اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

2- نکاتی به هنگام ظهور فتنه‌‌ها

2- نکاتی به هنگام ظهور فتنه‌‌ها

1- احکام فتنه‌‌ها

اصل فتنه‌‌ها

فتنه‌‌ها با انواع مختلفی که دارند بخشی از سنت الله در هستی می‌‌باشند. الله متعال به وسیله‌‌ی فتنه‌‌ها بندگانش را مورد امتحان و آزمایش قرار می‌دهد تا اینکه مومن را از کافر و راستگو را از دروغگو مشخص کند: ﴿أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن یُتۡرَکُوٓاْ أَن یَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمۡ لَا یُفۡتَنُونَ٢ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡکَٰذِبِینَ٣ [العنکبوت: 2-3] «آیا مردم پنداشتند که چون بگویند: «ایمان آوردیم» (به حال خود) رها می‌شوند و آنان آزمایش نمی‌شوند؟! و به راستی کسانی را که پیش از آن‌ها بودند، آزمودیم، پس البته الله کسانی را که راست گفتند معلوم می‌دارد و دروغگویان را (نیز) معلوم خواهد داشت».

و از آنجا که ظهور فتنه‌‌ها امری حتمی است، بنابراین باید آگاه بود و خود را برای روبه رو شدن با آن‌ها آماده کرد و از فساد آن دوری نمود و راه‌‌های نجات را شناخت: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَکَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّآ إِنَّهُمۡ لَیَأۡکُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَیَمۡشُونَ فِی ٱلۡأَسۡوَاقِۗ وَجَعَلۡنَا بَعۡضَکُمۡ لِبَعۡضٖ فِتۡنَةً أَتَصۡبِرُونَۗ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرٗا٢٠ [الفرقان: 20] «(ای پیامبر!) پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر اینکه آن‌ها هم غذا می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و ما بعضی از شما را وسیله آزمایش بعضی دیگر قرار داده‌ایم، آیا صبر می‌کنید؟! و پروردگار تو بیناست».

فتنه‌‌ها زیاد و متنوع هستند و چه بسا گاهی چون ابرهای متراکم و انباشته بر هم و مانند پاره‌‌های شب تاریک و موج‌‌های متلاطم ظاهر می‌‌شوند که عقل را از انسان می‌‌رباید و قلب‌‌ها می‌‌میرند و چنان شدید هستند که به هیچ‌کس رحم نمی‌‌کنند و هیچ‌کس را یارای مقابله با آن‌ها نیست و هیچ‌کس از یورش آن‌ها سالم نمی‌‌ماند مگر آنکه الله متعال او را در پناه خود حفظ کند.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ٢٤ وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٢٥ [الأنفال: 24-25] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، (دعوت) الله و پیامبر (او) را اجابت کنید، هنگامی‌که شما را به سوی چیزی فرا می‌خواند که شما را حیات (و زندگی) می‌بخشد و بدانید که الله میان شخص و قلب او حایل می‌شود و (بدانید) که به سوی او محشور خواهید شد. و از فتنه‌ای بپرهیزید که تنها به ستمکارانِ شما نمی‌رسد، (بلکه همه را فرا می‌گیرد) و بدانید که الله سخت کیفراست».

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «بزودی فتنه‌‌هایی ظهور خواهد کرد که نشسته در آن‌ها بهتر از ایستاده است؛ و ایستاده بهتر از کسی است که راه می‌‌رود. و آنکه در این فتنه‌‌ها راه می‌‌رود بهتر از کسی‌که با شتاب حرکت می‌‌کند. و هرکس به سراغ فتنه رود، او را هلاک خواهد کرد. لذا هرکس پناهندگی یافت، باید به آن پناه ببرد».[1]

3- از اسامه روایت است که رسول الله از مکانی بلند به یکی از قلعه‌‌های مدینه نگاه کرد و فرمود: چیزی را که من می‌‌بینم می‌‌بینید؟ من محل سقوط فتنه‌‌ها را مانند نزول قطرات باران در میان خانه‌‌های شما می‌‌بینم».[2]

4- از ابن عمر روایت است که از رسول الله شنیده که فرمود: «پس از من با زدن گردن هم کافر نشوید».[3]

ظهور فتنه‌‌ها

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٥ ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ١٥٦ أُوْلَٰٓئِکَ عَلَیۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١٥٧ [البقرة: 155-157] «و قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش مال‌ها و جان‌ها و میوه‌ها آزمایش می‌کنیم. و مژده بده به صبر کنندگان آن‌ها که هرگاه مصیبتی به ایشان برسد می‌گویند: ما از آنِ الله هستیم و به سوی او باز می‌گردیم. این‌ها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان بر ایشان است و اینانند هدایت یافتگان».

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «تا زمانی که دو گروه بزرگ که به سوی یک چیز دعوت می‌‌دهند به جنگ با یکدیگر نپردازند و کشتار بزرگی میان آن‌ها رخ ندهد و تا وقتی که نزدیک به سی دجالِ دروغگو ظهور نکنند که همگی آن‌ها ادعای نبوت می‌‌کنند، قیامت برپا نخواهد شد. همچنین تا زمانی که علم و دانش از میان مردم برداشته نشده و زلزله‌‌ها زیاد نشوند و فاصله‌‌ها کم نشود و قتل و کشتار زیاد نگردد و مال به اندازه‌‌ای زیاد نشود که چون به فردی داده می‌‌شود بگوید: من به آن نیازی ندارم؛ و مردم در ساختمان‌‌ها نسبت به هم فحرفروشی نکنند، قیامت برپا نخواهد شد. همچنین تا زمانی که یک فرد از کنار قبر دیگری عبور نکند و نگوید: ای کاش من به جای او بودم. و خورشید از سمت مغرب طلوع ننماید، قیامت برپا نخواهد شد. پس هنگامی‌که خورشید از سمت مغرب طلوع کرد مردم آن‌‌را دیدند و همگی ایمان آوردند، در این هنگام ایمان کسی‌که قبلا ایمان نیاورده است به او سودی نخواهد بخشید و همچنین کسی‌که قبل از این ایمان داشته و در این دوران عمل نیکی انجام می‌‌دهد، این عمل سودی نخواهد داشت».[4]

3- از ام‌‌سلمه روایت است که: شبی رسول الله نگران از خواب بیدار شد و فرمود: سبحان الله، الله چه گنج‌‌هایی را فرود آورده و چه فتنه‌‌هایی پدید آمده است؛ کیست که صاحبان اتاق‌‌ها را از خواب بیدار کند -منظور رسول الله همسرانش بود تا برخیزند و نماز بخوانند- کسانی هستند که در دنیا پوشیده‌‌اند و در آخرت برهنه‌‌اند».[5]

فقه فتنه‌‌ها

فتنه‌‌ها علامت‌‌ها و صفاتی دارند که شناخت این صفات به پرهیز از آن‌ها و نجات از شر آن‌ها کمک می‌‌کند؛

1- فتنه‌‌ها در ابتدای ظهور جلوه‌‌ای آراسته دارند تا مردم را با این حیله فریب داده و آلوده به خود کنند و در آن فرو روند و آرزوهای خود را بر مبنای آن تنظیم کنند اما به سرعت کسانی‌که در این ورطه‌‌ نابودی فرو رفته‌‌اند، از کرده‌‌ی خود پشیمان می‌‌شوند.

2- چون فتنه‌‌ای سر برآورد به سرعت باعث تغییر و تحول می‌‌شود و از کنترل خارج شده و بر کسانی‌که آن‌‌را شعله‌‌ور کرده‌‌اند بسیار دشوار است که آتش آن‌‌را خاموش کنند و عاقلان و دانایان از دور کردن افراد نادان و سفیه از آن ناتوان و عاجز می‌‌باشند و اینگونه اوضاع نابسامان شده و‌تر و خشک باهم می‌‌سوزند.

3- فتنه‌‌ها عقل مردم را ربوده و قلب انسان در آن‌ها مانند بدنش می‌‌میرد و همراه آن دینش همچون گذر روزها از بین می‌‌رود. و مسلمانی که تا دیروز چیزی را حرام دانسته در خلال فتنه‌‌ها آن‌‌را حلال می‌‌داند، یا برعکس؛ و این پیامد فتنه می‌‌باشد که دامنگیر او شده است: ﴿فَلۡیَحۡذَرِ ٱلَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِیبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ یُصِیبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ [النور: 63] «پس باید کسانی‌که با فرمان او مخالفت می‌کنند؛ بترسند از اینکه فتنه‌ای آن‌ها را فرا گیرد، یا عذابی دردناک به آن‌ها برسد!».

آغاز فتنه‌‌ها

1- از زینب دختر جحش روایت است که: شبی رسول الله با چهره‌‌ای قرمز از خواب بیدار شد و فرمود: لااله‌‌الاالله؛ وای بر عرب از شری که نزدیک شده است؛ امروز به این اندازه از سد یاجوج و ماجوج باز شده است. - و سفیان انگشت خود را چنان نشان داد که عدد نود یا صد را نشان بدهد-. گفته شد: هلاک می‌‌شویم درحالی‌‌که در میان ما افراد نیک و صالح هستند؟ رسول الله فرمود: بله، زمانی که فسق و فجور زیاد شود». [6]

2- از ابن عمر روایت است که رسول الله فرمود: «پروردگارا، در سرزمین شام و یمن برکت نازل فرما؛ مردم گفتند: و در نجد ما؛ رسول الله فرمود: پروردگارا، در سرزمین شام و یمن برکت نازل فرما؛ مردم گفتند: و در نجد ما؛ رسول الله فرمود: نجد سرزمین فتنه و زلزله است و شاخ‌‌های شیطان از آنجا سر بر می‌‌آورند».[7]

شراره‌‌های فتنه

مجالس غیبت و سخن‌‌چینی و شایعه‌‌پراکنی بدترین مجالس هستند زیرا فتنه‌‌ها و شرها در این مجالس تولید شده و آتش آن اندک اندک شعله‌‌ور می‌‌شود. چنان‌‌که خاموش کردن آن دشوار می‌‌گردد حتی برای کسانی‌که باعث زبانه کشیدن آن شوند. و چه بسا در این فتنه‌‌ها خونی ریخته شود و مقابله به مثل صورت گیرد و خانه‌‌ها ویران شود. و سوءظن نسبت به مسلم یا تکفیر وی به ناحق، سرآغاز مباح شمردن خونش و تجاوز به حقوق و حریم وی می‌‌باشد.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَسۡخَرۡ قَوۡمٞ مِّن قَوۡمٍ عَسَىٰٓ أَن یَکُونُواْ خَیۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَلَا نِسَآءٞ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن یَکُنَّ خَیۡرٗا مِّنۡهُنَّۖ وَلَا تَلۡمِزُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ وَلَا تَنَابَزُواْ بِٱلۡأَلۡقَٰبِۖ بِئۡسَ ٱلِٱسۡمُ ٱلۡفُسُوقُ بَعۡدَ ٱلۡإِیمَٰنِۚ وَمَن لَّمۡ یَتُبۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ١١ [الحجرات: 11] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، گروهی (از مردان) گروه دیگر را مسخره نکند، شاید آنان (= مسخره شدگان) از این‌ها بهتر باشند و نه زنانی، زنان دیگر را، شاید آنان (= مسخره شدگان) از این‌ها بهتر باشند و از یکدیگر عیبجوئی نکنید و یکدیگر را با القاب زشت نخوانید که پس از ایمان (آوردن) نام فسق بسیار (زشت و) بد است و هرکه توبه نکرد، پس آنانند که ستمکارند».

2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا یَغۡتَب بَّعۡضُکُم بَعۡضًاۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمۡ أَن یَأۡکُلَ لَحۡمَ أَخِیهِ مَیۡتٗا فَکَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِیمٞ١٢ [الحجرات: 12] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، از بسیاری از گمان(های بد) بپرهیزید، بی‌شک بعضی از گمان(ها) گناه است و (در امور دیگران) تجسس (و کنجکاوی) نکنید و بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادرش را درحالی‌که مرده است، بخورد؟! پس (البته) آن‌‌را ناپسند دارید و از الله بترسید، بی‌گمان الله توبه‌پذیر مهربان است».

3- از عبدالله بن مسعود روایت است که رسول الله فرمود: «دشنام به مسلمان فسق و جنگیدن با او کفر است».[8]

2- راه‌‌های سالم ماندن از فتنه‌‌ها

امت اسلامی با رعایت امور ذیل از بلا و مصیبت و شرهایی که فتنه‌‌ها به همراه دارند، محفوظ می‌‌ماند:

1- خشکاندن اساس فتنه‌‌ها و مانع شدن از رشد آن‌ها در بدو ظهور؛ و برخورد با کسانی‌که در پی آن هستند

چه این افراد از منافقانی باشند که با زبان‌‌بازی نان می‌‌خورند و با سخنان‌‌شان آتش فتنه را شعله‌‌ور می‌‌کنند؛ چه از افراد مخلصی باشند که نیت‌‌های خوب و نیکی داشته‌‌اند اما به دلیل جهل و نادانی فساد بزرگی را برپا کرده و امت را غرق در فتنه کرده‌‌اند درحالی‌‌که چنین تصور داشته که مهربان‌‌ترین مردم نسبت به امت بوده است.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ فَتَنُواْ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ یَتُوبُواْ فَلَهُمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمۡ عَذَابُ ٱلۡحَرِیقِ١٠ [البروج: 10] «به راستی کسانی‌که مردان و زنان مؤمن را شکنجه (و آزار) دادند، سپس توبه نکردند، پس برای آن‌ها عذاب جهنم است و برای‌‌شان عذاب (آتش) سوزان است».

2- از نعمان بن بشر روایت است که رسول الله فرمود: «مثال کسانی‌که در حدود الهی سهل انگار بوده و مرتکب آن می‌‌شوند، مثال قومی است که برای اسکان در کشتی قرعه‌‌کشی می‌‌کنند پس عده‌‌ای در طبقه‌‌ی پایین و برخی در طبقات بالاتر قرار می‌‌گیرند. و کسانی‌که در طبقه‌‌ی پایین‌‌تر هستند برای دسترسی به آب به طبقه‌‌ی بالاتر رفت و آمد می‌‌کنند و باعث اذیت و آزار آن‌ها می‌‌شوند. پس یکی از کسانی‌که در طبقه‌‌ی پایین کشتی هستند تبری برداشته و تصمیم به سوراخ کردن قسمت زیرین کشتی می‌‌کند؛ و چون نزد وی آمده و بگویند: چه می‌‌کنی؟ می‌‌گوید: شما به خاطر من اذیت می‌‌شوید و من نیز به آب نیاز دارم؛ پس اگر سرنشینان مانع کار وی شوند، او و خودشان را نجات داده‌‌اند و اگر او را رها کنند درواقع سبب هلاکت او و خود شده‌‌اند».[9]

2- پرهیز از شر، دری از درهای خیر است

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِۦۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ١٥٣ [الأنعام: 153] «و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های (پراکنده) پیروی نکنید که شما را از راه الله دور می‌کند، این چیزی است که الله شما را به آن سفارش نموده است، شاید پرهیزگار شوید».

 2- از حذیفه بن یمان روایت است که می‌‌گوید: مردم در امور خیر از رسول الله می‌‌پرسیدند و من از شر می‌‌پرسیدم تا مبادا گرفتار آن شوم. گفتم: ای رسول الله ما در جاهلیت و شر بودیم که الله این خیر (اسلام) را به ما عطا نمود. آیا بعد از این خیر شری هست؟ فرمود: بله، گفتم: آیا بعد از این شر خیری هست؟ فرمود: بله و در آن فساد است. گفتم: فساد آن چیست؟ فرمود: قومی خواهند بود که به راه و روشی جز سنت من عمل کرده و فرا می‌‌خوانند، برخی اعمال‌‌شان نیک و برخی منکر است. گفتم: گفتم: آیا بعد از این خیر، شری هست؟ فرمود: بله، دعوتگرانی که مردم را به سوی دروازه‌‌های دوزخ فرا می‌‌خوانند، هرکس دعوت آن‌ها را اجابت کند، او را به آتش می‌‌اندازند. گفتم: ای رسول الله آنان را برای ما توصیف کن؛ رسول الله فرمود: بله؛ قومی از جنس ما هستند که به زبان ما سخن می‌‌گویند. گفتم: ای رسول الله، اگر این وضعیت را دریافتم چه کنم؟ فرمود: با مسلمانان و پیشوای آنان باش؛ گفتم: اگر در آن زمان جماعت و رهبری نداشتند چه کنم؟ فرمود: از تمام گروهای موجود دوری کن هرچند این دوری سبب شود ریشه‌‌ی درختان را با دندان بگیری تا اینکه در همان حال بمیری ... .[10]

3- همراهی با علما به هنگام ظهور فتنه‌‌ها

فتنه‌‌ها مانند پاره‌‌های شب تاریک هستند؛ کسی‌که در میان این تاریکی‌‌ها حرکت می‌کند اگر نور ایمان و علمی که راه مستقیم را نشان می‌دهد و راه‌‌های نجات را بیان می‌کند - که همان قرآن کریم است - همراه وی نباشد، هر آن در معرض نابودی می‌‌باشد: ﴿قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِیَ فَعَلَیۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ١٠٤ [الأنعام: 104] «(ای پیامبر به مشرکین بگو:) (دلائل و) بینش‌هایی از (جانب) پروردگارتان برای شما آمد، پس کسی‌که ببیند، به (سود) خود اوست و کسی‌که (از دیدن آن چشم بپوشد و نابینا شود، پس به زیان خود اوست و من (مراقب و) نگهبان شما نیستم».

علمای ربانی همچون کشتی نوح هستند؛ هرکس از آن‌ها جدا شود و با آن‌ها مخالفت کند، غرق خواهد شد. علما چراغ‌‌های راه امت هستند؛ کسانی هستند که دین را به مردم می‌‌آموزند و کیفیت ادای فرائض را برای آن‌ها بیان می‌‌کنند. و اینکه چگونه از امور حرام دوری کنند؛ و آن‌ها را به همکاری در نیکی و تقوی امر کرده و در مورد هرگونه همکاری در گناه و تجاوز هشدار می‌‌دهند.

چون علما بمیرند، مردم حیران و سرگردان می‌‌شوند و از حق روی گردانده و علم کهنه شده و جهل آشکار می‌‌شود و فتنه‌‌ها افزایش می‌‌یابند. و بدون تردید ترویج فتنه‌‌ها مقرون به از بین رفتن علم و علما می‌‌باشد.

از عبدالله بن عمرو بن عاص روایت است که: شنیدم رسول الله فرمود: «الله علم را به یکباره از سینه بندگان خود حذف نمی‌کند بلکه با وفات علما آن‌‌را از بین می‌‌برد. و وقتی علما از بین رفتند، مردم جاهلان را رهبر خود قرار می‌‌دهند و مسایل خود را از آن‌ها می‌‌پرسند و رهبران‌‌شان نیز از روی جهالت فتوا می‌‌دهند که هم خود گمراه می‌‌شوند و هم دیگران را به گمراهی می‌‌کشند».[11]

الله متعال علما را سبب حفظ امت از هلاکت و نابودی قرار داده است. بنابراین چون فتنه روی آورد، هر عالمی آن‌‌را می‌‌شناسد و چون پشت کند و نابود شود هر جاهل آن‌‌را می‌‌شناسد: ﴿وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِینَ یَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّیۡطَٰنَ إِلَّا قَلِیلٗا٨٣ [النساء: 83] «و هنگامی‌که خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آن‌ها برسد آن‌‌را شایع می‌سازند، درحالی‌که اگر آن‌‌را به پیامبر و صاحبان امرشان باز می‌گرداندند، از حقیقت امر آگاه می‌شدند و اگر فضل و رحمت الله بر شما نبود، جز اندکی، (همگی) از شیطان پیروی می‌کردید».

 و مهم‌‌ترین راه‌‌های پیشگیری از شر فتنه‌‌ها و مصون ماندن از گمراهی و نجات یافتن از هلاکت و نابودی، چنگ زدن به کتاب الله و همراهی با علما و دیدگاه‌‌شان می‌‌باشد چنان‌‌که الله متعال به هنگام فتنه‌‌ی ارتداد، دینش را با ابوبکر عزت بخشید و حفظ نمود.

جامعه‌‌ای که اصل و اساس آن بر مبنای ایمان است، رهبری آن متوجه علمای ربانی می‌‌باشد؛ کسانی‌که الله متعال آن‌ها را منار علم و هدایت قرار داده است. اما در محیط جاهلی شرایط مناسب برای ظهور هرگونه هرج و مرج و ظهور هر دجال و دروغگویی وجود دارد. محیطی که اسود عنسی در یمن و مسیلمه کذاب در یمامه را با آغوش باز پذیرا بود. و هر دوی این‌ها نابود شدند.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِمۡۖ فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٤٣ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلذِّکۡرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ٤٤ [النحل: 43-44] «و پیش از تو (ای پیامبر) جز مردانی که به آن‌ها وحی می‌کردیم نفرستادیم، پس (ای مردم) اگر نمی‌دانید از (آگاهانِ) اهل کتاب بپرسید. (که آن‌ها را) با دلایل روشن و کتاب‌ها (فرستادیم) و (ما این) قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم روشن سازی، آنچه را که به سوی آن‌ها نازل شده است و باشد که آن‌ها بیندیشند».

4- همراهی با جماعت مسلمانان

جماعت مسلمانان همان کسانی هستند که اهل ایمان و تقوا می‌‌باشند. و دست الله همراه جماعت است. و هرگز امت اسلامی بر ضلالت و گمراهی جمع نمی‌‌شود. و تا زمانی که امت پابرجاست، حق را به همراه دارد. الله متعال به ما دستور داده که با محوریت حق گردِ آن جمع شویم و از پراکندگی دوری کنیم؛ زیرا جماعت و با هم بودن رحمت است و تفرقه و پراکندگی عذاب؛

 و نتیجه‌‌ی جماعت رحمت الله و رضایت و درود اوتعالی و سعادت در دنیا و آخرت می‌‌باشد درحالی‌‌که نتیجه و عاقبت پراکندگی و چند دستگی، عذاب الله و لعنت و خشم اوتعالی و شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت می‌‌باشد.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِیعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡکُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ إِذۡ کُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِکُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا وَکُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنۡهَاۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ١٠٣ وَلۡتَکُن مِّنکُمۡ أُمَّةٞ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَیۡرِ وَیَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٤ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَیِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ١٠٥ [آل عمران: 103-105] «و همگی به ریسمان الله (= قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت الله را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید، پس میان دل‌های شما الفت داد، آنگاه به (فضل) نعمت او برادر (یکدیگر) شدید و شما بر لبه گودلی از آتش بودید، (او) شما را از آن نجات داد. اینگونه الله آیات خود را برای شما روشن می‌سازد، باشد که شما راه یابید. و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند و آنانند که رستگارند. و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند پس از آنکه دلایل روشن برای‌‌شان آمد و اینان برای‌‌شان عذاب بزرگی است».

 2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا١١٥ [النساء: 115] «و کسی‌که پس از آنکه هدایت (و راه حق) برایش روشن شد با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به آنچه پیروی کرده وا گذاریم و او را به جهنم در افکنیم و بد جایگاهی است».

3- از حذیفة بن یمان روایت است که: مردم در مورد خیر و خوبی از رسول الله سوال می‌‌کردند و من از شر و شرارت می‌‌پرسیدم تا مبادا گرفتار آن شوم؛ در پایان این روایت آمده که حذیفه می‌‌گوید: اگر چنین شرایطی را درک نمودم مرا به چه دستور می‌‌دهید؟ رسول الله فرمود: «با مسلمانان و پیشوای آنان باش؛ گفتم: اگر در آن زمان جماعت و رهبری نداشتند چه کنم؟ فرمود: از تمام گروه‌‌های موجود دوری کن؛ هرچند این دوری سبب شود ریشه‌‌ی درختان را با دندان بگیری و در این حال بمیری».[12]

مواظبت از نمازهای جماعت از قوی‌‌ترین اسباب جمع بودن و با هم بودن است و از نتایج آن امنیت و خیر و خوبی می‌‌باشد. و اگر فتنه را ریشه کن نکند، آتش آن‌‌را خاموش کرده و زیان‌‌های آن‌‌را کاهش می‌‌دهد.

 چنان‌‌که الله متعال می‌‌فرماید: ﴿ٱتۡلُ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِۗ وَلَذِکۡرُ ٱللَّهِ أَکۡبَرُۗ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ٤٥ [العنکبوت: 45] «(ای پیامبر!) آنچه را از (این) کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن و نماز را بر پا دار، یقیناً نماز (انسان را) از زشتی‌ها و منکر باز می‌دارد و البته یاد الله بزرگ‌تر است و الله آنچه را انجام می‌دهید می‌داند».

5- بررسی اخبار

 فتنه‌‌ها با شایع پراکنی و بزرگ‌‌نمایی با امور باطل و نادرست انتشار می‌‌یابند. و بیش از همه، کسانی در فتنه‌‌ها فرو می‌‌روند که جاهل و نادان هستند و تکبر و غرور صفت آن‌هاست. همان کسانی‌که امت را به سوی هر بلا و فتنه‌‌ای سوق می‌‌دهند آنهم با سخنی که منبع آن معلوم نیست و هیچ سندی برای آن وجود ندارد.

 بنابراین بررسی و تحقیق و به یقین رسیدن در مورد اخباری که مربوط به عموم است یا یکی از مسئولین آن در رده‌‌های بالاتر می‌‌باشد یا به امری از امور باز می‌‌گردد، واجب می‌‌باشد.

 و هرچند ناقل مطمئن باشد، مادامی که فقط او چنین خبری را نقل کرده، به آن کفایت نمی‌‌شود بلکه ثابت شدن آن واجب است و این از آن جهت است که افراد در معرض تعصب هوی و هوس، شهوت، القائات شیطانی و حرص و طمع می‌‌باشند.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن جَآءَکُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَیَّنُوٓاْ أَن تُصِیبُواْ قَوۡمَۢا بِجَهَٰلَةٖ فَتُصۡبِحُواْ عَلَىٰ مَا فَعَلۡتُمۡ نَٰدِمِینَ٦ [الحجرات: 6] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، اگر (شخص) فاسقی خبری برای شما آورد، پس (درباره آن) بررسی (و تحقیق) کنید، تا آنکه (مبادا) به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، آنگاه بر آنچه انجام داده‌اید پشیمان شوید».

2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٞۚ کَذَٰلِکَ کُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمۡ فَتَبَیَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا٩٤ [النساء: 94] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، هنگامی‌که در راه الله (برای جهاد) رهسپار شدید، پس بررسی کنید و به کسی‌که بر شما سلام کرد (و اظهار صلح و اسلام نمود) نگویید: «مؤمن نیستی» تا اینکه (غنایم و) سرمایه‌ی ناپایدار دنیا به دست آورید، زیرا غنیمت‌های بسیاری (برای شما) نزد الله است، شما نیز پیش از این چنین بودید، آنگاه الله بر شما منت گذارد (و هدایت شدید) بنابراین بررسی کنید که هر آیینه الله به آنچه انجام می‌دهید؛ آگاه است».

3- و از ابن عباس در مورد این آیه: ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا روایت است که می‌‌گوید: مردی در میان گله‌‌ی گوسفندش بود که مسلمانان با وی روبرو شدند؛ آن شخص گفت: السلام علیکم؛ اما او را کشتند و گله‌‌ی گوسفندش را به غنیمت گرفتند. پس الله متعال این آیه را نازل کرد: ﴿تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا که منظور همین غنیمت بود».[13]

و چون فرد مسلمان از صحت خبری مطمئن شد، شایع کردن آن میان مردم امری ممدوح نیست؛ چون هرچه دانسته شد نباید گفته ‌‌شود و برای گنه‌‌کار بودن انسان همین کافی است که هرچه می‌‌شنود، بیان کند. و چون قصد گفتن آن داشتیم، آن‌‌را جز به علمای پرهیزگار نمی‌‌گوییم، کسانی‌که می‌‌دانند آنچه ما نمی‌‌دانیم: ﴿وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِینَ یَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّیۡطَٰنَ إِلَّا قَلِیلٗا٨٣ [النساء: 83] «و هنگامی‌که خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آن‌ها برسد آن‌‌را شایع می‌سازند، درحالی‌که اگر آن‌‌را به پیامبر و صاحبان امرشان باز می‌گرداندند، از حقیقت امر آگاه می‌شدند و اگر فضل و رحمت الله بر شما نبود، جز اندکی، (همگی) از شیطان پیروی می‌کردید».

 و الله متعال به پرده‌‌پوشی و نصیحت و صلح و اصلاح در مورد کسی دستور داده که دچار لغزش شده است. بنابراین برای هیچ‌کس پرده‌‌دری و انتشار بدی‌‌ها و رسواکردن اشخاص جایز نیست.

و رحمت الله به فاسق، باعث اصلاح فسادش می‌‌شود هرچند زورگو و لجباز باشد. و هرکس پرده‌‌دری دیگری کند، الله متعال او را رسوا خواهد نمود هرچند درون خانه‌‌اش باشد.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ ٱلۡفَٰحِشَةُ فِی ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ١٩ [النور: 19] «بی‌گمان کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در (میان) مؤمنان شایع شود، عذاب دردناکی برای آن‌ها در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید».

2- از مغیره بن شعبه روایت است که شنیدم رسول الله فرمود: «الله متعال سه عمل شما را دوست ندارد: «شایعه پراکنی، ضایع کردن مال، زیاد سوال کردن»[14]

بنابراین بر هر مسلمانی واجب است که به بررسی امور بپردازد و شایعات را تصدیق نکند تا اینکه خود و دیگران از گناه فتنه‌‌ها و تهمت در امان باشند.

1- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «در آخرالزمان افرادی دجال و دروغگو خواهند بود که احادیثی برای‌‌تان عنوان می‌‌کنند که نه خود شنیده‌‌اید و نه پدران‌‌تان؛ از آنان بر حذر باشید تا شما را گمراه نکرده و فریب‌‌تان ندهند».[15]

2- از ابن عباس روایت است: «عمر بن خطاب حدیثی را با این مضمون برایم روایت کرد: زمانی که رسول الله از همسرانش فاصله گرفت، وارد مسجد شدم. دیدم که مردم (از فرط ناراحتی) سنگریزه‌‌ها را بر زمین می‌‌زنند و می‌‌گویند: رسول الله همسرانش را طلاق داده است. -در ادامه‌‌ی روایت چنین آمده است- پس گفتم: ای رسول الله، آیا آن‌ها را طلاق داده‌‌ای؟ فرمود: نه، گفتم: ای رسول الله، من وارد مسجد شدم درحالی‌‌که مسلمانان سنگریزه‌‌ها را به زمین زده و می‌‌گفتند: رسول الله همسرانش را طلاق داده است؛ آیا بروم و آن‌ها را خبر دهم که همسرانت را طلاق نداده‌‌ای؛ رسول الله فرمود: بله، اگر می‌‌خواهی».[16]

روا نیست انسان هرچه می‌‌شنود بیان کند؛ بلکه بر او واجب است که چون حکمت در مصلحت و سکوت باشد، ساکت بماند تا مفسده بوجود آمده از بین برود. به ویژه در زمان فتنه‌‌هایی که نیک و بد را در بر می‌‌گیرد مگر آنکه الله متعال به او رحم کند.

از ابوهریره روایت که می‌‌گوید: «دو نوع حدیث از رسول الله حفظ کردم: احادیثی که آن‌ها را روایت و نشر کردم. و احادیثی که اگر آن‌ها را روایت کنم، گلویم بریده خواهد شد».[17]

6- حفظ زبان

 بر هر مسلمانی واجب است که زبان به دهان نگه دارد و در تمام اوقات و احوال آن‌‌را از هر امر باطلی حفظ کند. و تاکید حفظ زبان در زمان فتنه‌‌ها بیش‌تر است زیرا قیل و قال افزایش می‌‌یابد و شهوت سخن گفتن و شنیدن افزون می‌‌گردد و گوش‌‌ها برای شنیدن شایعات و قیل و قال مربوط به فتنه‌‌ها آماده‌‌تر می‌‌باشد.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا٣٦ [الإسراء: 36] «و از آنچه به آن علم نداری پیروی نکن، بدون شک گوش و چشم و دل، هریک از این‌ها از آن باز خواست خواهند شد».

بنابراین حفظ زبان از هر کلمه‌‌ای که باعث افزایش آتش فتنه شده و آن‌‌را شعله‌‌ورتر می‌‌کند، واجب است. لذا عاقل کسی است که زبانش را مشغول چیزی می‌کند که الله متعال دوست دارد و رضایت الله در آن است مانند ذکر و دعا و دعوت: ﴿وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ ٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ یَنزَغُ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ کَانَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٗا مُّبِینٗا٥٣ [الإسراء: 53] «و به بندگانم بگو: (با یکدیگر) سخنی بگویند که آن بهترین باشد، بی‌گمان شیطان میان آن‌ها فتنه (و فساد) می‌کند، به راستی که شیطان دشمن آشکاری برای انسان است».

زبان از جمله عضوهایی است که حرکت دادن آن بسیار آسان است اما ضرر و زیان آن از دیگر اعضا بیش‌تر است. و براستی اگر انسان زبانش را کنترل نکند و در آبروی زندگان و مردگان دروغ بگوید و با شایعه پراکنی وحدت امت را بر هم زند و هر فریادی بخواهد سرکشد، شر و فساد زیادی برای امت به دنبال خواهد داشت.

بنابراین حفظ زبان و کنترل آن درواقع اصل تمام امور خیر است و آزاد و رها گذاشتن آن، اصل و اساس تمام شرارت‌‌ها می‌‌باشد.

1- الله متعال می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَسۡخَرۡ قَوۡمٞ مِّن قَوۡمٍ عَسَىٰٓ أَن یَکُونُواْ خَیۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَلَا نِسَآءٞ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن یَکُنَّ خَیۡرٗا مِّنۡهُنَّۖ وَلَا تَلۡمِزُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ وَلَا تَنَابَزُواْ بِٱلۡأَلۡقَٰبِۖ بِئۡسَ ٱلِٱسۡمُ ٱلۡفُسُوقُ بَعۡدَ ٱلۡإِیمَٰنِۚ وَمَن لَّمۡ یَتُبۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ١١ [الحجرات: 11] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، گروهی (از مردان) گروه دیگر را مسخره نکند، شاید آنان (= مسخره شدگان) از این‌ها بهتر باشند و نه زنانی، زنان دیگر را؛ شاید آنان (= مسخره شدگان) از این‌ها بهتر باشند و از یکدیگر عیبجوئی نکنید و یکدیگر را با القاب زشت نخوانید که پس از ایمان (آوردن) نام فسق بسیار (زشت و) بد است و هرکه توبه نکرد، پس آنانند که ستمکارند».

2- از عبدالله بن عمرو روایت است که رسول الله فرمود: «مسلمان کسی است که سایر مسلمانان از دست و زبان وی در امان باشند و مهاجر کسی است که آنچه را الله متعال نهی کرده است، ترک کند».[18]

3- از سهل بن سهد روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس به من ضمانت دهد که دهان و شرمگاهش را حفظ کند، من هم بهشت را برایش ضمانت می‌‌کنم».[19]

نتیجه‌‌ی خودداری از بیهوده‌‌گویی و لغو، سالم ماندن از گناه و معصیت است و ساکت بودن کلید عبادت می‌‌باشد و کسی‌که صبور و بردبار باشد و نیز آنکه ساکت باشد، پشیمان نمی‌‌شود. و هرکس زیاد سخن بگوید، لغزش وی بیش‌تر است و هرکس لغزش وی بیش‌تر باشد، گناهش بیش‌تر است و هرکس گناهش بیش‌تر باشد، گناهش هیزم آتش وی در دوزخ خواهد بود. و عاقل جز در اموری که برای او سودمند است و امید پاداش آن می‌‌رود، سخن نمی‌‌گوید.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدٗا٧٠ یُصۡلِحۡ لَکُمۡ أَعۡمَٰلَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۗ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِیمًا٧١ [الأحزاب: 70-71] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، از الله بترسید و سخن درست (و حق) بگویید. تا (الله) کارهای‌تا‌ن را برای‌‌تان اصلاح کند و گناهان‌تان را بیامرزد و هرکس که از الله و پیامبرش اطاعت کند؛ یقیناً به کامیابی عظیمی نائل شده است».

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس به الله و روز قیامت ایمان دارد، همسایه‌‌اش را آزار نمی‌‌رساند، مهمانش را محترم شمرده و سخن خوب می‌‌گوید یا سکوت می‌‌کند».[20]

زبان چون حیوانی درنده و مضر است که هرکس آن‌‌را رها کند و از آن غافل شود، او را می‌‌خورد؛ بنابراین برحذر بودن از آن واجب است. و کم‌‌ترین ثمره‌‌ی سکوت، سالم ماندن است و برای سالم ماندن، سکوت کفایت می‌‌کند. و کم‌‌ترین ضرر سخن گفتن، شهرت است و برای گرفتار شدن به بلا همین قدر کافی است. و سخن اسیر انسان است، اما زمانی که از انسان خارج شود، این انسان است که اسیر سخن می‌‌شود.

الله متعال در مورد هر زبانی می‌‌فرماید: ﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ١٨ [ق: 18] «هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر (و آماده نوشتن) است».

 و سخن گفتن در فتنه‌‌ها بدتر از شمشیر کشیدن در جنگ است. و نفس انسان به سوی بدی فرا می‌‌خواند مگر اینکه الله خود رحم کند و درواقع این نفس است که انسان را به شایعه پراکنی و غیبت و سخن چینی و مجادله و دروغ و یا فرورفتن در فتنه‌‌ها و اموری امر می‌کند که آتش فتنه‌‌ها را شعله‌‌ور می‌‌کند. بنابراین باید در مورد آن مراقب بود: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا٣٦ [الإسراء: 36] «و از آنچه به آن علم نداری، پیروی نکن، بدون شک گوش و چشم و دل، هریک از این‌ها از آن بازخواست خواهند شد».

و چون فتنه‌‌ها روی آوردند، باید با حکمت و ایمان راستین و توکل بر الله با آن‌ها روبرو شد و آن‌ها را از خود دور نمود و از شر و بدی آن‌ها دوری کرد و چون شدت گرفت و افزایش یافت، باید به نیت خوداری از سخن گفتن در مورد برادرانت، از آن‌ها کناره‌‌گیری کنی؛

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَإِذَا رَأَیۡتَ ٱلَّذِینَ یَخُوضُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦۚ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّکۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ٦٨ [الأنعام: 68] «و هرگاه کسانی را دیدی که در آیات ما (از روی عناد و مسخره) به بحث و گفتگو می‌پردازند، از آنان روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند، پس هرگز بعد از یاد آوردن با گروه ستمگران منشین»

2- از ابوسعید خدری روایت است که مردی نزد رسول الله آمده و گفت: بهترین مردم چه کسانی هستند؟ رسول الله فرمود: «مومنی که با جان و مالش در راه الله جهاد کند. گفتند: پس از او چه کسی است؟ فرمود: مومنی که در دره‌‌ای از دره‌‌ها تقوای الهی را رعایت می‌کند و به مردم آسیبی نمی‌‌رساند».[21]

7- صبر و مهربانی و بردباری در هر حال

صبر و بردباری در هر حالتی محمود است به ویژه به هنگام مصیبت‌‌ها و فتنه‌‌ها؛ صبر بزرگ‌ترین عطای الله به کسی است که او را با آن گرامی داشته است. و صبر کلید گشایش و آسانی است.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَکَ صَدۡرَکَ١ وَوَضَعۡنَا عَنکَ وِزۡرَکَ٢ ٱلَّذِیٓ أَنقَضَ ظَهۡرَکَ٣ وَرَفَعۡنَا لَکَ ذِکۡرَکَ٤ فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرٗا٦ فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ٧ وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَٱرۡغَب٨ [الشرح: 1-8] «(ای پیامبر) آیا ما سینه‌ات را برایت نگشودیم؟ و بار (سنگین) تو را از (دوش) تو بر نداشتیم؟ همان (باری) که بر پشت تو سنگینی می‌کرد (و نزدیک بود کمر تو را بشکند)؟ و (نام و) آوازه تو را بلند ساختیم. پس مسلماً با (هر) دشواری آسانی است. مسلماً با (هر) دشواری آسانی است. پس هنگامی‌که (از کار و امور دنیا) فارغ شدی (به عبادت پروردگارت) بکوش. و به سوی پروردگارت راغب (و مشتاق) شو».

2- از ابوسعید خدری روایت است که عده‌‌ای از انصار از رسول الله چیزی طلب کردند و رسول الله خواسته‌‌ی هریک از آن‌ها را برآورده کرد تا اینکه آنچه نزد وی بود تمام شد. چون تمام مالی که نزد رسول الله بود و با دستانش آن‌ها را انفاق می‌‌کرد، تمام شد، فرمود: «آنچه نزد من باشد آن‌‌را ذخیره نمی‌‌کنم ولی هرکس از خواستن اجتناب کند، الله او را از خواستن بی‌‌نیاز می‌‌سازد و به هیچ‌کس نعمتی بهتر و فراخ‌‌تر از صبر عنایت نشده است.»[22]

و چون فتنه‌‌ها هجوم آورند و گناهان افزایش یافته و فسق و فجور انتشار یابد، مسلمان باید در مواجهه با این مصیبت‌‌ها و فتنه‌‌ها به شدت صبر کند. ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٢٠٠ [آل عمران: 200] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، صبر کنید و دیگران را به صبر و شیکبائی فرا خوانید (و پایداری کنید) و مرزها را نگهبانی کنید و از الله بترسید، شاید رستگار شوید».

و از آنجا که پایه و اساس عقل دانایی است، بنابراین درواقع همه چیز صبر و شکیبایی است. و انسان به قله‌‌ی عقل نمی‌‌رسد تا اینکه دانایی وی بر جهلش و صبرش بر شهوتش غالب باشد. و شجاع‌‌ترین مردم کسی است که جهلش را با علم و دانایی برطرف کند و گرامی‌‌ترین آن‌ها کسی است که جان و مالش را در راه دین ببخشد: ﴿وَلَا تَسۡتَوِی ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّیِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِی بَیۡنَکَ وَبَیۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ کَأَنَّهُۥ وَلِیٌّ حَمِیمٞ٣٤ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَمَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٖ٣٥ وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ٣٦ [فصلت: 34-36] «و (هرگز) نیکی و بدی یکسان نیست، همیشه به نیکو‌ترین شیوه پاسخ ده، پس ناگاه (می‌بینی) همان کسی‌که میان تو و او دشمنی است، گویی دوست صمیمی است. و (اما) جز کسانی‌که شکیبا باشند آن‌‌را نپذیرند و جز دارنده بهره بزرگ (از ایمان و اخلاق) آن‌‌را نپذیرد. و هرگاه وسوسه (باز دارنده) از سوی شیطان تو را باز گرداند، پس به الله پناه ببر، یقیناً اوست که شنوای داناست».

مهربانی و حلم و بردباری و حیا، از بهترین اخلاقی هستند که انسان با آن‌ها آراسته می‌‌شود و هر‌‌کس از مهربانی ونرم‌‌خویی محروم شود درواقع از همه‌‌ چیز‌‌های خوب محروم شده است؛ و بردباری بهترین خلق‌‌ و خو می‌‌باشد و حیا شعبه‌‌ای از شعبه‌‌های ایمان است.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِینَ١٩٩ [الأعراف: 199] «(ای پیامبر!) گذشت را پیشه کن و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان».

2- از ام المومنین عایشه روایت است که: عده‌‌ای از یهودیان اجازه خواستند با رسول الله دیدار کنند. پس گفتند: «السام علیکم» (مرگ بر تو باد) من گفتم: بلکه «علیکم السام واللعنة» بر شما باشد مرگ و لعنت؛ رسول الله فرمود: ای عایشه، الله مهربان است و مهربانی و نرم‌‌خویی را در تمام امور دوست دارد. گفتم: آیا نمی‌‌شنوید چه گفتند؛ فرمود: (در پاسخ) گفتم: و بر شما باد».[23]

3- از ام‌‌المؤمنین عایشه روایت است که رسول الله فرمود: «ملایمت و نرمی در هر‌‌ چیزی وجود داشته باشد، آن‌‌را زینت می‌‌بخشد و از هرچه گرفته شود، آن‌‌را بی‌ارزش می‌‌گرداند».[24]

بدان که صبر و شکیبایی از سوی الله و عجله از سوی شیطان است. و عجله کردن از بزرگ‌ترین بیماری‌‌هایی است که سرانجام آن حسرت و پشیمانی است. بنابراین امور مختلف را سنجیده بررسی کن و در عواقب امور بیندیش و چون با مصیبتی مواجه شدی، صبر کن؛ الله تو را دوست دارد و همراه تو خواهد بود.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ وَلَا یَسۡتَخِفَّنَّکَ ٱلَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ٦٠ [الروم: 60] «پس (ای پیامبر گرامی!) صبر پیشه کن، بی‌گمان وعده الله حق است و هرگز کسانی‌که یقین ندارند تو را سبک‌سر نگردانند».

2- از خباب بن ارت روایت است که: نزد رسول الله که چادرش را در سایه کعبه بالش قرار داده بود (و تکیه زده بود) شکایت بردیم و گفتیم: آیا برای ما طلب پیروزی نمی‌‌کنی؛ آیا نزد الله برای ما دعا نمی‌‌کنی؟ فرمود: برای افرادی از امت‌‌های گذشته چاله‌‌ای در زمین حفر می‌‌کردند و او را در آن قرار می‌‌دادند، سپس اره‌‌ای می‌آوردند و بر سرش می‌‌نهادند و او را از وسط دو نیم می‌‌کردند ولی این کار او را از دینش باز نمی‌‌داشت. و شانه‌‌های آهنی را در گوشت آنان فرو می‌‌بردند تا جایی که به استخوان و عصب می‌‌رسید و این کار هم آنان را از دین‌‌‌‌شان باز نمی‌‌داشت. سوگند به الله که این دین کامل خواهد شد تا جایی که سواری از صنعا تا حضر موت برود و جز الله و یا گرگ بر گوسفندانش، از چیزی دیگر نترسد. اما شما عجله دارید».[25]

8- مواجه شدن با فتنه‌‌ها با اعمال نیک

راه و روش رسول الله در هنگام فتنه‌‌ها روی آوردن به اعمال نیک بود. زیرا اعمال نیک بزرگ‌ترین وسیله برای پایداری بر حق و هدایت می‌‌باشد. و اگر انسان به حق مشغول نباشد. مشغول باطل خواهد شد.

 1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَلَوۡ أَنَّا کَتَبۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَنِ ٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ أَوِ ٱخۡرُجُواْ مِن دِیَٰرِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٞ مِّنۡهُمۡۖ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِۦ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِیتٗا٦٦ وَإِذٗا لَّأٓتَیۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِیمٗا٦٧ وَلَهَدَیۡنَٰهُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا٦٨ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ وَٱلصِّدِّیقِینَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِینَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِکَ رَفِیقٗا٦٩ ذَٰلِکَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِیمٗا٧٠ [النساء: 66-70] «و اگر (مانند بنی اسرائیل) بر آنان مقرر می‌کردیم که خود را بکشید، یا از خانه و شهرتان بیرون روید، جز اندکی از آن‌ها عمل نمی‌کردند و اگر اندرزهای که به آنان داده می‌شود انجام می‌دادند، برای آن‌ها بهتر بود و (برای ایمان‌شان) استوارتر بود. و در این‌‌صورت از جانب خود پاداش بزرگی به آن‌ها می‌دادیم. و به راه راست، هدایت‌شان می‌کردیم. و کسی‌که الله و پیامبر را اطاعت کند (روز قیامت) همنشین کسانی خواهد بود که الله بر آنان انعام نموده‌است، از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و اینان چه نیکو رفیقانی هستند. این فضل و بخشایش از جانب الله است و کافی است که او دانا است».

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «به انجام اعمال نیک مبادرت ورزید پیش از آنکه فتنه‌‌ای همچون پار‌‌ه‌‌‌‌های شب تاریک ظهور کند، به گونه‌‌ای که شخصی صبح مومن و شب کافر باشد یا شب مؤمن و صبح کافر شود؛ دینش را به متاعی از دنیا بفروشد».[26]

3- از ام سلمه روایت است که: شبی رسول الله از خواب بیدار شد و فرمود: «سبحان الله» چه فتنه‌‌هایی که نازل شده است؟ چه دروازه‌‌ی گنج‌‌هایی که گشوده شده است. آنهایی را که در اتاق‌‌ها خوابند (ازواج مطهرات) بیدار کنید؛ چه بسا کسانی‌که در دنیا پوشیده‌‌اند ولی در آخرت لخت و عریان می‌‌شوند».[27]

4- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «قبل از شش چیز به اعمال نیک مبادرت ورزید: طلوع خورشید از مغرب، دود، دجال، دابة الارض، مرگ هریک از شما یا قیامت که همه را در برمی‌‌گیرد».[28]

نماز از بزرگ‌ترین عبادت‌‌هایی است که الله به وسیله‌‌ی آن هر بلا و مصیبی را دفع می‌‌کند. بنابراین چون مؤمن دچار نگرانی و آشفتگی شد یا مصیبتی به او وارد شد یا غم و اندوه وی شدت یافت، متوجه الله شده و با تضرع در برابر او تعالی به نماز بایستد: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ١٥٣ [البقرة: 153] «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، از شکیبائی و نماز یاری بجویید که همانا الله با شکیبایان است».

کسی‌که اعمال نیکی در پرونده دارد، نزد الله متعال از مقام و جایگاه والایی برخوردار است چنان‌‌که الله متعال مقام و ذکر وی را در دنیا و آخرت بالا می‌‌برد و هرگز او را بدبخت و تنها نمی‌‌گذارد: ﴿وَلَیَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن یَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ٤٠ ٱلَّذِینَ إِن مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنکَرِۗ وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ٤١ [الحج: 40-41] «و مسلماً الله یاری می‌کند کسی‌که (دین) او را یاری دهد، بی‌گمان الله قوی پیروزمند است. (همان) کسانی‌که اگر در زمین به آن‌ها قدرت (و حکومت) بخشیم، نماز را بر پا می‌دارند و زکات را می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و سرانجام کارها از آن الله است».

و تمام اعمال نیک راه را بروی بدی‌‌ها و مصیبت‌‌ها می‌‌بندد.

وکسی‌که در فتنه‌‌ها جهت عبادت پروردگارش از مردم فرار کرده و فاصله می‌گیرد، پاداش وی چون مهاجری است که به خاطر دینش از چنگ کسانی فرار کرده که او را از دینش باز می‌‌دارند.

 از معقله بن سیار روایت است که رسول الله فرمود: «عبادت به هنگام فتنه مانند هجرت به سوی من است».[29]

9- دعا و روی آوردن به الله در دفع فتنه‌‌ها

دعا کردن وتضرع به درگاه الله از بزرگ‌ترین وسایل نصر و پیروزی و دفع بلا و مصیبت می‌‌باشد. فتنه‌‌ها بخشی از عذاب الله در زمین می‌‌باشند و هیچ عملی چون تضرع و فروتنی در برابر الله متعال، این عذاب را دفع ودور نمی‌‌کند.

الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ أَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡعَذَابِ فَمَا ٱسۡتَکَانُواْ لِرَبِّهِمۡ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ٧٦ [المؤمنون: 76] «و به راستی (ما) آن‌ها را به عذاب (و بلا) گرفتار ساختیم، (تا بیدار شوند) پس برای پروردگارشان فروتنی ننمودند و (به درگاهش تضرع و) زاری نکردند».

به هنگام ظهور فتنه‌‌ها، عقل‌‌ها ربوده شده و انسان حیران و سرگردان شده و اندوه و نگرانی وی افزایش می‌‌یابد؛ در چنین شرایطی هیچ پناهی برای مومن نیست مگر پروردگارش: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَتَضَرَّعُونَ٤٢ فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰکِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٤٣ [الأنعام: 42-43] «و ما بتحقیق به سوی امت‌هایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم، (چون نافرمانی کردند) پس آن‌ها را به رنج و سختی‌ها گرفتار ساختیم، تا زاری کنند (و تسلیم گردند) پس چرا هنگامی‌که عذاب ما به آن‌ها رسید زاری نکردند؟ (و تسلیم نشدند؟!) بلکه دل‌های آن‌ها سخت شد و شیطان هرکاری که می‌کردند، در نظرشان آراست».

فتنه‌‌ها انواع مختلفی دارند و بسیارند به هنگام ظهور فتنه‌‌ها، امور آمیخته شده و تشخیص حق از باطل امری دشوار می‌‌گردد و وضعیت آشفته‌‌ای حاکم می‌‌باشد. اما راه نجات از این وضعیت تمسک جستن به الله متعال در هر امری و یاری خواستن از او و دعا واستغفار می‌‌باشد.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ٦٠ [غافر: 60] «و پروردگار شما فرمود: مرا بخوانید، تا (دعای) شما را اجابت کنم همانا کسانی‌که از عبادت من سرکشی می‌کنند، به زودی با خواری به جهنم وارد می‌شوند».

2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ١٨٦ [البقرة: 186] «و چون بندگانم، از تو درباره من بپرسند بگو: به راستی که من نزدیکم، دعای دعا کننده را هنگامی‌که مرا بخواند، اجابت می‌کنم. پس (آنان) باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه ‌یابند».

3- از ابوذر روایت است که رسول الله فرمود: الله متعال فرموده است: «بندگانم، من ظلم را بر خود حرام کردم و آن‌‌را در بین شما حرام نمودم، پس به یکدیگر ظلم نکنید. بندگانم، همه‌‌ی شما گمراه بودید مگر کسانی‌که من هدایت کردم، پس هدایت را از من بخواهید، شما را هدایت می‌‌کنم. بندگانم، همه‌‌ی شما گرسنه‌‌اید جز کسی‌که من به او غذا دهم. پس از من غذا و خوراک بخواهید تا به شما خوراک دهم. بندگانم، شما همه برهنه‌‌اید، جز کسی‌که من به او لباس عطا کنم. پس از من لباس بخواهید تا به شما لباس دهم. بندگانم، شما شب و روز مرتکب گناه و معصیت می‌‌شوید و من همه‌‌ی گناهان را می‌‌بخشم، پس از من طلب آمرزش کنید تا شما را بیامرزم. بندگانم، شما هرگز نمی‌‌توانید نفع وزیانی به من برسانید. اگر همه‌‌ی شما انسان‌‌ها وجن‌‌ها، از ابتدا تا انتها دارای پرهیز‌‌کارترین قلب باشید و به روش پرهیزکارترین شخص رفتار کنید، این امر ذره‌‌ای بر ملک من نمی‌‌افزاید. بندگانم، اگر همه‌‌ی شما جن‌‌ها وانسان‌‌ها از ابتدا تا انتها به روش گنه‌‌کارترین شخص میان خود که دارای بدترین قلب است عمل نمایید، این امر ذره‌‌ای از مُلک من نمی‌‌کاهد. بندگانم، اگر همه‌‌ی انسان‌‌ها و جن‌‌ها، از ابتدا تا انتها، در یک زمین پهناور بایستند و همه‌‌ی خواسته‌‌‌‌های خود را یکجا از من درخواست نمایند و خواسته‌‌ی همه را برآورده سازم، این عمل چیزی از آنچه نزد من است نمی‌‌کاهد. همان‌‌طور که وقتی سوزنی را در آب دریا فرو می‌‌برند و بیرون می‌‌کشند، هیچ از آب دریا کم نمی‌‌شود. بندگانم، این اعمال شماست که آن‌‌را برای شما محاسبه می‌‌کنم و نتایج آن‌‌را بطور کامل به شما می‌‌دهم. لذا هرکس نتیجه‌‌ی خوب دید، الله را ستایش نماید و هرکس نتیجه‌‌ی دیگری یافت، کسی جز خود را سرزنش نکند».[30]

سلاح مؤمنان در طول قرن‌‌های متمادی، در هر شرایطی دعا و شکوی به درگاه الله متعال بوده است. چنان‌‌که نوح ÷ دست به دعا برداشت و الله متعال او را بر کسانی‌که به او کفر ورزیدند و او را مسخره کردند، یاری نمود: ﴿۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣ تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ١٤ [القمر: 9-14] «پیش از آن‌ها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بنده ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و او را آزردند). پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شده‌ام، پس یاریم فرما (و از آن‌ها انتقام بگیر)». آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم. و از زمین چشمه‌های جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم در‌آمیختند و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم. زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانی‌که کافر شده بودند».

و ابراهیم الله را به فریاد خواند و الله متعال او را از آتش نجات داد: ﴿قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَکُمۡ إِن کُنتُمۡ فَٰعِلِینَ٦٨ قُلۡنَا یَٰنَارُ کُونِی بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِیمَ٦٩ وَأَرَادُواْ بِهِۦ کَیۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِینَ٧٠ وَنَجَّیۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَا لِلۡعَٰلَمِینَ٧١ [الأنبیاء: 68-71] «گفتند: او را بسوزانید و معبودان خود را یاری کنید، اگر کننده‌ی (کاری) هستید. (سرانجام آن‌ها او را به آتش انداختند، ولی ما) گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش. و آن‌ها خواستند برای (نابودی) او نیرنگ (خطرناکی) ورزند، پس آن‌ها را زیانکارترین (مردم) قرار دادیم. و او و لوط را به سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت داده‌ایم، نجات دادیم».

و یونس دست به دعا برداشت و الله متعال او را از غرق شدن نجات داد: ﴿وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَیۡهِ فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُ‍ۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٨٨ [الأنبیاء: 87-88] «و ذوالنون (= یونس) را (به یاد آور) هنگامی‌که خشمگین (از میان قومش) رفت، پس چنین پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نمی‌گیریم، پس (وقتی که در شکم ماهی فرو رفت) در تاریکی‌ها ندا داد که: (پروردگارا!) هیچ معبودی بر حقی جز تو نیست، تو منزهی، بی‌گمان من از ستمکاران بودم. پس دعای او را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم و اینگونه مؤمنان را نجات می‌دهیم».

و موسی الله را به فریاد خواند و الله متعال او را از چنگ فرعون و قومش نجات داد: ﴿فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِینَ٦٠ فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَکُونَ٦١ قَالَ کَلَّآۖ إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهۡدِینِ٦٢ فَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاکَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرۡقٖ کَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِیمِ٦٣ وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِینَ٦٤ وَأَنجَیۡنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِینَ٦٥ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِینَ٦٦ [الشعراء: 60-66] «پس آن‌ها (صبحگاهان به) هنگام طلوع آفتاب به تعقیب‌شان پرداختند پس چون دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: یقیناً ما (در چنگال فرعونیان) گرفتار شدیم. (موسی) گفت: چنین نیست، بی‌گمان پروردگارم با من است، به زودی مرا هدایت خواهد کرد؛ پس به موسی وحی کردیم: عصایت را به دریا بزن؛ آنگاه (دریا) شکافته شد، پس هر بخشی (از آن) همچون کوه عظیمی شد. و دیگران (= فرعون و فرعونیان) را (نیز) به آنجا نزدیک ساختیم. و موسی و همراهانش را همگی نجات دادیم. سپس دیگران را غرق کردیم».

فتنه‌‌ها مصیبت‌‌های بزرگی هستند که کسی از آن‌ها نجات نمی‌‌یابند مگر آنکه به درگاه پروردگارش دست به دعا بردارد دعایی از جنس دعای کسی‌که در حال غرق شده است: ﴿إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ٩ وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ١٠ [الأنفال: 9-10] «(بیاد آورید) هنگامی‌که از پروردگارتان (فریاد و) یاری می‌خواستید، پس او (خواستۀ) شما را پذیرفت. (و فرمود:) من شما را با یک هزار از فرشتگان که پیا‌‌پی فرود می‌آیند، یاری می‌کنم. و الله این (یاری و مدد) را تنها برای شادی و اطمینان قلب شما قرارداد وگرنه، پیروزی جز از طرف الله نیست، به راستی الله پیروزمند حکیم است».

و هدایت یافتن به حق در هنگام فتنه‌‌ها، بخشش ربانی و هدایت الهی است که الله متعال آن‌‌را به دوستان مؤمن خود اختصاص داده است.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿کَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِیَحۡکُمَ بَیۡنَ ٱلنَّاسِ فِیمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِۚ وَمَا ٱخۡتَلَفَ فِیهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَٰتُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۖ فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦۗ وَٱللَّهُ یَهۡدِی مَن یَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٍ٢١٣ [البقرة: 213] «(در آغاز) مردم یک امت بودند، آنگاه الله پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را بحق نازل کرد، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کنند و تنها کسانی‌که (کتاب) به آنان داده شده بود، پس از آنکه نشانه‌های روشن به آن‌ها رسیده بود، به خاطر  ستم و حسادتی که در میان‌شان بود، در آن اختلاف کردند، پس الله به فرمان خویش کسانی را که ایمان آورده بودند؛ به آن حق و (حقیقتی) که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و الله هرکس را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند».

1- از ام‌‌المؤمنین عایشه روایت است که می‌‌گوید: «چون رسول الله برای نماز شب بیدار می‌‌شد، نمازش را با این دعا آغاز می‌‌کرد: «اللهُمَّ رَبَّ جَبْرَائِیلَ، وَمِیکَائِیلَ، وَإِسْرَافِیلَ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ، اهْدِنِی لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ، إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»[31]: «بار الها، ای پروردگار جبریل و میکائل و اسرافیل، آفریننده‌‌ی آسمان و زمین، عالم و آگاه به نهان و آشکار، تو در آنچه بندگانت در آن اختلاف کرده‌‌اند، میان آن‌ها قضاوت می‌‌کنی، در آنچه با هم اختلاف می‌‌کنند مرا به سوی حق هدایت کن، براستی تو هرکس را که بخواهی به راه راست هدایت می‌‌کنی».

بنابراین چون چیزی خواستی از الله بخواه و چون یاری خواستی، از الله یاری بخواه؛ و هرکس از الله بخواهد به او می‌‌بخشد و هرکس او را به فریاد بخواند، اجابتش می‌کند و هرکس به او توکل کند، او را کفایت می‌‌کند: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ١٣ [التغابن: 13] «الله کسی است که هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پس مؤمنان باید بر الله توکل کنند».

 از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «هیچیک از شما چنین نگوید که: یا الله اگر خواستی مرا ببخش، اگر می‌‌خواهی به من رحم کن؛ بلکه بطور قطع و یقین بخواهد زیرا هیچ‌کس نمی‌‌تواند الله را مجبور کند».[32]

10- پناه بردن به الله از فتنه‌‌ها

الله متعال پادشاه حقیقی است که آفرینش و حکم از آن اوست و فتنه‌‌ها مصیبت‌‌های بزرگی است لذا بر مؤمن واجب است که از شر فتنه‌‌ها به الله پناه ببرد.

1- از زید بن ثابت روایت است که رسول الله فرمود: «از فتنه‌‌های ظاهر و پنهان به الله پناه ببرید. گفتند: به الله پناه می‌‌بریم از فتنه‌‌های آشکار و نهان».[33]

2- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «چون هریک از شما در نماز تشهد خواند، پس از آن باید از چهار چیز به الله پناه جوید و بگوید: «اللهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْیَا وَالْمَمَاتِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْمَسِیحِ الدَّجَّالِ»: «پروردگارا، به تو پناه می‌‌برم از عذاب دوزخ و از عذاب قبر و از فتنه‌‌ی زندگی و مرگ و از شر فتنه‌‌ی مسیح دجال».[34]

11- دوری و فاصله گرفتند از فتنه‌‌ها

چون امت گرفتار فتنه‌‌هایی مهلک گردید چنان‌‌که در آنها‌تر و خشک با هم سوخته و نیک و بد هردو آسیب دیده و دامن‌‌گیر شوند، در این شرایط برای مسلمان جایز نیست در فتنه‌‌ها به هر طریقی مشارکت داشته باشد بلکه باید تا روشن شدن حق از آن‌ها دوری نموده و با فرار و دوری از آن، خود را نجات دهد.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ أَرۡضِی وَٰسِعَةٞ فَإِیَّٰیَ فَٱعۡبُدُونِ٥٦ کُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَیۡنَا تُرۡجَعُونَ٥٧ [العنکبوت: 56-57] «ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، بی‌گمان زمین من وسیع است، پس تنها مرا عبادت کنید. هرکسی چشنده مرگ است، سپس به سوی ما بازگردانده می‌شوید».

2- از ابوبکره روایت است که رسول الله فرمود: «چون دو مسلمان (به قصد کشتن هم) با شمشیر‌‌ رویاروی هم قرار گیرند، (با یکدیگر بجنگند) هردو در آتش خواهند بود. گفته شد اینکه مجازات قاتل آتش است، امری واضح است، اما چرا مقتول در آتش خواهد بود؟ فرمود: او نیز قصد کشتن دوستش را داشته است».[35]

3- از ابوسعید خدری روایت است که رسول الله فرمود: «نزدیک است که بهترینِ مال مسلمان گوسفندانی باشد که با آن‌ها به قله‌‌ی کوه‌ها و مناطق نزول باران می‌‌رود تا دینش را از خطر فتنه‌‌ها محفوظ نگه دارد».[36]

4- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «بزودی فتنه‌‌هایی خواهند بود که نشسته در آن‌ها بهتر از ایستاده، ایستاده بهتر از کسی‌که راه می‌‌رود و آن که راه می‌‌رود بهتر از کسی است که می‌‌دود؛ و هر‌‌کس به سراغ فتنه‌‌ها برود، او را هلاک خواهد کرد. لذا هرکسی پناهگاهی یافت، باید به آن پناه ببرد».[37]

5- از عامر بن سعد روایت است که: سعد بن ابی وقاص در میان شترانش بود. پسرش عمر نزد وی آمد. هنگامی‌که سعد از دور او را دید گفت: پناه می‌‌برم به الله از شر این سوار؛ پسر وی از اسبش پیاده شد و به سعد گفت: شما در میان شتران و گوسفندانت مانده‌‌ای، حال آنکه مردم بر سر مُلک و پادشاهی با هم مجادله می‌‌کنند؟ و سعد به سینه‌‌ی او زد و گفت: ساکت باش؛ شنیدم که رسول الله فرمود: الله بنده‌‌ی پرهیزگار بی‌‌نیاز (از غیر الله) و مشغول به کار خویش را دوست دارد».[38]

گوشه‌‌ گیری در زمان فتنه در دو حالت تأکید بیش‌تری دارد:

1- کسی‌که می‌‌ترسد دینش به خطر بیفتد و فتنه‌‌ها باعث برگشتن وی از دینش شوند.

2- کسی‌که صاحب‌‌نظر و زیرک است و می‌‌ترسد که مردم در فتنه‌‌ها به وی روی آورند و نیز کسی‌که از نیرو و قدرتی برخوردار است و از روی آوردن مردم به وی و قدرتش می‌‌ترسد.

اصل و اساس فتنه، ابتلا و آزمایش است و بر کسی‌که توان آن‌‌را دارد، انکار منکر واجب می‌‌باشد؛ بنابراین هرکس اهل حق را یاری کند، مصیب و ماجور است و هرکس گروهی را یاری دهد که راه و روش آن اشتباه است، گنه‌‌کار است. و اگر در تشخیص امور دچار مشکل باشد، راه اعتزال در پیش گیرد تا حقیقت بر وی روشن شود.

 کناره‌‌گیری در زمان فتنه‌‌ها باعث حفظ دین و جان و آبرو و مال می‌‌شود. و نیز باعث سالم ماندن مؤمن از آلوده شدن به فتنه‌‌ها و خاموش شدن فتنه و شعله‌‌های آن می‌‌شود.

و هرچه مردم از فتنه‌‌ها دوری کنند، افرادی که بدان مبتلا می‌‌شوند کاهش می‌‌یابد و شر آن کم‌تر شده و شعله‌‌های آن کم‌تر می‌‌گردد. و هرچه مردم بیش‌تر آغشته به فتنه‌‌ها شوند و در شعله‌‌‌‌ور شدن آتش آن شرکت داشته باشند، اهل فتنه افزایش می‌‌یابد و شر آن افزون گردیده و دامنه‌‌ی آن وسیع‌‌تر می‌‌شود.

1- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿۞لَّا خَیۡرَ فِی کَثِیرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَیۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا١١٤ وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا١١٥ [النساء: 114-115] «در بسیاری از رازگویی‌های آنان [= مردم] خیری نیست، مگر [در گفتارِ] کسى که به [دادنِ] صدقه‌ای یا کاری پسندیده یا سازشى میان مردم فرمان دهد؛ و هر کس برای رضایت الله چنین کند، به زودی پاداش بزرگی به وی خواهیم داد. و هر کس ‌پس از آنکه [راه حق و] هدایت برایش روشن شد با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، او را به آنچه [برای خود برگزیده و از آن] پیروی کرده است وامی‌گذاریم و به دوزخ می‌کشانیم؛ و [حقا که دوزخ] چه بد جایگاهی است!».

2- الله متعال می‌‌فرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ [المائدة: 2] «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بی‌تردید، الله سخت‌کیفر است».

12- عدم آرزوی مرگ به هنگام فتنه‌‌ها

بهترین مردم مؤمنی است که عمرش طولانی شده و عملش نیکو باشد. زیرا هر روزه به اعمال نیک وی افزوده می‌‌شود که باعث تقرب وی به الله متعال خواهد بود و اینگونه درجات وی بالاتر رفته و گناهانش مورد مغفرت قرار می‌‌گیرد.




[1]- متفق علیه؛ بخاری: 3601؛ مسلم: 2886؛ متن از مسلم می‌‌باشد.

[2]- متفق علیه؛ بخاری: 1878؛ مسلم: 2885؛ متن از مسلم می‌‌باشد.

[3]- متفق علیه؛ بخاری: 7077؛ مسلم: 66؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[4]- متفق علیه؛ بخاری: 7121؛ مسلم: 157؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[5]- بخاری: 7069

[6]- متفق علیه؛ بخاری: 7059؛ مسلم: 2880؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[7]- بخاری: 1037.

[8]- متفق علیه؛ بخاری: 48؛ مسلم: 64

[9]- بخاری: 2686

[10]- متفق علیه؛ بخاری: 3606؛ مسلم: 1847؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[11]- متفق علیه؛ بخاری: 100؛ مسلم: 2673؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[12]- متفق علیه؛ بخاری: 3606؛ مسلم: 1847؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[13]- متفق علیه؛ بخاری: 4591؛ مسلم: 3025

[14]- متفق علیه؛ بخاری: 1477؛ مسلم: 12، 593؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[15]- مسلم: 7.

[16]- مسلم: 1479

[17]- بخاری: 120

[18]- متفق علیه؛ بخاری: 10؛ مسلم: 40 متن از بخاری می‌‌باشد.

[19]- بخاری: 6474

[20]- متفق علیه؛ بخاری: 6018؛ مسلم: 47

[21]- متفق علیه؛ بخاری: 2786؛ مسلم: 1888؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[22]- متفق علیه؛ بخاری: 6470؛ مسلم: 1053؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[23]- متفق علیه؛ بخاری: 6927؛ مسلم: 2165؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[24]- مسلم: 2594

[25]- بخاری: 3612

[26]- مسلم: 118

[27]- بخاری: 115

[28]- مسلم:2947

[29]- مسلم: 2948

[30]- مسلم: 2577

[31]- مسلم: 770

[32]- متفق علیه؛ بخاری: 6339؛ مسلم: 2679؛ متن از بخاری می‌‌باشد.

[33]- مسلم: 2867

[34]- مسلم: 588

[35]- متفق علیه؛ بخاری:  7083؛ مسلم: 2888؛ متن از بخاری است.

[36]- بخاری: 3300

[37]- مسلم: 2886

[38]- مسلم: 2965

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد