1- فضیلت جهاد در راه الله متعال
قال الله تعالی: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ١١١﴾ [التوبة: 111].
«همانا الله از مؤمنان جانهایشان و اموالشان را به بهای آنکه بهشت برای آنان باشد خریده است. در راه الله پیکار میکنند، پس میکشند و کشته میشوند، این وعدهای است که در تورات و انجیل و قرآن بر او (الله، مقرر) است، و چه کسی از الله به وعدۀ خود وفاکنندهتر است؟ پس به معاملهای که کردهاید شاد باشید و این همان کامیابی بزرگ است».
فضیلت سفر برای جهاد در راه الله متعال
عن انس بن مالک س عن النبی قال: «لَغَدْوَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ رَوْحَةٌ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا»[1].
«انس بن مالک س گوید: پیامبر ج گفت: یک روز یا یک شب جهاد در راه الله اجر و پاداشش نزد الله از تمام آنچه در دنیا هست بیشتر است».
و عن أبی أیوب س قال: قال رسول الله: «غَدْوَةٌ فِی سَبِیلِ اللهِ، أَوْ رَوْحَةٌ، خَیْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ»[2].
«ابو ایوب انصاری س میفرماید: رسول الله ج فرمود: یک صبح تا ظهر یا یک ظهر تا شب جهاد در راه الله بهتر از هرچیزی است که خورشید بر آن طلوع و غروب کرده است».
فضیلت خروج برای جهاد در راه الله متعال و مردن یا کشتهشدن در این راه
قال الله تعالی: ﴿وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا١٠٠﴾ [النساء: 100].
«و هرکس در راه الله هجرت کند، اقامتگاههای زیاد و گشایشی (در مصالح دین و دنیا) در زمین خواهد دید، و هرکس از خانۀ خود بیرون آید و به سوی الله و پیامبرش هجرت کند، سپس مرگ او را دریابد، اجر او بر عهدۀ اللهست، و الله امرزگار و مهربان است».
و قال الله تعالی: ﴿وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ١٥٧ وَلَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ١٥٨﴾ [آل عمران: 157-158].
«و اگر در راه الله کشته شوید یا بمیرید، آمرزش و عفو و رحمت الله بهتر از چیزی است که آنان جمعآوری میکند، و اگر بمیرید یا کشته شوید حتماً به سوی الله بازگردانده میشوید».
فضیلت کسیکه اراده جهاد در راه الله متعال را داشته باشد ولی عذر و یا مریضی داشته باشد
عن أنس س أن النبی ج کان فی غزاة فقال: «إِنَّ أَقْوَامًا بِالْمَدِینَةِ خَلْفَنَا، مَا سَلَکْنَا شِعْبًا وَلاَ وَادِیًا إِلَّا وَهُمْ مَعَنَا فِیهِ، حَبَسَهُمُ العُذْرُ»[3].
ترجمه: انس س میگوید: نبی ج در یکی از غزوات (تبوک) فرمود: «گروهی از مسلمانان، پشت سر ما در مدینه، ماندهاند (و نتوانستهاند در این غزوه، شرکت کنند). ولی هر دره و رودخانهای را که ما طی میکنیم، آنان همراه ما هستند (در اجر و ثواب با ما شریکند) زیرا عذر، مانع آمدن آنها با ما شد.
فضیلت کسیکه مجاهدی را در راه الله تجهیز کند
عن زید بن خالد س أن رسول الله ج قال: «مَنْ جَهَّزَ غَازِیًا فِی سَبِیلِ اللهِ، فَقَدْ غَزَا، وَمَنْ خَلَفَهُ فِی أَهْلِهِ بِخَیْرٍ، فَقَدْ غَزَا»[4].
زید بن خالد س گوید: پیامبر ج فرمود: «کسی که یک مجاهد در راه الله را به وسایل لازم مجهز کند مانند اینست که خود به جهاد رفته باشد، کسی که به جای مجاهد در منزل او بماند و با صداقت و پاکی با خانواده او رفتار کند و به آنان کمک کند مثل این است که به جهاد رفته باشد».
فضیلت کسیکه بخشش کند از جان و مالش در راه الله متعال
قال الله تعالى: ﴿مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ١٢٠ وَلَا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً وَلَا یَقْطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ١٢١﴾ [التوبة: 120-121].
«و هیچ خرجی، خواه اندک و خواه زیاد نمیکنند و هیچ سرزمینی را نمیپیمایند مگر اینکه برایشان نوشته میشود، تا الله نیکوترین آنچه میکردند به آنان پاداش دهد. و مؤمنان را نسزد که همه (برای جنگ با دشمنان) بیرون بروند، پس چرا از هر قوم و قبیلهای از آنان گروهی بیرون نمیروند تا (= کسانی که بیرون نرفتند) در دین آگاهی پیدا کنند و قومشان را (= مجاهدین) – چرا به سوی قومشان باز آیند – با اندوختهی خود بیم دهند تا (با امتثال او امر الله و اجتناب از نواهیاش از عذاب او) دوری کنند».
2- و عن أبی عبس س قال: سمعت رسول الله ج یقول: «مَنِ اغْبَرَّتْ قَدَمَاهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ»[5].
«ابو عبس س در حالی که برای نماز جمعه میرفت، گفت: از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «هرکس که قدمهایش در راه الله گردآلود شوند، آتش دوزخ بر او حرام خواهد شد».
قال الله تعالی: ﴿مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ٢٦١﴾ [البقرة: 261].
«کسانی که مالهایشان را در راه الله انفاق میکنند سپس به دنبال آن منت نمیگذارند، و آزار نمیرسانند، پاداشششان نزد پروردگارشان است، و نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین میگردند».
و عن أبی مسعود الأنصاری س قال: «جَاءَ رَجُلٌ بِنَاقَةٍ مَخْطُومَةٍ، فَقَالَ: هَذِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَکَ بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ سَبْعُ مِائَةِ نَاقَةٍ کُلُّهَا مَخْطُومَةٌ»[6].
«از ابومسعود س روایت شده است که گفت: مردی شتری مهار شده نزد پیامبر ج آورد و گفت: این (برای استفاده) در راه الله باشد، پیامبر ج فرمود: «در روز قیامت در برابر این شتر، هفتصد شتر که همه مهار شدهاند، به تو عطا میشود».
فضیلت کسیکه در راه الله متعال کشته شود
قال الله تعالی: ﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ١٦٩ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ١٧٠ یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ١٧١﴾ [آل عمران: 169-171].
