تعیین امام مسلمانان واجب است و این جهت حمایت از اسلام، تدبیر اوضاع و احوال مسلمانان، اقامهی حدود، رسیدگی به حقوق افراد، حکم و قضاوت بر مبنای آنچه الله متعال نازل کرده، نهی از منکر، دعوت به سوی الله و جهاد در راه الله میباشد.
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰکَ خَلِیفَةٗ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡکُم بَیۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا نَسُواْ یَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ٢٦﴾ [ص: 26] «ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (= فرمانروا) قرار دادیم، پس به حق در میان مردم داوری کن و از هوای (نفس) پیروی نکن که تو را از راه الله گمراه میکند، بیگمان کسانیکه از راه الله گمراه میشوند، به خاطر آنکه روز حساب را فراموش کردند، عذاب شدیدی (در پیش) دارند».
حاکمان و علما اولیالامر هستند. علما عهدهدار امور ما در بیان شریعت الهی میباشند. چنانکه الله متعال میفرماید: ﴿وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِینَ یَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّیۡطَٰنَ إِلَّا قَلِیلٗا٨٣﴾ [النساء: 83] «و هنگامیکه خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آنها برسد آنرا شایع میسازند، درحالیکه اگر آنرا به پیامبر و صاحبان امرشان باز میگرداندند، از حقیقت امر آگاه میشدند و اگر فضل و رحمت الله بر شما نبود، جز اندکی، (همگی) از شیطان پیروی میکردید».
و حاکمان در مسیر مستقیم و راه راست حرکت نخواهند کرد مگر بهوسیلهی علما؛ و نیز علما راه راست را طی نخواهند کرد مگر با حاکمان؛ بنابراین بر حاکمان واجب است که برای شناخت شریعت الهی به علما مراجعه کنند و نیز بر علما واجب است که حاکمان را نصیحت کرده و به پند و اندرز آنها بپردازند تا اینکه شریعت الهی را در مورد بندگان تطبیق دهند؛ و بر حاکمان واجب است که از علما اطاعت کنند؛ و نیز بر ما واجب است که از حاکمان و علما درآنچه معصیت و نافرمانی الله متعال نیست، اطاعت کنیم.
بنابراین درواقع حاکمان و علما روح زندگی هستند و آنها پیشوایان مردم در خیر و شر میباشند. و بلکه صلاح و فساد دنیا و آخرت به حاکمان و علما بستگی دارد. پروردگارا، پیشوایان ما در علم و دین و عهدهداران امور ما را صالح و نیک بگردان و آنها را هدایت یافتگانی هدایتگر قرار ده و درآنچه دوست داری و مورد رضایت توست، ایشان را موفق نموده و توفیق نصیبشان گردان.
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا٥٩﴾ [النساء: 59] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، از الله اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و از صاحبان امرتان؛ و اگر در چیزی اختلاف کردید، آنرا به الله و پیامبر بازگردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجامتر است».
2- از ابن عمر روایت است رسول الله فرمود: «بر هر مسلمانی واجب است که درآنچه دوست دارد و ناپسند میداند، (از امیر خود) بشنود و اطاعت کند؛ مگر اینکه به معصیت و نافرمانی الله دستور دهد که در اینصورت نه اجابتی هست و نه فرمانی».[1]
رهبریِ امام مسلمانان با یکی از این راهها ثابت میشود:
1- امام با اجماع مسلمانان انتخاب میشود. و تعیین وی با بیعت اهل حل و عقد با وی به پایان میرسد. و اهل حل و عقد شامل علما، صالحین، افراد شناخته شده در جامعه، بزرگان و معتمدین آنها میشود. چنانکه مسلمانان ابوبکر صدیق را به عنوان خلیفهی خود انتخاب کردند.
2- رهبری امام با تصریح امام قبل از او باشد چنانکه ابوبکر به خلافت عمر سفارش نمود.
3- امر انتخاب خلیفه به شورایی با تعداد معین و محصور در پرهیزکاران سپرده شود. چنانکه به اتفاق یکی را از میان خود انتخاب کنند. عمر مسئولیت انتخاب خلیفه را به شورای شش نفره از کسانی سپرد که رسول الله به بهشتی بودن آنها بشارت داده بود. پس به اتفاق عثمان را به عنوان خلیفه، امام و رهبر مسلمانان انتخاب کردند.
4- رهبر و امام مسلمانان به زور عهدهدار این مسئولیت شود چنانکه مردم از وی اطاعت کنند و او را به عنوان امام بپذیرند. در اینصورت بر رعیت واجب است در آنچه معصیت و نافرمانی الله نیست، از او اطاعت کنند مانند خلافت معاویه؛
پس از انتخاب خلیفه و امام مسلمانان، وی تا زمانی که بمیرد خلیفهی مسلمانان است چنانکه خلفای راشدین خلیفهی مسلمانان بودند تا اینکه فوت شدند.
و رهبر جامعه اسلامی در این مقام باقی خواهد ماند تا زمانی که صلاحیت امامت را داشته باشد و اجل وی فرا رسد یا اینکه قدرت و توان لازم برای این امر را نداشته باشد تا اینکه از چاپلوسی و نفاق در امان باشد.
خلافت و پادشاهی تنها در اختیار الله است آنرا به هرکس که بخواهد میدهد و از هرکس بخواهد میگیرد؛ و او تعالی با حکمتِ آگاه، در قول و عمل و حکم و تدبیرش میباشد. و خلافت در زمین با ایمان و اعمال صالح و صبر و یقین به دست میآید.
1- الله متعال میفرماید: ﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِکَ ٱلۡمُلۡکِ تُؤۡتِی ٱلۡمُلۡکَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡکَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِیَدِکَ ٱلۡخَیۡرُۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٢٦﴾ [آل عمران: 26] «بگو: بارالها! ای دارنده پادشاهی و (هستی) به هرکس که بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) میبخشی و از هرکس بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) را میگیری و هرکس را بخواهی عزت مىدهى و هرکه را بخواهى خوار میکنی، همه خوبیها به دست توست، بیشک تو بر هرچیز توانایی».
2- الله متعال میفرماید: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَیَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ کَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمۡ دِینَهُمُ ٱلَّذِی ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ یَعۡبُدُونَنِی لَا یُشۡرِکُونَ بِی شَیۡٔٗاۚ وَمَن کَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ٥٥﴾ [النور: 55] «الله به کسانی از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند وعده داده است که قطعاً آنها را در زمین جانشین (و حکمران) خواهد کرد، همان گونه که کسانی را که پیش از آنها بودند جانشین (و حکمران) ساخت و دینشان را که برای آنها پسندیده است برای آنها استوار (و پا برجا) سازد و یقیناً (خوف و) ترسشان را به آرامش و امنیت مبدل میکند، تنها مرا عبادت میکنند و چیزی را با من شریک نمیسازند و کسانیکه بعد از این کافر شوند، اینانند که فاسقند».
3- الله متعال میفرماید: ﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ یَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَکَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یُوقِنُونَ٢٤﴾ [السجدة: 24] «و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند؛ زیراشکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند».
دستورات و اوامر حاکمان و مسئولان به سه بخش تقسیم میشود:
1- چون ولی امر به آنچه الله و رسولش بدان امر کردهاند، دستور دهد، اطاعت از وی واجب است.
2- چون به امری دستور دهد که الله و رسولش از آن نهی کردهاند، از وی اطاعت نمیشود اما نصیحت وی در این زمینه واجب است.
3- چون به چیزی امر کند که شریعت نه بدان دستور داده و نه از آن نهی کرده است و در بردارنده مصلحت بوده و با شریعت مخالف نباشد، مانند قوانین راهنمایی و رانندگی، قوانین و مقررات شهرداری، تجارت، کشاورزی، صنعت و ... در این مورد اطاعت از وی واجب است.
خلافت در میان قریشیان است مادامی که دین را برپا دارند و مردم تابع و پیرو قریش هستند.
1- از معاویه روایت است که میگوید: از رسول الله شنیدم که فرمود: «همانا امارت در میان قریش خواهد بود تا زمانی که پایبند به دین باشد و هیچکس با آنها دشمنی نمیکند مگر اینکه الله با چهره او را در آتش میاندازد».[2]
2- و از ابن عمر روایت است که رسول الله فرمود: «تا زمانی که دو نفر از قریش باقی بماند، همچنان امر خلافت در میان آنان خواهد ماند».[3]
3- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «مردم در امارت تابع و پیرو قریش هستند، مسلمانان تابع مسلمانانِ قریش و کافران تابع کفارِ قریش هستند».[4]
1- از عبدالرحمن بن سمره روایت است که رسول الله فرمود: «ای عبدالرحمن بن سمره خواهان امارت نباش؛ اگر در حالی به تو داده شود که خواهان آن بودهای، امارت (و تدبیرآن) به خودت سپرده میشود. و اگر در حالی به تو داده شود که خواهان آن نبودهای، بر آن یاری میشوی».[5]
2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «شما برای رسیدن به امارت و فرمانروایی تلاش میکنید ولی روز قیامت باعث پشیمانی شما خواهد شد. امارت و ریاست شیر دهندهی خوبی است (لذات زیادی دارد) اما قطع شدن (مردن) بسیار بدی دارد».[6] (البته این برای کسی است که به مسئولیت خود بخوبی عمل نکنند).
3- از ابوموسی روایت است که میگوید: همراه دو مرد از قوم خود نزد رسول الله رفتیم. یکی از آنها گفت: ای رسول الله، ما را از فرماندهان قرار بده؛ و دیگری نیز همین مساله را مطرح کرد. رسول الله فرمود: «ما این امر را به کسیکه خواهان آن باشد و آنکه بر آن حریص باشد، نمیسپاریم».[7]
دوری از امارت و ریاست به ویژه برای کسیکه از پرداختن به وظایف آن ناتوان است:
از ابوذر روایت است که میگوید: «گفتم: ای رسول الله، آیا مسئولیتی به من واگذار نمیکنید؟ ابوذر میگوید: رسول الله با دستش ضربهای به شانهام زده و گفت: ای ابوذر تو ضعیفی و این وظیفه امانت است و در روز قیامت مایهی رسوایی و ندامت است مگر کسیکه بتواند آنرا به حق عهدهدار شود و حق آنرا به تمام و کمال ادا کند».[8]
فضیلت امام عادل و مجازات امام ظالم
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَإِنۡ حَکَمۡتَ فَٱحۡکُم بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ﴾ [المائدة: 42] «و اگر داوری کردی، با عدالت در میان آنها داوری کن، یقیناً الله عادلان را دوست دارد».
2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «الله هفت گروه را روزی که هیچ سایهای جز سایه او وجود ندارد، در زیر سایه خود جای میدهد: 1- فرمانروای عادل؛ 2- جوانی که در سایه اطاعت و بندگی الله رشد یافته باشد؛ 3- کسیکه همواره دلبسته مسجد باشد. 4- دو مسلمانی که صرفا به خاطر خشنودی الله با یکدیگر دوست باشند و بر مبنای آن باهم جمع شده و از یکدیگر جدا شوند. 5- کسیکه زنی زیبا و صاحب مقام او را به فحشا دعوت کند ولی نپذیرد و بگوید: من از الله میترسم. 6- کسیکه با دست راستش طوری صدقه دهد که دست چپش نداند. 7- کسیکه در تنهایی ذکر الله گوید و اشکهایش جاری شود».[9]
3- از عبدالله بن عمرو روایت است که رسول الله فرمود: «مقسطین نزد الله بر منابری از نور و در سمت راست الله خواهند بود. و هردو دست الله راست است. کسانیکه در حکم و قضاوت عادلانه رفتار میکنند و با خانواده و زیردستان خود با انصاف برخورد میکنند».[10]
4- از معقل بن بسیار روایت است: از رسول الله شنیدم که فرمود: «هیچ بندهای نیست که الله مسئولیت رعیتی را به او عنایت کند و او در حق آنان خیانت کند، مگر اینکه بهشت را بر او حرام میگرداند».[11]
خلافت و امامت برای مردان است نه زنان
از ابوبکر روایت است که: «زمانی که میخواستم به اصحاب جمل ملحق شوم، الله متعال مرا با سخنی که از رسول الله شنیده بودم، بهرهمند نمود. آنگاه که به رسول الله ابلاغ شد مردم فارس دختر کسری را به عنوان پادشاه خود انتخاب کردهاند و فرمود: قومی که زمام امورش به زنی سپرده شود، رستگار نمیشود».[12]
1- از عباده بن صامت روایت است که: «رسول الله بر شنیدن و اطاعت کردن در سختی و آسانی، خوشحالی و نگرانی، ترجیح دیگران بر ما و اینکه با صاحبان امر (حکام و امیران خویش) اختلاف نکنیم و اینکه هرجا بودیم حق را بگوییم و در راه الله از ملامت هیچکس نهراسیم، با ما بیعت کرد. و در روایتی بعد از این جمله که: «و با صاحبان امر اختلاف نکنیم» میفرماید: «مگر زمانی که کفری آشکار از آنها ببینید که در مورد آن نزدتان دلیل و برهانی از سوی الله میباشد».[13]
2- و از جریر بن عبدالله روایت است که میگوید: «با رسول الله بر شنیدن و اطاعت کردن (مطلق) بیعت کردم؛ پس رسول الله به من فرمود که بگویم: به اندازه قدرت و تواناییام مطیع و فرمانبردار هستم. و بر نصیحت و خیرخواهی نسبت به هر مسلمانی با او بیعت کردم».[14]
حکم کسیکه باعث پراکندگی وحدت و یکپارچگی امور مسلمانان میشود:
از عرفجه روایت است که میگوید: «هرکس در حالی نزد شما آمد که امورتان در اختیار یک نفر بود و قصد تفرقه و اختلاف میان شما داشت، او را بکشید».[15]
از ابوسعید خدری روایت است که رسول الله فرمود: «چون با دو خلیفه بیعت شود، پس دومی را بکشید».[16]
از عوف بن مالک روایت است که رسول الله فرمود: بهترین پیشوایان شما کسانی هستند که شما آنان را دوست دارید و آنان شما را دوست دارند و برای شما دعا میکنند و شما برای آنان دعا میکنید. و بدترین آنان کسانی هستند که شما آنان را دشمن میدارید و آنان شما را دشمن میدارند و شما آنان را نفرین میکنید و آنان شما را نفرین میکنند. گفتند: ای رسول الله، با آنان بجنگیم؟ فرمود: «تا زمانی که در میان شما نماز میخوانند، چنین نکنید؛ هرگاه از امرای خود چیزی را مشاهده کردید که آنرا ناپسند میدارید، عمل او را ناپسند بدارید. اما از فرمان برداری او سرباز نزنید».[17]
خلافت عبادتی از بزرگترین عبادتهاست و جهت ادای کامل این مسئولیت امور ذیل بر خلیفه واجب است:
الف) اقامهی دین؛ و آن با حفظ دین، عمل به آن، دعوت به سوی آن، دفع شبهات از آن، اجرای احکام و حدود آن، قضاوت در میان مردم بر مبنای آنچه الله متعال نازل کرده و جهاد در راه الله میباشد.
1- الله متعال میفرماید: ﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِٱلۡحِکۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ١٢٥﴾ [النحل: 125] «با حکمت و پند نیکو (مردم را) به راه پروردگارت دعوت نما؛ و با روشی که نیکوتر است با آنها (بحث و) مناظره کن، بیتردید پروردگارت به (حال) کسیکه از راه او گمراه شده است، داناتر است و (نیز) او به هدایتیافتگان داناتر است».
2- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰکَ خَلِیفَةٗ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡکُم بَیۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا نَسُواْ یَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ٢٦﴾ [ص: 26] «ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (= فرمانروا) قرار دادیم، پس به حق در میان مردم داوری کن و از هوای (نفس) پیروی نکن که تو را از راه الله گمراه میکند، بیگمان کسانیکه از راه الله گمراه میشوند، به خاطر آنکه روز حساب را فراموش کردند، عذاب شدیدی (در پیش) دارند».
3- الله متعال میفرماید: ﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُکُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَکَمۡتُم بَیۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡکُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ سَمِیعَۢا بَصِیرٗا٥٨﴾ [النساء: 58] «بیگمان الله به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبان آنها بازگردانید. و هنگامیکه میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید، درحقیقت، نیکو چیزی است که الله شما را به آن اندرز میدهد، بیگمان الله شنوای بیناست»
4- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ جَٰهِدِ ٱلۡکُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱغۡلُظۡ عَلَیۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ٩﴾ [التحریم: 9] «ای پیامبر، با کفار و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر و جایگاهشان جهنم است و بد جایگاهی است».
ب) انتخاب افراد لایق و شایسته برای سمتها و شهرهای مختلف
1- الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ خَیۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡأَمِینُ﴾ [القصص: 26] «بهترین کسی را که میتوانی اجیر کنی، کسی است که نیرومند امین باشد (و او چنین است)».
2- از معقل بن یسیار روایت است که شنیدم رسول الله فرمود: «هر امیری که امور مسلمانان را بر عهده گیرد، سپس برای آنان تلاش نکرده و خیرخواهی نکند، همراه آنان وارد بهشت نمیشود».[18]
ج) امام اقوال و اعمال کارگزارانش را مورد محاسبه قرار دهد.
از ابوحمید ساعدی روایت است که: رسول الله مردی از قبیلهی ازد که ابن اللتبیه نام داشت، مامور جمعآوری زکات نمود. وقتی وی برگشت گفت: اینها (اموال زکات و) مال شماست و این را به من هدیه دادهاند. رسول الله فرمود: چرا (چنین شخصی) در خانهی پدر یا مادرش نمینشیند تا ببیند برای او هدیه میآورند یا نه؟ سوگند به کسیکه جانم در دست اوست، کسی چیزی از مال زکات (به ناحق) بر نمیدارد مگر اینکه در روز قیامت در حالی میآید که آنرا بر گردن حمل میکند که اگر شتر یا گاو یا گوسفندی باشد، بانگ میزند. سپس رسول الله دستش را بالا برد چنانکه سفیدی زیر بغلش دیده شد و فرمود: «بار الها آیا حکم تو را ابلاغ کردنم، بار الها آیا حکم تو را ابلاغ کردم» و این را سه بار تکرار کردند.[19]
د) جویای اوضاع و احوال رعیت باشد و امورشان را چنانکه مصلحت میطلبد تدبیر کند.
از ابنعمر روایت است که رسول الله فرمود: «همهی شما مسئول هستید. و از همه شما در مورد زیردستانتان سوال خواهد شد. امیری که بر مردم گمارده میشود، مسئول است و در مورد رعیتش سوال خواهد شد. مرد مسئول خانواده خود میباشد و در مورد آنها سوال خواهد شد. زن در خانهی شوهرش و در مورد فرزندش مسئول میباشد و در مورد آنها سوال خواهد شد؛ برده مسئول مال آقایش میباشد و در مورد آن سوال خواهد شد. بدانید و آگاه باشید که همهی شما مسئول هستید و در مورد زیردستانتان سوال خواهید شد».[20]
و) مهربانی و نرمخویی با زیردستان و نصیحت آنان
1- از تمیم داری روایت است که رسول الله فرمود: «دین نصیحت و خیرخواهی است. گفتیم: برای چه کسی؟ فرمود: «برای الله، کتابش، رسولش، پیشوایان مسلمانان و عموم مردم».[21]
2- از معقل بن یسار روایت است که شنیدم رسول الله فرمود: «هیچ امیر و فرماندهی نیست که امور مسلمانان به وی سپرده میشود و او در امور آنها تلاش نمیکند و به نصیحت آنها نمیپردازد مگر اینکه همراه آنها وارد بهشت نمیشود».[22]
ی) مشورت در امور با مشاوران
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ [المائدة: 2] «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بیتردید، الله سختکیفر است».
2- الله متعال میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِکَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ١٥٩﴾ [آل عمران: 159] «پس به (سبب) رحمت الهی است که تو با آنان نرمخو (و مهربان) شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعا از اطراف تو پراکنده میشدند، پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کارها با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم گرفتی بر الله توکل کن، زیرا الله توکل کنندگان را دوست میدارد».
ی) رسیدگی به مصالح داخلی و خارجی امت
1- اللهود متعال میفرماید: ﴿لَقَدۡ جَآءَکُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ عَزِیزٌ عَلَیۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِیصٌ عَلَیۡکُم بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَءُوفٞ رَّحِیمٞ١٢٨﴾ [التوبة: 128] «یقیناً پیامبری از (میان) خودتان به سویتان آمد که رنجهای شما بر او دشوار (و گران) است و بر (هدایت) شما سخت اصرار دارد و (نسبت) به مؤمنان روؤف (و) مهربان است».
2- از امالموئمنین عایشه روایت است که از رسول الله شنیدم در خانهام فرمود: «پروردگارا کسیکه امر ولایت امت مرا به عهده بگیرد و بر آنان سختگیری کند، تو بر او سختبگیر و اگر نسبت به آنان مهربان باشد، تو نیز بر او مهربان باش».[23]
ن) برای رعییتش الگوی نیکی در دین و اخلاق باشد.
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ٤﴾ [القلم: 4] «و یقیناً تو (ای محمد) بر اخلاق و خوی بسیار عظیم و والایی هستی».
2- الله متعال میفرماید: ﴿لَّقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَکَرَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا٢١﴾ [الأحزاب: 21] «یقیناً برای شما در زندگی رسول الله سرمشق نیکویی است، برای آنان که به الله و روز آخرت امید دارند و الله را بسیار یاد میکنند».
3- - الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ فَلَا تَکُن فِی مِرۡیَةٖ مِّن لِّقَآئِهِۦۖ وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ٢٣ وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ یَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَکَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یُوقِنُونَ٢٤﴾ [السجدة: 23-24] «به راستی به موسی کتاب (تورات) دادیم، پس (ای پیامبر گرامی!) از دیدار او (= موسی) در شک و تردید مباش و ما آن (تورات) را (وسیله) هدایت برای بنیاسرائیل قرار دادیم. و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند؛ زیراشکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند».
ر) نسبت به مسلمانان حُسن ظن داشته باشد و در جستجوی اسرار و نهان آنها نباشد.
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا یَغۡتَب بَّعۡضُکُم بَعۡضًاۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمۡ أَن یَأۡکُلَ لَحۡمَ أَخِیهِ مَیۡتٗا فَکَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِیمٞ١٢﴾ [الحجرات: 12] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمان(های بد) بپرهیزید، بیشک بعضی از گمان(ها) گناه است و (در امور دیگران) تجسس (و کنجکاوی) نکنید و بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادرش را درحالیکه مرده است، بخورد؟! پس (البته) آنرا ناپسند دارید و از الله بترسید، بیگمان الله توبهپذیر مهربان است».
2- از معاویه روایت است از رسول الله شنیدم که فرمود: «اگر در پی اسرار و نهان مردم باشی، آنان را تباه خواهی کرد یا چه بسا به تباهی بکشانی».[24]
ز) همنشینان صالح و نیک انتخاب کند.
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَکُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِینَ١١٩﴾ [التوبة: 119] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید از الله بترسید و با راستگویان باشید».
2- الله متعال میفرماید: ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ وَلَا تَعۡدُ عَیۡنَاکَ عَنۡهُمۡ تُرِیدُ زِینَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَا تُطِعۡ مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ عَن ذِکۡرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَکَانَ أَمۡرُهُۥ فُرُطٗا٢٨﴾ [الکهف: 28] «و با کسانی باش که پروردگار خود را صبحگاهان و شامگاهان میخوانند (و تنها) وجه او را میطلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمانت را از آنها بر مگیر و پیروی نکن از کسانیکه دلهایشان را از یاد خود غافل ساختهایم و هوای نفس خویش را پیروی کردند و کارهایشان از حد گذشته (و برباد) است».
3- از ابوسعید خدری روایت است که رسول الله فرمود: «الله متعال هیچ پیامبری را مبعوث نکرد و هیچ خلیفهای به خلافت نمیرسد مگر اینکه دو همنشین دارد: همنشینی که او را به نیکی امر نموده و بدان تشویق میکند و همنشینی که او را به شر و بدی امر میکند و بدان تشویق میکند. و معصوم کسی است که الله او را حفظ نماید».[25]
وظایفی که بر عموم امت در برابر حاکم اسلامی واجب است عبارتند از:
الف) اطاعت از ولی امر در آنچه معصیت و نافرمانی الله نیست.
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا٥٩﴾ [النساء: 59] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، از الله اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و از صاحبان امرتان؛ و اگر در چیزی اختلاف کردید، آنرا به الله و پیامبر بازگردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجامتر است».
2- از ابن عمر روایت است که رسول الله فرمود: «بر هر مسلمانی شنیدن و اطاعت کردن (از امام و خلیفهی مسلمانان) در آنچه دوست دارد و ناپسند میشمارد، واجب است. مگر اینکه به معصیت و نافرمانی امر شود؛ بنابراین اگر به معصیت و نافرمانی امر شود، نباید سخنانش را شنید و از دستوراتش اطاعت کرد».[26]
ب) نصیحت مسئولین:
از تمیم داری روایت است که رسول الله فرمود: «دین نصیحت است. گفتیم: برای چه کسی؟ فرمود: برای الله و کتابش و رسولش و پیشوایان مسلمانان و عموم مردم».[27]
ج) یاری نمودن وی در حق:
الله متعال میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ [المائدة: 2] «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بیتردید، الله سختکیفر است».
د) خیانت نکردن به مسئولین و دیگران:
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِکُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٢٧ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ٢٨﴾ [الأنفال: 27-28] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، به الله و پیامبر (او) خیانت نکنید و (نیز) در امانتهای خود، درحالیکه میدانید خیانت نورزید. و بدانید که اموال شما و اولاد شما، (وسیله) آزمایش است و همانا الله است که پاداش بزرگ نزد اوست».
2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس علیه ما سلاح حمل کند، از ما نیست».[28]
ذ) صبر و شکیبایی به هنگام ظلم حاکمان و انحصار طلبی آنها.
1- از اسید بن حُضیر روایت است که مردی از انصار با رسول الله خلوت کرده و گفت: آیا مرا مامور جمع آوری زکات قرار نمیدهی، همانگونه که فلانی را مامور نمودی؟ رسول الله فرمود: «به زودی بعد از من با امرایی رو به رو خواهید شد که (در بیت المال تصرف میکنند و) تنها به رای خود عمل میکنند؛ پس (در مقابل ظلم آنان) شکییایی ورزید تا مرا در جوار حوض (کوثر) ملاقات کنید».[29]
2- از ابن عباس روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس عمل یا رفتار ناخوشایندی از امیرش ببیند، باید صبر کند. زیرا کسیکه به اندازهی یک وجب از فرمان حاکم خارج شود - و بر همین حالت بمیرد- به مرگ جاهلیت و بر گمراهی مرده است».[30]
ر) اطاعت از حاکمان در آنچه معصیت و نافرمانی الله نیست هرچند از حقوق منع کنند.
سلمه بن زید جعفی از رسول الله پرسید: «ای رسول الله، اگر امیرانی داشتیم که حق خود را از ما بخواهند و ما را از حقوقمان باز دارند، دستور شما چیست؟ رسول الله از وی روی گردانید. وی برای بار دوم همین سوال را تکرار کرد که رسول الله از وی روی گردانید. و برای بار سوم این سوال را تکرار کرد که اشعث بن غیث او را به سمت خود کشید. پس رسول الله فرمود: «بشنوید و اطاعت کنید». زیرا بر آنها وظایفی واجب است و بر شما وظایفی».[31]
ز) همراهی با مسلمانان و امام آنها به هنگام ظهور فتنهها و در هر حال.
1- از حذیفه بن یمان روایت است که میگوید: مردم از رسول الله در مورد امور نیک و خیر میپرسیدند اما من از شر و شرارت میپرسیدم تا مبادا گفتار آن شوم؛ گفتم: ای رسول الله، ما در جاهلیت در شر و بدی به سر میبردیم که الله این خیر (اسلام) را به ما عطا نمود؛ آیا بعد از این خیر و شری هست؟ رسول الله فرمود: بله؛ گفتم: آیا بعد از آن شر، خیر است؟ فرمود: بله، اما در آن فساد خواهد بود. گفتم: فساد آن چیست؟ فرمود: گروهی خواهند بود که به راه و روشی جز سنت من عمل کرده و دیگران را به آن فرا میخوانند برخی اعمالشان نیک و برخی منکر است. گفتم: آیا بعد از این خیر، شری هست؟ فرمود: بله، دعوتگرانی که مردم را به سوی دروازههای دوزخ فرا میخوانند، هرکس دعوت آنها را اجابت کند، او را به آتش میاندازند. گفتم: ای رسول الله آنان را برای ما توصیف کن؛ رسول الله فرمود: بله؛ قومی از جنس ما هستند که به زبان ما سخن میگویند. گفتم: ای رسول الله، اگر این وضعیت را دریافتم چه کنم؟ فرمود: با مسلمانان و پیشوای آنان باش؛ گفتم: اگر در آن زمان جماعت و رهبری نداشتند چه کنم؟ فرمود: از تمام گروهای موجود دوری کن هرچند این دوری سبب شود ریشهی درختان را با دندان بگیری تا اینکه در همان حال بمیری ... .[32]
2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس از اطاعت امام و پیشوای مسلمانان خارج شود و جماعت مسلمانان را ترک کند و در این وضعیت بمیرد، بر مرگ جاهلی (و گمراهی) مرده است. و هرکس زیر پرچمی که هدفش معلوم نیست بجنگند و به خاطر تعصب قومی خشمگین شود، یا اینکه به سوی تعصبات قومی فرا خواند، یا چنین تعصبی را یاری دهد و در این مسیر کشته شود. بر مرگ جاهلی (و گمراهی) مرده است و هرکس بر علیه امت من خروج کند و نیک و بد آنها را گردن زند و از کشتن مومنان باکی نداشته باشد و به عهد هیچ صاحب عهدی وفا نکند، نه او از من است و نه من از اویم».[33]
3- از ابن عباس روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس عمل یا رفتار ناخوشایندی از امیرش ببیند، باید صبر کند؛ زیرا کسیکه به اندازهی یک وجب از فرمان حاکم خارج شود - و بر همین حالت بمیرد- به مرگ جاهلیت (و بر گمراهی) مرده است».[34]
ن) انکار حکیمانهی امور غیر شرعی که از حاکم سر میزند و نجنگیدن با آنها مادامی که نماز میخوانند.
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَلۡتَکُن مِّنکُمۡ أُمَّةٞ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَیۡرِ وَیَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٤ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَیِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ١٠٥﴾ [آل عمران: 104-105] «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند و آنانند که رستگارند. و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند پس از آنکه دلایل روشن برایشان آمد و اینان برایشان عذاب بزرگی است».
2- از ام سلمه روایت است که رسول الله فرمود: «پادشاهانی بر شما حاکم خواهند شد که برخی از اقدامات آنها را نیک و مطابق با شریعت و برخی را مخالف با آن مییابند. بنابرابن هرکس اعمال و رفتار مخالف با شریعتِ آنان را (در دل) ناپسند شمارد از گناه بری میگردد؛ و هرکس با آن مخالفت مبارزه کند، (از گناه تایید ظلم و منکر) سالم میماند. ولی کسیکه به عمل آنها راضی باشد و از آنها پیروی کند، (گنه کار و نافرمان است). گفتند: ای رسول الله، آیا آنها نجنگیم؟ فرمود: مادامی که نماز میخوانند، نه».[35]
چون مسلمانی ظالمانه به قتل یا زندان تهدید شود و بر جان و دینش ترسان باشد، برای وی جایز است که از یکی از کشورهای اسلامی پناهندگی بخواهد و اگر چنین شرایطی میسر نبود، خواهان پناهندگی به کشورهای غیر اسلامی باشد به شرط اینکه خطری برای دینش نداشته باشد و کفار را بر مسلمانان یاری ندهد و نیت وی بازگشت به سرزمینهای اسلامی باشد هر زمان که مقدور بود.
برخی از صحابه از مکه به حبشه هجرت کردند و اینگونه از اذیت و آزار فرار نمودند و تحت حمایت پادشاه حبشه نجاشی قرار گرفتند که در آن زمان کافر بود.
[1]- متفق علیه؛ بخاری: 7144؛ مسلم: 1839؛ متن از مسلم میباشد.
[2]- بخاری: 7139.
[3]- متفق علیه؛ بخاری: 3501؛ مسلم: 1820؛ متن از بخاری میباشد.
[4]- متفق علیه؛ بخاری: 3495، مسلم: 1818 متن از بخاری میباشد.
[5]- متفق علیه؛ بخاری: 7147؛ مسلم: 1652؛ متن از بخاری میباشد.
[6]- بخاری: 7148
[7]- متفق علیه؛ بخاری: 7149؛ مسلم: 1733؛ متن از بخاری میباشد.
[8]- مسلم: 1825
[9]- متفق علیه؛ بخاری: 1423؛ مسلم: 1031؛ متن از بخاری میباشد.
[10]- مسلم: 1827
[11]- متفق علیه؛ بخاری: 7150، مسلم: 142؛ متن از مسلم میباشد.
[12]- بخاری: 7099
[13]- متفق علیه؛ بخاری: 7056؛ مسلم: 42؛ 1709
[14]- متفق علیه؛ بخاری: 7204؛ مسلم: 56؛ متن از بخاری میباشد.
[15]- مسلم: 1852
[16]- مسلم: 1853
[17]- مسلم: 1855
[18]- متفق علیه؛ بخاری: 7150؛ مسلم: 142؛ متن از مسلم میباشد.
[19]- متفق علیه؛ بخاری: 2597؛ مسلم: 1832؛ متن از بخاری میباشد.
[20]- متفق علیه؛ بخاری: 893؛ مسلم: 1829؛ متن از مسلم میباشد.
[21]- مسلم: 55
[22]- متفق علیه؛ بخاری: 6066؛ مسلم: 2563؛ متن از بخاری میباشد.
[23]- مسلم: 1828
[24]- صحیح؛ ابوداود: 4888
[25]- بخاری: 7198
[26]- متفق علیه؛ بخاری: 7144؛ مسلم: 1839 متن از مسلم میباشد.
[27]- مسلم: 55
[28]- مسلم: 143
[29]- متفق علیه؛ بخاری: 3792؛ مسلم: 1845؛ متن از مسلم است.
[30]- متفق علیه؛ بخاری: 7054؛ مسلم: 1849؛ متن از بخاری میباشد.
[31]- مسلم: 1846
[32]- متفق علیه؛ بخاری: 3606؛ مسلم: 1847؛ متن از بخاری میباشد.
[33]- مسلم: 848
[34]- متفق علیه؛ بخاری: 7054؛ مسلم: 1849؛ متن از بخاری است.
[35]- مسلم: 1854