیْرٍ، ثُمَّ عُرِجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ، فَاسْتَفْتَحَ جِبْرِیلُ، فَقِیلَ: مَنْ هَذَا؟ قَالَ: جِبْرِیلُ، قِیلَ: وَمَنْ مَعَکَ؟ قَالَ: یَدْخُلُهُ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ لَا یَعُودُونَ إِلَیْهِ، ثُمَّ ذَهَبَ بِی إِلَى السِّدْرَةِ الْمُنْتَهَى، وَإِذَا وَرَقُهَا کَآذَانِ الْفِیَلَةِ، وَإِذَا ثَمَرُهَا کَالْقِلَالِ، قَالَ: فَلَمَّا غَشِیَهَا مِنْ أَمْرِ اللهِ مَا غَشِیَ، تَغَیَّرَتْ، فَمَا أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللهِ یَسْتَطِیعُ أَنْ یَنْعَتَهَا مِنْ حُسْنِهَا، فَأَوْحَى اللهُ إِلَیَّ مَا أَوْحَى، فَفَرَضَ عَلَیَّ خَمْسِینَ صَلَاةً، فِی کُلِّ یَوْمٍ وَلَیْلَةٍ، فَنَزَلْتُ إِلَى مُوسَى، فَقَالَ: مَا فَرَضَ رَبُّکَ عَلَى أُمَّتِکَ؟ قُلْتُ: خَمْسِینَ صَلَاةً، قَالَ: ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ، فَاسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ، فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا یُطِیقُونَ ذَلِکَ، فَإِنِّی قَدْ بَلَوْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَخَبَرْتُهُمْ، قَالَ: فَرَجَعْتُ إِلَى رَبِّی، فَقُلْتُ: یَا رَبِّ! خَفِّفْ عَلَى أُمَّتِی، فَحَطَّ عَنِّی خَمْسًا، فَرَجَعْتُ إِلَى مُوسَى، فَقُلْتُ: حَطَّ عَنِّی خَمْسًا، قَالَ: إِنَّ أُمَّتَکَ لَا یُطِیقُونَ ذَلِکَ، فَارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ، فَاسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ، قَالَ: فَلَمْ أَزَلْ أَرْجِعُ بَیْنَ رَبِّی - تَبَارَکَ وَتَعَالَى - وَبَیْنَ مُوسَى ÷، حَتَّى قَالَ: یَا مُحَمَّدُ، إِنَّهُنَّ خَمْسُ صَلَوَاتٍ، کُلَّ یَوْمٍ وَلَیْلَةٍ، لِکُلِّ صَلَاةٍ عَشْرٌ، فَذَلِکَ خَمْسُونَ صَلَاةً، وَمَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا، کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةً، فَإِنْ عَمِلَهَا کُتِبَتْ لَهُ عَشْرًا، وَمَنْ هَمَّ بِسَیِّئَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا، لَمْ تُکْتَبْ شَیْئًا، فَإِنْ عَمِلَهَا کُتِبَتْ سَیِّئَةً وَاحِدَةً، قَالَ: فَنَزَلْتُ حَتَّى انْتَهَیْتُ إِلَى مُوسَى ÷، فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ، فَاسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: فَقُلْتُ: قَدْ رَجَعْتُ إِلَى رَبِّی، حَتَّى اسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ»[171].
از انس بن مالک س روایت شده که پیامبر ج فرمود: «براق را که حیوانی سفید رنگ و طویل و بزرگتر از الاغ و کوچکتر از قاطر بود، آوردند. این حیوان، قدمش را در منتهای دید چشمش میگذاشت. من سوار بر آن شدم تا اینکه به بیت المقدس رسیدم و براق را به همان حلقهای بستم که پیامبران سواریهایشان را به آن میبستند. سپس وارد مسجد شدم و دو رکعت نماز به جای آوردم. بعد از آن، از مسجد بیرون رفتم. در این هنگام، جبرئیل ÷ یک ظرف شراب و یک ظرف شیر آورد. من شیر را انتخاب کردم. جبرئیل ÷ فرمود: راه فطرت را برگزیدی. سپس ما را به سوی آسمان برد و جبرئیل درخواست نمود تا در را باز نمایند. پرسیده شد: شما؟ گفت: جبرئیل. پرسیده شد: چه کسی همراه توست؟ گفت: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ گفت: دعوت شده است. بعد از این گفت و شنود، در برای ما باز شد. چون داخل شدم، آدم ÷ را دیدم. وی به من خیر مقدم گفت و برایم دعای خیر نمود. سپس ما به آسمان دوم برده شدیم و جبرئیل درخواست نمود تا در را باز نمایند. پرسیده شد: تو کیستی؟ گفت: جبرئیل. پرسیده شد: چه کسی همراه توست؟ گفت: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ گفت: دعوت شده است. پس از آن، دروازهای برای ما باز شد. به محض ورود، دو پسرخاله؛ عیسی بن مریم ÷ و یحیی بن زکریا ÷؛ را دیدم. آنها به من خیر مقدم گفتند و برای من دعای خیر نمودند. سپس ما را به آسمان سوم برد و جبرئیل درخواست کرد تا در را باز نمایند. پرسیده شد: تو کیستی؟ جواب داد: جبرئیل. پرسیده شد: چه کسی همراه توست؟ جواب داد: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ جبرئیل جواب داد: دعوت شده است. بعد از آن، دروازهای برای ما باز شد. چون داخل شدم، یوسف ÷ را دیدم و متوجه شدم که نصف زیبایی به او داده شده است. او هم به من خیر مقدم گفت و برایم دعای خیر نمود. سپس ما را به آسمان چهارم برد و جبرئیل درخواست نمود تا در را باز نمایند. پرسیده شد: این کیست؟ جواب داد: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ جبرئیل گفت: دعوت شده است. بعد از آن، دروازه برای ما باز شد. چون داخل شدم، ادریس ÷ را دیدم. او نیز به من خیر مقدم گفت و برایم دعای خیر نمود. الله ﻷ میفرماید: ﴿وَرَفَعۡنَٰهُ مَکَانًا عَلِیًّا٥٧﴾ [مریم: 57] «و [ما] او را به مقامی بلند برکشیدیم». سپس ما را به آسمان پنجم برد و جبرئیل درخواست کرد تا در را باز نمایند. پرسیده شد: این کیست؟ جواب داد: جبرئیل. پرسیده شد: چه کسی همراه توست؟ جبرئیل جواب داد: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ جبرئیل جواب داد: دعوت شده است. پس از آن، دروازه برای ما باز شد. وقتی که وارد شدم، هارون ÷ را دیدم. او هم به من خیر مقدم گفت و برایم دعای خیر نمود. سپس ما را به آسمان ششم برد و جبرئیل درخواست نمود تا در را باز نمایند. پرسیده شد: تو کیستی؟ جواب داد: جبرئیل. پرسیده شد: چه کسی همراه توست؟ جواب داد: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ جبرئیل جواب داد: دعوت شده است. به دنبال آن، دروازه باز شد. هنگامیکه وارد شدم، موسی ÷ را دیدم. او نیز به من خیر مقدم گفت و برایم دعای خیر نمود. بعد از آن، ما را به آسمان هفتم برد و جبرئیل درخواست نمود تا دروازه را باز نمایند. پرسیده شد: تو کیستی؟ جواب داد: جبرئیل؛ پرسیده شد: چه کسی همراه توست؟ جواب داد: محمد. پرسیده شد: آیا دعوت شده است؟ جبرئیل جواب داد: دعوت شده است. آنگاه دروازه برای ما باز شد. وقتی وارد شدم، ابراهیم ÷ را دیدم که به بیت المعمور تکیه زده است و متوجه شدم که روزانه هفتاد هزار فرشته به بیت المعمور میآیند و دوباره به آن بر نمیگردند. سپس مرا به سدرة المنتهی برد. برگهای آن به اندازه گوش فیل و میوههای آن به اندازه کوزه بود. و هنگامیکه دستور الله آنها را فرا گرفت، تغییر کردند طوریکه هیچ مخلوقی نمیتواند زیبایی آنها را توصیف نماید. سپس آنچه را که خواست الله بود به سوی من وحی کرد و در هر شبانه روز، پنجاه نماز بر من فرض گرداند. آنگاه من به سوی موسی پایین آمدم. موسی ÷ فرمود: پروردگارت چه چیزی بر امت تو فرض گرداند؟ گفتم: پنجاه نماز. موسی ÷ گفت: به سوی پرودگارت برگرد و از او بخواه تا تخفیف دهد؛ زیرا امت تو این توانایی را ندارد. من بنیاسرائیل را آزمودهام. آنگاه من نزد پرودگارم برگشتم و گفتم: پروردگارا! برای امتم تخفیف بده و آسان بگردان. الله پنج نماز را برایم تخفیف داد. سپس نزد موسیبرگشتم و گفتم: پنج نماز را برایم تخفیف داد. موسی ÷ گفت: امتت توانایی این را ندارد. نزد پرودگارت برگرد و از او طلب تخفیف کن. رسول الله ج میفرماید: "همچنان میان پرودگارم و موسی رفت و آمد مینمودم تا اینکه الله فرمود: ای محمد! پنج نماز در هر شبانه روز، فرض است و هر نماز برابر با ده نماز است. در نتیجه پنجاه نماز میشود. و هرکس اراده کند که کار نیکی انجام دهد ولی آن را انجام ندهد، یک نیکی برایش نوشته میشود. ولی اگر آن را انجام دهد، ده نیکی برایش نوشته میشود. و هرکس قصد انجام کار بدی نماید و آن را عملی نکند، گناهی برایش نوشته نمیشود. و اگر آن را عملی کند، فقط یک بدی برایش نوشته میشود". رسول الله ج میفرماید: "آنگاه من پایین آمدم تا به موسی رسیدم و او را در جریان امر قرار دادم. موسی ÷ گفت: نزد پرودگارت برگرد و از او تخفیف بخواه". رسول الله ج میفرماید: "من گفتم: به اندازهای به پرودگارم مراجعه کردم که از او خجالت کشیدم و حیا کردم».
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِکَتَهُۥ یُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِیِّۚ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِیمًا٥٦﴾ [الأحزاب: 56].
«به راستی، الله و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ [پس] ای کسانی که ایمان آوردهاید، [شما نیز] بر او درود فرستید و به شایستگی سلام گویید».
عَنْ أبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ وَاحِدَةً صَلَّى الله عَلَیْهِ عَشْرًا».[172]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس یک درود بر من بفرستد، الله متعال در برابرش ده درود بر او میفرستد».
وَقَالَ ج: «إِنَّ للهِ مَلاَئِکَةً سَیَّاحِینَ فِی الأَرْضِ یُبَلِّغُونِی مِنْ أُمَّتِی السَّلاَمَ».[173]
و نیز رسول الله ج فرمود: «الله فرشتگانى دارد که روى زمین مىگردند و سلام امتم را به من میرسانند».
کاملترین روش درود بر پیامبر ج
کَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ ابْنِ أَبِی لَیْلَى قَالَ: لَقِیَنِی کَعْبُ بْنُ عُجْرَةَ؛ فَقَالَ: أَلاَ أُهْدِی لَکَ هَدِیَّةً سَمِعْتُهَا مِنَ النَّبِیِّ ج فَقُلْتُ: بَلَى فَأَهْدِهَا لِی فَقَالَ: سَأَلْنَا رَسُولَ اللهِ ج فَقُلْنَا: یَا رَسُولَ اللهِ کَیْفَ الصَّلاَةُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنَّ اللهَ قَدْ عَلَّمَنَا کَیْفَ نُسَلِّمُ عَلَیْکُمْ، قَالَ: قُولُوا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».[174]
عبدالرحمن بن ابى لیلى گوید: به کعب بن عجره رسیدم گفت: آیا حدیثى را به شما هدیه نکنم که آن را از پیامبر ج شنیدهام؟ گفتم: بله، آن را به من هدیه کن، گفت از پیامبر ج پرسیدم و گفتم: اى رسول الله! به چه نحوى بر شما اهل بیت صلوات بفرستیم، و ما در سلام اشکالى نداریم چون الله چگونگى سلام بر شما را به ما تعلیم داده است (وآیه ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِیمًا﴾ [الأحزاب: 56] چگونگى سلام بر شما را روشن نموده است). پیامبر ج فرمود: بگویید: یا الله! بر محمّد و آل محمّد درود فرست همانگونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود نازل کردهاى، یا الله! سزاوار حمد هستى و بزرگوار. یا الله! خیر و برکت بر محمّد و آل محمّد فرست همانگونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادهاى. به راستى سزاوار حمد هستى و بزرگوار».
فضیلت صحابه رضی الله عنهم اجمعین
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ١٠٠﴾ [التوبة: 100].
«و پیشگامان نخستین - از مهاجران و انصار- و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردند، الله از آنان راضی گشت و آنان [نیز] از او راضی شدند؛ و باغهایی [در بهشت] برایشان مهیّا کرده است که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند. این همان [رستگاری و] کامیابی بزرگ است».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِی س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «لا تَسُبُّوا أَصْحَابِی، فَلَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلا نَصِیفَهُ».[175]
ابوسعید خدری س میگوید: پیامبر ج فرمود: «اصحاب مرا دشنام ندهید. زیرا اگر یکی از شما به اندازهی کوه احد، طلا انفاق کند، با یک یا نصف مُدّی که اصحاب من انفاق میکنند، برابری نمیکند». (مُدّ، پیمانهای است که برخی آن را به اندازهی پُری دوکفِ دست دانستهاند).
عَنْ عَائِشَةُ ل قَالَتْ: خَرَجَ النَّبِىُّ ج غَدَاةً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِىٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُذۡهِبَ عَنکُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَیۡتِ وَیُطَهِّرَکُمۡ تَطۡهِیرٗا﴾ [الأحزاب:33]».[176]
عایشه ل میفرماید: یک روز صبح، پیامبر ج که یک چادر مویی سیاه و نقشدار پوشیده بود، از خانه بیرون رفت. آنگاه حسن بن علی آمد. پیامبر ج او را زیر چادر گرفت. بعد از آن، حسین آمد و همراه حسن وارد چادر شد. سپس فاطمه آمد و پیامبر ج او را نیز وارد چادر نمود. آنگاه علی آمد. رسول الله ج او را نیز وارد چادر نمود و فرمود: ﴿یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُذۡهِبَ عَنکُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَیۡتِ وَیُطَهِّرَکُمۡ﴾ [الأحزاب: 33] «الله میخواهد پلیدی را از شما دور گرداند و شما را پاکیزه نگه دارد».
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى قَالَ: لَقِیَنِی کَعْبُ بْنُ عُجْرَةَ س فَقَالَ: أَلاَ أُهْدِی لَکَ هَدِیَّةً؟ إِنَّ النَّبِیَّ ج خَرَجَ عَلَیْنَا، فَقُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَدْ عَلِمْنَا کَیْفَ نُسَلِّمُ عَلَیْکَ، فَکَیْفَ نُصَلِّی عَلَیْکَ؟ قَالَ: " فَقُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».[177]
عبدالرحمن بن ابیلیلی میگوید: کعب بن عجره س مرا دید و گفت: آیا نمیخواهی به تو هدیهای بدهم؟ پیامبر ج بیرون آمد، به او گفتیم : ای رسول الله! دانستیم که چگونه بر شما سلام کنیم، اما چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ پیامبر ج فرمود : «بگویید : یا الله! چنانکه درود بر آل ابراهیم فرستادی بر محمد و بر آل محمد نیز درود بفرست، تو ستوده و بزرگواری. و چنانکه بر آل ابراهیم برکت فرستادی بر محمد و آل محمد نیز برکت بفرست، تو ستوده و بزرگواری».
عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س قَالَ: أَمَرَ مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی سُفْیَانَ سَعْدًا فَقَالَ: مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ؟ فَقَالَ: أَمَّا مَا ذَکَرْتُ ثَلاَثًا قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَکُونَ لِی وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَىَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ لَهُ خَلَّفَهُ فِى بَعْضِ مَغَازِیهِ. فَقَالَ لَهُ عَلِىٌّ: یَا رَسُولَ اللهِ خَلَّفْتَنِى مَعَ النِّسَاءِ وَالصِّبْیانِ؟ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَمَا تَرْضَى أَنْ تَکُونَ مِنِّى بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى؟ إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نُبُوَّةَ بَعْدِی». وَسَمِعْتُهُ یَقُولُ یَوْمَ خَیْبَرَ: «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ رَجُلاً یُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ». قَالَ فَتَطَاوَلْنَا لَهَا فَقَالَ: «ادْعُوا لِی عَلِیًّا». فَأُتِیَ بِهِ أَرْمَدَ فَبَصَقَ فِی عَیْنِهِ وَدَفَعَ الرَّایَةَ إِلَیْهِ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الآیَةُ: ﴿تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَکُمۡ﴾ [آل عمران: 61] دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ج عَلِیًا وَفَاطِمَةَ وَحَسَناً وَحُسَیْناً فَقَالَ: «اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهْلِی».[178]
از عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش روایت شده که گفت: معاویة بن ابی سفیان به سعد گفت: چه چیز تو را از سب و توهین به ابوتراب منع میکند؟ گفت: سه چیز را که رسول الله ج به علی گفت موجب عدم سب من میشود؛ زیرا اگر یکی از آنان درباره من گفته شده بود از شتران سرخ (نیکو) برایم بهتر بود. وقتی رسول الله ج در بعضی از غزوات (غزوه تبوک) علی را با خود همراه نکرد علی به او گفت: ای رسول الله! آیا مرا با زن و بچهها باقی میگذاری؟ رسول الله ج به او فرمود: «آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون به موسی باشی؟ جز اینکه نبوتی بعد از من نیست». و روز خیبر از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «پرچم (جنگ) را به شخصی میدهم که الله و رسولش را دوست دارد و الله و رسولش نیز او را دوست دارند». ما برای گرفتن آن پرچم تلاش میکردیم که فرمود: «علی را صدا بزنید». علی در حال چشمدرد آمد و رسول الله ج از آب دهانش بر چشم علی زد و پرچم را به او داد و الله فتح را نصیب او گردانید. و وقتی آیه ﴿تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَکُمۡ﴾ نازل شد رسول الله ج، علی و فاطمه و حسن و حسین ش را دعوت کرد و فرمود: «یا الله! اینها اهل من هستند».
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ تَمْشِی کَأَنَّ مِشْیَتَهَا مَشْیُ النَّبِیِّ ج، فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «مَرْحَبًا بِابْنَتِی» ثُمَّ أَجْلَسَهَا عَنْ یَمِینِهِ، أَوْ عَنْ شِمَالِهِ، ثُمَّ أَسَرَّ إِلَیْهَا حَدِیثًا فَبَکَتْ، فَقُلْتُ لَهَا: لِمَ تَبْکِینَ؟ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَیْهَا حَدِیثًا فَضَحِکَتْ، فَقُلْتُ: مَا رَأَیْتُ کَالیَوْمِ فَرَحًا أَقْرَبَ مِنْ حُزْنٍ، فَسَأَلْتُهَا عَمَّا قَالَ: فَقَالَتْ: مَا کُنْتُ لِأُفْشِیَ سِرَّ رَسُولِ اللَّهِ ج، حَتَّى قُبِضَ النَّبِیُّ ج، فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: أَسَرَّ إِلَیَّ: «إِنَّ جِبْرِیلَ کَانَ یُعَارِضُنِی القُرْآنَ کُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً، وَإِنَّهُ عَارَضَنِی العَامَ مَرَّتَیْنِ، وَلاَ أُرَاهُ إِلَّا حَضَرَ أَجَلِی، وَإِنَّکِ أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتِی لَحَاقًا بِی». فَبَکَیْتُ، فَقَالَ: «أَمَا تَرْضَیْنَ أَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ، أَوْ نِسَاءِ المُؤْمِنِینَ» فَضَحِکْتُ لِذَلِکَ.[179]
از عایشه ل روایت شده است که گفت: فاطمه ل طوری آمد که راه رفتنش با راه رفتنِ پیامبر ج هیچ تفاوتی نداشت. پیامبر ج وقتی او را دید، به او خوش آمد گفت و فرمود: «خوش آمدی دخترم!» سپس فاطمه را سمت راست یا چپِ خود نشاند و درِ گوشی چیزی به او گفت؛ فاطمه ل گریست. به او گفتم: چرا گریه میکنی؟ سپس رسول الله ج دوباره درِ گوشی چیزی به او گفت و این بار فاطمه خندید. گفتم: هرگز همانند امروز شادی و غم را تا این حد به هم نزدیک ندیده بودم. از فاطمه ل در مورد آن پرسیدم. گفت: من، راز رسول الله ج را فاش نمیکنم. وقتی پیامبر ج درگذشت، از فاطمه ل دوباره در مورد آن پرسیدم. فاطمه ل پاسخ داد: پیامبر ج درِ گوشی به من فرمود: «جبرئیل سالی یک یا دو بار قرآن را با من میخواند و دوره میکرد؛ اما امسال دو بار دوره کرد و من، فکر میکنم اجلم نزدیک شده است؛ و تو اولین شخص از اهل بیت من هستی که به من خواهی پیوست». من هم گریستم. و دوباره فرمود: «آیا دوست نداری که سرور و بزرگبانوی زنان بهشتی یا زنان مومن باشی؟» من هم خندیدم».
عَنْ أَبِی مُوسَى س أَنَّ النَّبِیَّ ج دَخَلَ حَائِطًا وَأَمَرَنِی بِحِفْظِ بَابِ الحَائِطِ، فَجَاءَ رَجُلٌ یَسْتَأْذِنُ، فَقَالَ: «ائْذَنْ لَهُ وَبَشِّرْهُ بِالْجَنَّةِ»، فَإِذَا أَبُو بَکْرٍ ثُمَّ جَاءَ آخَرُ یَسْتَأْذِنُ، فَقَالَ: «ائْذَنْ لَهُ وَبَشِّرْهُ بِالْجَنَّةِ»، فَإِذَا عُمَرُ، ثُمَّ جَاءَ آخَرُ یَسْتَأْذِنُ فَسَکَتَ هُنَیْهَةً ثُمَّ قَالَ: «ائْذَنْ لَهُ وَبَشِّرْهُ بِالْجَنَّةِ عَلَى بَلْوَى سَتُصِیبُهُ»، فَإِذَا عُثْمَانُ بْنُ عَفَّانَ.[180]
ابوموسى اشعری س روایت میکند که: پیامبر ج وارد باغی شد و نگهبانیِ درِ آن باغ را به من سپرد، پس از مدتی مردی آمد و اجازه خواست که داخل شود، پیامبر ج فرمود: «به او اجازه بده و مژده بهشت به او بده». وقتی که وارد شد، دیدیم که او ابوبکر است. سپس یک نفر دیگر آمد و اجازه خواست، پیامبر ج فرمود: «به او اجازه بده و مژده بهشت به او بده». وقتی که وارد شد دیدیم که عمر است. سپس دیگری آمد و اجازه خواست، پیامبر ج کمی مکث کرد و سپس فرمود: «به او اجازه بده و در برابر مصیبتی که بر او وارد خواهد آمد مژده بهشت به او بده»، وقتی که وارد شد دیدیم که عثمان بن عفان است.
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّقِّىُّ حَدَّثَنَا عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرٍو عَنْ زَیْدٍ هُوَ ابْنُ أَبِى أُنَیْسَةَ عَنْ أَبِى إِسْحَاقَ عَنْ أَبِى عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِىِّ قَالَ لَمَّا حُصِرَ عُثْمَانُ أَشْرَفَ عَلَیْهِمْ فَوْقَ دَارِهِ ثُمَّ قَالَ أُذَکِّرُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ حِرَاءَ حِینَ انْتَفَضَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - ج -: «اثْبُتْ حِرَاءُ فَلَیْسَ عَلَیْکَ إِلاَّ نَبِىٌّ أَوْ صِدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ». قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ أُذَکِّرُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ - ج - قَالَ فِى جَیْشِ الْعُسْرَةِ: «مَنْ یُنْفِقُ نَفَقَةً مُتَقَبَّلَةً». وَالنَّاسُ مُجْهَدُونَ مُعْسِرُونَ فَجَهَّزْتُ ذَلِکَ الْجَیْشَ قَالُوا نَعَمْ. ثُمَّ قَالَ أُذَکِّرُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ بِئْرَ رُومَةَ لَمْ یَکُنْ یَشْرَبُ مِنْهَا أَحَدٌ إِلاَّ بِثَمَنٍ فَابْتَعْتُهَا فَجَعَلْتُهَا لِلْغَنِىِّ وَالْفَقِیرِ وَابْنِ السَّبِیلِ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ وَأَشْیَاءُ عَدَّدَهَا.[181]
از ابی عبدالرحمن سلمی روایت شده که گفت: وقتی عثمان س محاصره شده بود بر بام منزلش رفت و گفت: شما را به الله سوگند میدهم آیا میدانید وقتی که حراء لرزید رسول الله ج فرمود: «ثابت باش ای حراء که بر روی تو جز نبی و صدیق و شهید نیست؟» گفتند: بله (میدانیم). گفت: شما را به الله سوگند میدهم آیا میدانید که در جیش عسره (جنگ تبوک) رسول الله ج فرمود: «هرکس انفاقی کند قبول است». در حالی که مردم در این جنگ به مشکل افتاده بودند و من این سپاه را تجهیز کردم. گفتند: بله. گفت: شما را به الله سوگند میدهم آیا میدانید هرکس از چاه رومه آبی مینوشید باید قیمت آن را نیز پرداخت میکرد که من آن را خریدم و برای غنی و فقیر و مسافر وقف کردم؟ گفتند: بله، میدانیم. و به همین ترتیب مواردی دیگر را ذکر کرد.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج، کَانَ عَلَى حِرَاءٍ هُوَ وَأَبُو بَکْرٍ، وَعُمَرُ، وَعُثْمَانُ، وَعَلِیٌّ، وَطَلْحَةُ، وَالزُّبَیْرُ، فَتَحَرَّکَتِ الصَّخْرَةُ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «اهْدَأْ فَمَا عَلَیْکَ إِلَّا نَبِیٌّ، أَوْ صِدِّیقٌ، أَوْ شَهِیدٌ».[182]
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله با ابوبکر، عمر، عثمان، علی، طلحه و زبیر بر روی کوه حراء بود که کوه به لرزه افتاد. پیامبر ج فرمود: «آرام بگیر ای حراء! زیرا که بر روی تو غیر از نبی و صدّیق و شهید کسی دیگر قرار ندارد».
الله متعال میفرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَیَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ٨ وَٱلَّذِینَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِیمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ یُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَیۡهِمۡ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَیُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ کَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٩﴾ [الحشر: 8-9].
«[بخشی از این اموال،] برای فقرای مهاجری است که از خانه و اموالشان بیرون رانده شدند، [همان کسانی که] فضل و رضامندی الله را میطلبند و الله و پیامبرش را یاری میکنند. آنها راستگویانند. و [نیز] کسانی که پیش از آنان در دیارِ اسلام [= مدینه] جای گرفته و ایمان آوردهاند، افرادی را که به سویشان هجرت میکنند دوست دارند، و در دلهای خود، از آنچه [به مهاجران] داده شده احساس حسادت [و نیاز] نمیکنند، و آنان را بر خود مقدّم میدارند، حتی اگر خود نیازمند باشند؛ و کسانی که از بُخل [و حرصِ] نفسِ خویش در امان بمانند [و در راه الله انفاق کنند]، آنان رستگارند».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٧٤﴾ [الأنفال: 74].
«و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه الله جهاد کردند و کسانی که [این مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان مؤمنان حقیقی هستند. برای آنان [در بهشت] آمرزش و روزیِ شایستهای خواهد بود».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لَوْلاَ الهِجْرَةُ لَکُنْتُ امْرَأً مِنَ الأَنْصَارِ، وَلَوْ سَلَکَ النَّاسُ وَادِیًا وَسَلَکَتِ الأَنْصَارُ وَادِیًا - أَوْ شِعْبًا - لَسَلَکْتُ وَادِیَ الأَنْصَارِ، - أَوْ شِعْبَ الأَنْصَارِ -».[183]
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «اگر هجرت نمیبود، من یکی از انصار بودم اگر مردم راهى را در پیش گیرند و انصار هم راهى را، من راه انصار را انتخاب مىکنم».
[1]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6689 و مسلم حدیث شماره 1907 با لفظ بخاری
[2]- مسلم حدیث شماره 2564.
[3]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6491 و مسلم حدیث شماره 131 با لفظ مسلم
[4]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3435 و مسلم حدیث شماره 28 با لفظ بخاری
[5]- بخاری حدیث شماره 99
[6]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 26 و مسلم حدیث شماره 83 با لفظ بخاری
[7]- مسلم حدیث شماره 26.
[8]- مسلم حدیث شماره 245.
[9]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 168 و مسلم حدیث شماره 268 با لفظ بخاری
[10]- مسلم حدیث شماره 234.
[11]- مسلم حدیث شماره 234.
[12]- بخاری حدیث شماره 609.
[13]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 615 و مسلم حدیث شماره 437 با لفظ بخاری
[14]- مسلم حدیث شماره 387
[15]- مسلم حدیث شماره 384
[16]- مسلم حدیث شماره 386.
[17]- بخاری حدیث شماره 614.
[18]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 477 و مسلم حدیث شماره 649 با لفظ بخاری
[19]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 645 و مسلم حدیث شماره 650 با لفظ بخاری
[20]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 662 و مسلم حدیث شماره 669 با لفظ بخاری
[21]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 636 و مسلم حدیث شماره 602 با لفظ مسلم
[22]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 781 و مسلم حدیث شماره 410 با لفظ بخاری
[23]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 527 و مسلم حدیث شماره 85 با لفظ بخاری
[24]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 574 و مسلم حدیث شماره 635 با لفظ بخاری
[25]- مسلم حدیث شماره 830 .
[26]- مسلم حدیث شماره 656 .
[27]- مسلم حدیث شماره 251 .
[28]- مسلم حدیث شماره 670
[29]- مسلم حدیث شماره 854
[30]- مسلم حدیث شماره 857
[31]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 935 و مسلم حدیث شماره 852 با لفظ بخاری
[32]- مسلم حدیث شماره 1163
[33]- مسلم حدیث شماره 755
[34]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1145 و مسلم حدیث شماره 758 با لفظ بخاری
[35]- مسلم حدیث شماره 757
[36]- مسلم حدیث شماره 728
[37]- مسلم حدیث شماره 725
[38]- مسلم حدیث شماره 720
[39]- مسلم حدیث شماره 748
[40]- مسلم حدیث شماره 489
[41]- مسلم حدیث شماره 488
[42]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 731 و مسلم حدیث شماره 781 و با لفظ مسلم
[43]- بخاری حدیث شماره 6502
[44]- مسلم حدیث شماره 597
[45]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 47 و مسلم حدیث شماره 945 با لفظ بخاری
[46]- مسلم حدیث شماره 947
[47]- مسلم حدیث شماره 948
[48]- بخاری حدیث شماره 6424
[49]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1190 و مسلم حدیث شماره 1394 با لفظ بخاری
[50]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 14750 و ابن ماجه حدیث شماره 1406 با لفظ ابن ماجه؛ ارواء الغلیل آلبانی: 1129
[51]- صحیح؛ حاکم حدیث شماره 8553 و السلسلة الصحیحة آلبانی: 2902
[52]- صحیح؛ نسایی حدیث شماره 669 و ابن ماجه حدیث شماره 1412 با لفظ ابن ماجه
[53]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1397 و مسلم حدیث شماره 14 با لفظ بخاری
[54]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1410 و مسلم حدیث شماره 1014 با لفظ بخاری
[55]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1899 و 1898 و مسلم حدیث شماره 1079با لفظ بخاری
[56]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1904 و مسلم حدیث شماره 1151 با لفظ بخاری
[57]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3257 و مسلم حدیث شماره 1152 با لفظ بخاری
[58]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 38 و مسلم حدیث شماره 760 با لفظ بخاری
[59]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 37 و مسلم حدیث شماره 759 با لفظ بخاری
[60]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1901 و مسلم حدیث شماره 760 با لفظ بخاری
[61]- مسلم حدیث شماره 1164
[62]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1976 و مسلم حدیث شماره 1159 با لفظ بخاری
[63]- بخاری حدیث شماره 969
[64]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1521 و مسلم حدیث شماره 1350 با لفظ بخاری
[65]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1519 و مسلم حدیث شماره 83 با لفظ بخاری
[66]- بخاری حدیث شماره 1520
[67]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1773 و مسلم حدیث شماره 1349 با لفظ بخاری
[68]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2792 و مسلم حدیث 1880 با لفظ بخاری.
[69]- صحیح مسلم حدیث شماره1883
[70]- صحیح مسلم حدیث شماره 1885
[71]- صحیح بخاری حدیث شماره 2839
[72]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2843 و مسلم حدیث شماره 1895 با لفظ بخاری
[73]- بخاری حدیث شماره 907
[74]- مسلم حدیث شماره 1892
[75]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7405 و مسلم حدیث شماره 2675 با لفظ بخاری
[76]- بخاری حدیث شماره 6407
[77]- صحیح مسلم حدیث شماره 2750
[78]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7405 و مسلم حدیث شماره 2675 با لفظ مسلم
[79]- مسلم حدیث شماره 2697
[80]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2942 و مسلم حدیث شماره 2406 با لفظ مسلم
[81]- مسلم حدیث شماره 49
[82]- صحیح مسلم حدیث شماره 55
[83]- صحیح مسلم حدیث شماره 1017
[84]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 4919 و ترمذی حدیث شماره 2509 با لفظ ابوداود.
[85]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 481 و مسلم حدیث شماره 2585 با لفظ بخاری
[86]- مسلم حدیث شماره 2699
[87]- مسلم حدیث شماره 2568
[88]- بخاری حدیث شماره 2076
[89]- مسلم حدیث شماره 2567
[90]- صحیح؛ مؤطا مالک حدیث شماره 1779 و مسند احمد حدیث شماره 22380 با لفظ مؤطا
[91]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5986 و مسلم حدیث شماره 2557 با لفظ بخاری
[92]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5988 و مسلم حدیث شماره 2554 با لفظ بخاری
[93]- بخاری حدیث شماره 5991
[94]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 527 و مسلم حدیث شماره 85 با لفظ بخاری
[95]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5971 و مسلم حدیث شماره 2548 با لفظ بخاری
[96]- مسلم حدیث شماره 2552.
[97]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5995 و مسلم حدیث شماره 2629 با لفظ بخاری
[98]- بخاری حدیث شماره 6003
[99]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5304 و مسلم حدیث شماره 2983 با لفظ بخاری
[100]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5353 و مسلم حدیث شماره 2982 با لفظ بخاری
[101]- مسلم حدیث شماره 2631
[102]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6014 و مسلم حدیث شماره 2624
[103]- بخاری حدیث شماره 6016
[104]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 13 و مسلم حدیث شماره 45 با لفظ مسلم
[105]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7376 و مسلم حدیث شماره 2319 با لفظ بخاری
[106]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2620 و مسلم حدیث شماره 1003 با لفظ بخاری
[107]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6011 و مسلم حدیث شماره 2586 با لفظ بخاری
[108]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3331 و مسلم حدیث شماره 1468 با لفظ بخاری
[109]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6038 و مسلم حدیث شماره 2309 با لفظ بخاری
[110]- متفق علیه بخاری حدیث شماره 893 و مسلم حدیث شماره 1829 با لفظ بخاری
[111]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7150 و مسلم حدیث شماره 142 با لفظ مسلم
[112]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2442 و مسلم حدیث شماره 2580 با لفظ مسلم
[113]- مسلم حدیث شماره 1728
[114]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3559 و مسلم حدیث حدیث شماره 2321 با لفظ بخاری
[115]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 71 و مسلم حدیث شماره 1037 با لفظ مسلم
[116]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1469 و مسلم حدیث شماره 1053 با لفظ بخاری
[117]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6114 و مسلم حدیث شماره 2609 با لفظ بخاری
[118]- بخاری حدیث شماره 5653
[119]- حسن؛ ترمذی حدیث شماره 2399؛ السلسلة الصحیحة آلبانی شماره 2280
[120]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6094 و مسلم حدیث شماره 2607 با لفظ مسلم
[121]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6309 و مسلم حدیث شماره 2747 با لفظ بخاری
[122]- بخاری حدیث شماره 6306
[123]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1130 و مسلم حدیث شماره 2819 با لفظ بخاری
[124]- مسلم حدیث شماره 2749
[125]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5997 و مسلم حدیث شماره 2318 با لفظ بخاری
[126]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3194 و مسلم حدیث شماره 2751 با لفظ بخاری
[127]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6000 و مسلم حدیث شماره 2752 با لفظ مسلم
[128]- بخاری حدیث شماره 6927
[129]- مسلم حدیث شماره 2593
[130]- مسلم حدیث شماره 2594
[131]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6475 و مسلم حدیث شماره 47 با لفظ بخاری
[132]- بخاری حدیث شماره 3484
[133]- متفق علیه؛ حدیث شماره 6475 و مسلم حدیث شماره 47 با لفظ بخاری
[134]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 11 و مسلم حدیث شماره 42 با لفظ بخاری
[135]- مسلم حدیث شماره 38
[136] -متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 52 و مسلم حدیث شماره 1599 با لفظ مسلم
[137]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 16 و مسلم حدیث شماره 43 با لفظ بخاری
[138]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 13 و مسلم حدیث شماره 45 با لفظ بخاری
[139]- مسلم حدیث شماره 2566
[140]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 4621 و مسلم حدیث شماره 2359 با لفظ مسلم
[141]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 1639
[142]- مسلم حدیث شماره 2626
[143]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6460 و مسلم حدیث شماره 1055 با لفظ مسلم
[144]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5416 و مسلم حدیث شماره 2970 با لفظ بخاری
[145]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1442 و مسلم حدیث شماره 1010 با لفظ بخاری
[146]- مسلم حدیث شماره 1028
[147]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 450 و مسلم حدیث شماره 533 با لفظ مسلم
[148]- مسلم حدیث شماره 2588
[149]- مسلم حدیث شماره 1827
[150]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5059 و مسلم حدیث شماره 797 با لفظ بخاری
[151]- بخاری حدیث شماره 5027
[152]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 4937 و مسلم حدیث شماره 798 با لفظ مسلم
[153]- صحیح مسلم حدیث شماره 2699
[154]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5033 و مسلم حدیث شماره 791 با لفظ بخاری
[155]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5050 و مسلم حدیث شماره 800 با لفظ بخاری
[156]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5025 و مسلم حدیث شماره 815 با لفظ مسلم
[157]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5054 و مسلم حدیث شماره 792 با لفظ مسلم
[158]- بخاری حدیث شماره 5006
[159]- بخاری حدیث شماره 5013
[160]- مسلم حدیث شماره 814
[161]- مسلم حدیث شماره 780
[162]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5022 و مسلم حدیث شماره 1634 با لفظ بخاری
[163]- مسلم حدیث شماره 804
[164]- مسلم حدیث شماره 802
[165]- حسن صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 1464 و ترمذی حدیث شماره 2914 با لفظ ابوداود
[166]- مسلم حدیث شماره 2276
[167]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 4896 و مسلم حدیث شماره 2354 و 2355 با لفظ مسلم
[168]- مسلم حدیث شماره 523.
[169]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3535 و مسلم حدیث شماره 2286 با لفظ مسلم
[170]- مسلم حدیث شماره 2278
[171]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7517 و مسلم حدیث شماره 162 با لفظ مسلم
[172]- مسلم حدیث شماره 408
[173]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 3666 و سنن نسایی حدیث شماره 1282. السلسلة الصحیحة آلبانی: 2853
[174]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3370 و مسلم حدیث شماره 406 با لفظ بخاری
[175]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3673 و مسلم حدیث شماره 2540 با لفظ مسلم
[176]- مسلم حدیث شماره 2424
[177] - متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6357 و مسلم حدیث شماره 406 با لفظ بخاری
[178] - متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3706 و مسلم حدیث شماره 2404 با لفظ مسلم
[179]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3623 و مسلم حدیث شماره 2450 با لفظ مسلم
[180] -متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3695 و مسلم حدیث شماره 2403 با لفظ بخاری
[181]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 3699
[182]- مسلم حدیث شماره 2417
[183]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7244 و مسلم حدیث شماره 1059 با لفظ بخاری