اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

11- بِشر بن مُفضّل/[1] [متوفّای 186 یا 187 ه‍ . ق]

11- بِشر بن مُفضّل/[1]
[متوفّای 186 یا 187 ه‍ . ق]

علامه ذهبی در کتاب «تذکرة الحفّاظ»[2] گوید:

            وی، پیشوای ثقه و مطمئن و حافظِ عابد و پارسا، [بشر بن مُفضّل] بن لاحق، ابواسماعیل رَقاشی بصری می‌باشد که از سُهیل بن ابی صالح، یحیی بن سعید، حمید طویل، جریری، خالد حذّاء و کسان دیگر از طبقه‌ی آنان، حدیث روایت نموده است.

            و از کسانی که از بشر بن مُفضّل به نقل روایت پرداخته‌اند، می‌توان بدین افراد اشاره کرد:

            علی بن مدینی؛ اسحاق بن راهویه؛ احمد بن حنبل؛ نصر بن علی؛ عمرو بن علی فلّاس؛ احمد بن مقدام و شمار زیادی از دیگر دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش و تشنگان حکمت و فرزانگی.

            احمد بن حنبل در مورد بشر بن مُفضّل گوید: «الیه المنتهی فی التثبّت بالبصرة»؛ «در شهر بصره، ثبات و استحکام علم و دانش و اعتماد و اطمینان نسبت به ثبت و ضبط احادیث و روایات، به بشر بن مُفضّل ختم می‌شد».

            و علی بن مدینی گفته است: «کان یصلّی کلّ یوم اربع مائة رکعة ویصوم یوماً ویفطر یوماً»؛ «بشر بن مُفضّل، در هر روز، چهارصد رکعت نماز می‌گزارد؛ روزی را روزه می‌گرفت و روز دیگر را افطار می‌کرد و روزه نمی‌گرفت؛ (یعنی روزه‌ی داود÷ را می‌گرفت)».

            و سرانجام، بشر بن مُفضّل به سال 186 یا 187 ه‍ . ق چشم از جهان فرو بست و به رحمت ایزدی پیوست.

            و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب»[3] گوید: «و عدّه ابن معین فی اَثبات شیوخ البصریین»؛ «ابن معین، بشر بن مُفضّل را در شمار اساتید قابل اعتماد و مطمئن و مورد وثوق و معتبر شهر بصره، برشمرده است».

            و ابوزرعة، ابوحاتم و نسایی گفته‌اند: «ثقة»؛ «بشر بن مُفضّل، فردی قابل اعتماد و ثقه و مطمئن و مُعتمد بود».

            و ابن سعد گفته است: «کان ثقة کثیر الحدیث، عثمانیاً»؛ «بشر بن مُفضّل، فردی ثقه و مورد اعتماد و بسیار روایت کننده‌ی احادیث می‌باشد و او، عثمانی نیز بود؛ (یعنی وی از زمره‌ی کسانی است که عثمان بن عفّانس را بر علی بن ابی طالبس برتر می‌دانند و عثمانس را بر علیس از لحاظ رتبه و درجه و جایگاه و مقام، مقدّم می‌دارند)».

            (ابن سعد، بر این باور است که بشر بن مُفضّل به سال 186 ه‍ . ق درگذشت؛ ولی احمد بن حنبل بر آن است که وی به سال 187 ه‍ . ق وفات کرد و چهره در نقاب خاک کشید؛) و ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»، تاریخ وفات بشر بن مُفضّل را در ماه ربیع الاول سال 187 ه‍ . ق بیان نموده است.

            احمد عجلی گفته است: «ثقة، فقیه البدن، ثبت فی الحدیث، حسن الحدیث، صاحب سنّة»؛ «بشر بن مُفضّل، از راویان ثقه و مورد اعتماد و فقیه و دانشمند می‌باشد که در حدیث، مطمئن و معتبر و قابل اعتماد و درستکار است؛ و احادیث و روایات وی نیز در درجه‌ی «حَسَن» قرار دارند؛ و در کنار این‌ها، وی صاحب سنّت و متعهّد و پایبند بدان نیز بود».

            و بزّار در مورد وی چنین گفته است: «ثقة»؛ «بشر بن مُفضّل، از زمره‌ی راویان قابل اعتماد و مورد وثوق بود».

            و علاوه از این‌ها، بشر بن مُفضّل، از آن دسته از راویانی می‌باشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، از او حدیث روایت نموده‌اند.

            در کتاب «جامع المسانید»[4]چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و یروی عن الامام ابی حنیفة فی هذا المسانید»؛ «بشر بن مُفضّل، در این مسانید، از امام ابوحنیفه/، حدیث روایت نموده است».

            و حافظ محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی نیز در کتاب «عقود الجمان»،[5] وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ ذکر کرده است.

نگارنده گوید:

            بشر بن مُفضّل، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری)، با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/ به شمار می‌آید؛ و این موارد عبارتند از:

* در باب «من اتّکأ بین یدی اصحابه»:[6]

            «حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ المُفَضَّلِ، حَدَّثَنَا الجُرَیْرِیُّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی بَکْرَةَ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أَلاَ أُخْبِرُکُمْ بِأَکْبَرِ الکَبَائِرِ قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: الإِشْرَاکُ بِاللَّهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَیْنِ» (ح 6273)

            «علی بن عبدالله، از بشر بن مُفضّل، از جُریری، از عبدالرحمن بن ابی بکرة، از پدرش برای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا ج فرمودند: «آیا شما را از بزرگترین گناهان کبیره، باخبر سازم؟» صحابه عرض کردند: آری، ای رسول خدا ج! آن حضرت ج فرمودند: «شرک ورزیدن به خداوند و نافرمانی پدر و مادر».

* در باب «من اتّکأ بین یدی اصحابه»:[7]

            «حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ: حَدَّثَنَا بِشْرٌ، مِثْلَهُ، وَکَانَ مُتَّکِئًا فَجَلَسَ، فَقَالَ: أَلاَ وَقَوْلُ الزُّورِ فَمَا زَالَ یُکَرِّرُهَا حَتَّى قُلْنَا لَیْتَهُ سَکَتَ» (ح 6274)

            «مسدّد نیز به ما خبر داده که بشر بن مُفضّل نیز مثل حدیث بالا را روایت کرد و گفت: آن حضرت ج پس از بیان بزرگترین گناهان کبیره، و بعد از این که تکیه داده بود، نشست و فرمود: «آگاه باشید که شهادت ناحق نیز از گناهان کبیره است»؛ و آن قدر این جمله را تکرار کرد که ما (با خود)گفتیم: ای کاش! ساکت می‌شد».

* در «کتاب استتابة المعاندین والمرتدین وقتالهم»:[8]

            «حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ المُفَضَّلِ، حَدَّثَنَا الجُرَیْرِیُّ، ح وحَدَّثَنِی قَیْسُ بْنُ حَفْصٍ، حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، أَخْبَرَنَا سَعِیدٌ الجُرَیْرِیُّ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی بَکْرَةَ، عَنْ أَبِیهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أَکْبَرُ الکَبَائِرِ: الإِشْرَاکُ بِاللَّهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَیْنِ، وَشَهَادَةُ الزُّورِ، وَشَهَادَةُ الزُّورِ - ثَلاَثًا - أَوْ: قَوْلُ الزُّورِ فَمَا زَالَ یُکَرِّرُهَا حَتَّى قُلْنَا: لَیْتَهُ سَکَتَ» (ح 6919)

            «مسدّد، از بشر بن مُفضّل، از جُریری، از قیس بن حفص، از اسماعیل بن ابراهیم، از سعید جریری، از عبدالرحمن بن ابی بکرة، از پدرش برای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا ج فرمودند: «بزرگترین گناهان کبیره، عبارتند از: شرک ورزیدن به خداوند و نافرمانی پدر و مادر و شهادت ناحق»؛ و شهادت ناحق را سه بار تکرار فرمود؛ و یا گفتند: گفتن دروغ و سخن ناراست».

* باب «قول الرجل: جعلنی الله فدائک».[9]

* باب «قول النبیّ ج: رُبّ مبلّغ اَوعی مِنْ سامع».[10]

* باب «السجود علی الثوب فی شدّة الحرّ».[11]

* باب «الحلق والجلوس فی المسجد».[12]

* باب «تشبیک الاصابع فی المسجد وغیره».[13]

* باب «اِحداد المرأة علی غیر زوجها».[14]

* باب «هل یخرج المیّت من القبر واللّحد لعلّة».[15]

* باب «صوم الصبیان».[16]

* باب «اذا اعتق عبداً بین اثنین او أمة بین الشرکاء».[17]

* باب «ما قیل فی شهادة الزور».[18]

* باب «مداواة النساء الجَرْحیٰ فی الغزو».[19]

            به هر حال، روایات بشر بن مُفضّل/ در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از 22 مورد آمده است.




[1]-           بیوگرافی «بشر بن مفضّل» را در این منابع دنبال کنید:

      «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری 1/2/84؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی 1/112؛ «الجرح و التعدیل»، رازی 2/366؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان 6/97؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی 9/36؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی 1/157؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 1/130؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص 42؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد 1/310؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی 3/94؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی 1/52

[2]-           «تذکرة الحفّاظ» 1/309 و 310

[3]-           «تهذیب التهذیب» 1/402

[4]-           «جامع المسانید» 2/413

[5]-           «عقود الجمان»؛ ص 102

[6]-           «الجامع الصحیح» امام بخاری 2/928

[7]-           همان 2/928

[8]-           همان 2/1022

[9]-           همان 2/913

[10]-        همان 1/16

[11]-        همان 1/56

[12]-        همان 1/68

[13]-        همان 1/69

[14]-        همان 1/170

[15]-        همان 1/180

[16]-        همان 1/263

[17]-        همان 1/343

[18]-        همان 1/362

[19]-        همان 1/434

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد