ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
(1) حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی عُمَرَ، حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِی الله عنها قَالَتْ: کَانَ أَحَبَّ الشَّرَابِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْحُلْوَ الْبَارِدَ.
204 ـ (1) ... عایشهل گوید: پسندیدهترین و دوست داشتنیترین آشامیدنی در نظر رسول خدا ج آبِ شیرینِ خنک بود.
&
«اَحَبَّ»: دوست داشتنیترین، خوشترین، بهترین، پسندیدهترین، خوشگوارترین.
«الشَّراب»: هر نوشیدنی، نوشابه، هر مایعی که آشامیده شود.
«الی رسول الله ج»: از دیدگاه و منظر رسول خدا ج؛ در نظر پیامبر اکرم ج.
«الحُلوُ البارد»: آبِ شیرینِ سرد؛ مقصود از این جمله، دو چیز میتواند باشد:
1- آبِ خنکِ شیرین، که شورمزه و تلخ نباشد، بلکه خنک و شیرین و گوارا و خوش آیند باشد.
2- آبی که با عسل یا شکر یا خرما و غیره، آمیخته باشد که به اصطلاح بدان «شربت» یا «نبیذ» میگویند.
(2) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِیعٍ، حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ أَنْبَأَنَا عَلِیُّ بْنُ زَیْدٍ، عَنْ عُمَرَ ـ هُوَ ابْنُ أَبِی حَرْمَلَةَ ـ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِی الله عَنهُما قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَا وَخَالِدُ بْنُ الْوَلِیدِ عَلَى مَیْمُونَةَ، فَجَاءَتْنَا بِإِنَاءٍ مِنْ لَبَنٍ، فَشَرِبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا عَلَى یَمِینِهِ وَخَالِدٌ عَلَى شِمَالِهِ، فَقَالَ لِی: «الشَّرْبَةُ لَکَ، فَإِنْ شِئْتَ آثَرْتَ بِهَا خَالِدًا» فَقُلْتُ: مَا کُنْتُ لِأُوثِرَ عَلَى سُؤْرِکَ أَحدًا، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ أَطْعَمَهُ اللَّهُ طَعَامًا فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِیهِ وَأَطْعِمْنَا خَیْرًا مِنْهُ، وَمَنْ سَقَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَبَنًا، فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِیهِ وَزِدْنَا مِنْهُ» ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لَیْسَ شَیْءٌ یُجْزِئُ مَکَانَ الطَّعَامِ وَالشَّرَابِ غَیْرُ اللَّبَنِ».
قَالَ أَبُو عِیسَى: هَکَذَا رَوَى سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ هَذَا الْحَدِیثَ عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِی الله عنها،
وَرَوَاهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارِکِ وَعَبْدُ الرَّزَّاقِ وَغَیْرُ وَاحِدٍ عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مُرْسَلاً وَلَمْ یَذْکُرُوا فِیهِ: عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، وَهَکَذَا رَوَى یُونُسُ وَغَیْرُ وَاحِدٍ عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مُرْسَلاً.
قَالَ أَبُوعِیسَى: إِنَّمَا أَسْنَدَهُ ابْنُ عُیَیْنَةَ مِنْ بَیْنِ النَّاسِ.
قَالَ أَبُو عِیسَى: وَمَیْمُونَةُ بِنْتُ الْحَارِثِ زَوْجُ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ هِیَ خَالَةُ خَالِدِ بْنِ الْوَلِیدِ، وَخَالَةُ ابْنِ عَبَّاسٍ، وَخَالَةُ یَزِیدَ بْنِ الأَصَمِّ رَضِی الله عنهُم. وَاخْتَلَفَ النَّاسُ فِی رِوَایَةِ هَذَا الْحَدِیثِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ زَیْدِ بْنِ جُدْعَانَ، فَرَوَى بَعْضُهُمْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ زَیْدٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِی حَرْمَلَةَ، وَرَوَى شُعْبَةُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ زَیْدٍ فَقَالَ: عَنْ عَمْرِو بْنِ حَرْمَلَةَ، وَالصَّحِیحُ: عُمَرَ بْنِ أَبِی حَرْمَلَةَ.
205 ـ (2) ... ابن عباسب گوید: همراه خالدبن ولیدس در خدمت رسول خداج به خانهی امّ المؤمنین میمونةل رفتیم؛ وی ظرف شیری را به حضور ما آورد و در حالی که من در سمت راستِ پیامبر ج و خالدس در سمت چپ ایشان نشسته بود، آن حضرت ج مقداری از آن شیر را نوشیدند؛ آنگاه به من فرمودند: هم اکنون نوبت نوشیدن تو است؛ [ چرا که تو در جانب راست نشستهای و حق با سمت راستیها است]؛ و اگر هم میخواهی، میتوانی چیزی از آن را به خالدس بدهی.
گفتم: من هرگز برای نوشیدن آنچه از شما باقی مانده است، هیچ کس را بر خود ترجیح نمیدهم؛ یعنی نیم خوردهی شما را به کس دیگری نمیدهم.
سپس رسول خدا ج فرمودند: خداوند به هر کس خوراکی عنایت میکند، وظیفهی اوست که چنین بگوید: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِیهِ وَأَطْعِمْنَا خَیْرًا مِنْهُ»؛ «پروردگارا! برای ما در این غذا برکت بده و بهتر از آن، روزی ما بگردان».
و خداوند هرگاه آشامیدنیِ شیر را بهرهی کسی فرماید، باید آن شخص بگوید: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِیهِ وَزِدْنَا مِنْهُ»؛ «بار خدایا ! برای ما در این آشامیدنی برکت ده و از همین بیشتر، برای ما روزی فرمای».
ابن عباسب گوید: آنگاه رسول خدا ج فرمودند: هیچ چیز غیر از شیر، جای خوراک و آشامیدنی را نمیگیرد. [یعنی: شیر هم خوراک است و هم نوشابه، و هم خوردن را کفایت میکند و هم آشامیدنی را].
ابوعیسی ترمذی پس از نقل حدیث اول [ابن ابی عُمر، از سفیان، از معمر، از زُهری، از عروة، از عایشهل] گوید: سفیان بن عیینه نیز همین حدیث اول را بدینگونه از معمر، از زُهری، از عروة، از عایشهل نقل نموده است؛ و عبدالله بن مبارک و عبدالرزّاق و کسان دیگر هم این حدیث را به طور مرسل، از معمر، از زُهری، از پیامبرج روایت کردهاند؛ و در آن از عروة، از عایشهل نامی نبردهاند؛ و بدینگونه یونس و کسان دیگر نیز این حدیث را به طور مرسل، از زُهری، از پیامبر ج نقل نمودهاند.
ابوعیسی ترمذی در دنبالهی سخنانش گوید: از میان تمام این راویان، فقط سفیان بن عیینه، حدیث دومِ باب [از احمدبن منیع، از اسماعیل بن ابراهیم، از علی بن زید، از عمربن ابی حرملة، از ابن عباسب] را به صورت مُسند، روایت نموده است.
ابوعیسی ترمذی، در دربارهی میمونهل گوید: میمونه، دختر حارث [بن حزم هلالی عامری]، و همسر گرامی پیامبر ج و خالهی خالد بن ولیدب، عبدالله بن عباسب و یزید بن اصم میباشد.
و علماء و صاحب نظران اسلامی و حدیثی، دربارهی روایت این حدیث از علی بن زید بن جُدعان، اختلاف نمودهاند؛ اینگونه که برخی از آنها، این حدیث را از علی بن زید، از عُمربن ابی حرملة نقل نمودهاند؛ و برخی نیز آن را از علی بن زید، از عمرو بن حرملة روایت کردهاند؛ و صحیح همان «عُمر بن ابی حرملة» است، نه «عمرو بن حرملة».
&
«اِناء»: ظرف، آوند، تُنگ.
«الشَّربة»: آنچه یک باره نوشیده شود. نوبت نوشیدن.
«شئتَ»: خواسته باشی، بخواهی.
«آثرتَ»: دیگران را برخود ترجیح دهی.
«سؤرک»: آنچه از تو باقی مانده است. «سؤر»: نیم خورده، پسخور، آنچه از غذا و آشامیدنی باقی ماند.
«یجزئ»: بینیاز بکند، بسنده و کفایت کند.
«قال ابوعیسی: هکذا روی سفیان بن عیینه هذا الحدیث ...»: این بخش از متن «الشمائل المحمدیة»، مربوط به تجزیه و تحلیل سند حدیثِ اول باب است؛ یعنی حدیثی که از ابن ابی عمر، از سفیان بن عیینه، از معمر، از زُهری، از عروة بن زبیر، از عایشهل نقل شده است.
و ترمذی در مورد حدیث اول گفته است: این حدیث، هم به صورت مُسند روایت شده و هم به صورت مُرسل.
راویانی که این حدیث را به صورت مُسند روایت کردهاند، عبارتند از:
1- ابن ابی عمر، از سفیان بن عیینه، از معمر، از زُهری، از عروة بن زبیر، از عایشهل. [طریق اول]
2- از سفیان بن عیینه، از معمر، از زُهری، از عروة بن زبیر، از عایشهل. [طریق دوم]
و راویانی که این حدیث را به صورت مُرسل روایت کردهاند و درآن نامی از عروة و عایشهل نبردهاند، عبارتند از:
1- عبدالله بن مبارک و عبدالرزاق و کسان دیگر، از معمر، از زُهری، از پیامبر ج. [طریق اول]
2- یونس و کسان دیگر، از زُهری، از پیامبر ج. [طریق دوم]
در این دو طریق، نامی از عروة و عایشهب در سند حدیث برده نشده است؛ پس معلوم میشود که حدیث، مُرسل است.
«قال ابوعیسی: انما اسنده ابن عیینة من بین الناس»: مقصود ترمذی از واژهی «الناس»، محدثین است؛ و هدفش این است که از میان تمام راویان و محدثان، فقط سفیان بن عیینه است که حدیث نخست را به صورت مُسند روایت کرده است.
«قال ابوعیسی: و میمونة...»: این بخش از متن «الشمائل المحمدیة» مربوط به تجزیه و تحلیل سند حدیثِ دوم باب است؛ یعنی حدیثی که از احمد بن منیع، از اسماعیل بن ابراهیم، از علی بن زید، از عمر بن ابی حرملة، از ابن عباسب نقل شده است.
میمونهل هم خالهی خالد بن ولیدب است و هم خالهی ابن عباسب و یزید بن اصمس؛ زیرا که میمونهل خواهر اُمّ الفضل، همسر عباسس است که رسول خدا ج در سال هفتم هجری با او ازدواج کردند.
مادر خالد و یزید بن اصم نیز خواهر ام المؤمنین میمونهل هستند؛ از این رو خالدبن ولیدس، عبدالله بن عباسب و یزید بن اصمس با یکدیگر پسر خاله و مَحَرم ام المؤمنین میمونهل هستند؛ و بدین خاطر بود که ابن عباسب و خالد بن ولید، همراه پیامبر ج به خانهی میمونه، همسر گرامی رسول خدا ج رفتند.
«و اختلف الناس فی روایة هذا الحدیث ...»: این بخش از متن «الشمائل المحمدیة»، مربوط به تجزیه و تحلیل سند حدیث دوم باب است؛ اینطور که محدّثان و صاحب نظران اسلامی و حدیثی، در مورد اسم و رسم روایت کنندهای که علی بن زید بن جُدعان، از او حدیث را نقل کرده، با همدیگر، اختلاف دارند. برخی او را «عُمربن ابی حرملة» معرفی کردهاند و برخی نیز «عمرو بن حرملة»؛ اینگونه که:
الف) برخی حدیث را از احمد بن منیع، از اسماعیل بن ابراهیم، از علی بن زید بن جُدعان، از عُمربن ابی حرملة، از ابن عباسب نقل میکنند.
ب) و برخی آن را از احمد بن منیع، از اسماعیل بن ابراهیم، از علی بن زید بن جُدعان، از عمرو بن حرملة، از ابن عباسب روایت مینمایند.
و امام ترمذی نیز گفته است که صحیح، همان «عُمربن ابی حرملة» است نه «عمرو بن حرملة».