در این بخش مباحث ذیل وجود دارد:
1- راهنمای خردمندان در مصیبتها
2- مرگ و احکام آن
3- غسل میت
4- کفن میت
5- روش نماز جنازه
6- حمل میت تا قبرستان و دفن میت
7- تعزیه (تسلیت گفتن)
8- زیارت قبور
الله تعالی میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّ
ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِی تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِیکُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ
إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ
تَعۡمَلُونَ٨﴾ [الجمعة: 8]: «[ای
پیامبر،] بگو: آن مرگی که از آن فرار میکنید، یقیناً به شما خواهد رسید؛ سپس به
سوی [الله، آن] دانای غیب و آشکار بازگردانده میشوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام
میدادید آگاه میسازد».
1- راهنمای خردمندان در مصیبتها
فقه (رعایت عقیدهی صحیح در) مصیبتها
هیچ مصیبتی در جان، مال، خانواده و نظام هستی به کسی نمیرسد مگر به تقدیر و قضای الهی که از پیش الله آن را میدانسته، قلم آن را نوشته و ارادهی الله بر آن رفته و حکمت الهی آن را ایجاب میکرده است و هیچ تقدیم و تأخیری در این نیست. آری، هیچ قدرت و عاملی وجود ندارد که آنچه از پیش تعیین شده را به تأخیر بیندازد. الله تعالی میفرماید: ﴿مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ یَهۡدِ قَلۡبَهُۥۚ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ١١﴾ [التغابن: 11]: «هیچ مصیبتی [به انسان] نمیرسد، مگر به حکم [و فرمان] الله؛ و هر کس به الله ایمان آورَد، [الله] قلبش را هدایت میکند؛ و الله به همه چیز داناست».
باید توجه داشت که تمام مصیبتها و نعمتها و هرچه در نظام هستی وجود دارد، همه پنجاه هزار سال قبل از آفرینش مخلوقات در لوح محفوظ نوشته شده است. الله تعالی میفرماید: ﴿مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِیٓ أَنفُسِکُمۡ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ٢٢ لِّکَیۡلَا تَأۡسَوۡاْ عَلَىٰ مَا فَاتَکُمۡ وَلَا تَفۡرَحُواْ بِمَآ ءَاتَىٰکُمۡۗ وَٱللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٍ٢٣﴾ [الحدید: 22-23]: «هیچ آسیبى در زمین و یا در وجود شما روى نخواهد داد، مگر آنکه پیش از ایجادش، در دفتر [علم الهی] رقم خورده است. به راستی که این کار، بر الله آسان است. [این نکته را تذکر دادیم] تا بر آنچه از دستتان میرود افسوس نخورید و به آنچه به دست میآورید سرمست نگردید که الله هیچ متکبرِ فخرفروشى را دوست ندارد».
به این ترتیب تمام مخلوقات در عالم بالا (علوی) و پایین (سفلی) در مالکیت الله تعالی هستند و به فرمان او تعالی مدیریت و تدبیر میشوند و به ارادهاش در حرکت هستند. در نتیجه وقتی مهربانترین مهربانان ما را به آنچه خواسته و اراده کرده است، مبتلا و آزمایش نمود، در واقع مالک در ملک خود تصرف کرده است و نباید به قضا و قدر الهی اعتراض شود. الله تعالی میفرماید: ﴿لِلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا فِیهِنَّۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرُۢ١٢٠﴾ [المائدة: 120]: «فرمانرواییِ آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آنِ الله است و او بر هر چیزی تواناست».
آری، دنیا سرای امتحان، آزمایش و مصیبتهاست. به ویژه مرگ و از دست دادن عزیزان و دوستان اعم از پدران و مادران و ثمره قلبها و جگر گوشهها از پسران و دختران [امتحان و مصیبت سختی است.] اما الله مصیبت هر مسلمان مصیبتزده را جبران میکند، پاداش بزرگی به او در برابر مصیبتش میدهد و او را از ثوابهای بزرگی که دارد، محروم نمیگرداند و در دلش این نیرو را قرار میدهد که تسلیم امر پروردگارش و به قضای او تعالی راضی باشد و در مصیبتها به فرد، جایگزین بهتری میدهد و سینهاش را چنان بزرگ میگرداند که پروردگارش را راضی میکند و داغ مصیبت را سرد مینماید.
الله تعالی میفرماید: ﴿قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلَّا مَا کَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا هُوَ مَوۡلَىٰنَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ٥١﴾ [التوبة: 51]: «بگو: هرگز [مصیبتی] به ما نمیرسد، جز آنچه الله برایمان مقرر کرده است. او [دوست و] کارسازِ ماست و مؤمنان باید بر الله توکل کنند».
ای مصیبتزدگان! الله به بهترین شکل شما را در مصیبتتان صبر و تحمل دهد، مصیبت شما را با جایگزین بهتر، جبران فرماید، گناهانتان را ببخشاید و شما را با عزیزان از دست رفتهیتان در فردوس اعلی همراه و جمع نماید، پس صبر پیشه کنید و امید پاداش داشته باشید و شما را به آنچه الله به بندگان مؤمنِ شکیبای خود وعده داده است، مژده باد!
و بدانید که رزقها تقسیم شده، نفسها شمارش و تعیین شده و اجلها در تقدیر ثبت شده است. الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَن یُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَاۚ وَٱللَّهُ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ١١﴾ [المنافقون: 11]: «و[لى] هر کس اجلش فرارسد، هرگز الله [آن را] به تأخیر نمىاندازد، و الله از آنچه مىکنید آگاه است».
ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمیگردیم تا به هرکس هر عملی انجام داده پاداش و سزا دهد، پس باید استقامت، شکیبایی و درخواست پاداش نمود تا در دنیا با امنیت زندگی کنیم و در آخرت پاداش بزرگی دریافت نماییم و به رضوان و خشنودی پروردگار و کامیابی در همراهی و محبت الله برسیم و به صبر کنندگان مژده بده! الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٥ ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ١٥٦﴾ [البقرة: 155-156]: «و قطعاً شما را با چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی [= قحطی] و زیان مالی [= نابودی یا دشواریِ کسبِ آن] و جانی [= مرگ و میر یا شهادت] و زیان محصولات [کشاورزی] میآزماییم؛ و [ای پیامبر،] شکیبایان را [به آنچه در دنیا و آخرت برایشان فراهم میآید] بشارت بده؛ همان کسانی که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد [از روی رضایت و تسلیم] میگویند: «به راستی که ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمیگردیم».
و به صبر کنندگان مژده بده که: الله تعالی میفرماید: ﴿قُلۡ یَٰعِبَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡۚ لِلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَیۡرِ حِسَابٖ١٠﴾ [الزمر: 10]: «[ای پیامبر،] بگو: ای بندگان باایمانِ من، از پروردگارتان پروا کنید. افرادى که نیکویى مىکنند، [علاوه بر آخرت، در این دنیا نیز] پاداش نیکو دارند. زمین الله گسترده است [پس اگر براى حفظ عقیدۀ خود دچار مشکل شدید، هجرت کنید]. قطعاً پاداش پایداران، کامل و بىدریغ عطا خواهد شد».
و به صبر کنندگان مژده که: الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٣﴾ [البقرة: 153]: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از شکیبایی و نماز یاری بجویید [که] بیتردید، الله با شکیبایان است».
و به صبر کنندگان مژده بده که: الله تعالی میفرماید: ﴿وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیّٖ قَٰتَلَ مَعَهُۥ رِبِّیُّونَ کَثِیرٞ فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱسۡتَکَانُواْۗ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلصَّٰبِرِینَ١٤٦﴾ [آل عمران: 146]: «و چه بسیار پیامبرانی که تودههای انبوهی همراهشان نبرد کردند؛ آنان هیچگاه در برابر [سختیها و] آنچه که در راه الله به ایشان رسید سستی نورزیدند و [در مقابل دشمن] درمانده نشدند؛ و الله شکیبایان را دوست دارد».
و به صبر کنندگان مژده بده که: الله تعالی میفرماید: ﴿مَا عِندَکُمۡ یَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖۗ وَلَنَجۡزِیَنَّ ٱلَّذِینَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٩٦﴾ [النحل: 96]: «آنچه نزد شماست، پایان میپذیرد و[لی] آنچه نزد الله است، باقی [و جاوید] است؛ و قطعاً به کسانى که شکیبایى کردهاند، اجرشان را بر اساس نیکوترین [طاعت و] کارى که مىکردند خواهیم داد».
چه کسانی با سختترین مصیبتها روبرو میشوند؟
از همه مردم، پیامبران بیشتر به مصیبتها گرفتار شدهاند و سپس بهترین و بهترینها، هر فرد مؤمنی بر حسب میزان پایبندی به دینش مورد آزمایش قرار میگیرد. به این ترتیب هرکس در دین خود محکمتر و پایبندتر باشد، مصیبتهایش سختتر خواهد بود و هرکس بیشتر مصیبت و مشکل ببیند، پاداش و ثوابش بیشتر و بزرگتر خواهد بود.
آری، پیامبران و صالحان از همه مردم بیشتر مصیبت میبینند، چون اگر اینها با مصیبتها و مشکلات روبرو نشوند، مردم خیال میکنند که در آنها نوعی الوهیت وجود دارد و از طرفی وقتی پیامبران با مصیبت بیشتری روبرو میشوند، صبر کردن در مصیبتها برای مردم آسانتر خواهد شد، چون هرکس بیشتر مصیبت میبیند، بیشتر در پیشگاه پروردگارش التماس مینماید و به پروردگارش نزدیکتر میشود و هرکس به پروردگارش نزدیکتر شود، مصیبتهایش سختتر خواهد بود تا پاداش بزرگ، بزرگتر، بیشتر و کاملتری دریافت نماید.
آری، صبر از بزرگترین نتایج ایمان است؛ زیرا باید با نفس مبارزه کنند و تحمل آن برای افراد سخت است. به سبب اینکه باید جلوی نفس را از خواستههایش بگیرند، از همین زاویه است که صبر نور است و همواره مرد و زن مؤمن با مصیبتها روبرو میشوند تا الله را بدون هیچ گناهی ملاقات میکنند.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا یَأۡتِکُم مَّثَلُ ٱلَّذِینَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِکُمۖ مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ یَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِیبٞ٢١٤﴾ [البقرة: 214]: «[ای مؤمنان،] آیا پنداشتهاید که وارد بهشت میشوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سرِ] پیشینیان شما آمد، بر [سرِ] شما نیامده است؟ دشواری و زیان به آنان رسید و [چنان سختی کشیدند و] به لرزه افتادند که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند گفتند: «یاریِ الله کی فرا خواهد رسید؟» آگاه باشید! بیتردید، یاریِ الله نزدیک است».
2- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ وَأَبِی هُرَیْرَةَ ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا یُصِیبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلا وَصَبٍ، وَلا هَمٍّ وَلا حُزْنٍ، وَلا أَذًى وَلا غَمٍّ، حَتَّى الشَّوْکَةِ یُشَاکُهَا، إِلاَّ کَفَّرَ اللَّهُ بِهَا مِنْ خَطَایَاهُ».[1]
ابوسعید خدری و ابوهریره ب میگویند: پیامبر ج فرمود: «مسلمان دچار هیچگونه خستگی، بیماری، نگرانی، ناراحتی، گرفتاری و غمی نمیشود مگر اینکه الله به وسیلۀ آنها، گناهانش را میبخشد. حتی خاری که به پایش میخلد (باعث کفارۀ گناهانش میشود)».
3- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَا لِعَبْدِی المُؤْمِنِ عِنْدِی جَزَاءٌ، إِذَا قَبَضْتُ صَفِیَّهُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا ثُمَّ احْتَسَبَهُ، إِلَّا الجَنَّةُ».[2]
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمود: «الله میفرماید: هرگاه یکی از عزیزانِ بندهی مؤمنم را در دنیا از او میگیرم و او به امید اجر و ثواب، صبر میکند، نزد من پاداشی جز بهشت ندارد».
4- عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَیُّ النَّاسِ أَشَدُّ بَلَاءً؟ قَالَ: «الأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الأَمْثَلُ فَالأَمْثَلُ، فَیُبْتَلَى الرَّجُلُ عَلَى حَسَبِ دِینِهِ، فَإِنْ کَانَ دِینُهُ صُلْبًا اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ، وَإِنْ کَانَ فِی دِینِهِ رِقَّةٌ ابْتُلِیَ عَلَى حَسَبِ دِینِهِ، فَمَا یَبْرَحُ البَلَاءُ بِالعَبْدِ حَتَّى یَتْرُکَهُ یَمْشِی عَلَى الأَرْضِ مَا عَلَیْهِ خَطِیئَةٌ».[3]
سعد بن ابیوقاص س روایت میکند که گفتم: ای رسول الله! چه کسانی از همهی مردم بیشتر به سختیها گرفتار میشوند؟ فرمود: «پیامبران، و سپس به ترتیبِ شبیهتر بودن به آنها از لحاظ دینداری، افراد به سختیها و مصیبتها گرفتار میشوند و هر فرد به میزان دینداریاش مبتلا به سختیها میشود، اگر در دینداریاش استوار و محکم باشد به سختیهایش افزوده میشود. اما اگر در دینداریاش ضعف داشته باشد از سختیهایش کاسته خواهد شد و بنده(ی مؤمن) همواره به سختیها و مصیبتها مبتلا میشود تا آن که بدون کوچکترین گناهی روی زمین راه میرود».
5- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا یَزَالُ البَلَاءُ بِالمُؤْمِنِ وَالمُؤْمِنَةِ فِی نَفْسِهِ وَوَلَدِهِ وَمَالِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ وَمَا عَلَیْهِ خَطِیئَةٌ».[4]
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «مردان و زنان مؤمن همیشه در جان و فرزند و مال خویش مورد آزمایش الله قرار میگیرند، تا درحالی الله را ملاقات کنند که گناهی بر آنان نمانده باشد».
فرد مؤمن همواره از الله عافیت و سلامتی میخواهد و هرگز گرفتاری و مصیبت نمیخواهد. اما وقتی به مصیبتی گرفتار شود، صبر میکند و از پروردگارش امید پاداش دارد. هرکس صبر کند و بر صبر تمرین نماید، الله به او صبر میدهد و یاریش میکند و از او خشنود میشود و بنده را نیز راضی میگرداند.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُکَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَیۡهِمۡ وَلَا تَکُ فِی ضَیۡقٖ مِّمَّا یَمۡکُرُونَ١٢٧ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِینَ هُم مُّحۡسِنُونَ١٢٨﴾ [النحل: 127-128]: «و [ای پیامبر،] شکیبایی پیشه کن و شکیباییات جز به [یاری و] توفیق الله نیست؛ و بر آنان [= کافران] اندوه مخور و از نیرنگی که میورزند دلتنگ مباش. بیتردید، الله با کسانى است که پرهیزگاری کردند و کسانى که نیکوکارند».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿قُلۡ یَٰعِبَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡۚ لِلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَیۡرِ حِسَابٖ١٠﴾ [الزمر: 10]: «[ای پیامبر،] بگو: ای بندگان باایمانِ من، از پروردگارتان پروا کنید. افرادى که نیکویى مىکنند، [علاوه بر آخرت، در این دنیا نیز] پاداش نیکو دارند. زمین الله گسترده است [پس اگر براى حفظ عقیدۀ خود دچار مشکل شدید، هجرت کنید]. قطعاً پاداش پایداران، کامل و بىدریغ عطا خواهد شد».
3- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَا یَکُونُ عِنْدِی مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ أَدَّخِرَهُ عَنْکُمْ، وَمَنْ یَسْتَعْفِفْ یُعِفَّهُ اللَّهُ، وَمَنْ یَسْتَغْنِ یُغْنِهِ اللَّهُ وَمَنْ یَتَصَبَّرْ یُصَبِّرْهُ اللَّهُ، وَمَا أُعْطِیَ أَحَدٌ عَطَاءً خَیْرًا وَأَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ».[5]
ابوسعید خدرى س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «هر چه نزد من باشد (بین شما تقسیم میکنم و) هرگز آن را ذخیره نمیکنم. ولی هرکس از درخواست کمک خودداری کند، الله او را کمک میکند و هرکس خودش را بینیاز بداند، الله او را بینیاز میگرداند، و هرکس صبر پیشه سازد، الله صبر و شکیبایی نصیبش میکند و به هیچکس نعمتی بهتر و بزرگتر از صبر داده نشده است».
4- عَنْ عَبْدِ اللهِ س قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللهِ ج وَهُوَ یُوعَکُ، فَمَسِسْتُهُ بِیَدِی، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ إِنَّکَ لَتُوعَکُ وَعْکًا شَدِیدًا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَجَلْ إِنِّی أُوعَکُ کَمَا یُوعَکُ رَجُلَانِ مِنْکُمْ» قَالَ: فَقُلْتُ: ذَلِکَ أَنَّ لَکَ أَجْرَیْنِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَجَلْ» ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یُصِیبُهُ أَذًى مِنْ مَرَضٍ، فَمَا سِوَاهُ إِلَّا حَطَّ اللهُ بِهِ سَیِّئَاتِهِ، کَمَا تَحُطُّ الشَّجَرَةُ وَرَقَهَا».[6]
عبدالله بن مسعود س میگوید: نزد رسول الله ج رفتم؛ و او تب داشت. با دستم او را لمس نمودم و گفتم: ای رسول الله! تب شدیدی داری. فرمود: «بله، من به اندازه دو نفر از شما، تب میکنم». گفتم: آیا برای این است که دو پاداش به شما میرسد؟ فرمود: «بله، همینطور است». سپس رسول الله ج فرمود: «هر مسلمانی که با بیماری یا هر چیز دیگری، اذیت و آزار شود، همانگونه که برگ درختان میریزند، الله متعال گناهان این مسلمان را میریزد».
هرکس که الله برایش ارادهی خیر کند، او را به مصیبتهایی گرفتار مینماید که پروردگار و مرگ و توبهاش را به یاد آورَد و اینگونه درجاتش را بالا میبرد و گناهانش را پاک میگرداند و بر ثوابش میافزاید.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلَّا مَا کَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا هُوَ مَوۡلَىٰنَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ٥١﴾ [التوبة: 51]: «بگو: هرگز [مصیبتی] به ما نمیرسد، جز آنچه الله برایمان مقرر کرده است. او [دوست و] کارسازِ ماست و مؤمنان باید بر الله توکل کنند».
2- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَیْرًا یُصِبْ مِنْهُ».[7]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج فرمود: «الله به هرکس اراده خیر داشته باشد، او را گرفتار مصیبت و بلا میسازد».
آری، تمام امور و حالتهای مؤمن برایش خیر است، آسایش و گرفتاری مؤمن احترام و پندی است که از جانب پروردگار به او داده میشود.
1- عَنْ صُهَیْبٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «عَجَبًا لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ، إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ خَیْرٌ، وَلَیْسَ ذَاکَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ، إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ، فَکَانَ خَیْرًا لَهُ، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ، صَبَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ».[8]
صهیب س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «کار مؤمن شگفت آور است؛ زیرا تمام امور برایش خیر است و این جز برای مؤمن، برای کسی دیگر وجود ندارد، وقتی به او خوشی میرسد، شکر میکند [و این شکر] برای او خیر است و چون به او سختی برسد صبر مینماید [و این صبر نیز] برای او خیر است».
2- عَنْ أُمَّ سَلَمَةَ ل قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ تُصِیبُهُ مُصِیبَةٌ، فَیَقُولُ: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ﴾ [البقرة: 156]، اللَّهُمَّ أْجُرْنِی فِی مُصِیبَتِی، وَأَخْلِفْ لِی خَیْرًا مِنْهَا، إِلَّا أَجَرَهُ اللهُ فِی مُصِیبَتِهِ، وَأَخْلَفَ لَهُ خَیْرًا مِنْهَا».[9]
ام سلمه ل میگوید: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «هیچ بندهای نیست که به مصیبتی گرفتار شود و بگوید: "ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمیگردیم؛ یا الله! در مصیبتم به من پاداش بده و عوضی بهتر از آن، به من عنایت کن" مگر اینکه الله تعالى او را به خاطر آن مصیبت پاداش میدهد و بهتر از آن را به او میدهد».
3- عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَا مِنَ النَّاسِ مِنْ مُسْلِمٍ، یُتَوَفَّى لَهُ ثَلاَثٌ لَمْ یَبْلُغُوا الحِنْثَ، إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ إِیَّاهُمْ».[10]
انس س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «هر مسلمانی که سه فرزندِ نابالغش بمیرند، بیتردید الله متعال به لطف رحمت خویش بر فرزندانِ آن شخص، او را وارد بهشت میگرداند».
انواع صبر مشروع
صبر بر ادامه طاعات و عبادات .. صبر در خودداری از معاصی و گناهان .. صبر در مقدرات دردناک الهی.
هرکس در این سه حالت به خاطر رضای الله صبر کند، صابر حقیقی است و هرکس شرایط را کامل رعایت نماید، از پروردگار کریم خود پاداش بزرگی دریافت خواهد نمود.
اول: صبر خالصانه برای رضای الله باشد؛ الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ وَیَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّیِّئَةَ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ٢٢﴾ [الرعد: 22]: «و کسانی که برای کسب خشنودی پروردگارشان شکیبایی کردهاند و نماز بر پا داشتهاند و از آنچه به آنان روزی دادهایم، پنهان و آشکارا انفاق کردهاند و بدی را با نیکی میزدایند. آنانند که فَرجامی نیک خواهند داشت».
دوم: از مشکلات و گرفتاریهایش به مردم شکایت نکند بلکه فقط به الله شکایت نماید: الله تعالی میفرماید: ﴿قَالَ إِنَّمَآ أَشۡکُواْ بَثِّی وَحُزۡنِیٓ إِلَى ٱللَّهِ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٨٦﴾ [یوسف: 86]: «[یعقوب] گفت: من از درد و اندوه خویش به [درگاه] الله مینالم و از [لطف و بزرگیِ] الله چیزهای میدانم که شما نمیدانید».
سوم: صبر باید در وقت خودش که همان ابتدای مصیبت است، باشد نه بعد از گذشت زمان مصیبت.
عَنْ أَنَسَ بْنَ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الْأُولَى».[11]
انس بن مالک س میگوید: پیامبر ج فرمود: «صبر، آن است که در آغاز مصیبت باشد».
هرگاه مؤمن به مصیبتی گرفتار شود، برای به دست آوردن پاداش بزرگ آن، صبر میکند و پروردگارش را ستایش مینماید و اگر بخواهد که مصیبت و مشکلش حل شود فقط از الله میخواهد که آن را حل کند و به الله شکایت میکند و در پیشگاه او تعالی التماس و زاری مینماید که آن را برطرف گرداند و این با دعا که الله آن را دوست دارد ممکن میشود، چون در دعا توحید خالصانه، صداقت مجبوری به درگاه الله و اجابت نزدیک است. الله تعالی میفرماید: ﴿۞وَأَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَکَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِینَ٨٤﴾ [الأنبیاء: 83-84]: «و ایوب را [یاد کن] آنگاه که پروردگارش را [چنین] ندا داد: «رنج [و بیماری] به من رسیده است و تو مهربانترینِ مهربانانی». ما [دعای] او را اجابت کردیم و رنجی را که به او رسیده بود برطرف ساختیم و خانوادهاش و [نیز تعدادی] همانندشان را به همراه آنان به وی بازگرداندیم [تا] رحمتی از جانب ما و پندی برای عبادتکنندگان باشد».
باید دانست که گریهی مباح و اندوهِ جایز، این است که با اشک چشم و نرمی دل، بدون ناراحتی از مقدرات الهی باشد و این نوع گریه را کاملترین بندگان، پیامبر ما، محمد ج داشته است.
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «وُلِدَ لِی اللَّیْلَةَ غُلَامٌ، فَسَمَّیْتُهُ بِاسْمِ أَبِی إِبْرَاهِیمَ» ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى أُمِّ سَیْفٍ، امْرَأَةِ قَیْنٍ یُقَالُ لَهُ أَبُو سَیْفٍ، فَانْطَلَقَ یَأْتِیهِ وَاتَّبَعْتُهُ، فَانْتَهَیْنَا إِلَى أَبِی سَیْفٍ وَهُوَ یَنْفُخُ بِکِیرِهِ، قَدِ امْتَلَأَ الْبَیْتُ دُخَانًا، فَأَسْرَعْتُ الْمَشْیَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللهِ ج، فَقُلْتُ: یَا أَبَا سَیْفٍ أَمْسِکْ، جَاءَ رَسُولُ اللهِ ج، فَأَمْسَکَ فَدَعَا النَّبِیُّ ج بِالصَّبِیِّ، فَضَمَّهُ إِلَیْهِ، وَقَالَ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ یَقُولَ، فَقَالَ أَنَسٌ: لَقَدْ رَأَیْتُهُ وَهُوَ یَکِیدُ بِنَفْسِهِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللهِ ج، فَدَمَعَتْ عَیْنَا رَسُولِ اللهِ ج فَقَالَ: «تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَیَحْزَنُ الْقَلْبُ، وَلَا نَقُولُ إِلَّا مَا یَرْضَى رَبَّنَا، وَاللهِ یَا إِبْرَاهِیمُ إِنَّا بِکَ لَمَحْزُونُونَ».[12]
انس ابن مالک س میگوید: رسول الله ج فرمود: «دیشب پسرم متولد شد و او را به اسم پدرم ابراهیم، نامگزاری کردم». (انس س میگوید:) رسول الله ج او را [براى شیر دادن به] ام سیف سپرد که همسر آهنگرى به نام "ابو سیف" بود. روزى پیامبر ج برای دیدن او به راه افتاد و من هم از پى او رفتم. وقتی نزدیک ابو سیف رسیدیم، مشغول دمیدن در کورهاش بود و تمام خانه را دود گرفته بود. من زودتر از پیامبر ج خود را به ابو سیف رساندم و گفتم دست نگهدار، رسول الله ج آمد و او دست نگه داشت و پیامبر ج کودک را خواست و در آغوش گرفت و چیزهایی که میخواست بگوید گفت. انس س میگوید: [بار دیگر که با پیامبر ج رفتم] دیدم که ابراهیم جلوی پیامبر جان میداد و اشک از چشمان رسول الله ج سرازیر شد و فرمود: «چشمها اشک میریزد و دل اندوهگین است ولی ما سخنی که موجب ناخوشنودی الله شود به زبان نخواهیم آورد. سوگند به الله که ما به خاطر از دست دادن تو، ای ابراهیم! غمگین هستیم».
اسباب تقویت صبر انسان بر مصیبتها
رعایت امور ذیل در صبر بر مصیبتِ از دست دادن فرزندان، خانواده، خویشاوندان و دیگر چیزها، کمک میکند:
آگاهی داشتن به اینکه مصیبت وارده از پیش در تقدیر الهی تعیین شده است و ناگزیر باید اتفاق میافتاد. و یقین داشتن به اینکه الله با صبر کنندگان است و الله صبرکنندگان را دوست دارد.
از پاداش صبر بر مصیبت اطلاع داشتن و دانستن اینکه فرد مسلمان با صبر در مصیبت ثواب بزرگی به دست میآورد.
آگاه بودن از حق الله در مصیبت با صبر، راضی بودن به قضای الهی، ستایش الله، امید دریافت ثواب داشتن و «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» گفتن.
مسلمانی که به مصیبتی گرفتار شده است، بداند که پروردگارش در دادن این مصیبت به او راضی بوده است و برای بنده الزامی است که به آنچه مولایش برای وی میپسندد، راضی باشد.
و یقین داشتن به اینکه مصیبت وارده با بخشش گناهان یا بالا رفتن درجات یا خالص شدن در عقیده توحید، برایش سودمند است.
یقین داشتن به اینکه مصیبت وارده برایش داروی سودمندی است، پس باید صبر کند و امید پاداش داشته باشد.
یقین داشتن به اینکه مصیبت وارده برای نابودی وی نیامده بلکه آمده تا صبر او را امتحان کند که آیا صلاحیت این را دارد که از اولیا و دوستان الله باشد یا خیر.
و به یقین بداند که عاقبت مصیبت وارده، دارویی از عافیت و شفا است که عقیده توحید وی را خالص میگرداند تا جایی که بدون آن چنین چیزی ممکن نیست.
و به یقین بداند که الله بندهاش را با خوشیها و فراهم نمودن امکانات رفاهی و مشکلات و مصیبتها پرورش میدهد تا او را بندهی خالص در همه وقت و همه جا بگرداند.
و به یقین بداند که دنیا بهشت نعمتها و سرای ماندن نیست بلکه محل عبور از تکالیف و آزمایشهاست که تحت هیچ شرایطی برای بنده پایدار نیست و آخرت است که سرای ماندن میباشد.
اقتدای به صبر کنندگان و ثابت قدمان از پیامبران و صالحان و آنچه از انواع آزمایشها و مصیبتها تحمل کردهاند.
فرد مؤمن از الله استعانت و یاری بخواهد که به او صبر بدهد، مشکلاتش را بر طرف نماید و مصیبتش را جبران کند.
فرد مؤمن مصیبت را کوچک بشمارد و به یقین بداند که الله میتواند مصیبتی بزرگتر از این به او بدهد. و الله مصیبتش را در دنیا قرار داده است نه در دین و این مشکل در دنیا است نه در آخرت.
و یقین داشته باشد که یاری الله و حل مشکل و بر طرف شدن مصیبت نزدیک است و عاقبت خوب و نیکو خواهد بود و الله چیز بهتری از آنچه از دست داده است را به او خواهد داد، چون الله پاداش کسانی را که اعمال نیک انجام میدهند، هرگز ضایع نخواهد کرد.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ وَلَا یَسۡتَخِفَّنَّکَ ٱلَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ٦٠﴾ [الروم: 60]: «[ای پیامبر، بر آزار و تکذیبِ مشرکان] شکیبا باش [که] قطعاً وعدۀ [یاریِ] الله، حق است؛ و مبادا کسانی که [به رستاخیز] باور ندارند، تو را از شکیبایی بازدارند».
2- الله تعالی میفرماید: ﴿فَإِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِینَ٣٤ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَٱلصَّٰبِرِینَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ وَٱلۡمُقِیمِی ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣٥﴾ [الحج: 34-35]: «معبود شما، معبود یگانه است. [همه] در برابر او تسلیم باشید؛ و [ای پیامبر، خیر دنیا و آخرت را] به فروتنان بشارت بده. [همان] کسانی که چون نام الله برده شود، دلهایشان میترسد و [کسانی که] در برابر مصیبتهایی که به آنان میرسد شکیبا هستند و کسانی که نمازگزارند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق میکنند».
3- الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٣﴾ [البقرة: 153]: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از شکیبایی و نماز یاری بجویید [که] بیتردید، الله با شکیبایان است».
4- الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٢٠٠﴾ [آل عمران: 200]: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، [بر تکالیف دینی و رنجهای دنیوی] شکیبایی ورزید و [در برابر دشمنان] پایدار باشید و پرهیزگاری پیشه کنید؛ باشد که رستگار شوید».
انسان پله پله مراحل زندگی را طی میکند و همواره از حالتی به حالت دیگر، در وضعیتهای زمانی یا مکانی یا بدنی یا قلبی، تغییر وضعیت میدهد.
1- حالتهای زمانی بر انسان از امنیت به ترس، از سلامتی به بیماری، از صلح به جنگ، از سرسبزی (فراوانی نعمت در سالهای پرباران) به خشکسالی و از خوشحالی به غم و اندوه در حال تغییر است.
2- در وضعیتهای مکانی، هر روز انسان از منزلی به منزلی دیگر، از جایی به جای دیگر، از شکم مادر به دنیا و از دنیا به قبر و از قبر به محشر، در حال تغییر وضعیت است تا آن که سرانجام به سرای آخرت در بهشت یا دوزخ میرود.
3- از نگاه وضعیت بدنی، انسان مراحل و حالتهایی را طی میکند؛ نطفه است، سپس به خون بسته و سپس به تکه گوشتی و در پی آن به کودکی تبدیل میشود و سپس جوان میشود و پیر میگردد و میمیرد.
4- حالتهای قلب شگفت انگیز است؛ گاهی با الله در ارتباط است و گاهی به دنیا وابسته میشود و گاهی در پی اموال است و گاهی در پی زنان و قصرها و.... اما بزرگترین و مهمترین حالت قلب این است که وابسته به الله باشد و از دنیا برای محقق نمودن هرچه بهتر عبادت و بندگی کردن الله استفاده نماید.
این وضع، بزرگترین ومهمترین این چهار حالت قلب است، بنابراین باید هرکس قلب خود را کنترل کند تا آن را از ارتباط به غیر الله، محفوظ و پاک نگه دارد و به ذکر الله و اطاعت و عبادت الله مشغولش بدارد.
مرگ: با جدا شدن روح از بدن، زندگی دنیوی پایان مییابد.
واقعیت این است که باقی ماندن فقط مختص الله است و بس، و الله مرگ و نابود شدن را برای همه مخلوقات نوشته است.
تردیدی نیست که هرچه عمر انسان طولانی باشد باید بمیرد و از سرای عمل و تلاش، به سرای مجازات برود و قبر اولین منزل آخرت است.
1- الله تعالى میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِی تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِیکُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٨﴾ [الجمعة: 8]: «[ای پیامبر،] بگو: آن مرگی که از آن فرار میکنید، یقیناً به شما خواهد رسید؛ سپس به سوی [الله، آن] دانای غیب و آشکار بازگردانده میشوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میسازد».
2- و الله تعالى میفرماید: ﴿کُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوۡنَ أُجُورَکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۖ فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ١٨٥﴾ [آل عمران: 185]: «هر کسی چشندۀ [طعم] مرگ است و یقیناً روز قیامت پاداشهایتان را به صورت کامل دریافت خواهید کرد؛ پس هر که را از آتش دور دارند و در بهشت درآورند، قطعاً رستگار شده است؛ و زندگی دنیا چیزی جز مایۀ فریب نیست».
3- و الله تعالى میفرماید: ﴿کُلُّ مَنۡ عَلَیۡهَا فَانٖ٢٦ وَیَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّکَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِکۡرَامِ٢٧﴾ [الرحمن: 26-27]: «هر چه روی زمین است، فناپذیر است و [تنها ذات جاوید و] روی پروردگار باشکوه و ارجمندت باقی خواهد ماند».
4- و الله تعالى میفرماید: ﴿أَیۡنَمَا تَکُونُواْ یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ کُنتُمۡ فِی بُرُوجٖ مُّشَیَّدَةٖ﴾ [النساء: 78]: «هر کجا باشید، مرگ شما را درمییابد؛ هر چند که در برجهای استوار باشید...».
بر فرد بیمار واجب است که به تقدیر و قضای الهی ایمان داشته باشد و بر آنچه برایش مقدر شده است، صبر کند و به پروردگارش گمان نیک داشته باشد و آرزوی مرگ نکند، حقوق الله و حقوق مردم را ادا نماید، وصیت نامهاش را بنویسد و مستحب است که تا یک سوم مالش را برای خویشاوندانی که از او ارث نمیبرند، سفارش کند البته اگر کمتر از یک سوم را سفارش کند بهتر است و با داروها و درمانهای مباح بیماریش را درمان کند و شفا را از الله بخواهد.
عیادت بیمار سنت است و در حین عیادت او را به توبه، وصیت کردن، مراجعه نمودن به پزشک مسلمان نه کافر - مگر در صورت نیاز و مجبور شدن-، سفارش و نصیحت کند.
و سنت است که بیمار به پروردگارش شکایت کند، البته میتواند - بدون ابراز ناراحتی و عدم تسلیم تقدیر بودن- از وضع بیماری خود به دیگران بگوید.
بیماری که امید به زندگی ندارد و یقین دارد که میمیرد دعای ذیل را بخواند:
عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: سَمِعَتْ رَسُولَ اللهِ ج قَبْلَ أَنْ یَمُوتَ وَهُوَ مُسْنِدٌ إِلَى صَدْرِهَا وَأَصْغَتْ إِلَیْهِ وَهُوَ یَقُولُ: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَأَلْحِقْنِی بِالرَّفِیقِ».[13]
عایشه ل روایت میکند: قبل از اینکه رسول الله ج فوت کند، پشتش را به عایشه تکیه داده بود و وی کاملاً گوش فرا میداد که فرمود: «یا الله! مرا ببخش و بر من رحم کن و مرا به دوستانم (انبیا) ملحق بگردان».
عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لاَ یَتَمَنَّیَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمُ المَوْتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِهِ، فَإِنْ کَانَ لاَ بُدَّ مُتَمَنِّیًا لِلْمَوْتِ فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ أَحْیِنِی مَا کَانَتِ الحَیَاةُ خَیْرًا لِی، وَتَوَفَّنِی إِذَا کَانَتِ الوَفَاةُ خَیْرًا لِی».[14]
انس س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «هیچ یک از شما به خاطر مصیبت یا زیانی که به او میرسد، آرزوی مرگ نکند؛ اما اگر چارهی دیگری ندارد، بگوید: یا الله! تا زمانیکه زندگی به نفعِ من است، مرا زنده نگه دار و آنگاه که مرگ، به نفعِ من است، مرا بمیران».
بر فرد مسلمان واجب است که همواره برای مرگ آماده باشد و به کثرت از مرگ و مردن یاد کند. آمادگی برای مرگ به این صورت است که از گناهان توبه کند، آخرت را بر دنیا ترجیح دهد، حقوقی که به گردن اوست پرداخت نماید، با انواع عبادتها مطیع الله تعالی باشد و از حرامها دوری کند.
از حقوق فرد مسلمان بر مسلمان دیگر این است که هرگاه بیمار شد به عیادت وی برود و چون بمیرد در تشییع جنازهاش شرکت کند. برای کسانیکه در هنگام احتضار –مرگ- فرد بیمار حضور دارند، سنت است که گفتن «لا إله إلا الله» را به او با تکرار این کلمه تلقین کنند و برایش دعای خیر کنند و در حضورش جز خیر نگویند.
برای فرد مسلمان ایرادی ندارد که به عیادت بیمار کافر درحال مرگ برود و به او بگوید: «لا إله إلا الله» بگو.
1- میت هنگام مرگ به «لا اله الا الله و محمد رسول الله» گواهی دهد.
2- مؤمن با عرق پیشانی بمیرد.
3- شهید شدن یا مردن در راه الله.
4- مردن در هنگام نگهبانی از مرزهای اسلامی.
5- مردن در دفاع از جان یا مال یا خانواده.
6- مردن با بیماری ذات الجنب، یا بیماری سل.
7- مردن با طاعون یا بیماریهای داخلی شکم یا مرگ با غرق شدن یا سوختن یا زیر آوار ماندن.
8- زن در هنگام تولد فرزند و مانند این بمیرد.
9- مردن در هنگام انجام عمل صالح.
همه این نشانههای حسن خاتمه، در احادیث صحیح ثابت است.
بر فرد مسلمان واجب است که همواره مرگ را به یاد داشته باشد نه فقط به خاطر جدا شدن از خانواده، دوستان و لذتهای دنیا... که این نگاهی کوتهبینانه است؛ بلکه به خاطر اینکه با مرگ از انجام اعمال نیک و کاشت برای آخرت محروم میشود.
آری، با این نگاه به مرگ است که فرد مسلمان خودش را هرچه بیشتر و بهتر برای آخرت آماده میکند و برای آخرت بیشتر عمل انجام میدهد. اگر به دنیا نگاه اول را داشته باشد برایش هنگام مرگ موجب افسوس و پشیمانی هرچه بیشتر میشود. و هرگاه الله بخواهد بندهای را در سرزمینی قبض روح کند، برایش در آنجا نیازی مقدر میکند (تا به آن جا برود و در آن جا خواهد مرد).
بر فرد مسلمان واجب است که در هنگام مرگ به الله تعالى گمان نیک داشته باشد، چون پیامبر ج میفرماید: «لَا یَمُوتَنَّ أَحَدُکُمْ إِلَّا وَهُوَ یُحْسِنُ الظَّنَّ بِاللهِ عَزَّ وَجَلَّ»[15]: «هیچ کسى از شما نمیرد مگر اینکه به الله گمان نیک داشته باشد».
مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیجگاه، کج شدن بینی، افتادن دستها، شل و ول شدن پاها، سفید شدن چشمان و سرد شدن بدن و قطع نفس (جدا شدن روح از بدن) فهمیده میشود.
اموری که بعد از وفات فرد مسلمان لازم است
1- وقتی فرد مسلمان وفات کند، سنت است که چشمانش را ببندند و در هنگام بستن چشمهایش این طور دعا کنند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِفُلَانٍ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِی الْمَهْدِیِّینَ، وَاخْلُفْهُ فِی عَقِبِهِ فِی الْغَابِرِینَ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ، وَافْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ، وَنَوِّرْ لَهُ فِیهِ»[16]: «یا الله! گناهان فلانی را بیامرز و درجهاش را در میان بندگان هدایت یافتهات (در بهشت)، بلند بگردان و خود حامی بازماندگانش باش و ما و او را بیامرز ای پروردگار جهانیان! و قبرش را فراخ و نورانی بگردان».
سپس با پارچهای ریشش را ببندد و مفاصلش را به آرامی راست نماید و او را از زمین بلند کند و لباسهایش را درآورد و تمام بدنش را با پارچهای بپوشاند و سپس غسل دهد.
2- سنت است که در پرداخت قرضها و عمل به وصیتش مبادرت ورزند و هرچه سریعتر جنازهاش را آماده نمایند و برایش نماز بخوانند و او را در همان شهری که وفات کرده است، دفن کنند. البته برای کسانیکه بعد از مرگ میآیند و .. جایز است که صورتش را نگاه کنند، ببوسند و آرام و بدون سر و صدا گریه کنند.
باید توجه داشته باشند که واجب است حقوق الله را که به گردن میت است مانند زکات، نذر، کفاره و حج از طرف وی پرداخت کنند، این کار را قبل از تقسیم مال ترکه بین وارثان و پرداخت قرضهایش بکنند، چون ادای حقوق الله سزاوارتر است. و جان فرد مؤمن معلق به قرضش است تا از طرف او پرداخت کنند.
بر زن میت واجب است که تا چهار ماه و ده روز از آرایش کردن خودداری کند. و نیز بر زن جایز است که به خاطر وفات فرزندش یا کسی دیگر از نزدیکان تا سه روز از آرایش کردن خودداری کند.
الله تعالى میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ یُتَوَفَّوۡنَ مِنکُمۡ وَیَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا یَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗا﴾ [البقرة: 234]: «و افرادی از شما که میمیرند و همسرانی [غیرباردار از خود] باقی میگذارند، [آن زنان برای ازدواج مجدد] باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند [و عده نگه دارند]».
بر خویشاوندان میت و .. حرام است که بر میت نوحه بخوانند. و باید دانست که نوحه امری فراتر از گریه کردن است و میت با نوحه و گریههای با آواز بلندی که بر وی میشود در قبرش عذاب میکشد. در هنگام مصیبت، زدن به صورت، دریدن و پاره کردن گریبان و لباس، تراشیدن سر و گذاشتن موی بلند حرام است.
حکم اعلام مرگ فرد مسلمان در میان مردم
سنت است که در میان مردم اعلام کنند که فلانی فوت کرده است تا بیایند و در نماز جنازه و دفنش شرکت کنند.
باید توجه داشت که اعلام خبر مرگ میت با فخر فروشی، مباهات، ریاکاری و.... حرام است.
بر خویشاوندان میت و .. واجب است که وقتی از مرگش خبر میشوند، صبر پیشه کنند و سنت است که به تقدیر الهی راضی باشند و نیت دریافت پاداش داشته باشند و «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» بگویند.
1- عَنْ أُمَّ سَلَمَةَ ل قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ تُصِیبُهُ مُصِیبَةٌ، فَیَقُولُ: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ﴾ [البقرة: 156]، اللَّهُمَّ أْجُرْنِی فِی مُصِیبَتِی، وَأَخْلِفْ لِی خَیْرًا مِنْهَا، إِلَّا أَجَرَهُ اللهُ فِی مُصِیبَتِهِ، وَأَخْلَفَ لَهُ خَیْرًا مِنْهَا».[17]
ام سلمه ل میگوید: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «هیچ بندهای نیست که به مصیبتی گرفتار شود و بگوید: "ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمیگردیم؛ یا الله! در مصیبتم به من پاداش بده و عوضی بهتر از آن، به من عنایت کن" مگر اینکه الله تعالى او را به خاطر آن مصیبت پاداش میدهد و بهتر از آن را به او میدهد».
2- عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَا مِنَ النَّاسِ مِنْ مُسْلِمٍ، یُتَوَفَّى لَهُ ثَلاَثٌ لَمْ یَبْلُغُوا الحِنْثَ، إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ إِیَّاهُمْ».[18]
انس س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «هر مسلمانی که سه فرزندِ نابالغش بمیرند، بیتردید الله متعال به لطف رحمت خویش بر فرزندانِ آن شخص، او را وارد بهشت میگرداند».
صبر این است که فرد از سر و صدا کردن و شکایت نمودن خودداری کند و از کارهای حرام مانند به سر و صورت زدن و پاره کردن لباس و .... پرهیز نماید.
در صورت نیاز برای روشن شدن علت مرگ، جهتِ رسیدگی به شکایتها در دادگاه یا تشخیص بیماریهای واگیر مثل وبا و.... کالبد شکافی جایز است، چون در این کار مصلحتهایی وجود دارد که به امنیت، عدالت، حفظ امت از بیماریهای خطرناک فراگیر و ... کمک میکند. البته باید از کالبد شکافی برای آموزش و تدریس خودداری شود، چون فرد مسلمان در حال زندگی و مرگ احترام و عزت خاصی دارد، در نتیجه برای این کار جنازهی فرد غیر مسلمانی را کالبد شکافی کنند و کالبد شکافی جسد فرد مسلمان جز در هنگام ضرورت و با شرایط خاص، جایز نیست.
1- سنت است که میت را آگاهترین فرد به احکام غسل، غسل دهد و اگر برای رضای الله و با پردهپوشی و راز نگهداری غسل دهد، و در صورتی که چیز ناپسندی از جنازه دید به کسی نگوید، غسل میت ثواب و اجر بزرگی دارد.
2- برای غسل میت مرد، در صورتی که اختلاف داشته باشند، بهتر است اول همان فردی او را غسل دهد که خود میت وصیت کرده است. سپس پدرش، بعد از پدر، پدر بزرگش و سپس به ترتیب هرکس از عصبه و دیگر خویشاوندان در خویشاوندی به فرد نزدیکتر است، او را غسل دهند.
و میت زن را نیز اول همان کسی غسل دهد که وصیت کرده است، سپس مادرش و مادر بزرگش و به ترتیب هرکس در خویشاوندی به میت نزدیکتر است و.... غسل دهند.
هریک از زن و شوهر میتوانند دیگری را غسل دهند.
برای غسل میت مذکر باشد یا مؤنث، شستن یکبار که تمام بدن را بشویند کفایت میکند.
برای غسل میت، فقط غسل دهنده و کسیکه او را در شستشو کمک میکند، حضور داشته باشند و مکروه است که کسی دیگر در آنجا حضور داشته باشد.
1- اگر جمعی از مسلمانان و کفار با هم در آتشسوزی و.... بسوزند طوری که قابل شناسایی نباشند، همه را غسل دهند و کفن کنند و بر آنان نماز جنازه بخوانند و همه را به نیت مسلمانانی که بینشان هستند، دفن کنند.
2- در صورتی که شستشوی جسد میت به دلیل سوختن یا تکه تکه شدن و یا.... مشکل باشد یا آب نباشد، بدون غسل، وضو و تیمم فرد را کفن کنند و بر وی نماز بخوانند. در صورت ضرورت و به دست نیامدن تمام جسد میت، نماز جنازه خواندن بر برخی از قسمتهای بدن میت، مثل دست، پا و.... درست است.
برای مرد و زن جایز است که میت هفت ساله را، برابر است که مذکر یا مؤنث باشد، غسل دهند. اما اگر زنی در بین مردان نامحرم بمیرد و یا مردی در بین زنان نامحرم بمیرد یا به هر دلیلی غسل و شستشوی جسد میت امکانپذیر نباشد، بر میت نماز جنازه بخوانند و بدون غسل دفن کنند.
شهید میدان جنگِ در راه الله غسل داده نشود، اما دیگر انواع شهدا را غسل دهند.
برای فرد مسلمان حرام است که کافری را غسل دهد یا کفن کند یا بر او نماز بخواند یا در تشییع جنازه یا دفنش شرکت نماید، اگر میت کافری بود که خویشاوند یا کسی را برای دفن نداشت، فرد مسلمان میتواند او را در چالهای زیر خاک نماید و برای خویشاوندان فرد مشرک و کسی از مسلمانان جایز نیست که در تشییع جنازهاش شرکت نمایند.
وقتی خواستند میت را غسل دهند او را بر تخت مخصوص شستن مردگان بگذارند و عورتش را بپوشانند و لباسهایش را درآورند سپس سرش را تا نزدیک به حالت نشسته بلند کنند و شکمش را به آرامی فشار دهند و آب زیادی بر وی بریزند و سپس غسل دهنده دستش را با پارچه یا دستکش بپوشد و تمیزش کند.
سپس با نیت غسل، شستنش را شروع کنند، بعد از آن پارچهای دیگر بر دستش بپوشد ابتدا با وضوی مستحبی مانند وضوی نماز، او را وضو بدهند، با این تفاوت که در دهان و بینیاش آب نریزند اما با انگشتان خیس، دهان و بینیاش را تمیز کنند. سپس با آب و سدر یا صابون تمام بدنش را بشویند و شستن را از سر و ریش شروع نمایند و سمت راستش را از گردن تا به قدم بشویند و سپس سمت چپش را بشویند. سپس میت را به سمت چپ خوابانده و سمت راست پشتش را بشویند و سپس میت را به سمت راست خوابانده و سمت چپ پشتش را بشویند. سپس بار دوم و سوم نیز به همین صورت تمام بدنش را بشویند. اگر بدنش، با سه بار تمیز نشد، بیشتر بشویند تا تمیز و پاکیزه شود. البته شمار شستن میت فرد باشد. در آخرین باری که میشویند کافور یا چیز خوشبوی دیگر به آب اضافه کنند. اگر سبیلها یا ناخنهایش بلند باشد، کوتاه کنند و سپس جسدش را با پارچهای خشک نمایند.
موهای زن را به سه قسمت کنند و پشت سرش قرار دهند.
و اگر از میت پس از غسل چیزی خارج شد، همانجا را بشویند و دوباره او را وضو بدهند و همانجا پنبه بگذارند.
واجب است که میت را از مال خودش کفن کنند. اگر مالی نداشت از مال کسی از خویشاوندان اصلی یا فرعی، او را کفن کنند که مخارجش بر گردن اوست.
سنت است که مرد را در سه پارچه سفید نو که با بخور خوشبو شده باشد، کفن کنند و جسدش را در پارچههای خوشبو بپیچانند به این صورت که میت را رو به آسمان بر روی پارچههای آماده کفن میگذارند و پنبهای را با حنوط (مادهای خوشبو) آغشته نموده و در شکاف باسن قرار میدهند و بالای آن پارچهای مانند شلواری کوچک ببندند که عورتش پوشیده شود و باقی بدنش را خوشبو کنند.
سپس سمت چپ کفن را بر راست بپیچانند و بعد از آن سمت راست بر سمت چپ روی آن بپیچانند و لایه دیگر کفن را نیز به همین صورت و لایهی سوم را نیز به همین شکل بپیچانند.
و اگر پارچه اضافه بود، قسمت اضافه را به سمت سرش و اگر زیادتر بود در قسمت پاها و سر قرار دهند.
سپس برای اینکه کفن باز نشود با نخ یا تکهای از پارچهای که از طول کفن قیچی میکنند، کمر و پاهای میت را ببندند و در قبر که گذاشتند باز کنند.
در کفن، زن مثل مرد است اما کودک را در یک پارچه کفن کنند و جایز است که در سه پارچه کفن نمایند.
عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج کُفِّنَ فِی ثَلاَثَةِ أَثْوَابٍ یَمَانِیَةٍ بِیضٍ، سَحُولِیَّةٍ مِنْ کُرْسُفٍ لَیْسَ فِیهِنَّ قَمِیصٌ وَلاَ عِمَامَةٌ.[19]
عایشه ل میگوید: رسول الله ج در سه قطعه پارچه کتانی یمنی سفید که در آنها پیراهن و عمامه وجود نداشت، کفن گردید.
واجب است که میت را در یک پارچه که تمام بدنش را بپوشاند، کفن کنند. و در سه پارچه کفن کردن سنت است.
شهید میدان جنگ در راه الله را با لباسهایی که در آنها به شهادت رسیده، بدون آن که غسل دهند، دفن کنند و مستحب است که او را با یک تکه پارچه یا بیشتر روی لباسهایش کفن نمایند اگر نیاز به پوشش بیشتر داشت.
کفن مُحْرِم (فردی که در حال احرام مرده است)
فردی را که در لباس احرام بمیرد با آب و سدر یا صابون، بدون آن که خوشبویی دیگری اضافه کنند، غسل دهند و لباس دوخته شدهای به تنش نکنند و اگر مرد باشد، سرش را نپوشند، چون روز قیامت لبیک گویان برانگیخته خواهد شد و باقی ماندهی مناسکش را از طرفش به جای نیاورند و او را در همان دو لباس احرامش کفن کنند.
وقتی بچهی چهار ماهه سقط شود، او را غسل دهند، کفن کنند و بر او نماز بخوانند.
اگر پس از کفن کردن نجاستی از میت خارج شد لازم نیست که دوبار او را غسل و وضو دهند، چون در این کار مشقت وجود دارد.
شرکت در نماز جنازه و همراهی نمودن جنازه فواید زیادی دارد که مهمترین آنها به شرح ذیل است:
ادای حق میت با نماز خواندن بر وی، سفارش و دعا برای میت، ادای حق خانواده، تسلی دادن خانواده میت در مصیبت وارده بر آنها، به دست آوردن پاداش و ثواب بزرگ برای تشییع کنندگان، درس و پند گرفتن با دیدن جنازه، قبرها و....
نماز جنازه فرض کفایه است که موجب اضافه شدن ثواب و پاداش نمازگزاران میگردد و برای میت شفاعت است.
مستحب است که شمار حاضران در نماز جنازه بیشتر باشد و هرچه نمازگزاران بیشتر و با تقواتر باشند، بهتر است.
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ رَجُلٍ مُسْلِمٍ یَمُوتُ، فَیَقُومُ عَلَى جَنَازَتِهِ أَرْبَعُونَ رَجُلًا، لَا یُشْرِکُونَ بِاللهِ شَیْئًا، إِلَّا شَفَّعَهُمُ اللهُ فِیهِ».[20]
از ابن عباس ب روایت شده است که از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: «هر مسلمانی بمیرد و چهل نفر مسلمانی که به الله شرک نورزیده باشند، بر جنازهاش نماز بخوانند، الله شفاعت (دعای) آنها را در حق او قبول خواهد نمود».
1- هرکس میخواهد در نماز جنازه شرکت کند، وضو گیرد و رو به قبله بایستد و جنازه را جلوی امام در سمت قبله بگذارند.
2- سنت است که امام در برابر سر میت مرد و برابر کمر میت زن بایستد و چهار تکبیر بگوید و گاهی پنج یا شش یا هفت یا نه تکبیر بگوید. به ویژه برای علما و افراد با ایمان نیکوکار و با تقوا و کسانیکه در خدمت به اسلام و مسلمین سابقهی درخشانی دارند، بیشتر از چهار تکبیر بگوید و برای زنده نگه داشتن سنت هرگاه به یکی از موارد فوق عمل کند.
3- با تکبیر اول دستها را تا برابر شانهها یا گوشها بلند کند و سپس دست راست را بر روی دست چپ، بر سینه بگذارد و سپس بدون دعای استفتاح اعوذ بالله و بسم الله و سوره فاتحه را آهسته بخواند و گاهی همراه آن سورهای دیگری بخواند.
4- در تکبیر دوم، بگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إبْرَاهِیمَ، وَعَلَى آلِ إبْرَاهِیمَ، إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إبْرَاهِیمَ، وَعَلَى آلِ إبْرَاهِیمَ، إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».[21]
«یا الله! بر محمد و خاندان و پیروانش درود بفرست؛ همانگونه که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادی. همانا تو، ستوده و بزرگ و قدرتمندی. یا الله! بر محمد و خاندان و پیروانش برکت عنایت کن؛ همانگونه که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم برکت دادی. همانا تو، ستوده و بزرگ و قدرتمندی».
5- سپس تکبیر سوم را بگوید و این دعا و یا یکی دیگر از دعاهایی را که از رسول الله ج ثابت است با اخلاص بخواند:
1- «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَمَیِّتِنَا، وَشَاهِدِنَا وَغَائِبِنَا، وَصَغِیرِنَا وَکَبِیرِنَا، وَذَکَرِنَا وَأُنْثَانَا، اللَّهُمَّ مَنْ أَحْیَیْتَهُ مِنَّا فَأَحْیِهِ عَلَى الإسْلَامِ، وَمَنْ تَوَفَّیْتَهُ مِنَّا فَتَوَفَّهُ عَلَى الإیمَانِ، اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ، وَلَا تُضِلَّنَا بَعْدَهُ»:[22] «یا الله! زنده ما و مردهی ما، حاضر ما و غایب ما، کوچک ما و بزرگ ما، مرد ما و زن ما را بیامرز؛ یا الله! هرکس از ما را که زنده نگه داشتی بر اسلام زنده نگه دار و هرکس از ما را که میمیرانی، بر ایمان بمیران؛ یا الله! ما را از پاداشِ - نماز خواندن بر- او (یا از اجر شکیبایی بر فراقش) محروم نکن و بعد از او ما را گمراه مگردان».
2- «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ، وَأَکْرِمْ نُزُلَهُ، وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ، وَاغْسِلْهُ بِالمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالبَرَدِ، وَنَقِّهِ مِنَ الخَطَایَا کَمَا نَقَّیْتَ الثَّوْبَ الأبْیَضَ مِنَ الدَّنَسِ، وَأَبْدِلْهُ دَاراً خَیْراً مِنْ دَارِهِ، وَأَهْلاً خَیْراً مِنْ أَهْلِهِ، وَزَوْجاً خَیْراً مِنْ زَوْجِهِ، وَأَدْخِلْهُ الجَنَّةَ، وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ القَبْرِ (أَوْ مِنْ عَذَابِ النَّارِ)»:[23] «یا الله! او را بیامرز و بر او رحم بفرما؛ او را ببخش و از او درگذر و در پذیرایی از او از - در آن سرا- گرامیاش بدار و قبرش را گشاد و فراخ بگردان و - گناهانِ- او را با آب و یخ و تگرگ بشوی و او را از گناهان، چنان پاک ساز که پارچهی سفید را از چرک پاک میکنی و سرایی بهتر از این این سرا و خانوادهای بهتر از این خانواده و همسری بهتر از همسر دنیا به او عنایت بفرما؛ او را واردِ بهشت بگردان و از عذاب قبر و آتش دوزخ، پناهش بده».
3- «اللَّهُمَّ إنَّ فُلانَ بْنَ فُلانٍ فِی ذِمَّتِکَ وَحَبْلِ جِوَارِکَ، فَقِهِ مِنْ فِتْنَةِ القَبْرِ، وَعَذَابِ النَّارِ، وَأَنْتَ أَهْلُ الوَفَاءِ وَالحَقِّ، فَاغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، إنَّکَ أَنْتَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ»:[24] «یا الله! فلانی پسر فلانی در پناه و در سایهی پیمان و امانِ توست؛ پس، او را از عذاب قبر و عذاب آتش (دوزخ)، محافظت بفرما؛ تو، به پیمانِ خویش وفادار، و شایستهی حمد و ستایشی؛ پس او را بیامرز و بر او رحم فرما که به راستی تو، آمرزندهی مهربانی».
اگر میت کودک باشد همان دعای اول را بخواند و برای پدر و مادرش طلب مغفرت و رحمت کند.
6- سپس تکبیر چهارم را بگوید و به سمت راست یک سلام بدهد، و اگر گاهی به سمت چپ نیز سلام دهد، ایرادی ندارد.
هرکس به یک تکبیر یا بیشتر نرسید آن را به همان صورت به جای آورد و از همان جا که رسیده است، نماز جنازه را شروع کند و در تکبیر اول سوره فاتحه را بخواند و نمازش را کامل نماید. اما اگر بیم آن میرفت که جنازه را میبرند، در تکبیرها از امام پیروی نماید و با امام سلام دهد. إنشاءالله نمازش درست است.
رفع الیدین در تکبیر اول نماز جنازه سنت است و در باقی تکبیرها گاهی رفع الیدین کند و گاهی نکند اما بیشتر اوقات رفع الیدین نکند.
سنت است که بر میت نماز جماعت خوانده شود و صفهای آن کمتر از سه صف نباشد، وقتی جنازههای متعددی باشد امام جنازه مردان را اول و سپس جنازه کودکان و بعد از آن جنازه زنان را بگذارد و برای همه یک نماز جنازه بخوانند و جایز است که برای هریک نماز جداگانهای خوانده شود.
دعا در نماز جنازه، باید مطابق حال میت باشد، برای مرد همان دعاهایی که ذکر کردیم بخواند و همین دعاها را برای زنان با ضمیر مؤنث بخواند، اما اگر چند جنازه بود با ضمیر جمع دعا کند و اگر اموات، جمعی زن باشند با ضمیر جمع مؤنث بگوید: «اللهم اغْفِرْ لَهُنَّ وَ...» و به همین صورت ....، اما اگر نمیدانست میت زن است یا مرد جایز است که بگوید: «اللهم اغْفِرْ لَهُ (ضمیر مذکر است)، یا اغْفِرْ لَهَا (ضمیر مؤنث است)».
نماز جنازه بر شهید
برای شهدای میدان جنگ در راه الله، امام مخیر است که نماز بخواند یا نخواند. اما اگر نماز بخواند افضل است و شهدا را در همان جایی که به شهادت رسیدهاند، دفن کنند.
اما دیگر شهدا، مانند کسیکه غرق شده یا سوخته است و.... اینها شهیدِ دریافت ثواب و پاداش در آخرت هستند که باید آنها را غسل دهند، کفن کنند و مانند دیگر اموات بر آنها نماز جنازه بخوانند.
نماز جنازه بر چه افرادی خوانده میشود؟
1- نماز جنازه برای میت مسلمان، نیکوکار یا گنهکار، مشروع است، اما بر فردی که همیشه تارک الصلاه بوده و هیچ وقت نماز نخوانده است، نماز جنازه جایز نیست.
2- بر فردی که خودکشی کرده یا فردی که مال غنیمت را دزدیده است، حاکم مسلمان یا نمایندهاش نمازه جنازه نخوانند، تا برای آنها مجازاتی و برای دیگران درس عبرتی باشد، البته دیگر مسلمانان برای اینها نماز جنازه بخوانند.
3- فرد مسلمانی را که به جرم زنای محصنه سنگسار کردهاند یا به قصاص کشته شده است، غسل دهند و بر او نماز جنازه بخوانند.
فضلیت نماز جنازه و تشییع آن تا دفن
سنت است که با ایمان و به هدف کسب ثواب، جنازه را تا وقتی بر او نماز خوانده شود و دفنش کنند، همراهی (تشییع) نمایند و تشییع جنازه مختص مردان است نه زنان. در هنگام تشییع جنازه بلند کردن صدا - هر آواز و صدایی که باشد-، یا به همراه داشتن آتش، قرائت قرآن و ذکر با صدای بلند، جایز نیست.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنِ اتَّبَعَ جَنَازَةَ مُسْلِمٍ، إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا، وَکَانَ مَعَهُ حَتَّى یُصَلَّى عَلَیْهَا وَیَفْرُغَ مِنْ دَفْنِهَا، فَإِنَّهُ یَرْجِعُ مِنَ الأَجْرِ بِقِیرَاطَیْنِ، کُلُّ قِیرَاطٍ مِثْلُ أُحُدٍ، وَمَنْ صَلَّى عَلَیْهَا ثُمَّ رَجَعَ قَبْلَ أَنْ تُدْفَنَ، فَإِنَّهُ یَرْجِعُ بِقِیرَاطٍ».[25]
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «هرکس با ایمان و به نیت کسب ثواب، در تشییع جنازه مسلمانی شرکت کند و تا پایان نماز جنازه و خاکسپاریِ وی حاضر باشد، با دو قیراط پاداش باز میگردد که هر قیراط، مانندِ کوهِ احد است و هرکس بر جنازهای نماز بخواند و پیش از خاکسپاریِ وی باز گردد، با یک قیراط باز میگردد».
سنت است که نماز جنازه را در مکان مخصوصی که برای این عبادت آماده کردهاند، بخوانند و افضل همین است و گاهی جایز است که در مسجد هم خوانده شود اما اگر در این دو مکان نتوانست نماز بر میت بخواند هرجا که توانست در قبرستان یا بیرون آن بر میت نماز بخواند و هرکس را بدون نماز جنازه دفن کردند درحالیکه در قبرش است، بر او نماز بخوانند.
هرگاه فردی وفات کند درحالیکه تو اهل نماز باشی و مخاطب به نماز خواندن بر او باشی و نماز نخوانده باشی، سنت است که در حالیکه در قبر است بر او نماز جنازه بخوانی.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَجُلًا أَسْوَدَ أَوِ امْرَأَةً سَوْدَاءَ کَانَ یَقُمُّ المَسْجِدَ فَمَاتَ، فَسَأَلَ النَّبِیُّ ج عَنْهُ، فَقَالُوا: مَاتَ، قَالَ: «أَفَلاَ کُنْتُمْ آذَنْتُمُونِی بِهِ دُلُّونِی عَلَى قَبْرِهِ - أَوْ قَالَ قَبْرِهَا - فَأَتَى قَبْرَهَا فَصَلَّى عَلَیْهَا».[26]
ابوهریره س میگوید: مرد یا زن حبشیای که مسجد را جارو میزد، فوت کرد. رسول الله ج جویای احوال او شد. گفتند: فوت کرده است. رسول الله ج فرمود: «چرا مرا خبر نکردید؟ قبر او را به من نشان دهید». آنگاه رسول الله ج سر قبرش رفت و بر او نماز جنازه خواند.
سنت است که بر فرد میت غایبی که بر وی نماز جنازه خوانده نشده است، نماز جنازه غایب بخوانند.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج نَعَى لِلنَّاسِ النَّجَاشِیَ فِی الْیَوْمِ الَّذِی مَاتَ فِیهِ، فَخَرَجَ بِهِمْ إِلَى الْمُصَلَّى، وَکَبَّرَ أَرْبَعَ تَکْبِیرَاتٍ».[27]
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج خبر مرگ نجاشی را در همان روز وفاتش، اعلام کرد. سپس، به مصلی رفت و مردم را به صف نمود و چهار تکبیر گفت. (و بر او نماز جنازه خواند).
عجله کردن برای تجهیز و دفن جنازه
سنت است که در آماده نمودن میت برای نماز و بردن به قبرستان برای دفنِ هرچه سریعتر تلاش کنند.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «أَسْرِعُوا بِالْجِنَازَةِ، فَإِنْ تَکُ صَالِحَةً فَخَیْرٌ تُقَدِّمُونَهَا، وَإِنْ یَکُ سِوَى ذَلِکَ، فَشَرٌّ تَضَعُونَهُ عَنْ رِقَابِکُمْ».[28]
ابوهریره س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «جنازه را هرچه زودتر برای دفن ببرید، اگر فرد نیکوکاری باشد او را به خیری که در انتظارش است، میرسانید، اما اگر غیر این باشد؛ شری است که از گردنهایتان میگذارید».
هرگاه زن برای شرکت در نماز جنازه بیاید، میتواند مثل مردان در مصلی یا مسجد به همراه مسلمانان بر میت نماز بخواند و همان ثوابی که در نماز و تسلیت گفتن به مردان داده میشود به زنان نیز داده میشود.
وقتی میت را به سوی قبرش میبرند چه میگوید
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیَّ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «إِذَا وُضِعَتِ الجِنَازَةُ وَاحْتَمَلَهَا الرِّجَالُ عَلَى أَعْنَاقِهِمْ، فَإِنْ کَانَتْ صَالِحَةً، قَالَتْ: قَدِّمُونِی، وَإِنْ کَانَتْ غَیْرَ صَالِحَةٍ، قَالَتْ: یَا وَیْلَهَا أَیْنَ یَذْهَبُونَ بِهَا؟ یَسْمَعُ صَوْتَهَا کُلُّ شَیْءٍ إِلَّا الإِنْسَانَ، وَلَوْ سَمِعَهُ صَعِقَ».[29]
ابوسعید خدری س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «هنگامیکه جنازه آماده میشود و مردم آن را بر دوش خود حمل میکنند، اگر شخص نیکی باشد، میگوید: مرا زودتر ببرید. اگر شخص ناصالحی باشد، به فغان و ناله درمیآید و میگوید: وای بر من، مرا کجا میبرید؟ این آه و فغانش را بجز انسان، هرچیز دیگر میشنود. و اگر انسانها آن را بشنوند، بیهوش میافتند».
اوقات مکروه دفن مردگان و نماز جنازه
عَنْ عُقْبَةَ بْنَ عَامِرٍ الْجُهَنِیَّ س قَالَ: ثَلَاثُ سَاعَاتٍ کَانَ رَسُولُ اللهِ ج یَنْهَانَا أَنْ نُصَلِّیَ فِیهِنَّ، أَوْ أَنْ نَقْبُرَ فِیهِنَّ مَوْتَانَا: «حِینَ تَطْلُعُ الشَّمْسُ بَازِغَةً حَتَّى تَرْتَفِعَ، وَحِینَ یَقُومُ قَائِمُ الظَّهِیرَةِ حَتَّى تَمِیلَ الشَّمْسُ، وَحِینَ تَضَیَّفُ الشَّمْسُ لِلْغُرُوبِ حَتَّى تَغْرُبَ».[30]
عقبه بن عامر س میگوید: رسول الله ج ما را از خواندن نماز و دفن مردههایمان در سه وقت نهی میکرد: 1- هنگام طلوع آفتاب تا زمانیکه بالا نیامده است. 2- هنگامیکه خورشید وسط آسمان است تا وقتیکه مایل نشده است. 3- هنگامیکه خورشید برای غروب مایل میشود تا اینکه غروب نماید.
میت را فقط مردان حمل کنند نه زنان. سنت است که افراد پیاده جلو و پشت سر میت حرکت کنند اما افراد سواره پشت سر میت حرکت نمایند. اگر قبرستان دور است و یا در حمل میت مشکل داشتند، ایرادی ندارد که میت را با ماشین ببرند.
فرد مسلمان را، مرد باشد یا زن، بزرگ باشد یا کوچک در قبرستان مسلمانان دفن کنند. و باید توجه داشت که دفن میت در مسجد یا قبرستان مشرکین و .... جایز نیست.
اگر کسی خویشاوند کافری داشت که خویشاوند دیگری نداشت و مُرد، میتواند او را در جایی زیر خاک کند.
واجب است که قبر عمیق و گشاد و خوب حفر شود و چون به قسمت کف قبر رسیدند برایش لحدی به اندازهای که جسد میت جای گیرد در سمت قبله بکنند و لحد از شق بهتر است.
سنت است که قبر عمیق کنده شود تا جایی که بویی از آن بیرون نیاید و حیوانات درنده نتوانند جنازه را درآورند.
و جایز است که در وسط قبر چالهای به اندازهی میت بِکنند و میت را در آن بگذارند - به این چاله «شق» میگویند- و سپس آن را با خشت بپوشانند و خاک بریزند.
سنت است که میت را روز دفن کنند اما اگر شب دفن کردند جایز است. و کسیکه میت را در قبر میگذارد بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ، وَعَلَى سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ - وَفِی رِوَایَةٍ- وَعَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ»:[31] «به نام الله و بر سنت رسول الله -و در روایتی- و بر ملت رسول الله».
و در لحد میت را بر پهلوی راست و رو به قبله بگذارند و سپس لحد را با خشت خام ببندند و بین خشتها را با گِل بگیرند و سپس خاک بریزند و قبر را به اندازهی یک وجب از زمین بالاتر و ماهی پشت قرار دهند.
و سنت است که میت را با کفن دفن کنند نه با تابوت؛ چون دفن با تابوت مشابهت به کفار است، اما اگر جسد میت سوخته و زغال شده یا تکه تکه شده یا درهم کوبیده شده است، جواز دارد که اجزای جسد را در جعبهای دفن کنند.
جایز نیست که در یک قبر، بیش از یک میت دفن کنند، مگر در صورت ضرورت مانند کثرت کشتهها و کمبود افراد برای دفن اموات، اما در صورتی که مجبور شدند در قبر بیش از یک میت دفن کنند، بهتر است که در لحد به سمت قبله فرد افضل را اول بگذارند.
و برای کسی مشروع نیست که قبل از مرگ، قبر خودش را بکند.
حکم ساختن گنبد و ساختمان بر روی قبر
بر روی قبر ساختن ساختمان، یا استفاده از گچ یا لگد کردن روی قبر، نماز خواندن در کنار قبر، یا محل عبادت قرار دادن قبر یا چراغ و شمع و... روشن نمودن بر روی قبر، گُل گذاشتن بر روی قبر، طواف قبور، نوشتن بر روی قبر (یا گذاشتن و نصب کردن سنگ نوشته بر روی قبر) و قبر را محل برگزاری جشن قرار دادن، حرام است.
ساختن مسجد بر روی قبر یا دفن کردن میت در مسجد جایز نیست اگر میت قبل از ساخت مسجد در آنجا دفن شده باشد قبر را با زمین برابر کنند یا جسد را اگر تازه دفن کرده باشند از قبر درآورند و در قبرستان دفن کنند.
اگر مسجدی را بر روی قبری ساختند یا مسجد را خراب کنند و جایش را تغییر دهند یا قبر را خراب نمایند. باید توجه داشت که هر مسجدی که بر روی قبری ساخته شده باشد، نماز فرض و نفل در آن جایز نیست.
انتقال میت از قبرش به قبر دیگر در صورت وجود مصلحت برای میت مانند آب افتادن قبر یا دفن شدن در مسجد یا دفن شدن در قبرستان کفار و.... جایز است.
قبرها سرای اموات، خانههایشان و محل زیارت آنها است که قبل از دیگران به آنجا برده شدهاند، به همین دلیل بدون وجود مصلحت برای میت، نبش قبر کردن جایز نیست.
الله تعالی میفرماید: ﴿مِنۡهَا خَلَقۡنَٰکُمۡ وَفِیهَا نُعِیدُکُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُکُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ٥٥﴾ [طه: 55]: «شما را از آن [خاک] آفریدیم و به آن بازمیگردانیم و بار دیگر [در قیامت] از آن بیرون میآوریم».
فرد مسلمان را در همان شهر و جایی که وفات کرده است، دفن کنند و جز به هدف صحیح به شهری دیگر نبرند. در مواردی همچون بردن میت به شهر خودش به هدف آسانتر شدن زیارت خویشاوندانش یا بردن به اماکن مقدس مانند مکه، مدینه و بیت المقدس تا جمعیت بیشتری در نماز جنازهاش شرکت کنند، اگر فرد در یکی از کشورهای کافر وفات کرده باشد یا شهری نزدیک باشد، جایز است، مشروط به آن که بردن جنازه منجر به هتک حرمت وی نشود و جسدش خراب نگردد.
در صورتی که بردن میت به شهری دیگری موجب هتک حرمت شود و جسدش تغییر کند، جایز نیست که میت را به شهری دیگر ببرند. اما شهدا را در همان جایی که کشته شدهاند، دفن کنند.
نبش این است که چیزی را از جایی که پنهان شده است، بیرون کنند.
نبش قبر مردهی مسلمان به خاطر احترامی که مسلمان در زندگی و بعد از مرگ دارد، حرام است. اما نبش قبر مسلمان در حالتهای ذیل واجب است:
اگر مسلمانی بدون غسل دفن شود یا در قبرستان مشرکین یا در مسجد دفن شده باشد یا بدون کفن، دفن شده باشد یا فردی را در زمینی غصبی دفن کرده باشند، در این موارد واجب است که نبش قبر کنند و فرد را از قبرش درآورند.
مسئولیت گذاشتن میت در قبر را مردان به عهده بگیرند، نه زنان؛ اولیای میت شایستهترین کسان برای گذاشتن او در قبر هستند و مسئولیت گذاشتن زن را در قبر مردی به عهده بگیرد که در آن شب با همسرش همبستری نکرده باشد و میت را در قبرش از قسمت پاهایش، سپس سرش در قبر بگذارند و جایز است که میت را از هر طرف بگذارند.
برای زنان جایز نیست که جنازه را همراهی کنند، چون ضعیف و دلنازک هستند و سر و صدا میکنند و نمیتوانند مصیبتها را تحمل کنند و حرفها و کارهای حرامی را انجام میدهند که با صبر - که واجب است-، منافات دارد.
برای سرپرست میت سنت است که قبر میت خود را با سنگ یا مانند آن نشانی کند تا هرکس از خانوادهاش بمیرد در همانجا دفن کنند و قبر میت خود را بشناسند.
هرکس در دریا بمیرد و بیم آن باشد که جسدش خراب شود و ... او را غسل دهند، کفن کنند، بر او نماز جنازه بخوانند و به دریا بیندازند اما اگر امکان ماندن جسدش بدون تغییر تا رسیدن به خشکی وجود داشت، آن را نگه دارند تا در قبرستان دفن کنند.
وقتی در هنگام دفن، جنازه را میگذارند، سنت است که شرکت کنندگان را یکی از بزرگان قوم و علما نصحیت کند و مرگ و حوادث بعد از آن را به آنها یادآوری نماید.
عَنْ عَلِیٍّ س قَالَ: کُنَّا فِی جَنَازَةٍ، فِی بَقِیعِ الْغَرْقَدِ فَأَتَانَا النَّبِیُّ ج فَقَعَدَ وَقَعَدْنَا حَوْلَهُ، وَمَعَهُ مِخْصَرَةٌ، فَنَکَّسَ، فَجَعَلَ یَنْکُتُ بِمِخْصَرَتِهِ ثُمَّ قَالَ: مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ، مَا مِنْ نَفْسٍ مَنْفُوسَةٍ إِلاَّ کُتِبَ مَکَانُهَا مِنَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، وَإِلاَّ قَدْ کُتِبَ شَقِیَّةً أَوْ سَعِیدَةً فَقَالَ رَجُلٌ: یَا رَسُولَ اللهِ أَفَلا نَتَّکِلُ عَلَى کِتَابِنَا، وَنَدَعُ الْعَمَلَ فَمَنْ کَانَ مِنَّا مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ فَسَیَصِیرُ إِلَى عَمَلِ أَهْلِ السَّعَادَةِ وَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَّا مَنْ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ فَسَیَصِیرُ إِلَى عَمَلِ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ قَالَ: أَمَّا أَهْلُ السَّعَادَةِ فَیُیَسِّرُونَ لَعَمَلِ السَّعَادَةِ، وَأَمَّا أَهْلُ الشَّقَاوَةِ فَبُیَسِّرُونَ لِعَمَلِ الشَّقَاوَةِ ثُمَّ قَرَأَ: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦ فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡیُسۡرَىٰ٧﴾ [اللیل: 6]».[32]
على بن ابىطالب س میگوید: ما همراه جنازهاى در بقیع الغرقد (گورستان مدینه) بودیم، پیامبر ج هم نزد ما آمد و نشست، به دورش نشستیم. عصاى کوچکى دردست داشت، سرش را پایین انداخته، با عصایش زمین را خط خط مىکرد، سپس فرمود: «هیچیک از شما و هیچ انسانى نیست که جاى او در بهشت و دوزخ در پیشگاه الله و نیز سعادت و شقاوتش نوشته نشده باشد». یک نفر گفت: اى رسول الله! پس چرا ما زحمت عبادت بکشیم و خودمان را به سرنوشت نسپاریم؟ اگر کسى از اهل سعادت باشد سرانجام به سوى کارهاى اهل سعادت روى مىآورد، اگر کسى از اهل دوزخ باشد سرانجام به طرف کارهاى اهل دوزخ برمىگردد. پیامبر ج فرمود: «اهل سعادت براى انجام کارهاى خیر آماده هستند و کار خیر برایشان سهل و آسان است، همینطور اهل شقاوت و دوزخ براى کارهاى زشت و گناه آمادگى دارند، به آسانى آنها را انجام مىدهند، سپس پیامبر ج این آیات از سوره «اللیل» را تلاوت فرمود: {و اما کسی که [در راه الله] ببخشید و پرهیزگاری کند و [وعدۀ الله و سخنان] نیک را تصدیق کند، به زودی انجام [کار خیر و] آسانی [= اعمال نیکو و انفاق در راه الله] را برایش آسان میکنیم}».
بعد از دفن میت مسلمان سنت است که حاضران کنار قبر برایش دعا کنند تا ثابتقدم باشد و برایش طلب مغفرت نمایند و امام از حاضران بخواهد که برای میت طلب مغفرت کنند و از الله بخواهند که او را ثابتقدم بدارد. اما تلقین نکنند، چون تلقین قبل از وفات است. سپس به خانوادهی میت تسلیت بگویند و برگردند.
اگر کسی در زمان شدت گرما برای شرکت کنندگان در نماز جنازه یا در هنگام دفن و تسلیت گفتن آب بدهد، ثواب دارد و پاداش خواهد گرفت.
مردن مسلمانی در یکی از کشورهای کفر
هرکس در یکی از کشورهای کفر بمیرد او را در همانجا غسل دهند، بر او نماز جنازه بخوانند و همانجا در قبرستان مسلمانان دفن کنند.
اگر در کشور کفر قبرستانی برای مسلمانان وجود نداشته باشد، اگر ممکن بود، جنازه فرد مسلمان را به کشور اسلامی بیاورند اما اگر امکان نداشت در صحرایی دفن کنند و قبرش را پنهان نمایند تا از تعرض کفار محفوظ بماند.
تعزیه (تسلیت گفتن): این است که با خانواده میت همدردی کنند تا از اندوهشان کاسته شود و برای میت و مصیبت دیدگان دعای خیر کند.
تعزیه (تسلیت گفتن) به فرد مصیبتزده و خانواده میت قبل از دفن یا بعد از آن، سنت است و به مصیبتزده یا خانواده میت بگوید: «إِنَّ لِلَّهِ مَا أَخَذَ وَلَهُ مَا أَعْطَى، وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِأَجَلٍ مُسَمًّى، فَلْتَصْبِرْ وَلْتَحْتَسِبْ»[33]: «از آنِ الله است آنچه بگیرد و بدهد. همه نزد او، مهلتی تعیین شده دارند. پس باید صبر کنی و امید ثواب داشته باشی».
سنت است که بدون محدودیت خاص، به خانوادهی میت تسلیت بگویند و در تسلیت چیزی در چارچوبهی شریعت بگویند که گمان میرود افراد مصیبتزده را آرام میکند و از غمشان کاسته میشود و بر صبر و راضی شدن آنها به قضای الهی کمک میکند و برای میت و مصیبت دیدگان دعا کند.
سنت است که افراد ثروتمند و خویشاوندان نزدیک، برای خانوادهی میت غذایی درست کنند و بفرستند. و مکروه است که خانوادهی میت برای مردم غذا آماده کنند و مردم را برای غذا دادن جمع نمایند، البته در صورت ضرورت مانند اینکه مهمان از راه دور بیاید و کسی نباشد که از آنها پذیرایی نماید جایز است که برایشان غذا درست کنند.
تسلیت گفتن در همه جا جایز است، میتوانند بدون تعیین جای خاص در قبرستان، بازار، مصلی (محل خواندن نماز جنازه)، مسجد و خانه به صورت فردی تسلیت بگویند، به این ترتیب هرکس بخواهد تسلیت بگوید میتواند در هرجا تسلیت بگوید و برگردد.
برای مصیبت دیدگان جایز نیست که لباس خاصی مانند لباس سیاه به مناسبت مصیبت وارده بپوشند، چون این عمل بیانگر ناراحتی از مقدرات و عدم رضایت به قضا و قدر الهی است.
تسلیت گفتن به کفار - اگر کفاری باشند که آشکارا با اسلام و مسلمانان دشمنی نمیکنند.- بدون دعای خیر برای مردهی آنها جایز است.
گریه کردن بر میت جایز است، به شرط اینکه بدون سر و صدا و نوحه باشد. اشک ریختن از ترحم و دلسوزی است و از رحمتی است که الله در قلب بندگان خود قرار داده است. اما پاره کردن لباس، زدن به سر و صورت، داد و فریاد کردن و... حرام است. اگر میت وصیت کرده باشد که بر من گریه کنید و... به خاطر گریهای که بر او میکنند، در قبرش عذاب میشود.
1- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: دَخَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج عَلَى أَبِی سَیْفٍ القَیْنِ، وَکَانَ ظِئْرًا لِإِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ، فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِبْرَاهِیمَ، فَقَبَّلَهُ، وَشَمَّهُ، ثُمَّ دَخَلْنَا عَلَیْهِ بَعْدَ ذَلِکَ وَإِبْرَاهِیمُ یَجُودُ بِنَفْسِهِ، فَجَعَلَتْ عَیْنَا رَسُولِ اللَّهِ ج تَذْرِفَانِ، فَقَالَ لَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ س: وَأَنْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «یَا ابْنَ عَوْفٍ إِنَّهَا رَحْمَةٌ»، ثُمَّ أَتْبَعَهَا بِأُخْرَى، فَقَالَ ج: «إِنَّ العَیْنَ تَدْمَعُ، وَالقَلْبَ یَحْزَنُ، وَلاَ نَقُولُ إِلَّا مَا یَرْضَى رَبُّنَا، وَإِنَّا بِفِرَاقِکَ یَا إِبْرَاهِیمُ لَمَحْزُونُونَ».
انس ابن مالک س روایت میکند که با رسول الله ج نزد ابوسیفِ آهنگر رفتیم. او پدر رضاعی ابراهیم - فرزند رسول الله ج- بود. پیامبر ابراهیم را برداشت و بوسید و بویید. بار دیگر که به خانه ابوسیف رفتیم، ابراهیم آخرین لحظات زندگیاش را میگذراند. اشک از چشمان رسول الله ج جاری شد. عبدالرحمن بن عوف گفت: ای پیامبر! شما هم گریه میکنید؟ رسول الله ج فرمود: «ای ابن عوف، این (گریه کردن من) رحمت است». و همچنان که اشک میریخت، فرمود: «چشمها، اشک میریزد و دل اندوهگین است و ما سخنی که موجب عدم ناخوشنودی الله شود، به زبان نخواهیم آورد. و ما به خاطر جدایی از تو، ای ابراهیم! سخت غمگین هستیم».[34]
2- عَنِ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «المَیِّتُ یُعَذَّبُ فِی قَبْرِهِ بِمَا نِیحَ عَلَیْهِ».[35]
عمر بن خطاب س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «مرده در قبر خود به سبب نوحهخوانی بر او و به خاطر شیونی که برای او سر میدهند، عذاب داده میشود». (البته این عذاب برای میتی است که به نوحه خوانی و... سفارش کرده یا به این معتقد و از این کار راضی باشد).
3- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ ب أَنَّ النَّبِیَّ ج أَمْهَلَ آلَ جَعْفَرٍ ثَلَاثًا أَنْ یَأْتِیَهُمْ، ثُمَّ أَتَاهُمْ، فَقَالَ: «لَا تَبْکُوا عَلَى أَخِی بَعْدَ الْیَوْمِ»، ثُمَّ قَالَ: «ادْعُوا لِی بَنِی أَخِی»، فَجِیءَ بِنَا کَأَنَّا أَفْرُخٌ، فَقَالَ: «ادْعُوا لِی الْحَلَّاقَ»، فَأَمَرَهُ فَحَلَقَ رُءُوسَنَا.[36]
عبدالله بن جعفر ب میگوید: پیامبر ج پس از گذشتِ سه روز از شهادت جعفر نزد خانوادهی او آمد و فرمود: «از امروز به بعد به خاطر برادرم گریه نکنید»؛ سپس فرمود: «پسران برادرم را نزدم بیاورید». ما را که مانند بچههای پرندگان- موهای آشفتهای داشتیم- آوردند. فرمود: «آرایشگر را به نزدم فراخوانید». و آنگاه به آرایشگر دستور داد که سرهای ما را بتراشد و او هم این هم این کار را انجام داد.
فرد مسلمان به سه هدف به زیارت قبور میرود؛ اول: آخرت را به یاد داشته باشد. دوم: درس عبرت گرفتن. سوم: از اموات پند بگیرد.
دوم: خوبی کردن به میت با دعا و طلب مغفرت و رحمت الهی! چون با این کار خوشحال میشود همانطور که اگر به دیدن فرد زنده بیایند و به او هدیه بدهند، خوشحال میشود.
سوم: کسیکه به زیارت قبور میرود، با عمل به سنتِ مشروع در زیارت قبور و به دست آوردن پاداش، به خودش خوبی میکند.
زیارت قبور برای مردان سنت است، چون انسان را به یاد آخرت و مرگ میاندازد. و در زیارت قبور فردی که به قبرستان میرود عبرت و پند میگیرد و به مردگان سلام و دعا میکند. البته نباید برای دعا کردن در کنار قبرشان یا تبرک جستن به مردگان یا تبرک جستن از خاک قبورشان به قبرستان بروند، چون این امور ناجایز و از ابزار گرفتار شدن به دام شرک است.
رفتن بر سر قبر کسیکه بر غیر اسلام مرده، برای درس عبرت گرفتن جایز است البته برایش طلب مغفرت و دعا نکنند و بلکه او را به دوزخ مژده دهند.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «اسْتَأْذَنْتُ رَبِّی أَنْ أَسْتَغْفِرَ لِأُمِّی فَلَمْ یَأْذَنْ لِی، وَاسْتَأْذَنْتُهُ أَنْ أَزُورَ قَبْرَهَا فَأَذِنَ لِی».[37]
ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «از پروردگارم اجازه خواستم که برای مادرم طلب مغفرت کنم به من اجازه داده نشد و اجازه خواستم که به زیارت قبرش بروم، به من اجازه داده شد».
زیارت قبور برای زنان از گناهان کبیره است بنابراین برای زنان جایز نیست که به زیارت قبور بروند، البته اگر زنی بدون قصد زیارت قبور از کنار قبرستان رد میشد، سنت است که بر اهل قبرستان سلام کند و برایشان با دعاهایی که در روایات ثابت است، دعا کند اما وارد قبرستان نشود.
مردم به چهار هدف به زیارت قبور میروند:
اول: کسانی هستند که به زیارت قبور میروند تا برای مردگان دعا و طلب مغفرت کنند و از آنها درس عبرت بگیرند و به یاد آخرت بیفتند این زیارت قبور مشروع است، ثواب و پاداش دارد و فرد عبرت میگیرد و از شریعت (قرآن و سنت صحیح) پیروی کرده است.
دوم: کسانی هستند که به زیارت قبور میروند تا در کنار قبور برای خود یا کسان دیگر دعا کنند اینها معتقدند دعای در کنار قبور از دعای در مساجد بهتر است، این بدعت و منکر است.
سوم: کسانی هستند که به زیارت قبور میروند تا با توسل به مقام یا حق فلان ولی یا... دعا کنند مثل اینکه میگویند: «پروردگارا از تو میخواهم که به خاطر مقام فلانی...» این حرام است و وسیلهای برای افتادن به دام شرک است.
4- افرادی هم هستند که به زیارت قبور میروند تا با دعا کردن از مردگان چیزی بخواهند... و میگویند: یا نبی الله، یا میگویند یا ولی الله، یا فلانی فلان چیز را به من بده و.... از این قبیل؛ که این شرک اکبر است، چون هرکس در عالم ماوراء اسباب از غیر الله چیزی بخواهد، قطعا شرک ورزیده است.
قبرستانها جای درس، عبرت و پند گرفتن است، به همین دلیل جایز نیست که در قبرستان انواع درخت بکارند، آسفالت و سنگفرش یا چراغانی کنند... جایز نیست که در قبرستان هیچگونه زیباسازی انجام دهند.
آنچه هنگام ورود به قبرستان و زیارت قبور باید بگویند
1- بگوید: «السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ المُؤْمِنِینَ وَالمُسْلِمِینَ، وَیَرْحَمُ الله المُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَالمُسْتَأْخِرِینَ، وَإنَّا إنْ شَاءَ اللهُ بِکُمْ لَلَاحِقُونَ»:[38] «سلام بر شما ای مؤمنان و مسلمانانی که در این سرا سکونت دارید! الله به گذشتگان و آیندگان ما رحم کند، و ما هر زمان که الله بخواهد، به شما خواهیم پیوست».
2- یا بگوید: «السَّلامُ عَلَیکُمْ دَارَ قَومٍ مُؤْمِنِینَ، وَإنَّا إنْ شَاءَ اللهُ بِکُمْ لاحِقُونَ»:[39] «سلام بر شما ای مؤمنان ساکن در این سرا! و ما هر زمان که الله بخواهد، به شما خواهیم پیوست».
3- یا بگوید: «السَّلامُ عَلَیکم أَهْلَ الدِّیَارِ مِنَ المُؤْمِنِینَ وَالمُسْلِمِینَ، وَإنَّا إَنْ شَاءَ اللهُ للَاحِقُون، أَسْأَلُ الله لَنَا وَلَکُمُ العَافِیَةَ»:[40] «سلام بر شما ای مؤمنان و مسلمانانی که در این سرا سکونت دارید! و ما هر زمان که الله بخواهد، به شما خواهیم پیوست؛ از الله متعال برای خودمان و شما، عافیت و رستگاری را درخواست میکنم».
شایسته است که گاهی دعای اول و گاهی دعای دوم و گاهی دعای سوم را بخواند تا سنت ثابت و مشروع همواره زنده بماند.
سنت است که فرد مسلمان بین قبرها پای لخت راه برود، چون این فروتنی و احترام به اموات مسلمین است.
و راه رفتن بین قبور با کفش مکروه است، البته این در صورتی است که عذر شدت گرما یا وجود خارهایی که موجب اذیت شدن فرد میشود، نباشد. و راه رفتن در میدان قبرستان با کفش ایرادی ندارد.
حکم صدا زدن و به کمک خواستن مردگان
بر تمام افراد زنده حرام است که مردگان را در مشکلات و.... صدا زنند و به فریادرسی بخوانند و یا از آنها بخواهند که نیازهایشان را برآورده نمایند و مشکلاتشان را حل کنند. طواف قبور انبیا، صالحان و...، و ذبح و قربانی نمودن در کنار قبور و قبور را محل عبادت و مسجد قرار دادن و... همه این اعمال همان شرکی هستند که الله تعالی تهدید کرده فرد را به خاطر آن به دوزخ خواهد انداخت.
1- الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ أَنصَارٖ﴾ [المائدة: 72]: «بیتردید، هرکس به الله شرک آورَد، الله بهشت را بر او حرام کرده است و جایگاهش دوزخ است؛ و ستمکاران هیچ یاوری ندارند».
2- و میفرماید: ﴿وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا١١٥﴾ [النساء: 115]: «و هر کس پس از آنکه [راه حق و] هدایت برایش روشن شد با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، او را به آنچه [برای خود برگزیده و از آن] پیروی کرده است وامیگذاریم و به دوزخ میکشانیم؛ و [حقا که دوزخ] چه بد جایگاهی است!».
3- عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج فِی مَرَضِهِ الَّذِی لَمْ یَقُمْ مِنْهُ: «لَعَنَ اللهُ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ مَسَاجِدَ» قَالَتْ: «فَلَوْلَا ذَاکَ أُبْرِزَ قَبْرُهُ، غَیْرَ أَنَّهُ خُشِیَ أَنْ یُتَّخَذَ مَسْجِدًا».[41]
عایشه ل روایت میکند که رسول الله ج در همان بیماری که از آن بلند نشد (و وفات کرد) فرمود: الله یهود و نصاری را لعنت کند که قبرهای پیامبران خود را مسجد (عبادتگاه) قرار دادند. عایشه ل میگوید: اگر این فرمودهی او نبود قبرش آشکار میشد (قبرش را داخل حجره قرار نمیدادند) اما بیم آن وجود داشت که مسجد (و محل عبادت) قرار گیرد.
آنچه میت را بعد از مرگش همراهی میکند
عَنْ أَنَسَ بْنَ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «یَتْبَعُ المَیِّتَ ثَلاَثَةٌ، فَیَرْجِعُ اثْنَانِ وَیَبْقَى مَعَهُ وَاحِدٌ: یَتْبَعُهُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَعَمَلُهُ، فَیَرْجِعُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَیَبْقَى عَمَلُهُ». [42]
انس بن مالک س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: «سه چیز، مرده را همراهی میکند: خانواده، و مال و عمل او. دو تا از اینها باز میگردند و یکی با او میماند: خانواده و مالش برمیگردند و عملش با او میماند».
انجام کار نیک فرد مسلمان و اهدای آن به مسلمان دیگر چه مرده یا زنده جایز نیست مگر در چارچوبه امور ثابت در شریعت مثل دعا، طلب مغفرت، حج و عمره، صدقه دادن، گرفتن روزهی واجب از طرف کسیکه مرده است، مانند: روزهی نذری، البته اجاره نمودن افرادی که قرآن بخوانند و ثوابش را به میت ببخشند، بدعت است، فرقی ندارد که در قبرستان یا جایی دیگر باشد.
الله تعالی میفرماید: ﴿فَلۡیَحۡذَرِ ٱلَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِیبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ یُصِیبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ﴾ [النور: 63]: « پس کسانی که از فرمان[و احادیث صحیح]ش سرپیچی میکنند، باید بترسند از اینکه اندوه و بلایی بر سرشان بیاید یا به عذابی دردناک گرفتار شوند».
[1]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5641 و مسلم حدیث شماره 2573 با لفظ بخاری
[2]- بخاری حدیث شماره 6424
[3]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 2398 و ابن ماجه حدیث شماره 4023 با لفظ ترمذی
[4]- صحیح؛ ترمذی حدیث شماره 2399
[5]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1469 و مسلم حدیث شماره 1053 با لفظ بخاری
[6]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 5647 و مسلم حدیث شماره 2571 با لفظ مسلم
[7]- بخاری حدیث شماره 5645
[8]- مسلم حدیث شماره 2999
[9]- مسلم حدیث شماره 918
[10]- بخاری حدیث شماره 1248
[11]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1252 و مسلم حدیث شماره 926 با لفظ مسلم
[12]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1303 و مسلم حدیث شماره 2315 با لفظ مسلم
[13]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 4440 و مسلم حدیث شماره 2444 با لفظ مسلم
[14]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6351 و مسلم حدیث شماره 2680
[15]- مسلم حدیث شماره 2877
[16]- مسلم حدیث شماره 920
[17]- مسلم حدیث شماره 918
[18]- بخاری حدیث شماره 1248
[19]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1264 و مسلم حدیث شماره 941 با لفظ بخاری
[20]- مسلم حدیث شماره 948
[21]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 3370 و مسلم حدیث شماره 406 با لفظ بخاری
[22]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 3201 و ابن ماجه حدیث شماره 1498 با لفظ ابن ماجه
[23]- مسلم حدیث شماره 963
[24]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 3202 و ابن ماجه حدیث شماره 1499با لفظ ابن ماجه
[25]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 47 و مسلم حدیث شماره 945 با لفظ بخاری
[26]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 458 و مسلم حدیث شماره 956 با لفظ بخاری
[27]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1327 و مسلم حدیث شماره 951 با لفظ مسلم
[28]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1315 و مسلم حدیث شماره 944 با لفظ بخاری
[29]- بخاری حدیث شماره 1314
[30]- مسلم حدیث شماره 831
[31]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 3213 و ترمذی حدیث شماره 1046
[32] - متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1362، 4945 و صحیح مسلم حدیث شماره 2467 با لفظ بخاری
[33]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 7377 و مسلم حدیث شماره 923 با لفظ بخاری
-[34] متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1303 و مسلم حدیث شماره 2315 با لفظ بخاری
[35]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1292 و مسلم حدیث شماره 927 با لفظ بخاری
[36]- صحیح؛ ابوداود حدیث شماره 4192 و نسایی حدیث شماره 5227 با لفظ ابوداود
[37]- مسلم حدیث شماره 976
[38]- مسلم حدیث شماره 974
[39]- مسلم حدیث شماره 249
[40]- مسلم حدیث شماره 975
[41]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 1330 و مسلم حدیث شماره 529 با لفظ مسلم
[42]- متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره 6514 و مسلم حدیث شماره 296 با لفظ بخاری