«و کسانی را که در راه الله کشته شدهاند مرده نپندارید، بلکه آنان زندهاند (و) پیش پروردگارشان روزی داده میشوند. آنان از فضل و کرمی که الله به آنها داده است شادماناند و به کسانی که بعد از آنان میآیند و هنوز به آنها نپیوستهاند مژده میدهند که ترسی بر آنها نیست و اندوهگین نمیشوند».
و عن أبی قتاده س قال: «جاء رجل الی رسول الله فقال: أَرَأَیْتَ إِنْ قُتِلْتُ فِی سَبِیلِ اللهِ، تُکَفَّرُ عَنِّی خَطَایَایَ؟ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «نَعَمْ، وَأَنْتَ صَابِرٌ مُحْتَسِبٌ، مُقْبِلٌ غَیْرُ مُدْبِرٍ، إِلَّا الدَّیْنَ، فَإِنَّ جِبْرِیلَ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ لِی ذَلِکَ». أخرجه مسلم[7].
«از ابو قتاده س روایت شده که: رسول الله ج در میان ایشان خطبه خوانده و یادآوری کرد که جهاد در راه الله و ایمان به الله بهترین اعمال است. بعد مردی ایستاده و گفت: خبرم ده ای رسول الله ج که هرگاه در راه الله کشته شوم آیا گناهانم محو میشود؟ رسول الله ج فرمود: بلی اگر در راه الله کشته شوی و تو صابر باشی و اخلاص نمایی و رو آورنده بوده و پشتدهنده به دشمن نباشی. سپس رسول الله ج فرمود: چگونه گفتی؟ گفت: خبرم ده ای رسول الله ج هرگاه در راه الله کشته شوم، آیا گناهانم محو میشود؟ رسول الله ج به وی گفت: بلی، در حالی که تو اخلاص نموده و صبر کنی. روآورنده بوده و به دشمنان پشت ندهی. به جز قرض، زیرا جبریل ÷ این را برایم گفت».
هدف از جنگیدن در اسلام این است که دین به طور کامل از آنِ الله باشد؛ مردم از تاریکیهای کفر و شرک و جهل به سوی نور ایمان و توحید و علم هدایت شوند، متجاوزان قلع و قمع شوند، فتنهها نابود شوند، کلمهی الله بالا و برتر باشد، دین الله ابلاغ گردد و موانع موجود در مسیر تبلیغ و نشر دین برداشته شود؛ و چون ابلاغ دین بدون جنگ میسر باشد، نیازی به جنگ نخواهد بود. و با کسانیکه دعوت به آنها نرسیده است، جنگی نخواهد بود مگر پس از اینکه به اسلام دعوت شوند و در صورتی که دعوت اسلام را نپذیرند، امام و خلیفه مسلمین آنها را به پرداخت جزیه دستور میدهد، اگر از پرداخت جزیه هم سرباز زدند، از الله طلب یاری کرده و با آنها میجنگد؛ و در صورتی که دعوت اسلام به آنها رسیده باشد، جنگیدن با آنها بدون ابلاغ دعوت برای بار دیگر، جایز است. الله متعال انسانها را برای عبادت خودش آفرید لذا دعوت آنها قبل از هر امری واجب است و کشتن هیچیک از آنها جایز نیست مگر کسیکه عناد کند و بر کفر خود اصرار داشته باشد یا آنکه مرتد شود یا ظلم کند یا راه تعدی و تجاوز در پیش گیرد یا اینکه مانع اسلام آوردن دیگران شود یا مسلمانان را مورد آزار و اذیت قرار دهد؛ و رسول الله با هیچ قومی نجنگید مگر اینکه قبل از جنگ آنها را به اسلام دعوت داد.
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰکَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِیرٗا٤٥ وَدَاعِیًا إِلَى ٱللَّهِ بِإِذۡنِهِۦ وَسِرَاجٗا مُّنِیرٗا٤٦ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَضۡلٗا کَبِیرٗا٤٧ وَلَا تُطِعِ ٱلۡکَٰفِرِینَ وَٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَدَعۡ أَذَىٰهُمۡ وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلٗا٤٨﴾ [الأحزاب: 45-48] «ای پیامبر، ما تو را گواه و بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم. و دعوت کننده به سوی الله به فرمان او و چراغی روشنی بخش قرار دادی و مؤمنان را بشارت ده که برای آنها از سوی الله فضل بزرگی است. و از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را و اگذار (و به آنان اعتنای نکن) و بر الله توکل کن و الله (به عنوان) کارساز (و مدافع) بسنده است».
اثر صبر و یقین در عمل
چون مسلمان به حق بپردازد و نیت وی همراه با استعانت از الله و برای او تعالی باشد، هرچند آنچه در آسمانها و زمین است به مکر و نیرنگ علیه او روی آورند، الله متعال وی را در برابر آنها کفایت میکند. و بنده بر حسب تفریط یا افراط در این امور سهگانه یا بخشی از آنها یاری میشود.
بنابراین کسیکه به باطلی بپردازد یاری نمیشود و اگر یاری شود، عاقبت از آنِ او نخواهد بود و نکوهیده و خوار خواهد بود. و اگر به حق بپردازد اما برای الله نباشد بلکه قصد وی ستایش و سپاسگزاری مردم باشد، نیز یاری نمیشود. زیرا یاری و پیروزی برای کسی است که جهاد میکند تا کلمهی الله بالا و برتر باشد. و اگر یاری شود یاری وی بر حسب صبر و حقی که به همراه دارد، میباشد؛ و اگر به حق بپردازد و از غیرالله یاری طلبد، یاری نشده و تنها خواهد ماند. بنابراین صبر همیشه یاری میشود؛ اگر حق با کسی باشد که صبر میکند، عاقبت و سرانجام از آنِ او خواهد بود و در غیر اینصورت، عاقبت و فرجام برای او نخواهد بود و به هدف نمیرسد.
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ فَلَا تَکُن فِی مِرۡیَةٖ مِّن لِّقَآئِهِۦۖ وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ٢٣ وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ یَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَکَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یُوقِنُونَ٢٤﴾ [السجدة: 23-24] «به راستی به موسی کتاب (تورات) دادیم، پس (ای پیامبر گرامی،) از دیدار او (= موسی) در شک و تردید مباش و ما آن (تورات) را (وسیله) هدایت برای بنیاسرائیل قرار دادیم. و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند؛ زیراشکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند».
2- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٢٠٠﴾ [آل عمران: 200] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، صبر کنید و دیگران را به صبر و شیکبائی فرا خوانید (و پایداری کنید) و مرزها را نگهبانی کنید و از الله بترسید، شاید رستگار شوید».
جهاد در راه الله فرض کفایه میباشد؛ چون عدهای به اندازهی کفایت به آن بپردازند، از عهدهی دیگران ساقط میشود. و در حالتهای زیر، جهاد در راه الله به هرکسی توان آنرا داشته باشد، واجب میشود.
1- چون برای جنگ صف آرایی شود.
2- چون امام مسلمانان اعلان نفیر عام کند.
3- چون دشمن شهرش را محاصره کند.
4- چون به وجود او در جنگ نیاز باشد مانند کسیکه پزشک است یا خلبان و... .
الله متعال میفرماید: ﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا وَجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِکُمۡ وَأَنفُسِکُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٤١﴾ [التوبة: 41] «سبکبار و گرانبار (همگی برای جهاد) کوچ کنید و با اموالتان و جانهایتان در راه الله جهاد کنید، این برای شما بهتر است، اگر بدانید».
5- الله متعال میفرماید: ﴿وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِکِینَ کَآفَّةٗ کَمَا یُقَٰتِلُونَکُمۡ کَآفَّةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِینَ﴾ [التوبة: 36] «و دسته جمعی با مشرکان بجنگید، همانگونه که آنها دسته جمعی با شما میجنگند و بدانید که الله با پرهیزگاران است».
گاهی جهاد در راه الله با جان و مال واجب است و این برای کسی است که توانایی جانی و مالی دارد و گاهی تنها با جان واجب میشود و آن برای کسی است که مال ندارد و گاهی تنها با مال واجب میشود و این در صورتی است که انسان توانایی جسمی برای جهاد نداشته باشد.
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ وَیَکُونَ ٱلدِّینُ لِلَّهِۖ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَلَا عُدۡوَٰنَ إِلَّا عَلَى ٱلظَّٰلِمِینَ١٩٣﴾ [البقرة: 193] «و با آنها جنگ کنید تا فتنه (شرک) باقی نماند و دین (خالصانه) از آن الله گردد. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست».
2- از انس روایت است که رسول الله فرمود: «با اموال و جانها و زبانتان با مشرکین جهاد کنید».[8]
جهاد در راه الله به چهار بخش تقسیم میشود:
1- جهاد با نفس؛ عبارت است از تلاش و کوشش در مسیر فراگیری و آموختن دین و عمل به آن، دعوت به سوی آن و صبر بر اذیت و آزارهایی که در مسیر است.
2- جهاد با شیطان: جهاد در مسیر دفع شبهات و شهواتی که شیطان به بنده القا میکند.
3- جهاد با ظالمان و اهل بدعت و کسانیکه مرتکب امور منکر میشوند؛ در صورت توانایی جهاد در این زمینه با دست میباشد و در وهلهی دوم با زبان و در صورت عدم توانایی لازم برای جهاد زبانی، در قالب انکار قلبی آن میباشد. و این بر حسب شرایط و مصلحت میباشد.
4- جهاد با کفار و منافقین که با قلب و زبان و مال و جان میباشد. و مقصود ما در اینجا همین نوع از جهاد است.
جهاد در راه الله بر دو نوع است:
1- جهاد در راه الله جهت برتر بودن کلمهی الله و ابلاغ دینش به جهانیان؛ و این بزرگترین انواع جهاد میباشد. این نوع جهاد به خودی خود نیک است و این جهاد تمام پیامبران بوده است.
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَوۡ شِئۡنَا لَبَعَثۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٖ نَّذِیرٗا٥١ فَلَا تُطِعِ ٱلۡکَٰفِرِینَ وَجَٰهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا کَبِیرٗا٥٢﴾ [الفرقان: 51-52] «و اگر میخواستیم در هر قریه و دیاری بیمدهنده میفرستادیم. پس (ای پیامبر!) از کافران اطاعت مکن و به وسیله آن (= قرآن) با آنها جهاد بزرگی بنما».
2- جهاد مسلحانه با کفار برای برتر بودن کلمهی الله به هنگام نیاز؛ این نوع جهاد به دلیل امر دیگری نیک است. زیرا در آن نابودی متجاوزان، از بین رفتن فتنهها و اعلای کلمه الله میباشد. و مقصود ما در اینجا بیان همین نوع جهاد میباشد.
جهاد در راه الله چهار حالت دارد:
1- جهاد ضد کفار و مشرکین؛ و این امری لازم جهت حفظ مسلمانان از شر آنها و نشر اسلام میان کفار و مشرکین میباشد. که به ترتیب میتوانند بین اسلام یا پرداخت جزیه یا جنگ، یکی را به اختیار انتخاب کنند.
2- جهاد بر ضد مرتدین؛ کسانیکه مرتد شدهاند مختارند به ترتیب میان بازگشت به اسلام یا جنگ یکی را انتخاب کنند.
3- جهاد ضد باغیان؛ و آنها کسانی هستند که علیه امام مسلمانان خروج کنند و فتنه برپا کنند؛ در اینصورت اگر از رفتار خود باز آمدند که هیچ وگرنه مسلمانان با آنها میجنگند.
4- جهاد ضد قطاع الطریق؛ و آنها کسانی هستند که مسلحانه با مردم درگیر میشوند. امام در مورد آنها مخیر است بین اجرای حکم قتل یا دار زدن یا قطع کردن دست و پای آنها برخلاف هم یا تبعید کردن آنها؛ و مجازات آنها بر حسب جرمی است که مرتکب میشوند و وابسته به رای و نظر امام میباشد.
اسلام، عقل، بلوغ، مرد بودن، سلامتی جسمی، وجود مال کافی در صورتی که بیت المال آنرا متقبل نشود.
اخلاص، صبر، صداقت، پایداری، استقامت، اطاعت از امیر یا رهبر، دوری از گناهان، دعا و ذکر زیاد، طلب یاری و تأیید از الله متعال از جمله خواندن این دعا: «اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الکِتَابِ، وَمُجْرِیَ السَّحَابِ، وَهَازِمَ الأَحْزَابِ، اهْزِمْهُمْ وَانْصُرْنَا عَلَیْهِمْ»: «پروردگارا، ای نازل کنندهی کتاب وای به حرکت درآورندهی ابرها وای شکست دهندهی احزاب، آنان را شکست بده و ما را بر آنان پیروز گردان».[9]
و از جمله آداب مجاهدین عدم خیانت، نکشتن زنان، کودکان، راهبان و افراد کهنسال است و این در صورتی است که در جنگ شرکت نداشته باشند اما اگر آنها نیز بجنگند یا به جنگ تشویق کنند یا در امور جنگ صاحبنظر باشند و به نوعی در تدبیر جنگ نقش داشته باشند، کشته میشوند.
از دیگر آداب مجاهدین دوری از عُجب و خودپسندی، غرور، ریا، مشتاق نبودن برای رویارویی با دشمن و عدم سوزاندن انسان و حیوان با آتش میباشد.
و از آداب مجاهدین است که اسلام را بر دشمن عرضه کنند، اگر از پذیرفتن اسلام سرباز زدند، پرداخت جزیه به آنها پیشنهاد شود واگر آنرا هم نپذیرفتند، جنگ با آنها حلال میشود.
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٤٥ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ٤٦ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ٤٧﴾ [الأنفال: 45-47] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، هنگامیکه با گروهی (از دشمن) روبرو شدید، پایدار (و ثابت قدم) باشید و الله را بسیار یاد کنید، تا رستگار شوید و الله و پیامبرش را اطاعت کنید و با همدیگر نزاع نکنید که سست شوید و قوت (و مهابت) شما از میان برود و صبر کنید، بیگمان الله با صابران است. و مانند کسانی نباشید که با سرکشی و خود نمایی به مردم، از سرزمین خود (مکه) بیرون آمدند و (مردم را) از راه الله باز میداشتند و الله به آنچه میکنند؛ احاطه دارد».
عبارت است از حفظ مرزهای میان مسلمانان و کفار؛
از سهل بن سعد روایت است که رسول الله فرمود: «نگهبانی روزی در راه الله بهتر است از دنیا و آنچه در آن است».[10]
بر مسلمانان واجب است از مرزهای خود در برابر کفار حفاظت کنند یا با عهد و پیمان و یا با سلاح و مجاهدان؛ و این بستگی به شرایط در هر زمان دارد.
حکم اجازه گرفتن از پدر و مادر در جهاد
1- کسیکه به جهاد از نوع نافله میپردازد، باید از پدر و مادر مسلمانش اجازه بگیرد. زیرا جهاد فرض کفایه است مگر در حالتهایی خاص؛ و نیکی کردن به پدر و مادر در هر حالتی فرض عین است؛ اما زمانی که جهاد واجب شد (فرض عین شد) اگر مانع جهاد کردن وی شدند، بدون اجازهی آنها به جهاد میپردازد.
2- هر عمل نافلهای که منفعتی برای انسان به دنبال دارد و در آن ضرری متوجه پدر و مادرش نمیشود، نیازی به اجازه گرفتن از آنها ندارد مانند نماز شب، روزهی نفل و... .
اما اگر ضرری را متوجه پدر و مادر یا یکی از آنها کند، مانند جهاد از نوع نافلهی آن، میتوانند مانع وی شوند و در اینصورت بر هر مسلمانی واجب است که خواستهی آنها را اجابت کند. زیرا اطاعت از پدر و مادر واجب است اما عمل نافله واجب نیست.
صفت مجاهدی که در راه الله جهاد میکند
از ابوموسی روایت است که مردی نزد رسول الله آمده و گفت: یکی به خاطر غنیمت و دیگری به خاطر نام و نشان و فردی به خاطر ریا میجنگد، کدامیک از آنها مجاهد در راه الله است؟ رسول الله فرمود: «کسیکه برای اعلان کلمهی الله بجنگد، مجاهدِ در راه الله میباشد».[11]
جهاد بر مردان واجب است زیرا آنها از نیرو و صبر لازم برای جهاد برخوردارند اما به هنگام نیاز، جهاد زنان به همراه مردان و در قالب خدمت رسانی میباشد.
از انس بن مالک روایت است که میگوید: هرگاه رسول الله به جهاد میرفت، زنانی از انصار و ام سلیم را نیز به همراه میبردند که به لشکریان آب میدادند و زخمیان را مداوا میکردند.[12]
درحقیقت ماندن در شهر و مالاندوزی و ترک جهاد در راه الله مصداق خود را به هلاکت انداختن میباشد. جمع مال و بخل ورزیدن از انفاق آن در راه الله و مشغول شدن به آن و غافل شدن از نصرت و یاری حق، مصداق به هلاکت انداختن خود و ترک اوامر الهی یا انجام نواهی میباشد. این دین برای کسی است که در آن ذوب میشود نه آنکه از آن غافل میشود؛ و پیامد ترک جهاد در راه الله دو چیز است: خواری در دنیا با تسلط دشمن و چیره شدن وی بر سرزمینهای اسلامی و در مرحلهی بعد بازداشتن مسلمانان از دینشان که موجب عذاب دردناک در آخرت میشود.
اما کسیکه در صفوف دشمن نفوذ میکند، خود را به هلاکت نینداخته است بلکه جان خود را برای کسب رضایت الله متعال فروخته است.
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَیۡدِیکُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُکَةِ وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٩٥﴾ [البقرة: 195] «و در راه الله انفاق کنید و (با ترک انفاق) خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که الله نیکوکاران را دوست میدارد».
2- الله متعال میفرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَشۡرِی نَفۡسَهُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ٢٠٧﴾ [البقرة: 207] «و از مردمان کسی هست که جان خود را برای به دست آوردن خشنودی الله میفروشد و الله نسبت به بندگان مهربان است».
3- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡکُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَکُم بَیۡنَکُم بِٱلۡبَٰطِلِ إِلَّآ أَن تَکُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنکُمۡۚ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُمۡ رَحِیمٗا٢٩﴾ [النساء: 29] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، اموال یکدیگر را به باطل (و از راههای نامشروع) نخورید، مگر اینکه تجارتی با رضایت شما (انجام گرفته) باشد. و خودتان را نکشید، زیرا الله (نسبت) به شما مهربان است».
4- و از اسلم بن ابی عمران روایت است که میگوید: «در غزوهای از مدینه به قصد قسطنطنیه خارج شدیم و امیر ما در این غزوه عبدالرحمن بن خالد بن ولید بود. و رومیان آماده جنگ و منتظر مسلمانان بودند که ناگهان یکی از مسلمانان به تنهایی به دشمن حمله کرد. عدهای گفتند: دست نگهدار، لااله الا الله؛ خود را به دستش هلاک نمود. ابو ایوب گفت: این آیه در مورد ما گروه انصار نازل شد؛ آنگاه که الله پیامبرش را یاری کرد و اسلام را پیروز گردانید، گفتم: از این پس به اموال و سر و سامان دادن آنها بپردازیم. پس الله متعال این آیه را نازل کرد: ﴿وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَیۡدِیکُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُکَةِ﴾ [البقرة: 195] بنابراین خود را به هلاکت انداختن این است که به اموال و ساماندهی آن روی آورده و جهاد را ترک کنیم. ابو عمران میگوید: ابوایوب چنان در راه الله جهاد کرد که در قسطنطنیه دفن شد».[13]
مجازات کسیکه جهاد در راه الله را ترک میکند
1- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَا لَکُمۡ إِذَا قِیلَ لَکُمُ ٱنفِرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِیتُم بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ٣٨ إِلَّا تَنفِرُواْ یُعَذِّبۡکُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا وَیَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَیۡرَکُمۡ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیۡٔٗاۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ٣٩﴾ [التوبة: 38-39] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، شما را چه شده، هنگامیکه به شما گفته میشود: (به سوی جهاد) در راه الله حرکت کنید، به زمین میچسپید (و سستی میکنید) آیا به جای آخرت به زندگی دنیا راضی شدهاید؟! حال آنکه متاع زندگی دنیا، در (برابر) آخرت، جز اندکی (هیچ) نیست. اگر (برای جهاد) کوچ نکنید، (الله) شما را به عذاب دردناکی، عذاب میکند و قوم دیگری را بجای شما قرار میدهد و هیچ زیانی به او نمیرسانید و الله بر هر چیزی تواناست».
2- از ابوامامه روایت است که رسول الله فرمود: «هرکس جهاد نکند، یا مجاهدی را تجهیز نکند یا اینکه در سرپرستی بازماندگان و خانوادهی مجاهدی رفتار خوبی نداشته باشد، الله متعال قبل از روز قیامت او را به عذابی سخت گرفتار میکند....[14]
دعاهایی که مسلمان به هنگام ترس از دشمن میخواند:
1- «اللهُمَّ اکْفِنِیهِمْ بِمَا شِئْتَ»[15] «پروردگارا، چنانکه خود صلاح میدانی مرا از شر آنان محفوظ بدار».
2- «اللَّهُمَّ إِنَّا نَجْعَلُکَ فِی نُحُورِهِمْ، وَنَعُوذُ بِکَ مِنْ شُرُورِهِمْ»[16] «پروردگارا، ما تو را در برابر آنان قرار میدهیم و از شرارتهایشان به تو پناه میآوریم».
بر امام یا نایب وی واجب است به هنگام حرکت به سوی دشمن، سپاه و اسلحه سپاهیان را بررسی کند و مانع به جهاد رفتن کسانی شود که صلاحیت لازم برای جهاد را ندارند. و در جهاد جز در موارد ضروری از کفار طلب یاری نمیکند. لشکر را آماده میکند؛ با آنها به نرمی و مهربانی برخورد میکند؛ از آنها بهترین موضعگیریها را میخواهد؛ لشکریان را از هرگونه فساد و گناه منع میکند؛
سخنانی را با آنها مطرح میکند که موجب تقویت روحی وروانی ایشان در جهاد شود و آنها را به شهادت در راه الله و محافظت از نمازها و ذکر و دعای زیاد تشویق میکند. و آنها را به صبر و امید پاداش امر میکند. لشکر اسلام را تقسیم میکند و در میان آنها نگهبانان را مشخص میکند و جاسوسهایی را در بین دشمن میفرستد.
و در جهاد با کسانیکه به دینداری معروف هستند و آنان که صاحبنظر میباشند، مشورت میکند و آنان را به اجر و پاداش و پیروزی بشارت میدهد.
امام میتواند برحسب مصلحت، به برخی از لشکریان یا کسانیکه آنها را برای انجام سریه میفرستد، به اندازهی یکچهارم سهم بعد از جدا کردن خمس غنایم در هنگام رفتن آنها به جهاد و یکسوم بعد از جدا کردن خمس به هنگام بازگشت، اضافه از غنایم بدهد. و همراهی لشکریان و دعا برای آنها و استقبال از آنها به هنگام بازگشت از جنگ مستحب میباشد. الله متعال میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٢﴾ [المائدة: 2] «و در نیکوکارى و پرهیزگاری به یکدیگر یاری رسانید و در گناه و تجاوز دستیار هم نشوید و از الله پروا کنید [زیرا] بیتردید، الله سختکیفر است».
بر لشکریان سپاه اسلام واجب است در آنچه معصیت و نافرمانی الله متعال نیست از امام یا نایب وی اطاعت کنند؛ صبر پیشه کنند و جز با اجازهی او جنگ را آغاز نکنند مگر اینکه ناگهان با دشمن روبرو شوند و از شر و اذیت و آزار آنها ترسان باشند که در اینصورت جایز است از جان خود دفاع کنند؛ و اگر کافری مبارزه طلبید، برای کسیکه قدرت و شجاعت لازم را در وجود خود میبیند، مستحب است با اجازهی امام با وی مبارزه کند.
و هرکس برای جهاد در راه الله خارج شود و با سلاحش بمیرد، دو اجر و پاداش دارد.
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا٥٩﴾ [النساء: 59] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، از الله اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و از صاحبان امرتان؛ و اگر در چیزی اختلاف کردید، آنرا به الله و پیامبر بازگردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجامتر است».
چون رهبر مسلمانان قصد جنگ با ساکنان شهر یا قبیلهای مثلا در سمت شمال داشته باشد، چنان وانمود میکند که به عنوان مثال قصد جنوب دارد. زیرا جنگ فریب است و در این عمل دو فایده میباشد:
1- خسارتهای جانی و مالی در بین طرفین جنگ کمتر خواهد بود و سنگدلی جای خود را به رحمت میدهد.
2- افزایش توان لشکر مسلمانان از نگاه افراد و اسلحه جهت آمادگی برای جنگی که در آن فریبی نیست.
از کعب بن مالک روایت است که: هرگاه رسول الله قصد غزوهای داشت، با اعلام مقصدی دیگر مقصد اصلی را مخفی میداشت.[17]
از نعمان بن مقرن روایت است که میگوید: رسول الله را دیدم که اگر ابتدای روز نمیجنگید، پیکار را تا زوال آفتاب به تاخیر میانداخت و صبر میکرد تا باد بوزد و پیروزی - نصرت الهی- فرود آید».[18]
چون دشمن به صورت ناگهانی بر مسلمانان هجوم آوردند، دفع آنان در هر زمانی که باشد، واجب است.
الله متعال یاری کردن دوستانش را بر خود واجب کرده است اما این نصرت و یاری را به اموری وابسته کرده است.
1- حقیقت ایمان در قلوب مجاهدان:
الله متعال میفرماید: ﴿وَکَانَ حَقًّا عَلَیۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ﴾ [الروم: 47] «و یاری دادن مؤمنان بر (عهده) ما بود».
2- وجود مقتضیات ایمان که عبارتند از اعمال نیک در تمام امور زندگی؛
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَیَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن یَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ٤٠ ٱلَّذِینَ إِن مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنکَرِۗ وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ٤١﴾ [الحج: 40-41] «و مسلماً الله یاری میکند کسیکه (دین) او را یاری دهد، بیگمان الله قوی پیروزمند است. (همان) کسانیکه اگر در زمین به آنها قدرت (و حکومت) بخشیم، نماز را بر پا میدارند و زکات را میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و سرانجام کارها از آن الله است».
3- کامل بودن تعداد افرادی که توان جهاد در راه الله را دارند؛ الله متعال میفرماید: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ﴾ [الأنفال: 60] «و آنچه از نیرو در توان دارید، برای (مقابله با) آنها آماده سازید و (همچنین) از اسبان بسته (ی ورزیده، مهیا کنید) تا به وسیلهی آن دشمن الله و دشمن خود را بترسانید و (همچنین) دشمنان دیگری غیر از آنها را که شما نمیشناسید و الله آنها را میشناسد».
4- به کار بردن تمام تلاشی که در توان دارند و توکل به الله متعال و اطاعت از امیر و صبر؛
1- الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ جَٰهَدُواْ فِینَا لَنَهۡدِیَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ٦٩﴾ [العنکبوت: 69] «و کسانیکه در راه ما (کوشش و) جهاد کنند، قطعاً به راههای خویش هدایتشان میکنیم و یقیناً الله با نیکوکاران است».
2- الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٤٥ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ٤٦﴾ [الأنفال: 45-46] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، هنگامیکه با گروهی (از دشمن) روبرو شدید، پایدار (و ثابت قدم) باشید و الله را بسیار یاد کنید، تا رستگار شوید. و الله و پیامبرش را اطاعت کنید و با همدیگر نزاع نکنید که سست شوید و قوت (و مهابت) شما از میان برود و صبر کنید، بیگمان الله با صابران است».
و اینگونه و با وجود این فاکتورها، معیت الله متعال همراه آنان خواهد بود و نصرت و یاری الله بر آنها نازل میشود چنانکه بر پیامبران نازل شد و چنانکه برای رسول الله و اصحابش در غزوات مختلف حاصل گشت.
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ سَبَقَتۡ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِینَ١٧١ إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ١٧٢ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ١٧٣﴾ [الصافات: 171-173] «و به راستی وعده ما برای بندگان فرستاده ما از پیش صادر شده است. که هر آینه آنها یاری شدگانند. و بیگمان لشکر ما پیروزند».
چون دو لشکر اسلام و کفر با هم رویارو شدند، فرار از میدان جنگ حرام است مگر در دو حالت:
الله متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ١٥ وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ١٦﴾ [الأنفال: 15-16] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید؛ زیرابا انبوه کافران (در میدان جنگ) روبرو شوید، پس به آنها پشت نکنید. و هرکس در آن روز به آنها پشت کند - مگر آنکه (هدفش از کنارهگیری) برای حمله دوباره یا (به قصد) پیوستن به گروهی (دیگر باشد) - به خشم الله بازگشته (و سزاوار) است و جایگاه او جهنم است و چه بد جایگاهی است».
1- از ابوهریره روایت است که رسول الله فرمود: «شهدا پنج گروهاند:
1. کسیکه در اثر طاعون و وبا بمیرد.
2. کسیکه در اثر اسهال بمیرد.
3. کسیکه در اثر غرق شدن در آب بمیرد.
4. کسیکه زیر آوار فوت کند.
5. و کسیکه در راه الله کشته شود».[19]
2- از جابر بن عتیک روایت است که رسول الله فرمود: «شهادت علاوه بر کشته شدن در راه الله، بر هفت قسم است: کسیکه در اثر بیماری طاعون و وبا بمیرد، شهید است؛ کسیکه در اثر اسهال بمیرد شهید است؛ کسیکه در اثر غرق شدن بمیرد شهید است؛ کسیکه در اثر سوختن بمیرد شهید است؛ و زنی که در اثر زایمان بمیرد شهید است».[20]
3- از سعید بن زید روایت است که: شنیدم رسول الله فرمود: «هرکس به خاطر مالش کشته شود، شهید است، کسیکه به خاطر دینش کشته شود شهید است؛ کسیکه به خاطر دفاع از جانش کشته شود، شهید است؛ کسیکه به خاطر خانوادهاش کشته شود، شهید است».[21]
حکم کسیکه به تنهایی محاصره شود
چون مسلمان ترس اسیر شدن داشته و توان جنگیدن با دشمن را نداشته باشد، میتواند خود را تسلیم کند یا اینکه بجنگد تا کشته شود یا مغلوب گردد.
الله متعال میفرماید: ﴿لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَاۚ سَیَجۡعَلُ ٱللَّهُ بَعۡدَ عُسۡرٖ یُسۡرٗا٧﴾ [الطلاق: 7] «الله هیچکس را جز به اندازه (توانایی) که به او داده مکلّف نمیکند، الله به زودی بعد از سختی (و تنگدستی) آسانی (و گشایش) قرار میدهد».
حکم کسیکه به تنهایی به دشمن حمله کند
هرکس به تنهایی به سرزمین دشمن یا لشکر کفارِ متجاوز و به قصد متضرر کردن دشمنان و ایجاد رعب و وحشت در قلب آنان حمله کند و با آنها بجنگد و کشته شود، به پاداش شهادت در راه الله دست مییابد.
الله متعال میفرماید: ﴿۞فَلۡیُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ یَشۡرُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا بِٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَن یُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیُقۡتَلۡ أَوۡ یَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا٧٤﴾ [النساء: 74] «پس کسانیکه زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند، باید در راه الله پیکار کنند و آن کسیکه در راه الله پیکار کند، چه کشته شود یا پیروز گردد، به زودی پاداش بزرگی خواهیم داد».
حکم کسیکه در راه الله کشته میشود
هرکس در راه الله کشته شود، شهید است و الله به کسیکه در راه او کشته میشود، داناتر است. به طور مشخص اسم شهید بر کسی اطلاق نمیشود بلکه گفته میشود: از الله متعال میخواهیم که او را شهید قرار دهد. زیرا شهادت امری غیبی است که جز الله متعال حقیقت آنرا نمیداند.
و شهید، شهید نامیده شده چون الله و مردم را بر صدق و راستی ایمانش گواه میگیرد و با شهید شدن ثابت میکند که این دین حق است.
شهید در حقیقت زنده است و نمرده؛ و الله متعال مومنان را از این نهی کرده که به شهید مرده بگویند. تا اینکه هیچکس گمان نبرد شهید مرده است و به خاطر ترس از مرگ از جهاد فرار کند و مردم از جهاد سرباز نزنند زیرا طبیعتا هر انسانی از مرگ فرار میکند.
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ یُرۡزَقُونَ١٦٩ فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَیَسۡتَبۡشِرُونَ بِٱلَّذِینَ لَمۡ یَلۡحَقُواْ بِهِم مِّنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١٧٠ ۞یَسۡتَبۡشِرُونَ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٧١﴾ [آل عمران: 169-171] «و هرگز کسانی را که در راه الله کشته شدهاند، مرده مپندار؛ بلکه زندهاند نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. به آنچه الله از فضل و کرم خود به ایشان دادهاست، شادمانند و به کسانیکه هنوز به آنها نپیوستهاند، خوشوقتند که نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند. به نعمت و فضل الله شادمانند و اینکه (میبینند) الله پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند».
پیوند عضو چهار حالت دارد:
الف) پیوند عضوی از اعضای بدن به عضو دیگری از بدن؛ مانند پیوند استخوان یا پوست از قسمتی به قسمت دیگر بدن؛ این حالت جایز است.
ب) پیوند اعضا میان دو انسان؛ چه کسیکه عضو از او به دیگری پیوند زده میشود، مسلمان باشد یا کافر؛ زنده باشد یا مرده؛ در اینصورت دو حالت وجود دارد:
1- اگر پیوند عضو منجر به آسیبهای جدی مانند قطع دست یا پا یا کلیه میشود، در اینصورت پیوند زدن حرام است زیرا در واقع تهدید حیات متیقن با عملی ظنی و بر مبنای حدس و گمان میباشد. و اگر پیوند منجر به فوت شخص شود، مانند پیوند قلب یا ریه، چنین پیوندی قتل نفس محسوب میشود که از شدیدترین امور حرام است.
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُمۡ رَحِیمٗا﴾ [النساء: 29] «و خودتان را نکشید، زیرا الله (نسبت) به شما مهربان است».
2- پیوند عضو یا بخشی از آن از مرده به زنده؛ در اینصورت اگر نیاز فرد زنده ضروری باشد چنانکه حیات وی وابسته به آن پیوند باشد، مانند پیوند قلب یا ریه یا کلیه، در این شرایط برحسب ضرورت و نیاز جایز است و این زمانی است که مرده قبل از وفاتش به این کار اجازه داده باشد و کسیکه به او پیوند زده میشود بدان راضی باشد و مداوا فقط وابسته به این پیوند باشد و پزشکی متخصص به آن بپردازد.
ج) پیوند عضو از حیوانی که در شریعت پاک است به انسان، جایز است.
د) پیوند عضو از حیوان نجس مانند سگ و خوک به انسان جایز نیست.
عبارت است از هرآنچه مسلمانان مجاهد از دشمنشان به دست میآورند مانند اسلحه، اسیر، اموال، خانهها، زمینها و... .
حکم غنیمتهایی که لشکر مسلمانان و سریههای آن در جهاد به دست میآورند:
1- لشکر اسلام در غنیمتهایی که گروههای مجاهدین در سریهها به دست میآورند، شریک است و نیز آنها در غنایمی که لشکر اسلام به دست میآورد، شریک هستند؛ و هرکس در حال جنگ یکی از افراد دشمن را بکشد، لباس و سلاح و مرکب و مال وی از آنِ او خواهد بود.
2- هیچکس در غنیمت سهمی ندارد مگر چهار صفت داشته باشد: بالغ باشد، عاقل باشد، آزاد باشد و مذکر باشد. و اگر کسی برخی از این شروط را نداشت، مقدار اندکی از غنیمت به او داده میشود و سهمی در غنیمت ندارد.
الله متعال میفرماید: ﴿فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٦٩﴾ [الأنفال: 69] «پس از آنچه غنیمت گرفتهاید، حلال پاکیزه بخورید و از الله بترسید، همانا الله آمرزنده مهربان است».
3- پاداش دادن به کافر در برابر نیکی کردن وی به مسلمانان، اگر میسر باشد، امری جایز است.
غنیمت برای کسانی خواهد بود که در جنگ شرکت داشتهاند. قبل از تقسیم غنایم، خمس آن جدا میشود و به این ترتیب تقسیم میشود: سهمی برای الله و رسولش خواهد بود که در مصالح مسلمانان صرف میشود؛ سهمی از آنِ ذوالقربی میباشد؛ سهمی از آنِ یتیمان است؛ سهمی برای فقرا میباشد؛ سهمی برای در راه ماندگان (ابن سبیل) خواهد بود؛ و باقیماندهی غنیمت که چهار پنجم است بین مجاهدانی که غنیمت را به دست آوردند، تقسیم میشود به این ترتیب: به کسیکه پیاده بوده یک سهم و به آنکه سوار بر مرکب (که شامل هواپیما یا تانک و... میشود) بوده سه سهم تعلق میگیرد.
دزدی از غنیمت حرام است و در اختیارات امام است که بر حسب مصلحت و چنانکه مناسب میبیند چنین کسی را ادب کند.
آنچه از اموال مشرکین بدون جنگ گرفته میشود، مانند جزیه و خراج و از این قبیل، فیء محسوب میشود که در امور مسلمانان مصرف میشود.
فیء: اموالی است که از کفار به حق و بدون جنگ گرفته میشود.
1- الله متعال میفرماید: ﴿۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ٤١﴾ [الأنفال: 41] «و بدانید که هرگونه غنیمتی به دست آوردید، یکپنجمش برای الله و برای پیامبر و برای خویشان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به الله و آنچه بر بنده خود در روز فرقان (= جدایی حق از باطل)، روز برخورد دو گروه (مؤمنین و مشرکین در بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید و الله بر هرچیز تواناست».
2- الله متعال میفرماید: ﴿مَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ کَیۡ لَا یَکُونَ دُولَةَۢ بَیۡنَ ٱلۡأَغۡنِیَآءِ مِنکُمۡۚ وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٧﴾ [الحشر: 7] «و آنچه الله از (اموال) اهل آبادیها به پیامبرش بازگردانده (و بخشیده) است، پس از آنِ الله و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است. تا (این اموال) در میان ثروتمندان شما دست به دست نشود و آنچه که رسول الله به شما بدهد آنرا بگیرید و از آنچه که شما را از آن نهی کرده است پس خودداری کنید و از الله بترسید، بیگمان الله سختکیفر است».
بخشش از مال غنیمت به برخی از مجاهدین
برای امیر لشکر جایز است از مال غنیمت چیزی به برخی از مجاهدان ببخشد و این در صورتی است که مصلحتی در این امر ببیند که سودی برای مسلمانان و مجاهدان در بر دارد، اما اگر مصلحتی در آن نباشد، چنین کاری نمیکند.
کفاری که در جنگ اسیر میشوند، به دوگونهاند:
1- زنان و کودکان؛ این دو گروه به محض اسارت، برده میشوند.
2- مردانی که میجنگند؛ امام مسلمانان اختیار دارد که یکی از این احکام را در مورد آنها و بر حسب مصلحت اجرا کند: آزاد کردن آنها بدون پرداخت فدیه؛ فدیه گرفتن از آنها در برابر آزادی؛ کشتن اسیران؛ برده گرفتن آنها؛
1- الله متعال میفرماید: ﴿مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ٦٧﴾ [الأنفال: 67] «هیچ پیامبری را سزاوار نیست که اسیرانی داشته باشد تا آنکه در زمین کشتار بسیار کند، شما (با گرفتن فدیه از اسیران) متاع دنیا را میخواهید و الله (سرای) آخرت را (برای شما) میخواهد و الله پیروزمند حکیم است».
2- الله متعال میفرماید: ﴿فَإِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَضَرۡبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَاۚ ذَٰلِکَۖ وَلَوۡ یَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ وَلَٰکِن لِّیَبۡلُوَاْ بَعۡضَکُم بِبَعۡضٖۗ وَٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ٤ سَیَهۡدِیهِمۡ وَیُصۡلِحُ بَالَهُمۡ٥ وَیُدۡخِلُهُمُ ٱلۡجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمۡ٦﴾ [محمد: 4-6] «پس هنگامیکه (در میدان نبرد) با کسانیکه کفر ورزیدند، روبرو شدید گردنها(یشان) را بزنید (و نبرد را ادامه دهید) تا هنگامیکه (بسیاری از) آنها را از پای در آوردید و بکشتید، پس بند (اسیران) را محکم ببندید، آنگاه پس از آن یا بر آنان منت گذارید (و آزادشان کنید) یا (از آنان) فدیه بگیرید (و رهایشان کنید) تا جنگ بار سنگین خود را (بر زمین) نهد، (حکم) این است و اگر الله میخواست از آنها انتقام میگرفت و لیکن (میخواهد) بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید و کسانیکه در راه الله کشته شدند، پس (الله) هرگز اعمال آنها را نابود نمیکند. به زودی آنها را هدایت مینماید و (حال و) کارشان را اصلاح میکند. و آنها را به بهشتی که (اوصافش) برای آنها بیان داشته است، وارد میکند».
زنانی که اسیر میشوند، به محض اسیر شدن نکاحشان فسخ میشود -اگر ازدواج کرده باشند- و آمیزش با آنها جایز نیست مگر بعد از تقسیم کردن آنها؛ و زنی که در میان اسیران حامله است با وضع حمل و آنکه حامله نیست با حیض شدن، از پاک بودن رحمش اطلاع حاصل میشود.
عملکرد امام در سرزمینی که غنیمت به دست آمده است؛
چون مسلمانان زمینی را از دشمنشان غنیمت بگیرند رهبر مسلمانان میان دو امر مختار است: تقسیم آن بین مسلمانان یا اینکه آنرا بر مسلمانان وقف کند. و چون آنرا وقف مسلمانان کند خراج و مالیات مستمر بر آن تعیین میکند و آنرا از کسانی وصول میکند که غنایم را در اختیار دارند.
[1]- متفق علیه؛ أخرجه البخاری برقم (2792) واللفظ له، و مسلم برقم (1880).
[2]- أخرجه مسلم برقم (1883).
[3]- أخرجه البخاری برقم (2839).
[4]- متفق علیه؛ أخرجه البخاری برقم (2843) واللفظ له، و مسلم برقم (1895).
[5]- أخرجه البخاری برقم (907).
[6]- أحرجه مسلم برقم (1892).
[7]- أخرجه مسلم برقم (1885).
[8]- صحیح؛ ابوداود: 2504؛ نسائی: 3096؛ متن از ابوداود میباشد.
[9]- متفق علیه؛ بخاری: 2966، مسلم: 1742.
[10]- بخاری: 2892
[11]- متفق علیه؛ بخاری: 2810؛ مسلم: 1904؛ متن از بخاری میباشد.
[12]- مسلم: 1810
[13]- صحیح؛ ابوداود: 2512؛ ترمذی: 2972؛ متن از ابوداود میباشد.
[14]- حسن، ابوداود: 2503؛ ابن ماجه: 2762؛ متن از ابوداود میباشد.
[15]- مسلم: 3005
[16]- صحیح؛ احمد: 19958؛ ابوداود: 1537
[17]- متفق علیه؛ بخاری: 2948؛ مسلم: 2769؛ متن از بخاری میباشد.
[18]- صحیح؛ ابوداود: 2655؛ ترمذی: 1613؛ متن از ابوداود میباشد.
[19]- متفق علیه؛ بخاری: 2829؛ مسلم: 1914؛ متن از بخاری میباشد.
[20]- صحیح؛ ابوداود: 3111؛ نسایی: 1846؛ متن از نسایی میباشد.
[21]- صحیح؛ ابوداود: 4772؛ ترمذی: 1421؛ متن از ترمذی میباشد.