ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معیار دوّم شناخت یک دین جهانی، طبیعت بود
به این صورت که قوانین دینی باید با خود طبیعت زندگی بشر هماهنگ باشد و هیچگونه تناقصی در آن مشاهده نگردد. یعنی دستورات آن، مخالف طبیعت نباشد؛ مثلاً قمر زمین ماه است. این قمر در مدت 29 یا30 روز یک مرتبه به دور زمین میگردد، که در هر سال دوازده مرتبه خود را به صورت هلال اوّل ماه و بعد نیم رخ و بعد به شکل قرص کامل (= بدر) به ساکنین زمین نشان میدهد؛ یعنی ماه یا قمر زمین در طبیعت، سالی دوازده مرتبه به دور زمین میگردد و خدای تعالی هم از روی حرکت همین قمر اوقات عبادات و مراسم حج و معاملات مردم را برای بندگان خود در سراسر عالم تعیین کرده است و به همین مناسبت مسلمانان هم تقویم خود را از روی همین قمر محاسبه کردند که مبدأ تاریخ آن را از آغاز هجرت پیامبر اکرم ج ازشهر مکه به شهر مدینه پایه گذاری نمودند؛ یعنی ماههای هجری قمری، دوازده عدد است بدین عبارت :
1 ماه محرم 2 ماه صفر 3 ماه ربیع الاول 4 ماه ربیع الثانی 5 ماه جمادی الاول 6 ماه جمادی الثانی 7 ماه رجب 8 ماه شعبان 9 ماه رمضان 10 ماه شوال 11 ماه ذیقعده 12 ماه ذیحجه، که مدّت روزهای این دوازده ماه در طول سال مجموعا 354 روز است و ماههای شمسی یا خورشیدی را هم از روی خورشید محاسبه میکنند که هر سال دوازده برج است که برج اوّل آن به نام فروردین و آخر آن اسفند است و مدّت روزهای این سال شمسی هم 365 روز میباشد و سال میلادی را هم که دوازده ماه است، مسیحیان جهان، مبدأ آن را از تولّد عیسای مسیح علیه السلام محاسبه کردند که اوّلین ماه آن ژانویه وآخرین ماه آن دسامبر است و سال میلادی شش ماه آن 31 روز و پنج ماه آن 30 روز و یک ماه آن 29 روز است که مجموعاً مدّت روزهای آن در طول سال، 365 روز است، که تقریباً این تقویمهای سهگانه با طبیعت هماهنگ است و تناقصی در آنها دیده نمیشود.
حال تقویم و سالنامهی بهایی را به معیار ومیزان ارائه شدهی الهی عرضه کنید، میبینیدکه با تقویمهای جهان مطابقت ندارد و عقل و طبیعت و کتاب منیر هم آن را رد میکند.
دین بهائیت، در قرن نوزدهم میلادی توسط «باب» طراحی شده و خواست خود را طرفدار مسیحیان معرفی کند؛ لذا برخی از احکام مذهبی خود را از آنان گرفته و با عدد نوزده آن را مطابقت داده و برخی دیگر را از یکی دیگر از فرقههای اسلامی به نام فرقهی «یزیدیان» که در قرن پنجم هجری میزیستند، گرفته است و سالنامهی خود را که شهور نوزدهگانه است نه تنها از قرن نوزدهم گرفته، بلکه بر اساس یکی از کتابهای مذهبشان، به نام «بیان» پایهگذاری کردهاند.
کتاب بیان، نوزده فصل دارد و تمام کلمات و جملات آن بر عدد نوزده دور میزند. و این تقویم نوزدهگانه هم یکی دیگر از اختراعات باب است؛ چونکه تمام مسائل مذهبی خود را با عدد نوزده میسنجند؛ مثلاً مهریهی زنان بهایی را که در شهرها زندگی میکنند نوزده مثقال طلا تعیین کرده و مهریهی زنانی را که در دهات زندگی میکنند، نوزده مثقال نقره تعیین کرده و تجاوز آن را بیش از پنج مرتبه جایز نمیداند؛ یعنی اگر مهریهی زنان از 95 مثقال طلا یا نقره بیشتر باشد، قبول ندارد و همچنین ماههای سالنامهی خود را به نوزده ماه و هر ماه را به نوزده روز تقسیم کرده و بدین ترتیب برای هر ماه نامی انتخاب نموده است:
1 شهر البهاء 2 شهر الجمال 3 شهر الجلال 4 شهر العظمه 5 شهر النور 6 شهر الرحمه 7 شهر الکلمات 8 شهر الکمال 9 شهر السماء 10 شهر العزه 11 شهر المشیه 12 شهر القدره 13 شهر العلم 14 شهر القول 15 شهر المسائل 16 شهر الشرف 17 شهر السلطان 18 شهر الملک 19 شهر العلاء.
«باب»، تقریباً صد جلد کتاب دارد که مهمترین آنها کتاب «اقدس»، «ایقان»، «بیان»، «الواح»، «اشراقات»، «هفت وادی» و غیره است که بهائیان میگویند: موکب وحی با بهاءالله به دو زبان تکلم میکرد. حال شما این ماهها و روزهای تقویم و سالنامهی بهایی را با ارقام ریاضی محاسبه کنید و ببینید که به هیچ وجه با طبیعت و تقویمهای دیگر جهان مطابقت ندارد؛ مثلاً سال شمسی 12 ماه دارد که مجموعاً365 روز میباشد و سال میلادی هم 12 ماه دارد که مجموعاً 365 روز میباشد.
و سال هجری قمری هم 12 ماه دارد که مجموعاً 354 روز میباشد.
سال بهایی 19 ماه دارد که مجموعاً 361 روز و هر ماه آن هم نوزده روز است. در این صورت، اگر 19 روز هر ماه را که 19 ماه است در هم ضرب کنیم حاصل ضرب آن میشود 361 روز که با این حساب پنج روز از سال بهایی اضافه میآید و آن پنج روز همیشه زاید میماند و چنانچه آن 19 را بر چهار فصل سال تقسیم کنیم، دو فصل آن 9 ماه و 9 روز و نیم میشود و چهار ماه آن سه ربع ماه میشود؛ یعنی با محاسبات ریاضی و همچنین با طبیعت مطابقت ندارد. یا چند روز کم میآورد یا چند روز زیاد؛ بدین عبارت که روزهای سال شمسی منهای روزهای سال بهایی ، چهار روز کم میآید:
روز 4 = 361 – 365.
روزهای سال میلادی منهای روزهای سال بهایی، که چهار روز از سال میلادی کم میآورد: 4 = 361 – 365
روزهای سال بهایی منهای روزهای سال قمری، هفت روز اضافه میآید. سال بهایی هفت روز اضافه میآورد:
7 = 354 – 361.
بهائیت که ماههای خود را در سال، نوزده ماه و هر ماه آن را نوزده روز برای سالنامه و عبادات دینی خود معین کرده، در قرآن کریم فقط یک مرتبه نام عدد نوزده استعمال شده است آن هم برای فرشتگانی که مأمورکیفر و عذاب کردن مردمان بد کاره و فاسد در دوزخ هستند؛ در سورهی مدثر، آیهی 30 فرموده است: ﴿عَلَیۡهَا تِسۡعَةَ عَشَرَ٣٠﴾ [المدثر: 30].
«برای آن دوزخ نوزده نگهبان تعیین کردیم».
عدد نوزده در کتاب منیر، ارتباطی با زندگی دنیای بشر ندارد، بلکه خبری است ازعذاب اهل ظلم در دوزخ، آن هم برای یقین کردن اهل کتاب همچون یهود و نصارا؛ زیرا درکتابهای آسمانی آنها هم مأموران دوزخ را نوزده نفر ذکر کرده است و «باب»، عدد نوزده را که برای ماههای سال بهائیت آورده، با طبیعت سازگاری و مطابقت ندارد. بنابراین دین بهایی مانند دیگر مذاهب در جهان، ساخته و پرداختهی دست بشر است نه دین آسمانی.