اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

3- ابراهیم بن محمد فزاری، ابواسحاق/[1] [متوفّای 185 یا 186 ه‍ . ق]

3- ابراهیم بن محمد فزاری، ابواسحاق/[1]
[متوفّای 185 یا 186 ه‍ . ق]

علامه ذهبی در کتاب «تذکرة الحفّاظ»[2] گوید:

            وی، امام کارشناس و قابل اعتماد و پیشوایی کاردان و خبره و آگاه و متخصّص، شیخ الاسلام: ابراهیم بن محمد بن حارث بن اسماء (بن خارجة بن حِصن بن حدیفة بن بدر فَزاری، ابواسحاق) کوفی می‌باشد که در شهر مرزی «مِصّیصة» (در شام) مستقر بود.

            وی از عبدالملک بن عمیر، عطاء بن سائب، سهیل بن ابی صالح، عبیدالله بن عمر و کسان دیگر از طبقه‌ی آنان، حدیث روایت نموده است.

            و از کسانی که به نقل روایت از ابراهیم بن محمد فزاری پرداخته‌اند، می‌توان بدین افراد اشاره نمود:

            عبدالله بن مبارک؛ عبدالله بن عون خرّاز، محمد بن عبدالرحمن بن سهم؛ محمد بن سلام بِیْکندی؛ و علی بن بکار مِصیّصی - آخرین بازمانده از شاگردان وی که پسرعموی مروان بن معاویة الفزاری بود-.

            یک بار اتفاق افتاد که اوزاعی، به نقل روایت از ابراهیم بن محمد فزاری پرداخت و چنین گفت: «حدّثنی الصادق المصدوق: ابواسحاق الفزاری»؛ «ابواسحاق - که فردی راستگو و درستکار و نجیب و شریف و مورد تأیید و قابل اعتماد می‌باشد - به من چنین خبر داده است که...».

            یحیی بن معین در مورد وی گوید: «ثقة ثقة»؛ «ابراهیم بن محمد فزاری، بسیار قابل اعتماد و مورد اطمینان و ثقه و معتبر در عرصه‌ی روایت و درایت بود».

            محمد بن سعد او را چنین تعریف و توصیف نموده است: «ابواسحاق ثقة صاحب سنّة وغزو»؛ «ابواسحاق، (ابراهیم بن محمد فزاری)، فردی ثقه و مورد اعتماد و متعهّد و پایبند به سنّت و مجاهد و رزمنده بود».

            ابوحاتم گوید: «عظیم الغناء فی الاسلام ثقة مأمون»؛ «ابراهیم بن محمد فزاری، در اسلام، از لیاقت و شایستگی و کارآمدی و کفایتی بس بزرگ و والا برخوردار است؛ و او از زمره‌ی راویان مؤثق و قابل اعتماد، مطمئن و معتبر و قوی و درستکار نیز بود». و سرانجام ابراهیم بن محمد فزاری، به سال 185 ه‍ . ق - و برخی گفته‌اند: به سال 186 ه‍ .ق - درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید.

و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب»[3] گوید:

            نسایی در مورد ابراهیم بن محمد گفته است: «ثقة مأمون؛ احد الائمة»؛ «وی، فردی مطمئن و قابل اعتماد، ثقه و معتبر و درستکار و امانت دار می‌باشد».

            احمد عجلی گوید: «کان ثقة، رجلاً صالحاً صاحب سنّة»، «ابراهیم بن محمد فزاری، فردی مؤثق و قابل اعتماد، انسانی درستکار و شریف، نجیب و محترم، شایسته و کارآمد، متخصص و کاردان و متعهد و پایبند به سنّت بود».

            سفیان بن عیینه گوید: «کان اماماً»؛ «ابراهیم بن محمد، پیشوا و امام و معیار و مرجع و رهبر و زعیم (در حوزه‌های مختلف دینی) بود».

            خلیلی گوید: «ابواسحاق، امام یقتدی به»؛ «ابواسحاق (ابراهیم بن محمد فزاری)، امام و پیشوایی بود که بدو اقتدا و تأسّی می‌شد». و ابن حبّان نیز وی را در شمار راویان مؤثق و قابل اعتماد و مطمئن و معتبر ذکر کرده است.

            و علاوه از آن، ابراهیم بن محمد فزاری، از آن دسته از راویانی می‌باشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، از او حدیث روایت نموده‌اند.

            و در کتاب «جامع المسانید»[4] چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «هو من شیوخ البخاری ومسلم رحمهم الله؛ وسمع اباحنیفة وروی عنه فی هذه المسانید؛ وهو من شیوخ الامام الشافعی/ یروی عنه الکثیر فی مسنده ویذکر باسمه دون کنیّه»؛ «ابراهیم بن محمد فزاری/، یکی از اساتید بخاری/ و مسلم/ به شمار می‌آید که از امام ابوحنیفه/ نیز حدیث سماع نموده و به روایت آن، در این مسانید پرداخته است؛ و همچنین او، یکی از اساتید امام شافعی/ نیز می‌باشد که امام شافعی از او، روایات زیادی را در مُسند خویش روایت نموده است و او را با اسمش (ابراهیم بن محمد فزاری) ذکر می‌کند نه با کنیتش (ابواسحاق)».

            و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی نیز در کتاب «عقود الجمان»،[5] ابراهیم بن محمد فزاری را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ ذکر کرده است.

نگارنده گوید:

            ابراهیم بن محمد، ابواسحاق فزاری، از ابوحنیفه، از عطاء بن یسار، از عبدالله بن عباسب روایت نموده است که وی گفت: رسول خدا ج فرمودند: «من عفاعن دم، لم یکن له ثواب الّا الجنّة»؛ «هر کس (از صاحبان خون)، از جنایت درگذرد و از دریافت قصاص چشم پوشی کند، پاداشی جز، بهشت نخواهد داشت».

            این روایت را ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی در کتاب «جامع المسانید»،[6] ذکر کرده و در ادامه گفته است: ابومحمد بخاری، این حدیث را از ابواسحاق فزاری، از امام ابوحنیفه/ روایت نموده است.

و همچنین نگارنده گوید:

                ابراهیم بن محمد فزاری (ابواسحاق)، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری)، با یک یا دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/ می‌باشد؛ و این موارد، عبارتند از:

* در باب «صفة الجنّة والنار»:[7]

            «حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا مُعَاوِیَةُ بْنُ عَمْرٍو، حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ، عَنْ حُمَیْدٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَنَسًا، یَقُولُ: أُصِیبَ حَارِثَةُ یَوْمَ بَدْرٍ وَهُوَ غُلاَمٌ، فَجَاءَتْ أُمُّهُ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَدْ عَرَفْتَ مَنْزِلَةَ حَارِثَةَ مِنِّی، فَإِنْ یَکُ فِی الجَنَّةِ أَصْبِرْ وَأَحْتَسِبْ، وَإِنْ تَکُنِ الأُخْرَى تَرَى مَا أَصْنَعُ؟ فَقَالَ: وَیْحَکِ، أَوَهَبِلْتِ، أَوَجَنَّةٌ وَاحِدَةٌ هِیَ؟ إِنَّهَا جِنَانٌ کَثِیرَةٌ، وَإِنَّهُ لَفِی جَنَّةِ الفِرْدَوْسِ» (ح 6550)

            «از عبدالله بن محمد، از معاویة بن عمرو، از ابواسحاق (ابراهیم بن محمد فزاری)؛ از حمید، برای من چنین روایت شده که وی گفته است: از انس بن مالکس شنیدم که می‌گفت: حارثهس که پسری نابالغ بود، در جنگ بَدر به شهادت رسید؛ مادرش به نزد رسول خدا ج آمد وگفت: ای فرستاده‌ی خدا! همانا، مرتبه و مقام حارثه را با من می‌دانی؛ اگر وی در بهشت باشد، شکیبایی ورزم و به امید ثواب باشم و اگر در جایی دیگر باشد، خود می‌بینی که چه حالتی دارم. آن حضرت ج فرمود: «وای بر تو! آیا عقل از سرت رفته است؟ آیا بهشت یکی است؟ همانا بهشت‌ها، زیاد می‌باشد؛ و بی‌گمان، حارثه در بهشت فردوس است (که برترین بهشت می‌باشد)».

* در باب «القائلة بعد الجمعة»:[8]

            «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُقْبَةَ الشَّیْبَانِیُّ الکُوفِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ الفَزَارِیُّ، عَنْ حُمَیْدٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَنَسًا، یَقُولُ: کُنَّا نُبَکِّرُ إِلَى الجُمُعَةِ، ثُمَّ نَقِیلُ» (ح 940)

            «محمد بن عقبة شیبانی کوفی، از ابواسحاق فزاری (ابراهیم بن محمد)، از حمید برای ما روایت کرده که وی گفته است: از انس بن مالکس شنیدم که می‌گفت: «ما نماز جمعه را پیشتر می‌گزاردیم و سپس قیلوله می‌کردیم». [در این حدیث، ابراهیم بن محمد فزاری، با یک واسطه، استاد امام بخاری می‌باشد.]

* در باب «الجنّة تحت بارقة السیوف»:[9]

            «حَدَّثَنَا خَلَّادُ بْنُ یَحْیَى، حَدَّثَنَا عِیسَى بْنُ طَهْمَانَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَنَسَ بْنَ مَالِکٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، یَقُولُ: نَزَلَتْ آیَةُ الحِجَابِ فِی زَیْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ، وَأَطْعَمَ عَلَیْهَا یَوْمَئِذٍ خُبْزًا وَلَحْمًا، وَکَانَتْ تَفْخَرُ عَلَى نِسَاءِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَکَانَتْ تَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ أَنْکَحَنِی فِی السَّمَاءِ» (ح 2818)

            «عبدالله بن محمد، از معاویة بن عمرو، از ابواسحاق (ابراهیم بن محمد فزاری)، از موسی بن عقبة، از سالم ابوالنضر، آزاده و کاتب عمر بن عبیدالله، برای ما روایت کرده که وی گفته است: عبدالله بن ابی اوفیس به عمر بن عبیدالله نوشت که رسول خدا ج فرموده است: «بدانید که همانا بهشت در زیر سایه‌ی شمشیرها است».

* باب «الحور العین وصفتهنّ».[10]

* باب «التحریض علی القتال».[11]

* باب «غایة السبق للخیل المضمّرة».[12]

* باب «غزوة المرأة فی البحر».[13]

* باب «دعاء النبیّ ج الی الاسلام والنبوة»[14].

            به هر حال، روایات ابواسحاق ابراهیم بن محمد فزاری در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/ در بیشتر از 23 مورد آمده است.




[1]-           بیوگرافی ابراهیم بن محمد فزاری را در این منابع دنبال کنید:

      «التاریخ الکبیر»، امام بخاری 1/1/321؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی 1/57؛ «الجرح و التعدیل»، رازی 1/281؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان 6/23؛ «الکاشف»، علامه ذهبی 1/89؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی 1/404؛ «تهذیب التهذیب»، حافظ ابن حجر عسقلانی 1/131؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 1/63؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی، ص 27؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد 1/307؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی 1/17

[2]-           «تذکرة الحفّاظ» 1/273 و 274

[3]-           «تهذیب التهذیب» 1/132

[4]-           «جامع المسانید» 2/384

[5]-           «عقود الجمان»، ص 98

[6]-           «جامع المسانید» 2/177

[7]-           «الجامع الصحیح» امام بخاری، 2/970

[8]-           «الجامع الصحیح» امام بخاری 1/128

[9]-           همان 1/395

[10]-        همامن 1/292

[11]-        همان 1/397

[12]-        همان 1/402

[13]-        همان 1/403

[14]-        همان 1/413

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد