شامل امور زیر است:
1- احکام اذکار.
2- انواع اذکار، که شامل این موارد است:
1. اذکار صبح و شام.
2. اذکار مطلق.
3- اذکار مقید، که شامل اینهاست:
1. اذکاری که هنگام سختی گفته میشوند.
2. اذکار هنگام اموری که عارضهای پیش میآید.
در این باب شماری از اذکاری که در قرآن کریم و سنت صحیح نبوی آمده است را ذکر نمودم. یاد و ذکر الله از سادهترین، آسانترین، ارزشمندترین و بافضیلتترین عبادتهاست. حرکت دادن زبان سبکترین حرکت اعضا و جوارح است و یاد الله در تمام وقتها جایز است و بهترینِ آن، زمانی است که ذکر با حضور قلب باشد. الله در این باره چنان فضیلت و بخششی را ترتیب داده است که به سایر اعمال چنین مرتبهای عطا نکرده است.
ذکر الله از برترین عبادتهایی است که الله بندگانش را به آن دستور داده است. الله برای هر فریضهای حدودی را معین کرده و کسیکه توانایی و قدرت انجامش را نداشته باشد، عذرش را میپذیرد، جز ذکر؛ زیرا الله برای ذکر حد و وقتی را معین نکرده است و هیچ فردی با ترک کردن ذکر معذور شمرده نمیشود، مگر کسیکه مغلوبِ عقل و درکش باشد، چنانچه میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا٤١ وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا٤٢ هُوَ ٱلَّذِی یُصَلِّی عَلَیۡکُمۡ وَمَلَٰٓئِکَتُهُۥ لِیُخۡرِجَکُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَکَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَحِیمٗا٤٣﴾ [الأحزاب: 41-43].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، الله را بسیار یاد کنید و بامداد و شامگاه او را به پاکی بستایید. اوست که بر شما درود [و رحمت] میفرستد و فرشتگانش [نیز دعایتان میکنند] تا شما را از تاریکیها به سوی نور بیرون آورد و [الله] همواره نسبت به مؤمنان مهربان است».
هر مؤمنی دربارهی دو امر مکلف است: یکی ذکر و دیگری شکر. چنانچه الله میفرماید:
﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ١٥٢﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرگزاری مرا به جای آورید و از من ناسپاسی نکنید».
الله بدین جهت ذکر را بر شکر مقدم نمود که ذکر مشغول شدن با یاد الله است و شکر مشغول شدن با سپاس از نعمتهای الله. هرگاه الله بندهای را دوست بدارد، او را با دو کرامت اکرام میکند: یکی اینکه ذکر و یادش را به او ابلاغ و الهام میکند تا پروردگارش را در ملکوت آسمانها یاد کند. دوم اینکه او را از کارهای حرام و دلبستگی به دنیا حفاظت میکند تا الله بر او غضب نکند و او را کیفر ندهد. میفرماید: ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ وَلَا تَعۡدُ عَیۡنَاکَ عَنۡهُمۡ تُرِیدُ زِینَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَا تُطِعۡ مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ عَن ذِکۡرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَکَانَ أَمۡرُهُۥ فُرُطٗا٢٨﴾ [الکهف: 28].
«و خود را [بر همنشینی] با کسانی همراه [و شکیبا] گردان که بامداد و شامگاه پروردگارشان را میخوانند [و با آنکه فقیرند، تنها] رضایتِ او را میخواهند؛ و هرگز چشمانت را از آنان برنگردان تا زیورهای دنیا [و همنشینی با اشراف و قدرتمندان] را بخواهی و [همچنین] از کسی پیروی نکن که دلش را از یاد خویش غافل ساختهایم و از هوای نفس خود پیروی کرده و کارش تباه است».
ذکر و یاد پروردگار به انسان دو فایدهی بزرگ میرساند: اولی: آرامش قلب، زیرا انسان در همهی احوال به پروردگارش محتاج است و کسیکه به الله ایمان بیاورد، الله آنچه را که دوست دارد به او عطا میکند و آنچه را که ناپسند میدارد از او منع میکند، پس قلبش آرام مییابد.
﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨﴾ [الرعد: 28].
«[همان] کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد الله آرام میگیرد. بدانید که دلها با یاد الله آرام میگیرد».
نیازهای بندگان بیپایان است و غیر از الله کریم و توانا و مهربان کسی دیگر نیازهای بندگان را مسدود نمیکند. او میفرماید: ﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ١٠٢﴾ [الأنعام: 102].
«این است الله، پروردگار شما؛ هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست؛ آفرینندۀ همه چیز است؛ پس او را عبادت کنید و [بدانید که] او [مراقب و] کارگزار همه چیز است».
هر چیزی غیر از الله ذاتا تاریک و ظلمانی است. فایدهی ذکر الله این است که انوار عالم ربوبیت را به باطن قلب میرساند و تاریکیها را از قلب دور میکند و روح را با نور الهی تابان مینماید. چنانچه میفرماید: ﴿۞ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ کَمِشۡکَوٰةٖ فِیهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِی زُجَاجَةٍۖ ٱلزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوۡکَبٞ دُرِّیّٞ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٖ مُّبَٰرَکَةٖ زَیۡتُونَةٖ لَّا شَرۡقِیَّةٖ وَلَا غَرۡبِیَّةٖ یَکَادُ زَیۡتُهَا یُضِیٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ یَهۡدِی ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَیَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ٣٥﴾ [النور: 35].
«الله نور آسمانها و زمین
است. مَثلِ نور او همانند چراغدانی است که درونش چراغی [افروخته] است [و] آن چراغ
در شیشهای قرار دارد [و] آن شیشه گویی ستارهای درخشان است. این چراغ، با [روغن]
درخت پربرکت زیتون افروخته میشود که نه شرقی است و نه غربی [و خورشید همواره بر
آن میتابد]. روغنش [چنان زلال است که] نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور گردد.
نوری است افزون بر نور. [قلب مؤمن نیز با نور هدایت اینگونه روشن میشود] و الله
هر کس را بخواهد به نور خویش
هدایت میکند؛ و الله برای مردم مَثلها میزند؛ و الله به همه چیز داناست».
دوم - دور کردن تاریکیهای انسان. الله نور آسمانها و زمین است.
ذکر پروردگار بر سه نوع است:
ذکر با قلب؛ زبان؛ اعضا و جوارح.
ذکر با زبان مانند گفتن سبحان الله، الحمد لله، لا اله الا الله، الله اکبر، لا حول ولا قوة الا بالله، و اذکار مطلق و مقید و تلاوت قرآن و دعوت به سوی پروردگار و آموزش شریعت و همانند آن میباشد. میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدٗا٧٠﴾ [الأحزاب: 70].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله پروا کنید و سخنی راست و درست بگویید».
اما ذکر با قلب بر سه نوع است:
1. این که انسان به دلایل یگانگی الله و شکوه و زیبایی نامهای الله و صفات و افعالش تفکر کند تا در قلبش محبت الله و بزرگی و شکر و طاعتش وارد شود.
2. این که در زیبایی احکام شریعت مانند امر و نهی، حلال و حرام، پاداش و کیفر و وعد و وعید بیندیشد تا انجام دادن طاعتها و ترک گناهان بر او آسان شود و آن با نگاه کردن در آیات قرآن و سنت نبوی تکمیل میشود. ﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ٢٤﴾ [محمد: 24].
«آیا در قرآن تدبّر نمیکنند یا قفلها[ی غفلت] بر دلهایشان نهاده شده است؟».
3. این که در آیات تکوینی و اسرار و رموز آفریدههای الله در عالم بالا و پایین بیندیشد و هر ذرهای در میان آفریدهها را بیانگر یگانگی الله بداند که به حمد و سپاس او تسبیح گفته و به یگانگی و شکوه و زیباییاش گواهی میدهند تا الله را طوری عبادت کند که گویا عظمت و ذلت و محبتش را میبیند و این دریایی است که ساحل ندارد.
اما ذکر با اعضا و جوارح آن است که انسان در طاعت الله غرق شده و از نافرمانی و گناه خالی باشد.
﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ١٥٢﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرگزاری مرا به جای آورید و از من ناسپاسی نکنید».
آیهی «فاذکرونی» امر به همهی انواع طاعتهاست و در «اذکرکم» شامل فضل الهی به اعطای انواع کرامتها و نیکیهاست؛ مانند پاداش بزرگ و جایگاه رفیع و خشنودی پروردگار.
﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ٢٧ لِمَن شَآءَ مِنکُمۡ أَن یَسۡتَقِیمَ٢٨﴾ [التکویر: 27-28].
«این [قرآن] چیزی جز پند و اندرز برای جهانیان نیست. برای هر یک از شما که بخواهد راه راست [حق را] در پیش گیرد».
برترین ذکر آن است که قلب و زبان و جوارح در آن دخیل باشند و همراه با تضرع و ترس باشد.
﴿وَٱذۡکُر رَّبَّکَ فِی نَفۡسِکَ تَضَرُّعٗا وَخِیفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِینَ٢٠٥﴾ [الأعراف: 205].
«و پروردگارت را در دل خویش با تضرّع و ترس، بدون آواى بلند [در] بامدادان و شامگاهان یاد کن و [از یاد الله] غافل نباش».
ذکر الله در بدن انسان هفت نوع است
ذکر با زبان و حمد و ستایش و استغفار و دعاست و ذکر با قلب با محبت و ترس و امید و تعظیم پروردگار جهانیان همراه است. ذکرِ روح تسلیم و راضی شدن است و ذکرِ چشم گریه کردن و ذکرِ گوشها، گوش فرا دادن به وحیِ پروردگارِ آسمان و زمین است و ذکرِ دستها با بذل و بخشش است و ذکرِ بدن با تلاش و وفا کردن است.
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ٢ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٤﴾ [الأنفال: 2-4].
«بیتردید، مؤمنان فقط کسانی هستند که وقتی الله یاد میشود، دلهایشان هراسان میگردد و هرگاه آیاتش بر آنان خوانده میشود، بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکل میکنند. همان کسانی که نماز برپا میدارند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق میکنند. آنان هستند که به راستی مؤمنند. براى آنان نزد پروردگارشان، درجاتی [والا] و آمرزش و روزىِ نیکو خواهد بود».
هر کس الله را در حالت خوشی یاد کند، الله او را در حالت سختی یاد خواهد کرد و برترین ذکر کنندگان کسی است که در همهی حالات، این خطاب الهی به سوی فرستادهی پروردگار جهانیان، و همهی مخلوقات را یادآور شود که فرمود:
﴿لَّقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَکَرَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا٢١﴾ [الأحزاب: 21].
«بیتردید، در [رفتار و گفتار] رسول الله، سرمشق نیکویی برایتان است؛ برای هر کس که به الله و روز آخرت امید دارد و الله را بسیار یاد میکند».
اصل و اساس در ذکر و دعا، آهسته گفتن است و بلند ذکر و دعا کردن، استثنایی است و مخصوص جاهایی است که در شریعت آمده است، مانند ذکر پس از سلام در نماز و تلبیه و امثال آن.
و باید در جایگاه ذکر صفات جلال و جمال پروردگار مشاهده شوند تا هیبت و خوف الهی در قلب جای گرفته و بر محبت انسان نسبت به پروردگارش افزوده شود.
ترس و هراس انسان از پروردگارش دو نوع است
1. ترس از کیفر. این مقام آغاز کنندگان است.
2. ترس و هراس از شکوه پروردگار. این جایگاه عارفان است و کاملترین است، زیرا هرکس الله را بیشتر بشناسد، بیشتر از او میترسد. الله میفرماید:
1. ﴿وَٱذۡکُر رَّبَّکَ فِی نَفۡسِکَ تَضَرُّعٗا وَخِیفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِینَ٢٠٥﴾ [الأعراف: 205].
«و پروردگارت را در دل خویش با تضرّع و ترس، بدون آواى بلند [در] بامدادان و شامگاهان یاد کن و [از یاد الله] غافل نباش».
2. ﴿ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةًۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِینَ٥٥﴾ [الأعراف: 55].
«[ای مؤمنان،] پروردگارتان را به زاری و پنهانی بخوانید که او متجاوزان [از حدود الهی] را دوست ندارد».
3. ﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ یَحۡیَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ یُسَٰرِعُونَ فِی ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ٩٠﴾ [الأنبیاء: 90].
«دعایش را اجابت کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را [که نازا بود] برایش شایسته [و آمادۀ بارداری] نمودیم. آنان همواره در کارهای خیر میشتافتند و در حال بیم و امید ما را میخواندند و پیوسته برای ما [فرمانبردار و] فروتن بودند».
1. مداومت: ﴿وَٱذۡکُرِ ٱسۡمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلۡ إِلَیۡهِ تَبۡتِیلٗا٨﴾ [المزمل: 8].
«و نام پروردگارت را یاد کن و [با خالص نمودن عبادت] تنها به او دل ببند».
2. این که ذکر از هر چیزی بزرگتر است: ﴿ٱتۡلُ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِۗ وَلَذِکۡرُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُۗ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ٤٥﴾ [العنکبوت: 45].
«[ای پیامبر،] آنچه را از این کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن و نماز برپا دار. به راستی که نماز، انسان را از گناه و زشتکاری بازمیدارد؛ و البته یاد الله [از هر کاری] بالاتر است؛ و الله میداند که چه میکنید».
3. بسیار ذکر کردن: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا٤١ وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا٤٢﴾ [الأحزاب: 41-42].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، الله را بسیار یاد کنید و بامداد و شامگاه او را به پاکی بستایید».
4. ذکر در مقابل ذکر، زیرا هرکسی الله را یاد کند، الله او را یاد خواهد کرد: ﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ١٥٢﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرگزاری مرا به جای آورید و از من ناسپاسی نکنید».
روش پیامبر ج در ذکر کردن
پیامبر ج در ذکر و یاد الله متعال، کاملترین مخلوق بود و در همهی اوقات و احوال پروردگار را یاد میکرد. همه سخنانش در یاد الله بود و آنچه که مرتبط با الله است، امر و نهی و شریعتش ذکر و یاد پروردگار بود. خبر دادنش دربارهی نامها و صفات و افعال و احکام نیز ذکر و یاد پروردگارش بود. حمد و سپاس پروردگارش و تسبیح و تمجید و ثنا و درخواست و دعا و ترس و امیدش ذکر الهی بود. درود و سلام الله بر او باد.
پیامبری که الله، عقل، قلب، زبان و اعضا و جوارحش را تزکیه نمود و به سویش کتابی فرستاد و بر او رسالتی نازل نمود و فرمود:
﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١ مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمۡ وَمَا غَوَىٰ٢ وَمَا یَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡیٞ یُوحَىٰ٤ عَلَّمَهُۥ شَدِیدُ ٱلۡقُوَىٰ٥﴾ [النجم: 1-5].
«سوگند به ستاره، آنگاه که افول کند که یار شما [= محمد] هرگز گمراه نشده و به راه تباهى نیفتاده است؛ و از روی هوای نفس سخن نمیگوید. [این قرآن،] وحى [الهى] است که [به او] القا مىشود. [جبرئیل که فرشتهاى است] پُرتوان، به او آموزش داده است».
الله میفرماید:
1. ﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ١٥٢﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرگزاری مرا به جای آورید و از من ناسپاسی نکنید».
2. ﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مََٔابٖ٢٩﴾ [الرعد: 28-29].
«[همان] کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد الله آرام میگیرد. بدانید که دلها با یاد الله آرام میگیرد. کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، خوشا بر آنان! و سرانجامی نیک دارند».
3. ﴿إِنَّ ٱلۡمُسۡلِمِینَ وَٱلۡمُسۡلِمَٰتِ وَٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡقَٰنِتِینَ وَٱلۡقَٰنِتَٰتِ وَٱلصَّٰدِقِینَ وَٱلصَّٰدِقَٰتِ وَٱلصَّٰبِرِینَ وَٱلصَّٰبِرَٰتِ وَٱلۡخَٰشِعِینَ وَٱلۡخَٰشِعَٰتِ وَٱلۡمُتَصَدِّقِینَ وَٱلۡمُتَصَدِّقَٰتِ وَٱلصَّٰٓئِمِینَ وَٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَٱلۡحَٰفِظِینَ فُرُوجَهُمۡ وَٱلۡحَٰفِظَٰتِ وَٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمٗا٣٥﴾ [الأحزاب: 35].
«الله براى مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مؤمن و زنان مؤمن و مردان فرمانبردار و زنان فرمانبردار و مردان راستگو و زنان راستگو و مردان شکیبا و زنان شکیبا و مردان فروتن و زنان فروتن و مردان انفاقگر و زنان انفاقگر و مردان روزهدار و زنان روزهدار و مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که الله را بسیار یاد میکنند، برای [همگی] آنان آمرزش و پاداشی بزرگ فراهم نموده است».
4. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی، وَأَنَا مَعَهُ إِذَا ذَکَرَنِی، فَإِنْ ذَکَرَنِی فِی نَفْسِهِ، ذَکَرْتُهُ فِی نَفْسِی، وَإِنْ ذَکَرَنِی فِی مَلَإٍ، ذَکَرْتُهُ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْهُمْ، وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ بِشِبْرٍ تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ ذِرَاعًا، وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ ذِرَاعًا تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ بَاعًا، وَإِنْ أَتَانِی یَمْشِی، أَتَیْتُهُ هَرْوَلَةً».[1]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «الله متعال میفرماید: من مطابق گمانی که بندهام نسبت به من دارد، رفتار میکنم و هرگاه مرا یاد کند، با او خواهم بود؛ اگر مرا در تنهایی یاد کند، من نیز او را پیش خود یاد میکنم و اگر مرا در جمعی یاد نماید، او را در جمعی بهتر از آنان یاد میکنم و اگر یک وجب به من نزدیک شود، یک ذراع به او نزدیک میشوم و اگر یک ذراع به من نزدیک شود، یک باع (فاصله دو دستِ باز) به او نزدیک میشوم و اگر قدم زنان به سوی من بیاید، من دوان دوان به سویش میروم».
5. عَنْ أَبِی مُوسَى س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَثَلُ الَّذِی یَذْکُرُ رَبَّهُ وَالَّذِی لاَ یَذْکُرُ رَبَّهُ، مَثَلُ الحَیِّ وَالمَیِّتِ».[2]
ابوموسی اشعری س میگوید: رسول الله ج فرمود: «مثال کسیکه پروردگارش را ذکر میکند و کسیکه پروردگارش را یاد نمیکند، مانند شخص زنده و مرده است».
6. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ ج یَسِیرُ فِی طَرِیقِ مَکَّةَ فَمَرَّ عَلَى جَبَلٍ یُقَالُ لَهُ جُمْدَانُ، فَقَالَ: «سِیرُوا هَذَا جُمْدَانُ سَبَقَ الْمُفَرِّدُونَ» قَالُوا: وَمَا الْمُفَرِّدُونَ؟ یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: «الذَّاکِرُونَ اللهَ کَثِیرًا، وَالذَّاکِرَاتُ».[3]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج در مسیر مکه بود که از کنار کوهی به نام جُمدان گذشت و فرمود: «مُفَرّدون (افرادِ بیمانند)، سبقت گرفتند». صحابه عرض کردند: یا رسول الله! مُفَرّدون (افرادِ بیمانند) چه کسانی هستند؟ فرمود: «مردان و زنانی که بسیار الله را یاد میکنند».
ذکر الله دارای فواید بزرگی است که مهمترینشان عبارتاند از این که: ذکر الله، پروردگار را راضی میکند، شیطان را میراند، سختیها را آسان مینماید، بدیها را از بین میبرد، همّ و غم دل را دور میکند، دل و بدن را تقویت مینماید، دل و چهره را نورانی میکند، رزق و روزی را میگشاید، چیزهای ترسناک و هراس انگیز را از بین میبرد و بر ایمان و طاعتها میافزاید و نهال بهشت است.
خطاها را پاک میکند و سبب نجات از عذاب الله میشود و رابطه میان انسان و پروردگارش را بهبود میبخشد و ذکر و یاد الهی را برای بندهاش به میراث میگذارد و محبت الله و انس گرفتن به او و انابت و رجوع و قرب به سویش را به ارمغان دارد.
ذکر به فرد ذکر کننده نیرو میدهد و به او شکوه و هیبت، و تر و تازگی میپوشاند. سبب نزول سکینه بر ذاکران و پوشش رحمت الله بر آنان خواهد شد. فرشتگان آنان را احاطه میکنند و نزد پروردگارشان از آنان یاد میکنند و به آنها فخر و مباهات میورزند. از این رو الله به مداومت بر ذکر و یادش امر نموده است. او میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا٤١ وَسَبِّحُوهُ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلًا٤٢ هُوَ ٱلَّذِی یُصَلِّی عَلَیۡکُمۡ وَمَلَٰٓئِکَتُهُۥ لِیُخۡرِجَکُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَکَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَحِیمٗا٤٣ تَحِیَّتُهُمۡ یَوۡمَ یَلۡقَوۡنَهُۥ سَلَٰمٞۚ وَأَعَدَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا کَرِیمٗا٤٤﴾ [الأحزاب: 41-44].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، الله را بسیار یاد کنید و بامداد و شامگاه او را به پاکی بستایید. اوست که بر شما درود [و رحمت] میفرستد و فرشتگانش [نیز دعایتان میکنند] تا شما را از تاریکیها به سوی نور بیرون آورد و [الله] همواره نسبت به مؤمنان مهربان است. روزی که با او دیدار میکنند، درودشان «سلام» است و [الله] پاداشی ارجمند برایشان فراهم ساخته است».
عملی است که رضایت پروردگار را در بر دارد، مانند دعا، ذکر، و سایر طاعات. برای مثال:
1. سبحان الله: معنایش مقدس دانستن الله و پاک بودنش از عیوب و نقایص است و در ربوبیت و الوهیتاش برایش شریک قایل نشدن و در اسماء و صفاتش برایش تشبیه ننمودن.
2. الحمد لله: یعنی ثابت کردن همهی خصلتهای نیکو برای الله. او برای کمال ذات و اسماء و صفاتش و افعال و نعمتها و دین و شریعتش ستودنی است.
3. لا اله الا الله: یعنی معبود بر حقی جز پروردگار نیست و عبادت را از همهی آفریدهها نفی کردن و برای الله یکتا و بدون شریک اثبات کردن.
4. الله اکبر: یعنی اثبات صفات شکوه و عظمت و کبریایی برای پروردگار یکتا و بدون شریک.
5. لا حول ولا قوة الا بالله: یعنی الله یگانه صاحب غلبه و نیروست و کسی جز او حالات را تغییر نمیدهد و ما قدرت تمکین هیچ عملی را بدون یاری پروردگار نداریم و در جهان هستی هیچ چیزی بدون اجازهی الله روی نمیدهد.
الله میفرماید:
1. ﴿إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩٠ ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَکَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ١٩١﴾ [آل عمران: 190-191].
«به راستی در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شدِ شب و روز، نشانههای [آشکاری] برای خردمندان است. [همان] کسانی که الله را [در همۀ احوال] ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند [و میگویند:] «پروردگارا، اینها را بیهوده نیافریدهای؛ منزّهی تو؛ پس ما را از عذاب آتش [دوزخ] نگاه دار».
2. ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٩ فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠﴾ [الجمعة: 9-10].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که برای نماز روز جمعه، اذان گفته شد، به سوی [نماز و] ذکرِ الله بشتابید، و خرید و فروش را رها کنید. اگر بدانید، این [کاری که به شما دستور داده میشود] برایتان بهتر است. و هنگامی که نماز پایان یافت، [برای کسب رزق و روزی] در زمین پراکنده شوید و از فضلِ الله طلب کنید؛ و الله را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید».
3. عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: کَانَ النَّبِیُّ ج یَذْکُرُ اللهَ عَلَى کُلِّ أَحْیَانِهِ.[4]
عایشه ل میگوید: پیامبر ج در تمام اوقات خویش، الله متعال را یاد میکرد.
4. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُسْرٍ س أَنَّ رَجُلًا قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ شَرَائِعَ الإِسْلَامِ قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ، فَأَخْبِرْنِی بِشَیْءٍ أَتَشَبَّثُ بِهِ، قَالَ: «لَا یَزَالُ لِسَانُکَ رَطْبًا مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ».[5]
عبدالله بن بُسر س میگوید: مردی گفت: ای رسول الله! انجام همه نوافل شرعی برایم دشوار است؛ کاری به من بفرما که به آن چنگ بزنم. پیامبر ج فرمود: «زبانت پیوسته به ذکرِ الله، تَر باشد».
5. عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «أَلَا أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرِ أَعْمَالِکُمْ، وَأَزْکَاهَا عِنْدَ مَلِیکِکُمْ، وَأَرْفَعِهَا فِی دَرَجَاتِکُمْ وَخَیْرٌ لَکُمْ مِنْ إِنْفَاقِ الذَّهَبِ وَالوَرِقِ، وَخَیْرٌ لَکُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّکُمْ فَتَضْرِبُوا أَعْنَاقَهُمْ وَیَضْرِبُوا أَعْنَاقَکُمْ»؟ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: «ذِکْرُ اللَّهِ تَعَالَى».[6]
ابودرداء س میگوید: پیامبر ج فرمود: «آیا شما را از بهترین کارتان و پاکترینش در نزد فرمانروایتان- پروردگار متعال- و از مؤثرترین عملتان در بالا بردن درجات و جایگاه شما که برایتان از انفاق طلا و نقره بهتر است و نیز بهتر از این که با دشمنتان روبهرو شوید و گردن آنها را بزنید و آنها گردن شما را بزنند، آگاه کنم؟». عرض کردند: بله. فرمود: «ذکر و یاد الله متعال».
1. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ وَأَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ ب عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ قَالَ: «لَا یَقْعُدُ قَوْمٌ یَذْکُرُونَ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ إِلَّا حَفَّتْهُمُ الْمَلَائِکَةُ، وَغَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَةُ، وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمِ السَّکِینَةُ، وَذَکَرَهُمُ اللهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ».[7]
ابوهریره و ابوسعید خدری ب روایت میکنند که پیامبر ج فرمود: «هر گروهی که مینشینند و الله را یاد میکنند، فرشتگان پیرامون آنان جمع میشوند و رحمت، آنها را میپوشاند و بر آنان سکون و آرامش نازل میگردد و الله آنها را در جمع کسانیکه نزد او هستند، یاد میکند».
2. عَنْ مُعَاوِیَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج خَرَجَ عَلَى حَلْقَةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ، فَقَالَ: «مَا أَجْلَسَکُمْ؟» قَالُوا: جَلَسْنَا نَذْکُرُ اللهَ وَنَحْمَدُهُ عَلَى مَا هَدَانَا لِلْإِسْلَامِ، وَمَنَّ بِهِ عَلَیْنَا، قَالَ: «آللَّهِ مَا أَجْلَسَکُمْ إِلَّا ذَاکَ؟» قَالُوا: وَاللهِ مَا أَجْلَسَنَا إِلَّا ذَاکَ، قَالَ: «أَمَا إِنِّی لَمْ أَسْتَحْلِفْکُمْ تُهْمَةً لَکُمْ، وَلَکِنَّهُ أَتَانِی جِبْرِیلُ فَأَخْبَرَنِی، أَنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یُبَاهِی بِکُمُ الْمَلَائِکَةَ».[8]
از معاویه س روایت است که باری رسول الله ج به میان گروهی از یارانش رفت که گرد آمده بودند و فرمود: «چه چیزی موجب نشستن شما شده است؟» گفتند: نشستهایم و الله را یاد میکنیم و او را میستاییم که ما را به سوی اسلام رهنمون شد و بر ما منت نهاد. فرمود: «شما را به الله سوگند که فقط همین امر موجب نشستن شما شده است؟» پاسخ دادند: فقط همین امر موجب نشستن ما شده است. فرمود: «من، شما را از روی بدبینی سوگند ندادم؛ بلکه جبرئیل ÷ نزدم آمد و به من خبر داد که الله در نزد فرشتگان به شما مباهات میکند».
3. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى مَلَائِکَةً سَیَّارَةً، فُضُلًا یَتَتَبَّعُونَ مَجَالِسَ الذِّکْرِ، فَإِذَا وَجَدُوا مَجْلِسًا فِیهِ ذِکْرٌ قَعَدُوا مَعَهُمْ، وَحَفَّ بَعْضُهُمْ بَعْضًا بِأَجْنِحَتِهِمْ، حَتَّى یَمْلَئُوا مَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ السَّمَاءِ الدُّنْیَا، فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجُوا وَصَعِدُوا إِلَى السَّمَاءِ».[9]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «الله متعال افزون بر فرشتگان نگهبان و نویسنده اعمال، فرشتگانی دارد که در جستجوی مجالس ذکر، گشت میزنند و چون مجلسِ ذکری را بیابند، با آنان مینشینند و با بالهای خود، آنان را در بر میگیرند تا آنکه میان آنها و آسمان دنیا را پُر میکنند و آنگاه که اهل مجلس پراکنده میشوند، فرشتگان به آسمان، بالا میروند».
ذکر الله و درود بر پیامبرش در هر مجلسی
الله متعال میفرماید:
1. ﴿وَٱذۡکُرِ ٱسۡمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلۡ إِلَیۡهِ تَبۡتِیلٗا٨﴾ [المزمل: 8].
«و نام پروردگارت را یاد کن و [با خالص نمودن عبادت] تنها به او دل ببند».
2. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِکَتَهُۥ یُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِیِّۚ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِیمًا٥٦﴾ [الأحزاب: 56].
3. «به راستی، الله و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ [پس] ای کسانی که ایمان آوردهاید، [شما نیز] بر او درود فرستید و به شایستگی سلام گویید».
4. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا جَلَسَ قَوْمٌ مَجْلِسًا لَمْ یَذْکُرُوا اللَّهَ فِیهِ، وَلَمْ یُصَلُّوا عَلَى نَبِیِّهِمْ، إِلَّا کَانَ عَلَیْهِمْ تِرَةً، فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَهُمْ وَإِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُمْ».[10]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «هر گروهی در مجلسی بنشینند و در آن، الله متعال را یاد نکنند و بر پیامبرشان درود نفرستند، زیان و نقصی برای آنها به شمار میآید؛ اگر الله بخواهد، عذابشان میکند و اگر بخواهد، آنان را میآمرزد».
5. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا مِنْ قَوْمٍ یَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ فِیهِ، إِلَّا قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِیفَةِ حِمَارٍ وَکَانَ لَهُمْ حَسْرَةً».[11]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج فرمود: «هر گروهی از مجلسی برخیزند که در آن الله متعال را یاد نکردهاند، گویا از لاشه الاغی مُرده برخاستهاند و این مجلس برای آنان، مایه حسرت و افسوس خواهد بود».
کیفر و مجازات کسیکه از ذکر الله رو گردانی کند
هر کس از ذکر پروردگار روگردانی نماید، چهار کیفر به او داده میشود:
1. تنگی معیشت: ﴿وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِکۡرِی فَإِنَّ لَهُۥ مَعِیشَةٗ ضَنکٗا وَنَحۡشُرُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَعۡمَىٰ١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِیٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ کُنتُ بَصِیرٗا١٢٥ قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتۡکَ ءَایَٰتُنَا فَنَسِیتَهَاۖ وَکَذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمَ تُنسَىٰ١٢٦﴾ [طه: 124-126].
«و کسی که از یاد من رویگردان شود، یقیناً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا برمیانگیزیم. وی میگوید: «پروردگارا، چرا مرا نابینا برانگیختی؛ حال آنکه [در دنیا] بینا بودم؟» [الله] میفرماید: «همان طور که آیات ما بر تو آمد و آنها را به فراموشى سپردى، امروز تو [نیز] به همان صورت فراموش مىشوى».
2. مشغول شدن به شهوتها و روگردانی از عبادت الله، و کسیکه از الله روی بگرداند، شیطان همدمش میشود. ﴿وَمَن یَعۡشُ عَن ذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَیِّضۡ لَهُۥ شَیۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِینٞ٣٦ وَإِنَّهُمۡ لَیَصُدُّونَهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِیلِ وَیَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ٣٧﴾ [الزخرف: 36-37].
«هر کس از یاد [الله] رحمان دل بگرداند، شیطانى بر او مىگماریم تا همنشینش باشد [و همواره او را فریب دهد]. شیاطین، این گروه را از راه [الله] بازمیدارند؛ ولی آنان گمان میکنند که هدایتیافتهاند».
3. فرود آمدن عذاب پی در پی: ﴿لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَمَن یُعۡرِضۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِۦ یَسۡلُکۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا١٧﴾ [الجن: 17].
«تا آنها را با آن [نعمتها] بیازماییم؛ و هر کس از یاد [و ذکر] پروردگارش روی برتابد، [الله] او را به عذابی سخت گرفتار میسازد».
4. خسارت در دنیا و آخرت: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِکُمۡ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُکُمۡ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٩﴾ [المنافقون: 9].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال و فرزندانتان شما را از یادِ الله غافل نکند؛ و هر کس که چنین کند، آنان زیانکارانند».
اذکار سه نوع هستند:
1. اذکار صبح و شام.
2. اذکار مطلق.
3. اذکار مقید.
در صبح: از طلوع فجر تا طلوع خورشید.
در شام: از دخول وقت عصر تا غروب خورشید.
در این باره برای کسیکه مشغول بوده یا فراموش کرده یا خواب رفته است گنجایش است.
الله میفرماید: ﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ٣٩ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ٤٠﴾ [ق: 39-40].
«[ای پیامبر،] در برابر سخنان مشرکان شکیبا باش؛ و پیش از برآمدن آفتاب و قبل از فروشدن آن، پروردگارت را به پاکی ستایش کن [و نماز بگزار]. و نیز [در پاسى] از شب و پس از هر نماز، او را به پاکی ستایش کن».
﴿وَٱذۡکُرِ ٱسۡمَ رَبِّکَ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلٗا٢٥ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَٱسۡجُدۡ لَهُۥ وَسَبِّحۡهُ لَیۡلٗا طَوِیلًا٢٦﴾ [الإنسان: 25-26].
«و صبح و شام، نامِ پروردگارت را یاد کن. و [نیز] بخشی از شب برایش سجده کن [و نماز بگزار]، و در بخش بلندی از شب، او را تسبیح گوی».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ قَالَ: حِینَ یُصْبِحُ وَحِینَ یُمْسِی: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، مِائَةَ مَرَّةٍ، لَمْ یَأْتِ أَحَدٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، بِأَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ، إِلَّا أَحَدٌ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ أَوْ زَادَ عَلَیْهِ».[12]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس صبحگاه و شامگاه صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»، روز قیامت هیچکس عملی بهتر از او با خود ندارد؛ مگر کسی که همانندِ او یا بیش از او این ذکر را گفته باشد».
وَفِی لَفْظٍ: «وَمَنْ قَالَ: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، فِی یَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ حُطَّتْ خَطَایَاهُ وَلَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ».[13]
و در روایتی آمده: «هرکس روزانه صد مرتبه «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ» بگوید، گناهانش بخشیده میشوند، اگرچه اندازهی کف دریا باشند».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، فِی یَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ، کَانَتْ لَهُ عَدْلَ عَشْرِ رِقَابٍ، وَکُتِبَتْ لَهُ مِائَةُ حَسَنَةٍ وَمُحِیَتْ عَنْهُ مِائَةُ سَیِّئَةٍ، وَکَانَتْ لَهُ حِرْزًا مِنَ الشَّیْطَانِ، یَوْمَهُ ذَلِکَ، حَتَّى یُمْسِیَ وَلَمْ یَأْتِ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ إِلَّا أَحَدٌ عَمِلَ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ».[14]
ابوهریره س روایت کرده که رسول الله ج فرمود: «هرکس روزانه صد بار بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، پاداشی برابر با آزاد کردن ده برده به او میرسد و صد نیکی برایش ثبت میشود و صد گناه از گناهانش پاک میگردد و آن روز تا غروب، از شرّ شیطان حفاظت میشود و هیچکس عملی بهتر از او انجام نداده است؛ مگر کسی که بیش از او این ذکر را گفته باشد».
عَنْ شَدَّادِ بْنُ أَوْسٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج: «سَیِّدُ الِاسْتِغْفَارِ أَنْ تَقُولَ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ» قَالَ: «وَمَنْ قَالَهَا مِنَ النَّهَارِ مُوقِنًا بِهَا، فَمَاتَ مِنْ یَوْمِهِ قَبْلَ أَنْ یُمْسِیَ، فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ، وَمَنْ قَالَهَا مِنَ اللَّیْلِ وَهُوَ مُوقِنٌ بِهَا، فَمَاتَ قَبْلَ أَنْ یُصْبِحَ، فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ».[15]
شداد بن اوس س روایت کرده که پیامبر ج فرمود: «بهترین استغفار، این است که بنده بگوید: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»: «یا الله! تو پروردگار من هستی؛ هیچ معبود برحقی به جز تو وجود ندارد؛ تو مرا آفریدهای و من بنده تو هستم و در حد توانم بر عهد و پیمانی که با تو بستهام، پایبندم و به نویدی که دادهای، یقین دارم. از شرّ اعمال خویش به تو پناه میآورم و به نعمتهایی که به من دادهای، اعتراف میکنم و به گناهان خویش اقرار دارم؛ پس مرا بیامرز که کسی جز تو گناهان را نمیآمرزد» و فرمود: «هرکس در روز آن را با یقین بگوید و همان روز پیش از فرا رسیدن شب بمیرد، از بهشتیان میباشد و هرکس در شب آن را با یقین بگوید و همان شب پیش از فرا رسیدن روز بمیرد، از اهل بهشت است».
عَنْ عَبْدِ اللهِ س قَالَ: کَانَ نَبِیُّ اللهِ ج إِذَا أَمْسَى قَالَ: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَى الْمُلْکُ لِلَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ» قَالَ: أُرَاهُ قَالَ فِیهِنَّ: «لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَسُوءِ الْکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ وَعَذَابٍ فِی الْقَبْرِ» وَإِذَا أَصْبَحَ قَالَ ذَلِکَ أَیْضًا: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ لِلَّهِ».[16]
عبدالله بن مسعود س میگوید: رسول الله ج شامگاهان چنین دعا میکرد: «شب نمودیم و جهانیان نیز برای الله شب کردند، حمد از آن الله است، هیچ معبود راستینی جز اللهِ یکتا و بی شریک وجود ندارد». راوی میگوید: به گمانم پیامبر ج در این دعا، این را هم میافزود: «فرمانروایی و حمد و ستایش ویژه اوست و بر هر چیزی تواناست. یا الله! من خیر آنچه در این روز است و خیر آنچه بعد از آن است را از تو میخواهم و از شر آنچه که در این روز و پس از آن وجود دارد به تو پناه میبرم. پروردگارا، من از تنبلی و آفات پیری و عذاب جهنم و عذاب قبر به تو پناه میبرم». و صبحگان نیز این دعا را میگفت، با این تفاوت که میفرمود: «ما و تمام جهانیان، شب را برای الله به روز رساندیم».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، مَنْ قَالَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ حِینَ یُصْبِحُ، کُتِبَ لَهُ بِهَا مِائَةُ حَسَنَةٍ، وَمُحِیَ عَنْهُ بِهَا مِائَةُ سَیِّئَةٍ، وَکَانَتْ لَهُ عَدْلَ رَقَبَةٍ، وَحُفِظَ بِهَا یَوْمَئِذٍ حَتَّى یُمْسِیَ، وَمَنْ قَالَ مِثْلَ ذَلِکَ حِینَ یُمْسِی، کَانَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ».[17]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس صبحگاهان ده مرتبه بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»: «هیچ معبود راستینی جز اللهِ یکتا و بیشریک وجود ندارد؛ فرمانروایی و حمد و ستایش ویژه اوست و بر هر چیزی تواناست»، برایش صد نیکی نوشته میشود و صد گناه و بدی از او پاک میشود و برایش به اندازهی آزاد کردن ده غلام پاداش میرسد و آن روز تا شب حفاظت میشود و هرکس شبانگاهان این دعا را بخواند، همان پاداشها به او میرسد.
عَنْ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَمْرٍو ب أَنَّ أَبَا بَکْرٍ الصِّدِّیقَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ سَأَلَ النَّبِیَّ ج قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، عَلِّمْنِی مَا أَقُولُ إِذَا أَصْبَحْتُ وَإِذَا أَمْسَیْتُ، فَقَالَ: «یَا أَبَا بَکْرٍ، قُلِ: اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَمَلِیکَهُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی، وَشَرِّ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ، وَأَنْ أَقْتَرِفَ عَلَى نَفْسِی سُوءًا أَوْ أَجُرُّهُ إِلَى مُسْلِمٍ».[18]
عبدالله بن عمرو ب میگوید: ابوبکر صدیق س از پیامبر ج پرسید: ای رسول الله، به من دعایی تعلیم بده که صبح و شام بخوانم. فرمود: «ای ابوبکر بگو: «یا الله! آفریننده آسمانها و زمین، ای دانایِ نهان و آشکار! ای پروردگار و ای مالکِ همه چیز! به تو از شر نفسم و شر شیطان و شرک وى و اینکه خودم مرتکب گناهى شوم، یا مسلمانى را مرتکب آن سازم پناه مىبرم».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ج إِذَا أَصْبَحَ قَالَ: «اللَّهُمَّ بِکَ أَصْبَحْنَا، وَبِکَ أَمْسَیْنَا، وَبِکَ نَحْیَا، وَبِکَ نَمُوتُ، وَإِلَیْکَ النُّشُورُ»، وَإِذَا أَمْسَى قَالَ: «اللَّهُمَّ بِکَ أَمْسَیْنَا، وَبِکَ أَصْبَحْنَا، وَبِکَ نَحْیَا، وَبِکَ نَمُوتُ، وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ».[19]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج صبحگاهان چنین میفرمود: «یا الله! به فرمان تو صبح کردیم و به دستور تو شام کردیم و به فرمان تو زنده میشویم و میمیریم و زنده شدن به سوی توست» و شامگاهان میفرمود: «پروردگارا، به فرمان تو شام و صبح کردیم و به دستور تو زنده میشویم و میمیریم و بازگشت به سوی توست».
عَنْ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ ج یَدَعُ هَؤُلَاءِ الدَّعَوَاتِ حِینَ یُمْسِی، وَحِینَ یُصْبِحُ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی، وَآمِنْ رَوْعَاتِی، وَاحْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی».[20]
ابن عمر ب میگوید: رسول الله ج صبح و شام این دعاها را ترک نمیکرد: «یا الله! عفو و عافیت دنیا و آخرت را از تو میخواهم. یا الله! عفو و عافیت دین و دنیا و خانواده و مالم را از تو میخواهم. یا الله! عیوبم را بپوشان، و ترسم را به ایمنی تبدیل کن. یا الله! مرا از جلو و پشت و راست و چپ و بالا محافظت کن و از اینکه -از پایین- به بلایی ناگهانی مبتلا شوم به تو پناه میبرم».
عَنْ أَبِی عَیَّاشٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، کَانَ لَهُ عِدْلَ رَقَبَةٍ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ، وَکُتِبَ لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ، وَحُطَّ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ، وَرُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ، وَکَانَ فِی حِرْزٍ مِنَ الشَّیْطَانِ حَتَّى یُمْسِیَ، وَإِنْ قَالَهَا إِذَا أَمْسَى کَانَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ حَتَّى یُصْبِحَ».[21]
ابوعیاش س روایت کرده که رسول الله ج فرمود: «هرکسی صبحگاه بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»: «هیچ معبود راستینی جز اللهِ یکتا و بیشریک وجود ندارد؛ فرمانروایی و حمد و ستایش ویژه اوست و بر هر چیزی تواناست»، برایش پاداش آزاد کردن یک برده از فرزندان اسماعیل و ده نیکی نوشته میشود و ده بدی و گناه از او پاک میشود و ده درجه بالا برده میشود و آن روز تا شب از شیطان در امان میماند. و اگر شبانگاه این دعا را بخواند، همان پاداشها تا صبح به او داده میشود».
عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَقُولُ فِی صَبَاحِ کُلِّ یَوْمٍ، وَمَسَاءِ کُلِّ لَیْلَةٍ: بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ، وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، فَیَضُرَّهُ شَیْءٌ».[22]
عثمان بن عفان س میگوید: از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «هر فردی که صبح و شام این دعا را سه مرتبه بخواند: «بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ، وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»: «به نام الله که با اسم -و برکت نام- او هیچ چیز نه در آسمان و نه در زمین خسارت نمیبیند و او شنوا و داناست» هیچ چیزی به او ضرر نمیرساند».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبْزَى س عَنْ النَّبِیَّ ج أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ إِذَا أَصْبَحَ، وَإِذَا أَمْسَى: «أَصْبَحْنَا عَلَى فِطْرَةِ الْإِسْلَامِ، وَعَلَى کَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ، وَعَلَى دِینِ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ ج وَعَلَى مِلَّةِ أَبِینَا إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا مُسْلِمًا، وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ».[23]
عبدالله بن اَبزَی س میگوید: پیامبر ج صبح و شام چنین میفرمود: «با پایبندی به دین اسلام که دین فطرت است، و به کلمهی اخلاص (توحید) و به دین پیامبرمان محمد ج و به دین جدمان ابراهیم که مسلمان و بر حق بود و از مشرکین نبود، صبح کردیم».
عَنْ أَنَسِ بْنَ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِفَاطِمَةَ: «مَا یَمْنَعُکِ أَنْ تَسْمَعِی مَا أُوصِیکِ بِهِ أَنْ تَقُولِی إِذَا أَصْبَحْتِ، وَإِذَا أَمْسَیْتِ: یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ أَسْتَغِیثُ، أَصْلِحْ لِی شَأْنِی کُلَّهُ، وَلَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرَفَةَ عَیْنٍ».[24]
انس بن مالک س میگوید: رسول الله ج به فاطمه ل فرمود: «از شنیدن آنچه تو را به آن سفارش مینمایم سر باز نزن که هر بامداد و شامگاه بگویی: "ای همیشه زنده و پاینده! به وسیلهی رحمتت تو را به فریاد میخوانم، تمام امورم را اصلاح فرما و یک چشم به هم زدن مرا به خودم واگذار نفرما"».
عَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ س أَنَّهُ کَانَ لَهُ جُرْنٌ مِنْ تَمْرٍ، فَکَانَ یَنْقُصُ، فَحَرَسَهُ ذَاتَ لَیْلَةٍ، فَإِذَا هُوَ بِدَابَّةٍ شِبْهِ الْغُلَامِ الْمُحْتَلِمِ، فَسَلَّمَ عَلَیْهِ، فَرَدَّ عَلَیْهِ السَّلَامَ، فَقَالَ: مَا أَنْتَ، جِنِّیٌّ أَمْ إِنْسِیٌّ؟ قَالَ: لَا بَلْ جِنِّیٌّ... –وَفِیهِ- قَالَ أُبَیِّ: فَمَا یُنْجِینَا مِنْکُمْ؟ قَالَ: هَذِهِ الْآیَةُ الَّتِی فِی سُورَةِ الْبَقَرَةِ: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَیُّ ٱلۡقَیُّومُۚ﴾ [البقرة: 255] مَنْ قَالَهَا حِینَ یُمْسِی أُجِیرَ مِنَّا حَتَّى یُصْبِحَ، وَمَنْ قَالَهَا حِینَ یُصْبِحُ أُجِیرَ مِنَّا حَتَّى یُمْسِیَ، فَلَمَّا أَصْبَحَ أَتَى رَسُولَ اللهِ ج فَذَکَرَ ذَلِکَ لَهُ فَقَالَ: «صَدَقَ الْخَبِیثُ».[25]
از اُبَی بن کعب س روایت است که او انباری از خرما داشت، اما از آن کم میشد، شبی بر آن نگهبانی داد. حیوانی شبیه پسری نوجوان را مشاهده کرد. اُبَی به او سلام داد. او جواب سلامش را داد. اُبَی گفت: تو کیستی؟ جنی یا انسان؟ گفت: من جن هستم... ابی گفت: چه چیزی ما را از شما نجات میدهد؟ گفت: این آیه: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَیُّ ٱلۡقَیُّومُۚ﴾ [البقرة: 255] «الله [معبودِ راستین است؛] هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست؛ زندۀ پاینده [و قائم به ذات] است؛...» که در سورهی بقره است. هر فردی که شب آن را بخواند، تا صبح از ما نجات مییابد و هرکسیکه صبح آن را بخواند، تا شب از ما در امان میماند. ابی صبح نزد رسول الله ج آمد و ماجرا را بیان کرد. رسول الله ج فرمود: «آن خبیث راست گفته است».
عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ فِی کُلِّ یَوْمٍ حِینَ یُصْبِحُ وَحِینَ یُمْسِی: حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ، سَبْعَ مَرَّاتٍ، کَفَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَمَّهُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ».[26]
ابودرداء س روایت کرده که پیامبر ج فرمود: «هرکس صبح و شام، هفت مرتبه بگوید: «حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»: «الله برای من کافی است. هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست؛ تنها بر او توکل کردم و او پروردگارِ عرش بزرگ است» الله هم و غم دنیا و آخرتش را کفایت میکند».
عَنْ ثَوبَانَ س أَنَّ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا مِنْ عَبْدٍ مُسْلِمٍ یَقُولُ حِینَ یُصْبِحُ وَحِینَ یُمْسِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ ج نَبِیًّا، إِلَّا کَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ یُرْضِیَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».[27]
ثوبان س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هر بنده مسلمانی که صبح و شام سه مرتبه بگوید: «رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ ج نَبِیًّا»: «به الله به عنوان پروردگار، و به اسلام به عنوان دین، و به محمد ج به عنوان فرستاده الله، راضی و خرسندم» بر الله است که روز قیامت او را راضی بگرداند».
عَنْ مُعَاذِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَبِیهِ قَالَ: أَصَابَنَا طَشٌّ وَظُلْمَةٌ، فَانْتَظَرْنَا رَسُولَ اللَّهِ ج لِیُصَلِّیَ بِنَا، ثُمَّ ذَکَرَ کَلَامًا مَعْنَاهُ، فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِیُصَلِّیَ بِنَا، فَقَالَ: «قُلْ» فَقُلْتُ: مَا أَقُولُ؟، قَالَ: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، وَالْمُعَوِّذَتَیْنِ حِینَ تُمْسِی، وَحِینَ تُصْبِحُ، ثَلَاثًا یَکْفِیکَ کُلَّ شَیْءٍ».[28]
معاذ بن عبدالله از پدرش نقل میکند که گفت: باران و تاریکی ما را فرا گرفت. ما منتظر رسول الله ج ماندیم تا با ما نماز بخواند. آنگاه رسول الله ج آمد تا نماز بخواند. فرمود: «بگو». گفتم: چه بگویم؟ فرمود: «صبح و شام سه مرتبه قل هو الله احد و معوذتین (فلق و ناس) را بخوان از هر چیزی تو را کفایت میکند».
عَنْ أَبِی مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولَ اللَّهِ ج: «إِذَا أَصْبَحَ أَحَدُکُمْ فَلْیَقُلْ: أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ هَذَا الْیَوْمِ فَتْحَهُ، وَنَصْرَهُ، وَنُورَهُ، وَبَرَکَتَهُ، وَهُدَاهُ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِیهِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهُ، ثُمَّ إِذَا أَمْسَى فَلْیَقُلْ مِثْلَ ذَلِکَ».[29]
ابومالک س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرگاه یکی از شما صبح کرد، بگوید: «ما و تمام جهانیان برای الله که پروردگار جهانیان است شب را به صبح رساندیم. یا الله! من از تو خوبی امروز، یعنی فتح، پیروزی، نور، برکت و هدایتش را میخواهم. و از بدی آنچه امروز و پس از آن پیش میآید به تو پناه میبرم». سپس شامگاه نیز چنین بگوید».
عَنْ جُوَیْرِیَةَ ل أَنَّ النَّبِیَّ ج خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا بُکْرَةً حِینَ صَلَّى الصُّبْحَ، وَهِیَ فِی مَسْجِدِهَا، ثُمَّ رَجَعَ بَعْدَ أَنْ أَضْحَى، وَهِیَ جَالِسَةٌ، فَقَالَ: «مَا زِلْتِ عَلَى الْحَالِ الَّتِی فَارَقْتُکِ عَلَیْهَا؟» قَالَتْ: نَعَمْ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لَقَدْ قُلْتُ بَعْدَکِ أَرْبَعَ کَلِمَاتٍ، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، لَوْ وُزِنَتْ بِمَا قُلْتِ مُنْذُ الْیَوْمِ لَوَزَنَتْهُنَّ: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ».[30]
جویریه ل روایت میکند: پیامبر ج یک روز صبح زود، هنگام نماز از نزد او بیرون رفت و جویریه در جای نماز خود- به ذکر- نشسته بود. پیامبر ج هنگام چاشت بازگشت و جویریه ل همچنان نشسته بود. پیامبر ج فرمود: «تو همچنان در همان حالتی هستی که تو را ترک کردم». پاسخ داد: بله. پیامبر ج فرمود: «پس از تو، چهار کلمه گفتهام که اگر با آنچه که تو در طول امروز گفتهای، وزن شود، سنگینتر خواهد بود: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ»: «تسبیح و پاکى الله و ستایش او را به تعداد مخلوقات او، خشنودى او، وزن عرش او و جوهر سخنانش، بیان مىنمایم».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّهُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ج فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ مَا لَقِیتُ مِنْ عَقْرَبٍ لَدَغَتْنِی الْبَارِحَةَ، قَالَ: «أَمَا لَوْ قُلْتَ، حِینَ أَمْسَیْتَ: أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، لَمْ تَضُرَّکَ».[31]
ابوهریره س میگوید: مردی نزد پیامبر ج آمد و گفت: ای رسول الله! از عقربی که دیشب مرا نیش زد، رنج بزرگی دیدم؛ پیامبر ج فرمود: «اگر هنگام شب این دعا را میخواندی: «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»: «به کلام کامل و صفاتِ بیعیب الله، از شر آنچه آفریده است پناه میبرم» آسیبی به تو نمیرساند».
عَنْ أَبِی مَسْعُودٍ البَدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الآیَتَانِ مِنْ آخِرِ سُورَةِ البَقَرَةِ، مَنْ قَرَأَهُمَا فِی لَیْلَةٍ کَفَتَاهُ».[32]
ابومسعود بدری س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس دو آیهی آخر سورهی بقره را در شب بخواند او را کفایت میکند».
الله میفرماید: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ کُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَیۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیۡکَ ٱلۡمَصِیرُ٢٨٥ لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا کَسَبَتۡ وَعَلَیۡهَا مَا ٱکۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِینَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَیۡنَآ إِصۡرٗا کَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ٢٨٦﴾ [البقرة: 285-286].
«رسول [الله] به آنچه از [سوی] پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان [نیز] همگی به الله و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش ایمان آوردهاند؛ [و سخنشان این است که]: «میان هیچیک از پیامبرانش [نه در ایمان به آنان ونه برتری برخی بر برخی دیگر] تفاوتی نمیگذاریم» و گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا، آمرزش تو را [خواهانیم] و بازگشت [تمام امور] به سوی توست». الله به هیچ کس جز به اندازۀ توانش تکلیف نمیکند. آنچه [از خوبی] به دست آورده است به سودِ اوست و آنچه [بدی] کسب کرده است به زیان اوست. [پیامبران و مؤمنان گفتند:] «پروردگارا، اگر فراموش یا خطا کردیم، ما را بازخواست نکن. پروردگارا، بارِ گران [و تکلیف سنگین] بر [دوش] ما مگذار؛ چنان که آن را [به مجازات گناه و سرکشی،] بر [دوش] کسانی که پیش از ما بودند [= یهود] نهادی. پروردگارا، آنچه که تاب تحملش را نداریم بر [دوش] ما مگذار و ما را بیامرز و به ما رحم کن. تو یار [و کارسازِ] مایی؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان».
در این باب از میان اذکاری که در تمام اوقات، مشروع هستند، فضایل سبحان الله، لا اله الا الله، الحمد لله، الله اکبر، استغفار و ... را یادآور شدم.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «کَلِمَتَانِ خَفِیفَتَانِ عَلَى اللِّسَانِ، ثَقِیلَتَانِ فِی المِیزَانِ، حَبِیبَتَانِ إِلَى الرَّحْمَنِ، سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ العَظِیمِ».[33]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «دو کلمه وجود دارد که بر زبان سبک است؛ ولی در ترازوی اعمال سنگین میباشد و محبوب پروردگار رحمان است: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ العَظِیمِ»».
عَنْ سَمُرَةَ بْنِ جُنْدَبٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَحَبُّ الْکَلَامِ إِلَى اللهِ أَرْبَعٌ: سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ. لَا یَضُرُّکَ بِأَیِّهِنَّ بَدَأْتَ».[34]
سمره بن جندب س میگوید: رسول الله ج فرمود: «محبوبترین سخنان نزد الله چهار کلمه است: «سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ» با هرکدام که آغاز کنی، اشکال ندارد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَأَنْ أَقُولَ سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ، أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ».[35]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «اینکه بگویم: «سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ» برایم از آنچه که خورشید بر آن طلوع میکند، دوست داشتنیتر است».
عَنْ أَبِی مَالِکٍ الْأَشْعَرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الطُّهُورُ شَطْرُ الْإِیمَانِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَأُ الْمِیزَانَ، وَسُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَآَنِ - أَوْ تَمْلَأُ - مَا بَیْنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَالصَّلَاةُ نُورٌ، وَالصَّدَقَةُ بُرْهَانٌ وَالصَّبْرُ ضِیَاءٌ، وَالْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَکَ أَوْ عَلَیْکَ، کُلُّ النَّاسِ یَغْدُو فَبَایِعٌ نَفْسَهُ فَمُعْتِقُهَا أَوْ مُوبِقُهَا».[36]
ابومالک اشعری س میگوید: رسول الله ج فرمود: «پاکیزگی، نصف ایمان است. و "الحمدلله" ترازوی (نیکیها) را پُر میکند و "سبحان الله و الحمدلله" فاصله میان آسمانها و زمین را پُر میکنند. نماز نور است و صدقه برهان؛ و صبر روشنایی است. و قرآن، حجتی به نفع تو یا حجتی بر ضد توست. و همه مردم شب را در حالی به صبح میرسانند که درباره خویشتن داد و ستد میکنند؛ پس برخی، خود (را با انجام نیکی، از عذاب) رها مینمایند و عدهای، خود را (با انجام بدی) به هلاکت میرسانند».
عَنْ أَبِی ذَرٍّ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج سُئِلَ أَیُّ الْکَلَامِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: «مَا اصْطَفَى اللهُ لِمَلَائِکَتِهِ أَوْ لِعِبَادِهِ: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ».[37]
ابوذر س میگوید: از رسول الله ج پرسیده شد: بهترین سخن کدام است؟ فرمود: «آنچه که الله برای فرشتگان یا بندگانش انتخاب کرده است: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»».
عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س قَالَ: کُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللهِ ج فَقَالَ: «أَیَعْجِزُ أَحَدُکُمْ أَنْ یَکْسِبَ، کُلَّ یَوْمٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ؟» فَسَأَلَهُ سَائِلٌ مِنْ جُلَسَائِهِ: کَیْفَ یَکْسِبُ أَحَدُنَا أَلْفَ حَسَنَةٍ؟ قَالَ: «یُسَبِّحُ مِائَةَ تَسْبِیحَةٍ، فَیُکْتَبُ لَهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ، أَوْ یُحَطُّ عَنْهُ أَلْفُ خَطِیئَةٍ».[38]
سعد ابن ابیوقاص س میگوید: ما نزد رسول الله ج بودیم که فرمود: «آیا هر یک از شما از به دست آوردن هزار نیکی در روز، ناتوان است؟» یکی از همنشینانش پرسید: چگونه هزار نیکی کسب کند؟! فرمود: «صد مرتبه سبحان الله بگوید، هزار نیکی برایش نوشته میشود یا هزار گناه از او پاک میگردد».
وَفِی لَفْظٍ: «تُکْتَبُ لَهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ، وَتُحَطُّ عَنْهُ أَلْفُ سَیِّئَةٍ».[39]
و در عبارتی آمده: «برایش هزار نیکی نوشته میشود و هزار گناه از او محو میشود».
عَنْ جَابِرٍ س عَنْ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ العَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ غُرِسَتْ لَهُ نَخْلَةٌ فِی الجَنَّةِ».[40]
جابر س میگوید: پیامبر ج فرمود: «هرکس «سُبْحَانَ اللَّهِ العَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ» بگوید، برایش در بهشت نخل خرمایی کاشته میشود».
عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیِّ س عَنْ رَسُولِ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، عَشْرَ مِرَارٍ کَانَ کَمَنْ أَعْتَقَ أَرْبَعَةَ أَنْفُسٍ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ».[41]
ابوایوب انصاری س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «هرکس ده بار بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»: «هیچ معبود راستینی جز اللهِ یکتا و بیشریک وجود ندارد؛ فرمانروایی و حمد و ستایش ویژه اوست و بر هر چیزی تواناست»، گویا چهار برده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است».
عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى رَسُولِ اللهِ ج فَقَالَ: عَلِّمْنِی کَلَامًا أَقُولُهُ، قَالَ: «قُلْ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، اللهُ أَکْبَرُ کَبِیرًا، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرًا، سُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» قَالَ: فَهَؤُلَاءِ لِرَبِّی، فَمَا لِی؟ قَالَ: «قُلْ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی وَاهْدِنِی وَارْزُقْنِی».[42]
سعد بن ابی وقاص س میگوید: بادیهنشینی نزد رسول الله ج آمد و گفت: سخنی به من یاد بده تا آن را بگویم. پیامبر ج فرمود: «بگو: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، اللهُ أَکْبَرُ کَبِیرًا، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرًا، سُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» عرض کرد: اینها که برای پروردگارم میباشد؛ برای خودم چه؟ فرمود: «بگو: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی وَاهْدِنِی وَارْزُقْنِی»»: «یا الله! مرا ببخش، بر من رحم کن، مرا هدایت ده و به من روزی عطا کن».
عَنْ أَبِی ذَرٍّ س عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ قَالَ: «یُصْبِحُ عَلَى کُلِّ سُلَامَى مِنْ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ، فَکُلُّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَکْبِیرَةٍ صَدَقَةٌ، وَأَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ، وَنَهْیٌ عَنِ الْمُنْکَرِ صَدَقَةٌ، وَیُجْزِئُ مِنْ ذَلِکَ رَکْعَتَانِ یَرْکَعُهُمَا مِنَ الضُّحَى».[43]
از ابوذر س روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «هر صبح (هر روز) در برابر هر مفصل انسان، یک صدقه لازم است؛ هر سبحان الله گفتن، یک صدقه است؛ هر الحمدلله گفتن، یک صدقه است؛ هر لااله الاالله گفتن، یک صدقه است؛ هر الله اکبر گفتن، یک صدقه است؛ هر امر به معروف، صدقه است؛ هر نهی از منکر، صدقه است؛ و به جای همه اینها، خواندن دو رکعت نماز ضحی (چاشت) کافی است».
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیَّ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ: رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».[44]
ابوسعید خدری س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس بگوید: «رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا» الله را به عنوان پروردگار، اسلام را به عنوان دین و محمد را به عنوان پیامبر پسندیدم. بهشت برایش واجب میشود».
عَنْ أَبِی مُوسَى س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ لَهُ: «یَا عَبْدَ اللهِ بْنَ قَیْسٍ أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى کَنْزٍ مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ»، فَقُلْتُ: بَلَى، یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: «قُلْ: لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ».[45]
ابوموسی س میگوید: پیامبر ج به او فرمود: «ای عبدالله پسر قیس آیا تو را به گنجی از گنجهای بهشت راهنمایی نکنم؟» گفتم: بله، ای رسول الله! فرمود: «بگو: «لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ»».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «وَاللَّهِ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ فِی الیَوْمِ أَکْثَرَ مِنْ سَبْعِینَ مَرَّةً».[46]
ابوهریره س میگوید: از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «سوگند به الله که من، روزانه بیش از هفتاد بار از الله آمرزش میخواهم و به سوی او توبه میکنم».
عَنِ الْأَغَرِّ الْمُزَنِیِّ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَى قَلْبِی، وَإِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللهَ، فِی الْیَوْمِ مِائَةَ مَرَّةٍ».[47]
اَغَرّ مُزَنی س میگوید: رسول الله ج فرمود: «گاه بر دلم- لحظهای- پرده غم و غفلت مینشیند؛ و روزانه صد بار از الله آمرزش میخواهم».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ صَلَّى عَلَیَّ وَاحِدَةً صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ عَشْرًا».[48]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس یک درود بر من بفرستد، الله ده بار بر او درود میفرستد».
عَنِ ابنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، وَأَتُوبُ إِلَیْهِ، ثَلَاثًا غُفِرَتْ ذُنُوبُهُ، وَإِنْ کَانَ فَارًّا مِنَ الزَّحْفِ».[49]
ابن مسعود س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس سه بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، وَأَتُوبُ إِلَیْهِ»: «از الله آمرزش میطلبم که معبود بر حقی جز او نیست. او زنده و پاینده است و به سویش توبه میکنم»، گناهانش آمرزیده میشوند، گرچه از میدان جنگ فرار کرده باشد».
اذکاری که هنگام سختی گفته میشود:
اذکار هنگام بلا و مصیبت:
1. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج کَانَ یَقُولُ عِنْدَ الکَرْبِ: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ العَظِیمُ الحَلِیمُ، لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ العَرْشِ العَظِیمِ، لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَرَبُّ الأَرْضِ، وَرَبُّ العَرْشِ الکَرِیمِ».[50]
ابن عباس ب میگوید: رسول الله ج هنگام غم و اندوه میگفت: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ العَظِیمُ الحَلِیمُ، لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ العَرْشِ العَظِیمِ، لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَرَبُّ الأَرْضِ، وَرَبُّ العَرْشِ الکَرِیمِ»: «هیچ معبود برحقی جز الله بردبار وجود ندارد؛ هیچ معبود راستینی جز الله، پروردگار عرش بزرگ وجود ندارد؛ هیچ معبود برحقی جز الله، پروردگار آسمانها و زمین و پروردگار عرش گرانقدر وجود ندارد».
2. عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «دَعْوَةُ ذِی النُّونِ إِذْ دَعَا وَهُوَ فِی بَطْنِ الحُوتِ: لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ، فَإِنَّهُ لَمْ یَدْعُ بِهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ فِی شَیْءٍ قَطُّ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ».[51]
سعد بن ابیوقاص س میگوید: رسول الله ج فرمود: «دعای یونس ÷ هنگامیکه در شکم ماهی بود: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»: «هیچ معبود برحقی جز تو وجود ندارد؛ پاک و منزهی؛ بیگمان من ستمکار بودهام). هر مسلمانی که با این ذکر، دعا کند، الله تعالی دعایش را اجابت میکند».
1- آنچه که هنگام ترس و ناراحتی گفته میشود
عَنْ ثَوْبَانَ س أَنَّ النَّبِیَّ ج کَانَ إِذَا رَاعَهُ شَیْءٌ قَالَ: «اللهُ اللهُ رَبِّی لَا شَرِیکَ لَهُ».
ثوبان س میگوید: هرگاه رسول الله ج دچار ترس یا ناراحتی میشد، میفرمود: «اللهُ اللهُ رَبِّی لَا شَرِیکَ لَهُ»: «الله، الله پروردگار من است، شریکی ندارد».[52]
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا أَصَابَ أَحَدًا قَطُّ هَمٌّ وَلَا حَزَنٌ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُکَ، ابْنُ عَبْدِکَ، ابْنُ أَمَتِکَ، نَاصِیَتِی بِیَدِکَ، مَاضٍ فِیَّ حُکْمُکَ، عَدْلٌ فِیَّ قَضَاؤُکَ، أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ هُوَ لَکَ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَدًا مِنْ خَلْقِکَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِی کِتَابِکَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِیعَ قَلْبِی، وَنُورَ صَدْرِی، وَجِلَاءَ حُزْنِی، وَذَهَابَ هَمِّی، إِلَّا أَذْهَبَ اللَّهُ هَمَّهُ وَحُزْنَهُ، وَأَبْدَلَهُ مَکَانَهُ فَرَحًا»، قَالَ: فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَلَا نَتَعَلَّمُهَا؟ فَقَالَ: «بَلَى، یَنْبَغِی لِمَنْ سَمِعَهَا أَنْ یَتَعَلَّمَهَا».[53]
عبدالله بن مسعود س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرگاه به کسی اندوه و غمی رسید، بگوید: «یا الله! من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز تو هستم. اختیارم به دست توست، حکم تو در حق من جاری است، داوری تو در حق من به عدل است. به برکت هر اسمی که داری یا هر اسمی که خود را به آن نام نهادهای یا به کسی از بندگانت آموختهای یا آن را در کتابت نازل کردهای، و یا اینکه در علم غیب به نزد خویش پنهان نگه داشتهای از تو میخواهم که قرآن را بهار دل و نور سینه و زدایندهی اندوه و از میان برندهی غم من قرار دهی»، مگر اینکه الله غم و اندوهِ او را دور میکند و به جایش گشایشی قرار میدهد». گفتند: ای رسول الله، آیا آن را یاد نگیریم؟ فرمود: «بله، شایسته است کسیکه آن را شنید، یاد بگیرد».
1. «اللَّهُمَّ اکْفِنِیهِمْ بِمَا شِئْتَ».[54]
یا الله! هرگونه که میخواهی، شرّشان را از سرم کوتاه کن.
2. عَنْ أَبِی مُوسَى س أَنَّ النَّبِیَّ ج کَانَ إِذَا خَافَ قَوْمًا، قَالَ: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَجْعَلُکَ فِی نُحُورِهِمْ، وَنَعُوذُ بِکَ مِنْ شُرُورِهِمْ».[55]
ابوموسی اشعری س روایت کرده: پیامبر ج هنگامیکه از گروهی بیمناک میشد میفرمود: «یا الله! ما تو را در برابرِ آنان قرار میدهیم و از شرارتهایشان به تو پناه میبریم».
1. عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِذَا غَزَا قَالَ: «اللَّهُمَّ أَنْتَ عَضُدِی وَنَصِیرِی، بِکَ أَحُولُ، وَبِکَ أَصُولُ، وَبِکَ أُقَاتِلُ».[56]
انس بن مالک س میگوید: رسول الله ج در هنگام نبرد این دعا را میخواند: «اللَّهُمَّ أَنْتَ عَضُدِی وَنَصِیرِی، بِکَ أَحُولُ، وَبِکَ أَصُولُ، وَبِکَ أُقَاتِلُ»: «یا الله! مددکار و یاریگر من، تویی؛ به یاری و کمک تو جولان میدهم و به کمک تو حمله میکنم و به کمک تو میجنگم».
2. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَکِیلُ﴾ قَالَهَا إِبْرَاهِیمُ ÷ حِینَ أُلْقِیَ فِی النَّارِ، وَقَالَهَا مُحَمَّدٌ ج حِینَ قَالُوا: ﴿إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَکُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِیمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَکِیلُ ١٧٣﴾ [آل عمران: 173].[57]
ابن عباس ب میگوید: هنگامیکه ابراهیم ÷ را در آتش انداختند، گفت: «الله برای [محافظت از] ما بس است و [او] بهترین [مراقب و] کارساز است». و هنگامیکه به محمد ج گفتند: «مردم [مکه] برای [جنگ با] شما گِرد آمدهاند؛ پس از آنها بترسید»، و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: «الله برای [محافظت از] ما بس است و [او] بهترین [مراقب و] کارساز است».
دعا هنگام یاری خواستن علیه دشمن
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ أَبِی أَوْفَى ب قَالَ: دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ج یَوْمَ الأَحْزَابِ عَلَى المُشْرِکِینَ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الکِتَابِ، سَرِیعَ الحِسَابِ، اللَّهُمَّ اهْزِمِ الأَحْزَابَ، اللَّهُمَّ اهْزِمْهُمْ وَزَلْزِلْهُمْ».[58]
از عبدالله بن ابیاوفی ب روایت است که رسول الله ج روز جنگ احزاب، مشرکین را چنین نفرین کرد: «یا الله! ای نازل کننده کتاب و ای سریع الحساب! یا الله! احزاب را شکست بده. یا الله! آنان را شکست بده و متزلزل بگردان».
هرگاه دشمن به آنان ملحق شد:
عَنْ أَنَسُ بْنُ مَالِکٍ س قَالَ: أَقْبَلَ نَبِیُّ اللَّهِ ج إِلَى المَدِینَةِ وَهُوَ مُرْدِفٌ أَبَا بَکْرٍ، وَأَبُو بَکْرٍ شَیْخٌ یُعْرَفُ، وَنَبِیُّ اللَّهِ ج شَابٌّ لاَ یُعْرَفُ، قَالَ: فَیَلْقَى الرَّجُلُ أَبَا بَکْرٍ فَیَقُولُ یَا أَبَا بَکْرٍ مَنْ هَذَا الرَّجُلُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْکَ؟ فَیَقُولُ: هَذَا الرَّجُلُ یَهْدِینِی السَّبِیلَ، قَالَ: فَیَحْسِبُ الحَاسِبُ أَنَّهُ إِنَّمَا یَعْنِی الطَّرِیقَ، وَإِنَّمَا یَعْنِی سَبِیلَ الخَیْرِ، فَالْتَفَتَ أَبُو بَکْرٍ فَإِذَا هُوَ بِفَارِسٍ قَدْ لَحِقَهُمْ، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، هَذَا فَارِسٌ قَدْ لَحِقَ بِنَا، فَالْتَفَتَ نَبِیُّ اللَّهِ ج فَقَالَ: «اللَّهُمَّ اصْرَعْهُ». فَصَرَعَهُ الفَرَسُ، ثُمَّ قَامَتْ تُحَمْحِمُ.[59]
انس بن مالک س میگوید: پیامبر ج به مدینه آمد، در حالی که پشت سر ابوبکر سوار بود. ابوبکر موهایش سفید شده بود و (به دلیل سفرهای تجاریاش) فردی شناختهشده بود، ولی پیامبر الله ج (با وجود بزرگتر بودن سنش،) موهایش سیاه بود و (به دلیل خارج نشدن از مکه،) فردی ناشناس بود. هر مردی که ابوبکر را ملاقات میکرد، میگفت: ای ابوبکر، این مردی که جلویت هست، چه کسی است؟ ابوبکر میگفت: این مرد راه را به من نشان میدهد. هرکسی گمان میبرد که منظور راه است، یعنی راه نیکو. ناگهان ابوبکر متوجه شد که سوارکاری خود را به آنها رسانده است. گفت: ای رسول الله، این سوارکار خود را به ما رسانده است. پس پیامبر ج به سویش نگاه کرد و فرمود: «یا الله! او را به زمین بزن». ناگهان اسب او را بر زمین زد. سپس اسب شیهه کنان برخاست.
1. عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ س قَالَ: کُنَّا مَعَ النَّبِیِّ ج یَوْمَ الخَنْدَقِ، فَقَالَ: «مَلَأَ اللَّهُ قُبُورَهُمْ وَبُیُوتَهُمْ نَارًا، کَمَا شَغَلُونَا عَنْ صَلاَةِ الوُسْطَى حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ».[60]
علی بن ابیطالب س میگوید: ما روز خندق همراه پیامبر ج بودیم که فرمود: «الله قبرها و خانههایشان را از آتش پُر بگرداند که ما را از نماز عصر باز داشتند».
2. «اللَّهُمَّ اشْدُدْ وَطْأَتَکَ عَلَى مُضَرَ، اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا عَلَیْهِمْ سِنِینَ کَسِنِی یُوسُفَ».[61]
«یا الله! قهر و غضبت را بر قوم مُضَر، نازل کن و آنان را دچار خشکسالیای مانند خشکسالی دوران یوسف، بگردان».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِیُّ، خَیْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِیفِ، وَفِی کُلٍّ خَیْرٌ احْرِصْ عَلَى مَا یَنْفَعُکَ، وَاسْتَعِنْ بِاللهِ وَلَا تَعْجَزْ، وَإِنْ أَصَابَکَ شَیْءٌ، فَلَا تَقُلْ لَوْ أَنِّی فَعَلْتُ کَانَ کَذَا وَکَذَا، وَلَکِنْ قُلْ قَدَرُ اللهِ وَمَا شَاءَ فَعَلَ، فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّیْطَانِ».[62]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «مؤمن توانمند و قوی، نزد الله از مؤمن ضعیف، بهتر و محبوبتر است و در هر دو، خیر و نیکی است؛ مشتاق چیزی باش که به نفع توست و از الله، کمک بخواه و عاجز و درمانده نشو. و اگر اتفاقی برای تو افتاد، نگو: اگر چنین میکردم، چنین و چنان میشد؛ بلکه بگو: الله، این را مقدَّر کرده و هرچه بخواهد، انجام میدهد؛ زیرا گفتنِ "اگر" دروازه وسوسه شیطان را باز میکند».
عَنْ أَبِی بَکْرٍ س أَنَّهُ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یُذْنِبُ ذَنْبًا، فَیُحْسِنُ الطُّهُورَ، ثُمَّ یَقُومُ فَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ، ثُمَّ یَسْتَغْفِرُ اللَّهَ، إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ، ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ: ﴿وَٱلَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَکَرُواْ ٱللَّهَ﴾ [آل عمران: 135] إِلَى آخِرِ الْآیَةِ.[63]
ابوبکر س میگوید: من از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «هر بندهای که مرتکب گناهی شد، سپس خوب وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و از الله آمرزش طلب نمود، الله او را میبخشد. سپس این آیه را خواند: «و [همان] کسانی که چون مرتکب [گناه کبیره و] کار زشتی شدند یا [با انجام گناه صغیرهای] بر خود ستم کردند، الله را به یاد میآورند و برای گناهانشان آمرزش میخواهند - و جز الله چه کسی گناهان را میآمرزد؟- و بر آنچه کردهاند پافشاری نمیکنند در حالی که میدانند [گناهکارند و الله بخشاینده و توبهپذیر است]».
1. عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ج یَقُولُ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الهَمِّ وَالحَزَنِ، وَالعَجْزِ وَالکَسَلِ، وَالجُبْنِ وَالبُخْلِ، وَضَلَعِ الدَّیْنِ، وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ».[64]
انس بن مالک س میگوید: پیامبر ج میگفت: «یا الله! من از غم و اندوه، ناتوانی و تنبلی، ترس و بخیلی و از سنگینیِ بدهی (بدهکار شدن) و از چیرگی و ستم دیگران بر من، به تو پناه میبرم».
2. عَنْ عَلِیٍّ س أَنَّ مُکَاتَبًا جَاءَهُ فَقَالَ: إِنِّی قَدْ عَجَزْتُ عَنْ مُکَاتَبَتِی فَأَعِنِّی، قَالَ: أَلَا أُعَلِّمُکَ کَلِمَاتٍ عَلَّمَنِیهِنَّ رَسُولُ اللَّهِ ج لَوْ کَانَ عَلَیْکَ مِثْلُ جَبَلِ صِیرٍ دَیْنًا أَدَّاهُ اللَّهُ عَنْکَ، قَالَ: «قُلْ: اللَّهُمَّ اکْفِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ، وَأَغْنِنِی بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ».[65]
3. علی س میگوید: بردهی مکاتبی نزد او آمد و گفت: من از تأمین پول آزادیام ناتوانم. کمکم کن. علی س گفت: آیا به تو کلماتی را آموزش دهم که رسول الله ج آنها را به من یاد داد و اگر به اندازهی کوه صیر، قرض و بدهی داشته باشی با گفتن این کلمات، الله بدهیات را از تو ادا میکند. بگو: «اللَّهُمَّ اکْفِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ، وَأَغْنِنِی بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ». «یا الله! مرا با حلال خود، از آنچه که حرام کردهای، کفایت بفرما و به فضل خویش مرا از غیر خود، بینیاز بگردان».
1. الله میفرماید: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٥ ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ١٥٦ أُوْلَٰٓئِکَ عَلَیۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١٥٧﴾ [البقرة: 155-157].
«و قطعاً شما را با چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی [= قحطی] و زیان مالی [= نابودی یا دشواریِ کسبِ آن] و جانی [= مرگ و میر یا شهادت] و زیان محصولات [کشاورزی] میآزماییم؛ و [ای پیامبر،] شکیبایان را [به آنچه در دنیا و آخرت برایشان فراهم میآید] بشارت بده؛ همان کسانی که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد [از روی رضایت و تسلیم] میگویند: «به راستی که ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمیگردیم». اینها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان برایشان است و همینان هدایتیافتگانند».
2. عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ ل زَوْجَ النَّبِیِّ ج قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ تُصِیبُهُ مُصِیبَةٌ، فَیَقُولُ: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦﴾ [البقرة: 156] اللَّهُمَّ أْجُرْنِی فِی مُصِیبَتِی، وَأَخْلِفْ لِی خَیْرًا مِنْهَا، إِلَّا أَجَرَهُ اللهُ فِی مُصِیبَتِهِ، وَأَخْلَفَ لَهُ خَیْرًا مِنْهَا».[66]
ام سلمه ل میگوید: من از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «هیچ بندهای نیست که به مصیبتی گرفتار شود و بگوید: "ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمیگردیم؛ یا الله! در مصیبتم به من پاداش بده و عوضی بهتر از آن، به من عنایت کن" مگر اینکه الله تعالى او را به خاطر آن مصیبت پاداش میدهد و بهتر از آن را به او میدهد».
1. الله میفرماید: ﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ٣٦﴾ [فصلت: 36].
«و هر گاه وسوسهای از جانب شیطان تو را فراگرفت، به الله پناه ببر که یقیناً او شنوای داناست».
2. اذان گفتن، محافظت بر اذکار، تلاوت قرآن، خواندن آیت الکرسی، و امثال آن که جلوتر بیان شد.
عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ صُرَدٍ س قَالَ: اسْتَبَّ رَجُلاَنِ عِنْدَ النَّبِیِّ ج وَنَحْنُ عِنْدَهُ جُلُوسٌ، وَأَحَدُهُمَا یَسُبُّ صَاحِبَهُ، مُغْضَبًا قَدِ احْمَرَّ وَجْهُهُ، فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «إِنِّی لَأَعْلَمُ کَلِمَةً، لَوْ قَالَهَا لَذَهَبَ عَنْهُ مَا یَجِدُ، لَوْ قَالَ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ...».[67]
سلیمان بن صُرَد س میگوید: ما نزد پیامبر ج نشسته بودیم؛ دو نفر نزد او یکدیگر را دشنام میدانند. یکی از آنان عصبانی شده و چهرهاش سرخ گردیده بود. پیامبر ج فرمود: من کلمهای را میدانم که اگر آن را بگوید، خشمش فرو مینشیند. اگر بگوید: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»، خشمش برطرف میشود.
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ س أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «إِذَا دَخَلَ الرَّجُلُ بَیْتَهُ، فَذَکَرَ اللهَ عِنْدَ دُخُولِهِ وَعِنْدَ طَعَامِهِ، قَالَ الشَّیْطَانُ: لَا مَبِیتَ لَکُمْ، وَلَا عَشَاءَ، وَإِذَا دَخَلَ، فَلَمْ یَذْکُرِ اللهَ عِنْدَ دُخُولِهِ، قَالَ الشَّیْطَانُ: أَدْرَکْتُمُ الْمَبِیتَ، وَإِذَا لَمْ یَذْکُرِ اللهَ عِنْدَ طَعَامِهِ، قَالَ: أَدْرَکْتُمُ الْمَبِیتَ وَالْعَشَاءَ».[68]
جابر س میگوید: من از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هرگاه فردی وارد خانهاش میشود و هنگام ورود و نیز هنگام غذا خوردنش الله را یاد میکند، شیطان به یارانش میگوید: اینجا جای خواب و غذای شب ندارید. و هرگاه شخصی بدون نام الله وارد خانهاش میشود. شیطان میگوید: امشب جای خواب پیدا کردید و چون بنده، هنگام غذا خوردن الله را یاد نکند، شیطان میگوید: هم جای خواب پیدا کردید و هم غذای شب».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ جَلَسَ فِی مَجْلِسٍ فَکَثُرَ فِیهِ لَغَطُهُ، فَقَالَ قَبْلَ أَنْ یَقُومَ مِنْ مَجْلِسِهِ ذَلِکَ: سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَأَتُوبُ إِلَیْکَ، إِلَّا غُفِرَ لَهُ مَا کَانَ فِی مَجْلِسِهِ ذَلِکَ».[69]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکس در مجلسی بنشیند و لغزش وی -اعم از همهمه یا شوخی و سخنان بیمعنایش- در آن مجلس زیاد گردد، اما پیش از برخاستن، این دعا را بگوید: «سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَأَتُوبُ إِلَیْکَ»: «یا الله! از هر عیب و نقصی، پاک و منزّهی و تو را به پاکی میستایم. گواهی میدهم معبود راستینی جز تو وجود ندارد. از تو درخواست آمرزش میکنم و با توبه و انابت به سوی تو بازمیگردم» همه اشتباهات او در آن مجلس بخشیده میشود».
هرگاه صدای خروس و الاغ و سگ را بشنود
1. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «إِذَا سَمِعْتُمْ صِیَاحَ الدِّیَکَةِ فَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ، فَإِنَّهَا رَأَتْ مَلَکًا، وَإِذَا سَمِعْتُمْ نَهِیقَ الحِمَارِ فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ، فَإِنَّهُ رَأَى شَیْطَانًا».[70]
ابوهریره س روایت کرده که پیامبر ج فرمود: «هرگاه بانگ خروس را شنیدید، فضل و کرم الله را مسألت نمایید، زیرا او در آن هنگام فرشتهای را دیده است. و هرگاه عرعر الاغ را شنیدید، از شیطان به الله پناه ببرید، زیرا او شیطانی را دیده است».
2. عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِذَا سَمِعْتُمْ نُبَاحَ الْکِلَابِ، وَنَهِیقَ الْحُمُرِ بِاللَّیْلِ، فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ فَإِنَّهُنَّ یَرَیْنَ مَا لَا تَرَوْنَ».[71]
جابر بن عبدالله ب میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرگاه صدای سگها و الاغها را در شب شنیدید، به الله پناه ببرید، زیرا آنها موجوداتی را میبینند که شما آنها را نمیبینید».
کسیکه نصیحت شود و سپس تکبر ورزد
عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْأَکْوَعِ س أَنَّ رَجُلًا أَکَلَ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ ج بِشِمَالِهِ، فَقَالَ: «کُلْ بِیَمِینِکَ»، قَالَ: لَا أَسْتَطِیعُ، قَالَ: «لَا اسْتَطَعْتَ»، مَا مَنَعَهُ إِلَّا الْکِبْرُ، قَالَ: فَمَا رَفَعَهَا إِلَى فِیهِ.[72]
سلمه بن اکوع س میگوید: مردی نزد رسول الله ج با دست چپش غذا خورد. پیامبر ج فرمود: «با دست راستت بخور». مرد گفت: نمیتوانم. پیامبر ج فرمود: «هیچگاه نتوانی». چیزی جز تکبر، آن مرد را از اطاعت باز نداشت. از آن پس نمیتوانست، دست راستش را به سوی دهانش بلند کند.
دعای هرگاه خواست منکری را دور کند
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: دَخَلَ النَّبِیُّ ج مَکَّةَ، وَحَوْلَ الکَعْبَةِ ثَلاَثُ مِائَةٍ وَسِتُّونَ نُصُبًا، فَجَعَلَ یَطْعُنُهَا بِعُودٍ فِی یَدِهِ، وَجَعَلَ یَقُولُ: ﴿وَقُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَزَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُۚ﴾ [الإسراء: 81]. [73]
عبدالله بن مسعود س میگوید: پیامبر ج -روز فتح مکه- وارد مکه شد، در حالی که اطراف کعبه سیصد و شصت بت وجود داشت. پیامبر ج با چوبی که در دست داشت، بر پهلوی بتها میزد و میفرمود: «حق [= اسلام] آمد و باطل [= شرک] نابود شد».
دعا برای کسیکه به او نیکی شده است
1. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب أَنَّ النَّبِیَّ ج دَخَلَ الخَلاَءَ، فَوَضَعْتُ لَهُ وَضُوءًا قَالَ: «مَنْ وَضَعَ هَذَا فَأُخْبِرَ فَقَالَ اللَّهُمَّ فَقِّهْهُ فِی الدِّینِ».[74]
ابن عباس ب میگوید پیامبر ج به دستشویی رفت. من آب تهیه کرده و نهاده بودم. پرسید: «چه کسی این آبها را آورده است؟» گفتند: ابن عباس. فرمود: «یا الله! به ابن عباس، بینش در دین، عطا فرما».
2. عَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَیْدٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صُنِعَ إِلَیْهِ مَعْرُوفٌ فَقَالَ لِفَاعِلِهِ: جَزَاکَ اللَّهُ خَیْرًا فَقَدْ أَبْلَغَ فِی الثَّنَاءِ».[75]
اسامه بن زید ب میگوید: رسول الله ج فرمود: «هرکسیکه به او نیکی شود و او به نیکی کننده بگوید: «جَزَاکَ اللَّهُ خَیْرًا»: «الله تو را پاداش نیکو دهد!» سپاس و قدردانی از او را به طور کامل ادا کرده است».
3. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی رَبِیعَةَ س قَالَ: اسْتَقْرَضَ مِنِّی النَّبِیُّ ج أَرْبَعِینَ أَلْفًا، فَجَاءَهُ مَالٌ فَدَفَعَهُ إِلَیَّ، وَقَالَ: «بَارَکَ اللَّهُ لَکَ فِی أَهْلِکَ وَمَالِکَ، إِنَّمَا جَزَاءُ السَّلَفِ الْحَمْدُ وَالْأَدَاءُ».[76]
عبدالله بن ابیربیعه س میگوید: پیامبر ج از من چهل هزار قرض کرد. برایش مالی آوردند و وام را به من پرداخت کرد و فرمود: «الله در خانواده و مالت برکت دهد. پاداش قرض دهنده تشکر و ادای قرض اوست».
دعای هنگام دیدن آغاز رسیدن میوهها
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّهُ قَالَ: کَانَ النَّاسُ إِذَا رَأَوْا أَوَّلَ الثَّمَرِ جَاءُوا بِهِ إِلَى النَّبِیِّ ج فَإِذَا أَخَذَهُ رَسُولُ اللهِ ج قَالَ: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی ثَمَرِنَا، وَبَارِکْ لَنَا فِی مَدِینَتِنَا، وَبَارِکْ لَنَا فِی صَاعِنَا، وَبَارِکْ لَنَا فِی مُدِّنَا...»، قَالَ: ثُمَّ یَدْعُو أَصْغَرَ وَلِیدٍ لَهُ فَیُعْطِیهِ ذَلِکَ الثَّمَرَ.[77]
ابوهریره س میگوید: هنگامیکه مردم اولین میوههای رسیده را میدیدند، آنها را نزد رسول الله ج میآوردند. رسول الله ج پس از گرفتن میوهها میفرمود: «یا الله! به میوهها، شهر، صاع و مُدّ ما (واحدهای وزن) برکت عنایت فرما...». راوی میگوید: آنگاه رسول الله ج کوچکترین بچهای را که میدید، صدا میزد و این میوهها را به او میداد.
1. عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّهُ لَقِیَهُ النَّبِیُّ ج فِی طَرِیقٍ مِنْ طُرُقِ الْمَدِینَةِ، وَهُوَ جُنُبٌ فَانْسَلَّ فَذَهَبَ فَاغْتَسَلَ، فَتَفَقَّدَهُ النَّبِیُّ ج فَلَمَّا جَاءَهُ قَالَ: «أَیْنَ کُنْتَ یَا أَبَا هُرَیْرَةَ» قَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ، لَقِیتَنِی وَأَنَا جُنُبٌ فَکَرِهْتُ أَنْ أُجَالِسَکَ حَتَّى أَغْتَسِلَ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «سُبْحَانَ اللهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یَنْجُسُ».[78]
ابوهریره س میگوید: پیامبر ج در یکی از کوچههای مدینه مرا دید. چون جنب بودم، خود را عقب کشیدم و از چشم رسول الله ج پنهان کردم. پیامبر ج از من جستجو کرد. پس از غسل، خدمت پیامبر ج آمدم. فرمود: «ای ابوهریره، کجا بودی؟» عرض کردم: به علت جنابت و نداشتن طهارت، مجالست با شما را مناسب ندانستم. رسول الله ج فرمود: «سبحان الله، مؤمن که نجس نمیشود».
2. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب –وَفِیهِ-: ...قَالَ عُمَرَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَطَلَّقْتَ نِسَاءَکَ؟ فَرَفَعَ إِلَیَّ بَصَرَهُ فَقَالَ: «لاَ» فَقُلْتُ: اللَّهُ أَکْبَرُ... .[79]
در روایتی از ابن عباس ب آمده که: ... عمر س میگوید: ای رسول الله، آیا زنانت را طلاق دادی؟ رسول الله ج به سویم نگاه کرد و فرمود: «خیر». گفتم: الله اکبر... .
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: کَانَ النَّبِیُّ ج إِذَا عَصَفَتِ الرِّیحُ، قَالَ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَهَا، وَخَیْرَ مَا فِیهَا، وَخَیْرَ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهَا، وَشَرِّ مَا فِیهَا، وَشَرِّ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ».[80]
عایشه ل میگوید: هرگاه باد میوزید، پیامبر ج میفرمود: «یا الله! من خیر این باد و نیز خیر آنچه را که در آن میباشد و خیر و منفعتی را که این باد به خاطر آن فرستاده شده است از تو میخواهم و از شر این باد و شر آنچه که در آن است و نیز از شری که این باد به خاطر آن فرستاده شده است، به تو پناه میبرم».
1. عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج کَانَ إِذَا رَأَى المَطَرَ، قَالَ: «اللَّهُمَّ صَیِّبًا نَافِعًا».[81]
عایشه ل میگوید: هرگاه رسول الله ج بارندگی را میدید، میفرمود: «یا الله! باران را سودبخش و مفید بگردان».
2. عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ النَّبِیَّ ج کَانَ إِذَا رَأَى سَحَابًا مُقْبِلًا مِنْ أُفُقٍ مِنَ الْآفَاقِ، تَرَکَ مَا هُوَ فِیهِ وَإِنْ کَانَ فِی صَلَاتِهِ، حَتَّى یَسْتَقْبِلَهُ، فَیَقُولُ: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا أُرْسِلَ بِهِ»، فَإِنْ أَمْطَرَ قَالَ: «اللَّهُمَّ سَیْبًا نَافِعًا» مَرَّتَیْنِ، أَوْ ثَلَاثًا، وَإِنْ کَشَفَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَلَمْ یُمْطِرْ حَمِدَ اللَّهَ عَلَى ذَلِکَ.[82]
عایشه ل میگوید: هرگاه پیامبر ج در کنارهای از کنارههای آسمان، ابری را میدید، عملی را که در آن قرار داشت، ترک مینمود، اگرچه در نماز بود؛ خود را رو به رویش قرار میداد و میفرمود: «یا الله! ما از شر آنچه که به آن فرستاده شده به تو پناه میبریم، اگر باران میبارید دو یا سه بار میفرمود: «یا الله! باران را سودبخش و مفید بگردان» و اگر الله آن را دور میکرد، و نمیبارید. الله را بر آن میستود.
«مُطِرْنَا بِفَضْلِ اللَّهِ وَرَحْمَتِهِ».[83]
به فضل و رحمت الله بر ما باران نازل شد.
دعا برای خدمتکار:
عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَتْ أُمِّی: یَا رَسُولَ اللَّهِ، خَادِمُکَ أَنَسٌ، ادْعُ اللَّهَ لَهُ، قَالَ: «اللَّهُمَّ أَکْثِرْ مَالَهُ، وَوَلَدَهُ، وَبَارِکْ لَهُ فِیمَا أَعْطَیْتَهُ».[84]
انس س میگوید: مادرم گفت: ای رسول الله، برای خدمتگزارت -انس- دعا کن. پیامبر ج فرمود: «یا الله! مال و فرزندش را زیاد بگردان و در آنچه برایش عطا نمودهای، برکت عطا کن».
هرگاه خواست مسلمانی را تعریف کند:
عَنْ أَبِی بَکْرَةَ س –وَفِیهِ- ... أَنَّ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِذَا کَانَ أَحَدُکُمْ مَادِحًا صَاحِبَهُ لَا مَحَالَةَ، فَلْیَقُلْ: أَحْسِبُ فُلَانًا، وَاللهُ حَسِیبُهُ، وَلَا أُزَکِّی عَلَى اللهِ أَحَدًا أَحْسِبُهُ، إِنْ کَانَ یَعْلَمُ ذَاکَ، کَذَا وَکَذَا».[85]
ابوبکره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «اگر لازم و ضروری بود که یکی از شما برادر مسلمانش را تعریف و تمجید کند چنین بگویید: گمان من درباره فلانی، چنین است و الله، حالش را بهتر میداند و و نزد الله متعال کسی را تزکیه نمیکنم. (به ظاهر، حکم میکنم؛ اما حالت واقعیاش را الله متعال بهتر میداند) البته در صورتی میتواند اوصاف فرد را بیان نماید که آن اوصاف، در او وجود داشته باشند».
عَنْ عَدِیِّ بْنِ أَرْطَأَةَ قَالَ: کَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ ج إِذَا زُکِّیَ قَالَ: اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ، وَاغْفِرْ لِی مَا لَا یَعْلَمُونَ.[86]
عدی بن ارطاة میگوید: هرگاه یکی از یاران پیامبر ج به پاکی یاد میشد، میگفت: یا الله! مرا به آنچه که میگویند، مؤاخذه مکن و آن گناهانم را که آنان نمیدانند مغفرت کن.
[1]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7405 و مسلم حدیث شماره 2675 با لفظ بخاری
[2]- بخاری حدیث شماره 6407
[3]- مسلم حدیث شماره 2676
[4]- مسلم حدیث شماره 373
[5] - صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 3375 و ابن ماجه حدیث شماره 3793 با لفظ ترمذی
[6] - صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 3377 و ابن ماجه حدیث شماره 3790 با لفظ ترمذی
[7]- مسلم حدیث شماره 2700
[8]- مسلم حدیث شماره 2701
[9]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6408 و مسلم حدیث شماره 2689 با لفظ مسلم
[10]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 9580 و ترمذی حدیث شماره 3380 با لفظ ترمذی. السلسلة الصحیحة آلبانی: 74
[11]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 4855 و ترمذی حدیث شماره 3380 با لفظ ابوداود
[12]- مسلم حدیث شماره 2692
[13]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6405 و مسلم حدیث شماره 2691 با لفظ مسلم
[14]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6403 و مسلم حدیث شماره 2691 با لفظ مسلم
[15]- بخاری حدیث شماره 6306
[16]- مسلم حدیث شماره 2723
[17]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 8719
[18]- صحیح؛ بخاری در الادب المفرد حدیث شماره 1239 و ترمذی حدیث شماره 3529 با لفظ بخاری
[19]- صحیح؛ بخاری در الادب المفرد حدیث شماره 1234 و ابوداود حدیث شماره 5068
[20]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 5074 و ابن ماجه حدیث شماره 3871 با لفظ ابن ماجه
[21]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 5077 و ابن ماجه حدیث شماره 3867 با لفظ ابوداود
[22]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 3388 و ابن ماجه حدیث شماره 3869 با لفظ ابن ماجه
[23]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 15434 و دارمی حدیث شماره 2588 با لفظ احمد. صحیح الجامع آلبانی: 4674
[24]- صحیح؛ نسایی در سنن کبری حدیث شماره 10405 و مستدرک حاکم حدیث شماره 2000. السلسلة الصحیحة آلبانی: 227
[25]- صحیح؛ مستدرک حاکم حدیث شماره 2064 و طبرانی در المعجم الکبیر جلد 1حدیث شماره 201
[26]- صحیح؛ ابن سنی در عمل الیوم و اللیلة حدیث شماره 71 و زاد المعاد (2/376)
[27]- حسن؛ مسند احمد حدیث شماره 23499 و ابوداود حدیث شماره 5072 با لفظ احمد
[28]- حسن؛ ترمذی حدیث شماره 3575 و نسایی حدیث شماره 5428 با لفظ نسایی
[29]- حسن؛ ابوداود حدیث شماره 5084
[30]- مسلم حدیث شماره 2726
[31]- مسلم حدیث شماره 2709
[32]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 4008 و مسلم حدیث شماره 807 با لفظ بخاری
[33]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6682 و مسلم حدیث شماره 2694 با لفظ بخاری
[34]- مسلم حدیث شماره 2137
[35]- مسلم حدیث شماره 2695
[36]- مسلم حدیث شماره 223
[37]- مسلم حدیث شماره 2731
[38]- مسلم حدیث شماره 2698
[39]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 1496 و ترمذی حدیث شماره 3463 با لفظ ترمذی
[40]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 3465. السلسلة الصحیحة آلبانی: 64
[41]- مسلم حدیث شماره 2693
[42]- مسلم حدیث شماره 2696
[43]- مسلم حدیث شماره 720
[44]- مسلم حدیث شماره 1884 و ابوداود حدیث شماره 1529 با لفظ ابوداود
[45]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6384 و مسلم حدیث شماره 2704 با لفظ مسلم
[46]- بخاری حدیث شماره 6307
[47]- مسلم حدیث شماره 2702
[48]- مسلم حدیث شماره 408
[49]- صحیح؛ مستدرک حاکم حدیث شماره 2550. السلسلة الصحیحة آلبانی: 2727
[50]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6346 و مسلم حدیث شماره 2730
[51]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 3505
[52]- صحیح؛ نسایی در عمل الیوم و اللیلة حدیث شماره 657. السلسلة الصحیحة آلبانی: 2070
[53]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 3712. السلسلة الصحیحة آلبانی: 199
[54]- مسلم حدیث شماره 3005
[55]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 19958 و ابوداود حدیث شماره 1537 با لفظ ابوداود
[56]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 2632 و ترمذی حدیث شماره 3584
[57]- بخاری حدیث شماره 4563
[58]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2933 و مسلم حدیث شماره 1742 با لفظ بخاری
[59]- بخاری حدیث شماره 3911
[60]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6396 و مسلم حدیث شماره 627 با لفظ بخاری
[61]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1006 و مسلم حدیث شماره 675 با لفظ مسلم
[62]- مسلم حدیث شماره 2664
[63]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 1521 و ترمذی حدیث شماره 3006
[64]- بخاری حدیث شماره 6369
[65]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 1319 و ترمذی حدیث شماره 3563. السلسلة الصحیحة آلبانی: 266
[66]- مسلم حدیث شماره 918
[67]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6115 و مسلم حدیث شماره 2610 با لفظ بخاری
[68]- مسلم حدیث شماره 2018
[69]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 10420 و ترمذی حدیث شماره 3433 با لفظ ترمذی
[70]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3303 و مسلم حدیث شماره 2729 با لفظ بخاری
[71]- صحیح؛ مسند احمد حدیث شماره 14334 و ابوداود حدیث شماره 5103 با لفظ ابوداود
[72]- مسلم حدیث شماره 2021
[73]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2478 و مسلم حدیث شماره 1781 با لفظ بخاری
[74]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 143 و مسلم حدیث شماره 2477 با لفظ بخاری
[75]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 2035
[76]- صحیح؛ نسایی حدیث شماره 4683 و ابن ماجه حدیث شماره 2424 با لفظ نسایی
[77]- مسلم حدیث شماره 1373
[78]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 283 و مسلم حدیث شماره 371 با لفظ مسلم
[79]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5191 و مسلم حدیث شماره 1479 با لفظ بخاری
[80]- مسلم حدیث شماره 899
[81]- بخاری حدیث شماره 1032
[82]- صحیح؛ بخاری در الادب المفرد حدیث شماره 707 و ابن ماجه حدیث شماره 3889
[83]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1038 و مسلم حدیث شماره 71
[84]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6344 و مسلم حدیث شماره 660 با لفظ بخاری
[85]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 2662 و مسلم حدیث شماره 3000 با لفظ مسلم
[86]- صحیح؛ بخاری در الادب المفرد حدیث شماره 782