ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
«ترمذی»: امام، حافظ، محمد بن عیسی بن سَورة الترمذی (200 یا 209 ـ 279ه .ق)؛ وی یکی از عالمانِ اَعلام، و حفّاظِ حدیث و فقیهانِ برجسته است.
در مورد محل تولّد وی اختلاف نظر است: برخی محل تولد او را «تِرمذ» و بعضی دیگر «بوغ» نوشتهاند. و «بوغ» نام دهکدهای به فاصلهی شش فرسنگی «ترمذ» است.
و «تِرمذ» نیز نام شهری در ماوراء النهر قدیم است که برکرانهی رود «جیحون» قرار دارد و امروز جزو جمهوری تاجیکستان است.
و دربارهی نحوهی ضبط حرکات و تلفظ حروف «ترمذ»، چندین قول از علماء و صاحب نظران اسلامی، نقل شده است که عبارتند از:
1- به ضمّ حرف اول و سوّم؛ یعنی: «تُرمُذ».
2- به فتح حرف اول و کسر حرف سوم؛ یعنی: «تَرمِذ».
3- به فتح حرف اول و سوم؛ یعنی: «تَرمَذ».
4- به کسر حرف اول و سوم؛ یعنی: «تِرمِذ».
و از میان اقوال چهارگانهی فوق، قول چهارم بیشتر مشهور و معروف است.
عصر امام ترمذی، به عصر نهضت علمی در علوم حدیث شهرت دارد؛ نهضتی که خود نیز در بالندگی و احیاء و شکوفایی آن نقش به سزا ایفا کرد. سلسله جنبان این نهضت، «محمد بن ادریس شافعی» (150 ـ 204 هـ . ق ) بود؛ و او بود که راه را برای عالمانِ بزرگی چون بخاری و مسلم و در پی آنها ابوداود، ترمذی، نسایی و ابن ماجه گشود. و نیز او بود که به عموم مردم به ویژه اهل عراق و مصر، حدیث آموخت و به خواصّ، احتجاج جستن به سنّت و معنای عمل به سنّت، همراه با قرآن را یاد داد.
ترمذی از حافظهای بسیار قوی و شگفت انگیزی بهرهمند بود. او به بسیاری از مراکز علمی روزگار خویش سفر کرده و از محضر مشایخ بزرگ خراسان، عراق و حجاز بهره برده است.
میتوان چنین گفت که ترمذی در روزگار خویش از استادان و مشایخ بسیاری، حدیث آموخت و روایت کرد که از مهمترین شیوخ وی میتوان «محمد بن اسماعیل بخاری»؛ «مسلم بن حجّاج نیشابوری» و «اسماعیل بن موسی سدّی» را نام برد که میزان بهرهاش از بخاری بسی بسیار از دیگران بوده است؛ زیرا شاگرد وی بوده و علم حدیث را در نزد او آموخته و در آن به درایت رسیده است.
ترمذی به سایر بلاد هم مسافرت کرد و از عالمانِ دیار مختلف (خراسان، عراق و حجاز) بهره برد. از این رو میتوان مهمترین و شاخصترین استادان او را چنین بیان کرد:
1- ابوعبدالله، محمد بن اسماعیل بخاری(194 ـ 256 ه .ق)
2- ابوالحسین، مسلم بن حجّاج قشیری (204 ـ 261 ه .ق)
3- ابوداود، سلیمان بن اشعث سجستانی (202 ـ 275 ه .ق)
4- محمد بن بشار بُندار(167 ـ 252 ه .ق)
5- محمد بن مثنی ابوموسی (167 ـ 252 ه .ق)
6- زیاد بن یحیی حسانی (متوفی 254 ه .ق)
7- عباس بن عبدالعظیم عنبری (متوفی 246 ه .ق)
8- ابوسعید اَشج عبدالله بن سعید کندی (متوفی 257 ه .ق)
9- ابوحفص، عمرو بن علی الفلاس (160 ـ 249 ه .ق)
10- یعقوب بن ابراهیم دورقی (166 ـ 252 ه .ق)
11- محمد بن معمر قیسی بحرانی (متوفی 256 ه .ق)
12- نصر بن علی جهضمی (متوفی 250 ه .ق)
13- عبدالله بن معاویة الجمحی (متوفی 243 ه .ق)
14- علی بن حجر مروزی (متوفی 244 ه .ق)
15- سوید بن نصر بن سوید مروزی (متوفی 240 ه .ق)
16- قتیبة بن سعید ثقفی (150 ـ 240 ه .ق)
17- ابو مصعب، احمد بن ابی بکر زهری مدنی. (150 ـ 242 ه .ق)
18- محمد بن عبدالملک، ابوالشوارب (متوفی 244 ه .ق)
19- ابراهیم بن عبدالله بن حاتم هروی (178 ـ 244 ه .ق)
20- اسماعیل بن موسی فزاری سُدّی (متوفی 245 ه .ق)
و کسانی که از ترمذی حدیث روایت کردهاند و در محضر او زانوی تلمّذ زدهاند نیز بسیارند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- ابوبکر، احمد بن اسماعیل بن عامر سمرقندی.
2- ابوحامد، احمد بن عبدالله بن داود مروزی.
3- احمد بن علی مقریء.
4- احمد بن یوسف نسفی.
5- ابوالحارث اسدبن حمدویهی نسفی.
6- حسین بن یوسف فربری.
7- حمادبن شاکر ورّاق.
8- داود بن نصربن سهیل بزدوی.
9- ربیع بن حیان الباهلی.
10- عبدالله بن نصر بن سهیل بزدوی.
11- عبد بن محمد بن محمد نسفی، معروف به «الامین».
12- ابوالحسن علی بن عمربن تقی بن کلثوم سمرقندی واذری.
13- فضل بن عمّار صرّام.
14- ابوالعباس، محمد بن احمد بن محبوب محبوبی مروزی.
15- ابوجعفر محمد بن احمد نسفی.
16- ابوجعفر محمد بن سفیان بن نضر نسفی، معروف به «الامین».
17- ابوعلی، محمد بن محمد بن یحیی قرّاب هروی.
18- ابوالفضل محمد بن محمود بن عنبر نسفی.
19- محمد بن مکّی بن نوح نسفی.
20- محمد بن منذر بن سعید هروی.
21- محمود بن عنبر نسفی.
22- ابوالفضل، مسبّح بن ابی موسی کاجری.
23- ابومطیع، مکحول بن فضل نسفی.
24- مکی بن نوح نسفی مقریء.
25- نصر بن محمد بن سبرة الشیرکثی.
26- هیثم بن کلیب شاشی.
و...
بدون اختلاف، ترمذی در روزگار خویش پیشوا و یکی از امامانی بود که در علم حدیث بدو اقتدا میکردند؛ و بدون تردید وی یکی از طلایه داران عرصهی روایت و درایت و یکی از پیشقراولان عرصهی علم و فقاهت و یکی از پیشگامانِ پیشتازِ عرصهی اخلاص و عمل، و یکی از پیشآهنگان عرصهی صداقت و راستی و یکی از سرآمدانِ عرصهی تألیف و نگارش بود.
حاکم نیشابوری دربارهی ترمذی میگوید: «محمد بن اسماعیل بخاری درگذشت و در خراسان از لحاظ علم و حفظ و زهد، کسی همچون ابوعیسی، محمد بن عیسی ترمذی برجای نماند.»
و از وی کتابهای زیادی نیز به یادگار مانده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- «الجامع الصحیح» یا «جامع ترمذی»: یکی از منابع اساسی سنّت نبوی و مراجع مهم فقه اسلامی، در میان علماء و صاحب نظران اسلامی است؛ و از مشهورترین کتابهای وی محسوب میشود.
خود در مورد سنن ترمذی گفته است: «در این کتاب جز احادیثی را که بعضی از فقیهان به آن عمل کردهاند نیاوردهام.»
و عبدالله بن محمد انصاری در مورد جامع ترمذی میگوید:
«کتاب ترمذی در نزد من بهتر و روشنگرتر از کتابهای بخاری و مسلم است.» به او گفته شد، به چه دلیلی این سخن را میگویی؟ گفت: «چون کسی میتواند از کتاب آنان بهره برد که در علم حدیث، شناختی کافی داشته باشد؛ امّا ترمذی در کتاب خویش به شرح و بیان احادیث پرداخته است، پس فقیهان، محدثان، و دیگر عالمان، توانا خواهند بود که از آن استفاده کنند.» ترمذی میگوید: «پس از آن که کتابم را فراهم دیدم، آن را بر عالمان حجاز، عراق و خراسان عرضه داشتم و آنها آن را پسندیدند.»
و تعداد احادیث سنن ترمذی، بالغ بر پنج هزار حدیث است که به نسبت کتابهای دیگر حدیثی( همچون بخاری و مسلم) احادیث تکراری در آن کمتر دیده میشود.
2- «الشمائل المحمّدیّة»: این کتاب به «شمائل النبی»، «الشمائل النبویّة» و «الخصائل المحمدیة» نیز اشتهار دارد و بیشتر به «شمائل ترمذی» معروف است؛ و از همین کتاب تاکنون بیش از بیست شرح و تلخیص صورت گرفته است که مشهورترین شارحان آن: «علی بن سلطان محمد قاری» (متوفی 1014 ه .ق) و «محمد عبدالرؤف مناوی» (متوفی 1031 یا 1029 ه .ق) را میتوان نام برد.
و کتاب روایی «الشمائل المحمدیة» در جامعهی اسلامی ـ به ویژه حوزههای علمیه و مدارس دینی ـ جایگاه ویژهای دارد؛ به همین دلیل در دورههای مختلف، علماء و دانشوران به شرح و توضیح و تلخیص آن اقدام نمودهاند.
3- «العلل فی الحدیث».
4- «التاریخ».
5- «الزهد».
6- «الاسماء و الکُنی».
7- «رسالة فی الخلاف و الجدل».
گویند ترمذی در اواخر عمر خویش نابینا گشت؛ و برخی معتقدند که وی از آغاز نابینا بوده است؛ ولی این قول صحیح نیست؛ چرا که ترمذی به سبب تحقیق و مطالعهی زیاد و شدّت گریستن به سبب زهد و پارسایی، چند سال آخر عمر خود را نابینا بوده است.
و در مورد تاریخ وفات ترمذی در میان علماء و صاحب نظران اسلامی اختلاف نظر وجود دارد: برخی سال وفات او را 205 و برخی 207 و 209 هجری قمری دانستهاند که بیشتر عالمان را نظر بر این است که سال 209 ه .ق درستتر است.[1]
روش ترجمهی کتاب «الشمائل المحمدیّة»:
روش و شیوهی کار یا برنامهی ترجمه و نگارشیام در ترجمه و شرح کتاب «الشمائل المحمدیّة» مبتنی بر شیوهی آتی است:
1- سلسلهی اسناد حدیث، در متن عربی آن حذف نشده و به طور کامل نقل شده است؛ ولی در ترجمه، سلسلهی اسناد حذف گردیده و فقط به نقل راویِ اصلی که معمولاً از اصحاب رسول خدا ج است، بسنده شده است.
و این کار بدان جهت بود که نقل سلسلهی اسناد در ترجمه، به شدّت از شیرینی و استواری ترجمه میکاهد، به ویژه که گاه سلسلهی اسناد حدیث چند سطر، و موضوع روایت فقط چند کلمه است. از این رو تصمیم گرفتم تا سلسلهی اسناد متن عربی حدیث را به صورت کامل ذکر کنم، و در ترجمه از بیان سلسلهی اسناد صرف نظر نمایم و فقط به نقل یک راوی بسنده کنم تا ترجمه از شیرینی و جزالت سخن برخوردار باشد.
2- سعی شده است تا در ترجمه و شرح این کتاب از روش ترجمهی آزاد استفاده شود؛ بدین معنی که با رعایت کامل متن حدیث، مفاهیم در قالب الفاظی بسیار ساده و قابل فهم برای همگان و به زبان روز و به صورت گویا و دلنشین بیان گردد.
3- در ترجمه و نگارش این اثر، با احساس مسئولیت خطیر دینی، اخلاقی و علمی و با استفاده از کتابهای معتبر حدیثی، بهترین ترجمه و معنی را انتخاب و گزینش نمودهام.
4- تفسیر، تشریح و تبیین مفاهیم و موضوعات احادیث.
5- تفسیر و تبیین لغات و واژهها، و ترجمه و شرح مفردات و مفاد احادیث.
در پایان، مترجم با ارج نهادن به انتقاد و پیشنهاد پژوهشگران و صاحب نظران در جهت هر چه زیباتر و پُربارتر شدن این اثر گرانسنگ، تقاضا دارد، دیدگاه، پیشنهاد و انتقاد خود را به مترجم گوشزد کنند تا در چاپهای آینده ـ انشاءالله ـ از آنها بهرهور گردیم؛ چرا که مترجم تلاش خود را پیراسته از اشکال نمیشمرد و آغوش خود را برای هر نقد خیرخواهانه و هر راهنمایی دلسوزانه و هر پیشنهاد سازنده و هر دیدگاه مفید و ارزنده میگشاید.
و امید آن دارم که ترجمه و شرح این اثر، برای خوانندگان فارسی زبان سودمند افتد و افقهای تازهای دربارهی دینداری و عشق به سنّت فرا رویشان بگشاید.
«گرقبول افتد زهی عزّ و شَرَف».
فیض محمد بلوچ
8/11/1388 خورشیدی
کتابخانهی حوزهی علمیهی صدّیقیه ـ تربت جام.
[1]- خوانندگان عزیز برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی بیوگرافی ترمذی میتوانند به «تذکرة الحفّاظ 2/ 633»؛ «طبقات الحفّاظ ص 278 »؛ «تهذیب التهذیب 9/ 378»؛ «میزان الاعتدال 3/678»؛ «شذرات الذهب 2/174»؛ «وفیات الاعیان 1/457»؛ «العبر 2/633»؛ «نکت الهمیان ص 264»؛ «النجوم الزاهرة 3/88»؛ «الاعلام زرکلی 8/274، 7/213»؛ «معجم المؤلفین، عمر رضا کحالة 14/100، 11/105»؛ «مقدمهی احمد محمد شاکر بر الجامع الترمذی 1/90» و «کشف الظنون 1/215» مراجعه فرمایند.