اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

شرم و حیای پیامبر

باب (49)
شرم و حیای پیامبر
ج

 


حدیث شماره 358

(1) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَیْلاَنَ، حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ قَالَ: سَمِعْتُ عَبْدَاللَّهِ بْنَ أَبِی عُتْبَةَ یُحَدِّثُ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَشدَّ حَیَاءً مِنَ الْعَذرَاءِ فِی خِدْرِهَا، وَکَانَ إِذَا کَرِهَ شَیْئًا عُرِفَ فِی وَجْهِهِ.

358 ـ (1) ... ابوسعید خدریس گوید: شرم و حیای آن حضرت ج از دوشیزگان زیر چادر هم بیشتر بود؛ و هرگاه از چیزی خوششان نمی‌آمد،آثار آن ناخوشایندی در چهره‌ی آن حضرت ج مشهود می‌گردید.

 &

«حیاء»: شرم، آزرم، پرهیز و خودداری از امری یا کاری از بیم ملامت و سرزنش.

«العذراء»: دوشیزه، دخترجوانِ شوهر نکرده.

 «خدرها»: «خدر»: پرده برای زنان و دختران در گوشۀ اتاق و خانه.

«کره»: زشت و نازیبا دانست، خوشش نیامد.

حدیث شماره 359

(2) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَیْلاَنَ، حَدَّثَنَا وَکِیعٌ، حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ مُوسَى بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ یَزِیدَ الْخَطْمِیِّ، عَنْ مَوْلًى لِعَائِشَةَ قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ: مَا نَظَرْتُ إِلَى فَرْجِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، أَوْ قَالَتْ: مَا رَأَیْتُ فَرْجَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَطُّ.

359 ـ (2) ... عایشهل گوید: هرگز به عورت و شرمگاه رسول خدا ج نگاه نکرده‌ام. یا گفت: هرگز عورت و شرمگاه پیامبر ج را ندیده‌ام.

 &

«فرج»: عورت و شرمگاه انسان.

«ما نظرتُ الی فرج رسول الله؛ اوقالت: ما رأیت ...»: این شک در گفتار، از ناحیه‌ی راوی است؛ و مورد شک: واژه ی «ما نظرتُ» و «ما رأیتُ» است؛ نه واژه‌ی «قطّ».

به هر حال، دو حدیث بالا، بیانگر شرم و حیای رسول خدا ج است. و به راستی شرم و حیای پیامبر ج از همه‌ی مردمان بیشتر بود؛ و همچنان‌که ابوسعید خدریس گفت: شرم و حیای آن حضرت ج از دوشیزگان زیر چادر نیز بیشتر بود و هرگاه از چیزی خوششان نمی‌آمد آثار آن ناخوشایندی در چهره‌ی آن حضرت ج مشهود می‌گردید. و هیچگاه از فرط شرم و حیاء، نگاهشان را بر چهره‌ی کسی نمی‌دوختند؛ پلک هایشان را پیوسته فرو می‌هشتند. نگاه هایشان به زمین طولانی‌تر از نگاه هایشان به آسمان بود.

نگاه‌های آن حضرت ج غالباً مستقیم نبود و به نیم نگاهی اکتفا می‌فرمودند. از فرط شرم و حیا و کرامت نفس، چیزی را که خوش نداشتند، مطرح نمی‌کردند. هرگز کسی را که از او کردار ناپسندی را به آن حضرت ج گزارش کرده بودند، نام نمی‌بردند، بلکه می‌گفتند: «ما بال اقوامٍ یصنعون کذا»؛ «چه شده است که برخی‌ها چنین و چنان کارها را انجام می‌دهند؟!».


 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد